آموزشهاى اخلاقى در حوزه2

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


                                   

(قسمت دوم )
3 آموزشهاى اخلاقى (گفتارى)

در مقاله پیشین تصویرى کلى از سیستم آموزشى اخلاق حوزه را نشان دادیم و به دو بخش از آن بنام آموزشهاى اخلاقى[ نوشتارى] و[ کردارى] نیز پرداختیم . دراین فرصت برآنیم که سومین محصوراز آن را بررسى کرده و در حد توان و به اندازه گنجایش این نوشتار پیرامون این بخش و مطالعه تاریخچه آن به بحث و کنکاش بنشینیم . شکى نیست که بخش اعظم آموزشهاى اخلاقى در نظام حوزه درقالب[ درسهاى اخلاق] قراردارد که ما دراین نوشتار از آن بعنوان[ آموزشهاى اخلاقى گفتارى] نام مى بریم . همانگونه که یک نوشته و یا کتاب اخلاقى براى طالب علوم دینى باارزش و مورد توجه است و به همان گونه که اسوه هاى اخلاقى در حوزه براى حوزویان سودمند والهامبخش هستند به مراتب فزونتراز آن آموزشهایى است که بعنوان[ درس اخلاق] در حوزه مرسوم و معمول است مقصوداز[ درسهاى اخلاق] نشستهایى است که در آن استادى فرزانه و وارسته بر کسى وعظ و نصیحت قرار گرفته و طلاب همچون پروانگان به دور شمع وجودش گرد
 
آمده وازانفاس قدسیه اش سود مى جویند که بیشترین بهره هاى معنوى در حوزه هاى علوم اسلامى از همین جلسات و حلقه هاى [موعظه] اى نشات مى گرفته است. این شیوه آموزشى - تربیتى در حوزه نشات گرفته از تعلیمات قرآن کریم و سیره خاتم المرسلین وائمه دین [ صلوات الله علیهم اجمعین] است . قرآن مجید که کتاب انسانسازى است راههاى گوناگونى را براى تربیت نفوس بشرى بکار گرفته است که یکى از آن شیوه ها و روش ها روش [موعظه] و پند واندرزاست تا آنجا که خداوند گاهى خود را بعنوان پند دهنده معرفى کرده :

[ ان الله یامرکم بالعدل والاحسان وایتاء ذى القربى وینهى عن الفحشاء والمنکر والبغى یعضکم لعلکم تذکرون] 1
همانا خداوند فرمان بعدل واحسان مى دهد و به بذل و عطاء خویشاوندان امر مى کند واز کارهاى زشت و ناپسند و ظلم باز مى دارد به شمااز روى مهربانى پند مى دهد باشد که موعظه خدا را بپذیرید.

و درجایى دیگراز قرآن خود را بهترین پند دهنده و موعظه کننده خوانده است :

[ ان الله یامرکمم ان تودوا لامانات الى اهلها واذا حکمتم بین الناس ان تحکمو بالعدل ان الله نعما یعظلم به]... 2 .
خدا به شماامر مى کند که امانت را به صاحبانش باز دهید و چون حاکم بین مردم شوید داورى بعدالت کنید همانا خدا شما را پند نیکو مى دهد.

و در مقام دیگر قرآن را کتاب[ موعظه] واندرز بخش خوانده است :

[ هذا بیان للناس و هدى و موعظه للمتقین] 3 .
این (قرآن ) حجت و روشنگراست براى عموم مردم و راهنما و پندى براى پرهیزکاران .

و در آیات دیگرى به پیامبرش فرمان مى دهد که : در برخورد با مردم از روش[ موعظه اى] اى بهره گیر و با آنان همچون اندرز دهنده دلسوز برخورد کن :

[ ادع الى سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه]... 4 .
[ اى رسول ما مردم را به حکمت و برهان موعظه نیکو به راه خدا دعوت کن]... .

[...وعظهم و قل لهم فى انفسهم قولا بلیغا]... 5 .
به آنها نصیحت کن و بگفتار دلنشین باایشان سخنگو.

و در سوره لقمان که بخشى از مواعظ آن مردالهى را بیان مى کند در توصیف این معلم اخلاق و مربى خود ساخته اینگونه مى فرماید:

[...واذ قال لقمان لابنه و هو یعظه]... 6 .
اى رسول ما یاد کن وقتى را که لقمان در مقام پند و موعظه بفرزندش گفت... .

بنابراین اهمیت[ موعظه] و این که یکى از راههاى هدایتى و تربیتى صحیح انسان برخورد کردن با اواز راه پند واندرزاست ازاین آیات بدست مى آید. گذشته از قرآن کریم در کلمات رسول اکرم[ ص] وامیرالمومنین[ ع] و سایرائمه دین نیز این[ مواعظ] به چشم مى خورد که نشانگراین معناست که آنان نیز براى تهذیب انسانها به پیروى از قرآن از شیوه[ موعظه] اى سود مى جسته اند و بدینسان به پالایش جان رهروان مى پرداخته اند. و لذا مى بینیم قسمت مهمى از سخنان رسول اکرم[ ص] را مواعظى تشکیل مى دهد که در زمینه هاى مناسب ایراد شده است و همچنین بزرگترین بخش[ نهج البلاغه] على[ ع] را همین موعظه ها تشکیل مى دهد که به گفته استاد شهید مطهرى[ از مجموع 239 خطبه 86 خطبه موعظه است واز مجموع 79 نامه 25 نامه تماما موعظه است و یا متضمن اندرز و موعظه]. 7 و همین سیره و شیوه در کلمات سایر پیشوایان دینى نیز بچشم مى خورند که خوانندگان را به موارد و منابع آن ارجاع مى دهیم . 8

[ درسهاى اخلاق] حوزه علوم دینى نیز در همین راستا قرار گرفته واز همان شیوه تربیتى قرآن کریم و رسول اکرم[ ص] وائمه دین [ ع] پیروى کرده است آموزشهاى اخلاقى[ گفتارى] در حوزه از مقوله [موعظه] است زیرا مقصودازاین آموزشها بیدارى غفلت زدائى یادآورى به خود آمدن و ... مى باشد که همه این عناصرارزشى در موعظه و نصیحت نهفته است و لذا بایداز درسهاى اخلاق بعنوان[ پیام روح] یاد کرد که سرو کارش با جان و روان حوزویان است . واگر مجموعه حوزه را همچون پیکرى بدانیم قلب این مجموعه را در نظام آموزشى [درسهاى اخلاق] تشکیل مى دهد. زیرا دراین جلسات موعظه اى و حلقات معنوى و روحانى است که غنچه جان دانش پژوهان در پرتو رهنمودهاى استادان شکوفا مى گردد. چنانکه گفته اند:

[ استعدادى در جان آدمى است که تحث تاثیر سخن قرار مى گیرد البته این استعداد
 
موقتى است . لذا گفته باید تکرار شود پند واندرزى که مستقیمااز راه خیر و باطن و وجدان راه خود را به جان انسانها باز کند آن را سخت به جنبش در آورده نهفته هایش را بر مى انگیزد... و بالاخره جان انسان مانند سیل گیرى است که هر لحظه احتیاج به لایروبى دارد]. 9

ازاین روست که همواره[ درسهاى اخلاق] مورد سفارش بزرگان حوزوى بوده و پند دهى و نصیحت کردن به طلاب را یکى از وظائف نخستین اساتید بر شمرده اند. چنانکه مرحوم شهید ثانى مى نویسد:

[معلم باید در خاتمه درس خود نکات ظریف اخلاقى و حکمت واندرز و مطالبى را که قلب واندرون انسان را تصفیه و پالایش مى کند به شاگردان القاء نماید تا خالصانه و همراه با خشوع و خلوص نیت و صفاى باطن از جلسه درس بپراکنند زیرا بحث و مذاکره علمى خشک و عارى از مسائل عاطفى واخلاقى نیروئى را در دلها بهم مى رساند که گاهى از قساوت و سخت دلى سر بر مى آورد. لذا مطالب سودمند واخلاقى مى تواند در هر لحظه و زمانى عامل محرک دانشجو باشد تا به علم و دانش روى آورد و درصدداستکمال معنوى خویش برآید و هیچ انگیزه اى بهتر و سودمندتر از نصایح اخلاقى معلم نیست]. 10

واینک که اشاره اى گذرا به جایگاه درسهاى اخلاق شد مى پردازیم به سیر تاریخى [آموزشهاى اخلاقى گفتارى] در حوزه هاى علمیه بویژه در قرون اخیر و معاصر.

از آن زمانى که رهبرى و راهنمائى امت مسلم بدست دانشوران و فقیهان شایسته سپرده شد همواره مرکزى بعنوان[ حوزه] و مدرسه علوم دینى درسراسر عالم اسلام پایه ریزى شده است که دراین حوزه ها همراه رشد فکرى و توسعه آگاهیهاى دینى فراگیرى ارزشهاى اخلاقى حوزویان نیز ازاهمیت ویژه اى برخوردار بوده تا آنجا که هر جا محفل درس و مرکز تعلیم دانش تشکیل گشته است همدوش آن مجلس وعظ و نصیحت بعنوان بازوى تواناى آن علوم نیز مطرح بوده است .

دراین فرصت برآنیم که با نشان دادن بعضى از[ درسهاى اخلاق] در برخى از حوزه ها این بعد پرورشى حوزه ها را به تصویر بکشیم . لازم بتذکراست که بررسى این بعد حوزه هااز آغاز تاکنون تتبعى گسترده تر و مجالى بیشتر مى طلبد که فعلا در پى آن نیستیم و به ترسیم گوشه اى از آن بسنده مى کنیم .

حوزه نجف
نجف اشرف شهرى است که قرنها مرکز علوم دینى و فقه شیعى بوده است . بنیانگذاراین حوزه هزارساله شیخ الطائفه محمدبن حسن طوسى[ ره] است شیخ دوازده سال آخر عمر گرانبهاى خویش را در آنجا گذارنید در این مدت از هر سوى به منظور بهره مندى از محضر وى برخى از دانش دوستان و دانش پژوهان واهل فضل بدانجا روى آورده و به آن مرکز مقدس رونق و شکوه بخشیدند.

دراین حوزه عظیم و گسترده از همان آغاز تاسیس فرا گرفتن علوم اسلامى رو به گسترش گذاشت گر چه فقه واصول ازاهمیت بیشترى برخوردار بود. و لکن به سایر رشته هاى علوم نیز پرداخته مى شد.

چنانکه از سیره عملى شیخ طوسى[ ره] پیداست که در کنار تدریس فقه واصول به تدریس عقاید واخلاق نیز مى پرداخته است و کتاب[ امالى] وى که بعنوان مجالس نیز نامیده مى شود مویداین معنى است که تنها همت ایشان گسترش فقه واصول نبوده بلکه به بعد پرورشى طلاب و حوزویان نیز بها مى داده است واز محتواى این[ امالیها] مى توان به این نتیجه رسید که[ درسهاى اخلاق] ردپائى در آن زمان آغازین حوزه نجف نیز داشته است گر چه شکل و روش آن بااین درسها متفاوت بوده است . در تاریخ حوزه نجف هر چه به زمان اخیر نزدیکتر مى شویم شکوفائى و گستردگى[ درسهاى اخلاق] را بیشتر مى یابیم .

چنانکه مى خوانیم : عالم فرزانه شیخ انصارى[ ره] در[ درس اخلاق] عارف وارسته سیدعلى شوشترى - که در فقه و اصول از شاگردان شیخ بود - شرکت مى کرده و به پند و نصیحت او گوش مى سپرده است و هفته اى یک ساعت مرتب به منزل آقا سیدعلى مى رفته واز محضرش کسب معنویت مى کرده است .

از مکتب تربیتى و درس اخلاق آقاسیدعلى فرزانگانى گوى سبقت رااز دیگران ربوده و خوداز مدرسین بنام و مشاهیر زمان گردیدند که یکى از آن چهره هاى درخشان مرحوم جمال السالکین آخوند ملاحسینقلى همدانى است که خود داراى[ درس اخلاق] 11 در حوزه نجف بوده است . و پس از فوت مرحوم آقا سیدعلى شوشترى به تربیت قابلین پرداخته و بیش از سیصدنفر را توانست تربیت کند.

این عالم عارف تحولى شگرف دراعماق جان شاگردان پدید آورد و در این جهت یگانه زمان خویش گشت . گر چه فرصت تدوین کتاب برایش پیش نیامد ولى توانست حقایق الهى و معارف حق را در صفحه جان و سینه درخشان نفوس مستعده بنگارد و نفوسى رااز قوه به فعلیت برساند و به تصنیف کتاب انفسى دست یازد.

بنابراین یکى از[ درسهاى اخلاق] مشهور در حوزه نجف درس این مردالهى بوده است که به نوبه خود منشااثر فراوان بوده و توانسته است شاگردانى مبرز و توانا تربیت کند که آنان نیز هر کدام به تشکیل [درس اخلاق] پرداخت و دراین زمینه به نتایج فراوانى برسند.

یکى از شاگردان ارجمند واستوانه هاى توحید و معرفت که خوشه چین محضر درس مرحوم آخوند بوده است مرحوم [آقا سیداحمد کربلائى تهرانى] بوده که خود نیز از مدرسین اخلاق حوزه نجف بشمار مى آمده است . مرحوم علامه طباطبائى درباره (درس اخلاق ) و شیوه تربیتى این اسوه تقوى و مجسمه اخلاق چنین مى گوید:

[ . ...ایشان بعداز درگذشت مرحوم آخوند در عتبه مقدسه نجف اشرف اقامت گزید. و به درس فقه اشتغال ورزیده و در معارف الهیه و تربیت و تکمیل مردم ید بیضا نشان مى داد. جمعى کثیراز بزرگان و وارستگان بیمن تربیت و تکمیل آن بزرگوار قدم در دائره کمال گذاشته و پشت پاى ببساط طبیعت زده واز سکان دارالخلد و محرومان حریم قرب شدند]... 12 .

از مکتب اخلاقى این عارف خودساخته و وارسته نیز ستارگانى درخشیدند که هر کدام نادره دهر و آیتى عظیم گشتند و توانستند در راستاى حرکت تربیتى پیشینیان گام گذاشته و به تشکیل حوزه[ درس اخلاق] دست یازند که از آن جمله است : مرحوم حاج میرزا على قاضى که در معارف واخلاق استاد مرحوم علامه طباطبائى در حوزه نجف بوده است.

چنانکه ایشان درباره دست یابى به محضراین استاد و بهره مندى از درس اخلاق ایشان مى گوید:

[ ... وقتى به قصدادامه تحصیل علوم اسلامى به[ نجف] رفتم از على[ ع] خواستم
 
که آنچه صلاح است مرا به آن راهنمایى کند در خانه نشسته بودم که ناگهان درب باز شد و یکى از علماى بزرگ داخل شد و سلام کرد و سخنانى بدین مضمون برایم گفت:[ کسى که به قصد تحصیل به نجف مى آید خوب است علاوه بر تحصیل به فکر تهذیب و تکمیل نفس خویش نیز باشد واز نفس خود غافل نماند]. این را فرمود و حرکت کرد. من در آن مجلس شیفته اخلاق و رفتاراسلامى او شدم و سخنان کوتاه و با نفوذ آن عالم ربانى چنان در دل من اثر کرد که برنامه آینده ام را شناختم و تا مدتى که در نجف بودم محضر آن عالم با تقوى را رها نکردم و در درس اخلاقش شرکت مى کردم آن دانشمند بزرگ آقامیرزاعلى قاضى [ رضوان الله تعالى علیه] بود]. 13

بدینسان مى یابیم که در حوزه نجف انسانهاى وارسته اى که داراى نفس مسیحایى بوده اند و بر کرسى اخلاق مى نشسته اند و به این بعد حوزه نیز توجه داشته اند فراوان بوده اند و هر چه به زمان معاصر نزدیکتر مى شویم شکوه و جلوه درسهاى اخلاق - چه خصوصى و چه عمومى - بیشتر به چشم مى خورد. چنانکه استاد محمدتقى جعفرى دراین باره مى گوید:

...من از آیت الله عبدالهادى شیرازى شنیدم که ایشان فرمود: وقتى من وارد حوزه نجف شدم هیجده[ درس اخلاق] دراین حوزه تدریس مى شد و من عرض مى کنم که احتمالا حداقل پنجاه درس اخلاق در حوزه نجف بوده است که هیجده تاى آن توانسته بروز و ظهور پیدا کند مى توان گفت هیجده درس از درسهاى درجه دو و درجه سه بوده است که توانسته بروز نمودى داشته باشد. 14

در پایان این بخش از بررسى درسهاى اخلاق در حوزه نجف بى انصافى است اگراشاره به درسهاى اخلاق پرشور و حرکت آفرین حضرت امام خمینى [قدس سره] نشود.ایشان از همان آغاز رسالتش در حوزه نجف در کنار تبیین و تشریح پایه هاى حکومت اسلامى و ولایت فقیه و پیوند دین با سیاست ضمن مبارزه با پندارها و باورهاى حاکم بر آن حوزه به مساله تهذیب و تکمیل اخلاقى طلاب و حوزویان اهمیت مى داد و خود یکى از مدرسین بنام و تواناى[ درس اخلاق] در آن حوزه عظیم به شمار مى آمد در اینجا بعنوان اشاره واین که سندى زنده و جاوید در تاریخ حوزه نجف از درسهاى اخلاق بدست داده باشیم به گوشه
 
از اولین[ درس اخلاق] حضرت امام بسنده مى کنیم :

...خداوندا زبان ما رااز لغو نگهدار ما را بخودت متوجه فرما ما رااز غیر خودت منصرف فرما حب دنیا رااز قلب ما بیرون فرما اخلاق نیک را در ما پا برجا کن .. شما فضلاى اعلام و طلاب جوان مسوولیت دارید بایداز همین حالا همین جوان پانزده ساله و بیست ساله که در مدارس علمى هستند خودشان را عادت بدهند به آنچه مورد رضاى خداست عمل کنند.اگر خداى نخواسته در خلال تحصیل علوم فقط در فکراین باشید که دقایق علمى را یاد بگیرید و در فکر تهذیب نباشید و خودتان را به آداب الله مهذب نکنید این علم اثرى ندارد. باید هر قدمى که در راه تحصیل برداشته مى شوداگر عرض نکنم دو قدم لااقل یک قدم هم در باب تهذیب اخلاق واستقرارایمان در قلب برداشته شود.این کار تفکر لازم دارد مراقبت لازم دارد ... شیطان راضى نیست به فسق تنها او کفر را مى خواهد!15

این بود گذرى کوتاه واشاره اى مختصر به[ آموزشهاى اخلاقى گفتارى] در حوزه نجف بویژه در قرون اخیر و معاصر البته بحث و تتبع مفصل در این زمینه فرصتى وسیعتر لازم دارد و دراین نوشته بیش ازاین گنجایش سخن نیست و تو خود حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل .

حوزه سامراء
حوزه سامراء نیز همانند حوزه نجف مرکز پرورش انسانهاى وارسته اى درطول حیات خویش بوده وازاین حوزه بزرگانى برخواستند که هر کدام تحولى در عالم اسلام و حوزه ها بوجود آوردند که در قرون اخیر مى توان از میرزاى شیرازى اول - صاحب فتواى تحریم تنباکو - و میرزا محمدتقى شیرازى - صاحب فتواى حماسى جهاد باانگلیس نام برد. دراین حوزه نیز به پرورش و پالایش جان حوزویان همراه با سایر آموزشها توجهى خاص مى شده است تا آنجا که نوشته اند:[ مرحوم میرزاى شیرازى که داراى تعدادى کثیراز شاگردان مبرز و مجتهد بود همیشه قبل از درس به یکى از شاگردان مى فرمود: قسمتى از (مواعظ) و کلمات سازنده مولا امیرالمومنین[ ع] را بخواند تا زمینه فهم درست و نورانیت درون و صفاى باطن براى مسائل علمى فراهم گردد] 16 . واین خود نکته اى بسیار بلند وارزنده است که باید
 
حوزویان از آن الهام بگیرند. علاوه براین درسهاى رسمى اخلاق توسطاستوانه هاى علمى و عملى آن حوزه وجود داشته است که به چند نمونه اشاره مى کنیم :

مرحوم آقا بزرگ در شرح حال مولا على نهاوندى مى نویسد:

[ اواز بزرگان[ علم اخلاق] واز مشاهیر عرفاء به شمار مى آمد و در حوزه سامراء داراى کرسى درس بود و گروه کثیرى در آن درس شرکت مى کردند وایشان همواره بر تهذیب و تزکیه آنان تکیه مى کرد و با ارشاد و وعظ و نصیحت به آنها تذکرات مى داد و دراین زمینه از هیچ کوششى دریغ نمى کرد]. 17

همچنین در شرح حال آخوند مولا على دماوندى مى نویسد: و

[...ایشان جزء مهاجرین نخستین به سامراء بود واز محضر آیت الله شیرازى کسب فیض مى کرد و در عین حال خود از مربیات طلاب بشمار مى آمد و داراى حوزه درس اخلاق بود که گروهى همانند: مرحوم سیدعزیزالله تهرانى و شیخ حسن على تهرانى و ... در آن شرکت مى جستند]. 18

حوزه کربلاء
حوزه کربلایکى از حوزه هاى کهن و با سابقه عالم اسلام است مهد پرورش اندیشمندانى بوده است که در زمان خود - و در کنار مرقد پیشواى شهیدان حسین بن على[ ع] - منشا آثار و برکات گوناگونى براى مسلمانان و پیروان اهل البیت گشته اند و آفاق فکرى و آثار وجودى آنان همواره فراراه امت اسلام بوده است . دراین حوزه همانگونه که بحثهاى پرشوراجتهاد بدست تواناى مرحوم وحید بهبهانى در برابر مکتب اخباریگرى بنیان گذارى شد و توانست ازاین جهت نقطه عطفى در تاریخ حوزه ها بوجود آورد به آموزشهاى اخلاقى مخصوصا شیوه[اخلاقى گفتارى] نیز توجه مى شده که بدان اشاره مى کنیم :

...سیدمحمدسعید بهبهانى از علماى قرن سیزدهم واز بزرگان و فضلاء [حوزه در کربلاء] بوده که از نوادر آن عصر به شمار مى آمده واز شاگردان مرحوم سیدمحمد مجاهد بوده است ایشان[ درسهاى اخلاق] و مواعظ وارشادات اخلاقى استادش سیدمحمدمجاهد را یادداشت نموده و در کتابى بعنوان[ مصباح الانس]
 
گردآورى نموده است. 19

و در همین راستا شاگرد دیگر مرحوم سیدمحمد مجاهد شیخ محمدشریف مازندرانى قرار دارد که پس از بهره مندى از محضراستاد و برگشتنش به ایران خود از معلمان دلسوز و مربیان اخلاق به شمار مى آمده است .

در شرح حال مرحوم سیداحمد تهرانى حائرى نیز نوشته اند که :

[...ایشان یکى ازاکبار عرفا وارباب معرفت در عصر خود بوده و در [حوزه کربلاء] داراى تدریس اخلاق و سلوک بوده است]. 20

وازاین نمونه ها فراوان است که به همین مقدار بسنده مى کنیم بنابراین در حوزه کربلا نیز [ آموزشهاى اخلاقى گفتارى] مرسوم و معمول بوده تا آنجا که فقیهى توانا همانند سید محمدمجاهد استاد شیخ انصارى[ ره] داراى کرسى تدریس اخلاق بوده است .

حوزه قم
شهر قم از همان عصر حضورائمه[ ع] جایگاه فقیهان و دانشوران بلند مرتبه اى بوده است که هر یک از چهره هاى درخشان مکتب تشیع بوده اند و در نشر و پخش فرهنگ دینى و معارف قرآنى جزء پیشتازان این میدان محسوب مى شده اند.این شهر همواره کاشانه خاندان رسالت بوده واز زبان پیشوایان دینى در بزرگى و عظمت این مکان مقدس و سرزمین مطهر سخنان فراوان گفته شده است . 21

این حوزه همانگونه که مرکز حفظ و حراست از فرهنگ شیعى بوده و محدثین بنامى را در خود پرورانده و همانگونه که فقهاء و مراجع عالیقدرى را به عالم اسلام تقدیم داشته است و به همان نسبت که در فقه واصول و دیگر آموزشهاى حوزه اى به مقامى ممتاز رسیده است مرکز پرورش و پالایش انسانهاى وارسته اى نیز بوده و همراه فراگیرى علوم فنون حوزوى به فراگیرى[ اخلاق] نیز توجه گسترده اى داشته است دراین مقال که در پى نشان دادن سیر تاریخى (آموزشهاى اخلاق گفتارى ) هستیم به گوشه هائى ازاین بخش دراین حوزه بزرگ اشاره مى کنیم و بیشترین توجه ما به تاریخ اخیراین حوزه است و بحث و بررسى گسترده را به فرصتى دیگر موکول مى کنیم .

گذشته ازاسوه هاى اخلاقى که در حوزه قم وجود داشتند همانند: آیت الله شیخ ابوالقاسم کبیر قمى مرحوم شیخ محمدتقى بافق مرحوم آیت الله حائرى و .. که کردارایشان براى طلاب و دانشجویان درس عملى اخلاق بوده و حتى افرادى مانند حضرت امام خمینى[ قدس سره] جهت بهره گیرى ازانفاس قدسیه مرحوم قمى به درس ایشان مى رفتند 22 حوزه هاى رسمى [درس اخلاق] نیز دراین حوزه وجود داشته است ه از آن زمان تاکنون نیزادامه دارد. در دوران مرجعیت آیت الله العظمى بروجردى[ ره] که از درخشان ترین زمانهاى حوزه قم است ایشان از مرحوم حاج میرزا على آقاى شیرازى اخلاقى بزرگ دعوت مى کردند که براى طلاب تدریس اخلاق داشته باشند.ایشان باانفاس قدسیه اش به وعظ وارشاد حوزویان مى پرداخته است چنانکه یکى از مدرسین فعلى حوزه مى گوید:

[... حضرت آیت الله بروجردى[ ره] مرحوم حاج میرزا على آقاى شیرازى را براى[ تدریس اخلاق] به قم آورده بود و در مجالس درس ایشان شرکت مى کردیم]. 23

چهره اخلاقى دیگرى که در محضر مرحوم آخوند همدانى در نجف به تکمیل و تهذیب نفس پرداخته واخلاق علمى و عملى رااز وى آموخته بود و سپس در حوزه قم به تشکیل درسهاى اخلاقى همت گماشت واز مشاهیر زمان گردید مرحوم میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى است .این مردالهى هم درس اخلاق عمومى براى طلاب و دیگران مى گفته و هم در منزل براى خواص و [ اصحاب سر] درس اخلاق و معرفت داشته است . چنانکه یکى از فضلاى معاصر دراین باره مى نویسد:

... وى سه ماه رجب شعبان و رمضان متوالیا روزه مى گرفتند و در مدرسه فیضیه[ درس اخلاق] عمومى ایراد مى کردند. واکنون در و دیوار مدرس و فضاى مدرسه صداى حزین و گریان و ناله هاى پرشوق و سوزان او را که مى گفت :

اللهم ارزقنى التجافى عند دارالغرور و الاتابه الى دارالخلود والاستعداد للموت قبل حلول الفوت] به گوش ارباب هوش مى رساند... 24 .

در درس اخلاق این عارف نامدار فرزانگانى تربیت شدند که هر کدام نیز به سهم خویش منشا آثار و تحول در حوزه گشتند که از آن جمله است حضرت امام خمینى[ قدس سره] که بااستفاده از محضراساتیدى همچون مرحوم ملکى و مرحوم شاه آبادى والهام گرفتن از نفس مسیحایى و روح پاک آنان خود یکى از مدرسین
 
بزرگ اخلاق گشت و حوزه درس اخلاق ایشان از پرشورترین و پررونق ترین درسها به شمار مى آمده است . چنانچه مولف [آثارالحجه] بعداز بیان اساتید معظم له و حوزه درسى فقه اصول و فلسفه ایشان مى نویسد :

[... و بخصوص در فن اخلاق و درس آن استاد منحصر به فرد حوزه قم بوده و حدود هشت سال در مدرسه فیضیه هفته اى دو روز (پنجشنبه و جمعه ) صدها نفراز فضلاء حوزه و غیره رااز بیانات شیوا و درس اخلاق خود مستفیض مى کرده است]. 25

شکى نیست که اینگونه درسهاى اخلاقى در کنار آموزشهاى علمى به طلاب و حوزویان نشاط امید توکل اخلاص اعتماد به نفس عزت و ... مى آموزد و آنان را درادامه دادن راهى که در پیش گرفته اند کنک شایانى واساسى مى کند. مرحوم استاد شهید مطهرى در توصیف درس اخلاق حضرت امام مى نویسد:

...اما درس اخلاقى که وسیله شخصیت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته مى شد و در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بوده نه اخلاق به مفهوم خشک علمى مرا سرمست مى کرد بدون هیچ اغراق و مبالغه اى این درس مرا آنچنان به وجد مى آورد که تا دوشنبه و سه شنبه هفته بعد خودم را شدیدا تحت تاثیر آن مى یافتم بخش مهمى از شخصیت فکرى و روحى من در آن درس و سپس در درسهاى دیگرى که درطى دوازده سال از آن استادالهى فرا گرفتم انعقاد یافت ... راستى که او[ روح قدس الهى] بود.26

درامتداد سیر تاریخى[ درسهاى اخلاق] در حوزه قم به درسهاى اخلاق مرحوم علامه طباطبائى مى توان اشاره کرد.این مردالهى که یکى از حسنات دهر به شمار مى رفت وازاستوانهاى جامع و معقول حوزه قم و بلکه حوزه هاى علمیه محسوب مى شد در کنار تالیف تفسیر و معارف اسلامى دست به تربیت انسانهاى مستعدى زد که هر کدام در جاى خود از فرزانگان علم و عمل گردیدند.ایشان همواره به تزکیه و تهذیب حوزویان بهاء مى داد و با تشکیل درسهاى اخلاق خصوصى و عمومى نفوس آنان را با نفس گرم خویش صفا مى بخشید و آداب واخلاق اسلامى را به آنان مى آموخت . یکى از شاگردان ایشان دراین باره مى نویسد:

[ ایشان علامه طباطبائى علاوه بر درسهاى رسمى جلسه اخلاق و سیر و سلوکى
 

داشت که بعضى از علاقه مندان در آن شرکت داشتند و کسب فیض مى نمودند شبهاى پنجشنبه و جمعه نیز یک جلسه خصوصى سیارى داشت که عده اى ازافاضل طلاب به طور خصوصى در آن شرکت مى کردند و کسب فیض مى نمودند]. 27

همچنین یکى دیگراز شاگردان ایشان نوشته است که :

[ مرحوم علامه طباطبائى در سال 69-1368 ه.ق در حوزه قم براى بعضى از طلاب [درس اخلاقى] بیان فرموده اند واین اولین دوره از درسهاى اخلاقى ایشان است که خوشبختانه تقریرات درس ایشان در رساله اى بنام[ لب اللباب] به چاپ رسیده است]. 28

یکى از کسانى که موفق شداز درسهاى اخلاق حضرت امام و مرحوم علامه کسب فیض و کمال نماید مرحوم شهید قدوسى بود که خود یکى از معلمان و مدرسان بنام حوزه قم در مسائل اخلاقى شناخته شده بود.این مرد بزرگ که هماره از شهرت طلبى و تشخص گریزان بود واز چشم مردم افتادن را بهتر مى دانست تااسیر دام هوى و هوس شدن ! دست به تشکیل[ درسهاى اخلاق] به ویژه در مدارسى که زیر نظرایشان اداره مى شد زد. در توصیف و تاثیراین آموزشهاى اخلاقى گفتارى ایشان چنین نوشته اند:

.... یک صبح پنجشنبه پاى درس اخلاق قدوسى نشستن کافى بود تا کاخ آمال انسان فرو ریزد و همه چیز جز خدا را بى بها انگارد او با صراحت مى گفت :

آقایان !اگر آمده اید باسواد شوید و بعد به جنگ روحانى شهر و ده خود بروید امام جماعت شوید تا مردم دستتان را ببوسند و پشت سرتان نماز بخوانند اسم و رسم پیدا کنید و به شما سهم امام بدهند تا دیر نشده و مسوولیت تان سنگین نشده است بروید دنبال کسبى حلال که[ خسرالدنیا والاخره] نشوید .29

و در همین راستاست[ درس اخلاق] آیت الله حاج آقا رضا بهاءالدینى که به توصیه حضرت امام خمینى[ قدس سره] و تقاضاى طلاب و تشنگان معرفت و اخلاق این درسها را مدتى در فیضیه و گاهى در منزل ایراد مى کردند و هم اینک نیز این فقیه خود ساخته وانسان وارسته هر چند گاهى با سخنان کوتاه ولى سازنده و پرمحتوى عطش درونى شرکت کنندگان را بر طرف مى کند. به گوشه از توصیه هاى
 

اخلاقى ایشان که در مصاحبه با[ مجله حوزه] فرموده اند بنگرید:

[ ...هر مبلغى باید بعد از پرداختن به خود به دیگران بپردازد و در غیراین صورت هیچ فائده ندارد این یک قاعده کلى است واستثناء هم بر نمى دارد.اگراصلاح خوب است اول خودت رااصلاح کن اگر خودسازى خوب است اول خودت را بساز اگر حرام بداست اول خودت رااصلاح کن اگر خودسازى خوب است اول خودت را بساز اگر حرام بداست اول خودت ترک کن چطور شده که همه باید تطهیر شوند ولى خودت نباید تظهیر شوى ؟]! 30

گر چه حجاب معاصرت گاهى مانع شناخت چهره هاى حوزوى مى شود ولى تا حدامکان بایدازاین چهره هاى درخشان حوزوى سخن گفت تا در تاریخ عظمت و کمال معنوى حوزه ها ثبت گردد و به آیندگان راه طى شده حوزه ها را بیاموزد. یکى از آن چهره ها که الگوى اخلاق و مجسمه تقوى و فضیلت است و همگان کم و بیش از[ درس اخلاقش] بهره گرفته اند حضرت آیت الله استاد بزرگوار آقاى مشکینى[ حفظه الله] است .این استاد فرزانه در زمان طاغوت که از همه سو به طلاب و حوزویان مشکلات هجوم آورده بود با درسهاى اخلاق و نصایح پدرانه اش به آنان وجد و نشاط مى داد و هنوز که هنوزاست طنین سخنان دلنشینش از در و دیوار مسجدامام حسن عسکرى[ ع] به گوش مى رسد. و بارها شنیده شده که بدین مضمون فرمود:

[من آنچه به شما طلاب عزیز مى گویم اول خودم عمل مى کنم پس به شما مى گویم]! آرى نصایح اخلاقى و مواعظ معنوى ایشان که در ضمن درس تفسیر و یا مستقلا بیان مى گردید - چه قبل ازانقلاب و چه بعداز آن - مورد توجه واستقبال طلاب بود نا گفته نماند که هم اکنون در حوزه علمیه قم درسهاى اخلاق برقراراست از جمله جلسه درس اخلاق استاد مظاهرى که در شبهاى جمعه در مسجداعظم قم تشکیل مى شود و عده کثیرى از طلاب در آن شرکت مى جویند و نیز هستنداساتید دیگرى که ضمن تدریس معارف و علوم اسلامى و تفسیر و تبیین دقایق و لطایف قرآنى به[ نصایح اخلاقى و رهنمودهاى معنوى] مى پردازند و همواره بر تزکیه و تهذیب طلاب همراه با فراگیرى علوم حوزه اى تاکید مى ورزند که از آنجمله اند:استاد حسن زاده آملى واستاد جوادى آملى واساتید دیگرى که در پایان هفته و یا در آغاز تعطیلات و پایان درسها به پند دهى دانش پژوهان همت مى گمارند.این بود
 

اشاره اى گذرا به آموزشهاى اخلاقى[ گفتارى] در حوزه علمیه قم بویژه در قرن اخیر واینک مى پردازیم به درسهاى اخلاق در سایر حوزه ها به حد گنجایش این نوشتار.

حوزه اصفهان
با نگاهى به گذشته در مى یابیم که[ اصفهان] همواره مرکز تلاش و حرکتهاى علمى و مذهبى بوده و مدارس علمى و شخصیتهاى فرهنگى آن دیار - که برخى از آنان در فنون گوناگون درخشیده اند - بسیار بوده اند و هر یک سندى زنده و گویا بر عظمت و گسترش علمى حوزه آن شهر مى باشند.

این حوزه از هنگام تاسیس آن بدست محقق کرکى و تقویت آن بوسیله مولا عبدالله تسترى و تداوم آن توسط چهره هایى همانند: شیخ بهایى میرداماد ملاصدرا مجلسى اول و دوم در چه اى آخوند کاشى آقا رحیم ارباب قشقائى میرزا على شیرازى شهید مدرس و ... همواره و همپاى فراگیرى علوم و فنون مختلف به آموزش اخلاقى حوزویان توجه داشته و درسهاى اخلاقى دراین حوزه نیز ازاهمیت و جایگاه خاصى برخوردار بوده است . چنانکه نوشته اند:

[...پس ازاولین جلسه اى که ملاصدرا در درس میرداماد شرکت جسته بود پایان یافت میرداماد وى را با خود به کنارى برد و گفت :اى محمد من امروز گفتم کسى که مى خواهد حکمت را تحصیل کند باید حکمت عملى را تعقیب کند واینک به تو مى گویم که حکمت عملى در درجه اول دو چیز است : یکى به انجام رسانیدن تمام واجبات دین اسلام و دوم پرهیزاز هر چیزى که نفس بوالهوس براى خودش مى طلبد]. 35

درس اخلاق در حوزه اصفهان به شیوه دیگر حوزه ها معمول بوده است .

مرحوم آقا نجفى مى نویسد:

[ملامحمد کاشى که دراصفهان نزداو منظومه را مى خواندیم بسیار محقق و ملا بود و خوب درس مى گفت . بااین که معروف و مجتهد در معقول و ریاضى بود بسیار مقدس و متدین و ریاضت کش بود و همیشه پیش از درس به قدر یک ربع ساعت موعظه و نصیحت مى نمود که خیلى موثر واقع مى شد به طورى که مصمم
 

مى شدیم بالکلیه از دنیا و مافیها صرف نظر کرده متوجه آخرت گردیم]. 32

همچنین در شرح حال آیت الله سیدابوالقاسم دهکردى که از مدرسان بنام حوزه اصفهان بوده است . و در حوزه نجف از محضر مرحوم میرزا حبیب الله رشتى سود مى جسته است . نوشته اند که پس از مراجعت به حوزه اصفهان در مدرسه صدر مشغول به تدریس شد و همراه آن مجالس و عظ وارشاد واخلاق تشکیل داد که خاص و عام از محضرش کسب فضیلت و معنویت مى کردند 33 .

یکى از حوزه هاى درسى اخلاق که مورد توجه همگان بوده و دراصفهان از پرشورترین و با معنى ترین محافل و مجالس پنددهى به شمار مى آمده حوزه درسى اخلاق مرحوم آقا میرزا على شیرازى بوده است که در توصیف درس و شیوه تربیتى اخلاقى این مرد بزرگ استاد شهید مطهرى اینگونه مى نویسد:

[ ...ادیب محقق حکیم متاله فقیه بزرگوار طبیب عالیقدر مرحوم آقاى حاج میرزا على شیرازى اصفهانى[ قدس سره] راستى مرد حق و حقیقت بود با همه مقامات علمى و شخصیت اجتماعى احساس وظیفه نسبت به ارشاد و هدایت جامعه و عشق سوزان به حضرت اباعبدالله الحسین[ ع] موجب شده بود که منبر برود و موعظه کند. مواعظ واندرزهایش چون از جان برون مى آمد لاجرم بر دل مى نشست هر وقت به قم مى آمد علماء طراز اول مرحوم آیت الله العظمى بروجردى به اصرارازاو مى خواستند که منبر برود و موعظه نماید منبرش بیش از آن که[ قال] باشد[ حال] بود. 34

درادامه بررسى آموزشهاى اخلاقى - گفتارى در حوزه اصفهان به[ درس اخلاق] شخصیتى بر مى خوریم که دین را با سیاست علم را با عمل و اندیشه را بااخلاق پیوند داده وافرادى همچون آقا میرزا على شیرازى در محضراو کسب کمال و معنویت مى کرده و خوشه چین خرمن فیض او بوده اند. آرى آن بزرگمرد و مرد بزرگ مرحوم آیت الله شهید مدرس رضوان الله تعالى علیه است که در حوزه اصفهان پس از مراجعت از عتبات مشغول تدریس معارف واحکام الهى شد و همراه با آن به تدریس اخلاق که متن آن[ نهج البلاغه] بود پرداخت . چنانکه مرحوم آقا میرزاعلى شیرازى مى گوید

[...مدرس بعداز مراجعت از نجف به اصفهان پنجشنبه ها[ درس اخلاق] مى گفت
 

و درس اخلاق او[ نهج البلاغه] بود... من یک روز به درس ایشان رفتم سفارش مى کردند: آقا شخصیت به اخلاق انسانى است . پیامبر[ص] فرمود :[انى بعثت لاتمم مکارم الاخلاق] و بالاترین کتاب اخلاق [نهج البلاغه] است بخوانید و به دیگران نیز یاد دهید]. 35

درس اخلاق در حوزه هاى دیگر
در بخش پایانى این نوشتار به ارائه چند نمونه از درسهاى اخلاق در سایر حوزه ها مى پردازیم و بررسى گسترده و مفصل را به مجالى دیگر و مقالى دیگر موکول مى کنیم .

از پژوهش و بررسى در پیرامون[ حوزه علمیه مشهد] که خوداز حوزه هاى با سابقه و بزرگ این کشور پهناور به شمار مى آید بدست مى آید که دراین حوزه نیز همپاى رشد و تکامل علوم حوزه اى مساله پاکسازى و پالایش روان از پلیدیهاى اخلاقى همراه با زدودن جهل و آثار آن مورد توجه حوزویان و مربیان آن دیار بوده است واز هرگونه فرصت براى بهره مندى از محضراساتیداخلاق استفاده مى کرده اند. چنانکه یکى از فضلاى معاصر مى نویسد:

[ در حدود سال 1341 ه .ق با چند تن از دوستان از محدث قمى خواهش کردیم شبهاى پنجشنبه و جمعه را در مدرسه میرزا جعفرخان مشهد بعنوان[ درس اخلاق] درسى براى طلاب شروع کنند قریب هزار تن از علماء و طلاب شهر در آنجا حضور مى یافتند وایشان بر منبر مى رفتند و در حدود سه ساعت در قسمتهاى اخلاقى بحث مى کردند]. 36

این حوزه که همواره مهد پرورش وارستگان اخلاقى بوده و در خود انسانى همچون مرحوم شیخ مجتبى قزوینى و شیخ هاشم قزوینى و ... پرورانده هم اکنون نیز در کنار تعلیم و تعلم معارف واحکام و تدریس و تعلیم فقه واصول و ... به فراگیرى اخلاق طلاب اهمیت داده اساتیدى همچون حضرت آیت الله آقامیرزا جواد تهرانى و بزرگان دیگرى نیز هستند که به تدریس اخلاق اشتغال دارند.

همچنین[ حوزه تهران] که از حوزه هاى علمى فعال و پر تحرک این مرز بوم بوده و هست و بزرگانى را در طول حیات علمى خویش بخود دیده است همواره به تدریس
 
اخلاق دانش پژوهان توجه مى کرده و بعضى ازاساتید همچون مرحوم شیخ محمدتقى آملى که از علماى اخیر حوزه تهران بوده اند حوزه درس اخلاق داشته اند. یکى از شاگردان ایشان درباره روش تربیتى واخلاقى و کیفیت القاء مطالب اخلاقى اینگونه گفته اند:

[...ایشان سعى مى کردند هر وقت حضورشان مى رفتیم مجلس شان آموزنده باشد گاهى داستانى ذکر مى کردند که حکایت از آن مى کرد که انسان راهى جز تهذیب نفس ندارد... مرحوم آقاشیخ محمدتقى آملى سعى مى کردند به این که مجلس شان مجلس تعلیم و تربیت و زهد و فضیلت باشد تا آخرین لحظه هم سعى مى کردند که با[ بیان] و[ بنان] خدمت کنند و چیز بنویسند]... 37 .

خوشبختانه تقریرات و[ مذاکرات اخلاقى] درس ایشان در مجموعه بنام [حیوة جاوید] به همت دو تن از شاگردان ایشان به چاپ رسیده که مى تواند راهنماى خوبى براى فضیلت دوستان باشد.

و همچنین دراین حوزه مرحوم آیت الله میرزااحمد آشتیانى مشغول تدریس : فقه تفسیر حدیث اصول حکمت واخلاق بوده که برخى ازافاضات اخلاقى ایشان نیز به زیور طبع آراسته گشته است 38 .

و درسهاى اخلاق در حوزه هاى بزرگ و کوچک فراوان بوده و هست که به قول مولوى: [ اگر بگویم وصف آن بى حد شود]. بدینسان این بخش از آموزشهاى اخلاقى حوزه را که در سه بعد - نوشتارى کردارى گفتارى - عنوان کردیم به پایان مى بریم والسلام .

 
پاورقى ها
1. سوره نحل .90.
2. سوره نساء .57.
3. سوره آل عمران .138.
4. سوره نحل .124.
5. سوره نساء .63.
 
6. سوره لقمان /12
. 7. سیرى درنهج البلاغه .198.
8. میزان الحکمه ج 10.491 468 579 و540.
9. روش تربیت دراسلام (سیدقطب ترجمه جعفرى ) .254.
10. آداب تعلیم و تعلم دراسلام حجتى .325.
11. نقیاءالبشر ج 2.675.
12. مهرتابان حسینى تهرانى .15.
13. یادنامه علامه طباطبائى 120.
14. حوزه شماره 19 (مصاحبه بااستاد جعفرى) .
15. نهضت امام خمینى ج 2 .156161.
16. شیخ آقا بزرگ حکیمى پاورقى .31.
17. الذریعه ج 4.379.
18. نقباءالبشر ج 3014.1
19. همان مدرک ج 2.600.
20. همان مدرک ج 20.519.
21. سفینه البحار ماده (قم) .
22. نورعلم شماره 10.88 - 87.
23. سیماى فرزانگان مختارى ج 3.51.
24. همان مدرک .52.
25. نهضت امام خمینى ج 10.45.
26. علل گرایش به مادیگرى /10
27. یادنامه علامه طباطبائى .123.
28. سیماى فرزانگان .52.
29. سیماى فرزانگان ج 3.150.
30. حوزه شماره 16.32.
31. سیماى فرزانگان ج 3.37.
32. سیاحت شرق .188. 33. نقباءالبشر ج 10.96.
34. سیرى در نهج البلاغه مقدمه .یازده .
35. حوزه شماره /05/22
36. سیماى فرزانگان .49.
37. کیهان فرهنگى شماره /07/9
38. مکاتبات عرفانى بین سیداحمدطهرانى و مرحوم غروى /05