عالم مستهتک و جاهل متنسک

نوع مقاله : مقاله پژوهشی



امروز هم ما مبتلا به همین معنا هستیم که بااسم اسلام مى خواهند نگذارند که حکومت اسلام محقق بشود. پیغمبراکرم[ ص] فرمود - که منقول ازایشان است - که دو طایفه کمر مرا شکستند آن عالم هایى که [متهتک] هستند و آن جاهل هایى که[ متنسک] هستند.

در سالروز بعثت 1404 امام خمینى
عالم متهتک و جاهل متنسک 
بدون شک آنچه کشتى انقلاب اسلامى را در برابرامواج سهمگین توطئه ها و حوادث گوناگون حفظ کرده است [ سکان دارى] بى نظیرامام[ مد ظله] مى باشد.

اگراندیشه پرتوان امام در لحظه هاى حساس به کمک آن نرسیده بود. براى چندمین بار نابود شده وامروز به جز تخته پاره اى از آن بر کرانه زمان مشاهده نمى شد. عر گاه که دشمنان اسلام تمام نیروى خود را براى فرود ضربه کارى براسلام گرد آوردند [ تک اندیشه اى] ازامام ضربه را خنثى و نیروى آنها را به هرز داده است .او که طعم شیرین[ ولایت فقیه خردمند] را به ما چشنانیده و نمونه اى از برترى[ خردمندتقوا پیشه] بر عابد مى باشد دگر بار هشدارمان داده است . 

از آنجا که این هشدار پیرامون علماء ونقش آنان بودوارتباط ویژه اى بااین مجله دارد لازم دیدیم که بحثى درباره[ عالم متهتک و جاهل متنسک] داشته باشیم تا با شناخت چهره آنان پیرامون این هشدار نیک بندیشیم و متوجه خطرات بزرگى که ازاین ناحیه بر سر راه اسلام و انقلاب اسلامى قرار دارد باشیم .

در آغاز سخنى چند در مورد عالم ربانى و آنکه کیست داریم :

بدون تردید از نظر قرآن تنها آشنائى با مفاهیم واصطلاحات علمى براى[ عالم ربانى] شدن کافى نیست زیرا آنچه رااو عالم مى داند از قبیل مفاهیم واصطلاحات نبوده وازاین راه به دست نمى آید بلکه براى علم سرچشمه اى الهى و آسمانى است :

[یوتى الحکمه من یشا و 4عن یوت الحکمه فقداوتى خیرا کثیرا] 1
به آنکه به خواهد [حکمت] مى دهد و به هرکس حکمت دهد بهترین خوبى ها را داده است

از طرف دیگر براى بهره ورى انسان ازاین سرچشمه پیامبران واسطه او وخدا هستند:

[ هوالذى بعث فى الامیین رسولا م نهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه]... 2
او خدائى است که در میان مردم پیامبرى را برانگیخت و آیاتش را بر آنان تلاوت کرد و کتاب حکمت را به آنان آموخت .

و شرط بهره بردارى ازاین سرچشمه تچکیه نفس و پالایش درون است .همانگونه که دراکثر آیات تزکیه نفس مقدم بر تعلیم کتاب و حکمت آمده است . بنابراین علم دیگر تنها فرمولها و قوانین نیست بلکه نورى است که به انسان چگونه زیستن را مى آموزد:

[یاایهاالذین آمنوااتقواالله و آمنوا برسوله ... ویجعل لکم نورا تمشون به] 3 
آنانى که ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و به پیامبراوایمان آورید... در آنصورت خداوند به شما نورى عطا مى کند که زیستن را بتوانید.

و نیز دریافت این علم فقطاز راه پالایش درون امکان پذیراست و براى آنانى که راه خودسازى را در پیش نگرفته اند هیج نورى نخواهد بود اگر چه ذهنى متراکم ازمفاهیم واصطلاحات علمى داشته باشند:

[و من لم یجعل الله له نورا فماله من نور] 42 
آنکه خداى براى او روشنائى قرار نداده است دیگر براى او نورى نیست 

عالم متهتک (بى پروا)
عالم[ متهتک] کیست و چرا پیامبر مى فرماید یکى از دو طایفه اى است که کمر مرا شکستند؟

در لغت آنکه ببى پروا باشد واز هیج کارى ابا نداشته باشد و براى رسیدن به مقصوداز هر وسیله اى استفاده کند پاره اى رااز تنى جدا مى کند فاصله اى در جامعه ایجاد کند [ متهتک] است .

این چنین عالمانى بى پروا در جامعه نمودهاى گوناگون داشته است وانگیزه هاى مختلفى آنان را به این[ بى پروائى] کشانده است که با بررسى عوامل آن خطر و زیان آنان در جامعه اسلامى روشن مى شود ازاینرو مواردى چنداز آنان را بر مى شماریم :

1 دسته اى از آنان گرچه انسانهایى دانش آموخته و بااستعداد و تیز بین اند اما چون بهره اى از تقوا و فضیلت نبرده اند و بر دانش و اندوخته هاى خوداعتماد دارند دانش دیگران را ناچیز و کوچک مى شمارند سخن خود را برتر و دیگران را تحقیر مى کنند کسانى که نظراو را نپذیرفتند با روش هاى گوناگونى مانند جوسازى اتهام محکوم مى کنند گوئى تنها آنان دانش آموخته اند و تنها آنان اسلام را دریافته اند و آنچه مى گوینداسلام است اینان دنیا دارانى جاه طلب و خود محور هستند.

چرا چنین باشد؟ دانشى که در راس آن فروتنى و چشم آن دورى از حسد و عقل آن آگاهى باشیاء واموراست 5 چرا باید دراختیارافرادى بى پروا قرار گیرد.

بدون شک آثاراینچنین عالمانى ایجاد دو دستگى و تفرقه و فرهم آمدن نفاق تظاهر خواهد بود.

[قال النبى[ ص] :ان مثل العلماء فى الاض کمثل النجوم فى السماء یهتدى بها فى ظلمات البر والبحر فاذااوشک ان تضل الهداه] 6 
جایگاه دانشمندان در زمین همانند وجود ستارگان بر فراز آسمان است انسان در پرتوى درخشش آنها در تاریکى خشکى و دریا راه خویش را مى یابد و آنگاه که این ستارگان دانش در پوشش ابرهاى تیره قرار گرفته باشند هدایتگران هم گمراه و سرگشته مى شوند.

آرى محیطى راکه عالم نمایان متهتک به وجود مى آورند محیط جنجال و درگیرى خواهد بود در آنصورت انتخاب بهترین همراه استدلال و منطق میسر نخواهد بود بجاى سلاح ( لین الکلام ) 7 که به تعبیرامام[ ع] از ویژگیهاى راستین است کوباندن تکفیر جایگزین خواهد بود هر کس سعى خواهد کرد که خود را با نظر غالب همراه کند وازابراز عقیده بپرهیزد ظاهر کارى و سیاست بازى به اوج خود مى رسد هدایت و راهنمائى جاى خود را به بى اعتمادى و بدبینى مى دهد. نمونه اى ازاین دسته شلمغانى و شریعتمدارى مى باشد. 8

2 دسته دیگر کسانى هستند که بخاطر شرایط تربیتى و کمبودهاو نابسامانیهاى گذشته خود عقده اى شده اند و همیشه احساس کمبود مى کنند این افراد[ متهتک] دنیا طلب و جاه دوست بر خلاف دسته قبلى حتى از زیرکى و آگاهى چندانى برخوردار نیستند و همیشه مورد بهره بردارى افراد و گروههاى ناسالم قرار مى گیرند و بگونه اى تامین کنند خواسته آنان کى شوند.

1 چنین افرادى در تاریخ گذشته اسلام به فراوانى مشاهد مى شود شریح قاضى محمد على باب ازاین دسته اند و متاسفانه اینان در عصر کنونى مورد استفاده قدرتهاى استعمارى و دستگاههاى جاسوسى قرار مى گیرند. زیرااز تربیت درستى برخوردار نبوده اند و مهذب نشده اند و عقده ها همچنان وجود دارند.ازاین روى دانش خود را براى قدرت پرستى و جاه طلبى مورد بهره بردارى قرار مى دهند.

3 دسته اى دیگرازاین[ دانش گردآوران] کسانى هستند که نابسامانیهاى اجتماعى و محدودیت هاى محیط علمى و کم ظرفیتى شخصى آنان را عاصى واز صراط مستقیم باز داشته است و آنچنان دراین راه به انحراف کشیده مى شوند که در بهره بردارى ازمتون اسلامى تخطى ورزیده و به برداشت هاى غلط و غیر منطقى افکار خود راالقاء مى کنند.

این دسته ازافراد نمدهاى گوناگون داشته است گاه به شکل روشنفکرانى غربزده همچون تقى زاده على دشتى و گاه به شکل شرق زدگانى مادى گرا مانند کسروى منزوى جلوه گر مى شوند.اینان نیز بى بهره از تقوا و خودسازى هستند.

در واقع بخشى از نارسائیها و برخورد غیر صحیح محیط و عالمانى ناآگاه موجب سوق دادن این دسته ازافراد به انحرافات فکرى و فرهنگى مى شده است چنانکه طرفداران آنها نیز به این دلیل بر گرد آنان جمع مى شوند و حرکت انحرافى را به وجود مى آورند.

جاهل متنسک (کم خرد لجوج ) 
این دسته ازافراد همانطوریکه ازاسم آن پیدااست کسانى هستند که در چهارچوبى قرار گرفتنداند و بر آن پافشارى مى کنند لجاجت و خرده گیرى و تظاهراز ویژگیهاى این دسته است و تظاهر به زهد و تعبد را همیشه براى خود یدک مى کشند.افق دیدشان بسیار ضعیف و محدود است و تنها به درک جریانات واقع شده توان دارند و قدرت ارزیابى حوادث آینده را ندارند.اگر فردى مورداعتماد آنان خبرى رااز اینسو دهد به اینطرف غلطیده واگر خبرى از آنسو دهد به آنطرف مى غلطند. به همین خاطر آنچه را که مى بینند حقیقت دانسته و مورد قضاوت قرار مى دهند.

این دسته افراد کم تحرکى بوده و هیچگاه آرمان و هدفى را تعقیب نمى کنند و به آنچه که هست دل خوش مى دارند تمام اسلام را آن درک محدود خود پنداشته اند و بر آن پافشارى مى کنند.

امام على[ ع] در سفارشى که به کمیل بن زیاد دارد مردم را سه دسته مى کند درباره ویژگى این دسته مى فرماید:

[ او منقادا لحمله الحق لابصیره له فى احنائه ینقدح الشک فى قلبه الاول عارض من شبهه] 9 
کسى است که تسلیم صاحب حق است ولى بینائى و بصیرتى در زوایاى حق ندارد با نخستین شبهه اى که عارض مى شود شک در دلش جاى مى گیرد( و تحت تاثیر واقع مى شود)

بالاخره اینان زود فریب مى خورند زود تحریک مى شوند شایعه را بهَ زودى قبول مى کنند

البته نباید تصور کنیم چنین افرادى تنها در میان مردم عامى و بى سواد جامعه یافت مى شوند چه بساافراد دانش آموخته و آشنا با مفاهیم علمى واسلامى نیز داراى چنین خصلتى هستند.

خطراین دسته را نمى توان کوچک شمرد بزرگترین ضربه ها در طول تاریخ اسلام ازاین متعبدین گول خورده از شیاطین به وجود آمده است .

نمونه بزرگ این را گروه [ مارقین] در زمان حکومت على[ ع] مى باشد. اینان با ظاهرى آراسته به تبعد و] تزهد] آنچنان ضربه اى بر حکومت عدالت گستراو وارد کردند که ایشان فرمود:

[قصم ظهرى عالم متهتک و جاهل متنسک فالجاهل یغش الناس والعالم یخرهم بتهتکه] . 
عالم بى پروا و جاهل لجوج کمر مرا شکستند نادانان با کم خردى مردم را گمراه مى کنند( چون تظاهر به دین و مقدسات دارند) و دانایان بى پروا مردم را فریب مى دهند ( زیرا وارستگى و تقوا پیشگى ندارند).

از طرفى دیگر این گروه با خشک اندیشى خود مانع از شکوفا شدن مفاهیم عالیه اسلام و پیاده شدن آن هستند بدون تردید مکتبى هماننداسلام باید طراوت و جذابیت براى هر عصر و زمانى داشته و پاسخ گوى نیازهاى واقعى هر نسلى باشد.

و صدافسوس که این خشک اندیشان کم خرد نه تنها خود با زمان پیش نیامده و قدرت تفکر درامور تازه را ندارندبلکه با هراندیشه نو و برداشت صحیحى ازاسلام مخالفت کرده و بى درنگ چوب تکفیر را براو مى زنند. همانطوریکه[ مرحوم آیه الله حاج شیخ عبدالکریم حائزى یزدى اعلى الله مقامه موسس حوزه علمیه قم به فکرافتادند یک عده از طلاب را بزبان خارجى و بعضى علوم مقدماتى مجهز کنند تا بتواننداسلام را در محیطهاى تحصیل کرده جدید بلکه در کشورهاى خارج تبلیغ نمایند... وقتى که این خبر منتشر شد گروهى به قم رفتند و اولتیماتوم دادند که این پولى که مردم به عنوان سهم امام مى دهند براى این نیست که طلاب زبان کفار را یاد بگیرند.اگراین وضع ادامه پیدا کند ما چنین و چنان خواهیم کرد! آن مرحوم هم دید که ادامه این کار موجب انحلال حوزه علمیه و خراب شدن اساس کاراست موقتااز منظور عالى خود صرف نظر کرد].

البته این داستان باین معنا نیست که این کم خردان هم اکنون با تحصیل زبان خارج مخالفت مى ورزند اینان اکنون با مسائل دیگر و حیاتى مخالفت مى کنند زیرا همیشه اززمان عقب تر واز واقعیات جامعه دورترند. تو خود حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل .

پیرامون هشدار
انقلاب اسلامى ایران به پیروزى رسیده است ارگانها و نهادها هر یک در جایگاه مستقر شده اند ما با تمام توان در برابر دشمنان خارجى ایستادگى کرده ایم نیروهاى جوان با تمام تلاش و جدیت درراه سازندگى به تکاپو برخاسته اند. پس چه چیزى است که امام را به هشدار روامى دارد؟ آیااین دشمنان خارجى است ؟ آیا مشکلات و نارسائیهااست ! یا خطر دشمنان درونى ؟

امام در سر فصل این سخنان خود فرمودند:

[ امروز هم ما مبتلا به همین معنا هستیم که بااسم اسلام مى خواهند نگذارند که حکومت اسلام محقق بشود] 12 .

بدون تردید آنچه دراین مرحله مى تواندانقلاب را تهدید کند خطرات درونى و بااسم اسلام است . بطور طبیعى چنین خطرى به دو شیوه و با دو طرح امکان پذیراست :

1ایجاداختلاف و دو دستگى و پاره پاره کردن جامعه اسلامى و هر گروه را در برابر گروه دیگر قرار دادن .

2 بى محتوا کردن انقلاب اسلامى ازارزشهاى راستین .

به عبارت دیگر پیروزى انقلاب اسلامى موقعیت اسلام را در جهان بکلى دگرگون کرده است . مردم دنیا قبل ازانقلاب عموما بااسلام عربستان سعودى آشنائى داشتند اسلامى که نه براى قدرتمندان و سرمایه دارن خطرى داشت و نه براى رنج کشیدگان و محرومین نورامیدى فراهم مى آورد.

اما هم اکنون مستضعفان جهان چشم به این اسلام دوخته اند و با تمام دقت به او مى نگرند وموقعیت و توان اسلام در پاسخگوئى به مسائل و مشکلات عصر حاضر را نظاره مى کنند.ازاینرو دشمنان ما با کوششى فراوان از آغاز در ناتوان جلوه دادن انقلاب اسلامى کوشیده اند.

در تعقیب این هدف از نخستین روزهاى پیروزى به گلچین کردن[ مغزهاى متفکراسلامى] پرداختند مطهرى بهشتى مفتح باهنر و... رااز ما گرفتند به این امید که ضمن بهره بردارى از خلائى که به خاطر نبود اندیشه پرتوان آنها پدید مى آید سعى در حاکمیت اندیشه جاهلان کم خرد[متنسک] کرده و آنان را در برابرارزش هاى راستین انقلاب قرار دهند.

واقعیت این است که این خطر همیشه انقلاب اسلامى را تهدید مى کند خطرى که نیروهاى مومن به انقلاب را نسبت به توان حل مشکلات بدبین و مایوس سازد. در آنصورت است که دشمن قداره بند وارد میدان خواهد شد و عالمان متهتک را به کمک خواهد طلبید و بااسم اسلام اسلام را خواهد کوبید.

[حوزه]


پاورقى ها  1. سوره بقره .269.
2. سوره جمعه /02/
3. سوره حدید.28.
4. سوره نور.40.
5.اصول کافى ج 1.48. حدیث 2.
6. منیه المرید/06/
7.اصول کافى ج 1.49 حدیث 2.
8. براى اطلاع از ماهیت و عملکرد شریعتمدارى به کتاب[ شریعتمدارى دردادگاه تاریخ] نوشته حمید روحانى چاپ دفترانتشارات اسلامى مراجعه شود.
9. نهج البلاغه حکم 147 ص 496 صبحى صالح .
10.الحیاه ج 2.331.
11. ده گفتار استاد شهید مطهرى 263.
12. سخنان امام خمینى در سالروز بعث 1404 قمرى