فصل شکفتن آرمانها

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


سرمقاله
وعده هاى الهى تخلف ناپذیرند.

سنتهاى خداوندى ثابت و پابرجا.
گر چه آدمیان به اقتضاى سرشت خویش ناشکیبا و کم طاقتند و در راستاى رسیدن به آرمانهاارزشها گاه گرفتار یاس و دلسردى مى شوند اما پیام زنده وحى همواره تحقق حتمى آرمانهاى بلند و حاکمیت قطعى ارزشها را براى آنان باز مى خواند و چون طبیبى دردشناس در آنان روح امید و نشاط را مى دمد:

ولا تیاسوا من روح الله من روح الله الاالقوم الکافرون 1 .
آنچه در چشم فرزندان آدم دور مى نماید در نزد خداوند بسى نزدیک است .

حتى یقول الرسول والذین آمنوا معه متى نصرالله .الاان نصرالله قریب 2 .
خداوند به پیروزى نهایى حق بر باطل نوید داده است :
ویریدالله ان یحق الحق بکلماته و یقطع دابرالکافرین لیحق الحق و یبطل الباطل و لوکره المجرمون 3 .
خداوند تلاشگران حق جو را به دریافت نتایج ارزشمند تلاشهایشان بشارت داده و یادآور شده است که تغییر شرایط آنان جو در پرتو سعى و کوشش خودشان صورت نخواهد گرفت .

ان الله لایضیع اجرالمحسنین 4 .
ان الله لایغیر مابقوم حتى یغیروا مابانفسهم 5 .
سرانجام خداوند به صالحان وعده داده است که آنان وارنان زمینند و حاکم بر آن نه وارث شهر و کشور و قاره که وارث شهر و کشور و قاره که وارث مجموعه مین و حاکم بر سراسر آن :

ان الارض یرثها عبادى الصالحون 6 .
این اوج تحقق آرمانهاى بلند صالحان خداجویى عدالتخواه مصلح است .

تمامى این نویدها بشارتها و وعده ا حق است و خلل ناپذیر. ما که اکنون دراین مقطع از زمان و تاریخ ایستاده ایم شادمانیم که تحقق بخشى از آن نویدها را با چشم خویش دیده و با تمام وجود لمس کرده ایم واکنون شاهد تحقق بخشى دیگراز آرمانهاى دیرینه خویش هستیم .

دراین رهگذر از هر زمان دیگرى به آینده اى روشن امیدوارتریم .

نویدى که تحقق یافت
امروز. ما در فضاى نظام و حاکمیتى تنفس مى کنیم که پیشینیان صالح ما هزاران بار در آرزوى آن جان دادند.

آنان در سخت ترین شرایط زمان خویش و در سیاه ترین ادوار حکومت استبداد با تلاشها رنجها فریادها و پایمردى هاى خود به لحظه لحظه هاى نظامى که در آن حضور داریم جان بخشیدند.

محرومیتها دیدند شکنجه ها شدند به تبعیدها رفتند و خون دلها خوردند.

تنها به وعده الهى متکى بودند که :

[خداوند به مومنان داراى عمل شایسته و صالح وعده داده است : آنان را به خلافت و حاکمیت برساند چونان که پیشینیانشان را به حاکمیت رسانیده است تا بیم آنان به امنیت مبدل گردد و خداى را بدون کمترین شرکى پرستش کنند] 7 .

امروز ما شاهد تحقق آن آرمانهاى بزرگیم .

براى حرکت در راه خدا و محقق ساختن عدالت اجتماعى و تعالى بخشیدن به روح واندیشه امت اسلامى و گسترش پیام وحى امکانات گسترده اى را دراختیار داریم .

دیگر براى مسلمان بودند موحد ماندن و دین خواهى و خداجویى تحقیر نمى شویم شکنجه نمى بینیم و...
یعنى از آن امنیت موعودالهى برخورداریم .

[ومن کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون] 8 .

اکنون پس از رسیدن به قدرت و ثبات موقعیت و نیزامنیت و نعمت اگر حق این امکانات و شرایط ویژه را به جا نیاوریم ناسپاسى کرده و حریم بندگى خدا را شکسته ایم .

امروز وعده الهى تحقق یافته و نوبت ماست که حقیقت خویش را رو کنیم وادعاهامان را به اثبات رسانیم .

بدیهى است که نیازها و مسائل و مشکلات حاکمیت دین متوجه کسانى است که در راه استقرار آن تلاش کرده اند. یعنى حوزه هاى علمیه و سازمان روحانیت .

اندیشه وران و دانشیان حوزه و روحانیت از یرباز به ارتباط تنگاتنگ استقرار و نیز تداوم حکومت دینى با شخصیت و کارآیى و عملکرد و توان حوزه هاى علمیه و سازمان روحانیت مى اندیشیدند و کاستیهاى آن را در هر فرصت و موقعیتى یادآور مى شدند و براى بهره گیرى صحیح و شایسته از وجود حوزه ها و روحانیت مسایلى را پیشنهاد مى کردند. برخى سخن ازاصلاح به میان مى آوردند و گروهى تحول را ضرورى مى شمردند.

گروهى در تجزیه و تحلیل برخى مشکلات اساسى نظام به سراغ عوامل مختلف مى رفتند. ولى برخى ریشه بسیارى از کاستیها و مشکلات را در گره هاى ناگشوده مبانى نظرى و فقهى و نیز وضعیت فرهنگى و سیستم حوزه ها جستجو مى کردند.

بدیهى است که منظوراین نیست که اگر مدیر با وزیرى در محاسبات خویش دچاراشتباه یا لغزشى شده گناه آن متوجه حوزه هاست . خیر.

اصولا مسایل جزیى و مقطعى و مشکلات اجرایى دراین جا مورد نظر نیست .این جا سخن از خط مشیهاى سیاسى اقتصادى قضایى فرهنگى تبلیغى و...است .

دراین شرایط احساس نیاز و مشاهده خلاها دوباره سخنان مصلحانى چون شهید مطهرى در رابطه با لزوم اصلاح سازمان روحانیت با شدتى بیشتر مطرح گشت .

اندیشه هاى روشن حوزوى و کسانى که در دام تحجرها و باورهاى کهنه گرا نیفتاده بودند از یکسو به شدت براى پیشبرد صحیح نظام اسلامى تلاش مى کردند واز سوى دیگر ضرورت پیدایش تحولى عمیق را در حوزه هااحساس مى نمودند چه این که میان این دو (نظام اسلامى و حوزه ها) نمى توانستند تفکیکى قابل شوند.

زیرا معتقد بودند و نیز معتقدند که :

[... نظام جمهورى اسلامى به طبیعت خود نظامى وابسته به علماى دین است و علماى دین هم ازاین حیث که در پدید آوردن این نظام سهم وافر را داشته اند و هم ازاین جهت که مردم درباره نظام
به آنها مراجعه مى کنند و هم ازاین جهت که خود از جهات مختلف و در مشاغل مختلف در نظام مسوولند لذا علماى دین و حوزه هاى علمیه بایداز وضعیت نظام و مدیریت نظام آن چنان که هست مطلع باشند]... 9 .

این پیوستگى و تفکیک ناپذیر بودن که مبناى این نظریه امام رحمه الله علیه را تشکیل مى دهد :[ اسلام منهاى روحانیت مساوى است بااسلام منهاى اسلام] .

نفى این پیوستگى است که اسلامخواهان را نسبت به وضعیت حوزه ها نگرانتر مى سازد. آن جا که شخصى مانندامام راحل پس از آن همه مشاغل و در سنین بالاى عمر و در پایانى ترین مراحل زندگى مهمترین سخنان را با حوزویان در رابطه با وضع حوزه ها دارد. هشدار مى دهد راه مى نمایاند و دعوت به اصلاح مى کند.

بشارتى که در حال تحقق است
چنانکه گفتیم دردمندان بسیارى به موضوع اصلاح و تحول حوزه ها اندیشیده اند سخن گفته اند و مطلب نوشته اند و بسیارى از آنان با گذشت زمان و عدم مشاهده پیشرفتها و مایوس شدند. غافل ازاین که هر تلاشى بر خدا و در راه دین صورت گیرد عقیم و بى ثمر نمى ماند.

سنت الهى چنین است که تلاشها را به ثمر نشاند دیر یا زود.

بشارت خداست که سرنوشت امتها و گروهها را خودشان باید رقم زنند و تلاش آنان بى ثمر نخواهد نشست .

اکنون که بشارت و وعده الهى با جلوه اى دیگر در حال تحقق و عینیت است .

ما که در روزگارى شاهد تحقق بزرگترین آرمان خویش یعنى حاکمیت دین و برقرارى نظام اسلامى شدیم اکنون نیز شاهد فصل نوینى از شگفتن آرمانهاى خود در رابطه با تحول حوزه ها و سازمان روحانیت هستیم .

سخنان ژرف و واقع بینانه رهبر نظام اسلامى حضرت آیه الله خامنه اى در تارخى 1370/11/30 براى حوزه هاى علمیه سرآغاز فصل حیات و تحول و پویندگى حوزه ها گردید و نشاط رفته را در فکر واندیشه و باور اصلاح طلبان حوزه بازگردانید. و براستى ثابت کرد که اگر تلاشى خالصانه صورت گیرد سرانجام به ثمر خواهد نشست .

آن گاه که مشکلات و نیازهاى حوزه در جمع عظیم روحانیان بر زبان شیواى مقام معظم رهبرى جارى گشت و با شور و شوق واستقبال همه حوزویان مواجه گردید ما هم به عنوان عضوى از خانواده حوزه اگر نگوییم بیش از دیگران همانند آنان مشعوف شدیم .
شعف مااز آن حیث مى توانست فزونتر باشد که داراى دو جنبه بوده :

1. موضوع تحول حوزه به شدت مورد نیاز مى نموده واز شرایط فعلى آن رنج مى بردیم و نوید به تحول نوید به اصلاح و کجیها وامید به تعالى بوده .

2. مااصحاب مجله حوزه از سال 1362 تاکنون بیشترین سخنان را در زمینه لزوم تحول حوزه ها داشته ایم و شاید کمتر موضوعى را بتوان سراغ گرفت که در زمینه نیازهاى حوزه به تفصیل یا به اجمال مورد نظر مجله واقع نشده باشد.

آنچه براى ما مسرت آفرین بوده این است که بیشتر موضوعات مهم موضع گیریها واهتمام هایى که ما در گذشته نسبت به حوزه و سیستم و تشکیلات آن داشته ایم و چه بسا در زمان خویش موردایراد برخى عناصر حوزوى قرار مى گرفته است امروز با بیانى صریح تر در کلام رهبرى جلوه گر است و جو عمومى حوزه نیز پذیراى آن مى باشد.

ما خداى را سپاسگزاریم که تاکنون راه خویش را دراین راستا به صواب پیموده ایم و به توفیق الهى توانسته ایم نیاز زمان خویش را درک کنیم و مصرانه آن را دنبال نماییم واز طعن ها و عیبجویهاى تنگ نظران و کوته بینان نهراسیم .

اکنون براى ارائه نمونه اى از سرفصلها و مطالبى که ما در شماره هاى پیشین درباره مسایل حوزه آورده ایم اشاره اى خواهیم داشت تا هم گواهى باشد بر آنچه گفتیم و هم رهنمودى باشد براى آنان که در شرایط فعلى به تحقیق این مسایل پرداخته اند.

این مقاله از شهید مرتضى مطهرى رحمه الله علیه مى باشد که در نوع خود کم نظیراست زیراایشان در شرایطى این بیانات راایراد کرده که کمترین استقبالى در میان حوزویان آن روز نسبت به آن مطالب دیده نمى شده است . مگر در میان روشنفکران حوزه که دراقلیت محض بوده اند.

این مقاله در سال 1341 در کتاب[ بحثى درباره مرجعیت و رحانیت] چاپ و منتشر شده است مجله حوزه آن را در شماره 1 2 و 3 در آبان و آذر واسفند 1362 آورده است .

دراین مقاله به مطالب ذیل اشاره شده است .

1. دلایل ضرورت اندیشیدن به حوزه واصلاح آن .

2. ریشه اصلى مشکلات نظام حوزه و روحانیت .

3. نقش سازمان و نظام صالح .

4.ارزشهاى موجود در نظام حومه (که باید در هر حال حفظ شود).

5. نقایص آموزشى (نداشتن کنکور ورودى نبودن کنترل بر روند درسى طلاب عدم استعداد یابى
طلاب) .

6. مشکل بى حد و حصر بودن استفاده از لباس .

7.افراط در برخى مباحث و موضوعات و غفلت از مباحث اصلى .

8. مساله بودجه .

9. تمرکز و قدرت .

10. عوامزدگى و تاثیر منفى آن در تحولات حوزه .

11.ارزش نظم و نظام سازمان .

12. وعظ و تبلیغ .

آفاق فکرى برونحوزه اى
بى تردید یکى از پیش کسوتان طرح مسایل حوزه واصلاح طلبان روشن اندیش استاد محمدرضا حکیمى است که استفاده از آراى وى در تحولات جارى حوزه ضرورى خواهد بود.

مجله حوزه در شماره هاى 1 2و3 سال 1362 مطالب ارزنده اى رااز استاد تحت عنوان[ آفاق فکرى برونحوزه اى] آورده است که سرفصل مباحث آن چنین است .

1.ابعاد فکرى .

لزوم برخوردارى حوزه ازابعاد وجودى و آفاق فکرى گسترده وسعت اندیشه معلومات سرشار.

2. مدیریت روحى و فکرى جامعه . ضرورت داشتن نیرو براى هر مقام و موضعى که در فکر و فرهنگ مطرح است .

3. حضور در زمان .

4. شناخت مرزهاى فکرى .

استوار مکتب .

5. حقانیت

6. شناخت تحولات .

7. سخنى از شیخ طوسى مرزبان بزرگ .

8. برنامه ریزى نه کلى گویى .

9. مسائل و تکلیفها.

الف . مساله کودکان .

ب . مساله جوانان .

ج . مساله نظام دانشگاهى .

د. مساله مطبوعات و نشریات .

و. مساله اخلاق عمومى .

ز. حفظ آرامش و سکینه روحى دراجتماع .

ح . هنر و مسائل هنرى .

ط. حضور تبلیغى در خارج کشور.

ى . حضور فرهنگى در سطح جهان .

یا. شناخت کشورهاى اسلامى و مسلمین جهان .

یب . حضور تعلیمى تبلیغى امدادى وارشادى در کشورهاى اسلامى و در میان مسلمین جهان .

10. فلسفه سیاسى و روش حاکمیت دراسلام .

11. سیاست اقتصادى اسلام در تامین عدالت اجتماعى .

12.اسوه اى براى طلاب جوان .

الف . جامعیت .

ب . حضور در صحنه هاى سیاسى واجتماعى .

ج . آثار گستردگى ابداع .

د. نثراستوار و روان .

ه. روح لطیف و شعرشناسى .

و. نمونه اى از تعهد.

ز. قرآن کریم .

ح . سیره نبوى .

ط. آشنایى با[ نهج البلاغه] .

ى . عبادت و تهجد.

یا. شناخت تحلیلى تاریخ اسلام .

یب .اطلاع ازاحوال عالمان .

یج . خوى علمى .

ید. حریت فکرى و شهامت اصلاحى .

یه . شناخت اقتصاد زمان و توجه به امر حیاتى عدالت اجتماعى .

13.اشراف در مرزبانى .

14. یادى از مرزبانان .
ارزیابى مسوولیت حوزه هاى علمیه
مقاله اى در شماره 14 سال 1365.

1. سخن از نگرانى ها.

نگرانى ازاین که آیا براستى همه مدیران و مسؤولان شناخت همه جانبه و عمیق از مسایل اسلامى وانطباق آنها بر موضوعات مستحدثه و نوین اجتماعى دارند؟

2. سخنى دیگراز نگرانیها.

اسلام خودش در مقابل این ارزشهایى که مى خواهد بشکند یعنى ارزشهاى مطرود وى در قلمروهاى حیاتى و سیاسى یا فرهنگى و یا درامور دیگر چه مى تواند به دنیاارائه نماید.

3. حوزه مخاطب اصلى بیان نگرانیها.

4. جایگاه حوزه در عصر تولد دوباره اسلام .

5. جایگاه رفیعتر و مسئولیتهاى بزرگتر.

6. به چه دلخوش داشته ایم ؟

آیا خوشحال باشیم که عصر عصر تولد دوباره اسلام و حاکمیت اسلام و اقبال به سوى اسلام است در حالى که حوزه امروز ما با حوزه دیروز ما فرق چندانى نکرده است و تحولى بنیادى رخ نداده است .

7. حوزه و مسؤولیتهایش .

حوزه باید در صحنه جهانى از حالت تدافعى به مرحله ابتکار و خلاقیت رسیده و دشمنان فکرى و عقیدتى و سیاسى خود را به موضع دفاع بکشاند.

8. مشکلات اساسى حوزه ها.

الف . مشکلات علمى و فرهنگى .

ب . مشکلات آموزشى .

ج . مشکلات پذیرشى .

د. مشکلات اقتصادى .

ه. فقدان تشکیلات و مدیریت صحیح .

مدیریت در حوزه هاى علمیه
مقاله تدوین شده در مجله شماره 16 شهریور 1365.

1. لزوم پاسدارى شایسته ازانقلاب .

اگر مهلت از دست رود وامانت بزرگ خداوند به شایستگى ارج نهاده نشود بر دوش دارندگان این

امانت مخاطبان اصلى[ انه کان ظلوما جهولا] خواهند بود.

2. حوزه در بستر تحول زمان .

اگر حوزه در شیوه هاى علمى و پژوهشى و تبلیغى خود تحولى منطبق با نیازهاى جهان اسلام پدید نیاورد توان تحمل بار مسؤولیت عظیم خویش را به شایستگى نخواهد داشت .

3. ضرورت مدیریتى صالح و شایسته .

ضرورى ترین حرکت و تحولى که باید در حوزه رخ دهد شکل گرفتن مدیریتى است مبتنى براصول اسلامى که به دوراز شائبه تنگ نظرى کوتاه نگرى خود محورى و طبقه سالارى باشد.

4. ملاک ضرورت مدیریت .

در یک جامعه ره چه سازمانها بزرگتر و حساستر مى شود ضرورت مدیریت آن بیشتر و نوع مدیریتش نیز پیچیده تر مى گردد.

5. نقش مدیریت در کارآیى سیستمها.

عصرامروز آن چنان براى مدیریت اهمیت قائل است که دانشمندان عصر ما را عصر مدیریت مى نامند.

6.ایمان و تقوا خلا مدیریت را پر نمى کند.

7.انواع مدیریت .

8. مدیریت شورایى فراگیر.

9.ارکان اصلى مدیریت شورایى فراگیر.

الف . ولى فقیه .

ب . فقها.

ج . مدرسان متعهد و داراى بینش .

د. طلاب و فضلاى جوان و خوشفکر و حرکت آفرین .

ارکان مدیریت در حوزه
مقاله اى تدوین یافته در شماره 17 آبان 1365.

1.اهمیت تبیین ارکان واصول مدیریت حوزه ها.

2. جایگاه ولى فقیه در تشکیلات مدیریت حوزه و روحانیت .

3. نقش فقها و مدرسان در تشکیلات مدیریت حوزه .

4. نقش اندیشمندان حوزه اى در تشکیلات مدیریت حوزه .

5. ضرورت حضور طلاب در تشکیلات مدیریت حوزه .

حضور طلاب در تعیین سرنوشت خویش مساله اى است که تاکنون عملا مورد بى توجهى قرار گرفته و نقش فعال و خلاق و مبتکر و جریان آفرین آنان نادیده انگاشته شده است .

حوزه زادگاه اندیشه و خاستگاه شخصیت و پشتوانه همیشگى هویت صنفى و فکرى و عقیدتى طلاب است و آنان نمى توانند نسبت به چگونگى مدیریت آن بى تفاوت باشند.

6. نحوه حضور و نظارت ولى فقیه .

7. نحوه حضور و نظارت فقها و مجتهدان .

8. نحوه حضور مدرسان .

9. نحوه حضوراندیشمندان حوزه اى در نظام مدیریت حوزه .

10. نحوه حضور و تاثیرگذارى طلاب در مدیریت حوزه .

11.اعلام آمادگى مجله حوزه براى دریافت طرحها و نظرات تکمیلى طرح ارائه شده .

مدیریت در حوزه هاى علمیه طرح و برنامه
مقاله اى تدوین یافته در شماره 18 دى ماه 1365.

1. رابطه[ طرح و برنامه] با[ مدیریت] .

2. مفهوم[ طرح و برنامه] در سیستم مدیریت .

3. ویژگیهاى[ طرح و برنامه] در کار مدیریت .

الف . شناخت ارزشهاى اصولى و زیربنایى سازمان و تعیین هدف نهایى .

ب . تعیین اهداف کوتاه مدت و دراز مدت .

ج . پیدا کردن عملى ترین و ثمربخش ترین راه براى رسیدن به اهداف . د. تجزیه و تقسیم کارها و رشته ها و تخصصها.

ه. برآورد کل نیروهاى انسانى مورد نیاز.

و. بررسى کمیت و کیفیت نیروهاى موجود.

ز. زمان بندى براى پیمودن مراتب .

ح . فراهم آوردن زمینه هاى بازدهى و ثمربخشى و شناخت تقاضاهاى جامعه از حوزه .

ط.ایجاد سیستم نظارت و کنترل .

ى . توجه به مشکلات و موانع احتمالى و در نظر گرفتن آنها در برنامه ریزى .

4. آیا چنین طرح و برنامه اى براى حوزه علمیه ضرورت دارد؟

5. طرح و برنامه، و تاثیر آن در حفظ دستاوردها.

6. عامل تداوم نیافتن نهضتهاى اسلامى در گذشته .

الف . در دست نداشتن طرح و برنامه اى مدون .

ب . دراختیار نداشتن کادر لایق و صالح براى شوون مورد نیاز.

ج . تعدد مراکز تصمیم گیرى و عدم تمرکز مدیریت .

7. چرا تاکنون حوزه ها[ طرح و برنامه] نداشته اند؟

8. عوامل جو رکود وایستایى .

9. کوتاهى روحانیت درارائه[ طرح و برنامه] .

این کوتاهى هم در رابطه با کل نظام و حاکمیت اسلام بر جامعه به

چشم مى آید و هم در رابطه با وضعیت درونى و ساختار تشکیلاتى خود حوزه ها و سازمان روحانیت .

10. طرحى براى حوزه مقدم بر طرحى براى جامعه .

11. حوزه سیستم اندیشه گر نظام اسلامى .

12. رهبرى و هدایت با کلى گویى تحقق پذیر نیست .

13. طرح و برنامه حوزه ها و رابطه آن با مصالح جهان اسلام .

الف . ضرورت عدم دخالت ناآگاهان محدوداندیش در تهیه طرح و برنامه براى حوزه .

ب . لزوم بهره گیرى از همه عناصر آگاه و متعهد دراین راستا.

مسائل نظام حوزه
مقاله اى تدوین یافته در شماره 19 فروردین 1366.

1. زمینه هاى کلى و نظرگاههاى عمده نظام .

2. اصلى ترین هدف حوزه ها.
الف . آیا فقط کار یک روحانى خودسازى به معناى کسب نور جین است و هیچ وظیفه اى در قبال جامعه و بشریت ندارد؟

ب . یااین که روحانیت و حوزه ها علاوه بر خودسازى در قبال جامعه و بشریت مسوولند و باید هدف خویش را به وسعت جغرافیاى جوامع انسانى گسترش بخشند و براساس آن برنامه ریزى کنند.

3. اولین گام تعیین هدف نهایى .

4. دومین مرحله تعیین مسایل عمده نظام .

5. مسایل عمده نظام حوزه .
الف . مدیریت و تشکیلات ادارى .

ب . پذیرش و گزینش .
ج . آموزش .

د.امور علمى و تحقیقاتى ارتباطات علمى با مراکز جهانى .

ه. مسایل صنفى (مالى و...).

و. پرورش اخلاقى و معنوى .

ز.امور تبلیغى و بازدهى .

ح .ارتباط نظام حوزه با نظام اجتماعى .

ط. پیوستگى جریان حوزه با مجموع نظام روحانیت .

6. سومین مرحله تجزیه و تحلیل مسایل عمده نظام .

7. مدیریت و تشکیلات ادارى .

8. پذیرش و گزینش .
الف . شرایط پذیرش شوندگان

ب . نحوه گزینش .

9. مسایل مربوط به امر پذیرش .
الف . تعیین حد متوسط سن داوطلبان با توجه به رشته هاى مختلف .

ب . تعیین میزان تحصیلات به لحاظ رشته ها و تخصصها و خدمات .

ج . شناسایى سوابق ...

د. بررسى انگیزه ها.

ه.اخذ تعهد درانجام وظایف و ماموریتهاى حوزه اى .

10. مسایل مربوط به گزینش .
الف . تعیین حد مجاز و لازم براى تجسس از سابقه فرد.

ب . مشخصات گزینش کنندگان وانتخاب آنان براساس ضابطه و نه رابطه .

ج . جلوگیرى ازاعمال نظرهاى شخصى و گروهى درامر گزینش .

د.استفاده از روشهاى علمى در گزینش .

ه. برخورد سالم با مراجعه کنندگان .

و. بکارگیرى سعه صدر در عین مراعات ضوابط.

ز. نظارت و کنترل بر حسن جریان کارگزینش .

11. مسایل مربوط به آموزش
الف . بررسى متون آموزشى موجود و تعیین قوتها و ضعف آن .
ب . تدوین متون آموزشى جدید و فاقد ضعفهاى موجود.

ج . بررسى شیوه هاى مختلف آموزشى و به کارگیرى بهترین آن .

د. نظارت براجراى صحیح آموزش .

ه. وجود سیستمى فعال در جهت بالا بردن سطح آموزش .

و. ویژگى طراحان نظام آموزشى .

ز.استعدادیابى طلاب .

12. مسایل مربوط به امور علمى و تحقیق .
الف . کشف و شناخت معارف قرآنى و علوم اسلامى در زمینه هاى مختلف .

ب . گسترش دادن به دامنه علوم و رشته هاى علمى حوزه اى .

ج . تعیین حدود و مشخصات دانش عمومى حوزویان .

د. تبیین تخصصهاى مختلف رشته هاى علمى .

ه. بررسى شیوه هاى رایج پروهشى و تحقیقى در حوزه ها و رفع کاستى هاى آن .

و. تاسیس مراکز بزرگ تحقیقاتى و بین اللملى .

ز.ارتباط با مراکز علمى و فرهنگى جهان .

ح . تضمین امنیت افراد درابراز عقاید علمى و فرهنگى .

ط. هماهنگى کارهاى تحقیقى با نیازهاى جامعه و جوامع اسلامى .

مسائل نظام حوزه (قسمت دوم )
مقاله اى درج شده در شماره 20 خرداد 1366.

1.هویت معنوى و شخصیت اجتماعى .
2. مسائل خاص حوزه .
الف .اخلاق حوزه اى .

ب . کارآیى و بازدهى و فعالیت .

ج . لباس روحانیت .

د. تشکیلات و سازماندهى .

3. اخلاق حوزوى .
الف . شناخت ارزشها و ویژگیهاى اخلاق حوزوى .

ب . رفتار منافى با شخصیت و هویت حوزوى .
ج . شناسایى نارسایى هاى اخلاقى موجود.

د. ریشه یابى روانکاوانه مشکلات اخلاقى .

ه. تدارک راههاى اصولى .

و.اعمالم تصفیه جدى .

ز. وجود مرجعى قضایى و قانونى براى رسیدگى به تخلفات .

4. لباس روحانى .
الف . فلسفه وجودى لباس روحانى .

ب . مشکل بى ضابطگى دراستفاده از لباس .

ج . شناخت سوءاستفاده هایى که از لباس مى شود.

د. تعیین ضوابط علمى واخلاقى براى پوشیدن لباس .

ه. تعیین مجازات براى متخلفان از ضوابط مربوط به لباس .

و. ضمانت اجرا.

5. فعالیتهاى حوزوى .
الف . تعیین کارهاى واقعى واصیل .

ب . تفکیک کارهاى اصیل از کارهاى کاذب و سطحى .

ج . تعیین شرایط براى کسانى که عهده دار فعالیتهاى تبلیغى واجتماعى مى شوند.

د.اصلاح و تصفیه کسانى که فاقد شرایطند.

ه. بررسى طرحهاى کوتاه مدت و دراز مدت دراین زمینه .

6. پرورش اخلاقى و معنوى حوزه ها.
الف . تاسیس بخشى به منظورارزیابى مداوم مسایل اخلاقى و معنوى حوزه ها.

ب .استفاده از روشهاى علمى روان شناسى و جامعه شناسى و علوم تربیتى درارزیابى و سازندگى .

ج . پیشگیرى قبل از نیاز به اصلاح و تصفیه .

د. شناخت عوامل در زمینه هاى انحراف .

مسائل نظام حوزه (قسمت سوم)
مقاله اى درج شده در شماره 21 مرداد 1366.

1. امور تبلیغى و بازدهى حوزه .
الف . توجه به تاثیر شگفت تبلیغات در جامعه بشرى .
ب . شناخت رابطه قدیم تبلیغ و هنر.

ج . تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم .

د. بررسى کاستى هاى موجود در روشهاى تبلیغى .

ه. حذف مبلغان و عناصر فاسد.

و. وجود مرجعى تصمیم گیرنده و کنترل کننده براى امور تبلیغى .

ز. تعیین ضوابط براى مبلغان .

ح . تبلیغات خارجى و داخلى .

ط. بهره گیرى از دوران مشمولیت طلاب در گسترش دادن به کار تبلیغ .

جایگاه اجتماعى حوزه
مقاله اى درج شده در شماره 22 مهر 1366.

1. تعیین جایگاه اجتماعى حوزه .

2. مفهوم جایگاه اجتماعى .

3. آثار منفى نامشخص بودن جایگاه اجتماعى حوزه .

4. چگونگى ایفاى نقش معلمى و رهبرى فکرى .

مبانى نظرى جایگاه اجتماعى حوزه
مقاله اى درج شده در شماره 23 آذر 1366.

1.اهداف غائى و آلى در حرکت انبیاء.

2. حرکت براساس عینیتها.

3. جایگاه انبیا در جامعه بشرى .

4. معلمى انسان درابعاد مختلف .

5. لزوم تداوم راه انبیاء( ع) .

6. میراث و میراث بران پیامبر(ص) .

اصول کلى و شیوه هاى عملى رسالت اجتماعى حوزه
مقاله اى درج شده در شماره 26 خرداد 1367.

1.اصول کلى رهبرى و هدایت جامعه .

الف .اصل تفکر و بینش اجتماعى .
ب . هدایت یافتگى و صیانت صنفى .

ج . حرکت براساس برنامه ریزى و همگام با نیازها.

د. حفظاصول ارزشى و پایبندى به آن .

ه. شناخت و بکارگیرى موثرترین شیوه ها.

2. شیوه هاى عملى

مسایل مالى واقتصادى نظام حوزه
مقاله اى درج شده در شماره 27 مرداد 1367.

1. منابع مالى نظام حوزه .

الف . موقوفات و صدقات جاریه .

ب . وجوهات شرعى (سهم امام .

( 2. مزایا و مشکلات .

الف . مشکلات اخلاقى در بهره گیرى از سهم امام و جذب آن .

ب . مشکلات بینشى و سیاسى نشات یافته از شکل ارتزاق .

ج . مشکلات اجتماعى نشات یافته از نوع ارتزاق حوزه ها.

مسائل مالى واقتصادى نظام حوزه (قسمت دوم)
درج شده در شماره 28 مهر 1367.

1. ضرورت تمرکز بودجه حوزه ها.

2. مشکلات عدم تمرکز.

الف . تشتت آراء در تصمیم گیرى براى مسایل حوزه .

ب . تقویت روحیه بیت گرایى و پیدایش قشرى گرى .

ج .امکان تصرفات غیر مجاز براى عناصر نفوذى و سودجو.

د. صرف سهم امام درامور غیر زیربنایى و محدود.

ه. صرف بودجه براساس تصمیم گیرى یک فرد و نهایتا هدر رفتن آن .

و. سامان نیافتن نیازها و نابسامانى هاى مالى حوزه .

ز. تقسیم شهریه به صورتى پراکنده و غیرمحترمانه و شیوه هاى ابتدایى .
3. ضرورت تجدید نظر درامر شهریه ها.
4. شیوه پرداخت شهریه .

5. تامین معاش .

6. وضعیت معیشت در گذشته .

7. وضع اقتصادى توده مردم وارتباط آن با وضع معیشتى حوزه ها.

8. زهد یا فقر؟

9. تاثیرگونه معیشت بر عقل واندیشه واخلاق .

10. تاثیرگونه معیشت بر روابطاجتماعى .

11. وضع معیشت در حال .

12. اصلاح معیشت بر پایه، کفاف .

خطر نظم و نظام تشکیلاتى براى حوزه ها
مقاله درج شده در شماره 29 آذر 1367.

1. تفکیک دو نظرگاه در زمینه لزوم یافتن حوزه ها و یا باقى ماندن آن بر وضع موجود.

2. نظریه هاى منفى در زمینه نظم و تشکیلات حوزه .

الف . سطحى نگران کوتاه اندیش .

ب . آگاهان نگران و دلواپس .

3. آیا تشکیلات مانع رشداستعدادهاست ؟

4. کارآیى سیستم حوزه و دانشگاه .

5. مدارس تحت برنامه حوزه ها.

6.انواع ضوابط تشکیلاتى .

خطر نظم و نظام تشکیلاتى براى حوزه ها (قسمت دوم)
درج یافته در شماره 30 بهمن 1367.

1. مشکل ناآشنایى منتقدان با روشهاى علمى جدید.

2. محدودیت اطلاعات .

3. تشکیلات و بوروکراسى .

4.اشتیاق به حفظ سنتهاى صنفى.

5. آفت شناسى و آفت زدایى از تشکیلات .

 

الف . آفت بوروکراسى و راه حل آن .

ب . آفت مدرک گرایى و راه حل آن .

ج . آفت محدود شدن استعدادها.

د. آفت دیکتاتورى تشکیلات .

نقش حوزه در شکست یا تداوم انقلاب
درج شده در شماره 31 فروردین 1368.

1. تحولات اجتماعى در پرتو عوامل قانونمند.

2. مسوولیت روحانیت در قبال اسلام وانقلاب .

3. راهى که روحانیان در پیش دارند.

4. دردهاى حوزه و درمانها.

5. متظاهران به اصلاح طلبى .

مسؤولیت حوزه هاى علمیه در نگاه بلند رهبرى
درج یافته در شماره 34 مهر 1368.

1. حوزه هاى علمى هسته مرکزى نظام .

2. حوزه ها مسؤول تدوین نظام ارزشى اسلام .

3. ناهماهنگى تلاش با نیازهاى واقعى زمان .

4. ضرورت اصلاح و بازسازى نظام حوزوى .

5. لزوم حضور طلاب جوان در صحنه هاى انقلاب .گ

6. فراخوانى به وحدت و همدلى .

بازسازى و رسالت حوزه و دانشگاه
سرمقاله شماره 35 آذرماه 1368.

1. تصویر بازسازى .

2. حوزه ها و فرهنگ صنعتى .

3. مسائل کاربردى نظام حوزه .

الف . تجدید نظر در برنامه هاى درسى .

ب .اصالت کلى دانشهاى دینى .

ج . تفکیک حوزه هاى اجرائى .

این نمونه اى بوداز برخى مسایل که مجله حوزه در طول سالیان دراز همواره بدان توجه داشته واز هر فرصتى براى طرح آنها سود جسته است .

البته یادآور مى شویم که در بسیارى از مصاحبه ها و مقالات دیگر مجله مطالب بسیار سازنده و راه گشایى در زمینه مدیریت نیازها و برنامه اى

ضرورى حوزه مطرح شده است که شناسایى و مورد دقت قرار دادن آنها نیز مى تواند در بردارنده رهنمودها و آرایى بس عمیق و مترقى باشد.

چنانچه توفیق الهى ما را مدد کند در تنظیم و یا فهرست بردارى آنهااقدام خواهیم نمود و دراختیار مشتاقان مسایل نظام حوزه و روحانیت قرار خواهیم داد.

اکنون که زمینه پذیرش این حقایق به صورت گسترده اى در حوزه پدید آمده است تا آن جا که رهبر بزرگوار نظام با قدرت و صلابت عمیق ترین دردها را در سطح حوزه و در برابر دید همگان مطرح ساخته و دردهاى دیرین خود را با روشن ترین بیان و صریح ترین تعابیراظهار داشته اند نوید بزرگى است براى همه کسانى که ده ها سال این سخنان را محرمانه و بدون داشتن پایگاه لازم اجتماع واجرایى و با ناامیدى و دلواپسى مطرح مى کرده اند.

نگرانى از چگونگى ادامه راه
فصل شگفتن آغاز شده است امااین فصل چگونه تداوم خواهد یافت .

صریح تر باید گفت زیرانگرانى جدى است .

زمانى که منشورامام براى حوزویان مطرح گردید و حضرت امام در آن جا طلاب جوان و جامعه مدرسان را به همکارى و همفکرى دعوت کردند و در پى آن پیام سمینارى از جانب آنان برگزار گردید در آن سمینارکمیسیونها برقرار شد و حرفها زده شد و به دنبال آن موضوع نمایندگان شهرستانها مطرح گردید ولى عملا دیدیم که همه آن برنامه ها به آنچه مورد هدف بود نینجامید.

یعنى پس از گذشت چند سال مى بینیم حضرت آیه الله خامنه اى با صراحت هر چه تمام تر در برابر همه طلاب واعضاى جامعه مدرسان و شوراى مدیریت ضمن تقدیراز هر زحمتى که کشیده اند چنین بیان مى دارد:

مشکل کاراین است که براى اداره حوزه به این عظمت شوراى مدیریت امکان ندارد بتواند کارى از پیش ببرد .

این واقعیتى است که امروز مى توان آن را به صراحت بیان داشت و تجربه هم آن را نشان داده است . ما در مقالات گذشته خود درباره مسایل حوزه بارها و بارها گفته ایم که فکر و سلیقه واندیشه یک
گروه خاصى نمى تواند سرنوشت حوزه بااین عظمت و کارى بااین گستردگى را مشخص سازد زیرا هر گروهى محدودیتهایى در بینش دارد .

ازاین رو براى تشکیلات حوزه باید همه اندیشه هاى نیرومند حوزوى از هر طیف و گروهى که باشند. هر گروهى که متعهد و معتقد به ارزشهاى دینى وانقلابى است باید شرکت کنند تا حوزه حقیقتا در راستاى تامین منافع اسلام و مسلمین قدم بر دارد نه در راه سلیقه ها و برداشتها و عقاید فقهى و سیاسى واجتماعى یک گروه خاصى . .

پس اولین و مهمترین موضوع در زمینه پى گیرى سخنان رهبرى این است که ببینیم چگونه مى توان به همه نظرها بدون سانسور بدون اعمال نظر و بدون رئیس تراشى از ناحیه یک خط و گروه دست یافت .

اگر چنین مرجعى پا گرفت امید به تداوم صحیح این راه مى رود. تا زمانى که تشکیلات برنامه ریزى و خط دهى دراختیار یک جناح فکرى خاصى باشد واقعیتهاى حوزه همچنان فداى گرایشهاى جناحى خواهد شد و آرمانهاى امام راحل و رهبر معظم انقلاب در زمینه تحول حوزه ها به بار نخواهد نشست .

همه این تلاشها و برنامه ریزیها واحساس مسؤولیتها حرکتى است به سوى آن روشنایى برزگ وانشاءالله جلوه ها و سپیده هایى است از آن فجر جهانى یعنى تحقق حاکمیت دین بر سراسر جهان با ظهور بقیه الله الاعظم حضرت مهدى ( ع) .

بى شک ظهور آن گرامى و تحقق آن صحنه عظیم تاریخ انسان نیازمند و زمینه هایى آماده است چه این که سنت خداوند جارى ساختن امور براساس وسائط لازم است .

و ماامیدواریم که انقلاب اسلامى و نیز حرکت هاى نوین و تحولات آینده نظام حوزه به سوى تکامل هر چه بیشتر و جهان گیر شدن تبلیغات و تعالیم اسلامى زمینه اى باشد براى عملى شدن وعده عظیم الهى و رسیدن صالحان به وراثت زمین .

پاورقى ها
1. سوره یوسف آیه 87.
2. سوره بقره آیه 214.
3. سوره انفال آیه 87.
4. سوره توبه آیه 120.
5. سوره رعد آیه 11.
6. سوره انفال آیه 105.
7. سوره نور آیه 55.
8. سوره نور آیه 55.
9. از سخنان مثام معظم رهبرى روزنامه جمهورى اسلامى 70/11/16.