نوع مقاله : مقاله پژوهشی
درباره وجود مهدى(ع) و غیبت و ظهور او در آخر الزّمان کتابها و رساله هاى جامع فراوان نوشته اند. نوشتن در این باره از زمان امام حسن عسکرى(ع) شروع شده و تا عصر حاضر ادامه یافته است. کمتر کسى در میان عالمان شیعه یافت مى شود که در این باره کتابى و یا مقاله اى ننوشته یا سخنى نگفته باشد. منتخب الاثر 5/ صافى گلپایگانى.
در مقدمه کتاب فوق نام شمارى از کتابها و رساله هایى که در این زمینه نوشته شده آمده است. استاد محمّد رضا حکیمى نیز در کتاب خورشید مغرب بسیارى از آنها را ذکر کرده است. رساله اى نیز به نام: کتابنامه امام مهدى(ع) منتشر شده است. در این رساله کتابها رساله ها و مقاله هاى بسیارى درباره حضرت مهدى(ع) و مسائل مربوط به این موضوع شناسنده شده است.
نوشته هاى مفید در این زمینه دو گونه است:
1 . در برخى از آنها با استناد بر احادیث مبارک نبوى(ص) که مورد پذیرش فریقین است و احادیث مأثوره از ائمه (ع) درباره مهدى(ع) و مسائل گوناگون مربوط به آن حضرت از جمله: ولادت امامت غیبت
صغرى و کبرى نواب خاصّ خصائص آن حضرت سیره آن حضرت علائم ظهور چگونگى ظهور حکومت آن حضرت و... بحث شده است.
2 . در برخى از آنها به سؤالات گوناگون و شبهات مختلف درباره غیبت و ظهور مهدى(ع) پاسخ گفته شده و حقایق و مطالب بسیارى که در اسلام درباره آن حضرت آمده درج گردیده است.
الارشاد فى معرفة حجج اللّه على العباد
از کتاب فوق در بخش تاریخ به تفصیل سخن خواهیم گفت. در این جا آخرین بخش آن را که درباره حضرت مهدى(ع) است به اختصار معرفى مى کنیم.
شیخ مفید در مقدمه این بخش پس از اشاره به اسم کنیه و ولادت آن حضرت به احادیث نبوى(ص) مورد پذیرش فریقین و احادیث ائمه معصومین(ع) درباره امامت غیبت و ظهور آن حضرت اشاره مى کند. و پس از آن با استناد به آیات و روایات مأثوره از معصومین(ع) خصائص مهدى(ع) بشارت پیامبر(ص) به ظهور او را در آخر الزمان یادآور مى شود از جمله: از پیامبر(ص) نقل مى کند:
(اگر از عمر جهان جز یک روز باقى نماند خداوند همان یک روز را چنان دراز کند تا مهدى(ع) بیاید و جهان را از عدل لبریز نماید پس از آن که از ظلم و ستم لبریز شده است.)
در اوّلین و دوّمین باب از این بخش تا حدودى به تفصیل دلائل عقلى و نقلى بر امامت حضرت مهدى(ع) را متذکر شده است و پس از نقل سیزده حدیث در این باره مى نویسد:
(آنچه آوردیم اندکى بود از روایاتى که در باره امام دوازدهم(ع) آمده است روایات در این باره بسیار است. مولفین شیعه آنها را تدوین کرده و در کتابهاى خود به تفصیل آورده اند. از جمله: محمّد بن ابراهیم نعمانى مولّف کتاب: غیبت نعمانى به تفصیل سخن گفته و روایات بسیارى را گرد آورده است. بدین جهت نیازى به ذکر روایات به تفصیل نیست.)330/.
در سومین باب از این بخش کسانى را که مشرف به دیدار امام مهدى(ع) شده اند با استناد به روایات آورده است.
او در این باب ده روایت ذکر کرده است. در آخر باب روایات رسیده را در
این زمینه نیز بیش از اینها دانسته است. در چهارمین باب به برخى از کرامات و معجزات آن حضرت در زمان غیبت اشاره مى کند و روایات بسیارى را در این باره نقل مى کند (21 روایت). بعد مى نویسد:
(روایات در این باره فراوان است و در کتابهایى که بدین منظور اختصاص یافته آمده است. اگر ما بخواهیم همه آنها را بیاوریم سخن به درازا مى کشد.)
در پنجمین باب از این بخش با استناد به روایات به علائم ظهور و حوادثى که پیش از ظهور به وقوع مى پیوندد اشاره مى کند. پس از آن پاره اى از آنها را حتمى دانسته که بدون آنها ظهورى نیست و برخى دیگر را غیر حتمى; یعنى ممکن است واقع شود و ممکن است واقع نشود.
مفید در همین باب با آوردن پنج فصل مطالب و حقایق دیگرى را درباره مهدى(ع) بیان کرده است که به اختصار به محتواى آن اشاره مى کنیم:
در فصل نخست مطالبى را درباره سال و روز قیام مهدى(ع) آورده است. او با استناد به روایات سال قیام را به طور کلى طاق و روز قیام را دهم محرم الحرام دانسته است.
وى از امام صادق(ع) نقل مى کند که:
(امام مهدى(ع) روز عاشوراء در خانه خدا در میان رکن و مقام مى ایستد و جبرئیل در سمت راست او فریاد مى زند: بیعت براى خدا. شیعیان آن حضرت از سرتاسر جهان به سویش مى شتابند و با آن حضرت بیعت مى کنند.)
در فصل دوّم روایاتى را مى آورد که حضرت مهدى(ع) از مکّه مکرمه حرکت مى کند و به کوفه مى آید و از آن جا یاران و سپاه خود را به شهرها و کشورهاى دیگر مى فرستد.
در فصل سوّم از مدّت امامت و حکومت آن حضرت و برخى از حوادث و وقایعى که در آن روزگار اتفاق مى افتد سخن مى گوید. همچنین درباره اوضاع زمین و مردم در آن روزگار روایاتى را نقل مى کند.
در فصل چهارم به اوصاف ظاهرى آن حضرت مى پردازد و شمایل مهدى(ع) را با استناد به روایات ذکر مى کند.
در فصل پنجم به مطالب و مسائل بسیارى که در روایات درباره روش و رفتار حضرت مهدى(ع) آمده است اشاره مى کند و با نقل دوازده روایت سیره دینى اخلاقى
عملى تعلیمى مالى و... آن حضرت را روشن مى سازد.
الفصول العشرة فی الغیبة.
این رساله با نام: المسائل العشرة فى الغیبة والاجوبة عن المسائل العشر نیز خوانده شده است.
رجال نجاشى ج326/2; الذریعه الى تصانیف الشیعه ج241/16 شماره 957; ج358/20.
در الذریعه ونشریه تراثنا شماره 13 سال سوّم نُسَخ خطّى این رساله معرفى شده است. این رساله از سوى مطبعه حیدریه نجف اشرف در سال 1370 هـ . ق. و در ضمن مجموعه اى به نام: خمس رسائل فى اثبات الحجّه و نیز از سوى مکتبة دارالکتب التجاریه در همان سال به چاپ رسیده است. همان چاپ نجف از سوى مکتبه مفید قم افست شده و در ضمن عدة رسائل للشیخ المفید آمده است.
شیخ مفید در مقدّمه این رساله مى نویسد:
(من گفتار جاودانه اى درباره وجوب امامت نهاد اساسى آن (عصمت) ویژگیهاى امام(ع) دلائل امامت ائمه معصومین (ع) ردّ ونقض گفتار مخالفان چه براى عالمان و چه غیر آنان نگاشته ام. ونیز فلسفه غیبت دوازدهمین امام را آورده ام. در این رساله آنچه را درباره آن حضرت نگاشته ام در ده فصل به عنوان ده پرسش و پاسخ مى آورم. من در این رساله مواضع شبهه را روشن مى کنم و بدان نیز پاسخ مى گویم).
آن گاه درباره ارزش و اهمیت این اثر پر ارج مى نویسد:
(من در این اثر آنچه را همه خردمندان و آگاهان بدان نیاز دارند آورده ام. به گونه اى که دسترسى به مطالب آن احتیاج به فکر طولانى و وقت بسیار ندارد. کسى که این رساله را در اخیتار داشته باشد از نوشته هاى پیشین من در این باره بى نیاز مى شود.)
محتواى کتاب
براى آشنایى بیشتر با محتواى کتاب پرسشهاى دهگانه آن را به اختصار در ذیل مى آوریم:
1 . آیا امام حسن عسگرى(ع) فرزندى به نام مهدى داشته است؟ آیا این ادّعا ویژه شیعه امامیه است؟ و یا غیر شیعه امامیه
نیز به این مسأله اعتقاد دارند؟
2 . تکذیب ادّعاى شیعه را از سوى جعفر بن على (عموى امام زمان(ع) )در داشتن فرزند چگونه تفسیر مى کنید؟
3 . اگر امام حسن عسگرى داراى فرزندى به نام مهدى(ع) بود چگونه از او در وصیتش نام نبرد و به مادرش به نام حدیث وصیت کرد.
4 . چه دلیلى بر ولادت پنهانى و همچنین غیبت آن حضرت است؟
با این که همه ائمه پیش از ایشان ولادت و زندگى آنها آشکار بوده است و سخت گیرى حکام جور در آن زمان کمتر از زمان امام دوازدهم(ع) نبوده است.
5 . غیبت در مدّت زمان طولانى و عدم دسترسى به آن حضرت و حتّى عدم شناخت مکان او چگونه ممکن است؟
6 . طول عمر غیر طبیعى قابل پذیرش نیست. چگونه فردى که در سالهاى دور به دنیا آمده است مى تواند در این زمان که سال 411 است زنده باشد.
7 . بر فرض پذیرش و صحّت غیبت ایشان وجود ایشان بدون اجراى حدود بیان احکام هدایت گمراهان و اقامه امر به معروف و نهى از منکر چه فایده اى دارد؟
8 . با توجّه به ادّعاى فطحیه نسبت به غیبت حضرت موسى بن جعفر(ع) و ادّعاى کیسانیه نسبت به غیبت محمد بنِ حنفیه و ادّعاى ناووسیه نسبت به غیبت امام صادق(ع) و یا ادّعاى اسماعیلیه نسبت حیات و غیبت اسماعیل بن جعفر و بطلان چهار ادّعا از دیدگاه امامیه به هر دلیلى آنها را باطل مى دانید. به همان دلیل ادّعاى شما در غیبت حضرت مهدى(ع) باطل است.
9 . امامیه معتقدند که خداوند غیبت آن حضرت را لازم دانسته و خداوند چیزى را اراده نمى کند مگر آن که داراى مصلحت باشد. از سوى دیگر امامیه بر آنند که در مشاهده آن حضرت و اخذ معارف دین از وى مصلحت کامل بندگان وجود دارد و با ظهور آن حضرت همه مصالح تحقق مى پذیرد بنابراین چگونه خداوند غیبت وى را اراده کرده است.
10 . اگر امامیه بر غیبت امام دوازدهم خویش اصرار کند باید در هنگام ظهور برایش معتقد به معجزه باشد تا مردم او را بشناسند در حالى که داشتن معجزه از ویژگیهاى پیامبران الهى است.
شیخ مفید پس از طرح سؤالات فوق به تفصیل به آنها پاسخ مى دهد و در ذیل هر فصل فصول دیگرى که را که در روشن تر شدن پاسخها و شبهات لازم دانسته ذکر کرده است.
الجوابات فی الخروج المهدى(ع)
این کتاب چنان که از نام آن پیداست پاسخى است به پرسش هایى در پیرامون غیبت و ظهور امام دوازدهم(ع)
الذریعه نسخه اى خطّى از این رساله را معرفى مى کند ج195/5 شماره 899.
در نشریه تراثنا سال سوّم شماره 13 نسخ خطى دیگرى را بر آن افزوده شد و سپس نوشته شده است:
(این رساله در سال 1370 هـ . ق. از سوى دارالکتب التجاریه ضمن مجموعه اى به عنوان: خمس رسائل فی اثبات الحجّه و در ایران خمس عدةُ رسائل للشیخ المفید چاپ شده است).
محتواى رساله.
در این رساله شخصى از شیخ مفید سؤال مى کند: با وجود اختلافات زیادى که در وجود امام زمان(ع) است دلیل شما بر وجود ایشان چیست؟
شیخ مفید در پاسخ با استفاده از احادیث صحیح و مورد پذیرش فریقین بر وجود و غیبت آن حضرت استدلال مى کند و روایات را چنان مى داند که اگر کسى منکر آنها شود باید همه روایات مربوط به شریعت اسلامى را انکار کند.
شیخ مفید نویسد:
(از نظر عقلى غیر ممکن نیست که خداوند امام غائب(ع) را به آسمان برده باشد ولى چون روایاتى داریم بدین مضمون که زمین نباید خالى از حجّت باشد مى گوئیم: هنوز آن حضرت در روى زمین است.)
آن شخص مى گوید: چگونه تو که طرفدار عدل و توحید هستى امامت کسى را مى پذیرى که ولادت او قطعى نیست تا چه رسد به امامت او. در وجود او شکّ است تا چه رسد به غیبت او. اکنون چندین سال گذشته... آیا چنین چیزى به عقل یا به وحى درست مى نماید؟
شیخ مفید در پاسخ با اشاره به این که زمین نباید خالى از حجّت باشد مى نویسد:
(حجّت صفاتى دارد هرکس داراى این
صفات نباشد حجّت نیست. و من در اولاد عباس و اولاد على(ع) و در قریش کسى را با این صفات نیافته ام. با توجّه به این استدلال عقلى حجّت باید شخص دیگرى باشد هرچند ظاهر و پیدا نیست; چه حجّت شخصى مى تواند باشد که از خطاء و گناه معصوم است و چون این امر مسلّم شد لازم مى آید که حجّت(ع) غائب باشد.)
نجاشى غیر از سه کتاب و رساله فوق کتابها و رساله هاى دیگرى را به شرح ذیل از تألیفات مفید شمرده است:
کتاب فى الغیبه
مختصرفى الغیبه
جوابات الفارقیین فی الغیبه
کتاب النقض على الطلحى فی الغیبه
علاّمه بزرگوار شیخ آقا بزرگ تهرانى پس از آن که کتاب فى الغیبه را با واژه الکبیر توصیف مى کند مى نویسد:
(از این چهار کتاب تاکنون اثرى به دست نیامده است).
الذریعه ج80/16 شماره 405.
به جز آنچه آوردیم شیخ مفید سه رساله دیگر درباره غیبت نگاشته است که از سوى منشورات مکتبه دارالکتب التجاریه نجف اشرف سال 1370 هـ ق. ضمن مجموعه اى با عنوان: خمس رسائل فى اثبات الحجّه به چاپ رسیده است.
رساله اوّل
این رساله پس از حمد و ستایش خداوند با پرسش درباره صحت این روایت نبوى شروع مى شود:
(من مات وهو لایعرف امام زمانه مات میتةً جاهلیه)
و پس از آن که مفید صحت آن روایت را تایید مى کند آن شخص پرسشهایى را به شرح ذیل مطرح مى کند:
چگونه غیبت امام را از پیروان خویش با وجود این حدیث توجیه مى کنید؟
چگونه شیعه مى تواند امام زمان خود را بشناسد؟
فایده شناختن امام در صورتى که آدمى نتواند او را ببیند و از وى استفاده ببرد چیست؟
در زمان غیبت مردم حوادث واقعه و مشکلات قضائى خود را چگونه سؤال و یا حلّ کنند؟
شیخ به سؤالات فوق با جملاتى کوتاه ولى پر محتوا پاسخ مى گوید. به گونه اى
که سؤال کننده قانع مى شود.
این رساله حدود پنج صفحه بیشتر نیست و از سوى مکتبه مفید در ضمن: عدة رسائل از صفحه 384 تا 388 چاپ شده است.
رساله دوّم
شیخ مفید در آغاز این رساله مى نویسد:
(در مجلس یکى از رؤسا حاضر بودم که سخن از امامت به میان آمد و به بحث غیبت امام دوازدهم(ع) کشیده شد. صاحب مجلس پرسید:
آیا شیعه از جعفر بن محمّد روایت نمى کند که: اگر یاوران امام زمان به تعداد اصحاب بدر (313) برسد حضرت خروج خواهد کرد؟
آیا در زمان ما اصحاب آن حضرت چندین برابر آنان نیستند پس چرا ایشان قیام نمى کند؟
مفید به تفصیل پاسخ مى دهد که اجمال آن بدین شرح است:
(مردانى که هم اکنون موجودند از لحاظ دلیرى بردبارى سرسختى ووفادارى انحصار هدف پاکى و سلامت عقل همسنگ مبارزان بدر نیستند. اگر شماره چنان مردانى فراهم شود امام بدون فوت وقت ظهور خواهد کرد.)
پرسش کننده مى گوید: چگونه نیازمندى به این ویژگیها را که در متن حدیث نیامده اثبات مى کنید؟
شیخ مفید در پاسخ به مقایسه اى بین رفتار پیامبر(ص) در جنگ و حدیبیه و بدر پرداخته و مى گوید:
(با این که در جنگ حدیبیه چندین برابر رزمندگان بدر پیامبر(ص) را همراهى مى کردند به نبرد نپرداخت; زیرا این مردان همانند مبارزان بدر نبودند.
علامه تهرانى در الذریعه احتمال داده است که این رساله همان: النقض على الطلحى فی الغیبه باشد. ج81/16.
رساله سوّم
این رساله نیز همانند رساله هاى پیشین پاسخ به سؤالى است درباره حضرت حجّت (ع).
پرسش کننده با توجّه به زمان دیگر ائمه(ع) بر این باور است که مشکلات و گرفتاریها در زمان حضرت حجّت(ع) بیش از زمان دیگر ائمه معصومین(ع) نبوده است.
اگر علت غیبت کثرت دشمنان باشد در زمان آنان خیلى بیشتر بوده است در عین حال آنان نه پنهان شده اند و نه از شیعیانشان غایب گشته اند; بنابراین دلیلى براى غیبت آن حضرت وجود ندارد.
مفید در پاسخ مى گوید:
(میان امام دوازدهم و پدران او یک فرق اساسى و مهم وجود دارد. آنان پیروان خود را آشکار به قیام دعوت نکردند حکام زمان هم به طور نسبى به آنان کارى نداشتند ولى مهدى(ع) هنگامى که ظهور کند همگان را دعوت به قیام مى کند به همین جهت بایستى وى کاملاً دقت کند که پیش از آن که نیروى کافى در اختیار داشته باشد خود را در معرض حکام جور قرار ندهد که طبعاً در مقابل وى مقاومت خواهند کرد.)
افزون بر اینها شیخ مفید در کتاب: العیون والمحاس الفصول المختاره الایضاح فى الامامه الباهرمن المعجزات و... در این باره مطالبى آورده است.
الفصول المختاره
کتاب فوق را در بخش مفید و دانش مناظره به تفصیل معرفى خواهیم کرد. در این جا به مناظرات مفید درباره امام زمان(ع) اشاره مى کنیم:
شخصى از بزرگان معتزله از شیخ مفیدمى پرسد: امامى که به عقیده شما غائب است آیا همان گونه که از دشمنانش ترس دارد از تو نیز مى ترسد یا این که خوف او تنها از دشمنانش است و بس.
شیخ مفید در ابتداء مى گوید:
(مسلّم ترس ایشان از دشمنانش است).
پس از آن مى گوید:
(از اکثر مردم جاهل نسبت به خود و مقام خود نیز ترس دارد).
در توضیح آن مردم را در ارتباط با امام زمان(ع) به چند دسته تقسیم مى کند و نحوه ارتباط امام زمان(ع) را با هریک از آنان مشخص مى کند.
در آخر این مناظره سید مرتضى سؤالى درباره امام زمان(ع) دارد که استادش به وى نیز پاسخ مى دهد و سید مرتضى آن را در این کتاب آورده است. ج 77/1 ـ 83. و در جاى دیگر از همین کتاب شیخ مفید از محمد حسن بن موسى نقل مى کند که:
(مردم پس از رحلت امام حسن عسگرى(ع) به چهارده دسته تقسیم
شدند).
شیخ مفید دیدگاههاى آنان را مى آورد و بعد (صفحه 261) مى نویسد:
(فرقه هایى که نام بردیم به جز فرقه اثنى عشریه در سال 1373 هـ . ق. اثرى از آنها نیست).
شیخ مفید پس از آن گفتار آنان را با شواهد و دلائل نقد و ردّ مى کند و در آخر این فصل وعده مى دهد که کتابى به تفصیل درباره این اقوال بنویسد و گفتار امامیه اثنى عشریه را در آن جا به تفصیل بیاورد.
شیخ مفید در صفحه 266 مناظره دیگرى درباره غیبت امام زمان(ع) دارد و آن مناظره این است که سؤال کننده مى پرسد:
با این که نشانه هاى پیامبر اکرم (ص) در تورات و انجیل آمده بود و اهل کتاب و قریش نشانه هاى آن حضرت را دریافته بودند در عین حال ولادت و زندگى آن حضرت از مردم پنهان نبود و خدا امر نکرد به پدرش که ولادت او را پنهان کند. امّا شیعه درباره دوازدهمین امام خود فکر مى کند که خدا پنهان کردن ولادت آن حضرت را لازم دانسته است; زیرا فرزند او در میان ائمه منتظر است و خروج به سیف خواهد کرد و نیز لازم کرده که خود وى از مرد مستور باشد و حال آن که وضعیت مهدى شبیه پیامبر گرامى اسلام(ص) است.
شیخ مفید در پاسخ سخن آن شخص را قیاس و گفتار بدون علم مى داند و معتقد است مصلحت چیزى است که از راه قیاس به دست نمى آید بلکه مصلحت را خدایى که جامع جمیع صفات کمال است مى داند و بس. پس از آن به تفصیل از این شبهه پاسخ مى دهد و تفاوت زمان پیامبر(ص) و امام حسن عسگرى(ع) را شرح مى دهد.
تکلیف در عصر غیبت
کتابها و رساله هاى مفید را درباره امام زمان(ع) و مسائل متعلق به آن حضرت به اختصار معرفى کردیم. در معرفى رساله ها پرسشى که در رساله اوّل مطرح شده بود بسیار مهمّ و بنیادى بود لذا بر آن شدیم که پاسخ آن را به اختصار بیاوریم.
با توجّه به این که مفید امام را حاکم و مرجع دینى مردم مى داند سؤال این بود که در عصر غیبت تکلیف مردم چیست. آیا در عصر غیبت حکومت اسلامى مرجعیت دینى وجود دارد. اگر دارد به چه صورت است؟
مفید در پاسخ به پرسشهاى فوق به لزوم حاکمیت دینى درعصر غیبت اشاره مى کند و نایب عامّ امام را در زمان غیبت به جاى امام مى نشاند و او را عهده دار احیاء و اجراى احکام پاسخگوى به سؤالات مردم و تشکیل حکومت اسلامى مى داند مفید در همان رساله در این باره مى نویسد:
(آن کس که باموردى رو به رو شد و مى خواهد حکم شرعى را درباره آن بداند باید به علماى شیعه امامیه مراجعه کند تا آنان تحقیق کنند که براساس راهنماییهاى ائمه پیشین چگونه باید فتوى دهند...
و در مورد اصحاب دعوى نیز مى گوئیم: آنان اختلاف خود را بر کتاب خدا و سنّت پیامبرش عرضه مى کنند که توسّط جانشینان پاک و راهنماى به حقّ از خاندانش به ما رسیده است. براى این کار باید رضا دهند که علماء و فقهاى شیعه در کار ایشان نظر کنند.)
الرسالة الاولى فی الغیبه 3/ ـ 4.
افزون بر این شیخ مفید در کتاب مقنعه در موارد بسیارى فقهاى شیعه را منصوب از جانب امام زمان(ع) دانسته است و اطاعت و پیروى از احکام آنان را نیز لازم شمرده است. در بخش فقه و درمعرّفى مقنعه در این باره بیشتر سخن خواهیم گفت.