نوع مقاله : مقاله پژوهشی
علماى دربارى
بحث در هفتمین ( آفت علم ) بود.
یعنى : تقرب به دربار سلاطین وابواب ظلمه که از سوى ( علماء سوء ) انجام مى شود.
اشاره اى به گستردگى آثار سوءاین رابطه ها داشتیم و رازاین[ فساد سارى و جارى] را بحث کردیم .
و ... سابقه اش را درادیان پیشین وامم گذشته که سمبل آن[ بلعم باعورا] بود.
تباه شدن دین را دراین مسیر شاهد بودمى و هشدارهاى رسولخدا را شنیدیم و خواندیم .
مسئله ناتمام مانده ...
و دراین بخش ادامه اش را مى خوانیم :
[زر] حلال بسیارى از مشکلات است براى خیلى ها از جمله سلطه ها و دربارها که محل بحث ماست .
به قول ظریفى: [زر بر سر فولاد نهى نرم شود].
ولى وقتى کسى طمع به دنیا نداشت با [زور] و فشار و تهدید پا به میدان او مى گذارند.
واگر آن هم کارساز نشد نوبت به [تزویر] مى رسد.
چگونه ؟...
هر چند که علم ثروتى است غیرقابل سرقت .
ولى مورد سوء استفاده قرار مى گیرد. و ... گر چه هیچ حاکمى جائر نمى تواند با زور آنرا از کسى بگیرد لیکن مى تواند صاحب علم را بخرد و در واقع علم را. و در نتیجه همان است .
سلطه ها مزورانه سراغ چهره هاى [ وجیه المله] و آبروند و متنفذ مى روند و آنان را به دام مى کشند یااین که برخى روحانى نمایان ضعیف النفس و جاه طلب و دنیا دوست جذب دربارها مى شوند.
در نتیجه چنین معادله اى پدید مى آید.
وقتى علماء سوء به[ زور] گرایش یابند کارشان[ تزویر] مى شود!
و چه بسا ناچار شوند و مجبور ولى این ناچارى را خود چاره ساخته اند واین[ جبر] را به اختیار خویش فراهم کرده اند و مسوول پیامدهاى آن نیز مى باشند.
این مراوده تباهى عقائد مومنان را به همراه دارد
واین عالم تاراجگر باورهاى معتقدان به پایگاه مردمى مکتب و وجهه ستم ستیزى اسلام است .
تعبیر ( دزد ) چیزى است که در کلام رسول خدا ( ص ) آمده است :
[ اذا رایت العالم یخالط السطان مخالطه کثیره فاعلم انه لص] 1
هرگاه عالمى را دیدى که با حکام حشر و نشر و آمیزش بسیار دارد بدان که او راهزن است .
پل ستم و نردبان گمراهى
سلاطین براى فرا رفتن به بام عقائد وایمان هاى مردم نیاز به نردبانى از[ علماء سوء] دارند.
و حکام جور براى عبور به آنسوى رود خودکامگى خود و رسیدن به ساحل حسن ظن دینداران و خداپرستان احتیاج به پلى از[ آخوندهاى دربارى] دارند و گرنه پیش از
رسیدن به آن بام سقوط مى کنند و پیش از رسیدن به این ساحل درامواج این هواپرستى خودکامانه غرق مى شوند.
و چه زشت و خیانت بار آن دانشمندانى که چنین نقشى راایفا مى کنند خواسته یا ناخواسته آگاهانه یااز روى غفلت و ناآگاهى .
تعبیر[ پل] و[ نردبان] نیز در کلام امام سجاد علیه السلام است .
آن حضرت در نامه اش خطاب به[ محمدبن مسلم شهاب زهرى] 2 مى نویسد:
[...واعلم !ان ادنى ماکتمت واخف ما حتملت ان آنست وحشته الظالم وسهلت له طریق الغى بذنوک منه حین دنوت واجاتبک له حین دعیت ... اولیس بدعائه ایاک حین دعاک جعلوک قطبااداروا رحى مظالمهم و جسرا یعبرون علیک الى بلایاهم و سلماالى ضلالتهم ؟... یدخلون بک الشک على العلماء ویقتادون بک قلوب الجهال الیهم ؟]... 3
بدان که : کمترین چیزى که از حقایق پوشاندى و سبک ترین گناهى که به دوش کشیدى اینست که وحشت ستمگر را آرامش بخشیدى و با نزدیک شدن به او و پاسخگوئى به دعوت به همکارى با سلطه کردند تو را وسیله چرخش آسیاب هاى خود و[ پلى] براى عبوراز روى تو به سوى بلاهایشان و [نردبانى] بسوى گمراهى هایشان ساختند؟... تا بوسیله تو بر ضد علماى دیگر شک برانگیزند و دلهاى جاهلان را بسوى بیدادگران بکشند....
محورهاى آثار سوء که امام روى آن تکیه کرده عبارتست از:
- خاطر جمع ساختن ستمگر
- جاده صاف کنى براى ظالم
- مدار و محور شدن براى جور حاکمان
- پل و نردبان پیش پاى بیدادگران
- مخدوش ساختن و زیر سئوال بردن علماى راستین
- کشاندن دل جاهلان به سوى ظلمه ...
واین ها کم خیانتى نیست .
ممکن است در ظاهر این عمل نفع مالى و دست یازیدن به رفاه و تنعمات نباشد ولى در عمق آن دنیاطلبى و دنیازدگى نهفته است و استفاده از مزایاى قدرت و یافتن جاه و عنوان واعتبار!... هر چند به بهاى بى اعتبار ساختن
دین مقاصد دربارى
آنچه تا کنون گذشت بیشتر جذب شدن ها و گرایش ها و رکون و وابستگى علما به دستگاههاى ظلمه و دربارهاى سلاطین جوربود. و ترویج آنان و کلام از قبح رفتار[علماى امیرپرور] بود.
اما همچنانکه قبلا نیزاشاره شد - جذب کردن از سوى سلطه ها و [علماپرورى] امیران و دربارها و روحانى سازى قدرت ها نیز خمواره به شدت رواج داشته و دارد.
استفاده سلاطین از موقعیت مردمى علما
بهره کشى دربارهااز نفوذ معنوى روحانیون
و به کار گرفتن مظاهر مکتب و مذهب توسط قدرت هاى استعمارى در مسیر تحریف حقایق وانحراف اذهان و تسویه قضایا و سرکوب نهضت ها و مشروعیت بخشیدن به سلطه نامشروع و قداست بخشیدن به چهره نامقدس حکومت خویش و حق جلوه دادن باطل و باطل دانستن حق و هدایت وایمان و چرخاندن[ مدار شریعت]! بر وفق مصالح طاغوت اسلام پناه همه ازاین باب و مجرى است .
آیااسلام پناهى طواغیت جز در سایه چنین روحانى فراهم مى آید؟!
آیا مهار کردن خشم انقلابى مسلمانان جز با بکار گرفتن چهره هاى معروف دینى تسهیل مى گردد؟
پل و نردبان ظلمه و جائران شدن که شاخ و دم ندارد!
مگر[ محمد بن شهاب زهرى] ها تنها در دوره امام سجاد بودند؟...
قرن معاصر و عصر حاضر نیز متاسفانه آلوده به چنین سیهکارى هاست که موجب[ انس وحشت ظالمین] و[ بدنامى علماى صالح] مى گردد.
البته مخفى نماند که گاهى برخى از علما هم از نظر دیدگاه و نظریه به مطلقیت سلطنت و پایگاه سلاطین [ شاه زده] بوده اند لیکن آن بحثى است جدا.
بااین وصف آیا بر روحانیون و علماء فرض نیست که مراقب باشند و دراینگونه امور ساده اندیش و زودباور نباشند چرا که سلطه ها گاهى غیر مستقیم و با چند واسطه به این هدف مى رسند وازاین رهگذر ضربه به دین مى زنند.
[ استخدام مذهب در جنگ با مذهب] 4اگر روش ها گوناگونى دارد یکى هم از طریق عالمان دربارى است و[ علم و دین] به دنیافروشان . آنانکه حاضرند دراین مقام کفر را برایمان و کفار را برمومنان ترجیح دهند همچون علماى یهود. 5
همچنان که نمى توان به مسجد و مدرسه ساختن واحداث موقوفات از سوى سلاطین با ساده دلى نگریست
همچنان که روانیست به مجالس عزادارى و سوگوارى و شعائر دینى توسط دربارها خوشبین بود
همچنین استفاده از[ وجوه] و[ اعیان] علما هم در بساط حکومتى و دربارى را باید به دیده شک نگاه کرد.
سلطه ها براى طرد کسى یا تکفیر فرد و گروهى یا علم کردن جناحى یا کتمان حقى یا تبلیغ باطلى یا ترویج ظالمى یا براه انداختن تظاهراتى یا جلوگیرى از مراسمى یا...از علماى وابسته به خود بهره مى برند.
اگراز مهره ها و چهره هاى درشت عالمان و برجستگان نشد به چهره هاى رده دوم و شخصیت هاى مذهبى رتبه چندم بسنده مى کنند.
اگراز علم و شخصیت علما نشد سوءاستفاده از لباس و عمامه و قیافه و زى اهل علم مى کنند.
اگر به صورت رسمى و مزدورى نشد حتى به سکونت و سازش و دم برنیاوردن هم قانع اند: تاریخ گواه خوبى است .
فرعون مبارزه با دعوت موسى[ ع] را با شعار[ نگهبانى] از دین، و [دفع فساد] عملى مى کند 6 .
و نمرودیان ابراهیم خلیل را با پوشش و نام[ یارى خدایان] در آتش مى افکنند 7 .
معاویه براى کوبیدن على[ ع] [ قرآن] بر نیزه مى کند.
یزید براى خاموش ساختن خطبه امام سجاد از[ اذان] استفاده مى کند.
شاه عباس صفوى و پهلوى به[ مشهد] مى روند و عزادارى عاشورا در مسجد سپهسالار تهران توسط دربار گرفته مى شود و[ وعاظالسلاطین] به خاندان جلیل سلطنت ! دعا مى کنند... قرآن چاپ کردن[ آریامهر] و[ فهد] چقدر شبیه هم و در یک خطاست !...
مگر در جریان تحریم تنباکو به فتواى انقلابى و عظیم میرزاى شیرازى بزرگ امین السطان سراغ یکى از علماى دین به دنیافروش وابسته به حکومت نرفت تا کمپانى
انگلیسى را راضى کند؟
جریان موموز و گسترده کشیش هاى مسیحى و وابستگى کلیسا به قدرت هاى استعمارى جاى تامل است .
در دوره طاغوت استفاده از معممین وابسته براى مراسم نیایش و استقبال[ اعلیحضرت] ! و دعا بر منابر وعظ و روضه هنوز یادمان است .
تشکیل[ سپاه دین] تصدى اوقاف احداث مساجد و تعمیر مزارها و حرم ها و ... نیز فراموش نشده است .
بودند علمایى که علمشان را به نفع مقاصد طاغوت بکار مى گرفتند و حتى آیه و حدیث و فقه را بر مذاق و وفاق[ انقلاب سفید] شاه تفسیر و تطبیق مى کردند تا شرعى ! بودن رفراندم طاغوت رااثبات کنند واین هدم اسلام و تقویت ظلم را[ دفاع از حق ملت مسلمانان ایران] نام مى نهادند. 9
و... هستندامروز روحانى نمایان که در خدمت سلطه ها و دربارها و ایمرها و شاه هایند چه اروپا چه در حوال و حوش خلیج چه در حجاز و یثرب ! و چه در بغداد و بلاد عراق !
هماهنگى علماى وهابى مزدور عربستان و کشورهاى دیگر در[ دست مریزاد] گفتن به جنایت آل سعود در جمعه خونین مکه شاهد همیشه گویاى این فاجعه است .
دو ( البته )
البته سر و کار روحانى همیشه با سلاطین و حکومت ها نیست .
و ... علماى وابسته به قدرت جور حتى درایران منحصر به دوره پیش ازانقلاب وارتباط با دستگاه سلطنت و ساواک و ... نیست .
چه بسا که یک طاغوت اقتصادى و یک قدرتمند مالى از وجود و موقعیت تو[ سوءاستفاده] کند که باید هشیار باشى و[ بار] ندهى و گاو شیرده براى زرنگ هاى مرموز نباشى .
ممکن است حتى یک[ شوراى محل] از چهره تو به عنوان یک روحانى در توجیه برخى کارهاى غلطش بهره بگیرد.
ممکن است یک بنگاه دار یا پاساژچى یا عامل توزیع یک جنس یا یک عمده التجار با نشاندن تو در محل کار و حجره تجارتى اش بخواهد سرپوشى بر برخى خلافها و دزدى هایش بگذارد
ممکن است یک گروه منحرف و یک دار و دسته بى ریشه و مغرض و یک باند با سپر ساختن تو و سنگر گرفتن پشت نام و چهره و عنوانت مقاصد خود را پیش ببرد
ممکن است یک مامورانتظامى با سلام دادن و گرز گرفتن با تو راهى براى اجحاف به بینوایى را براى خود باز کند.
ممکن است یک بخشدار و یا فرماندارى باامتیاز دادن به تو از خیلى ها سلب امتیاز کند!
و ... خیلى[ ممکن] هاى دیگر که گاهى از حد[ امکان] هم تجاوز مى کند و به مرحله[ وقوع] مى رسد.این یک البته .
دربارى بودن علما محدود به علماى مذهب نیست .
این آفت درباره هر دانشمندى ممکن است پدید آید. همه صاحبان علم و دانش در هر رشته اى و همه هنرمندان شاعران نویسندگان متخصصان و ...اگر دانش و مهارت هاى علمى و تخصص و فن و تجربه هاى اجتماعى و روانشناسى خود را در مسیر برنامه هاى طاغوت وقف کنند مشمول این عنوان خواهند بود.
کم نبوده و نیستند دانشمندانى در زمینه هاى فیزیک شیمى تسلیحات مدیریت برنامه ریزى و ... که وابسته به سلطه ها شده و به مقاصد آنها کمک کرده و مى کنند.
بسیارند پژوهشگرانى که در گوشه و کنار دنیا به تحقیقات گسترده و عمیق حتى پیرامون مسائل و مبانى اسلام و بافت جوامع دینى و ریزه کارى هاى حوزه ها و ... مشغولند و نتیجه کاوشهایشان را به استکبار و سازمان هاى جاسوسى و صهیونیسم و دیگران مى فروشند تا در جنگ بااسلام به کار گرفته شود.
بگذریم ... که این بحث بسیار گسترده است و فعلااز[ محط نظر] و محل کلام ما بیرون .
پاى کلام امام
پیر فرزانه و روشن ضمیر و روشنگر ما درباره این مسائل هشدارهاى بسیار تذکارهاى آگاهى بخشى داده است و تندترین حملات را بر ضد [روحانى نمایان] و[ دین به دنیا فروشان] وابسته به دربارها به کار برده است .
سخن امام نیازى به تفسیر و تحلیل ندارد.
امام امت سالها پیش ازانقلاب در دوران تبعید در نجف در درسهاى [ولایت فقیه] خویش درباره روحانى نمایان دربارى و خودفروخته و دنیا طلب مى فرماید:
اینها دین شما رااز بین مى برند
اینها را باید رسوا کرد تااگر آبرو دارند در بین مردم رسوا شوند ساقط شوند
اگراینها دراجتماع ساقط نشوند امام زمان را ساقط مى کننداسلام را ساقط مى کنند
باید جوان هاى ما عمامه اینها را بردارند. عمامه این آخوندهایى که بنام فقهاى اسلام به اسم علماى اسلام اینطور مفسده در جامعه مسلمانان ایجاد مى کنند باید برداشته شود.
من نمى دانم جوان هاى ما درایران مرده اند؟.. کجا هستند؟.. 10
و درباره معممین شه ساخته خطاب به شاه مقبور که در توجیه کارهاى خود به همراهى و موافقت علما و روحانیواستناد کرده بود فرمود:
[... آن وقت مى گویند که همه علما مافق بااصلاحاتى است که ما کردیم و باانقلاب سفیدلا در تمام ایران اگر یک عالم پیدا کردى که موافق باانقلاب خونین تو باشد حق دارى بگوئى همه علمااین معممى که خودت درست کردى را بگذار کنار این که عالم نیست معممى است که خودت عمامه سرش گذاشتى و مى رقصانیش هر جورى دلت مى خواهد]... 11
در بحبوحه تظاهرات مردم و لرزش ها و نوسانات رژیم شاه مى گوید: (57/05/5)
[...اکنون که شاه خود را در بین ملت شکست خورده و زبون مى بیند به صحنه سازى هایى دست زده است و مى خواهدافرادى را که چندین سال است با مقاصد شیطانى شاه همراه و به تغییراحکام اسلام و تغییر تاریخ پرافتخاراسلام به تاریخ گبرها و آتش پرست ها راى داده اند ملى جلوه دهد تا در موقع حساس با نفوذ در صفوف روحانیون مبارز ماموریت
شوم خود را با چهره اى ملى اجرا نماید]. 12
و در پاسخ به دانشجویان مسلمان مقیم اروپا و آمریکا در پیامى مى نویسد: (51/12/24)
...از همه اسف بارتر وضع ایران است که رژیم آن ماموریت دارد با چاپ قرآن تظاهر به اسلام به اسم سپاه دین سازمان اوقاف و به عناوین فریبنده دیگر بیکباره اسلام را ریشه کن سازد ... مسجد و محراب پیامبراسلام را به صورت بنگاه تبلیغاتى دربار ضداسلامى خود در آورده و براى اجراى این نقشه هاى شوم به کمک و مساعدت[ روحانى نما]ى خودفروخته و سرسپرده نیاز کامل دارد و با همکارى آنان مى خواهد مساجد و دیگر محافل اسلامى را قبضه کند مراسم مذهبى را تحت نظارت و مراقبت خود در آورده و به حوزه هاى علمیه دست یابد
اکنون بر نسل تحصیلکرده مسلمان و مردان روشن ضمیر آگاه است که ... آن دسته از روحانى نماهاى منحرف را که مستقیم و غیرمستقیم در خدمت رژیم جبار قرار گرفته اند طرد نمایند... واگر معممین ساختگى و روحانى نماهاى بى حیثیت در جامعه ساقط شده نتوانند مردم را بفریبند دستگاه جبار هیچگاه موفق به اجراى نقشه هاى شوم استعمارگران نخواهند شد.
ما پیش از هر کارى لازم است تکلیف خود را با روحانى نماها که امروز از خطرناک ترین دشمن ها براى اسلام و مسلمانان محسوب مى شوند و به دست آنها نقشه هاى شوم دشمنان دیرینه اسلام و دست نشاندگان استعمار پیاده واجرا مى گردد روشن سازیم و دست آنان رااز حوزه هاى علمیه مساجد و محافل اسلامى کوتاه کنیم ... 13
و در پیامى خطاب به علما و وعاظ وامت اسلام مى فرماید: (فروردین 52)
[...(مى خواهند) علماى اعلام خطباء محترم و خدمتگزاران به اسلام را عقب زده معممین ساختگى و مامورین سازمان هاى فاسد را به جاى آنان به محراب و منبراسلام و رسول معظم[ ص] برسانند و به جاى بیان احکام قرآن و حقایق اسلام بلندگوهایى براى اجراى مقاصد شوم ضداسلامى دستگاه خودفروخته و دست نشانده درست کنند]... 14
و در پیامى دیگر فرموده است : (52/06/23)
[...شاه ایران به صحنه سازى در سراسرایران تظاهرات راه انداخته باامضاى روحانى نمایان دربارى و ساخته دست سازمان هاى اوقاف و امنیت به اسم علماى اسلام تلگرافات تبریک صادر مى نماید]... 15
( 89 )
چه دیده بصیر و دل هوشیارى ! چه رهبر ریزبین و توطئه شناسى !
باز هم پا به پاى کلام امام بیائیم .
در پیام به حجاج بیت الله در سال 59 در مورداستفاده از مفتیان اهل سنت درراه مقاصد حکام مرتجع بر ضداسلام وایران مى فرماید:
[... به یکى از مهره هاى خبیث آمریکا واز دوستان مخلوع معدودم دستور مى دهند تا فقها و مفتیان اهل سنت فتوا بر کفرایرانیان عزیز بیگرد و بعضى از مهره ها گفته اند:اسلامى که ایرانیان مى گویند غیراز اسلامى است که ما مى گوئیم] 16 .
بایدانصاف داد که این سخن ( هر چنداراده باطل از آن شده ) سخن حقى است اسلامى که در جمهورى اسلامى واز زبان امام مطرح است با اسلام آمریکائى و سعود متفاوت است .
حضرت امام در مورد شهادت[ شیخ فضل الله نورى] به فتواى یک روحانى نما مى گوید:
[... کارى کردند درایران که شیخ فضل الله مجاهد مجتهد داراى مقامات عالیه را یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانى نمااو را محاکمه و در میدان توپخانه شیخ فضل الله را در حضور جمعیت به دار کشیدند] 17 .
و دراختلاف افکنى بین مذاهب اسلامى با بهره گیرى از قلم و بیان علماى دربارى مى نویسد: (پیام حج در سال 60).
[طرح اختلاف بین مذاهب اسلامى از جنایاتى است که به دست قدرتمندان که ازاختلاف بین مسلمین سود مى برند و عمال از خدا بى خبر آنان از آن جمله[ وعاظ السلاطین] که از سلاطین جور سیاه روى ترند ریخته شده و هر روز بر آن دامن مى زنند] 18 .
و در پیام به مناسبت افتتاح خبرگان رهبرى مى فرماید:
[...آخوندهاى دربارى از خدا بى خبر که موید آنان (حکومت هاى وابسته به آمریکا) و مخالف با رژیم اسلامى هستند و کوشش در هدم اسلام پرخاشگر بر ستمگران به سیره رسول الله[ ص] و علم کردن به اسلام شاهنشاهى و ملوکى هستند که مسلمانان متعهد را به جرم شکایت از ظلم آمریکا واسرائیل مى خواهنداز فریضه حج محروم کنند باید مورد تایید شوروى و آمریکا واسرائیل باشند]... 19
و درباره علماى وابسته اى که به دعوت صدام جمع شدند وایران را محکوم کردند
فرموده است :
[...این یک مشت آخوندهاى روحانى نما که با تشبث به صدام محتضر در بغداد جمع و به اسم اسلام و به نفع شرک بااسلام به خیانت برخاسته اند جواب خدا را در روز رستاخیر چه مى دهند؟] 20
و بالاخره ...
در پیام اخیر حضرت امام به زائران خانه خدا در حج خونین امسال (1366) مى خوانیم :
[... روحانیون متعهداسلام بایداز خطر عظیمى که از ناحیه علماء مزور و سوء و آخوندهاى دربارى متوجه جوامع اسلامى شده است سخن بگویند. چرا که این بى خبران هستند که حکومت جائران و ظلم سران وابسته را توجیه و مظلومین راازاستیفاء حقوق حقه خویش منع و در مواقع لزوم به تفسیق و کفر مبارزان و آزادیخواهان در راه خدا حکم مى دهند که خداوند همه ملت هاى اسلامى رااز شرور و ظلمت این نااهلان و دین فروشان نجات دهد] 21 .
بر کلام امام تحلیل و تفسیر بیهوده است . خود مفسر همه چیزاست .
و بهترین بیان از چهره منحط علماى دربارى بخصوص وابستگان به آل سعود در مورد مسخ حقایق نسبت به حج خونین زائران مظلوم امسال .
... به تعبیر نویسنده اى درباره فتواهاى علماى سعودى بر ضد حضرت امام وانقلاب اسلامى .
اینگونه[ مفتى] ها حرف مفت خیلى مى زنند مفت حرف نمى زنند... اینها همان مفتى هاى دورگه هستند یعنى مفتى هاى[ مصرائیلى] ! که نسبت هم از مصر دارند و هم ازاسرائیل و صدالبته نسخه اصلى فتواهاى مبارکشان را در[ جمع کمپ دیوید] و [ قصرالابیض] باید سراغ کرد 22
کدام حکومت ؟
وقتى در سخن از[ آفات علم] بحث از دربارى شدن و جذب حکومت ها گشتن و به خدمت سلطه ها در آمدن است . واینها نکوهیده و خیانت آمیز و زیانبار به حساب مى آید
روشن است که منظور. سلطه هاى باطل و حکومت هاى ستم و قدرت هاى ناروا وامارت هاى غاصبانه است .
و گرنه جذب قدرت حق شدن نه تنها ننگ نیست که افتخاراست .
و در خدمت حکومت صالح بودن نه تنها آفت علم نیست که اداى حق علم است .
و همکارى با سلطه هاى الهى و مشروع نه تنها زشت نیست بلکه[ خدمت به خلق خدا] در آن نهفته است .
چنان نیست که هر نزدیکى به قدرتى و پیوستن به سلطه اى اینگونه نکوهیده و زیانبار باشد.
زمان ها و شرائط دراین کار موثراست .
روحیه ها وانگیزه ها گوناگون است .
نوع حکومت ها و بافت سلطه ها و جهت گیرى قدرت سیاسى و نظام حاکم و ... تعیین کننده است
تاثیرات و بازتاب هاى این تعاون در جامعه وافکار در قضاوت و دیدگاه مردم یکسان نیست .
مقتضیات زمان همیشه و همه جا و درباره همه همانند نیست .
به محض دیدن چهره اى روحانى در کنار حاکمى یا در بساط دربارى نمى توان از وراى سالها یا قرن ها پس از آن به این آسانى قضاوت کرد و انگ چسباند.
آنچه چهره ها را مشخص ابهام ها را زاى و هدف ها وانگیزه ها را روشن مى سازد شناخت زمان است .
جز با شناخت دقیق و عمیق شرائط زمانى فلان عالم نمى توان قضاوتى به حق کرد. تنها [ظاهر امر] و [ نمود کار] مطرح نیست .
تو مو مى بینى و من پیچش موتوابرو من اشارت هاى ابرو
استثناها
از مقوله فوق دو صورت استثناءاست . زیرا:
انگیزه ها مختلف است و شرائط هم افراد متفاوت اند و موقعیت ها هم
دستگاهها هم یکسان نیستند و در نتیجه همکارى با آنان نیز.
از مشارکت با سلاطین و تردد در دربارها و گرایش به سلطه ها دو صورت مستثنى است ، که قبلا هم اشارتى به آنها شد: [یکى] ورود به دستگاههاى دولتى ناسالم یاانگیزه سالم سازى آن و منع از فساد بیشتر.
[دیگرى] آنجا که حکومت و سلطه ها الهى واسلامى و حق اند که تقرب به آنها نیز تقرب به(حق) است .
اینک توضیحى پیرامون این دو مورد:
[ اول] : همکارى با حکومت عدل و صلاح .
این کار در عصر حاکمیت صالحان واجراى قوانین خدا حسنه اى ماندگاراست تکلیفى شایسته و بایسته .
حال این خدمت و معاضدت چه با زبان و قلم و در عرصه فرهنگ وادب و هنر باشد چه در میان قضاء و دادستانى و دادگسترى و قمع ریشه فاسدان
چه در زمینه اموراجرائى و کارگزارى براى دولت و رفع و رجوع مردم و حل معضلات اجتماع و ... چه در هر محور و میدانى دیگر...
ازاین رو و براین مبنا خدمت در جمهورى اسلامى افتخار و شرف است . هر چند همکارى با سلطه و گرایش به زمامداران است ولى سلطه مشروع و حامى مردم و زمامدار حق و مجرى فرمان خدا
حکومتى که براى یارى مظلومان و تقویت دین بر پا شده است همکارى با آن کمک به دین و نصرت پیروان عدالت و آزادى وایمان است .
و چه خوب که علم عالمان و هنر هنرمندان و شعور عاقلان و بازوى توانایان وامکانات متمکنان دراین[ راه] و براى این[ هدف] صرف شود.
و جزاین انحراف است یا جهل یا غرض !
وقتى مسوولان نظام جمهورى اسلامى از[ هنرمند جماعت] مى خواهند که با سرودن و نوشتن و ساختن شعر و سرود و داستان و فیلم ... به این انقلاب بپیوندند و در خدمت آن باشند آن حرف یاوه از دهان آن گروه کج فهم و مغرض و منزوى بر مى آید که: شعرا همیشه[ بر] سلطه ها بوده اند نه[ با] سلطه ها ...
یعنى حتى اگر سلطه ها و حکومت ها بر حق باشند باز هم آنان[ بر سلطه] ها خواهند بود؟!
مگرامام زمان(ع) از سوى خدا سلطه نمى یابد و حکومت تشکیل نمى دهد؟
در آن صورت صاحبان این اندیشه معوج لابد با آن هم همکارى نخواهند کرد که : در خدمت حکومت ها نباید بود!...
و ... بلکه بر ضد آن کارکرده و شعر خواهند سرود که : ما همیشه بر سلطه ها بوده ایم ؟!..
شعار جالبى است ولى جایش اینجا نیست .
به قول مولانا:
خوب وردى را به دست آورده اى لیک سوراخ دعا گم کرده اى
[دوم] : احقاق حق در دستگاه باطل
گاهى عالمى بزرگ با روحى بزرگ وانگیزه اى الهى در شرائطى کاملا مناسب نه قصد خدمت به حق و خلق از پایگاه قدرت بهره مى گیرد.
بدون آن که حق را فداى سلطان کند
و رضاى الهى را در پاى رضاى ملوک وامراء قربان سازد
و بى آن که در پى نام و نان و جاه و جلال باشد
و نه دراندیشه تطهیر ملوک از مفاسد و مظالم .
در چنین شرائطى بدون آن که تالى فاسدى داشته باشد چه معنى در کاراست ؟
بااین زمینه ها به احقاق حق و منع از فساد - در حد توان - و دفع افسد به فاصد مى پردازد... که هم معقول است و هم مشروع .
همان اسلام که آنهمه روایت در مذمت دربارها داشت (که قبلا یاد شد).
و کمک به ظالمین و مدح ستمگران را تحریم مى کند واقامت و همنشینى با ظالم و خواستارى بقاى آنان را نکوهش مى کند 23
آرى ... همین اسلام ولایت و تصدى اموراز سوى جائران را حرام مى داند مگر در موارد مستثنى 24 و براى سود رساندن به مومنان و دفاع از آنان و عمل و عمل به حق به قدرامکان 25 .
این پدیده هم درباره برخى ازاصحاب ائمه تحقق داشته و هم انگیزه بعضى از علما درارتباط داشتن با دربارها یا همکارى با حکومت هاى غیراسلامى خالص بوده است .
سخن شهید ثانى چنین است :
[صرف نزدیکى به سلاطین نکوهیده نیست .
بلکه آنجا که نزدیکى سبب ارتفاع شان و برترى جوئى به همردیفان و بزرگى جاه و مقدار و دنیا دوستى و ریاست طلبى باشد]... 26
و نقل مى کند کسانى ازاصحاب ائمه مانند: على بن یقطین عبدالله نجاشى ابى القاسم بن روح محمد بن اسماعیل بن یزیع نوح بن دراج و .. و علماء کسانى همچون : سیدمرتضى و سیدرضى و پدرشان و خواجه نصیرطوسى و علامه حلى و ... را که در دستگاههاى قدرت حضور داشتند و به نفع حق کار مى کردند 27 . 1
واز متاخرین و معاصرین نیز مى توان کلام حضرت امام را در مورد هدف علماءاز نزدیک شدن به سلاطین یاد کرد که فرموده است :
[یک طایفه از علماءاینها گذشت کرده انداز یک مقاماتى و متصل شده اند به سلاطین بااین که مى دیدند که مردم مخالفند لکن براى ترویج دیانت و ترویج تشیع و ترویج مذهب حق اینها متصل شده اند به یک سلاطینى و براى سلاطین را وادر کرده اند خواهى نخواهى براى ترویج مذهب مذهب تشیع اینها آخوند دربارى نبودند...اینهااغراض سیاسى داشتند اغراض دینى داشتند]... 28
همچنین حضرت امام نظر فقهى خویش را چنین بیان مى فرماید:
[ اگر مراوده و رفت و آمد و معاشرت علما موجب کاهش مظالم سلاطین باشد مانعى ندارد در صورتى که محذور دیگرى در کار نباشد ا زقبیل اینکه معاشرت با آنان موجب شوکت و تقویت و گستاخى آنان بر هتک حرمت ها یا هتک مقام علم و روحانیت وایجاد بدبینى به علماى اسلام باشد.
واگر معاشرت علماى دین و روسى مذهب هیچ مصلحت راجح و لازم الرعایه اى نداشته باشد این مراوده جایز نیست به خصوص اگر موجب اتهام وانتساب آنان به رضایت به کارهایشان باشد] 29 .
البته کار ظریف ات و مساله حساسى !
گر چه ممکن است بعضى از عالمان دربارى تقرب به سلاطین و قدرت ها را براى خود چنین توجیه کنند که بخاطراصلاح و موعظه و هدایت وارشاد و اقامه شرع و منع از جرام و بازداشتن از ستم است .
این حرفى است در ظاهر خوب و منطقى و مقبول
ولى در باطن و در عمل چه بسا وقتى وارد شد آلوده گردد و به سازش کشیده شود.
راه صحیح مصون ماندن اهل علم ازاین آفت دقت بیشتر و شناخت دقیقتر جامعه و
شرائط و مقتضیات است
و همه را چون خود خالص و صالح ندیدن
و به هرامر ظاهرالصلاحى به دیده صلاحیت ننگریستن
هوشیارى اجتماعى و کیاست سیاسى و نفاق شناسى .
و گرنه ازاینگونه دام ها با نام هاى گونه گون همواره گسترده بوده است و عامل افتادن در تور شکار صیادان ساده لوحى و خوش باورى ها و حسن ظن هاى نابجا بوده و یک مسلمان باید[ فطن و کیس] باشد 30 تا چه رسد به علماء که پیشواى اهل ایمان و مقتداى اهل قبله اند...
واگر[ زمان شناس] باشند هیچوقت امور مشتبه آنان را مورد هجوم قرار نمى دهد و آنان تحت الشعاع و تحت تاثیر آنها قرار نمى گیرند. 31
به توفیق الهى آفتى دیگر را در بخش دیگرى بررسى خواهیم کرد. انشاءالله