آینده مسلمانان در لبنان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


 در آغاز نهمین سال جنگ خانمانسوز داخلى در لبنان چگونه مى توان به آینده مسلمانان در لبنان نگریست ؟

حرکتها و قیامهاى اسلامى که اخیرا در لبنان به وجود آمده سایه هائى از خوشبینى بر سر مردم افکنده است . چرا که انقلابیون مسلمان وجود خود را به اثبات رساندند و موازنه استعمارى را به تزلزل در آوردند و هراس و وحشت را حتى در کاخ سفیدایجاد کردند.

در هر صورت این یک واقعیت است که مسلمانان از نظر آمارگیرى اکثریت قریب به اتفاق را دارا هستند واین کافى است لبنان را به عنوان کشورى اسلامى در آورد که مسلمانان با دیگران به آسایش زندگى کنند ولى قدرت و نیروى مافوق از آن آنها باشد نه اینکه تنها نمودارى از فشار واختناق باشند که همواره رهبران اقلیتهاى نژادپرست این فشار را بر آنها روا مى دارند همین اقلیتهائى که در پى دگرگونى لبنان و در آوردن آن به صورت اسرائل یا رودریائى دیگر مى باشند که از آنجا یک اقلیت نژادپرست براکثریت مردم حکومت مى کند .

واینچنین بود که دراوائل سالهاى 1920 نقشه هاى مارونى صهیونیستى درباره قیام دولتى مارونى در لبنان پى ریزى شد که چندى پیش روزنامه[ نیویورک تایمز] طى انتشار سندهائى محرمانه و به نقل از خبرنگار خود در تل آویو خاطرنشان ساخت که با در یافت سندهائى از وزارت امور خارجه اسرائیل مطلع شده است که طرح بنیانگزارى دولت مارونى در لبنان مصادف مى شود با طرح برپائى دولت اسرائیل !این سندها همچنین پرده ازارتباطهاى محرمانه رهبران صهیونیست و بامارونیهاى افراطى از سال 1920 به بعد - برداشت !

اکنون مى توانیم در یک کلام بگوئیم آنچه در لبنان رخ داده است از نیمه هاى 70 تا به این طرف و آنچه که در اجراى مو به موى نقشه صهیونیستى مارونى گذشته است و آنان که این رویدادهاى تاریخى را دنبال مى کنند شگفت زده نمى شوند مگراز واقعیت وحشتناک سر درگمى اعراب دراجراى طرح اسرائیلى مارونى !!ازاین رو اگر بخواهیم در جمله اى کوتاه حوادث لبنان را طى ده سال اخیر دراین جنگ داخلى خانماسوز خلاصه کنیم مى گوئیم :

آنچه در لبنان گذشته است نقشه اى است اسرائیلى با سرمایه هائى عربى و دستهائى لبنانى و روپوشى فلسطینى !!

سئوالى که اکنون مطرح است این است که : آیااین نقشه صهیونیستى مارونى در لبنان به سرانجام خود که تقسیم لبنان و برپائى دولت مارونى نژادپرستانه با همکارى و پشتیبانى اسرائیل و صلیبیان افراطى است و پس از آن پشت پا زدن به کیان و هستى مسلمانان در لبنان خواهد رسید؟ همانگونه که در فلسطین رخ داد آنگاه که آن بخش مخصوص اعراب فلسطینى در نقشه تقسیم فلسطین در آغاز ملحق به اردن شده که در فلسطین چیزى بغیراز کیان اسرائیلى نباشد! و بعداز آن همان بخش الحاقى به اسرائیل برگشت و جزء لاینفک اسرائیل شد!! و آیا سرانجام مسلمانان لبنانى به آنجا خواهند رسید که ملتى بدون سرزمین شوند یا به صورت مستضعفین وستم کشیدگانى تحت سلطه بى چون و چراى مارونیان اسرائیلى در آیند!؟

جنبش اسلامى اخیر که توسط انقلابیون مسلمان در لبنان بر پا شده است موازنه و معادله استعمارى را به کلى مى خواهد دگرگون سازد نه تنها در لبنان که در تمام خاورمیانه ازاین رواست که در مى یابیم آمریکا توسط عربستان سعودى به فر چاره اى فورى افتاده و دست به کوششهائى آشفته و سوزان مى زند واز آن سوء فعالیتهاى پلیدانه و کینه توزانه توسط اسرائیل و با نیروهائى آمریکائى جهت تسریع اجراى نقشه پلیداسرائیلى مارونى به اوج خود رسیده است ولى رئیس فالانژ لبنان بین دو راه حل راه میانه اى را براى خود برگزیده است :از طرفى دست پرورده همان نهاد فالانژیستى است که خود را تاآخر همراه و همگام بااسرائیل - چه از نظر نظامى و چه از نظر سیاسى - دانسته و آن کشتارهاى کینه توزانه نژادپرستانه را بر علیه مسلمانان طى 9 سال گذشته به راه انداخته است . واز طرفى دیگر مقام و منصب او به عنوان رئیس کل لبنان و همچنین وکیل دادگسترى سابق او را وا مى دارد که از یک سو درندگى کتائبى لئیمانه خود را براعراب و مسلمانان به نمایش گذارد و دراین رابطه ازاسرائیل استمداد کند که طرح سیاست مارونى را به حالت اجرا در آورد. واز سوئى نرمش و میانه روى خود را تا اندازه اى به رخ مردم مى کشد و بااین روش هم منصب ریاست خود را نگه مى دارد و هم ارتباط خود را بااعراب طرفدار خط غرب که ضمنا برخوردار از سرمایه هاى کلانى مى باشند و در حقیقت روکش سیاسى فالانژها را تشکیل مى دهند حفظ مى کند .

تااینکه همچنان دراجراى نقشه انتحارى نژادپرستانه خود به پیش رود چرا که امروزاین نقشه نه تنها به اسرائیل به عنوان یک دولت پیوسته به اسرائیل محرزاست که با چنگالهاى[ موساد]اسرائیلى نیز...

طرح آشتى ملى را عربستان سعودى مطرح کرد و سوریه محتاطانه بااو همکارى و همگامى نمود در حالى این طرح آماده اجرا مى شود که انفجارها واضطرابها به اوج خود رسیده و دراین جو آشوب زده اى که نیروهاى چند ملیتى در حال ترک لبنان یا کم کردن افراد خود هستند لبنان را براى سرنوشت خود رها مى کنند!!البته آنها خواهان این هستند که لبنان به سوى اسرائیل میل کند و حکومت صد درصد مارونى بر سر کار آید ولى چه بخواهند و چه نخواهند طوفان اسلامى آنچنان به سرعت در حرکت است که دیر یا زود تمام جناحهاى فرصت طلب توطئه گر داخلى و بین المللى را در کام خود فرو خواهد برد.

در همین حال مى بینیم اسرائیل طبق برنامه و نقش اى حساب شده با فالانژیستها (که یهودیان داخل لبنان به شمار مى آیند!)فکر آن است که این حرکت بزرگ اسلامى را به سود نقشه هاى خود در لبنان و خاورمیانه بکار گیرد!

و در صورتى که هستى نظامى اسرائیل وابهت[ ستون پنجم] اسرائیلى فالانژیستى از طرف جان برکفان مسلمان لبنانى تهدید مى شود دشمن صهیونیستى بر حرکت سیاسى خودافزوده و تسریع در آن کرده است تا اینکه آمریکا و دیگر مراکزامپریالیستى را وادار به لزوم همکارى نظامى مستقیم براى اجراى نقشه اسرائیل کند. و بدینوسیله پیمان دفاع استراتژیک بین اسرائیل و آمریکا بسته شد. واین پیمان براى این بود که همکارى آمریکا بااسرائیل در چارچوبى قانونى و رسمى در آید. وازاین روبود که رئیس مجلس شوراى اسلامى حجه الاسلام والمسلمین هاشمى رفسنجانى آن رااز[ پیمان بلفور] بدتر و خطرناکتر خواند. و بالاترازاین که اسرائیل از وحشت آمریکا در رابطه با حرکت عظیم اسلامى در لبنان چنین استفاده کرد که آمریکا را قانع کند به اینکه هر کوششى براى حفظ وحدت در لبنان و یکپارچگى لبنان کوششى است بى ارزش و هیچ راه و چاره اى بجز تقسیم لبنان نیست !

اینجا بود که بار دیگر[ کیسینجر] براى نمایش جدید به میدان آمد. کیسینجر رسواترین و پلیدترین وخبیث ترین چهره آمریکائى است . همان کسى است که نقشه همزیستى مسالمت میز را بااسرائیل در خاوریمانه مطرح کرد او صاحب اندیشه به وجود آوردن تناقضها در لبنان است - تااین راه خاورمیانه رابه آتش بکشد.او نیز چندى پیش دوباره نمایان شد واعلام کرد هیچ راهى بجز تقسیم براى لبنان نمانده است !!

باید برخى از مناطق لبنان - به عنوان رشه و حق السکوت - تحت نفوذ سوریه باشد جنوب لبنان هم زیر سلطه اسرائیل بماند.البته هیچ لزومى هم ندارد که این سلطه نظامى باشد! آنچه از لبنان باقى مى ماند به اضافه [بیروت بزرگ] به مارونیها واگذار شود. کیسینجراین تقسیم را شرعى خواند!!

البته چون کیسینجر همواره ازاین نقشه هاى پلیدانه با خود داشته است واعلام کرده است لذااعلام او تا وقتى که به مرحله اجرا در نیامده است هیچ خطرى ندارد بااینکه معروف است که اواقرارها و اعلامیه هاى خود را دراوقاتى که حوادث و رویدادها بالا مى گیرد صادر مى نماید او بود که در گذشته در یک اعترافى دیگراعلام داشت که باید لبنان به تقسیم دهد و درست در همان روزها حمله اسرائیل به لبنان آغاز شده بود. کیسینجر همان کسى است که[ ژوناتان] سردبیر[ واشنگتن پست] اعتراف کرده است به اینکه فالانژیستها توسط کیسینجر مسلح شدند و همواره سلاحهاى گوناگون با همکارى کیسینجر بود که اجتماع شمعون جمیل را با با[ شمعونپریز]اسرائیلى کنار دریاى[ ژوئیه] در نخستین شبى که جنگ داخلى لبنان آغاز شد برقرار نمود آرى ! همانگونه که گفته شد اعلام کیسینجر - به تنهائى - خطرى ندارد ولى خطر هنگامى وارداست که یى از شخصیتهاى رسمى آمریکا سخن از تقسیم لبنان به زبان آورد چرا که تاکنون علیرغم کمکهاى مخفیانه آمریکا به فلانژها - رسما آمریکا حمایت از تقسیم لبنان نکرده بلکه در صورت ظاهراز حکومت مرکزى لبنان و یکپارجگى آن حمایت کرده است . ولى براى اولین بار طى 9 سال جنگ داخلى در لبنان - یک مسئول آمریکائى در سطح[ واین برگر] وزیر دفاع آمریکا - که در گذشته چینى او را معرفى کرده بودند که نسبت به صهیونیست واسرائیل چندان علاقه اى ندارد اعلام کند آن هم به صورت رسمى - که موید کم کردن نظامیان آمریکائى در لبنان است - تا کمترین حد - گر چه این کار به تقسیم لبنان بیانجامد!! .

در برابر رویدادهاى جدید نظر رهبران تقلیدى مسلمان و[ رهبران تقلیدى نوین]! در لبنان چیست ؟

در یک کلمه مى توان گفت از آغازاین رویدادها و حوادث نظراین رهبریها سلبى و دفاعى بوده است .

بااینکه بیشترین مساحت سرزمینهاى لبنان تحت سیطره مسلمانان است و بااینکه اکثریت فریب به اتفاق مردم آنجا را مسلمان تشکیل مى دهند باز هم این رهبریها در خود عقده نقص در قابل اقلیت حاکم مى بینند گر چه همه دیدند و دیدیم که این اقلیت بنا را براین گذاشته است که لبنان را[ وطنى قومى] براى خود قرار دهد و پیوسته این مطلب را به خورد مردم داده تااینکه امتیازهائى براى خود بدست آورد. ولى باز هم مى بینیم رهبریهاى تقلیدى اسلامى دست از ولاى خود نسبت به این اقلیت حاکم بر نمى دارند و حتى براى دفاع از نفس هم اگر شده است حاضر نیستند کسانى را به عنوان جایگزین براى آنها معرفى کنند گویا توان این را هم ندارند که در مقابل این گروه گرایان نژادپرست بایستند و بگویند چگونه شما اقلیتها - حق داریداز لبنان به عنوان یک وطن مارونى سخن برانید و ما مسلمانان که اکثریت را تشکیل مى دهیم حق نداشته باشیم از لبنان به عنوان یک بلداسلامى حرف بزنیم . پس اگر مى بینید طرح ما ممکن است وحدت لبنان را بهم بزند بیائید شما از سخن خود صرف نظر کنید ما هم صرفنظر مى کنیم و لبنان براى همه ما به عنوان یک وطن واحد بماند.این طرح را هم اگر پیاده مى کردند قطعا کمکى براى از بین بردن نقشه تقسیم لبنان بود ولى این کار را هم نمى کنند !

وضعیت آنان را در مواردى دیگر نیز مى توانیم بیان کنیم و مورد مقایسه قرار دهیم :

آن هنگام که شهید حجه الاسلام شیخ محمد منتظرى بر آن شد که در مقابل استخدام سربازان مزدور بیگانه توسط مارونیهااز خارج لبنان و توسل جستن آنان به نظامیان اسرائیلى براى اجراى نقشه پلیدشان مسلمانان داوطلبى ازایران به کمک مسلمانان لبنان بشتابند و طرح خود را عملا نیز به حالت اجرا در آورد و یک نیروى اسلامى که عدد آنان متجاوز از چند صدنفر نبودند به لبنان گسیل داشت تا برپائى این رهبریهاى اسلامى تقلیدى در لبنان بر پا شد و رهبریهاى اسلامى تازه پیدا شده ! نیز سر و صدا براه انداختند و به دشمنى و مخالفت با پیدایش نظامیان ایرانى مسلمان در لبنان پرداختند که البته از پشت هم هیئت حاکمه لبنان و دشمنان این طرح اسلامى آنها را حمایت مى کردند! بااینکه بهتر بوداین رهبریها - حتى به عنوان یک مانور سیاسى نه انگیزه اسلامى - که آن طرح را حمایت کنند و به جاى سخن راندن از چند صد نفر دواطلب و دشمن و مخالفت با آنها چه بهتر بود که این رهبریها در خواست صدهزار داوطلب بدهند حتى براى فشار بر فالانژیستهاى غاصب و نیروهاى امپریالیستى پشتیبان آنان هم اگر بود مى بایست از آن طرح حمایت کنند تا در مقابل امتیازهائى از فالانژها بگیرند نه اینکه براى تقرب به شیطان از آمدن آنان نیز امتناع و جلوگیرى به عمل آورند!!

ازاین هم که بگذریم اگراین آقایان با آمدن داوطلب هاى ایرانى مسلمان به لبنان معامله اى مى کردند - گر چه این معامله ها در ایدئولوژى ما ممنواست - که مثلا ما حاضریم جلوگیرى از آمدن ایرانیان بکنیم بشرط اینکه سعد حداد پلید و فالانژهاى مزدوراز منطقه جنوب کنار روند. قطعا اگر این چنین معامله اى هم کرده بودند بیشتر به نتیجه مثبت مى رسیدند. ولى این رهبریها حتى جرات مانوردادن هم ندارند! چه رسد به اینکه یک حرکت سیاسى انجام دهند زیرا اسیر اعتبارها و شرایط وضع شده !! مى باشند در صورتى که دشمن سلمانان این شرایط وضع شده را به هیچ وجه مراعات نمى کند و به دنبال اجراى نقشه هاى شوم خود پیش مى رود و تمام اعتبارهائى که رهبران تقلیدى مسلمان مورداحترام قرار مى دهند به زمین مى زند و پشیزى هم براى آنها قائل نیست !!

اینجا بود که عملیات سربازان گمنام ازانقلابیون مسلمان در لبنان انفجارى دراین اعتبارهاى تو خالى ایجاد کرد وانقلابى عملى بود در واژه هاى غلظ رایج شده و نمایشى واقعى بودازانگیزه اغلبیت توده هاى مستضعف در لبنان .

مبارزان مسلمان در جنوب لبنان - بعلبک و پایتخت - تمام نقشه هاى سیاسى را (چه از گروه راستگرا و چه از چیگرایان به ادعاى خودشان پیشرو!) پشت سر گذاشتند و ثابت کردند تنها راه مبارزه رودروئى بااسرائیل است واین است که انقلاب واقعى که هرادعا و سخن بالاتراست و ما با هجوم به کیان اسرائیل در لبنان سراژدها را زده ایم و بااین علمیات حمایتگران نظام نژادپرستانه را در لبنان کوبیده ایم و در هر صورت براى نجات و رهائى مستضعفین لبنان مبارزه کرده ایم و پر واضح است هنگامى که ما حمایتگران و پشتیبانان این رژیم را - که اسرائیلیان مى باشند از بین بردیم اثرى از رژیم لبنانى که دست پرورده نقشه نژادپرستانه اسرائیلى است نخواهد ماند و در آن صورت ملت است که قدرت را بدست خواهد گرفت .

گروهگرائى لئیمانه داخلى در لبنان ثابت کرده و همچنین امپریالیسم جهانى ابت کرده است که اسرائیل تنها بازوى قدرتمندى است که بوسیله آن حقدها و کینه هاى دشمنان اسلام در خاورمیانه تحقق پیدا مى کند واز این راه نیز منافع امپریالیستها تامین مى شود ولى حرکتها و فعالیتهاى مبارزین مسلمان در مقابله با وجود عمال نظامى اسرائیل در لبنان ابهت اسرائیل را در بطاح بعلبک سهوب جنوب و جبل عامل در هم شکست و به خاک مالید و به همگان اعلام کرد که صهیونیسم بین المللى پلنگى کاغذى است ! و خاتمه دادن به حیات صهیونیستها و هر دشمن داخلى درهر کشور عربى تنهااز راه مکتبهاى متعهدامکان پذیراست که خداوند نیز وعده پیروزى را به این مومنان داده است تا بوسیله آنها بشریت رااز شر طاغوتها و ستمگران برهاند!!