مصاحبه با حجة الاسلام و المسلمین محمد غیاثى

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


 

براى رسیدن به یک جامعه سالم و مورد نظراسلام درست و بجا مطرح شدن برنامه ها و دستورات راهگشا و روشنى بخش آن یک ضرورت است .

عهده داراین رسالت در جامعه ما حوزه هاى علمیه اند که بایستى با اقتداى به سیره مبارک پیامبر عظیم الشان اسلام وامامان معصوم[ ع] و بهره گیرى از روشهاى نو وامروزین زشتیها را بزدایند و زیبائیها را بنمایانند و راه رااز چاه بازشناسانند. پر بدیهى است که شناخت درست دین و طرد پیرایه هایى که مغرضان و دوستان نادان و کژاندیش به دین بسته اند شناخت مخاطبین آشنایى با زمان و مکان شرطاساسى فرد و افراد و گروهها و سازمانهایى است که گام دراین وادى مى نهند وابلاغ دین در سرلوحه خود قرار مى دهند .
پیام رسانانى که باالف باى پیام آشنایى ندارند واز زمان و سیاستهاى جارى فرسنگها فاصله دارند و درد رنج و مشکلات مردمان و مخاطبین را نمى دانند نباید در عرصه مقدس و حساس تبلیغ گام نهند که نتیجه عکس خواهد داد.

اینها و مطالب ارزنده و مفید دیگر در گفتگویى که با دو تن از بزرگواران دست اندرکارامر تبلیغ : حجج اسلام حضرات آقایان : عبائى و تسخیرى داشتیم مورد بحث قرار مى گیردامید آن که ما همه ابلاغ کنندگان پیام خدا از تجربیات و سخنان راهگشا وارزشمنداین بزرگواران بهره یاب گردیم .

حوزه : با سپاس فراوان از لطف حضرت عالى که قبول زحمت فرمودید و مصاحبه با مجله را پذیرفتید لطفا شرحى کوتاه از زندگى علمى و سیاسى خود داشته باشید.
استاد:اینجانب در سنه 1318 در محله سناباد مشهد در خانوده اى روحانى چشم به جهان گشودم .

ادبیات و سطح را در نزد پدرم حجه الاسلام والمسلمین حاج میرزاحسین عبائى و مرحوم دائیم آیه الله سید على رضوى وادیب نیشابورى و مرحوم آیه الله میرزااحمدمدرس یزدى و آیه الله حاج شیخ هاشم قزوینى فرا گرفتم .

پس ازاتمام سطح یک سال و نیم در درس خارج فقه واصول حضرت آیه الله العظمى میلانى و چندى هم در درس خارج اصول مرحوم قزوینى شرکت کردم .
در سال 1340 به حوزه علمیه قم مشرف شدم . دراین حوزه از محضر آیات عظام : مرحوم بروجردى حضرت امام رضوان الله تعالى علیه مرحوم داماد مرحوم حاج شیخ مرتضى حائرى رضوان الله تعالى علیهم و حاج میرزا هاشم آملى حفظه الله بهره بردم .

در بعد سیاسى اجتماعى از آغاز نهضت به پیروى از حضرت امام به اندازه توان در عرصه هاى گوناگون شرکت داشته ام که امیدوارم مورد قبول خداوند بزرگ و رضایت امام زمان قرار بگیرد.

حوزه : لطفا درباره نقش تبلیغات واهمیت آن بویژه در دوران معاصر توضیح دهید.
استاد:ارشاد و هدایت مردم و جامعه نسبت به برنامه هاى دین و دنیا این سرا و آن سرا ازاصول رسالت انبیاءاست و در زمان انبیاء گروندگان واقعى دعوت رعبران الهى ( امت ) پس ازاین که خود راه حق را یافتند ارشاد جامعه و دعوت مردم رااولى ترین وظیفه خود مى دانند. خداوند در قرآن مجید ازایمان آورنده اى که پس از درک درستى گفتار فرستادگان حضرت عیسى[ ع] با جدیت و تلاش بیش ازاندازه در هدایت جامعه مى کوشند تجلیل مى کند:

وجاء من اقصى المدینه رجل یسعى قال یا قوم اتبعواالمرسلین اتبعوا من لاسئلکم اجرا وهم مهتدون و مالى لااعبدالذى فطرنى والیه ترجعون . 1
مردى از دوردست شهر دوان دوان آمد و گفت :اى قوم من ازاین رسولان پیروى کنید.از کسانى که از شما هیچ مزدى نمى طلبند و خود مردمى هدایت یافته اند پیروى کنید. چرا خدایى را که مرا آفریده و به نزداو بازگردانده مى شوید نپرستم ؟

بویژه در عصر غیبت ولى عصر[عج] که برنامه تبلیغ وارشاد به عهده امت بویژه علما و روحانیون قرار گرفته است . در بعضى از روایات افرادى که احکام خدا را نمى دانند وازامام و رهبر دینى خود دورند به عنوان[ یتیم] یاد شده اند.

اشد من یتم الذى انقطع عن ابیه یتم یتیم الذى انقطع عن امامه 2 .
سپس امام عسکرى(ع) پس از نقل عبارات بالااز رسول الله ( ص ) اضافه مى کنند: هر کس آن جاهل را ارشاد کند و احکام و مذهب به او بیاموزد در جایگاه الهى با ما همراه خواهد بود.

قرآن مجید مى فرماید:

و من احسن قولا ممن دعاالى الله و عمل صالحا وقال انتى من المسلمین 3 .
چه کسى را سخن نیکوتراز سخن آن که به سوى خداوند دعوت مى کند و کارهاى شایسته مى کند و مى گوید:البته که من از مسلمانانم .

این آیه مبارکه دلالت دارد که دعوت مردم به دین خدااز بهترین واجبات واطاعتهاست .

امام على[ ع] فرموده است :

لما بعثنى رسول الله الى الیمن قال : یا على : لا تقاتل احدا حتى تدعوه الى الاسلام وایم الله لئن یهدى الله على یدیک رجلا خیر لک مما طلعت علیه الشمس . 4
زمانى که رسول خدا[ص] مرا به سوى یمن فرستاد فرمود: با هیچ کس پیکار مکن مگراین که نخست او را به اسلام فرا خوانى . به خداى سوگند اگر خداوند به دست تو یک مرد را هدایت کند برتراست براى تو چه از آنچه آفتاب بر آن مى تابد.

حضرت امیر[ ع] یکى از پایه هاى اجتماعى جامعه را :[عالم ناطق دانشمند و داناى گویاى عامل] مى داند:

قوام الدین والدنیا باربعه بعالم ناطق مستعمل علمه . 5
ارکان دین و دنیا بر چهار چیزاستواراست : 1.عالم و دانشمندى که عامل به دانش خویش باشد و آن را به کار گیرد.

ارزش تبلیغ از نظر پیامبران الهى در رتبه اى است که حضرت موسى[ ع] تکمیل ابزار آن را ضمن دعاى خوداز خدا مى خواهد:

واحلل عقده من لسانى یفقهوا قولى . 6
گره از زبان من بگشاى تا گفتار مرا بفهمند.

با یک نگاه گذرا به قرآن مجید و توجه به جملات تبلیغ مانند:
ابلغکم رسالات ربى وانصح لکم . 7
پیامهاى پروردگارم را به شما مى رسانم و شما رااندرز مى دهم .

ابلغکم رسلات ربى وانا لکم ناصح امین . 8
پایمهاى پروردگارم را به شما مى رسانم و شما رااندرزگویى امینم .

ادع الى سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه وجاد لهم بالتى هى احسن . 9
مردم را با حکمت واندرز نکو به راه پروردگارت بخوان و با بهترین شیوه با آنان مجادله کن .

الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه ولا یخشونه احداالاالله . 10
کسانى که پیامهاى خدا را مى رسانند واز او مى ترسند واز هیچ کس جزاو نمى ترسند...

که درباره انبیاءالهى آمده به ارزشمندى تبلیغ که پیشتاز آن پیامبرانند مى توان پى برد. نقش تبلیغ مرحله اى است که دروغین و باطل آن چه بسا در یاران حق نیز مؤثر مى افتد. یاران و دوستان حضرت على[ ع] که در برهه اى از زمان از یارن مولى امیرالمومنین بودند و امام را در مقابل اصحاب جمل و پیکار بصره (ناکثین ) یارى کردند با حضور حضرت مولى امیرالمومین[ ع] در بین آنان تحت تاثیر تبلیغات دروغ معاویه قرار گرفتند واباطیل و تهمتها و نسبتهاى نارواى کارگردانان رژیم اموى در آنان موثرافتاد که دراین رابطه مولى با نهایت تاثر مى فرماید:

این تذهب بکم المذاهب و تتیه بکم الغیاهب و تخدعکم الکواذب و من این توتون وانفى توفکون . 11
آخراین روشهاى گمراه کننده شما را به کجا مى کشد؟ تاریکى ها و ظلمتها تا کى شما را متحیر مى سازد؟ دروغ پردازیها تا کى شما را مى فریبد؟از کجا در شما نفوذ مى کنند. و چگونه شما رااغفال مى کنند.

و ما نبایدتنها به بودن خود بسنده کنیم واین که براى نابودى باطل تنها باطل بودن کفایت مى کند زیر قرآن کریم ضمن بیان اثر تبلیغات سو. والقائات دشمنان راه حق هشدار مى دهد:
و کذلک جعلنا لکل نبى عدوا شیاطین الانس والجن یوحى بعضهم الى بعض زخرف القول غرورا و لوشاء ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون و لتعصبغى الیه افئده الذین لا یومنون بالاخره و لیرضوه و لیقترفوا و ماهم مقترفون. 12
و همچنین براى هر پیامبرى دشمنانى از شیاطین انس و جن قرار دادیم . براى فریب یدیگر سخنان آراسته القا مى کنند.اگر پروردگارت مى خواست چنین نمى کردند. پس باافترایى که مى زنند رهایشان ساز تا با آنان که به قیامت ایمان ندارند گوش دل را بدان سپارند و پسندشان افتد و هرچه در خورشان هست انجام دهند .

دنیاى معاصره بویژه استکبار جهانى به تبلیغات توجه خاص نموده و براى آنان بودجه بندى ویژه اى مى کند.

تبلیغات منظم و رشد یفاته است که توانسته مسیحیت کنونى را بدون داشتن هیچ محتواى قابل قبولى از نظر جهان بینى وایدئولوژى و حتى با داشتن دهها و صدهااشتباه بین و تضاد و تناقضهاى بسیار حفظ کندو بیش از یک میلیاراز مردم دنیا را مسیحى نگهدارد.

استکبار جهانى شرق و غرب و صهیونیسم بین المللى از سالها قبل دست به تاسیس هزارها شبکه رادیوئى و تلویزیونى زد. هر کجا شبکه اى بود یا خرید و یا شریک شد. همیشه نقش اول را دراستخدام مغزها و اندیشه هاى کارآمد در تبلیغ وایجاد روزنامه و مجلات کثیرالانتشار که گاهى تیراژ ده میلیون نسخه در هر شماره به خوداختصاص مى دهند دارد ما به وضوح تاثیراین امر را در جنگ ایران و عراق و حق و باطل دیدیم که موضوع به این روشنى را یعنى حمله ناجوانمردانه عراق و جنایات صدام و حایمانش را گاهى براى بهترین دوستان خوداز کشورهاى اسلامى به دلیل بمباران و تبلیغات مسموم وانحرافى در دنیا نمى توانستیم ثابتت کنیم که بناچاراماممان و به دنبال آن انقلاب و ملت خوب ایران کاسه زهر نوشیدند....

روزنامه لوموند در 15 نوامبر1984 نوشت :از طرف سیا دههاانستیتو و موسسه تحقیقاتى درامریکا کار مطالعه درباره اسلام و تشیع را آغاز نموده اند تا خود را براى مقابله با آن وایجادانحرافاتى در میان مسلمانان آماده کنند.

در سال 1980 در شوروى 24 نشریه ضد مذهبى و ضداسلامى وجود داشت . در سال 83 به 37 و در سال 84 به 72 نشریه سید.ازاین تعداد 53نشریه در آسیاى مرکزى 13 نشریه در قفقاز و 6 نشریه در مسکو منتشر مى شد.

حوزه : با توجه به پیشرفت وسائل و شیوه هاى گوناگون آن آیا روش تبلیغى سنتى حوزه را در ابلاغ معارف وارزشهاى والاى اسلامى به نسل امروز کافى مى دانید؟ لطفا کاستیها و نواقص آن را برشمارید؟
استاد: سلاح تبلیغ در هر زمانى به شکلى است . همانطور که پیشرفت در سلاح گرم براى بشر حاصل شده است در سلاح سرد و شیوه هاى گوناگون بهره گیرى از سلاح سرد دشمن امروز برنامه ریزیهاى گوناگون دارد مثلا شما دقت کنید مسیحیت امروزاز چه راهى واردافریقا مى شود. مبشرین مسیحى زیر پوشش گروههاى : پزشکى خدمات پزشکى کارشناش امور کشاورزى و امثال اینها به نقاط محروم آفریقا مى روند و با تاسیس بناهاى خیریه و حسن سلوک با مردم آنان راابتدا به خود واخلاق خود جذب مى کنند آنگاه تعلیمات مسیحیت را به آنان مى آموزند .

امروز رادیو تلویزیون سینما تاتر موسیقى طنز نثر روزنامه مجله کاریکاتور و... حرکتهاى علمى ابزار تبلیغات مثبت است یعنى در جهت اثبات حقانیت فکر موردارائه .

همچنانکه متقابلاتبلیغات منفى باابزارهاى فوق گاهى با حملات مستقیم و گاهى غیر مستقیم انجام مى گیرد. باید به دو نکته درامکر تبلیغات کنونى توجه کرد:

1. عدم کفایت سخنرانى و نگارش
در تبلیغات ما نوعا به سخنرانى و نگارش (آنهم به طور ناقص و ابتدایى )اکتفا شده است حال آن که زبان هنر بویژه هنر تجسمى و تصویر گسترده تر و فراگیرتر
جاذب تر و موثرتراست .

شنیدن پیامها و یا مطالعه خطوط نگارش نوعى زبان و بیان است که هدف را به شنونده منتقل مى کنداما ذهن و خیال انسان صورتهایى را که از خارج کسب مى کنند بهتر مى تواند در خود حفظ کند.

مردم از صبح تا شام مجموعه اى از صورتهاى رفتارى را در خانه محل کار جمع دوستان و... مى بینند و به آن خو مى گیرند.بهترین راه تبلیغ آن است که پیامها و بیانى راارائه شود که مردم بیشتر با آن سروکار دارند و بیشتراز آن در جهت رساندن آگاهیهاى خود با یکدیگراستفاده مى کنند.

مردم حتى در گفتن مطلبى به یکدیگر از شیوه هاى نمایشى استفاده مى کنند و گفتار خود را به حرکات مخصوص سرودست و چشم و قیافه ادا مى کنند پس باید براى نمایش و پیامهاى بصرى ارزش بیشترى قائل شویم .

فیلم به عنوان یک تجربه تکامل یافته زبان تصویرى این امکان را دارد تا در یک زمان تمام انسانها رااز پیام خود برخوردار کند. کوششى که مستکبران دراین راه مى کنند در خور تامل است . آنان مثل گذشته لازم نمى دانند تا کسى را بفرستد در فلان جاى دنیا براى مردم سخن بگوید تا مردم آن سامان را به راهى که مى خواهند بکشاند بلکه با در دست داشتن امکانات تصویرى آنچخ را که خواهانند به صورت فیلم در تمام نقاط دنیا پخش مى کنند وازاین راه با خرج کمتر واستفاده بیشتر به تبلیغات خودادامه مى دهند.

امروز تبلیغات دنیا به قدرى متنوع وسیع و فراگیراست که اکثریت چشمها و مغزها و گوش هااز داده هاى آنان پر شده و کمتر جایى خالى است تا بتوان از سخن و محتوایى پر کرد و به مسیرى رهبرى نمود.

2. نقص شیوه موجود
نکته دیگرى که در تبلیغات سنتى باید توجه شود نوعا یک نواختى روش سخنرانیها نوشته هاست در صورتى که همین دو روش سنتى (سخنرانى و نگارش )امروز به صورتهاى گوناگون عرضه مى شود. مسلم مطالبى که باید براى جوانان گفت با آنچه
مناسب کودکان و کهنسالان است تفاوت دارد هر گروهى ادبیات خاص خود را دارد.

همچنین طرز بحث و مناظره با مردم عادى وافراد تحصیل کرده تفاوت دارد.

جهان براى هر گروه سنى برنامه و روشى کاملا جدااز یکدیگر و در حد اشباع تدارک دیده است . در شوروى سالانه 200میلیون نسخه کتاب براى کودکان چاپ مى شود و بیش از 100 بنگاه انتشاراتى براى کودکان و نوجوانان کتاب چاپ مى کند و در حال حاضر دراین کشور سالانه حدود 10میلیون سانس فیلم براى کودکان نمایش داده مى شود و روزانه 5.1 میلیون کودک فیلم تماشا مى کنند.

فقط یک مجله مخصوص کودکان به نام عکسهاى خنده دار در تیراژ دو میلیون چاپ مى شود.

حوزه : نهادهاى تبلیغى که رسالت ارشاد و تبیین اندیشه دینى را بر عهده دارند به نظر حضرت عالى چه اقدامى مى باید در جهت بهبود وضع تبلیغ و تربیت مبلغان انجام دهند.
استاد: به نظر من در درجه اول باید نهادهاى تبلیغى از یک برنامه ریزى واحد پیروى کنند.

متاسفانه غیراز وزارت ارشاد و رادیو و تلویزیون و سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات دهها نهاد تبلیغى دیگر هم هست مثلا سپاه جهاد ارتش و...

این نهادها چون جداى از یکدیگرند هزینه بیشترى درامر تبلیغ مصرف مى کنند. ولى اگر تبلیغات در یک مرکز متمرکز باشد هم در هزینه صرفه جویى مى شود و هم از حیث محتوا به خاطر برنامه ریزى و مدیریت واحد و متمرکز غنى خواهد شد. بنابراین اولین گام در راه بهبودامر تبلیغ مرکزیت واحد واجتناب از تعدد مراکز تصمیم گیرى است .

اگر براى مسؤولین این حرکت ممکن نیست لااقل شرح وظایف این مراکز تبلیغى
را تعیین کنند. هر گروه و نهادى عهده دار یکى از شاخه هاى تبلیغى بشود:

گروهى عهده دار تبلیغات خارجى گروهى داخلى گروهى کودکان و...

تبلیغ یک فن است فن بسیار دقیق و ظریف ازاین روى درامر تبلیغ باید به آمار بسیار بها داد. برنامه ریز باید براساس آمار برنامه ریزى کند و گرنه دست اندرکاران تبلیغ موفق نخواهند شد. پس از این مرحله مرحله محتواست . در زمان جنگ ما به یک سلسله مطالب در امر تبلیغ نیاز داشتیم واکنون که زمان بازسازى است به یک سرى مطالب دیگر نیازمندیم . و یا محتواى تبلیغ براى داخل با آنچه که براى خارج تدارک دیده مى شود باید متفاوت باشد.

کشورهاى مسلمانى هستند که در آغاز حرکت و تحولند و کشورهایى هستند که مقدارى از راه را پیموده اند واضح است که محتواى تبلیغ باید براى این کشورها همسان نباشد.

کشورها منطقه ها مردمان و مشکلات هر منطقه و مردم باید دقیقا بررسى بشود و طبق نیازها برنامه ارائه بشود. خلاصه مطلب موفقیت تبلیغ مرهون نکاتى است که ذیلا به برخى از آنهااشاره مى شود:

ذیلا به برخى از آنهااشاره مى شود:

1. مرکزیت و یا تفکیک حوزه هاى مسوولیت .

2. برنامه ریزى درامر تبلیغ .

3. شناخت مخاطبین وارائه برنامه هاى مخصوص به آنان .

4.استفاده از کارشناسان و مشاوران قوى .

امروز موفقیت مسیحیت مرهون دقت و برنامه ریزى دقیق است .

یکى از دوستان که سالها پیش مدتى سفیر بود مى گفت : دائره تبلیغات کلیسا براى تمام شهرها و بخشها نقشه و شناسنامه مخصوص دارند. به این ترتیب : تعداد جمعیت طرز تفکر مسلمانان : شیعه یا سنى و...

براى هر فرقه و تفکر حاکم بر فرقه ها و... برنامه مخصوص دارند.

قبل ازانقلاب اسلامى ایران از طرف کلیسا مبلغین و مبشرینى در آفریقا انجام وظیفه مى کردنداما پس ازانقلاب دائره تبلیغات تمام آنان را فرا خواند و نیروهاى آموزش دیده جدیدى را فرستاد که بتوانند بااین حرکت و تحول جدید مقابله کنند.
طرحها و برنامه ها فراوان است لکن به نظر بنده بایداز کارشناسان امور تبلیغى از هر نهادى مجمعى تشکیل شود تااز مجموع طرحها و برنامه هاى موجود و با مطالعه و تحقیق روى نهادهاى تبلیغى دشمنان طرحى جامع را به جامعه اسلامى و حوزه هاى علمیه ارائه نمایند.

حوزه : مبلغ اسلامى از چه شرائط و ویژگیهایى باید برخوردار باشد و بویژه دراین زمان به چه ابزارى باید مسلح شود؟
استاد: مبلغ بایداز لحاظ علمى اخلاقى فصاحت و بلاغت فردى قوى باشد. دراینجا به برخى از شرایط مبلغ (مبلغ سنتى )اشاره مى کنم :

1. آشنایى دقیق به اصول عقایداستدلالى و علم کلام بخصوص کلام جدید.

2. آشنایى با دانشهاى حوزوى از جمله : نحو صرف عربى منطق معانى بیان فقه واصول تفسیر حدیث تاریخ اسلام تاریخ ادیان و...

3. آشنایى با علم اخلاق و دانستن شیوه هاى آراستن باطن و کنترل غرائز زیرا راه مبلغ راه پیامبراسلام که فرمود :[بعثت للاتمم مکارم الاخلاق] .

4. آشنایى بااصول عمومى جامعه شناسى و جامعه شناسى منطقه .

5. آشنایى بااصول عمومى روانشناسى و روانشناسى تبلیغى .

6. آشنایى با مسائل سیاسى اجتماعى .

7. آشنایى با جغرافیاى سیاسى طبیعى و منطقه اى .

8. آگاهى از فنون نویسندگى .

9. آگاهى از فنون سخنرانى .

آنچه بر شمردیم مبلغ براى ورود به جامعه و[ حل و حلول] در [بلد] بایستى دارا باشد.اینهاابزار[ حلول و ورود]است .

از قرآن مجید که مى فرماید:

لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلد . 13
قسم به این شهر و تو دراین شهر سکنا گرفته اى .

استفاده مى شود که باید باروان مردم و جامعه در آمیخت و باافکار و اندیشه ها و آداب آنان کاملا آشنا شد و براساس واسلوب زندگانى آنان زندگى کرد:

اذا دخلت بلده فعاشر بادابها.
البته مبلغ باید به وسیله ابزارى که در دست دارد با سنتها و آداب نادرست مبارزه کند منتهى بعداز شناخت و مطالعه و بررسى راه حلها و... آنچه عرض کردم شرایط عمومى یک مبلغ است . قرآن کریم ویژگیهایى را براى مبلغ دین و شرایطى را براى موفقیت آن بر مى شمارد که به اجمال به برخى از آنهااشاره مى کنم .

1. تفقه در دین
قرآن کریم دراین زمینه مى فرماید:

فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فى الدین و لینذروا قومهم اذا رجعواالیهم لعلهم بحذرون . 14
چرااز هر گروهى دسته اى به سفر نروند تا دانش دین خویش را بیاموزند و چون بازگشتند مردم خود را هشدار دهند.

من شنیدم که : حضرت آیه الله بروجردى مى گفتند: مبلغ باید مجتهد باشد.

2. هدایت یافته باشد
ضرب الله مثلا رجلین احدهماابکم لایقدر على شى و هو کل عل مولیه اینما یوجهه لایات بخیر هل یستوى هوومن یامر بالعدل و هو على صراط مستقیم . 15
خدا مثل دو مرد را بیان مى کند یکى که یکى لال است و توان هیچ چیز ندارد و بار دوش مولاى خوداست هر جا که او را بفرستد هیچ فایده اى حاصل نمى کند. آیااین مرد با آن کس که مردم را به عدل فرمان مى دهد و خود بر راه راست مى رود برابراست ؟

نکته اى که دراین آیه شریفه هست این که : هدایت کننده باید خود على صراط مستقیم باشد والا [خفته را خفته کى کند بیدار].
3. مطابقت عمل با گفتار
دراین موضوع که باید عمل طبق گفتار باشد آیات فراوانى داریم که دراینجا به دو آیه اشاره مى کنیم :

کبر مقنا عندالله ان تقولوا مالاتفعلون . 16

خداوند سخت به خشم مى آید که چیزى بگویید و به جاى نیاورید.

و من احسن قولا ممن دعاالى الله و عمل صالحا و قال اننى من المسلمین . 17

چه کسى را سخن نیکوتراز سخن آن که به سوى خدا دعوت مى کند و کارهاى شایسته مى کند و مى گوید:البته که من از مسلمانانم .

4. شیوایى سخن
براى تبیین مطلب و معارف اسلامى بایستى از جملاتى روان و نزدیک به فهم و در گوش شنونده خوش آیند بهره جست .

مبلغ دین نبایداز جملات و کلمات مغلق غریب یعنى بیگانه و ناآشنا یا ثقیل و بدآهنگ استفاده کند.

اول شرط گوینده این است که : مخاطب واقتضاى حال او را بشناسد و بداند براى چه گروهى سخن مى گوید و با زبان قابل فهم براى آن گروه مطالبش راارائه بدهد.

زمانى در مملکت ما نثر مشکل و به دوراز فهم و نیازمند به کتب لغت فضل بود ولى این روش دیرى نپایید و نثر ساده و بى پیرایه جاى آن را گرفت .

متاسفانه قبل ازانقلاب فرهنگ غرب در بین مبلغین و منبریهاى ما هم رسوخ کرده بود. گویندگان مذهبى اسامى و واژگان غربى را در سخنرانیشان زیاد به کار مى بردند.

یادم هست نویسنده اى نام على ابن ابیطالب کمیل و... را در کتابش نوشته بود و معادل لاتین آنها را هم ذکر کرده بود!

مشکل نویسى و مشکل گویى خلاف صریح قرآن کریم و سیره پیامبر عظیم الشان اسلام وائمه اطهاراست .
قرآن به لسان عربى نازل شده است و پیامبر ماموریت داشته که به لسان عربى مبین سخن بگوید.

مبین دو معنى دارد:

1. قرآن ! مجمل حرف نمى زند حرف حساب را راست و پوست کنده مى گوید.

2. بیانش گویاست و همه مى فهمند.

ما مبلغان بایداز قرآن و سیره پیامبر وائمه درس بگیریم و با مردم به لسان مبین سخن بگوییم .

شجاعت
مبلغ باید در بیان حق و مصالح مسلمانان صریح و شجاع باشد واز هیچ کس جز خدا هراسى به دل راه ندهد.

خداوند در قرآن کریم مى فرماید:

الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه ولایخشون احدا الا الله و کفى بالله حسیبا . 18
کسانى که پیامهاى خدا را مى رسانند وازاو مى ترسند واز هیچ کس جزاو نمى ترسند خدا براى حساب کردن اعمالشان کافى است .

مبلغ نباید حرف حساب و واقعیت رااز مردم مخفى کند.البته گاهى یک موضوع است که بازگو کردنش به مصلحت جامعه نیست که اینجا مبلغ زیرک و مصلحت شناس و دوراندیش از بازگو کردن این چنین مطالبى خوددارى خواهد کرد. پرواضح است که مصلحت جامعه واسلام غیراز مصلحت شخص و گروه است .

انصاف
مبلغ باید منصفانه همه زوایا را ببیند و مثل آیینه منعکس کننده خوبیها باشد و بدیها نه خوبیها را بزرگتراز حد جلوه بدهد و نه بدیها را:

المومن مرآه المومن .
وقتى وارد یک شهر و یا یک روستا مى شود هم به نکات مثبت توجه باشد و هم به
نکات منفى .از عزادارى سینه زنى و... تعریف کند و نمازاول وقت را هم گوشزد نمایدو...

بشیر و نذیر
پیامبران خدا هم بشیر بودند هم نذیر. مبلغ باید داراى این صفات شایسته باشد و یک بعدى و یک سونگر نباشد. در روایات وارد شده است که : [ هادى و راهنماى خوب کسى است که مردم را بین خوف و رجاء نگهدارد].

ذوق و سلیقه
براى مبلغ تنها دانش و معلومات کافى نیست بلکه باید ذوق و سلیقه ارائه مطلب را داشته باشد.

دراینجا داستانى از مرحوم شرف الدین جبل عاملى نقل مى کنم :

یکى از علماى قم از قول ایشان نقل مى کردند:

[یک نفر مبلغ را براى ارشاد برخى از مسیحیان لبنان فرستادیم پس از مدتى تبلیغ گفته بودند:اکنون مى خواهیم مسلمان شویم باید چه کنیم ؟

این آقاى روحانى گفته بودند:ابتدا باید ختنه بشویید]!

ایشان اضافه کرده بودند که :[ درست است که[ ختنه] یکى ازاحکام اسلام و آداب دین است اما باید ذوق و سلیقه داشت و رعایت اقتضاى حال را کرد. براى تازه مسلمانان بایداحکام سهل و ساده و غیر مشمئز کننده راارائه کرد].

ایشان درباره نتیجه این برخورد فرموده بودند : [این برخورد اثر معکوس گذاشت . و آن مردم مسلمان نشدند و آن آقا را هم رد کردند].

مرحوم سید شرف الدین یک نمونه دیگر را که خود آن مرحوم برخورد کرده بودند واثر بسیار مطلوبى داشته بود این چنین بیان فرموده بودند :[یکى از مسیحیان ثروتمند لبنان نزد من آمد و گفت : من مى خواهم مسلمان بشوم . گفتم مسلمان بشوید. گفت : وظیفه من چیست ؟ گفت : دو رکعت نماز صبح بخوان و سه رکعت نماز مغرب . گفت : مسلمانان هفده رکعت نماز مى خوانند.]
گفتم : آنان مسلمانیشان یک مقدارى قوى شده است والا پیامبراسلام براى تازه مسلمانان بنابر نقل تواریخ دو رکعت نماز صبح و عصر مى خواندند.اکنون شما که مسلمان شده اید همین اعمال راانجام بدهید کافى است .

کم کم این آقاى تازه مسلمان قوى شد و مى رفت در مساجد با دیگر نمازگزاران طبق معمول نماز مى خواند.

تااین که ماه رمضان فرا رسید ایشان سراسیمه پیش من آمد و گفت : من هم باید روزه بگیرم ؟

گفتم : خیر روزه مربوط به کهنه مسلمانهاست .

مسلمانان صدراسلام بعداز مدت مدیدى که از بعثت پیامبر گذشت مامور به روزه گرفتن شدند.

گفت : من مى خواهم روزه بگیرم .

گفتم : هراندازه که آمادگى دارى روزه بگیر.

مرحوم شرف الدین فرمودند :[ این روش سبب گردید سال دوم تمام ماه را روزه بگیرند واکنون ایشان یکى از مسلمانان قوى لبنان است نافله شبش ترک نمى شود و مهمترین بودجه هاى جنوب لبنان راایشان تامین مى کنند].

تلاش در راه اعتلاى فرهنگ عامه
مبلغان دین در هر کجا که گام مى نهند و مامور به تبلیغ مى شوند اساس فعالیت خود را باید در جهت اعتلاى فرهنگ مردم قرار دهند.

مردم تااز فرهنگ مناسبى برخوردار نباشند توان پذیرش اندیشه دینى را نخواهند داشت .

روى این اصل باید مبلغ به تعلیم و تربیت مردم بویژه نوباوگان اهمیت ویژه اى بدهد و زمینه رشد آنان را فراهم نماید.

بیشترین و هولناکترین ضربه از برنامه آموزش و پرورش استعمارى بر ملتهاى مسلمان وارد شده است لذا باید مبلغ دینى روى تربیت نوباوگان حساس باشد و ز همان روزنه اى که استعمار به ما ضربه زده است واستعمار ضربه بزند. و به گفته
عالم ربانى مرحوم سید شرف الدین :

لاینتشر الهدى الا من حیث انتشر الضلال . 19

آن مرحوم خود به این اصل مهم در زندگانى پر مایه و با عظمتش عمل کرده است .از قول آن بزرگوار نقل کرده اند:

[من وقتى وارد شهر صور (جنوب لبنان ) شدم با وضع اسف بارى روبرو شدم : مردم فقیر بى سواد طبقات پایین اجتماع نه مدرسه اى نه مسجدى نه محل اجتماعى و... فکر کردم چه بکنم واز کجا آغاز کنم ؟ مدرسه ساختم واعلام کردم : فرزندانتان را به مدرسه بفرستید. مردم استقبال کردند.

مرحله به مرحله پیش رفتیم. فرزندان جنوب لبنان را تا سطح معلومات عالى پیش بردیم و به جایى رسیدیم که توانستیم براى پارلمان افراد با صلاحیت و تحصیل کرده اى داشته باشیم] .

دراینجا به یک نمونه دیگراز حرکات فرهنگى این مصلح بزرگ اشاره مى کنم :

درباره خدمات آن بزرگ نوشته اند:

[ هنگامى که شرف الدین به شهر صور (جنوب لبنان ) رفت شیعیان ساکن این شهر نه مسجدى داشتند براى اداى فرایض دینى و نه محلى داشتند براى تجمع و گردهمایى شرف الدین خانه اى خرید و آن را به صورت [حسینیه] وقف کرد. مردم پراکنده بودند واز تربیتهاى دینى بى بهره . او توانست از طریق افتتاح حسینیه مردم را گرد آورد و به تربیت آنان بپردازد]. 20

امروز به برکت انقلاب اسلامى زمینه تبلیغ آماده است و آموزش و پرورش و دیگر نهادها مهیاى فراگیرى تعالیم دینى هستند واکنون بر حوزه هاى دینى است که همت کنند و به نشر معانى دین بپردازد.

مبارزه با زراندوزان بى درد
پیامبران وائمه به سخن اکتفا نمى کردند و منتظر نمى ماندند که دیگران به گفته هاى آنان عمل کنند بلکه خود دامن همت به کمر مى زدند و براى تحقق
آرمانهایشان اقدام مى کردند.

ابراهیم تبرى بر مى دارد و به بتخانه مى رود و بتها را مى شکند.

موسى به دربار فرعون حمله مى برد.

و...

امروز مبلغان ما وظیفه دارند که خود با ناهنجاریها و نابسامانیها مبارزه کنند و در برابراختاپوسهاى اقتصادى برآشوبند و نگذارند میکروب وار جامعه را تحلیل برند و مردمان ما را به خاک مذلت بنشانند.

دراینجا باز شما را توجه مى دهم به سیره مبلغ راستین جنوب لبنان یعنى مرحوم سید شرف الدین که علاوه بر مبارزه بى امان با جهل و خرافات واختلافات دوئیتها وامپریالیسم برهه اى از زندگى درخشانش وقف مبارزه جدى با مالکان بزرگى مى شود که مردم مظلوم جنوب لبنان را مقهور خویش ساخته بودند و بسان برده از آنان بهره مى بردند.

علامه شیخ مرتضى آل یاسین دراین باره چنین مى نویسد:

در آن روزگار در لبنان زمیندارى ناهنجارى وجود داشت . توده هاى مردم در برابر مالکان اختیارى از خود نداشتند و براى زندگى معنایى جز رقیت و بردگى نمى دانستند مالکان و توانگران نمى گذاشتند که آنان معناى دیگرى از زندگى درک کنند. زندگى توده هاى محروم زیر پاى جباران و طاغوتیان خرد شده بود.

چون شرف الدین در آنجا استقرار یافت نتوانست آن روش خرد کننده و آن استبداد بلعنده را قبول کند و در برابر برباد رفتن حقوق محرومان ساکت بماند. شرف الدین نه از وجدان خود نه ازایمان خود نه از احسان خود از هیچکدام نتوانست مجوزى دریافت کند براى سکوت در برابر زمیندارى و مالکیت اقطاعى .البته در برابراو قدرتمندان سردمداران زعماء استعمارگران قرار داشتند و دیگر کسانى که ازاین طریق استفاده هاى سرشار مى بردنداما شرف الدین مومن و آگاه آیااز اینگونه کسان مى هراسید؟ هرگز.او در برابر آنان سر به شورش گذاشت و آن روش را محکوم کرد و آنان وارد سخت ترین مبارزات شد. قدرتمندان و بهره کشان جبار در برابراوایستادند و همه امکانات خویش را براى مقابله بااو به کار گرفتند و همه سعى و
کوشش خود را کردند اما سرانجام مرد حق پیروز شد و کوششهاى آنان همه تباه گشت. 21

حوزه : با توجه به این که بستر پرورش مبلغین کارآمد و شایسته حوزه هاى علمیه است چه اقداماتى را براى بهبود تشکیلات تبلیغى حوزه و تربیت مبلغان آن لازم مى دانید.
استاد:ابتدا باید براى کل حوزه ها طرح تشکیلاتى جامعى تهیه شود و مدیران لایق و کارآمد و دلسوز براى اجراى آن طرح انتخاب و یااز سوى مقام معظم ولایت فقیه و رهبرى امت اسلامى نصب گردند و آنگاه در بعد تبلیغات برنامه ریزى شود.

البته سخن ما در وضعیت فعلى حوزه و تبلیغات سنتى اوست نه درباره تبلیغات ایده آل و کامل که آرزوى ماست .

در زمینه پرورش مبلغین کارآمد به نظر من چند کار بایدانجام گیرد از جمله :

1.استعدادسنجى تا مشخص شود چه کسانى استعداد تبلیغ را دارند.

2. آموزش مطالب لازم براى یک مبلغ به صورت عمومى و تخصصى .

3. آموزش کادر مورد نیاز تبلیغ براساس نیازهاى جامعه در سطوح : شهر روستا دانشگاه دبیرستان و...

4. برنامه ریزى براى اعزام مبلغان و بهره بردارى صحیح ازاعزامها.

5.کنترل برنامه ها و مواد تبلیغى .

این طور نباشد که مبلغان به انتخاب خود موضوعى را براى مستمعین بیان کنند بلکه باید طبق برنامه هاى تنظیمى مباحث مطرح شود و به صورت متناوب ارائه گردد تا نتیجه دقیق و مطلوب حاصل گردد. هر روستا بخش و... که مبلغ به آنجااعزام مى شود باید داراى شناسنامه اى باشد که در آن وضعیت فرهنگى اقتصادى و سیاسى ثبت شده باشد. .
حوزه : براى بهره بردارى بهتراز زمینه هاى تبلیغاتى مانند: محرم صفر ماه رمضان اعیاد نمازهاى جمعه و جماعات چه رهنمودهایى دارید.
استاد: حوزه هاى علمیه در بعد تبلیغات مى توانندازاین ایام که از نعمتهاى بزرگ الهى است بهترین بهره ها را ببرند.

ازاین روى شایسته است با هماهنگى ائمه جمعه و دبیرخانه ائمه جمعه و دیگر نهادهاى تبلیغى برنامه منظمى جهت بهره ورى ازاین ایام پى ریزى شود.

دراین ایام سطح فکرى و فرهنگى مردم با برنامه ریزى وارائه مطالب نو و مفید بایدارتقا یابد.

همین تبلیغات سنتى اگر در جهت و مسیر صحیح هدایت بشود نتایج و ثمرات مطلوبى به دست خواهد آمد.

انقلاب اسلامى ایران ثمره همین تبلیغات سنتى و همین ایام الله است . حرکت و جنبش جنوب لبنان و دیگر مناطق مسلمان نشین از همین مجالس حسینى واجتماعات مذهبى نشات گرفته است .

اساسا تحولى که در کشورها و مناطق شیعى مى بینید و در بین اهل سنت مشاهده نمى شود ریشه دراین ایام دارد.اهل سنت متاسفانه از چنین محافلى محروم اند وایام تولد حضرت پیامبر[ص] و جمعه و جماعات که گردهمایى دارند بى روح و بى تحرک و تشریفاتى است که همین را هم وهابیت سعى مى کند از بین ببرد و یا به شدت کم رنگ کند.این که امام رضوان الله علیه به منبر و تبلیغات سنتى و ماه محرم و صفر فوق العاده اهمیت مى دادند برخاسته از شناخت دقیق منبرها و تبلیغات سنتى و کاربرد آنها بود.

شاهد بودیم که درانقلاب اسلامى ایران چقدر نقش محرم و صفر و مساجد و منبرها زیربنایى واساسى بود.

هیچ مکتب و مسلکى این چنین برنامه اى ندارند و نمى توانند مردم را به این آسانى

و راحتى که ما به برکت على بن ابى طالب وامام حسین[ ع] گردآورى مى کنیم گردآورى کنند.

کدام تریبون قوى تراز تریبون روز عاشوراست ؟

گروههاى چپ و راست حاضرند در تمام سال براى یک ساعت روز عاشورا برنامه ریزى کنند و وقت صرف کنند تا در یک روز ولو در یک ساعت اکثریت جمعیت مملکت در جلسات گوناگون سخنان آنان را بشنوند.

ما نبایداز چنین روزهایى غافل باشیم . نعمت بزرگى دراختیار ماست و ما باید بهترین بهره ها را در جهت رشد واعتلاى کلمه توحیدازاین ایام ببریم .

حوزه : حضرت عالى که روزگارى از عمر شریفتان را درامر تبلیغ سپرى کرده اید واکنون هم از دست اندرکاران تبلیغ هستید اگر رهنمودى براى فضلا و طلاب دارید بیان بفرمایید.
استاد: دراینجا فرصت را غنیمت مى شمارم و چند نکته را به طلاب و فضلاى عزیز برادرانه تذکر مى دهم :

جامعیت در سخن
پس ازانقلاب اسلامى ایران بیشتر با دو گونه سخنرانى روبرو بودیم :

1. گروهى از سخنرانان و گویندگان که عرق انقلابى داشتند بیشتر روى مسائل سیاسى تاکید مى کردند و مسائل اخلاقى اعتقادى و تفسیرى را کمتر مطرح مى کردند.

2. گروهى از سخنرانان که باانقلاب همراه چندانى نداشتند به گونه اى مسائل را مطرح مى کردند که گویى انقلابى رخ نداده است . مباحث این دسته بیشتر مسائل سنتى بى ارتباط به زمان و سیاستهاى جارى و گرفتارى مسلمانان بود. هر دو شیوه ناقص است و غیرکارا. مبلغ دینى باید جامع سخن بگوید. در سخنرانى

مسائل مبتلا را مطرح و نمونه هایى ملموس از آیات وقایع تاریخى و...ارائه بدهد.

از باب نمونه : درایام میلاد حضرت رضا[ ع] مناسب است که حدیث سلسله الذهب را مطرح کنند:

کلمه لااله الاالله حصنى فمن قالها دخل فى حصنى و من دخل فى حصنى امن من عذاب .

این روایت یکسرى مباحث اعتقادى دارد و یکسرى مباحث سیاسى - اجتماعى که مبلغ مى تواند با بهره گیرى ازاین روایت شریف جلسات متعددى درباره عرفان اسلامى سیاست اسلامى و... براى مردم داشته باشد.

نتیجه این شد که : یک سونگرى درامر تبلیغ میزان کارآیى را پایین مى آورد و باید شدیدااز آن اجتناب شود.

سعى درایجاد روح تسلیم و تعبد
در برهه اى از زمان در بین اهل منبر مرسوم بود که به تبیین فلسفه احکام مى پرداختند.این کار مفیداست اما به همان مقدارى که در قرآن ذکر شده و در روایات قطعیه وارد شده است . که مبلغ دین باید با صرف وقت و مطالعه دقیق و همه جانبه آنچه را که در لسان شرع آمده براى مردم تشریح کند.

امااگر مبلغ بخواهد با تکیه بر ذوقیات و مطالعه یکسرى مطالب غیرمتقن به این مساله مهم بپردازد ره به جایى نخواهد بود.

اگر ما مردم را عادت بدهیم که هر جا فلسفه اش را فهمیدند عمل کنند و هر جا نفهمیدند عمل نکنند خیلى خطرناک است .

باید به مردم فهماند که : ما فلسفه احکام را نمى دانیم . ما که پیغمبر نیستیم فلسفه همه احکام را بدانیم . بله فلسفه برخى از احکام را که در قرآن و روایات آمده است و یا بعضى از دانشمندان تذکر داده اند مى دانیم . برخى از قوائداحکام را که به عقل ناقص ما مى رسد مى دانیم و... مهم این است که : در جامعه بااستدلال روحیه تعبد و تقلید حاکم شود. روحیه تسلیم در برابراحکام الهى زیرا اسلام به

معنى تسلیم است . قرآن کسى را مومن مى داند که تسلیم احکام الهى باشد

فلا و ربک لایومنون حتى یحکموک فیما شجربینهم ثم لایجدوا فى انفسهم حرجا مماقضیت و یسلموا تسلیما . 22

نه سوگند به پروردگارت که ایمان نیاورند مگر آن که در نزاعى که میل آنهاست تو را داور قرار دهند واز حکمى که تو مى دهى هیچ ناخشنود نشوند و سراسر تسلیم آن گردند.

حضور در صحنه
توصیه من به طلاب عزیز حوزه علمیه این است که هیچ گاه مایوس و سرخورده نشوند و با مشکلات و موانع دست و پنجه نرم کنند.

همیشه و باهشیارى تمام امور مربوط به حوزه هاى علمیه را دنبال کنند و در برنامه هاى حوزه حضور فعال داشته باشند و ضمن تذکر به مسوولین آنان را دراداره بهتر حوزه یارى کنند زیرا خواست امام راحلمان این بود که طلاب جوان و کتک خورده و جبهه رفته در برنامه ریزى حوزه ها سهیم و حضور فعال داشته باشند و براین نکته مقام معظم رهبرى هم تاکید فرموده اند.

از خداوند بزرگ مجد و عظمت اسلام و حوزه هاى علمیه و روحانیت معظم این پاسداران شریعت نبوى و ولایت علوى را خواستارم .

 
پاورقى ها
1. سوره یس آیه 20 21 22.
2. بحارالانوار ج /02/2
3. سوره فصلت آیه 33.
4. سفینه البحار ج 1.200.
5. نهج البلاغه حکمت 372.
6. سوره طه آیه 27 28.
7. سوره اعراف آیه 62.
8. سوره اعراف آیه 68.
9. سوره نحل آیه 25.
10. سوره احزاب آیه 39.
11. نهج البلاغه خطبه 108.
12. سوره انعام آیه 112 133.
13. سوره بلد آیه 1 2.
14. سوره توبه آیه 121.
15. سوره نحل آیه 76.
16. سوره صف آیه 3.
17. سوره فصلت آیه 33.
18. سوره احزاب آیه 39.
19. شرف الدین محمدرضا حکیمى .198.
20. همان مدرک .168.
21. همان مدرک 195194.
22. سوره نساء آیه 65.
--------------------------------------------------------------------------------
و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و چه انتخاب خبرگان براى تعیین شوراى رهبرى یا رهبرى در صحنه باشند واشخاصى که انتخاب مى کنند روى ضوابطى باشد که اعتبار مى شود مثلا درانتخاب خبرگان براى تعیین شوراى رهبرى یا رهبر توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روى موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند چه بسا که خساراتى به اسلام و کشور وارد شود که جبران ناپذیر نباشد و دران صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسئول مى باشند.
وصیت نامه سیاسى الهى امام خمینى رضوان الله تعالى علیه