پیشنهادهایى در باره اصلاح حوزه هاى علمیه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


                                 

محضر گرامى آقایان….

پس از عرض سلام

با نبود فرصت کافى به طور شتابزده مسائلى در باره اصلاح حوزه ها به ذهن رسید که تقدیم مى شود:

1 . ضرورت تخصصهاى گوناگون در حوزه.

2 . ضرورت امتحان در حوزه امتحانى که پایه هاى درسى و علمى و امتحانى موجب امتیاز در حقوق و طبقه بندى حوزوى شود و داشتن دوره هاى تجدیدى و مردودى و سرانجام اخراج کسانى که انگلهاى حوزه اند و جز استفاده از حقوق و مزایا کارى ندارند.

3 . تدریس علم اخلاق به صورت رسمى و در چند مرحله: حدود ادبیات حدود سطح و حدود خارج.

4 . اخراج کسانى که ناشایستگى تربیتى و اخلاقى دارند و با تذکّر و هدایت تغییر راه نمى دهند.

5 . رشته هاى گوناگون چون اقتصاد علوم سیاست روان شناسى و تربیت جامعه شناسى تاریخ (با متد جدید) و… در متن حوزه وارد شود و اجبارى باشد و از مواد امتحانى حوزه و موجب امتیاز.

6 . مسائل کلى جامعه بشرى چون: سیاسى و اقتصاد به طور کلى قدرتهاى مسلط بر جهان بلوک و بلوک بندیها مذاهب و مکاتب عمومى موجود به صورت اجمالى و فشرده و به گونه معلومات عمومى به همه افراد در حوزه تدریس و آموزش داده شود.

7 . پس از اطلاعات تخصصى گوناگونان و طبقه بندى شدن طلاب از لحاظ تخصصهایى که دارند ورود عمیق و دقیق و جامع و گسترده در روایات و شناخت حقایق مطرح شده در احادیث.

8 . آموزش شیوه هاى تبلیغ با زبان و قلم و به طور کلى شیوه هاى نشر فکر نو.

9 . آموزش شیوه هاى تبلیغ اجبارى شود و در متن حوزه قرار گیرد و موجب امتیازهایى باشد چون امتیازهاى حقوقى و…

10 . وضعیت پرداخت حقوق آبرومند باشد و شیوه هاى معمول بسیار بد و ضد شخصیت است چاره اى بیندیشند. بانک و شماره حساب و مثل همه خلق حقوق بگیر و…

11 . شناسایى افراد استثنایى و فوق العاده و رسیدگى کامل به آنان و حلّ مشکلات معیشتى و اقتصادى آنان تا جذب جاها و کارهاى دیگرنشوند یا وقت و استعداد فوق العاده خود را صرف هزینه زندگى و مشکلات اقتصادى نکنند و….

12 . اخراج اجبارى افرادى که سنینى از آنان گذشته و در حوزه رشدى ندارند و جزو حاشیه نشینها هستند. این طبقات به مناطق محتاج به روحانى و مبلغ از روى اجبار اعزام شوند.

13 . اجبار به تبلیغ و اعزام اجبارى به مناطق محتاج به تبلیغ در همه وقت بویژه در ماههاى مناسب تبلیغ چون دوره هاى تبلیغى در جبهه که نوبتى و مرتب بود.

14 . آموزش زبان به گروههاى مبلغ نه تنها زبانهاى رایج دنیا چون انگلیسى و… بلکه زبانهایى که گه گاه 50 تا صد میلیون با آن گفت و گو مى کنند و توجه به مناطق تقریباً ماده خام جامعه بشرى چون برخى مناطق افریقا.

15 . تهیه و تدارک نوشته هایى که زیر نظر چندین گروه متخصص حوزوى و دانشگاهى تهیه شود که بسیار فشرده گویا و موجز (و از نظر چاپ ساده) باشد و در سال به کشورها و مناطقى از عالم که نیاز به آنهاست و معرفى اسلام و مبانى قرآن چون بسیارى از مناطق افریقا که عجیب (کتابهاى خوب و استوار و ساده و به زبانهاى رایج آنها) تأثیرى عمیق دارد و این کار را تبلیغ بدانند و بهترین نوع تبلیغ.

16 . تدریس تفسیر در حوزه به طور رسمى.

17 . تدریس نهج البلاغه در حوزه به طور رسمى براى گروهها و سنین معینى.

18 . تدریس صحیفه سجادیه در حوزه و معرفى حقایق این کتاب جاودان الهى بشرطها و شروطها و از جمله شروط این که مدرسان این کتاب خود از حقایق این کتاب اطلاعى داشته باشند و از تنوع مسائل مطرح شده در آن و به زبان دعا آگاه باشند و تنها به شروح گذشته و قدمایى آن 

بسنده نکنند و بدانند که اقتصاد تربیت عرفان جامعه فرد و… و مسایل حیاتى انسان در آن مطرح است.

19 . علم کلام جدید در حوزه تدریس شود و علم کلامهاى گذشته به صورت تاریخ علم کلام مطرح گردد.

20 . رشته اى شدن اجتهاد و فقه. کسى که از اقتصاد سیاست و… مسائل نو جامعه بشرى خبر ندارد چگونه مى خواهد احکام این موضوعات و مسائل مستحدث را از مبانى و اصول استخراج و استنباط کند.

پیرو این مطلب توجه دادن حوزویان به این که بسیارى از مسائلى که در گذشته مطرح بوده و الان در جامعه هاى بشرى نیز مطرح است در واقع و در حقیقت از مسائل مستحدث است و تنها در صورت و نام همان گذشته اند چون مسائل کارگرى بازرگانى صنعت پول و… .

21 . تشکیل گروه فتوا. هر مفتى در رشته خود فتوا بدهد و موضوعاتى را که نمى داند اظهار نظر نکند.

22 . یا مجتهدان متخصص در رشته هاى گوناگون فتوا بدهند و به بنظر یک نفر برسد و او که در نوع مسائل اعلم است بر آن نظریات صحّه بگذارد و مشکلات تقلید از یک فرد بدین گونه ها حلّ شود.

23 . تشکیل گروههاى روحانى مبلغ نویسنده و… بدون لباس و در صورت مردم معمولى در داخل و خارج….

24 . ایجاد تورهاى مسافرتى براى طلاب در سنین و دوره هاى خاص به تمام دنیا براى کسب تجربه و شناخت جامعه هاى امروز.

25 . در اعزام مبلغ و روحانى به هر سوى از عالم حتى داخل روستاها و شهرهاى کشور تحقیقات و بررسیهاى مقدماتى توسط سازمان یا افرادى انجام گیرد و بصورت جزوه هایى نوشته شود. و در دسترس گروه روحانى قرار گیرد. زمینه هاى آداب رسوم افکار نقطه ضعفها نقطه قوتها شرایط اقلیمى وضعیت اقتصادى و… تا تبلیغ و عملکرد حوزویان در نواحى گوناگون برابر با شرایط و زمینه ها و نیازها باشد.

26 . براى شناخت زمینه هاى کارى حوزه در بیرون از حوزه (داخل یا خارج کشور) از 

بررسیهاى سازمانها و دوائر مربوط مى توان استفاده کرد; مثلاً از سفارتخانه ها جهاد سازندگى وزارت امور خارجه خانه هاى فرهنگى و….

27 . ورزش و دست کم دوى اجبارى و صبحگاهى در مدارس طلبگى.

28 . تشکیل گروههاى طلبگى نیمه وقت از گروههاى آماده و تدارک کلاسهاى تدریس علوم حوزوى براى آنان.

29 . طلبگى در مدارس زنان باید حساب شده باشد و در برابر ازدواج چاره اى بیندیشند و دست کم ازدواجهاى مناسبى انجام گیرد که آموزشهاى حوزوى پس از ازدواج (گرچه کم تر) ادامه یابد.

30 . تدریس ادبیات باید در حوزه قوى استوار و اصولى باشد. وضعیت الان ادبیات عربى و فارسى در حوزه بسیار نامطلوب و ضعیف است.

طلبه باید پس از دوره ادبیات بتواند از کتابهاى خُوش نثر; چون: صوت العدالة الغدیر و… استفاده کند و بتواند متنهاى تفسیرى و حدیثى را به کمک کتاب لغت بفهمد.

31 . اصل ساده زیستى در طلبگى باید اخلاقى و اجبارى باشد.

32 . با طبقات در جامعه حوزویان مبارزه شود که برخى فلان طور و اکثریتى ضروریات زندگى را نداشته باشند.

33 . ایجاد شغلهایى متناسب با کارهاى طلبگى و دست کم براى برخى و ایجاد خودکفایى اقتصادى چون تألیف تدریس مقاله نویسى همکارى با روزنامه ها نگارشهاى ژورنالیستى و روزنامه نگارى نقادى و….

34 . ایجاد کارگاه یا مرزعه ها و یا کارهاى دیگرى براى برخى از طلاب و در هفته یک روز یا دو روز و به نوبت اگر بشود.

35 . ایجاد بانک داخلى طلبگى و جمع پس اندازها و اگر شد سرمایه گذارى تولیدى و….

36 . رابطه واقعى با دانشگاه و شناخت ماهیت راه و روش نسل نو و دانشگاهى. گاهى این مهمّ انجام نمى شود مگر با تغییر لباس و همرنگ نسل شدن و پرهیز کامل از موضع قدرت قرار گرفتن و یا از مقام برتر حرف زدن; یعنى چون خود دانشگاهیان زیستن و در میان آنان رفتن تا نیک روشن گردد که نسل نو چه مى گوید و چه مى اندیشد و به چه چیزهایى نیاز دارد.

37 . داشتن آرم و مدرک و یا علامتى که فارغ التحصیل حوزوى و یا فرد مشغول به کار حوزوى را مشخص کند و پایه علمى و حوزوى او را معین سازد.

38 . تهیه کتابها و جزوه هایى زیر نظر آگاهان عالمان و متخصصان براى مسائل لازم و نیازهاى جامعه و آموزش دادن به مبلغان و روحانیان آن هم براى رده هاى گوناگون چون: اهل منبر امام جماعت امام جمعه استاد و مدرس در دانشگاه در مدارس جدید و….

39 . بررسى و کشف مسائل و نیازهاى حوزه در هر چند گاه یک بار از طریق طرح پرسش و پاسخ به نیازها در جلسات و مجامع طلبگى خواسته شود که کمبودها و نیازهاى مادى و معنوى را به صورت نوشته مطرح کنند و مجموع نوشته ها جمع شود و سته بندى و زیر نظر گروههاى صلاحیتدار براى آنها چاره هایى در خور اندیشیده شود.

40 . در آغاز طلبگى و انجام و همه دوره هاى طلبگى اساتید برانگیزه و داعى اصلى شرکت در حوزه انگشت گذارند و تصحیح داعى و انگیزه کنند که جوهر و ماهیت کار حوزویان داشتن نیت و قصد خالصانه الهى است وگرنه کار و کارها به جایى نخواهد رسید.

با نهایت شتاب این تذکرات یاد داشت شد و شاید برخى ا زآنها زیادى گفته شده باشد لیکن براى تأکید تکرار گردید امید که براى این مسائل فکرى بشود.

سرانجام تذکر وهم که براى مقدسها فکرى بشود همان کسانى که امام خمینى از آنان خیلى مى نالید و براى اسلام و حوزه و انقلاب موانعى بسیار جدى هستند بویژه که این طبقه نادان و نابخرد با هرگونه تغییر و تحوّلى مخالفت مى کنند و هرگونه نواندیشى و نوگرایى و دستیابى به مسائل ضرورى زمان را کفر و انحراف مى دانند. هر تحوّل و دگرگونى بنیادى در حوزه نخست باید براى این طبقه فکرى کند.

و در آخرین فرازهاى این گفته عرض مى شود که اقتصاد از معنویت جدا نیست و مسائل اقتصادى (به طور عام) حوزه باید سامانى شایسته یابد و هر کس به حق خود برسد و انگلهاى بیکاره و بیسواد در مراکزى جمع نشوند و حق و حقوق طلاب جوان و رشد پذیر حوزه را صرف بیکارگى خویش کنند.

 

دو یادآورى مهم:

1 . حوزه نیز چون دیگر بخشها و واحدهاى صنفى و شغلیِ جامعه آداب و مبادى دارد و معیارها و اصول و ضوابط و روابطى. حال براى نشر هر فکر نو و پیاده کردن هر اصل و ضابطه جدیدى باید رعایت مسائلى بشود و یا مقدمات و پیش سازیها و زمینه پردازیها کار و برنامه جدید انجام شود وگرنه با بازتابهاى تند و شکننده رو به رو مى گردد.

در متن نامه تأکید شده است که طلاب شیوه هاى نشر فکر نو در جامعه ها و محیطها را بیاموزند از آن جمله شیوه نشر افکار و اصول نو در خود حوزه که هوشیارى لازم را مى طلبد و به گونه انقلابى نمى شود بلکه به تدریج و پله پله کارى شدنى است و ا زمسائل مورد پذیرش همه مى توان شروع کرد; مثلاً وضع بد پرداخت حقوق. این را همه مى توانند بپذیرند. پس از آن موضوع امتحان و مایه امتیاز بودن مقدار موفقیت در امتحان و مردودى داشتن و اخراج مردودیها و بدین سان مسائل یکى پس از دیگرى تبلیغ شود و سپس اجرا و عملى گردد.

2 . موضوع دوّم که مهم است و مشکل و آن این که بسیارى از فارغ التحصیلان حوزه درک نمى کنند که مشکل حیات انسان امروز چیست؟ درد و درمان جامعه بشرى را نمى شناسند از این روى براى کارهایى سرمایه گذارى مى کنند که از نظر اقتصادى غلط و تلف کردن سرمایه هاى عمومى است و از نظر شرعى اسراف و حرام است.

پس باز مى گردیم به این اصل حیاتى که حوزویان باید سر بى صاحب نتراشند و بدانند با چه نسل و چه انسان و کدام جامعه رو به رو هستند.

درست است که حوزویان طبیبان روحانى اند لیکن از پیامبران روحانى تر نیستند. آن رهبران واقع بین و انسان شناس پس از دعوت توحید از نجس اشیاء ناسى (انواع استثمارها) نهى کردند و از مکیال و پیمانه و… سخن گفتند; بنابر این طبیب روحانى واقع بین که مریض خود را مى شناسد نخست به درمان دردهاى تنى و بدنى بیمار همت مى گمارد سپس به سراغ روح و عروج رحمانى وى مى رود. تجریدى سخن نمى گوید.

به هر حال شناخت جامعه نسل نو و انسان معاصر ضرورت اولیه است براى حوزویان و این مهمّ میسر نگردد مگر با آموزش حتمى و جزو متن دروس حوزه قرار گرفتن پاره اى از علوم از جمله: علم اقتصاد در همه شاخه ها و شعبه ها.

 

م . ح