با پژوهشگران و محققان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


 

البرهان فى تفسیرالقرآن
علامه سیدهاشم حسینى بحرانى
تحقیق : بنیاد بعثت (شعبه قم )
تفسیر قرآن کریم بمعناى ، تبیین مراد خداوند و پرده برگیرى از محتوى آیات (مجمع البیان ج 1.13) با فرمان الاهى به پیامبر که فرمود: [وانزلناالیک الذکر لتبین ما نزل الیهم]... (نحل آیه 44) آغاز گشت ( البرهان فى علوم القرآن ج 2.149) و با پرسشها و جستجوهاى صحابیان و دیگر مسلمانان ازابهامها واجمالها و ... و پاسخگوییهاى پیامبر[ص] گسترش یافت . بدین سان شکل آغازین تفسیر قرآن . توضیح و تبیین پیامبراست و درادامه آن تفسیر و تشریح برخى از برجستگان از صحابه پیامبر و نیز تابعین و سپس دوره تدوین و پدید آمدن آثار مفصل و مهم نفسیرى (ر.ک : حوزه شماره 16 مقاله : تفسیر آغاز و تطور آن ) در جریان تدوین آثار تفسیرى اولین گام تفاسیرى است که صرفا گردآورى احادیث و آثار را در ذیل آیات پیشه ساخته بود. که از آن مجموعه به تفسیر به ماثور و یا تفسیر نقلى یاد مى شود.این گونه آثار بویژه در بخشى که متکى به نقل از معصومان است اگر متکى به روایت صحیح و آثار قطعى الصدور باشد و براساس مبانى محکم صدور روایت احراز
گردد مطمئن ترین و شایسته ترین تفسیراست اما سوکمندانه روایات تفسیرى آنسان آلوده به روایات جعلى و دروغین و آثار تزویرى است که بازشناسى سره آن از ناسره کارى است بس مشکل و طاقت فرسا.

تفسیر قرآن به احادیث و آثار اگر در روزهاى آغاز جریان تفسیرنگارى براساس شرایط فرهنگى آن روزها به گونه طبیعى شکل مى گرفتاما در سده هاى واپسین به عنوان جریانى که معتقد بود قرآن تنها بااحادیث و آثار قابل تفسیراست و نه جز آن رخ نمود. تفسیر [ البرهان] در میان تفاسیر شیعه با چنین دیدگاهى پدید آمده است . مرحوم آیه الله شهید مرتضى مطهرى درباره این تفسیر نوشته اند:

[ این تفسیر طبق مذاق اخباریین است که قرآن را تنها با حدیث قابل تفسیر مى دانند بدون هیچ توضیح دیگرى و حتى بدون این که کوچکترین توضیحى درباره همان احادیث داده شود بلکه صرفا به این صورت که : احادیث مربوطه نقل گردد به همان نقل اکتفا شود]. (خدمات متقابل اسلام وایران .461.)

شرح حال نگاران در شرح حال مرحوم بحرانى ازاین تفسیر یاد کرده اند. مرحوم میرزا عبدالله افندى مى نویسد:

[ البرهان فى تفسیرالقرآن مشتمل براخبارى است ازاهل البیت که مولف آن را به عنوان هدیه اى براى شاه سلیمان صفوى نگاشته است . وى این روایات رااز کتابهاى متعددى فراهم آورده است که برخى ازاین کتابها غیر مشهورند و برخى حتى در منابع بحارالانواراستاد ما نیز نیامده است].

مولف تفسیر برهان را با یک مقدمه اى درباره عظمت قرآن که - ضمن آن از گرایش عالمان زمان خود به تفسیر غیر روایى انتقاد کرده است شروع مى کند. پس ازاین مقدمه در ضمن 16 باب درباره : فضیلت عالم و روایات مربوط به اهل البیت از طریق فریقین نهى از تفسیر قرآن به راى و ... سخن گفته است . در باب شانزدهم . که باب پایانى مقدمه است از منابع تفسیرش یاد کرده است .

به هر حال تفسیرالبرهان از جمله آثار بسیار سودمند و کارآمد تفسیر قرآن است که هیچ مفسر و محققى از در نگریستن به آن و بهره گرفتن از محتوایش بى نیاز نیست .

چاپهاى البرهان :
تفسیر برهان تاکنون دست کم دو نوع چاپ داشته است :

1. چاپ چهار جلدى که در تهران با سال 1302 - 1295 به چاپ سنگى و به قطع رحلى اجام یافته است .

2. چاپ چهار جلدى سربى رحلى به سال 1334 و به تصحیح : سیدمحمود بن جعفر موسوى زرندى و با دستیارى شیخ نجى الله بن کریم تفرشى بازرجانى محقق در پایان یادآورى کرده است که کتاب را براساس نسخه هاى مخطوط و مطبوعى مقابله و تصحیح کرده استاما چگونگى تصحیح و مقابله و نسخه هاى اصل شناسانده نشده است .

3. برهان براى بار سوم به گونه افست و با تصحیح و تحقیق : محمد بن حسن تفرشى درودى چاپ شده است . محقق دراین چاپ برخى از کاستیها وافتادگیها را تصحیح نموده و در حواشى صفحات کتاب و لابلاى سطورافزوده است . چاپهاى

یاد شده داراى فراوان و تحریف و تصحیفهاى ناهنجارى است . اهمیت کتاب و نابسامانى چاپهاى یاد شده واحد تحقیقات بنیاد بعثت (شعبه قم ) را بر آن داشته است که به تحقیق گسترده و دقیق آن دست یازد.این تحقیق اینک مراحل پایانى خود را مى گذراند وامیداست در آینده اى نه چندان دور در پیشدید محققان و جستجوگران معارف قرآنى نهاده شود.

شیوه تحقیق و تصحیح :
کتاب به گونه جمعى و به دستیارى گروهى از فاضلان در لجنه هاى مختلف به قرار ذیل تحقیق و تصحیح مى شود:

1. مقابله نسخه ها (که یاد خواهیم کرد) با چاپهاى موجود و ضبط اختلاف نسخه ها.

2.استخراج روایات واحادیث و آثار براساس منابع کهن شیعه و سنى .

3. توضیح و تبیین لغات مشکل و عباراتى که نیازمند توضیح و تشریح است .

4. رسیدگى و تصحیح اسناداحادیث و رجال و راویان روایات .

5.استوارسازى متن و ویرایش و منقح ساختن متن کتاب براى عرضه نهایى به حروفچینى و چاپ .

نسخه هاى معتمد:
1. نسخه هاى چاپى یاد شده .

2. نسخه کتابخانه دانشکده الهیات تهران نگاشته شده به خط محمد بن الحسن به الحاج حافظ امیرى (14 محرم 1114).

3. نسخه مدرسه شهید مطهرى نگاشته سید عبدالله به سال 1268 ه.ق .

4. نسخه کتابخانه وزیرى یزد نوشته ابراهیم بن عبدالغفور نورى اوائل سده 13.

5. نسخه کتابخانه دانشکده تهران به خط عبدالله بن على قارى حسین نوشته شده به سال 1261.

6.نسخه کتابخانه مهدوى نوشته شده در سده 13 هجرى قمرى .

مولف البرهان :
سیدهاشم بن سلیمان الحسینى البحرینى از محدثان فقیهان مفسران و مولفان بزرگ و پرکار قرن یازدهم هجرى قمرى است . شرح حال نگاران و محققان اسلامى شخصیت وى را ستوده اند وازاو با عناوین : محدث فقیه مفسر رجالى ادیب و عابد و زاهد یاد کرده اند. مرحوم شیخ حر عاملى مى نویسد:

[سیدهاشم بن سلیمان ... عالمى است زبردست و فاضل است باریک بین و آشناى به تفسیر وادبیات و رجال . وى تفسیر بزرگى دارد که من آن را نزد وى دیده ام].

ما پیشتر از شخصیت علمى و آثارى وى و تفاسیر منابع و شرح حالش به رجال یاد کرده ایم (مجله حوزه شماره 20.74 و 83.