مصاحبه با غلامرضا رضوانى

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


                                   

حوزه : با سپاس و تشکرازاین که وقت شریفتان را دراختیار ما گذاشتید لطفااجمالى از شرح زندگى بویژه مقطع تحصیلى خود را بیان بفرمایید.
استاد:اینجانب پس از پایان دوره تحصیلى جدید در سال 1327 جهت تحصیل به قم مشرف شدم و در آن مکان تاسال1332 دروس : صرف نحو منطق اصول وفقه را نزداساتید بزرگوار آموختم . در همانجا بود که قسمتى از بحث خارج فقه واصول مرحوم آیه الله بروجردى و حضرت امام رضوان الله تعالى علیهما شرکت کردم و پس از آن به نجف اشرف مشرف شدم و تا سال 58 در آن حوزه مقدس به ادامه تحصیل و شرکت در بحث خارج آیات عظام :: مرحوم آیت الله شاهرودى وامام رضوان الله تعالى علیهما اشتغال داشتم تا آن که به دست رژیم جائر عراق و حزب بعث از کشور عراق اخراج شدم .
حوزه :از آغاز و چگونگى آشنایى خود با حضرت امام بفرمائید.
استاد: با حضرت امام از همان بدو شرکت در بحث خارج آن مرحوم آشنا شدم و تا زمانى که بنده در قم بودم در بحث فقه ایشان شرکت مى کردم . هنگامى که امام رااز تبعیدگاه ترکیه به عراق آوردند در نجف اشرف خدمتشان بودم و حدود 14 سالى که در عراق مشرف بودنداز محضرشان بهره مند بودم .

حوزه : ویژگیهاى درسى حضرت امام در فقه واصول چه بود؟
استاد: ویژگى حضرت امام رضوان الله تعالى علیه در تدریس به نظر من دراین بود که سعى مى کردند محصل ورزیده و متکى به فهم خود تربیت شود.

خلاصه کلام جورى بار بیاید که بتواند دراحکام و مطالب علمى تحقیق کند و مقلد بار نیاید.

حوزه : به نظر حضرت عالى نظرات فقهى حضرت امام بویژه بعداز انقلاب موجب چه تحولاتى در فقه شیعه شد.
استاد:اصولا نظرات فقهى امام قدس سره موجب این تحول عظیم تاریخى گردید که حکومت اسلامى بمعنى الکلمه شکل یابد.البته مجرد نظرات فقهى نبود بلکه این نظرات توام بود با پشت کار فراوان در پیاده کردن آنها و روشنى نسبت به وضع جهان دراین ظروف به اضافه خودسازى که آن راامام از همان اوائل جوانى دنبال کرده بود و خود را آماده ساخت .این امور دست به هم داد واین تحول را به وجود
آورد. اما تحول در فقه شیعه بعدازانقلاب که مورد نظراست باید گفت که فقه شیعه به حسب متون و روایت وادله استنباط آن ازاصل روشن بوده و تحولى در آن واقع نشده است .این تحولى که مشاهده مى شود در توجه به این مطالب است که در سابق به لحاظ نبود حکومت اسلامى نیازى به آن دیده نمى شد و لذا مسکوت مانده است .اینک که به برکت حکوم اسلامى نیاز به آن روشن و عینى مى نمایدازاین روى علما و فضلا ایدهم الله بر آن شده اند که دراطراف اینگونه مسائل بحث هایى را انجام بدهند .

حوزه : با توجه به حضور بسیار فعال حضرت عالى در شوراى محترم نگهبان و وجود برخى از اختلافها بین دیدگاه امام و نظر آن شوراى محترم لطفا منشااختلاف نظرها را بیان کنید.
استاد: با توجه به این که فقهاى شوراى نگهبان منتخبین حضرت امام بودند و در مساله ولایت فقیه باایشان اختلافى نداشتند زیرااگر اختلاف مى داشتند خود را صالح براى این پست نمى دیدند که تصدى کنند باید گفت :اگراختلافى بود در برداشت از حدود واختیارات قوه مقننه در تصویب لوایح طبق احکام ثانویه وامثال ذلک بوده که با توجیه حضرت ایشان مشکل حل مى شد واختلافى باقى نمى ماند.
حوزه : همانگونه که مستحضرید حضرت امام رضوان الله تعالى علیه در پاسخ حجه الاسلام والمسلمین انصارى موضوعاتى براى تحقیق و پروهش به حوزه هاى علمیه و علماى عظام پیشنهاد فرموده اند از جمله مساله[ زمین و تقسیم بندى آن] است لطفا دیدگاهتان را به صورت کلى درباره این مساله بیان بفرمایید. .
استاد: حکم اقسام زمینها و تقسیم بندى آنها(با قطع نظراز حکومت واعمال ولایت ولى فقیه ) در رسائل علمیه و کتب فقیهیه روشن است . فقهاء عظام درباره آن تحقیقات فراوان کرده اند. زمینها عبارتنداز:

1.اراضى موات بالاصل .

2.اراضى عامره .

3.اراضى موات بالعارض .

اراضى موات بالاصل ازانفال است و به امام[ ع] تعلق دارد لکن در زمان غیبت تحت شرایطى آباد کننده مالک آن مى شود چه زمین در دارلاسلام باشد یا دارالکفر و چه اراضى خراجیه باشد و یا غیر آن و چه آباد کننده مسلم باشد و یا کافر نیاز به اجازه شخصى یا مقامى ندارد.

اراضى موات بالعارض اگر مسبوق به ملک یااحیاء باشد لکن مالک معروفى نداشته باشد بر دو قسم است :

1. صاحبانش از بین رفته اند واز جهت مرور زمان و گذشت ایام بدون مالک شده اند که این هم در حکم موات بالاصل است .

2. بلا مالک شمرده نمى شود لکن مالک آن معلوم نیست و مجهول المالک محسوب مى شود.

این قسم دراحیاء و تملک نیاز به اجازه حاکم شرع دارد.

این احکام که براى زمین برشمردیم قطع نظرازاعمال ولایت فقیه مبسوط الیداست . چون تا قبل از پیروزى انقلاب ولى مبسوط الیدى نبوده است . توجه به ولایت فقیه واعمال نظراو دراین احکام و نظایر آن نشده است . واینک وظیفه فقها و علماى اسلام است که با بحث دراطراف ولایت فقیه جامع الشرایط در زمان غیبت وابعاد آن و کیفیت جمع بین اطلاق و سایر مطلقات و عمومات محدوده نفوذ آن را تعیین نمایند و پس از آن مقتضاى جمع بین آن وادله سایراحکام و تکلیفیه را روشن نمایند .
حوزه : ویژگى نظرات فقهى حضرت امام رضوان الله علیه را در چه چیزهایى مى بینید.
استاد: ویژگى حضرت امام رضوان الله تعالى علیه در فتاوى این است که ایشان شدیدا معتقد بود که خصوصیات زمان و مکان و سایرامور در فهم احکام از روایات دخالت دارد و بایست به آنها توجه شود که با قطع نظرازاین امور ممکن است حکمى بر خلاف آنچه هست همیشه فهمیده شود.

حوزه : به نظر حضرت عالى وظیفه حوزه هاى علمیه در رابطه با حفظ و تبیین نظرات و مبانى فقهى حضرت امام[ ره] چیست ؟
استاد: به نظراینجانب با توجه به اندیشه حضرت ایشان که ثمره آن به مشهد و مرآى جامعه اسلامى قرار گرفته است حوزه هاى علمیه مى بایست براى ثبت این نظر در تاریخ و تداوم حکومت اسلامى در نسلهاى آینده بکوشند که اگر خداى ناخواسته کوچکترین سستى و سهل انگارى انجام پذیرد ممکن است خناسان جبهه حق را شکست بدهند و حق را ابطال کنند که دراین صورت گناهش به عهده افرادى است که توان این مجاهدات را دارند واهمال مى کنند.

حوزه :اگر خاطراتى از حضرت امام بویژه بعدازانقلاب و عضویت در شوراى نگهبان دارید بیان بفرمایید.
استاد: خاطرات خاصى ازامام راحل رضوان الله تعالى علیه ندارم لکن روى هم رفته مطلبى را که مى توانم عرض کنم عبارت است از این که : خصوصیات روحى واخلاقى ایشان بنحوى بود که ممکن نبود شخصى طالب حق و حقیقت جو باشد و در تماس باایشان حق را نیابد.انسان هر چه به ایشان نزدیکتر مى شد ارادت و سرسپردگى او هم افزون مى گشت .

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته