مصاحبه با شیخ جعفر سبحانى

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


حوزه : با تشکراز حضرت عالی که قبول زحمت فرمودید و مصاحبه مجله ما را پذیرفتید خواهشمنداست شخصیت علمى و جامعیت مرحوم آیه الله بروجردى را به طور فشرده بیان فرمایید.
استاد: مرحوم آیه الله العظمى بروجردى از شخصیتهاى نادرى بود که تاریخ شیعه در شرایط خاصى نظیر آن را به خود ندیده است .

ما در تاریخ شیعه نمونه هایى مانند شیخ مفید سید مرتضى شیخ طوسى شیخ طبرسى و... داشته ایم که در هر قرنى در دامنن شیعه نمونه هایى از آنان پرورش یافته اند.

ویژگى این افراد این است که در عینن تبحر در فقه واصول نسبت به دیگر علوم اسلامى از جامعیت هایى برخودار بودند مثلا شیخ مفید در حالى که فقیه بزرگ
شیعه بود یکى از نوادرى است که پایه هاى فقه شیعه را با دلایل استوار تحکیم بخشید در علم کلام و فرق نمونه عصر خود بود و در مناظره قهرمانى به شمار مى رفت و که احدى از مخالفان را یاراى مقاومت در برابراو نبود به حدى در بیان و تقریر واقامه دلیل قوى و نیرومند بود که درباره او مى گویند : اگر مى خواست مى توانست ثابت کند که استوانه سنگى از آهن و نقره است

عین این خصوصیات را در و شاگرد بزرگ اوو مرحوم سید مرتضى و شیخ طوسى مى یابیم . سید در عین تبحر در فقه متکلم نامدارى بود که کتاب [ شافى] او گواه عظمت اوست . در عین هنرمندى دراین دو علم درادب عربى و تاریخ عرب مرد بى تظیرى بود و کتاب[ الغرورالدرر] او گویاى این سخن است .

شیخ طوسى در قلمرو و فقاهت ستاره درخشانى است که در نیمه قرن پنجم درخشیده و کتابهاى النهایه والخلاف والمبسوط بر عظمت او گواهى مى دهند. در تفسیر نویسنده کتاب[ التبیان] است که عظمت او در این ده قرن محفوظ مانده و کسانى که پس ازاو تفسیر نوشته اند از این دریاى ژرف گوهرهایى را به در آورده اند.

همچنین است سخن درباره سیدرضى و شیخ طبرسى و...

ما عین این ویژگى را در مرحوم آیه الله بروجردى مى یافتیم .

او در عین ژرف نگرى در فقه واحاطه به فروع استاد بى نظیر حدیث رجال درایه و تاریخ بود.

عظمت فقهى او از تعلیقات ارزشمنداو بر عروه کاملا نمایان است .

از نظراحاطه براقوال علماى فریقین در نوع مسائل فقهى ممتاز بود و هنگامى که وى مساله رااز بعد تاریخى مطرح مى کرد ابتداء آراء صحابه و تابعان و فقیهان پس ازاین دو دوره را مشروحا بیان مى کرد آنگاه به آراى علماى شیعه مى پرداخت . تو گویى فقه و تاریخ و ادله آن در دست او چون موم نرم است . مرحوم آیه الله بروجردى در عین مهارت در رجال (که بعدا درباره آن سخن خواهیم گفت ) در تاریخ اسلام نیز دست توانایى داشت . یک دوره تاریخ اسلام را مطالعه کرده بود و خلاصه هایى را در حفظ داشت . وقتى درباره نماز درامکان چهارگانه (مسجدالحرام مسجدالنبى مسجد کوفه حائر شریف ) بحث مى کرد درباره حد حائر و سرگذشت غم انگیزاین مرقد شریف در دوران خلفاى عباسى به صورت مشروح سخن مى گفت . او نه تنها در
تاریخ عمومى اسلامى آگاهى کافى داشت بلکه در تاریخ علم کلام تاریخ حدیث و تاریخ فقه کاملا مسلط بوده . هرگاه سخن ازاین مقوله ها پیش مى آمد به صورت مرحوم شیخ محمدحسین اصفهانى کم نظیر بود. حتى مرحوم امام راحل روزى براین نکته تصریح کرد. علم اصول که گاهى سخن به مناسبتى به مسائل عقلى کشیده مى شد به صورت استادانه در آن باره سخن مى گفت .

به خاطر دارم : به هنگام بحث ازامکان تعبد به ظن درباره اقسام امکان از قبیل امکام ماهوى امکان استعدادى و غیره به تفصیل سخن گفت وابیاتى از منظومه را با آن لهجه شیرین خود از حفظ خواند .

از نظر تسلط بر قواعد عربى واستقاق کلمات فرد توانائى بود. پیوسته خواهان آن بود که صحیح بخواند و صحیح بنویسد واگر هم روزى کسى او را متوجه لغزش واشتباهى در تلفظ مى کرد فوق العاده خوشحال مى شد وازاو تقدیر مى نمود.

از باب نمونه : در بحث اوقات صلاه مغرب فقها مى گویند باید حمره مشرقیه از قمه الراس بگذرد.ایشان این لفظ را به ضم قاف خوانده و فرداى آن روز به تصحیح آن پرداخت و فرمود برخى از فضلا تذکر داده اند که به کسر قاف است .

در بحث قبله مطرح شد که ستاره جدى در برخى از سرزمینها نشانه قبله به شمار مى رود.ایشان نام این ستاره را به ضم جیم (جدى ) تلفظ کرد.

مرحوم شیخ على اکبرادیب اهرى یادآور شد تلفظ صحیح آن به فتح جیم است : (جدى )ایشان فوق العاده ازاو تشکر کرد.

دو نامه عربى از مرحوم آیه الله بروجردى در مجله[ رساله الاسلام] دارالتقریب قاهره منتشر شده است . هر دو حاکى از تسلطاو برانشاى صحیح عربى آن هم تا حدى به صورت امروزى آن است . ( اگر فرصت باشد متون این دو نامه را دراختیار مى گذارم که آقایان منتشر کنند) حتى مقدمه ناتمامى که بر جامع احادیث الشیعه نوشته اند خود بیانگر همین معناست .

شخصیت علمى و فکرى و ذهنى مرحوم آیه الله بروجردى را سه چیز تشکیل مى داد:

1. خوش فهمى .

2. حافظه قوى و نیرومند.
3. قدرت تحلیل .

نوع افراد یکى از دو ویژگى نخستین را دارند و جمع میان آن دو نیز فراوان است ولى انسان که میان هر سه ویژگى جمع کند کمیاب است . در حقیقت مبتکران و موسسان علوم بیشتر ازاین سه ویژگى برخوردار بوده اند.

 

حوزه :از حضرت عالى خواهشمندیم که بفرمایید خدمات علمى او در زمان مرجعیت به حوزه هاى علمیه تا چه پایه بوده است ؟
استاد: خدمات حضرت آیه الله بروجردى به حوزه هاى علمیه عبارتنداز

 

ترویج فقه تطبیقى
درباره خدمات علمى ایشان به حوزه همین بس که تحولى عمیق در نوع تدریس و تحقیق و حوزه پدید آورد. روزى که ایشان وارد حوزه علمیه قم شد از عمراین حوزه بیست و پنج سال مى گذشت . در حوزه قبل از ورودایشان شیوه تدریس بیشتر بر تفکر و تعمق استوار بود واز تتبع و جستجو دراقوال پیشنیان و نظریات قدما در فقه چندان اثرى دیده نمى شد.

تدریس فقه در حدود[ جواهر] [ حدائق] [ ریاض] واحیانا[ جامع المقاصد] خلاصه مى شد. آقایان فقهاء به همان روشى که مرحوم شیخ انصارى در[ متاجر] پایه گذارى کرده بود عمل مى کردند.

نخستین کار مرحوم آیه الله بروجردى این بود که : با حفظ تعمق و تفکر تتبع دراقوال فقها گذشته اعم از سنى و شیعه را نیز بر آن افزود.

استاد:او معتقد بود که روایات شیعه نیز بسان آیات قرآن براى خود شان نزولى دارند و آگاهى از شان نزول روایات مایه روشن شدن مفاهیم روایات اهل بیت است .این شان نزولها را مى توان دراقوال صحابه و تابعان و فقیهان بعداز آنان یافت و با آگاهى ازاینها به رموز نهفته در روایات ائمه اهل بیت پى برد. فقه شیعه باید همراه با آگاهى از نظریات وافکار دیگران باشد. فقه از حالت اختصاصى به فقه
تطبیقى و مقارن تبدیل شود. در همین راستا باید فقیه بر آراى گذشتگان اعم از فقهاى اهل سنت و شیعه رجوع کند و مساله را مطرح سازد. با چنین روشى توانست از کتب فقهاى قدیم ترویج بیشترى کند و آنها را مطرح سازد. حتى براثر این روش کتاب مفتاح الکرامه نوشته سیدجواد عاملى که در گوشه کتابخانه ها مانده بود بار دیگر به صحنه بحث و مطالعه بازگشت . روش تدریس فقه [ روش تطبیقى] شد و براى همین منظور کتاب[ خلاف] شیخ را که به زحمت آن را گردآورده بود منتشر ساخت واز مبسوط و[ تذکره] علامه که همگى در فقه مقارن هستند بیش از حد تقدیر مى کرد.

 

ترویج از حدیث صحاح مسانید
همگى مى دانیم که سنت پیامبر(ص ) دومین رکن استنباط است واحادیث ائمه اهل بیت ( ع ) بیانگر سنت او هستند.

علم حدیث یکى از علوم بزرگ اسلامى بود که سالیان درازى براى خود استاد و تلمیذى داشت ولى به مرور زمان این علم فروغ و عظمت خود رااز دست داد و علماء و فقیهان به جاى آموزش حدیث ازاساتید از طریق قرائت استاد بر شاگرد یا قرائت شاگرد براستاد تنها به مراجعه به کتب حدیث اکتفا کردند. براثراین بى توجهى ضبط کلمات و اسانید بااشکالاتى روبرو شده بود. یکى از کارهاى مرحوم آیه الله بروجردى توجه دادن فضلاى حوزه به حدیث بوده چه از نظر متن و چه از نظر سند. براى همین منظور گروهى را به گردآورى احادیث شیعه به صورت نوى دعوت کرد. در سایه نگارش این کتاب محدثانى را پرورش داد که هم اکنون از وجود آنان در حوزه بهره کامل برده مى شود.

ابتکار در علم رجال
استنباط هر حکمى ازاحکام الهى از طریق حدیث در گرواین است که حدیث از نظر[ دلالت] کامل باشد و[ سند] آن نیز مطابق ضوابط علم درایه[ حجت] باشد.

قسمت دوم که شناخت راویان حدیث است تا عصر مرحوم آیه الله بروجردى جنبه تقلیدى داشت یعنى یک مجتهد در شناخت راویان ثقه از غیرثقه به متخصصان
مراجعه مى کرد واحوال راویان رااز آنان مى پرسید مثلا نجاشى یکى از رجالیون بزرگ شیعه مى گوید

[عبدالله بن سنان ثقه و محمد بن سنان ضعیف است]

او به همین مقداراکتفا مى کرد ولى مرحوم آیه الله بروجردى با شیوه خاص خود که پیش ازاو تنها در نوشته مرحوم مولف [جامع الرواه] دیده مى شود این مساله رااز حالت تقلیدى به صورت اجتهادى در آورد.

او با نگارش دو دوره کتاب این مساله را عملى ساخت :

1. تجریداسانید کتب اربعه

2. طبقات راویان شیعه

در کتاب نخست توانست اعتبار علمى یک راوى را در علم حدیث به دست آورد و درباره آن قضاوت کند واین سنجش را دراختیار دیگران بگذارد.

وقتى انسان با مراجعه به چنین کتابى دریافت که این ابى عمیر از 400 محدث نقل روایت کرده و دهها محدث نیز ازاو نقل حدیث کرده اند و یا صفوان بن یحیى از 140 شیخ نقل روایت کرده و آنگاه قسمتى از روایات آنان رااز نظر ضبط و حسن نقل مورد بررسى قرار داد قهرا مقام علمى آنان کاملا به دست مى آید که این دو نفر متخصص حدیث و استاد فن بوده اند و هرگز نمى توان او را با کسى که یک روایت از یک شیخ بیشتر نقل نکرده برابر نهاد.

هرگاه بر تعداد مشایخ تعداد تلامیذ را نیز بیفزایم و در میان آنان شخصیتهاى برجسته اى به چشم بخورد که ازاو نقل حدیث نموده باشند خوداین بر وثاقت استاد گواهى مى دهد و چنین استنباطى بدون احراز وثاقت طرف امکان پذیر نیست .

مرحوم آیه الله بروجردى در کتاب[ تجریداسانید کتب اربعه] توانسته است بااین روشن میزان ارزش علمى و وثاقت علمى و وثاقت و موقعیت هر راوى را در علم حدیث از نظر قلت کثرت شیخ و تلمیذ واتقان واضطراب روایت کاملا روشن سازد.

وى ازاین راه به نگارش کتاب دیگرى به نام[ طبقات الرجال] موفق گردید. با طبقه بندى رجال احادیث شیعه در عصر حضور و تا حدى در عصر غیبت توانست حلقه هاى رجال را دراعصار مختلف به دست آورد و به افتادگیهاى برخى ازاسناد پى ببرد. در حالى که بدون شناخت طبقات آگاهى ازاین نقیصه به آسانى امکان
پذیر نبود زیرا وقتى طبقات براى ما روشن شد. در مى یابیم که مثلا طبقه سوم از طبقه اول نمى تواند حدیث فرا گرفته باشدازاین روى در سند نامى از طبقه دوم وجود داشته که دراستنساخ از قلم افتاده است .

او نه تنهااز این طریق نقایص سند رااز نظر حذف و سقط و یا قلب (جا به جا شدن ترتیب و طبقه ) جبران کرد بلکه توانست بسیارى از مبهمات اسناد را مانند احمد بن محمد یا محمد بن اسماعیل که میان افراد زیادى مشترک هستند روشن سازد این خود یکى از مشکلات فقها در مساله استنباط از احادیث بود. چه بسا دراسناد اسلامى مشترک مانع از جزم به صحت روایت مى شد زیرا محمدبن اسماعیل مشترک بین ثقه و غیرثقه است لذا از طریق شناخت استاد و تلمیذ مى توان موقعیت این گونه راویان را به دست آورد.

البته این دو دوره آثار مرحوم آیه الله بروجردى به دستیارى و کوشش شبانه روزى مرحوم حجه الاسلام والمسلمین آقاى حاج میرزا حسن نورى قدس سره آماده انتشار گردیده و هم اکنون انتشارات آستان قدس رضوى مقدمات چاپ آن را فراهم ساخته است . باانتشاراین دو دوره تحول عظیمى در شناخت راویان شیعه به وجود خواهد آمد.

 

حوزه : آیه الله بروجردى این روش رااز کسى آموخته بود با خود مبدع آن بود؟
استاد:ابتکار و نوآورى مرحوم آیه الله بروجردى جاى انکار ندارد ولى ایشان در دوران تحصیل خود در نجف اشرف (1328-1318) علم درایه و رجال و حدیث رااز مرحوم آیه الله شریعت اصفهانى آموخته بود و پس از مرحوم محقق خراسانى (1329-1255) دومین استاد وى مرحوم شریعت اصفهانى بود.

مرحوم شریعت (1339-1266)ازاعجوبه هاى روزگار در فقه و رجال و حدیث بود. در تتبع واحاطه بى نظیر به شمار مى رفت . آثار باقیمانده از او بر تتبع واحاطه او گواهى مى دهد. یکى از آثار خطى ایشان که نسخه اى از آن نزداین جانب است [ القول الصراح فى نقدالصحاح] نام دارداین اثر گواه است براحاطه او
به دو صحاح و مسانید عامه .

مرحوم آیه الله بروجردى زیر دست چنین استادى پرورش یافته و طبعا اراشداو دراین ابتکار موثر بوده است .

گشودن درهاى غرب به روى حوزه
از دیگر خدمتهاى آیه الله بروجردى به حوزه علمیه قم این بود که ایشان با طرح تفکر شیعه در غرب به حوزه هاى علمیه یک دید جهانى داد زیرااولین کسى بود که توانست با پول سهم امام و کمک تجار مسجدى را در هامبورگ در کنار دریاچه آلستر ایجاد کند. در آن زمان ایجاد چنین مسجدى از طرف مرجع شیعیان در غرب براى معرفى اسلام و شیعه بى سابقه بود. غربیها پیش از آن شناخت چندانى از شیعه نداشتند زیرا آنان اگراسلام را مى شناختند یااز طریق اهل سنت بود که سعودیها نوعا مروج آن بودند و یااز طریق قادیانیهاى هند که در غرب فعال بودند.اولین شخصى که از طرف آیه الله بروجردى براى تبلیغ به مسجد هامبورگ اعزام شد مرحوم محمدى گلپایگانى بود. (پدر آقا محمدى گلپایگانى که در خدمت حضرت آیه الله خامنه اى است ) بعداز ایشان مرحوم آقاى محققى شهید بهشتى و... رفتند.

آیه الله بروجردى بااین عمل خویش به حوزویان فهماند که مسؤولیت ما تنها در محدوده حوزه وایران نیست بلکه ما باید براى آن سوى مرزها هم برنامه داشته باشیم و کار کنیم .

 

حوزه : حضرت آیه الله بروجردى خدمات اجتماعى بسیارى داشته اند لطفا خلاصه اى از آن را بیان کنید.
استاد: یکى از خدمات اجتماعى مرحوم آیه الله بروجردى اهتمام به وحدت مسلمین بود. مقصوداواز وحدت ذوب کردن فرقه اى در فرقه اى دیگر نبود بلکه هدف این بود که با بیان مشترکات میان دو گروه اسلامى خوشبینى شدیدى در میان هر دو گروه به وجود آورد تا همگى به سوى هدف مشترکى گام بردارند.

ابزاراو براى این تقریب این بود که مساله ثقلین و مرجعیت اهل بیت در مسائل علمى
واسلامى مطرح شود و با دلایل کافى روشن گردد که : پس از پیامبر گرامى و تا روز رستاخیر اهل بیت پیامبر گرامى (ص ) رهبرى فکرى مسلمانان را دراختیار دارند.

به دیگر سخن اهل بیت پیامبر(ص ) داراى دو شان بودند:

1. مساله خلافت و رهبرى سیاسى .

2. مرجعیت فکرى و علمى .

اگر در مساله نخست اختلافى هست و زمان آن نیز سپرى شده است ولى مساله دوم به قوت خود باقى است و مسلمانان جهان پس از کتاب خدا سنت پیامبر(ص ) را نیزاز همین مجرا به دست آورند.

در حقیقت[ تقریب] براى او یک نوع ایده و آرزوبود و هرگز جنبه تاکتیکى نداشت . خلاصه :ایشان به مساله تقریب بسیار توجه داشت واز مروجین فکر تقریب بود حتى در لحظات آخر عمر (پس از آن که به وسیله تنفس براى چند لحظه اى به هوش مى آید) مى گوید:

[آیا شیخ محمدتقى قمى به مصر رفته است یا خیر؟]

طرح این تفکر در حوزه آن هم در سطح مرجعیت از خدمات مهم آیه الله بروجردى است .

یکى از خدمات آیه الله بروجردى بناهاى عظیم واستوارى است که از خود به یادگار نهاد از جمله : مسجداعظم و نوسازى مدرسه خان و مدرسه باختران .

نمونه دیگراز خدمات اجتماعى ایشان این بود که : تا روح در بدن داشت هیبت و عظمت او مانع از آن بود که درایران دست به ویرانگریهاى اقتصادى فرهنگى و دینى به نام اصلاحات بزنند لذا وقتى در گذشت بلافاصله بلندگوهاى نظام اعلام کردند :[موانع از سر راه اصلاحات برداشته شده به همین زودى برنامه اصلاحات آغاز خواهد شد].

 

حوزه : حضرت آیه الله بروجردى نسبت به عقاید باطله حساسیت فوق العاده اى داشتند لطفا دراین باره توضیح دهید.
استاد: آیه الله بروجردى به خاطر همین شدت علاقه اى که به وحدت مسلمانان داشته نسبت به فرقه هاى باطل که هیچ گونه اصالتى ندارند و در راه تفرقه بین مسلمانان تلاش مى کنند بسیار حساس بود. مانند بهائیت و...ایشان در سال 1335 مبارزه پى گیر خود را با بهائیت شروع نمود. جناب آقاى فلسفى به دستورایشان یک ماه رمضان از طریق رادیو به نقد عقائد واندیشه هاى بهائیان پرداخت .

مرحوم حضرت امام هم مرتب به آیه الله بروجردى در تماس بود تا مبارزه با بهائیت ادامه یابد.البته بعد موانعى پیش آمد که آیه الله بروجردى نتوانست به مبارزات خویش ادامه دهد.

ایشان در همین راستا با تصوف نیز مخالفت مى کرد و نسبت به این فرقه شدیدا حساس بود.البته تصوف و دکان و دستگاهى واهل خانقاه در حالى که عرفان قرآنى و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه رااز صمیم قلب مى پذیرفت .

 

حوزه : چه کسانى بیش از همه براى ماندن آیه الله العظمى بروجردى در قم فعالیت مى کردند.
استاد: براى آمدن آیه الله بروجردى و ماندن ایشان در قم کسى که از همه بیشتر تلاش مى کرد حضرت امام رحمه الله علیه بود.اصرارامام هم ناشى از شناختى بود که ایشان از شخصیت آقاى بروجردى داشتند ایشان نقل مى کردند:

سال 23 که نجف بودم و هنوز آقاى سیدابوالحسن اصفهانى هم زنده بود در جلسه اى که عده اى از فضلاى نجف شرکت داشتند به آنان گفتم :

ایرانیان شما آقایان را نمى شناسند. شما باید براى بعداز آقا سیدابوالحسن کسى را دعوت کنید که ایرانیان او را بشناسند تا حوزه نجف را حفظ کند و گرنه از هم مى پاشد.

گفتند: مثلا چه کسى ؟

گفتم : آیه الله بروجردى .

این حرف من آن وقت براى آنان تلخ آمد لکن پس از مرحوم سید معلوم شد در نجف کسى که ایرانیان او را بشناسند نیست تا نجف و حوزه آن حفظ کند.
بنابراین حضرت امام رحمه الله علیه نسبت به آقاى بروجردى از قبل شناخت داشت . روى همین حساب زیاد فعالیت مى کرد که ایشان به قم بیایند و ماندگار شوند. حتى نامه باامضاء جمع مى کرد و وقتى آقاى بروجردى در بیمارستان فیروزآبادى بسترى بود براى ایشان مى فرستاد.

بعد هم که ایشان به قم آمدند امام باایشان رابطه داشتند و درس ایشان مى رفتند هم فقه و هم اصول .امام درس آیه الله بروجردى را مرتب مى نوشتند. یک وقت تقریرات درس اصول ایشان را دیدم و خواستم آن نوشته ها را براى ایشان جلد کنم که نپذیرفت .

 

حوزه :از ویژگیهاى اخلاقى ایشان اگر مطلبى دارید بیان کنید؟
استاد: مرحوم آیه الله بروجردى ویژگیهاى اخلاقى بسیارى داشت که من چند نمونه را براى شما نقل مى کنم .

دورى از تظاهر
از خصوصیات اخلاقى ایشان این بود که : تظاهر به تقدس نمى کرد. یک بار ندیدم ایشان در جلسه اى بنشیند و تسبیح در دست بگیرد و ذکر بگوید.

امام هم چنین بود تظاهر نداشت .

البته مقصوداین نیست که : هر کس تسبیح در دست مى گیرد و ذکر مى گوید تظاهر به مقدسى مى کند زیرا ممکن است خالصانه باشد.

 

اخلاق اجتماعى
در رعایت ادب ایشان فوق العاده بود من این را با یک واسطه از حضرت امام نقل مى کنم که : رحمه الله علیه فرموده بود:

[آقاى بروجردى به منزل ما تشریف آورده بودند خدمت ایشان پرتقال آوردیم .ایشان پرتقال را خوردند و هسته هاى آن را در دست خود نگهداشتند و کنار بشقاب نگذاشتند که مبادا کسى ببیند و بدش بیاید].

این تعبیر معروف که مى گویند در سه چیزاحتیاط لازم است اموال نفوس و فروج .ایشان تادبا مى گفت :اموال نفوس و غیرها.

 

ترس از خدا
از دیگر ویژگیهاى ایشان ترس از خدا بود. هر وقت اسم معاد و لقاءالله را مى برد گریه مى کرد. در همان موعظه هایى که سر درس داشتند ( این هم از سنتهاى حسنه ایشان است )

بارها مى شد که اشک در چشمانش حلقه مى زد.

 

توسل به اهل بیت
توسل ایشان نسبت به اهل بیت بسیار قوى بود. داستانى است که حتما شنیده اید ولى من آن رابا دو واسطه براى شما نقل مى کنم :

مرحوم آقاى مفتح رفته بودند خرم آباد براى منبر واز قول مرحوم آیه الله کمال وند براى ما نقل مى کردند :[آیه الله بروجردى چشم درد شدید داشتند. درایام محروم بک روز که سینه زنهاى آغشته به گل به منزل ایشان مى آیند. آیه الله بروجردى تیمنا مقدارى از آن گلها را برداشته و بر چشم خود مى مالند. چشمشان شفا مى یابد به طورى که تا آخر عمر هم نیاز به عینک پیدا نکرد و کتابهاى خط ریز را به خوبى مطالعه مى کرد].

خلاصه : مرحوم آیه الله بروجردى به تنهایى جمعیتى بود به تعبیر قرآن درباره ابراهیم : [ ان ابراهیم کان امه]

ابراهیم وارامتى بود و آثار مثبت و فراوانى از خود به یادگار گذاشت .

درگذشت او درگذشت فردنبود بلکه درگذشت امتى بود به حق مصداق آیه[ اولم یروااناالارض ننقصها من اطرافها] بود که دراحادیث اسلامى به درگذشت عالم تفسیر شده است . مااین ضایعه بزرگ را حتى پس از گذشت سى سال بزرگ مى شماریم و مى گوییم .

از شمار دو چشم یک تن کم

واز شمار خرد هزاران بیش