روزه و مساله رویت هلال از دیدگاه فاطمیان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


استاداحمدابراهیم مترجم : سعید علیزاده
مقاله هاى رسیده :
نوشته اى که از نظر خوانندگان عزیز مى گذرد ترجمه مقاله استاد ابراهیم احمد با عنوان : ( الصوم عندالفاطمیین) است که به طور خلاصه در باب اختلاف هلال در کشورهاى مختلف اسلامى بحث مى کند. نویسنده سعى دارد ضمن نشان دادن راه حلى براى برطرف ساختن این مساله یک روش عملى یکسان را دراحتساب ماههاى قمرى ارائه دهد تا آغاز وانجام این ماهها خصوصا ماه مبارک رمضان و دو عید فطر و قربان در همه بلاداسلامى در یک روز باشد واز بروزاختلاف جلوگیرى شود و در همین راستا قواعد واصول( فاطمیان) را توصیه مى کند ( البته نه به صورت یک راه حل قطعى ) تا شاید محققین دیگر نیز با توجه به نظریات گوناگون به یک نتیجه کافى و نهایى دست پیدا کنند.

مترجم
دراین جا نوشته هایى را که مایه بهرورى خوانندگان و داراى پیام باشد با ذکر نام مى آوریم تا زمینه اى باشد براى بالندگى قلم و نوشتار فاضلان و طرح افکاراندیشه وران .

اختلاف مسلمانان بر سرپیشى گرفتن در ساختن مسکن براى مستضعفین و محرومین گسترش و توزیع اراضى قابل کشت تاسیس هر چه بیشتر مدارس و کارخانه ها همگامى کردن فرهنگ و بهداشت به صورت رایگان ساختن بزرگ ترین هتلها در مکه مکرمه و مدینه منوره براى استقبال از مهمانان خدا بدون هیچ چشم داشتى و..لا خیر کثیر و رحمت عظیمى است کمااین که این سخن منسوب به پیامبر(ص) است که مى فرماید:

اختلاف امتى رحمه
اختلاف امت من رحمتى است .

امااگراختلاف همه حکومتهاى و مردم بر سر
وارد شدن در ماه رمضان و خروج از آن و یا معین کردن روز عید قربان باشد این نه تنها دیگر خیر و رحمت نیست بلکه مصیبت است اگر چه فقط یک مورد باشد در حالى که عمراین اختلاف به عدد سالهاى هجرى است تنها در قرن بیستم نمونه هاى بسیار و غیرقابل انکارى ازاین اختلافات دیده شده که برخى از آنها عبارتنداز:

در سال 1939م . روز عید قربان در مصر دوشنبه و در حجاز سه شنبه و در بمبئى چهارشنبه بود. 1 در سال 1964م . عید فطر در عراق براى یکى از مراجع و مقلدان وى روز جمعه بود در حالى که مرجعى دیگر به همراه مقلدانش روز شنبه را عید گرفتند 2 .

در سال 1971م .الجزائریها در روزى روزه گرفتند که تونسیها در روز بعد و مفربیها در روز سوم روزه دار بودند 3 .

در سال 1984م . سوریها 28 روز روزه گرفتند.

درسال 1989م . حکام حجاز کفاره اى از جانب اهالى به عنوان کمک به مردم سودان پرداختند که علت آن یک روز روزه اى بود که اشتباها نگرفته بودند.

به لحاظ این چنداختلاف و دیگراختلافات است که یکى ازائمه جمعه مصر گفته است :

از آن روزى مى ترسم که مسلمانان در مورد هلال ماه رمضان دست به دامن واشنگتن شوند .

على رغم این که این امام جمعه وامثال او در ترسشان حق دارند ولى هیچ یک ازایشان در حل این مشکل که همیشه وجود داشته و هر سال نیز تکرار مى شود کوچکترین اقدامى نکرده اند. و حتى در مراجعه (بودن تعصب ) به میراث اسلامى هم خود را به زحمت نینداخته اند تا شایداندکى از راه حل را پیدا کنند.اگر نگفتم همه راه حل به این خاطراست که طرح کنندگان قصد مخالفت باامت را نداشته اند بلکه مقصود تقرب الى الله و سعى بیشتر در حفظ تقدس این ماه بزرگ بوده است چنانکه خداوند در حدیثى قدسى مى گوید :

الصوم لى وانااجزى به .
روزه براى من است و خود پاداش آن را مى دهم .

آیا صحیح است که ماه خدا و ماه قرآن بدون هیچ قاعده اى طبیعى که تنظیم کننده بودن هیچ قاعده اى که تنظیم کننده اوقات عزیز آن باشد چنین واگذارده شود؟

آیا صحیح است که سال قمرى بر خلاف سال شمسى بدون استقرار و ثباتى خلق شده باشد؟ آیا علماى دین حکمت شرعى و علمى این استقرار رااثبات و توجیه کرده اند؟

پیش از پاسخ گوئى به این سوالات از زبان فاطمیان و بیان پیشنهاد ایشان دراین مورد متذکر سه اصل مى شوم که این اصول براى شناخت انجام هر رکنى ازارکان اسلام ضرورى هستند و آنها عبارتنداز:

قرآن کریم .
سنت .

علم و دستاوردهاى آن .

مثلا مى دانیم که در قرآن وجوب نماز واوقات آن و در سنت دستور عدد رکعات و آنچه که خواندنش واجب مى باشد آمده است واین در حالى است که از دستاوردهاى علمى نیز بهره مى جوییم مانند( ساعت) که ما را در شناخت اوقات و بیدار شدن براى نماز صبح یارى مى دهد و یا قطب نما که جهت قبله را مى شناساند. همچنین است به کارگیرى بلندگو ضبط صوت رادیو تلویزیون و...

بااین مقدمه آیا چنین نیست که در مساله روزه نیز بتوانیم از این سه اصل استفاده کنیم ؟ آیا در آیات قرآنى که موضوع آنها خورشید و ماه و آفرینش این دو و فلسفه وجودى آنها مى باشد تاملى کرده ایم ؟ آیا در فعل شهد در آیه روزه

فمن شهد منکم الشهر فلیصمه 4 .
پس هر که در یابد ماه رمضان را باید روزه بدارد.

و منظوراز آن در همه تفاسیر تدبر و تحقیقى انجام داده ایم ؟ آیا براى شناخت معنى و مدلول فعل( شهد) به معاجم و قوامیس رجوعى داشته ایم ؟

آیا دراین کلام رسول گرامى(ص) :

صوموا لرویته وافطروا لرویته 5 .
روزه بگیرید با رویت آن و عید فطر بگیرید با رویت آن .

علت و دلالت لغوى را شناخته ایم ؟

و بالاخره آیااز دستاوردهاى علم جدیداستفاده کرده ایم دستاوردهایى چون : آواکسهائى که برحجاز حلقه زده اند! یااقمار مصنوعیى که تعدادى از آنها را مسلمانان در تملک خود دارند! و یا سفینه هاى فضایى که یکى ازامراى حجاز با آن به فضا رفت !

در بین مسلمانان فقط فاطمیان به تنهایى از قرنها پیش درباره این سه اصل دقت بسیار براى خدمت به اسلام و مسلمین کرده اند.البته این قاعده بزرگى را که ایشان یافته اند یک امر ساختگى واختراعى نیست بلکه یک قاعده تکوینى و نشات گرفته از دستگاه آفرینش است . پس خوب است ما نیز قدرى دراین سه اصل تامل کنیم .

قرآن کریم
دراین زمینه فاطمیان پیشاپیش همه مسلمانان تلاش فراوانى را در شناخت قرآن انجام داده اند و به دو جنبه که مرتبط با مساله روزه است توجه داشته اند.

1. تفکر در خلقت آسمانها زمین خورشید ماه و تدبر در هدف ازاین خلقت :

فالق الاصباح و جعل اللیل سکنا والشمس والقمر حسبانا ذلک تقدیر العزیرالعلیم 6 .
خداست شکافنده پرده صبحگاهان و شب را براى آسایش خلق مقرر داشت و خورشید ماه را به نظمى معین به گردش در آورد.این نظم و ثبات عالم به تقدیر خداى مقتدر و داناست .
هوالذى جعل الشمس ضیاء والقمر نورا وقدره منازل لتعلموا عدد السنین والحساب ما خلق الله ذلک الا بالحق یفصل الایات لقوم یعلمون . 7
اوست خدایى که آفتاب را درخشان و ماه را تابان فرمود و سیر ماه را در منازل معین کرد تا شماره سنوات وایام را بدانید.اینها را خدا جز به حق و مصلحت نظام خلقت نیافریده . خدا آیات خود را براى اهل معرفت مفصل بیان خواهد کرد.

الله الذى رفع السماوت بغیر عمد ترونها ثم استوى على العرش ه و سخرالشمس والقمر کل یجرى لاجل مسمى یدبرالامر یفصل الایات لعلکم بلقاء ربکم توقنون 8 .
خداست آن ذات پاکى که آسمانها را چنانکه مى نگرید بى ستون برافراشت آنگاه با کمال قدرت عرش را در خلقت بباراست و خورشید و ماه را مسخر خود ساخت که هر کدام در وقت خاص (و مدار معین ) به گردش آیند امر عالم را با نظامى محکم و آیات قدرت را با دلایلى مفصل منظم ساخت که شما بندگان به ملاقات پروردگار خود یقین کنید

وجعلنااللیل والنهار آیتین فمحونا آیه اللیل و جعلنا آیه النهار مبصره لتبتغوا فضلا من ربکم ولتعلموا عددالسنین والحساب و کل شى ء فصلناه تفصیلا 9 .
و ما شب و روز را دو آیت و نشانه قدرت خود قرار دادیم آنگاه از آیت شب و روشنى ماه تابان کاستیم و (خورشید) آیت روز را همیشه تابان ساختیم و تا شما در روز (روزى حلال رااز) فضل خدا طلب کنید تا آن که شمار سالها حساب اوقات را بدانید (و ما براى پند واندرز بندگان ) هر چیزى را مفصل بیان کردیم

10. وهوالذى خلق اللیل والنهار والشمس والقمر کل فى فلک یسبحون .
واوست خدایى که شب و روز و ماه و خورشید را بیافرید که هر یک در مدار معینى سیر مى کنند.

والشمس تجرى لمستقر لها ذلک تقدیرالعزیرالعلیم والقمر قدرناه منازل حتى عاد کالعرجون القدیم لاالشمس ینبغى لهاان تدرک القمر ولااللیل سابق النهار و کل فى فلک یسبحون 11 .
و نیز خورشید که بر مدار معین خود دائم و بى هیچ اختلاف برگردش است برهان دیگرى بر قدرت خداى دانا و مقتدراست . و نیز گردش ماه را که در منازل معین مقدر کردیم تا مانند شاخه خرما ( از دو لاغر) به منزل اول باز گردد. نه خورشید را شاید که به ماه فرا رسد و نه شب به روز سبقت گیرد و هر یک بر مدار معین شناورند

الشمس والقمر بحسبان 12 .
ماه و خورشید به حساب معین در گردشند.

جهت آگاهى از عمق فهم فاطمیان در خصوص این آیات و آیات دیگر احتیاج به مطالعه گسترده اى در آثارشان داریم چرا که
هیچ کتابى از کتابهاى آنان خالى از بحث در نظام خلقت نیست و هر مسلم و غیرمسلمى غافل از مهارت ایشان در علم فلک نمى باشد.

2. جنبه دوم که باید به آن توجه داشت آیات متعلق به روزه است از جمله :

فمن شهد منکم الشهر فلیمصه 13 .
پس هر که دریابد ماه رمضان را باید روزه بدارد.

که در مورد معنا و مدلول آن فاطمیان تفاوتى با دیگر مسلمانان ندارند.

سنت
از جهت سنت فاطمیان در خصوص صحت این حدیث شریف :

صموا لرویته والفطروا لرویته .
اختلافى با دیگران ندارنداما نظر خود را در باب اسباب و دلائل صدور چنین سخنى از جانب پیامبر گرامى( ص) این طور بیان مى کنند: نزدیک ماه رمضان بود که رسول خدا(ص) براى شرکت در یکى از غزوات قصد حرکت کردند.اصحاب به ایشان گفتند:اى پیامبر ما با روزه گرفتن شما روزه مى گرفتیم و با عید کردن شما عید. حال در غیبت شما چه کنیم ؟

پیامبر(ص) فرمودند:

صوموا لرویته وافطروا لرویته .
فاطمیان معتقدند که :اگراین ماجرا دلالت برچیزى داشته باشد آن مطمئنا وجوب روزه است با روزه گرفتن پیامبر(ص) در زمان حضورایشان و یا حضور کسى که جانشین ایشان است و همچنین است در مورد عید. و روزه گرفتن با رویت هلال از باب ضرورت است .

فاطمیان این قول را که پیامبر(ص) با رویت هلال روزه مى گرفته است به دلایل زیر فاسد دانند:

1. پیامبر(ص) مى فرموند: جبرائیل صبح و شام نزدایشان مى آید.او که امین وحى اخبار سماوى را صبح و شام برایش مى آورد دیگر نیازى نداشت براى یافتن هلال رو به آسمان کند. در واقع کسى که اخبار یقینى را مى آورد همیشه در نزداو بود. 15

2.از پیامبر(ص) است که فرمودند:

انا بطرقات السماءاعرف منکم بطرقات الارض .
من بیش از شما که به راههاى زمین آشنایید به راه هاى و رموز آسمان آگاهى دارم .

اگر چنانچه بعدازاین سخن دیده شود که پیامبر(ص) به دنبال هلال ماه مى گردد آیا به ایشان گفته نمى شود: پس سخن دیروزتان کجاست که شما به راههاى آسمان آگاه تراز ما هستید 16 .

3. مسلما پیامبر( ص) منزه از آن است که اختلاف افقهاى هلال و رویت آن برایشان پوشیده باشد. همچنین است احوال زمین از نظر پستى و بلندى واحوال آسمان از نظر صاف بودن و گرفتگى بنابراین امرى بر پیامبر(ص) پوشیده
نیست . در غیراین صورت احتیاج به تحقیق و نظر خواهند داشت والبته که ایشان مبراى از نقائص هستند. چگونه عقل با وجود آگاهى اش به گوناگونى رویتها وافق باز هم مى پذیرد که فریضه روزه و حج که هر دو نسبت به رویت هلال با هم درارتباط هستند بر همه مردم به طور یکسان و در یک زمان واجب شوند در حالى که مى داند عده اى هلال ماه را در شبى مى بینند که عده اى دیگر در همان شب نمى بینند. و درست نیست که یک روز به دلیل این که ماه رویت نشده در جایى شعبان و در جاى دیگر رمضان باشد و یا شوال باشد چون هلال دیده شده واین چیزى است که هیچ عاقلى در بطلان آن تردید ندارد. 17

4. روزه گذشتگان : فاطمیان قائلند به این که در آیه :

کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم لعلکم تتقون 18 .
اى کسانى که ایمان آورده اید روزه داشتن بر شما مقرر شد همچنان که بر کسانى که پیش از شما بوده اند مقرر شده بود تا پرهیزگار شوید.

مرادازامم گذشته نصارا هستند و روزه آنان براساس رویت هلال نبود بلکه از روى( حساب) روزه مى گرفتند و خداوند براى تاکید بر این مطلب درادامه مى گوید:

ایاما معدودات
روزهاى شمارش شده و معین

واین ایام معدود همچنان معدوداست و نیازى به رویت و نظر ندارد.اگراین احتمال داده مى شد که ماه رمضان زمانى 30 روز و زمانى 29 روز باشد قطعا خداوند قید( ایاما معدودات) نمى گفت 19 .

5. تعیین و تقدیر خداوند در خصوص سال قمرى : فاطمیان معتقدند همانطور که خداوند سال شمسى را به کبیسه و غیر کبیسه تعیین و تقدیر نموده است سال قمرى نیز داراى تعیین و تقدیر خاص به خود مى باشد. یعنى هر سال قمرى شش ماه کامل و شش ماه ناقص دارد. به این ترتیب که محرم کامل است و صغر ناقص ربیع الاول کامل است و ربیع الاخر ناقص جمادى الاولى کامل است و جمادى الاخر ناقص رجب کامل است و شعبان ناقص رمضان کامل است و...

از پیامبر(ص) نقل مى کنند که فرمودند :

ماتم شعبان ولاتقص رمضان . 20
نه شعبان تمام و کامل است و نه رمضان ناقص .

علت ناقص بودن شعبان (29 روز) شب نیمه آن است زیرا نیمه رجب و نیمه رمضان نداریم و شب نیمه شعبان همان شب پانزدهم است واین شب نیمه حقیقى است چرا که چهارده شب قبل از چهارده شب پس از آن قرار دارد 21 .

6. نگاه فلسفى به رویت : فاطمیان این مساله را توجه مى دهند که خداوند سبحان همه چیز را به صورت زوج و جفت آفریده است تا خود تنها و واحد باشد. چنانچه مى فرماید:

سبحان الذین خلق الازواج کلها 22 .
پاک و منزه است خدایى که همه ممکنات عالم را جفت آفریده .

در جاى دیگر مى گوید:

ومن کل شى ء خلقنا زوجین لعلکم تذکرون 23 .
واز هر چیزى دو نوع نر و ماده آفریدیم تا مگر متذکر حکمت خدا شوید.

چنین است که آسمان در مقابل زمین شب برابر روز خیر رویاروى و شر و دنیا در تقابل آخرت و مذکر در برابر مونث و... مى باشد. ونیز فاطمیان قائلند که پیامبر(ص) پایه واساس شریعتش را هم بر همین اصل نهاده تا دلیلى باشد بر یگانگى ذات خداوندى لذا نماز و زکات اذان واقامه حج و عمره رکوع و سجود صفا و مروه و... قرین و مقرون هم هستند.

طبق این اصل رویت و دیدن نیز دو نوع است که با هم مقرونند: یکى رویت طبیعى و دیگرى رویت نفسانى . رویت طبیعى همان دیدن با چشم است که رنگها واشکال و غیره را به وسیله حس درک مى کند.اما رویت نفسانى از بعد علم و دل و نفس است آنچه را که رویت طبیعى درک نمى کند براى آن قابل درک است . خدا مى فرماید:

ما کذب الفواد ماراى 24 .
دل آنچه را که دید کذب و خیال نپنداشت . و باز گوید:

الم ترکیف فعل ربک باصحاب الفیل 25 .
اى رسول آیا ندیدى که خداى تو بااصحاب فیل چه کرد؟

از آنجا که پیامبر(ص) در زمان اصحاب فیل حضور نداشتند تا شاهد آن ماجرا باشند منظور رویت نفس از جهت علم و دل است خطاهاى رویت طبیعى غیرقابل انکاراست چون این اشتباهات از فعل انسان سرچشمه مى گیرد. در صورتى که رویت نفسانى چنین خطاهایى را ندارد زیرااین رویت از جانب خداونداست چنانچه ابتدا رویت نفسانى را مقدر فرموده سپس در پرتو تعلیمات پیامبران و کتب آسمانى امر به ایمان را تقدیر کرده است .

بدان سبب که رویت نفسانى برتراز رویت طبیعى است تمسک به آن ضرورى مى باشد در حالى که به دلیل پست تر و نازل تر بودن رویت طبیعى توسل به آن جایز نیست مگر در مواقع ضرورى چون : غیبت پیامبر(ص) یا جانشین وى و یا عدم قاعده اى علمى و یا عدم دسترسى به کسى که آن قاعده را توضیح دهد و ... لذا فاطمیان مى گوینداگرایمان با علم جز از راه رویت طبیعى که همان دیدن است حاصل نمى شود پس چگونه انسان پیش از چنین رویتى (رویت خدا) اقرار به وجود خداوند مى کند؟ 26

7. کفارات : به عقیده فاطمیان یکى از بزرگ ترین دلایل مبنى بر کامل بودن ماه رمضان مساله کفاره است بر کسى که عمدا دراین ماه افطار کند. یعنى بر ذمه چنین کسى
است که براى توبه دو ماه متوالى که عددایام آن 60 روزاست روزه بگیرد تا برابرى کند بااین آیه :

فمن لم یستطع فاطعام ستین مسکینا
و آن که نتواند (دو ماه متوالى روزه بگیرد) 60 مسکین را طعام دهد.

اگر چنان احتمالى بود که ماه رمضان 29 روز باشد بایداین احتمال هم مى بود که کفاره روزه 58 روز روزه یااطعام 58 مسکین باشد. 27

8. جنبه لغوى حدیث شریف : فاطمیان مى گویند:اگر پیامبر(ص) چنین خواسته بود که روزه امت از زمان رویت هلال با دیدگان شروع شود پس معناى این سخن( صوموا لرویته) چیست ؟ و علت تاکید پیامبر(ص) بر حرف (لام) در عوض حروف دیگرى که اعراب به کار مى برند چیست ؟ و مى دانیم که ایشان در کلیه وجوه نحوى برترى بودند وافتخار مى کنند:

اناافصح العرب و لافخر 28 .
من فصیح ترین عرب هستم و به آن افتخار مى کنم .

آیا غیرازاین است که این استعمال در سخن آن حضرت (لرویته ) زمانى بوده که مردم هنگام رویت هلال با دیدگان روزه دار بوده اند و معناى حرف( لام) دراین جا چنین است که فعل مقدم بر مفعول است . دقیقا ماننداین سخن که گفته مى شود :( اعملوا للاخره) یعنى عمل و کار باید پیش از فرا رسیدن آخرت باشد چرا که مسلما در آخرت عملى انجام نخواهد شد. در نتیجه بااین مثال و مثالهاى دیگر روشن مى شود که دراینجا حرف( لام) به کار گرفته نشده مگر براى موقعى که مردم هنگام رویت هلال روزه دار بوده اند 29 .

9. شک و شبهه تباه کننده عبادت هستند فاطمیان معتقدند که ماه مبارک رمضان یکى از عبادتهاى اساسى دراسلام است و چنانچه شک و شبهه اى در آن وارد شود باعث تباهى آن خواهد شد. وادامه مى دهند که : خداوند سبحان فرمان به اخلاص داده است :

و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین 30 .
وامر نشدند مگر براین که خدا را به اخلاص کامل در دین پرستش کنند.

لهذا اخلاص در عبادت روزه اتمام 30 روزاست . با توجه به این سخن خداوند که مى گوید:

ولتکملواالعده 31 .
تااین که عدد روزه را تکمیل کنید.

10. پیوند و نزدیکى روزه با حج : فاطمیان از طرق خود حدیثى رااز پیامبر(ص) نقل مى کنند که فرمودند:

بوم صومکم یوم نحرکم 32 .
روز روزه گرفتن شما همان روز قربانى کردن شماست .

مثلا روزاول ماه رمضان پنجشنبه باشد
روز عید قربان نیز حتما پنجشنبه خواهد بود که بین این دو 99 روز فاصله است . فاطمیان این ایام را بااسماء حسناى الهى برابر و تاویل مى کنند. وامکان ندارد که ماه رمضان ناقص (29 روز) باشد زیرا 30 روز رمضان به اضافه 29 روز شوال و 30 روز ذى قعده و 10 روز ذى حجه مى شود 99 روز.

11. نص قرآن : فاطمیان مى گویند: على رغم اهمیت و منزلت ماه صیام نزد خداوند سبحان حتى یک آیه محکم یا متشابهى یافت نمى شود که صراحتااز پیامبر(ص) یاامتش بخواهد تا هلال ماه را پیدا کنند.اگر یافتن هلال (آنچنان که گفته مى شود) مطلوب و فرض است پس چرااین چنین واگذارده شده است ؟

12. سیره پاک نبوى : فاطمیان قائلند که با بررسى سیره پیامبر(ص) در بسیارى از کتب هیچ وصفى را نمى یابیم که بیان گر خروج رسول اکرم( ص) براى یافتن هلال باشد. در صورتى که براى کوچک ترین کارهاى آن حضرت وصفى وارد شده است و توصیفات دقیقى را چون : روزه نماز معاشرت سیرت و... در خلال زندگى آن بزرگوار مى یابیم در حالى که مساله یافتن هلال امرى ضرورى است که خالى بودن سیره مبارک از آن جایز نمى باشد.

علم
در روزگار خودمان هستند فقهایى که فرقى بین( منجم) (ستاره شناس ) و( تنجیم) (ستاره شناسى ) به عنوان علمى در خدمت عقاید اسلامى نمى گذارند و به شکل عجیبى مباح و حرام را در مساله ورود در ماه رمضان در هم مى آمیزند. عده اى( تنجیم) را حرام مى شمارند و برخى (علم) و دیگران( حساب) را حال ببینیم نظر فاطمیان دراین مورد چیست .

این فرقه ( منجم) و( تنجیم) را کاملااز هم جدا مى دانند( .منجم) صفتى است براى شخص و( تنجیم) همان علم فلک و حساب است که قرآن نیزاز آن یاد کرده است . گفته شده که( منجم) یا به تعبیرامروز ( شعبده باز) کسى است که توهم آگاهى اش را بر غیب در مردم به وجود مى آورد. این همان چیزى است که فاطمیان و دیگر مسلمانان آن را قبول ندارند و آنان فاطمیان در تعجب اند که چطور تعابیر( منجم) و( تنجیم) در آمیخته شده اند و به قول شاعر که در مورد جدایى تعبیراسلام از مسلمان گفته است :

وان کان ع ذنب المسلم الیوم جهلهفما ذا على الاسلام من جهل مسلم اگرامروز گناه مسلمان ناآگاهى اش است این نادانى ارتباطى به اسلام ندارد و جرمى بر آن وارد نیست . و درادامه مى پرسند: به چه حقى مسلمانان ( تنجیم) را (به عنوان یک علم ) که خودشان هم از آن براى اداى فریضه روزه بهره مى برند حرام مى دانند؟ آیا در پى هلال ماه بودن ( تنجیم) نیست ؟ و آیا
تفکر در آفرینش آسمانها و زمین و گردش شب و روز گونه اى( تنجیم) نیست ؟ خداوند مى فرماید:

الذین بذکرون الله قیاما و قعودا و على جنوبهم و یتفکرون فى خلق السماوات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار 33 .
آنان که خدا را یاد مى کنند در حال ایستاده و نشسته و خفتن و دائم اندیشه مى کنند در آفرینش آسمانها و زمین گویند پروردگاراین دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریدى پاک و منزهى ما را به لطف خوداز عذاب دوزخ نگه دار.

لخلق السماوات والارض اکبر من خلق الناس ولکن اکثرالناس لایعلمون 34 .
البته خلقت آسمانها و زمین بسیار بزرگ تر و مهم تراست از آفرینش بشر ولى بیشتر مردم این معنى را درک نمى کنند.

سنربهم آیاتنا فى الافاق وفى انفسهم 35 .
آیات قدرت و حکمت خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان کاملا هویدا و روشن مى گردانیم .

آیا( آفاق) چیزى جز آسمانها و آنچه در آن است مى باشد.اگر مساله چنان است که برخى تصور مى کنند هرگز خداوند به ستارگان سوگند نمى خورد و چنان وصف شان نمى کرد که آنها دلالت بر وحدانیت او داشته باشند.

تبارک الذى جعل فى السماء بروجا و جعل فیها سراجا و قمرا منیرا 36 .
بزرگوار آن خدایى است که در آسمان برجها مقرر داشت و در آن چراغ روشن و خورشید تابان را روشن ساخت .

تدبر و تعمق فاطمیان در آیاتى که بیانگر داستان خلقت و مسیر آن در یک نظام محکم و دقیق است باعث مهارت این قوم در علم فلک (به خاطر خدا و در جهت خدمت به اسلام و مسلمین ) گردیده و پرده از دوره اى قمرى برداشتند که قاعده ثابتى براى روزه گرفتن آنان بود و هم اکنون نیز برخى از بازماندگان این فرقه مانند( بهره) 37 در هند و پاکستان بر همان اساس روزه مى گیرند.این گروه همانند دیگران توجه به این مساله داشته اند که در بیشتر آیات خلقت در قرآن کریم ماه و خورشید به طور یکسان یاد شده اند وازاین روست که مى گویند: عقلا صحیح نیست که سال شمسى داراى دوره اى چهارساله که یک سال آن کبیسه 38 و سال دیگر غیر کبیسه است بوده و سال قمرى فاقد چنین دوره اى باشد. خلاصه تحقیقات فاطمیان در گذشته و حال آنان را به این نتیجه رسانده که سال قمرى نیز داراى دوره اى سسى ساله است که 19 سال آن غیرکبیسه و 11 سال کبیسه مى باشد و سال کبیسه سالى است که ماه ذى حجه یک روز بیشتر مى شود. فاطمیان این دوره را به صورتى منظوم چنین معرفى مى کنند.

ثلاثون السنون الدهر تلقى لهجره احمدالزاکى المفارس
فثانیه و خامسه جمعیعاو ثامنه و عاشره الکبائسکذاک ثلاث عثره ثم ست و تسع فى القیاس لکل قائس وحادیه واربعه وسبع وتسع بعد عشرین الکبائس) 39
با گذشت هر سى سال از هجرت پیامبر(ص) سالهاى زیر دراین دوره سى ساله کبیسه هستند که عبارتنداز: سال دوم پنجم هشتم دهم سیزدهم شانزدهم نوزدهم بیست و یکم بیست و چهارم بیست و هفتم و بیست و نهم .

اگر بخواهید بدانید که آیا یکى از سالهاى قمرى کبیسه است یا نه باید عدد آن سال را بر 30 تقسیم کنید و پس ازاین عمل نوع سال مورد نظر مشخص مى شود.چنانچه باقیمانده یکى از سالهاى مذکور باشد آن سال کبیسه است و در غیراین صورت کبیسه نیست .

جدول زیرا نشان دهنده همان سالهاى کبیسه و غیرکبیسه در طى یکى دوره سى ساله است که سالهاى کبیسه داخل مربع مى باشد:

براى شناخت روزى که که باید روزه بگیریم یعنى روزاول ماه رمضان مى بایست بدانیم سالى را که در آن هستیم کبیسه است یا نه اگر غیر کبیسه باشد نگاه مى کنیم به روزى که سال گذشته در آن روز روزه گرفته ایم . به طور مثال اگر شنبه روزاول ماه بود امسال روز پنجم پس از آن روزه مى گیریم یعنى : شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه .

و چنانچه سال کبیسه باشد باز هم روزى که در سال گذشته روزه گرفته ایم توجه مى کنیم . مثلااگر شنبه بود امسال روز ششم پس از آن روزه مى گیریم یعنى : شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنجشنبه .

براین اساس است که فاطمیان براى اختصار چنین گفته اند:

اگر سال غیرکبیسه باشد پنجمین روز روزاول روزه است واگر سال کبیسه باشد ششمین روز روزاول روزه است .

چنانچه در بهره گیرى ازاین قاعده خلل و کاستى باشد این بود خود انسان باز مى گردد زیرااین روشى است که تجربه شده و هم اکنون نیز در بوته آزمایش است .

در پایان بایداشاره کنم که این بحث فقط دعوت دیگرى است براى مسلمانان نظیر دعوت استاد محمدحسن الاعظمى که مى نویسد:

(شاید یکى از مسائل ضرورى تشکیل کنفرانسى است از جانب مسلمین براى تفکر در آنچه که یکى کردن دو روز( اول رمضان) و( عید فطر) را ممکن سازد) 40 .

این دعوت در سال 1970م . بود واکنون ما مسلمانان برخى ازاقمار مصنوعى رصدخانه خانه هاى
غول پیکر و تجهیزات کامپیوترى را دراختیار داریم و مى توانیم از آنها در جهت بر طرف ساختن این اختلاف دیرین که تاثیر آشکارى بر وحدت مسلمین دارد کمک بگیریم .

اسال الله ان یتقبل منى ویغفر لى والله من وراءالقصد

اسناد دیگرى در حاشیه بحث :
1-عده اى ازاصحاب ما از سهیل بن زیاد واواز محمد بن اسماعیل و اواز برخى یا یکى ازاصحابش ازامام صادق ( ع ) نقل مى کنند که ایشان فرمودند:

خداوند تبارک و تعالى دنیا را در شش روز آفرید و بعداین شش روز ازایام سال مجزا کرد. و هر سال سیصد و پنجاه و چهار روزاست . شعبان ابدا کامل نیست و به خدا سوگند که رمضان هیچ گاه ناقص نمى باشد چرا که هیچ فریضه اى ناقص نیست .از آن جا که خداوند عزوجل مى فرماید:

ولتکملوا العده . 41
این که عدد روزه را تکمیل کنید.

و شوال بیست و نه روز و ذى قعده سى روزاست . به خاطراین سخن خداوند عزوجل که مى گوید:

وواعدنا موسى ثالاثین لیله واتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله . 42
و با موسى سى شب قرار وعده نهادیم چون پایان یافت ده شب دیگر بر آن افزودیم تا آن که زمان وعده به چهل شب تکمیل شد.

و ذى حجه 29 روز و محرم 30 روزاست و ماهاى پس از آنها نیز یک ماه کامل و یک ماه ناقص مى باشد. 43

2-على بن محمداز یکى اصحاب ما واواز محمد بن عیسى بن عبید - مولف واوازابراهیم بن محمد مدنى واواز عمران زعفرانى نقل کرد که :

به امام صادق( ع) گفتم : آسمان عراق یک روز و یا دو روز و یا سه روز بر ما گرفته مى شود ( ابرى مى شود) دراین صورت در چه روزى روزه بگیریم ؟ حضرت فرمودند:

نگاه کن به روزى که سال گذشته در آن روز روزه گرفتى وامسال روز پنجم را روزه بگیر) 44 .

3- محمدبن یحیى ازاحمدبن محمد واواز سیارى نقل کرد که گفت : محمدبن فرج به امام عسکرى( ع) نامه اى نوشت وازایشان در مورد آنچه که از حساب در روزه از پدرانشان روایت شده سئوال کرد. یعنى حساب در شمارش پنج روزاختلاف بین اعتدال سال گذشته و سال بعدى که مى آید و ایشان نوشتند: صحیح است ولى چهار سال پنج روز بشمار و در سال پنجم شش روز بین اولى و دومى بشمار و غیر آن همان پنج پنج است .

سیارى گفت : آیااین به خاطر کبیسه است ؟ فرمودند:اصحاب ما آن را حساب کرده و درست یافته اند . 45

4-در تفسیر عیاشى ازابن ابى عمیر روایت
کرده که راوى : گفت : به حضرت صادق ( ع ) عرض کردم : فدایت شوم آیا راست است که پیامبر(ص) بیشتر ماهها را بیست ونه روز روزه مى گرفت ؟

حضرت فرمود: خدا حرفى ازاین سخن را نیافریده است . پیامبر(ص) سى روز روزه مى گرفت . خدا مى فرماید: و( ولتکملو العده) .

با این وصف پیامبر(ص) شمار روزه را کم کرد؟

5- امام جعفرصادق( ع) فرمودند: هنگامى که ابتداى ماه رمضان برتو پوشیده شد پس پنج روزاز ماهى که سال گذشته در آن روز روزه گرفته بودى بشمار که آن روز در سال آینده روزاول ماه رمضان است .این شمارش را پنجاه سال امتحان کرده اند و صحیح است 47 .

6. جدول شناسایى اوائل ماههاى قمرى : روش استفاده ازاین جدول به این ترتیب است که سال هجریى را که ابتداى یکى از ماه هایش را مى خواهیم بدانیم به عدد هشت تقسیم مى کنیم . سپس عهد باقى مانده رااز ابتداى ماهى که اول آن مطلوب است در جدول زیر مى شماریم . عدد به هر خانه اى که منتهى شود آن روز روزاول ماه مى باشد. به طور مثال مى خواهیم ابتداى ماه ذى حجه سال 1411 ق . را بدانیمم . دراین صورت 1411 را بر هشت تقسیم مى کنیمم که باقى مانده عدد 3 خواهد شد سپس به ستون ذى حجه مراجعه مى کنیم واز بالاى ستون مى شماریم

پنجشنبه دوشنبه جمعه بنابراین روز جمعه روزاول ماه ذى حجه در سال 1411 ق . خواهد بود نمودار جدول در زیر آمده است :
نظریه اهمیت این قاعده جدولى را براى راهنمایى بیشتر تهیه و ضمیمه ساخته امم .این جدول نشان دهنده ایام شب شعبان اول رمضان و عید قربان از سال 1411الى 1440است چنانچه برخى اشتباهات در محاسبه آن مشاهده شود به دلیل عدم دسترسى به ماشینن حسابهاى پیشرفته بوده و خود به تنهایى آن را به دست آورده ام .

ملاحظه :1 علامت (*) به معنى کبیسه بودن آن سال است و ماه شباط با یک روزاضافه 29 روز مى باشد. و به نسبت سال هجرى ماه ذى حجه با یک روزاضافه 30 روزاست که دراین سال به جاى روز پنجم روز ششم آغاز روزه گرفتن است . توضیحات در متن آمده است .

ملاحظه :2 على رغم این که کشورهاى عربى براى محاسبات سالانه خوداز تاریخ میلادى که شمسى مى باشد استفاده مى کنند ولى اسامى ماههایى را که به کار مى برنداسامى ماههاى سریانى است لذااین جدول مطابق با آن ماهها تهیه شده است . جهت تطبیق باانواع دیگر ماهها از قبیل هجرى شمسى مى توان به تقاویم تطبیقى مراجعه کرد.

پاورقى ها
1 2. فقه امام صادق محمد جواد مغنیه ج 2.47و 48.
3. در آن روز خودم درالجزایر بودم .
4. سوره بقره آیه 185.
5. این حدیث به اجماع روایت شده است .
6. انعام آیه 96.
7. یونس 5.
8. رعد 2.
9. اسراء 12.
10. انبیاء 33.
11. یس 36- 40.
12. الرحمان 5.
13. بقره 85.
14. المجالس المستنصریه موید هبه الله شیرازى التحف الخفیه محمدحسن اعظمى .65.
15. همان مدرک .
16. همان مدرک .
17. همان مدرک .
18. بقره آیه 183.
19. المجالس المستنصریه .
20. این قول را شیرازى از پیامبر(ص )کرمانى ازائمه ( ع ) نقل کرده است .
21. همان مدرک .
22. یس آیه 36.
23.زاریات آیه 49.
24. نجم 11.
25. فیل 1.
26. المجالس المستنصریه .
27. همان مدرک 68.
28. همان مدرک .
29. همان مدرک .
30. بینه 5.
31. بقره 185.
32. پاورقى 17.
33. آل عمران 191.
34. مومن 57.
35. فصلت 53.
36. فرقان آیه 61.
37. شعبه اى ازاسماعلیه هند (فرهنگ معین) .
38. در سال مبیسه تقویم عربى (میلادى )ماه سباط با یک روزاضافه 29 روز مى شود.
39. التحف الخفیفه 73.
40. التخف الخفیه .67.
41. بقره 185..
42. اعراف .142.
43. کافى ج 4 کتاب الصوم .79.
44. همان مدرک .80.
45. همان مدرک) .81.
46. المیزان ج 2.28- 29. ترجمه از : المیزان ترجمه محمدتقى مصباح ج 2.36 تهران مرکز نشر فرهنگى رجاء و موسسه امیرکبیر.
47. عجائب المخلوقات موضوع :الاشهرالعربیه و شهورالروم قزوینى ذکریابن محمد .47.