unavailable
unavailable
در این مقال، پس از بیان چیستى و معناى سبک زندگى و زمانبَرى و آهستگى به حقیقت پیوستن آن و... .با استفاده از روش توصیفى - تحلیلى، به مهمترین رسالت و وظیفه حوزه، در فرهنگسازى براى پیاده شدنِ سبک زندگى اسلامى، در جامعه خواهیم پرداخت.نمایاندن زوایاى سبک زندگى اسلامى، تلاش در جهت نمودِ خارجى دادنِ به آن، شناساندنِ نمونهها و شاخصها، اصلاح رفتار متولیانِ فرهنگى، نقد الگوها و نمونههاى منفى، سبکهاى ویرانگر و تباهىآفرین و انگیزاندن روحها، روانها و خردها براى سرلوحه زندگى قرار دادنِِ سبکِ زندگى اسلامى و پیوند دقیق و سازنده و اثرگذار با نظام اسلامى، از رسالتهاى بَس مهمِ عالمان دین، حوزهها و روحانیت است.این رسالت و کارى که بر عهده حوزهها قرار دارد، بسیار گسترده و حسن انجام آن، در گروِ نگهداشت نکتهها و اصولى است که پارهاى از آنها در این نوشتار، فرادید، نهاده خواهد شد.
در این نوشتار، پس از تعریفى کوتاه از مفهوم اصلاح و سبک زندگى، نقش و سهم حوزه علمیه در جهت اصلاح و بازسازى سبک زندگى بر بنیاد آموزههاى اسلامى، از طریق ساختارِ اجتماعى، در سه محور: عامل و فاعلِ ساختار اجتماعى، سازهها در ساختار اجتماعى و هدف در ساختار اجتماعى، تبیین شده است. در ساحَتِ فاعل و عامل، حوزه باید سرمایه فرهنگى و فکرى را در اختیار نسل معاصر بگذارد و در ساحَتِ سازهها، سرمایه اجتماعى فراگیر و سرمایه معنوى را، و در عرصه هدف و مقصد، سه کار کلیدى را باید انجام بدهد:1. شناسایى ضروریات و نیازمندیهاى زندگى معاصر.2. تامین و فراهمسازى زیبا و نیکوى آنها.3. ایجاد تقاضا وخواست در نسل معاصر و دگرسازى سبک زندگى اسلامى به خواست همگانى.
سبک زندگى، زوایاى گوناگونى دارد، بخشى از آن کسب و کار و هزینه درآمد است. در این مقال بر آنیم که این دو مقوله را در سیره رفتارى معصومان)ع( بررسى کنیم. و از سبک زندگى آنان در چگونگى به دست آوردن درآمد و هزینه، آن، آگاهى یابیم و آن را بشناسیم و بشناسانیم. و روشن کنیم برترینهاى عالم هستى، روزگار خود را به گوشه نشینى و عبادت سپرى نمىکردند، بلکه کار را عبادت مىدانستند و به آن مىپرداختند.از گزارشهاى تاریخى استفاده مىشود، معصومان در تولید ثروت پیشگام بودهاند.درآمد آنان از راه کارگرى، دامدارى، کشاورزى، تجارت و گاه بیتالمال بوده است. و آنان در هزینه درآمد خود، نه تنها خانواده، بلکه نیازهاى نیازمندان را نیز برآورده مىساختند. حتى بخشى از دارایى خود را براى اصلاح بین شیعیان، بخشى را براى آزادى بردگان و بخشى را به وقف اختصاص مىدادند.
پایه سبک زندگى اسلامى که در صدرِ گزارههاى مدیریت فرهنگى کشور قرار دارد، مهندسى فرهنگ است. در مهندسى فرهنگ، از پیشفرضهاى فرهنگى، مبانى فرهنگى، اهداف فرهنگى، اصول فرهنگى و سیاستهاى فرهنگى سخن به میان مىآید. بررسى مبانى مهندسى فرهنگ از دیدگاه قرآن کریم، سنگ زیرین سبک زندگى اسلامى است که در فضاى کنونى کشور، از اهمیت بسیارى برخوردار است. مرحوم استاد على صفایى حائرى از قرآنپژوهانى است که با درک شرایط فرهنگى نظام، در آثار قرآنى خود، مستقیم و غیرمستقیم، به این مبانى پرداخته است. در این مقال، به روشنگرى درباره مبانى قرآنى مهندسى فرهنگ از دیدگاه ایشان و زمینهسازى جهت تبیینِ مبانى سبک زندگى اسلامى مىپردازیم.این پژوهش، با الهام از روش توصیفى - تحلیلى، آثار قرآنىِ مکتوبِ استاد را مورد مطالعه و بررسى قرار داده و بر اساس طرح نویسنده در دستهبندىِ مقولهها و مؤلفههاى فرهنگ، دیدگاههاى قرآنى - فرهنگى استاد صفایى استخراج و توصیف شده و سپس بر مبناى دیدگاههاى قرآنى ایشان، این دیدگاهها تبیین و تحلیل شدهاند.از این نگاه، قرآن کریم، نقطه آغاز و انتهاى فرهنگ جامعه را، تربیت انسان برشمرده است. باید در مهندسى فرهنگ بر تربیت انسان - چه از طریق آموزش، چه از مسیر پژوهش، چه از راه تربیت و چه از راه تبلیغ متمرکز شد تا فرهنگ جامعه تعالى پیدا کند و به دنبال آن سبک زندگى اسلامى در معناى واقعى آن، به حقیقت پیوندد. تربیت از خانواده آغاز، و با تعلیم و تربیت (مدرسه و دانشگاه) تقویت و از طریق رسانه، جهتدهى مىشود. به دیگر سخن، تربیت میان سه سطح فرهنگ، یعنى فرهنگ عمومى (خانواده) و فرهنگ تخصصى )مدرسه و دانشگاه و حوزه( و فرهنگ حرفهاى (رسانه) پیوند برقرار مىسازد.
unavailable