دانش کلام

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


علم کلام دانشى است که در آن مسائل اعتقادى را با استدلال عقلى عرضه مى دارند و با همین شیوه به پرسشها و شبهات پاسخ مى دهند. با توجه به تبحر و تسلّط شیخ مفید برمذاهب کلامى و تاثیر پذیرى بسیارى از عالمانى که پس از وى آمده اند باید او را در این فنّ استاد استادان و سرآمد همه متکلمان بنامیم.

حتى برخى نوشته اند:

پس از شیخ مفید کتابهایى که درباره علوم اعتقادى نگاشته شده است کمتر دلیل و بحثى یافت مى شود که ریشه آن در کتابهاى مفید نباشد.

(مستدرک الوسائل) ج517/3 چاپ سنگى.

افزون بر آن آثار وى در ردّ معتزله اشاعره و... بیانگر آن است که مفید از متبحرترین متکلمان در اواخر قرن چهارم هجرى بوده است.

علامه زنجانى در مقدمه اوائل المقالات مى نویسد:

(شیخ مفید متکلمى توانمند و متبحر است. او بر آراى فِرَق اسلامى و مدارک گفته هایشان تسلّط کامل دارد. گواه این مطلب اسامى تالیفاتى است که در ردّ و نقض صاحب نظران و
متکلمان معتزلى و غیر معتزلى نگاشته و در کتابهاى رجال و زندگینامه ها و فهرستها ثبت شده است. افزون بر این او استاد این فنّ است. برخى از کتابهاى کلامى را تدریس کرده و یا بر وى مى خوانده اند. نجاشى در ترجمه ابى محمّد نوبختى گفته است: کتاب آراء و دیانات نوبختى را که کتابى بزرگ و نیکو و مشتمل بردانشهاى زیادى بود براستادم شیخ مفید قرائت کردم).

اوائل المقالات فی المذاهب والمختارات
نجاشى از این کتاب با عنوان: اوائل المختارات ابن شهر آشوب با عنوان: اوائل المقالات والمذاهب المختارات یاد کرده اند. (رجال نجاشى) ج326/2 (معالم العلماء) 101.

این کتاب در سال 1363 با تعلیقات و اهتمام واعظ چرندابى به چاپ رسیده و در سال 1367 با اضافاتى تجدید چاپ شده است. چرندابى در مقدمه چاپ اوّل و دوّم چگونگى دستیابى به نسخه خطّى این کتاب و تصحیح و مقابله آن را با نسخ موجود متذکر شده است. عالم فاضل شیخ فضل اللّه زنجانى مشهور به شیخ الاسلام زنجانى مقدمه اى سودمند بر این کتاب نگاشته است و در آن از شخصیت مفید موقعیت سیاسى ومذهبى بغداد در عصر مفید آثار علمى مناظرات و درگیریهاى وى با مذاهب گوناگون و آگاهى مفید از علم ادیان و تسلّط وى بر مذاهب اسلامى و... سخن گفته است.

وى در این مقدمه از انگیزه مؤلّف در تالیف این اثر ابواب و مطالب کتاب عظمت و جلالت شیخ مفید از دیدگاه عالمان فریقین از جمله: یافعى ابن طیّ ابن کثیر شامى علامه حلّى ابن ادریس و... مطالب ارزشمندى را آورده است.

تحت عنوان: مشایخه فی العلم والروایه و... به اساتید مشهور کلامى فقهى و حدیثى شیخ مفید از فریقین اشاره مى کند و سپس به شاگردان برجسته و مناظراتش با مخالفان مى پردازد. تحت عنوان: زعامته المذهبیه فى الدولة البویهیه از وضعیت شیعهِ عراق در قرن سوّم و زعامت و رهبرى دینى مفید در زمان حکومت آل بویه و قوّت و قدرت شیعیان بیش از پیش و برخى از رویدادهاى تأسف انگیز در آن دوران مطالبى را نقل کرده و سپس به وفات و مدفن و تشییع جنازه با شکوه وى اشاره مى کند.

اهمیت و ارزش این اثر علمى
این کتاب مهمترین اثر کلامى موجود شیخ مفید است. موضوع کتاب چنان که از نام آن پیدا است درباره عقائد و آراى متکلمان و علماى مذاهب اسلامى است. در این اثر گرانبها مطالب بلند و سنگین عقیدتى در قالب الفاظى رسا و شیوا بیان شده است تا همگان از آن بهره مند گردند.

او در این اثر ضمن طرح مسائل عقیدتى دیدگاه خویش را به عنوان دیدگاه شیعه بیان و اثبات مى کند. تبحر و تسلط عجیب مفید بر آراء و افکار متکلمان در این کتاب به صورتى اعجاب آور نموده شده است.

وى در این کتاب استقلال مکتب کلامى شیعه را با استناد به شواهد و دلائل متقن اثبات مى کند. این اثر از جمله مدارک علامه مجلسى در تألیف بحارالانوار است. ج7/1.

علاّمه مجلسى مطالب بسیارى از آن را در جلدهاى مختلف بحار الانوار گنجانده است. در برخى از جلدها از اوائل المقالات به عنوان: کتاب المسائل یاد کرده است. (بحار الانوار) ج104/26 192; ج344/25.

علاّمه بزرگوار شیخ آقا بزرگ تهرانى در توصیف این کتاب پرارج مى نویسد:

(اوائل المقالات کتاب ارزشمندى است که تاکنون نظیر آن نگاشته نشده است.)

الذریعه ج472/2.

انگیزه تألیف
علاّمه زنجانى در مقدمه کتاب 20/ درباره انگیزه شیخ مفید از تالیف این اثر مى نویسد:

(در روزگار شیخ مفید شهر بغداد که مرکز کشور اسلامى بود پر بود از طرفداران مذاهب گوناگون. و مناظره بین شیعه و دیگر مذاهب اسلامى به شدّت ادامه داشت. اکثر مخالفان عقائد فاسد و موهونى از قبیل: جبر تشبیه و تجسیم به شیعه نسبت مى دادند و شیعه را بر آن عقائد سرزنش مى کردند. این مسائل و نظائر آن سبب شد که شیخ مفید به نگارش این اثر و دیگر آثار در این زمینه بپردازد. مفید با نگارش این کتاب واقعیت را اظهار کرد و فشرده اى از عقائد شیعه امامیه را در اصول اسلامى و مسائل گوناگون کلامى تبیین کرد...
و نیز گفتار مخالفان و موافقان شیعه را در این عقائد با بیانى شیوا و با بهترین اسلوب بیان کرد و عقیده شیعه امامیه را با استناد به قرآن و سنت معصومین(ع) اثبات و شبهات مخالفان را ردّ و نقض کرد. این کتاب از این جهت از بهترین کتابهایى است که در این زمینه تألیف شده است. بلکه نخستین کتابى است که در تمایز شیعه از اعتزال و دیگر فرق اسلامى با این اسلوب نگاشته شده است.)

علامه زنجانى پس از آن اشاره مى کند که مسعودى مؤلف مروج الذهب در ج137/2 در هنگام بیان اصول معتزله نوشته است که کتابى نیز به نام: الابانه دارد که در آن تمایز بین معتزله و شیعه امامیه را بیان کرده است. ظاهراً زنجانى آن کتاب را ندیده است از این روى درباره آن اظهار نظرى نکرده است.

مؤلف بزرگوار شیخ مفید در مقدمه کتاب انگیزه خود را از نگارش این اثر چنین بیان مى کند:

(خداوند بقاى سیّد شریف و نقیب ما را در قدرت و فرمانبرداریش و برترى گفتارش دراز کند. من به یارى خدا در این کتاب قصد آن دارم که تفاوت میان شیعه و معتزله را بیان کنم. و تمایز میان عدلى مذهبان شیعه را با عدلى مذهبان معتزله آشکار نمایم و نیز اختلاف میان معتزله و امامیه را در اصول که هر دو به آن اختلاف اعتراف دارند روشن کنم در این کتاب آنچه را از مذاهب متفرعه در اصول توحید عدل و لطائف دانش کلام برگزیده ام نقل خواهم کرد. و سپس به مقایسه آراء خواهم پرداخت و در آن جا خواهم گفت: کدام یک از آنها مطابق با اعتقادات نوبختیان(ره) است و کدام مخالف آنهاست و کدام یک موافق با مذهب اعتزال و متکلمان دیگر جز ایشان است. تا این کتاب اصل و منبعى مورد اعتماد براى آزمودن اعتقادات گوناگون باشد.)

(اوائل المقالات) 40/ ـ 41 مقدمه.

در عبارت فوق شیخ مفید تصریح کرده است که این کتاب را به درخواست: السید الشریف النقیب نگاشته است ولى نام او را نیاورده است.

علامه زنجانى در مقدمه کتاب مى نویسد:

(ممکن است مقصود ابواحمد حسین بن موسى موسوى پدر سید رضى و مرتضى باشد که در زمان زعامت مفید نقابت علویین و امارت حجّ را مکرّر در حکومت آل بویه بر عهده داشته است و احتمال دارد مقصود از (الشریف النقیب) سید رضى یا مرتضى باشد; زیرا آن دو در زمان حیات پدر گاه نیابت از وى را در نقابت علویان و... بر عهده مى گرفتند. پس از پدر آن منصب به سیّد رضى و سپس به سیّد مرتضى واگذار شد.)

علامه زنجانى شواهدى را نقل مى کند که مقصود از: (السیّد النقیب) سید رضیّ است. از جمله: سید رضى از شیخ مفید مطالبى را سؤال کرده که به اوائل المقالات اضافه کند که با این عنوان آمده است:

(هذه الزیادة کان خرجها وسأل الشیخ المفید قدس اللّه روحه عنها السیّد الشریف محمدبن الحسین الرضّى الموسوى قدس سره لیضاف الى اوائل المقالات).

شیخ مفید پس از تالیف این کتاب کتاب معروف فقهى خویش: (الاعلام فیما اتفقت علیه الامامیه وخالفهم العامّه من الاحکام) را نگاشته است و در اوّل آن تصریح کرده که آن را براى السیّد الشریف نگاشته تا به کتاب اوائل المقالات اضافه کند و کسى که به آن کتاب مراجعه کند علم اصول و فروع را یکجا به دست خواهد آورد.در برخى از نسخ قدیمى از آن کتاب گفته شده است که منظور از السیّد الشریف سید رضى است.

مقدمه 22/ ـ 23.

شیخ مفید در موضوع فوق (تمایز شیعه از معتزله کتابها و رساله هاى دیگرى هم دارد که فهرست بیست عنوان آنها در مقاله: (مفید و معتزله) در همین شماره مجلّه آمده است.

 

زمان تألیف
شیخ مفید سال تألیف این کتاب را ذکر نکرده است ولى با توجّه به این که نقابت سید رضى در بین سالهاى 396 تا 406 بوده است مى توان فهمید که تألیف این کتاب باید در فاصله 396 تا 406 انجام گرفته باشد.

محتواى کتاب
این اثر پرمایه داراى چندین بخش است:
1 . بخش نخست آن درباره تفاوت شیعه و معتزله است. مفید در این بخش ابتداء به تعریف مذهب تشیع پرداخته است. پیروى از على(ع) و اعتقاد به ولایت و امامت آن حضرت پس از پیامبر اکرم(ص) و سلب خلافت از کسانى که پیش از او در مقام خلافت جایگزین شده اند از ویژگیهاى تفکر شیعه دانسته است.

و درباره مفهوم اعتزال مى نویسد: اعتزال واژه اى است که از گفتار به منزلت بین المنزلتین به وجود آمد و مؤسس آن واصل بن عطاست و پس از آن به کناره گیرى واصل از مجلس درس حسن بصرى و پیروى عمرو بن عبید از وى اشاره مى کند و آن را منشاء مکتب معتزله مى داند. و نتیجه مى گیرد که اصل مکتب اعتزال اعتقاد به: منزلت بین المنزلتین است و هیچ یک از پیروان تشیع حتى نوبختیان به آن اعتقاد ندارند. شیخ مفید در ابتداى کتاب با تعریف تشیع و اعتزال استقلال مکتب کلامى شیعه را مى نمایاند و تفاوتهاى اساسى مکتب کلامى شیعه و معتزله را بر مى شمرد.

2 . در بخش دوّم دیدگاههاى کلامى خویش را با عنوان: باب وصف ما اجتبیته انا من الاصول با تفصیل بیشتر و با تکیه بر منابع اسلامى: آیات و روایات مأثوره از ائمه معصومین(ع) آورده است. وى در این بخش اهمّ مسائل عقیدتى را در پنج عنوان بررسى کرده است.

1 . توحید و صفات خداوند.56/ ـ63.

2 . عدل و مسائل مربوط به آن./ 63 ـ 68.

3 . نبوت و مسائل مربوطه به آن از قبیل: عصمت انبیاء عصمت پیامبر اکرم(ص) اعجاز قرآن و... 63/ ـ 72.

4 . امامت و مسائل مربوط به آن از قبیل: مقام امامت عصمت ائمه ولایت ائمه علم ائمه(ع). 73 ـ 83.

5 . معاد و مسائل مربوط به آن .84/ ـ 110.

در ابواب فوق باتفصیل بیشترى نسبت به بخش پیشین دیدگاههاى خود را آورده و به تفاوت آنها با سایر فرق اسلامى و نوبختیان اشاره کرده است.

3 . بخش سوّم با عنوان: (اللطیف من الکلام) والقول فى الجواهر والاعراض به نکاتى دقیق و لطیف از دانش کلام و برخى از مسائل اصولى اشاره مى کند. شیخ مفید مسائل فلسفى را در این بخش مطرح مى کند و دیدگاههاى خویش را همچون فیلسوفى صاحب نظر حتى در طبیعیات اظهار مى کند.
4 . در بخش چهارم این کتاب سؤالات سید رضیّ براى الحاق به کتاب اوائل المقالات آمده است با عنوان : الزیادات... 150/ ـ 156.

علامه زنجانى در آخر کتاب مى نویسد:

(مرحوم سید بن طاوس در کتاب فرج المهموم فى معرفة منهج الحلال والحرام من علم النّجوم فصلى را از کتاب اوائل المقالات ذکر کرده که تاکنون در نسخه هاى خطّى و چاپى آن دیده نشده است.)

واعظ چرندابى این فصل را در آخر کتاب با عنوان تذییل من العلامه الزنجانى گنجانده است.

 

نواقص
فهرست کتاب که در صفحه 163 آمده است با صفحات کتاب تطابق ندارد. سبب آن نیز چنان که از همان فهرست بر مى آید این است که: در چاپ اوّل تقریظها و ستایشنامه هایى از الامام شرف الدین العاملى الامام الامین العاملى العلامه المهاجر العاملى الامام آل کاشف الغطاء و دو تقریظ دیگر به فارسى داشته است که متاسفانه در این چاپ نیامده است. ثانیاً در چاپ اوّل تقریظها و مقدمه علامه زنجانى صفحه گذارى نشده است و در این چاپ صفحه گذارى شده است. ناشر با غفلت از مطالب فوق همان فهرست چاپ اوّل را بدون تغییر در چاپ مجدّد آورده است که امید است در چاپ بعدى اصلاح شود.

شرح عقائد الصدوق
این کتاب چنانکه از نام آن پیدا است شرحى است بر رساله اعتقادى شیخ صدوق استاد شیخ مفید. البتّه شرحى انتقادى; از این روى به نام: تصحیح الاعتقاد خوانده شده است. این کتاب با مقدمه و تعلیقات سیدهبة الدین شهرستانى همراه اوائل المقالات وجداى از آن به اهتمام و با تعلیقات واعظ چرندابى از سوى انتشارات داورى و رضّى به چاپ رسیده است.

واعظ چرندابى در تصحیح این اثر گرانمایه از نسخه خطّى احمد بن عبدالعالى المیسى العاملى ونسخه موجود در کتابخانه سید هبة الدین شهرستانى و نسخه خطى موجود در کتابخانه علاّمه شیخ فضل اللّه زنجانى استفاده کرده و براى نشر آن رنجى فراوان کشیده و تلاشى همه جانبه به کار برده
است. علامه شیخ آقا بزرگ تهرانى در چندین جاى الذریعه از این کتاب نام برده از جمله: در ج226/2 ج193/4 ج102/13. ایشان درج 226/2 مى نویسد:

(این کتاب به فارسى ترجمه شده و نسخه اى از آن در کتابخانه سپهسالار [مدرسه عالى شهید مطهّرى] تهران به شماره 1839 و در کتابخانه هاى نجف اشرف نیز موجود است.)

ترجمه اى از این کتاب به صورت تعلیقه بر ترجمه اعتقادات صدوق به وسیله سید محمّد على قلعه کهنه اى انجام گرفته و هم اکنون در دسترس است. البتّه ترجمه مطلوبى نیست.

این کتاب از مدارک علاّمه مجلسى در بحار الانوار است مجلسى در بحارالانوار و شیخ عبدالنبى کاظمى در تکمله از این کتاب مطالبى نقل کرده اند.

(الذریعه) ج102/13.
توصیف و سبب تألیف
چنانکه اشاره کردیم این کتاب شرح اعتقادات صدوق است ولى شرح تمام ابواب آن نیست بلکه شرح برخى از مسائلى است که در ابواب چهل و پنج گانه آن رساله آمده است. این شرح به منزله تعلیقه و حاشیه بر اعتقادات صدوق به شمار مى آید. مفید در این اثر گاه مطالب متن را شرح مى دهد و گاه مطالبى را بر آنچه صدوق آورده مى افزاید و گاه به تصحیح متن اقدام مى کند و برخى از آراى استاد خود را نقد مى کند.

علاّمه شیخ آقا بزرگ تهرانى در این باره مى نویسد:

(صدوق در پى درخواست عدّه اى از عالمان نیشابور مبنى بر این که دین امامیه را براى آنان به اختصار بازگو کند جمیع اعتقادات شیعه را از ضروریات و غیر آن از وفاقیات و غیر آن براى آنان ذکر کرد و وعده داد که در بازگشت از سفر خود آن را شرح و تفسیر کند. امّا شرحى در فهرست تصانیف وى نیامده است. شاید این کار براى او میسّر نشده است.

و لذا شیخ مفید به شرح آن پرداخته است.)

(الذریعه) ج226/2.

علاّمه شهرستانى درباره این اثر پرارزش در مقدمه کتاب مى نویسد:

(شرح عقائد صدوق کتاب ارزشمندى
است که به صورت تعلیقاتى همچون دُرّ شیخ مفید آن را پیرامون آراء استادش شیخ صدوق نگاشته است. عقائدى که صدوق به عنوان عقائد امامیه تدوین کرده و مردم نیز پنداشته اند که همه آنها از عقائد امامیه است و حال آن که برخى از آنها چنین نیست.)

شهرستانى در مقدمه کتاب پس از آن که به شخصیت شیخ مفید و ابعاد وجودى او: بعد علمى تربیت شاگردان تدریس ریاست دینى شیعیان و مناظره بامذاهب گوناگون اشاره مى کند او را مفید در گفتار و عمل مفید در تفکّر و ابتکار و آیت و نشانه اى در هوش و سرعت انتقال و حاضر جوابى و... مى خواند و مى نویسد:

(آرى شیخ مفید براى فرهنگ تشیع مجموعه آثار سودمند و با ارج برجاى گذاشت که اگر شیعیان به تعلیم و تعلّم آن بپردازند آنان را از دیگر کتابها و نوشته ها بى نیاز مى کند.)

وى پس از آن که از برخى کتابهاى شیخ مفید در کلام و فقه و تاریخ یاد مى کند مى گوید: مهمترین آنها کتابى است به نام: تصحیح الاعتقاد بصواب الانتقاد که در آن عقائد استادش صدوق را نقد کرده است.

اصول انتقادهاى مفید بر صدوق
شیخ مفید در این اثر سه انتقاد اساسى به استادش شیخ صدوق دارد:

1 . وى در جاى جاى این کتاب ظاهرگرایى محدثان و استادش صدوق را به نقدمى کشد و آنان را بر این شیوه نکوهش مى کند. 34/ 63 68 101 و 116 و ....

و گاه سخنان استادش را متناقض مى خواند و سبب آن را نیز تکیه بر ظواهر احادیث مختلف مى داند.34/ 38 69.

انتقاد اساسى مفید به استادش در موارد فوق این است که اهل حدیث از عقل استفاده نمى کنند و به جاى تعمق به سطح معانى مى پردازند; از این روى از معارف ناب و راستین به دور مى مانند و به لغزشهاى مهمّى دچار مى شوند. لغزشهایى که خود متوجّه پیامدهاى زیانبار آن نیستند.

2 . افزون براین از جهت سند و صدور در روایات بررسى نمى کنند وبه شایستگى حدیث درست را از نادرست باز نمى شناسند و به خبر واحد احادیث ضعیف مرسل و شاذّ عمل مى کنند. 27/ 34 48 57 99 102 و...
3 . به شیوه صدوق در امور اعتقادى انتقاد مى کند. صدوق وظیفه کارشناس در امور اعتقادى را ردّ مخالفان از طریق کلام خدا و حدیث پیامبر(ص) و یا امامان(ع) و توضیح آن مى داند و به احادیثى نیز استناد مى کند. و در این باره استفاده از عقل را روا نمى داند.

شیخ مفید در این کتاب به نقد و بررسى دلائل صدوق مى نشیند و با استناد به قرآن کریم و سیره پیامبران و سیره ائمه معصومین(ع) و اصحاب آن حضرت در دوره حضور و روایات مأثوره از ائمه معصومین(ع) در تشویق متکلمان سخن صدوق را ردّ مى کند و اثبات مى کند: آنان در امور اعتقادى از براهین عقلى استفاده مى کرده اند. و پس از آن شیوه اهل حدیث را تقلید و پیروى کورکورانه در عقائد شمرده و با استناد به آیات و روایات آن را ردّ مى کند و معتقد است که مسلمانان باید از راه اجتهاد و استدلال صاحب عقیده شوند نه از راه تقلید.

(تصحیح الاعتقاد) 53/ ـ 57.

محتواى کتاب
همان گونه که اشاره کردیم اعتقادات صدوق داراى چهل وپنج باب است و کتاب مفید شرحى است بر 32 باب آن. در حقیقت مفید در 13 باب با سخن استادش موافق است. اما در ابواب دیگر شیخ مفید گاه سخنان استادش را توضیح مى دهد و گاه مطلبى را بر آنچه استادش ذکر کرده است مى افزاید و گاه به تصحیح آنچه استادش آورده مى پردازد و برخى از آراء او را نقد مى کند. ما در این جا به برخى از نقدهاى مفید بر استادش با عناوینى از قبیل: جبر و اختیار غلوّ و تفویض مرگ طبیعى یا شهادت نزول قرآن بهشت و تقیّه اشاره مى کنیم.

جبر و اختیار
شیخ صدوق در این باب به اجمال سخن گفته است. وى مى گوید:

(ما نه جبرى هستیم و نه تفویضى بلکه حد وسطى را معتقدیم).

در این باره به حدیثى از امام صادق(ع) استناد مى کند و چنین توضیح مى دهد:

(اگر شما فردى را ببینید که معصیت مى کند و شما او را از آن کار نهى کنید و او نپذیرد و آن کار را انجام دهد شما او را به معصیت وادار نکرده اید.)
شیخ مفید توضیح شیخ صدوق را در این مسأله کافى ندانسته و پس از آن که به حدیث مورد استناد صدوق اشکال مى کند و آن را مرسل و غیر معتبر مى داند. جبر و تفویض را به شرح ذیل معنى مى کند:

(جبر واداشتن کسى است به کارى از راه اضطرار و قسر و غلبه و در واقع آفریدن در آفریدگان است بدون آن که قدرت بر دفع و امتناع داشته باشند. معمولاً کارى که انسان با اکراه انجام مى دهد جبر مى گویند. اما در حقیقت جبر آن است که: به هیچ گونه قدرت بر امتناع نداشته باشد و این سخن کسانى است که مى گویند: خدا افعال را در مخلوق آفریده است. تفویض بدان معناست که منع از کار انسانها برداشته شده و همه چیز مجاز است این نظریه زندیقان و اباحیان است.)

و پس از آن اصل نظر استادش را مى پذیرد ولى در توضیح آن مى گوید:

(میانه و حد وسط آن دو این است که خداوند بندگان را بر افعال خودشان توانا ساخته و در اعمالشان صاحب تصرف کرده است. و از سوى دیگر حدودى مشخص کرده و از زشتیها منع کرده است. وعده و وعید در کار آورده است. بنابراین خداوند با اعطاى قدرت به بندگانش بر هر کارى آنان را بدان کارها مجبور نکرده است. پس جبرى در کار نیست. از سوى دیگر بسیارى از کارها را روا نمى داند. پس تفویض هم نیست. خوب و بد کارها را نشان داده به خوبیها امر کرده و از بدیها نهى کرده است.) 32/ ـ 33.

غلوّ و تفویض
صدوق غلاة و مفوضه را کافر و بدتر از یهود و نصارى مى داند و درباره نشانه غلو مى گوید: علامت غالیان و مفوضه این است که مشایخ و علماى قم را به تقصیر و کوتاهى متهم کنند. شیخ مفید سخن استادش را درباره نشانه غلو نادرست مى داند و کسانى همچون: ابن ولید را که معتقد بوده اند که:

(نخستین درجه غلوّ آن است که از پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) در نماز نفى سهو شود.)

مقصر مى داند هرچند از مشایخ قم به شمار آیند. علاوه بر این عدّه اى از قمیّون را که معتقدند:

(ائمه(ع) بسیارى از احکام دینى را
نمى دانند و یا این که ائمه براى به دست آوردن احکام از رأى و ظنّ استفاده مى کنند).

مقصّر مى شناسد هرچند آنان نیز خود را از عالمان و مشایخ قم بدانند. در پایان این باب نشانه غلوّ را این مى داند که: فردى حادث بودن ائمه را قبول نداشته باشد و آنان را خدا قدیم و ازلى بداند و یا آن که سخنانى بگوید که مستلزم آن است. مثل این که آنان را خالق اعیان اجسام و اختراع جواهر و آنچه را خلق آن مقدور بشر نیست از اعراض بدانند. شیخ مفید درباره مفوضه که صدوق آن را به اجمال واگذاشته است مى گوید:

(آنان صنفى از غلات هستند. تمایز آنان از دیگر غلات به این است که به حدوث و مخلوق بودن ائمه(ع) معترفند. ولى خلق ورزق را به آنان نسبت مى دهند و ادّعاى آنان این است که خداوند آفرینش جهان و خلق تمامى افعال را به آنان واگذاشته است.) 109/ 113 114.

مرگ طبیعى یا شهادت
در این باب صدوق معتقد است که پیامبر(ص) و همه ائمه معصومین(ع) به مرگ طبیعى از دنیا نرفته اند بلکه مسموم یا مقتول شده اند.

شیخ مفید در فصلى جداگانه به سخن فوق مى پردازد و کلیّت آن را نمى پذیرد. درباره برخى از ائمه(ع) سخن صدوق را مى پذیرد و درباره برخى دیگر از ائمه(ع) به شدت با نظر شیخ صدوق مخالفت مى کند. و بر این باور است که برخى براى برانگیختن احساسات بدان دامن زده اند. 110/ ـ 111.

نزول قرآن
صدوق بر آن است که همه قرآن در شب قدر بر بیت المعمور نازل شده است.

مفید با نظر ایشان مخالفت مى کند و مى نویسد:

(چگونه ممکن است سخن صدوق درست باشد و حال آن که بسیارى از آیات قرآن به مناسبتهاى خاصّ نازل شده است.) 57/ ـ 58.

لازم به یاد آورى است که خود صدوق هم در کتاب دیگرش عقیده مفید را پذیرفته است.

(توحید) 225/ ـ 226.

بهشت
شیخ صدوق به هنگام یادآورى از نعمتهاى بهشت مى نویسد:

(طبقه اى که از همه برترند کسانى هستند که همانند ملائک در بهشت به تقدیس و تهلیل پرداخته و نمى خواهند که از لذتهاى جسمانى برخوردار شوند و امّا عدّه اى دیگر کسانى هستند که لذّت و خوشى خود را در اقسام خوردنیها و آشامیدنیها به دست خواهند آورد.)

شیخ مفید به شدت سخن استادش را ردّ مى کند و آن را انحراف از اسلام و قرآن و اقتباس از مسیحیت مى داند. وى بر این عقیده است که همه بهشتیان از نعمتهاى مادّى برخوردارند. 54/.

تقیّه
شیخ صدوق تقیّه را مطلقا واجب مى داند و ترک آن را همانند ترک نماز گناه و فرد خاطى را مستحق عقوبت مى داند.

در این باره به روایاتى نیز استناد کرده است.

شیخ مفید سخن فوق را نمى پذیرد و بر این باور است: تقیه در صورتى واجب است که اگر ایمان واقعى فردى ظاهر شود سبب مرگ او گردد.

شیخ مفید درباره احادیث مورد استناد استادش مى نویسد:

(احادیثى که از مناظره نهى مى کند ویژه کسانى است که آگاهى به آداب مناظره و مسائل مورد مناظره ندارند. امّا آگاهان از مناظره ائمه آنان را به این کار دستور داده اند.) 115/.

شیخ مفید در باب لوح و قلم اراده و مشیت نفوس و ارواح عرش و... با مشرب اهل حدیث و استادش شیخ صدوق موافق نیست که نقل همه آنها به درازا مى کشد.