یادى از عالم جلیل القدر آیة الله آقاى حاج سید حسین معصومى لارى

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


مدیر مسؤول محترم مجله حوزه
با تقدیم سلام و تحیات
از مجله هایى که بدون اغراق مورد استفاده عموم است و همگان از آن بهره مندند و خصوصاً در قسمتهاى مصاحبه که کوشش شده از علماء و بزرگان بى نام و نشان این مملکت پهناور معرفى به عمل آید همانا مجلّه وزین و پرمحتواى حوزه است.

ولى متأسفانه در شماره 53/149 یکى از رجال علم و اخلاق را بسیار سطحى نام برده و کوچک ترین تحقیقى در شخصیت این مرد علم و تقوا به عمل نیامده حتى اسم ایشان را (حسن) ذکر کرده در حالى که نام آن بزرگوار (حسین) است. از این روى با کمال اختصار معروض مى دارم:

مرحوم عالم جلیل حجة الاسلام و المسلمین آیة الله آقاى حاج سید حسین معصومى لارى مؤلف کتاب:

کشف الآیات و التفاسیر عن القرآن الکریم حقاً و صدقاً و به دور از گزاف گویى از شخصیتهاى علمى و اخلاقى بود. این جانب در دوره زندگى بسیار با معظم له خلطه و آمیزش داشتم و کمتر شخصى را با این ملکات فاضله و سجایاى اخلاقى و مزایاى روحى یافتم.

اولاً معظم له یک ملکه از خود گذشتگى و هضم نفس بالأخص نسبت به دوستان و ارادتمندان داشت که مى توان گفت: این صفتى بود مخصوص به خود ایشان و دیگران نداشتند.

به اندازه اى خود را در برابر دوستان کوچک مى کرد که حدّ وصف نداشت.

به قدرى در انجام حوائج و خواسته هاى آنان سعى بلیغ و پشت کار داشت که قلم از وصف آن عاجز است و بیان قاصر و به اندازه اى در این مورد شواهد و قضایا هست که از رشته تحریر خارج است.

از باب نمونه: در نماز جماعت کسانى که سمت شاگردى ایشان را داشتند و یا به جاى فرزندشان به شمار مى رفتند شرکت مى نمود و گاه گاهى با صداى بلند به منظور اقامه جماعت اذان و اقامه مى فرمود. فجزاه اللّه عن الاسلام خیر الجزاء

ثانیاً در مجالس و محافل دوستان و آشنایان سبک مخصوصى داشت. چه آن که اگر مجلس از اهل علم و روحانیون تشکیل یافته بود همه را سرگرم به بحثهاى علمى و دقایق فقهى و تفسیرى وا مى داشت و ممکن بود مجلس ساعتها به طول انجامد بدون آن که براى همنشینان حالت خستگى و انزجار حاصل شود. در صورتى که مجلس از غیر اهل علم تشکیل یافته بود (از آن جایى که همیشه یکى از کتابهاى مذهبى را با خود داشت) به خواندن روایات یا قصص و حکایات و سرگذشت بزرگان از پیامبران ائمه طاهرین و علماى گذشته شروع مى فرمود و مجلس را بدین وسیله گرم و تمام اهل جلسه را شاداب و خرسند مى نمود.

ثالثاً در مدت اقامت معظم له در کرمانشاه (از آن جایى که احساس مى شد شاید بین بعضى از علماء و روحانیون اندک کدورت و ملالى باشد) همّت گماشت و مجلسى در ایّام هفته به اسم مجلس بحث تشکیل داد که همه آقایان و علماى کرمانشاه در مجلس حاضر مى شدند و شرکت
مى فرمودند. و بدین وسیله رفع کدورت بحث در مسائل فقهى و رسیدگى به امور مذهبى اهالى شهر انجام مى شد.

رابعاً ایشان مورد وثوق مرحوم آیة اللّه العظمى آقاى اصفهانى بود و از نمایندگان و وکلاى آن مرحوم به شمار مى رفت.

والسلام علیکم-مجتبى العراقى
12/1/72