سیاست و حوزه هاى علمیه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی



شعائر دراسلام 
طبق وعده اى که به خوانندگان محترم در مقاله هاى پیش دادیم مى بایست [لزوم حکومت دراسلام] را دراین مقاله مورد بررسى قرار دهیم اما به خاطراینکه قسمتى از بحث[ شعائر دراسلام] مربوط به عیدین و کنگره جهانى حج طرح گردید واز سویى مناسب است دراین شماره مجله که زمان انتشارش مقارن با دو عید بزرگ اسلامى و کنگره جهانى حج است نشر یابد.ازاین روى بخشى از شعائر رااکنون ملاحظه خواهید نمود.

عیدین 
جشن و سروراز دیرباز میان اقوام و ملل مرسوم بوده است بدین معنى که روزهاى ویژه اى را به عنوان[ عید] جشن مى گرفته اند و به آن ارج مى نهاده اند تا یادآور ارزشها و پیروزیها و عظمت هاى آن بوده باشد.

از سوى دیگر تاریخ به ما مى آموزد که : به جز پیروان ادیان الهى که از چشمه زلال وحى آب حیات بخش هدایت را نوشیده اند دیگر ملت ها از این مراسم در سرنوشت سیاسى اجتماعى و رساندن آنان به قله هاى مجد نقشى نداشته است . و بر عکس در دور نگاهداشتن آنان از مسائل سرنوشت ساز سیاسى واجتماعى سهمى بسزا داشته است .ازاین روى مى بینیم که هر چه از عمراین ملت ها مى گذشته بدبختى و تاریک اندیشى در میانشان فزنى مى یافته وارزش هاى انسانى و پیوندهاى معنوى کاستى گرفته بدست فراموشى سپرده مى شده است .

اما[ عید] در مکتب پیامبران مفهوم خاص خود را که مبتنى بر معیارهاى اصیل الهى و فلسفه اى ژرف و هم آهنگ بااهداف انبیاست دارد.

عید در مکاتب بزرگ الهى جشن بازگشت به فطرت ناب انسانى و دورى جستن از زشتى ها و یادآورى پیوند درونى انسان با خدا و رشته ناگستنى فرد با جامعه است . چنین عیدى بدون تردید در سرنوشت سیاسى اجتماعى و تحکیم پیوندهاى برادرى تاثیر بنیادى دارد. مفسر کبیر علامه طباطبائى مى گیود:

[فان العید من شانه ان یجمع الکلمه و یجدد حیاه المله و ینشط نفوس العائدین و یعلن کلها عاد عظمه الدین] . 1 عید باعث وحدت کلمه و تجدید حیات ملت و نشاط جامعه و یادآور عظمت و نقش دین است .

اینجاست که اگر معناى عید و فلسفه متعالى آن براى جوامع بشرى روشن گردد و در تمام ابعاد گسترده آن مورداندیشه دقیق قرار گیرد هیچ جامعه یى از نظر بنیه سیاسى اجتماعى به پایه جامعه اسلامى نخواهد رسید.

نمونه هاى عالى این ارزش ها عید فطر و عیدقربان دراسلام است که هر دو پس ازانقلاب عظیم روحى روزه و مناسک حج جشن پیروزى در نبرد با نفس سرکش و پیکار با ستمگران فقر آفرین برگزار مى شود.

دراینصورت روشن است که[ عید] به عنوان یکى از مهمترین اهرم هاى اجتماعى واز پایه هاى بزرگ وحدت امت اسلامى طرح مى گردد که از طرفى بیانگر دقیق ترین و لطیف ترین پیوند معنوى انسان با خداى خویش در کوران مسائل سیاسى اجتماعى است .

دراین زمینه به سخنان امام رضا[ ع] توجه کنید:

انما جل یوم الفطرالعید لیکون للمسلمین مجتمعا یجتمعون فیه و یبرزون لله عزوجل فیمجدونه على من علیهم فیکون یوم عید یوم اجتماع و یوم فطر و یوم زکوه و یوم رغبه و یوم تضرع ... فاحب الله عزوجل ان یکون لهم فى ذلک مجمع یحمدونه فیه و یقدسونه] . 2
روز فطر عید مقرر شده تا مسلمانان دراین روز گردهم آیدن و خداوند را به خاطر نعمت هایش سپاس بگزارند پس این روز روز عید روز اجتماع روز فطر روز زکوه روز کشش و روز تضرع است و خداوند بزرگ بر ن شده است که مسلمانان چنین روزى را دراجتماع خویش به حمد و سپاس الهى بپردازند[ .

با توجه به سخنان سازنده حضرت رضا[ ع] ابعاد سه گانه ذیل را در مى یابیم :

1 عید و پرستش خداوند یکتا.

2 عید و نقش آن در حل مشکلات اجتماعى .

3 عید و نقش آن در مسائل سیاسى .

1 عید و پرستش خداوند یکتا:
عید بدون پرستش خداى یگانه و بدون یاد کرداو بیهوده است زیرا اگر توجه به ذات بارى تعالى و آیین خداوندى در میان نباشد گرفتار آمدن در بندهاى اوهام ز خرافه پرستى قطعى است همان گونه که دیگر ملت ها بدان دچارند زیرا یاد خداست که به زندگانى آدمى جهت و معنى مى بخشد و یاداوست که بر دل هاى ناآرام و متلاطم آرامش مى آفریند و سرانجام یاداوست که خاطر آدمى رااز غیراو مى زداید و به روشنى هاى تقوا و سلامت نفش رهنمون مى سازد. واینجاست که سپاس این نعمت دهنده بزرگ فریضه گردیده و بر همگان است که شکراین واجب بگزارند خدایى را که نعمت اسلام و برکت شریعت آن و راهبرى پیامبرى چونان محمد[ ص] را به امت اسلامى ارزانى داشته است .

حضرت رضا[ ع] درافزونى تکبیر در نماز عید فطر مى گوید:

[لان التکبیرانما هو تعظیم لله و تمجید على ما هدى و عافى کما قال الله عزوجل[ : لتکبرواالله على ما هدیکم و لعلکم تشکرون] . 3
چون تکبیر سپاس خداوندى در برابر نعمت و بزرگداشت هدایت است آنچنان که در قرآن آمده خداى را تکبیر گویید چون شما را هدایت کرده شاید سپاس دارید.

2عید و نقش آن در حل مشکلات اجتماعى: 
اسلام با قرارداد زکوه در عید فطر و قربانى کردن در عیداضحى برنامه سازنده اى در حل مشکلات اقتصادى جامعه اسلامى ارائه مى دهد و هنگامى اهمیت این طرح ها مشخص مى شود که جنبه اجتماعى روزه و فلسفه قرارداد زکوه و قربانى کردن در عیداضحى موردارزشیابى دقیق قرار گیرد. با نگرشى ژرف تراین موارد روشن مى شود:

در روایات وادعیه ماه رمضان این ماه ماه مواسات یعنى سهیم کردن امت اسلامى در روزى یکدیگر نامیده شده است . به بخشى از خطبه پیامبراسلام] ص] در جمعه پایانى شعبان توجه نمایید:

[...و شهرالمواسات و هو شهر یزیدالله فى رزق المومن فیه و من فطر فیه مومنا صائما کام له بذلک عتق رقبه و مغفره لذنوبه فیما مضى] . 4
وامام حسن عسکرى[ ع] فلسفه روزه را چنین مطرح مى سازد:

[لیجدالغنى مضض الجوع فیحن على الفقیر]. 5
تا بى نیاز درد گرسنگى را درک کند و با نیازمند همدردى نماید.

آرى روزه داران را در روزهاى ماه رمضان با خداى بزرگ راز و نیازى چنین است :

[ اللهم اشبع کل جائع]. 
خدایا هر گرسنه اى را سیر کن

[ اللهم اکس کل عریان] 6 . 
خدایا هر برهنه را بپوشان .

بنابراین اسلام با تعالیم حایت بخش خود بر آنست که مسئولیت هاى اجتماعى را درانسان روزه دار تقویت کند و به حس همیارى و تعاون در جامعه اسلامى تکامل بخشد تا بتوان در روز شکوهمند عید فطرازاین اجتماع زنجیره اى استفاده مطلوب را در حل مشکلات اجتماعى بنماید.

و نیز با بینشى ژرف به کنگره اسلامى حج - که باید همه جهانیان را بهره مند سازد - و توجه به فلسفه قربانى کردن که تکمیل کننده حج و رمز تسلیم انسان به امر خداست وارزشیابى سخنان پیشوایان راستین و معصوم به نقش سرنوشت ساز عیداضحى در بهبود بعداقتصادى و زدودن نابسامانیها پى مى بریم .

پیامبر گرایم اسلام[ ص] را دراین زمینه سخنى است :

[ انما جعل الله هذاالاضحى تشبع مسا کینکم من اللحم فاطمعوهم] . 7

3 عید و نقش آن در مسائل سیاسى : 
مراسم عیدین که درسال دوبار در پایان دو جنبش روحى عظیم بر پا مى شود نه تنها جشن رهایى از گناه و پیوستگى به خدااست که یک مانور سیاسى است و انگیزه آن تحکیم پایه هئا دولت اسلامى مى باشد.

در پگاهان که انبوه مسلمانان برابر آیین پیامبر گرامى[ ص] تکبیرگویان با پیشواى خویش روى به صحرا مى نهند و پس از بر پایى نماز به خطبه هاى دلنشین گوینده به استماع مى نشینند و خطیب نیز غم و شادى جنگ و صلح و دیگر آنچه مسلمانان با آن روبرو هستند و دانستنش ضرورى است مطرح مى سازد و همگان را در جریان مسائل مسلمین قرار مى دهد این اجتماع بى هیچ تردیدى جنبشى ژرف در تمامى ابعاد جامعه انسانى اسجاد کرده به گسستن زنجیره هاى اسارت از دست و پاى جامعه بشرى که برخاسته از شکوه و شکوت دروغینى برخورداراست کمک شایانى خواهد کرد. همانگونه که حرکت تحول آفرین امام رضا[ ع] در روز عید فطر پایه هاى لرزان حکومت ضدانسانى عباسیان را بلرزه انداخت و چیزى نمانده بود تا به روزگار ننگین عباسیان پایان بخشد که مامون هراسان پیشواى هشتمین رااز برگزارى نماز سرنوشت ساز عید بازداشت . اما همین حرکت آینده ساز ناتمام آتش تحولى عظیم را در دل نمازگزاران برافروخت و چهره زشت سیاسى مامون را آشکار ساخت و همه غنیرنگ ها و فتنه هاى او را یکى پس از دیگرى خنثى کرد.اما دریغا که در بستر تاریخ حادثه باراسلام به جز روزهایى نه چندان دیر پاى زمام داران غاصب و زورمند ازاین مراسم در  جهت تقویت حکومت هاى ضد مردمى خویش و به انزوا کشاندن صاحبان اصلى آن سود جستند و با تظاهر به بزرگداشت اسلام و مصالح مسلمین و با ماسک حق خواهى فرزندان پاکباز اسلام را که خواستى جز رهایى اسلام از چنگال استعمارگرانه آنان نداشتند از دم تیغ گذارندند جشن سوگ پاسداران راستین توحید مبدل ساختند.

تصویراندوهناک آن روزگاران را در سخنى ازامام باقر[ ع] مشاهده نمایید:

[قال : یا عبدالله ما من یوم عید للمسلمین[ اضحى و فطر]الا و هو یجدواالله الال محمد( ع ) فیه حزنا قال ع قلت و لم ؟ قال :انهم یرون حقهم فى ایدى غیرهم] . 8 
عیدى (فطر و قربان ) برمسلمانان نمى گذرد مگر آنکه یادآوراندوه دودمان پیامبر[ص] است و در پاسخ فرمودند: زیرا حق و پایگاه خویش را در کف دیگران مشاهده مى کنند.

از آنجا که دو عید فطر و قربان از نیرومندترین نشانه هاى الهى و از موثرترین عوامل در پیوستگى فرد و جامعه مى باشد براندیشه مندان و صاحبان نظراست که ازاین دو روز باشکوه کمال استفاده مطلوب جهت زدودن گرفتاریهاى جهان اسلام و جامعه مسلمین بکنند.

حج
یکى از شعائر بزرگ خداوندى که مسلمانان امر شده اند محترم بشمارند واز شعائرالهى بدانند 9 نه از شعائر دوره جاهلى 10 مراسم پرشکوه حج است چنانکه امام على[ ع] گوید:

[جعله سبحانه و تعالى للاسلام علما]. 11
خداوند بزرگ حج را پرچم اسلام قرار داد.

وامام صادق[ ع] رااین سخن است :

[لایزال الدین ما قامت الکعبه] . 12 
تا هنگامیکه خانه کعبه بر جاست دین خدا جاودانه است .

براى تحقیق دراین زمینه پنج محور مورد بحث قرار مى گیرد:

1 حج و رابطه آن با ولایت .

2 بپا داشتن حج .

3 حج و سیاست .

4 حج و نقش آن در ریشه کن کردن فقر.

5 حج و تکامل روح .

: 1 حج و رابطه آن با ولایت 
اجراى قوانین و مقررات اسلام رفع موانع اجراء آنها گسترش عدالت اجتماعى مبارزه با بیدادگرى پیوند نیروهاى انسانى بالابردن سطح آگاهى و دانش مسلمین تشریح احکام و بهره مندى جهان اسلام از منافع حج بستگى به اداره صحیح کنگره جهانى حج دارد زیرااجتماعى سالم واداره صحیح ن با داشتن رهبرى لایق و آگاه عامل اصلى حل مشکلات اجتماعى واقتصادى خواهد بود. هنگامى که رهبرى آگاه و پرهیزگار این کنگره را رهبرى نماید واین جریان شورانگیز را در مسیرى صحیح رهنمون سازد و با سازماندهى نیروهاى پراکنده را وحدت بخشد تمدن واقتدار سیاسى و اجتماعى مسلمین تحق مى یابد.اما متاسفانه بجز دورانى اندک که حق حکومت یافته - چنین نبوده و کنگره حج در گسترش احکام حیات بخش اسلام رهایى دردمندان جامعه و بازسازى امور مسلمانان نقشى نداشته است . همواره حاکمان ستمگر و زورگوى زیر عنوان نگاهبان و پرده دار و زعیم خانه کعبه و دیگراماکن مقدسه هر جنبش و نداى اصلاح طلبانه اى را بدست مزدوران وامراى حج سرکوب و در نطفه خفه کرده اند.

این عباس در ضمن نوشتن نامه اى به یزید بن معاویه پرده از جنایات بیشمار وى و کارگردانانش بر مى گیرد و مساله ترور یا دستگیرى امام حسین[ ع] را بهنگام مراسم حج چنین مطرح مى سازد:

[و ماانسى من الاشیاء فلست بناس اطرادک الحسین بن على من حرم رسول الله الى حرم الله و دسک الیه الرجال تغتاله . فاشخصته من حرم الله الى الکوفه فخرج منها خائفا یترقب] . 13 
من هر چه را فراموش کنم از یاد نخواهم برد که حسین فرزند على را از حرم پیامبر[ ص] به حرم خدا راندى آنگاه مردانى را پنهانى بسوى او فرستادى تا غافل گیرانه او را بکشند پس او رااز خانه خدا به کوفه راندى در حالیکه ترسان و نگران از خانه خدا بیرون رفت .

هنگامیکه امام حسین[ ع] با یاران خویش از مکه بسوى کوفه بیرون مى رفتند[ ابوهره ازدى] به حضورامام رسید و پرسید: فرزند پیامبر [ص] چرااز حرم خدا و جدت بیرون آمدى امام گفت :

[یااباهره ان بنى امیه قداخذوا مالى ه قصبرت وشتموا عرضى فصبرت و طلبوا دمى فهربت] . 14 
اى ابوهره : بنى امیه امال مرا را گرفتند صبر کردم به آبرویم خدشه وارد کردند صبر کردم اکنون قصد خونم کردند از مکه گریختم .

از همین روى پیشوایان راستین اسلام اندوه  خود رااز نداشتن رهبر لایق و شایسته در روزهاى برگزارى حج به گونه ائابراز مى کردند واز کنگره اى که بر محور پیشواى معصوم برگزار نمى گردید انتقاد مى کردند زیرا کنگره اى امن بقاءاسلام و تحقق بخش آرمان هاى پیامبران الهى و مایه زندگى و شکوه جامعه اسلامى است که با راهبرى ه راستین در بیعت با خدا و هماهنگى با پیامبراو و ولى فقیه دوران تشکل یابد. 2

معاذ بن کثیر مى گوید: در عرفات انبوهى از مردم را مشاهده کردم و به امام صادق[ ع] گفتم : واقعااهل موقف زیادند امام[ ع] فرمودند: اى معاذ نزدیک من بیا نزدیک تر شدم گفتند: خس و خاشاکى است که موج آنها رااز هر سوى مى آورد. بخدا سگوند که بجز شما - که براى بپاداشتن حاکمیت صالحان مى کوشید و معتقد به رهبرى پیشوایان معصومید - حج هیچ کس پذیرفته نیست . 15 و نیز بدین گفتاراز پیشواى پنجمین نوجه نمائید:

[قال ابوجعر] ع:] و نظرالناس فى الطواف قال امرواان یطوفوا بذا ثم یاتونا فیعرفونا موددتهم ثم یعرضوا علینا نصرهم] . 16 
... وامام باقر[ ع] بهنگام طواف بمردم نگاهى افکند و گفت :اینان را وظیفه است که خانه غ خدا را بگردند و سپس نزد ما آمده دوستى خویش را به ما بنمایانند و یارى خود را نشان دهند.

توجهى ژرف به روایات نشان مى دهد زائرى که پیشواى معصوم را نشناخته رهبرى سیاسى جامعه اسلامى را جداى از مسائل عبادى مى داند و حاکمیت فردى ناشایسته و بى کفایت را مى پذیرد و در جهت انتخاب جانشینى خداترس دلسوز و آگاه بپاى نمى خیزد نه تنها نمى تواند زائر حقیقى باشد بلکه اقدام بیک امر جاهلى نموده است پیامبر گرامى[ ص] را دراین مورد گفتارى است :

[ من مات و لایعرف امام زمانه مات میته جاهلیه] . 17
کسى که پیشواى زمانش را نشناخت و مرد همچون کسى است که در جاهلیت مرده است .

از آنجا که مرگ بر روند زندگى است و هر طور زندگى اداره شود به همان سبک مرگ واقع مى شود [ کما تعیشون تموتون و کما تموتون تبعثون] پیوند مرگ و زندگى روشن خواهد شد و چون مرگ کسى که پیشواى زمان خویش را نمى شناسد مردن جاهلى است پس زندگى او نیز جاهلانه بوده تمام شئون و آئین هاى حیاتى او همانند آدمیان دوره جاهلى سپرى مى شود قهرا حج اینگونه افراد نیز یک حج جاهبى بوده از حج توحیدى سهمى نخواهد داشت . 18

2: بپا داشتن حج :
از آنجا که کنگره حج در سرنوشت سیاسى اجتماعى واقتصادى جامعه اسلامى تاثیرى بسزا دارد و برگزارى هر چه شکوهمندتراین کنگره بر نیرومندى جهان اسلام و شوکت آن مى افزاید و خوددارى از شرکت در کنگره حج موجب رکود و تعطیل شدن آن مى شود واز سویى شرکت در آن از واجبات است 19 20 بنابراین بر دولت اسلامى لازم است که از تقویت این کنگره با تمام توان بکوشد و دریغ نورزد امام صادق[ ع] مى گوید

[لوعطل الناس الحج لوجب على الامام ان یجبرهم على الحج ان شاء واو ان ابوا فان هذاالبیت انما وضع للحج] . 21 
هرگاه مردم برنامه حج را فرو گذاشتند بر پیشواى جامعه اسلامى فرض است که وادارشان نماید چه بخواهند چه خوددارى کنند زیرا که این خانه براى حج برپا شده است .

حتى حکومت اسلامى براى اجراى این برنامه الهى موظف است مردمى که توانایى عزیمت و شرکت ندارند از راه برداشت از بیت المال عمومى توانا سازد تا بتواننداین مهم راایفا نمایند.امام صادق[ ع] نیز گوید:

[فان لم یکن لهم اموال انفق علیهم من بیت مال المسلمین] . 22

3: حج وسیاست : 
اسلام دراجراى حدود تعزیرات 23 مبارزه با ظلم 24 گسترش عدالت اجتماعى 25 وصول مالیات 26 دفاع از مرزهاى اسلامى 27امر به معروف نهى از منکر 28 جهاد در راه خدا 29 تاکید مى ورزد و به روشنى مى توان دریافت که اسلام دین سیاست و حکومت است پس آیین حج که پایه هاى بزرگ این بناى عظیم است 30 نمى تواند که از مسائل سیاسى برکنار بماند. براى آسیب ناپذیرى اسلام از خطر پراکندگى مسلمانان و فقر واز سویى نمایاندن توان مندى اسلام . و بیعت با خدا و پیامبر گرامى او ضرورى است مسلمانان هر چه شورانگیزتر با نداى

[واذن فى الناس بالحج یاتوک رجالا و على کل ضامر یاتین من کل فج عمیق] 31
 

بسوى خانه خدا رهسپار شوند. و در آن کنگره بزرگ براى حل مسائل سیاسى و دیگر مشکلات خویش شرکت جویند واز منافعى که خداوند در آن خانه نهاده در جهت توان مندى اسلام بهره گیرند و در پرتوامنیتى که براین سرزمین حاکم است در تحکیم مبانى وحدت کشورهاى اسلامى بکوشند و فساد و تباهى را که مانع رشد و تکامل جامعه اسلامى است و بهانه اى در دست استبکار جهانى مى باشد از میان بردارند. که :

حج البیت واعتماره... یرخصان الذنب . 32 
با آنچه گذشت باید فهمید پس چرا مسلمانان اینگونه به انزوا کشانده شده اند و چرااندوه فقر و ناهمگونى بر رخسارشان سایه افکنده واین یک میلیارد جمعیت در سراسر جهان پراکنده اند و با آنکه خداوند مى فرماید[ :جعلناالبیت ...امنا] 33امنیت ندارد و با آنکه این آیین تعطیل نشده چرااینچنین اند؟ 34

در پاسخ باید گفت حج تعطیل نشده اما فاجعه یى غم انگیزتراز تعطیل بر آن وارد آمده فاجعه اى که پیامبراسلام[ ص] رویداداندوهناکش را چهارده قرن پیش بیان داشت :

[...یحج اغنیاءامتى للنزهه و یحج اوساطها للتاجاره و یحج فقر اوهم للرباء والسمعه] . 35 
روزگارى مى آید که توانگران براى خوش گذرانى و تفریح و متوسطان جامعه براى خرید و فروش و نیازمندان براى ریا واشتهار به مکه مى روند. و حج مى گذراند.

اینگونه افرد نمى توانند براى رهایى انسانها و بزرگداشت دین چاره اى بیاندیشند چه نه درک دارند نه درد بلکه[ : غثاء یاتى به الموج من کل شاغل] 36 خس و خاشاکى هستند که موج آنان رااز هر سوى مى آورد.

4 حج و نقش آن در ریشه کن کردن فقر:
یکى از مسائل دیرپاى که همواره جوامع بشرى با آن دست به گریبان بوده و تاکنون توفیق حل آن را به روش صحیح و نزدیک به فطرت انسانى بدست نیاورده مساله فقر و پدیده هاى خانماسروز آن است .

اکنون با آنکه بشریت جریان تکاملى تمدن را سیر مى کند نه تنها موفق نشده غم جانکاه فقر رااز خاطر توده عظیمى از جهان انسانى بزداید بلکه استعمارگران شرق و غرب با دست یارى تکنولوژى (که ماسکى بر چهره توحش زورمندان زراندوزاست ) بر تضییع هر چه بیشتر حقوق نیازمندان جهان فائق آمده اند و توانسته اند دسترنج آنان را بتارج برند. امااسلام چهارده قرن پیش داروى این بیمارى مزمن را به انسانها ارزانى داشته و راههاى علاقلانه گوناگون در زدودن فقراز جامعه انسانى نشان داده است .از جمله آنها مراسم حج است که اگر تمام دقایق آن با رهبرى قاطع به اجرا درآید توانایى چشم گیرى را در حل مشکلات اقتصادى در بر خواهد داشت . بدین گفتارازامام رضا[ ع] توجه کنید: 
[لجمیع الخلق من المنافع ... و منفعه من فى المشرق والمغرب و من فى البر والبحر ممن یحج و ممن لایحج من تاجر و جالب و بایع و مشتر و کاسب و مسکین و قضاء حوائج اهل الاطراف] . 37
تمامى انسانهااز هر جاى جهان که باشند واز هر طبقه یى چه در آئین حج شرکت جویند چه نجویند ببرکت این خانه و برنامه اى که در آن به اجرا در مى آید به سعادت خواهند رسید از گمراهى و نیازمندى رهایى مى یابند.

برنامه حج به جز آنچه که با مسائل عبادى سیاسى پیوند دارد یک برنامه عظیم اقتصادى نیز هست ملل اسلامى مى توانند در جهت بهبود وضع اقتصادى و شناسایى انگیزه هاى فقر و ریشه کن کردن آنهاازاین کنگره سود جویند. و همچنین محصولات خود را عرضه بدارند و در بالا بردن کیفیت آن و چگونگى توزیع صادرات آن بحث کنند نه آنکه بازار محصولات کشورهاى خارجى شود. و بگفته امام على[ ع:]

[... و حج البیت واعتماره فانهما ینفیان الفقر].... 38
حج و عمره فقر رااز جامعه انسانى مى زداید.

دریغا که امروزازاین کنگره توانمند در راه رسیدن به یک حکومت واحد جهانى و برچیدن بساط دشمنان غارتگر و هستى سوز مسلمین طرفى بسته نمى شود.

حج و تکامل روح : 
چون دراسلام سیاست و معنویت لازم و ملزوم بکدیگرند بنابراین وحدتى از مجموع این دو هدف نهائى اسلام و فلسفه بعثت پیامبران است . دراین بخش بر آنیم که از خرمن فیاض کنگره حج زاد راهى فراهم آوریم . آیینى که رهرو آن باید دل از غیر خدا بشوید و به دریاى لایزال او بپیوندند.

[ اذااردت الحج فجرد قلبک لله تعالى من کل شاغل] .
محل برگزارى این کنگره سرزمین پاکان و فرودگاه فرشتگان و قبله اهل ایمان است و ناپاکان را در آنجا راهى نیست ازاین روى زائر براى راه یافتن بدین سرزمین ملکوتى باید خود را به آب توبه بشوید.

[ثم اغسل بماءالتوبه الخالصه ذنوبک] .
سپس جامعه راستى پاکیزگى فروتنى و کرنش بپوشد.

[والبس کسوه الصدق والصفا والخضوع والخشوع] . 
و با جهان وداع کند.

[ودع الدنیا والراحه] .
تا توبه کننده حقیقى باشد و محبوب معبود خویش قرار گیرد.

[ ان الله یحب التوابین و یحب المطهرین] .
افشاى چهره هاى مزدورى بنام امیر حج مبارزه با ظلم فساد تبیین فلسفه حج را خصوص علماء و دانشمندان متعهدى است که در گسیل داشتن آنان وزارت محترم ارشاداسلامى رسالت خطیرى بعهده دارد. هرگاه وزارت محترم ارشاد با تمهیدات لازم و کافى علماااسلام شناس متعهد رااعزام دارد خود بخود دست معممین ناآگاهى که با نام اسلام به نشراندیشه هاى انحرافى و تفرقه انگیز مبادرت مى ورزند کوتاه خواهد شد واین گامى است بلند در راه تحقق بخشیدن به آرمان پیامبران الهى .

حج و حوزه هاى علمیه :
اکنون که سرزمین ایران را حق حاکم است روحانیت متعهد و حوزه هاى علمیه را فرض است که ازاین فرصت خدادادى به روش شایسته جویند و جامعه اسلامى رااز آلودگى هاى هستى سوز بزدایند و فلسفه حج را کافى نفى کننده ارزشهاى دوران جاهلیت واثبات کننده ارزشهاى دوران جاهلیت واثبات کننده ارزشهاى الهى است به مردم بیاموزند و با برنامه ریزى دقیق پیام اسلام راستین را که در حال حاضر دوران توانایى خود را دراین سرزمین مى گذراند از طریق کنگره حج به گوش جهانیان برسانند و اندیشمندان اسلام شناس با برپایى کنفراس هاى سیاسى اجتماعى اقتصادى فرهنگى به بررسى مسائل اسلام پرداخته از چنگال عوامل شرق و غرب برهانند. و علماء و مبلغان متعهد به مسلمانان تفهیم کنند: که حرمین شریفین باید در کف اختیار صالحان امت باشد نه در دست افرادى ناشایست چون آل سعود و در سلطه جاسوسان آمریکایى و راهزنان بین المللى و بگوشند پیوند برادرى را که ویژگیهاى عالیه اسلام است در میان جوامع انسانى تحقق بخشیده و تقویت نمایند و بدیهى است که این مهم از عهده معممین ناآگاهى که حج را دست آویز معاش مى دانند بر نمى آید. 


پاورقى ها 
1.المیزان ج 6 ص 235.
2. وسائل الشیعه ج 5 ص 141 - 140.
3. همان کتاب ج 5 ص 105.
4. کافى ج 4 ص 181 ح 6.
5.الفقیه ج 2.43.
6. مفاتیح الجنان اعمال ماه رمضان .
7. وسائل الشیعه ج 10 ص 147 ح 22.
8. وسائل الشیعه ج 5 ص 136 - و علل الشرایع ص 389.
9. سوره مائده (5)2:.
10. سوره بقره (2): 159.
11. نهج البلاغه خطبه 1.
12. کافى ج 4 ص 171 ج 4 وسائل الشیعه ج 8 ص 14.
13. تاریخ یعقوبى ج 2 ص 249 چاپ دار صادر بیروت .
14. مقتل خوارزمى ج 1 ص 226 ازانتشارات مکتبه المفید.
15.بحارالانوار ج 27 ص 172.
16. مستدرالوسائل کتاب حج ص 189 - دراین باره رجوع کنید وسائل
الشیعه ج 10 ص 252 ح 1 و 254 ح 9.
17. بحارالانوار ج 23 ص 89 ح 35 رجال الکشى چاپ دانشگاه مشهد
ص 425لا
18. کتاب حج (مجموعه مقالات انتشارات ارشاداسلامى مقاله ى آقاى
جوادى آملى ص 65).
19. سوره آل عمران (3): 97.
20. نهج البلاغه صبحى صالح نامه 47 ص 421.
21. همان کتاب 272 ج 2.
22. همان کتاب ص 272 ج 1.
23. سوره مائده (5): 38 و 45 بقره (2): 179 - نور (24)2.
24. نهج البلاغه صبحى صالح نامه 47 ص 421 ص 47 و خطبه 3 ص 48.
25. سوره حدید (57): 25 و مائده (5) 42.
26. تاریخ طبرى ج 4 ص 175 چاپ رضویه (بنقل از حماسه غدیر
تالیف استاد محمدرضا حکیمى ص 54).
27. وسائل الشیعه ج 11 ص 1920 صحیفه سجادیه دعاى 27 جامع
عباسى ص 151.
28. نهج البلاغه صبحى صالح خطبه 156 ص 218 و خطبه 105 ص 151
تحریرالوسیله ج 1 ص 462463 سوره آل عمران (3): 110.
29. سوره حج (22): 29 توبه (9): 5 مائده (5): 32 نساء(4): 76
توبه (9): 29.
30. وسائل الشیعه ج 1ص 14.
31. سوره حج (22)27:
32. نهج البلاغه صبحى صالح خطبه 110 ص 163.
33. سوره مائده (2): 125.
34.اشاره است به مضمون روایاتى که تعطیل حج و رها کردن آن را
موجب فرو فرستادن عذاب از طرف خداوند مى دانند به کافى ج 4 ص 271
نهج البلاغه نامه 47 ص 4210 رجوع کنید.
35. تفسیر قمى ج 2 ص 302.
36. بحارالانوار ج 27 ص 172.
37. علل الشرایع ص 404405 ج 5.
38. نهج البلاغه صبحى صالح خطبه 110 ص 163.
39. مصابح الشریعه ازانتشارات کتابخانه صدوق ص 145.