قلمرو تساهل و تسامح درنظر شهید مطهرى

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده



از جمله مقوله هایى که در روزگار ما بسیار بر سر زبانها و مطرح در محافل روشنفکرى و دانشگاهى است مقوله تسامح و تساهل است.

در سالهاى واپسین بسیارى از اهل قلم و اصحاب جریده ها و نشریه هـا بـا طـرح آن بـه عنوان مساله اى مهم و اساسى در حوزه معارف دیـنـى تـلاش ورزیده اند از زوایاى گوناگون درباره آن به بحث و بـررسـى بـپـردازنـد و زوایاى آن را تا آن جا که ممکن است روشن سـازنـد. در این میان شمارى به جانبدارى از اصل تسامح و تساهل و گـسـتـرش قـلمرو آن روى آورده اند و سرسختانه در این راه پاى فـشـرده انـد و گـاه زیاده روى کرده و از مرزهاى روشن در گذشته انـد.و شـمـارى به مخالفت با آن و ویژه ساختن تساهل و تسامح به حوزه عمل و رفتار فردى جستارهایى را عنوان کرده اند.

شـمـارى از روشـنـفـکران به پیروى و اثر پذیرى از اندیشه هاى غـربـى بـدون

 

 

( 146 )

آن کـه روى مـفهوم تساهل و تسامح در مغرب زمین و انـگـیـزه غـربـیان از دامن زدن به آن در جامعه هاى اسلامى درنگ ورزنـد پـیـامـدهاى آن را وارسند در رواج دادن و به همه رساندن تـساهل و تسامح تلاش مى ورزند و بدون توجه به هیچ حد و مرزى در هـمـه زمـیـنه ها آن را سارى و جارى مى سازند و از همین زاویه دیـن را تـنـهـا امـرى قلبى و ذهنى و معنوى مى دانند و این سخن فـریـب دهنده و سست و بى پایه را این جا و آن جا باز مى گویند: (داعـیـه اینکه مسلک من یگانه مسلک حق است ناشى از تکبر و کوته نظرى و خودبینى و کوچک مغزى و بى معرفتى است.)1

شـمـارى دیـگر نیز چنان با بدبینى به طرح این گونه مقوله ها از نـاحـیـه غـربـیان و غرب زدگان مى نگرند که مى پندارند با چنین اندیشه اى جایى براى غیرت دینى نمى ماند .

از ایـن روى در قلمروى بسیار محدود به گونه اى بسیار کمرنگ به مقوله تساهل و تسامح دینى مى پردازند.

در ایـن نـوشـتار برآنیم که با بهره گیرى از اندیشه ناب شهید مـطهرى این اصل مهم اسلامى را به بوته بررسى نهیم و به گونه اى فـشـرده قلمرو و گستره تساهل و تسامح و نیز زوایاى گوناگون آن را روشن سازیم.

پـیـش از پـرداخـتن به بحث مناسب است معناى این دو واژه را در فـرهـنـگ اسـلامى و ناسانى آن را با آنچه در غرب از آن به عنوان (تولرانس) یاد مى شود از نظر بگذرانیم.

معناى تساهل و تسامح

واژه تساهل از ریشه سهل به معناى آسان گیرى سعه صدر به آرامى و نرمى رفتارکردن با یکدیگر است.

تـسـامح نیز که بیش تر همراه با تساهل به کار مى رود از ریشه (سمح) به معناى بخشش و گذشت است.2

تـسـامـح و تـسـاهـل که اکنون رواج یافته کاربرد فراوان در گفت وگـوهـاى عـلـمى پیدا کرده از مصدر باب تفاعل است و به نظر مى رسـد بـا سـمـحـه و سـهله اى که در متنهاى دینى و سخنان پیامبر اکـرم(ص)

 

 

( 147 )

بـه کـار رفـته است اندکى فرق دارد زیرا در تسامح و تـسـاهـل گـونـه اى رویـارویـى و دو سـویـه بـودن نهفته است در حـقـیقت نرمى و گذشت و مهرورزى و مداراى یک سویه بستگى به طرف مـقابل پیدا مى کند.اگر او آسان گیر و اهل گذشت باشد با وى به نـرمـى رفـتار مى شود ولى اگر اهل گذشت و آسان گیرى نبود خیر.

هـردو سـوى بـاید از این ویژگى برخوردار باشند و نگهداشت آسان گـیـرى و گـذشـت را بـکنند. نگهداشت یک سویه این ویژگى بى اثر اسـت ولـى در (سـمـحـه و سـهله) که در روایات از آن سخن رفته مـساله دو سویه اى نیست بلکه نگاه از افق بازتر و بالاترى است. شـریـعـت اسـلام در حـقـیقت از پیروان خود مى خواهد که برخورد کـریمانه با دیگران داشته باشند و روح سماحت و سهولت را همیشه و در همه حال در خود زنده نگهدارند.

بـرابـر ایـن اصـطـلاح و در زبــان اروپـا از کـلـمـه تـولـرانس Tolerance))اسـتـفاده شـده است که از ریشهTolerare) ) به معناى تـحـمـل پـذیـرش و بـه دوش کشیدن است و بیش تر اکنون در اصطلاح فـرنـگیان در بى قیدى و رهاسازى و بى تفاوتى و سازشکارى به کار مى رود.3

استاد شهید مرتضى مطهرى با اشاره به معناى (مداهنه) و تساهل مى نویسد:

(اصـطـلاحـى امـروز پـیدا شده است اسمش را گذاشته اند:(تسامح) تـسـامح ( در مورد خودش) نسبتا تعبیر خوبى است ولى اینها اسمش را گـذاشته اند (تساهل) تساهل دینى که از تساهل دینى دفاع مى کنند نقطه مقابل تعصب.

بـه نظرم این لغت را اول بار تقى زاده به این معنى وضع کرد.)4 کـسـانـى چـون تـقى زاده و کسروى که از غربزدگان معروف و سراپا شـیـفته و فریفته فرنگ بودند تساهل را در همین معنى به کار مى بـردنـد و بـر این باور بودند ما باید به دور از هرگونه تعصب و غـیـرت دیـنـى بـا دیـگران کنار بیاییم و براى این که بتوانیم