نقد و بررسى فعالیت حوزویان در رویارویى با فِمی‏نیستها

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

چکیده

فِمى‏نیسم (Feminism) در تاریخ معاصر ایران، در شکل جریانى فرهنگى - سیاسى از دوره انقلاب مشروطیت به نوعى ظهور و بروز داشته است. از آن روزگار تا اکنون، براى این جریان، مى‏توان هفت برهه تاریخى سراغ گرفت. رویکرد تبلیغى، مانند: تحریف تاریخ، تضاد افکنى میان هنجارهاى اجتماعى زن و مرد، و مخالفت با ارزشهاى اخلاقى دین براى زنان، مانند: حجاب، عفت، معاشرتهاى غیرمعمول، با مردان و....
بخش نخست مقاله به این مسائل اختصاص یافته است و در بخش دوم، فعالیت علمى - فرهنگى حوزویان در رویارویى با فِمى‏نیسم شرح مى‏شود. حوزه و روحانیت در تلاشهاى فکرى خود، در حوزه فرهنگ اسلامى - شیعى در رویارویى با مدرنیته، به تبیین جایگاه زن و چگونگى حضور اجتماعى و سیاسى زنان از نگاه دینى مى‏پردازد. ظهور دو شخصیت: علامه طباطبایى و امام خمینى و شاگردان ایشان مانند: شهید مطهرى و جوادى آملى سبب مى‏شود چالشها و شبهه افکنیهاى فِمى‏نیستى، در جامعه ایران نافرجام بماند.

کلیدواژه‌ها


مقدمه

جریان فِمى‏نیستى، یکى از جریانهاى اثرگذار و نقش آفرین در فرهنگ و تاریخ معاصر ایران است. قلمرو فعالیت و اثرگذارى آنان از عرصه نظریه‏پردازى گرفته تا حوزه ادبیات و هنر و ساحَتهاى سیاسى و اجتماعى، قابل مشاهده و ردگیرى است.

فِمى‏نیزم در غرب، سه مرحله تغییر و تحول داشته است: در مرحله اول، بیش‏تر، ایده زندگى بدون مردان را تبلیغ و ترویج مى‏کرد. در مرحله دوم، به دنبال تولید معرفت‏شناسى و علومى با محتوا و رویکرد فِمى‏نیستى بود; زیرا بر این نظر بود که علوم و ایدئولوژیها مرد سالارانه‏اند. در مرحله سوم، یک جریان تعدیل یافته‏اى حضور مى‏یابد و مدعیّات نسل دوم را قبول ندارد و نیز از نیاز متقابل زن و مرد به همدیگر سخن مى‏گوید و زندگى خصوصى خانواده و فرزند محور را دنبال و از حقوق زنان دفاع مى‏کند.1 برخى نیز از مرحله چهارم براى جریان فِمى‏نیستى یاد کرده‏اند.2

مهم‏ترین ثمره فعالیت فِمى‏نیسم را »کنوانسیون رفع تبعیض از زنان 1979م / 1358ش» مى‏دانند3 که بر اساس آن حضور زنان در عرصه‏هاى مختلف اجتماعى و سیاسى و فرهنگى از مؤلفه‏هاى پایه توسعه یافتگى یک کشور به حساب مى‏آید.4

در این نوشتار، نگارنده مى‏کوشد تا نخست وضعیت و تاریخى کوتاه از جریان فِمى‏نیسم در ایران را گزارش کند و سپس اقدامها و فعالیتهایى که حوزویان در رویارویى با این جریان، انجام داده‏اند واکاوى نماید. بنا براین، این نوشتار در دو بخش سامان یافته است.

 

بخش اول: جریان فِمى‏نیسم در ایران

تعریف فِمى‏نیسم ایرانى

فِمى‏نیسم در ایران، یک جریان سیاسى - فرهنگى یا به دیگر سخن، نوعى ایدئولوژى سیاسى و اجتماعى براى شمارى از زنان تحصیل کرده غرب است. این جریان سیاسى - فرهنگى، اگر چه در تقسیم بندى کلان، ذیل روشنفکرى قرار مى‏گیرد; اما در قیاس با دیگر جریانهاى سیاسى و فرهنگى، قسیم و رقیب آنها مى‏باشد.

مدعیات فِمى‏نیستى، اگر چه مورد پذیرش روشنفکران ایرانى بوده است; اما پروژه اصلى آنان را تشکیل نمى‏داد; چرا که پروژه اصلى روشنفکران براى تغییر و تحول در سنت انسان ایرانى، سکولاریزم یا سکولاریزاسیون است; یعنى روشنفکران انکار نمى‏کنند که مدعیات فِمى‏نیستى بخشى از فرایند سکولارسازى جامعه ایرانى است. به بیان دیگر، مدعیات این جریان، همان فرایند اجتماعى شدن نهادها و خروج آنها از سیطره نهاد دین و به حقیقت پیوستن ارزشهاى دموکراتیک به جاى ارزشهاى دینى و ایدئولوژیک است.

لازم به ذکراست شمارى از روشنفکران، بر این نظرند که: سکولاریزاسیون غیر از سکولاریزم است. سکولاریزم، تفسیر غرب محور از مدرنیته است، که لازمه آن تحول متافیزیکى و ساختار معرفت شناسى جامعه‏هاست. به هرحال، اصلاح و نوسازى که از سوى شمارى از نخبگان سیاسى و اجتماعى در زمان قاجار شروع شد و استمرار آن، در حکومت رضاشاه با محوریت روشنفکرانى مانند فروغى، شتاب بیش‏ترى یافت، مثل جداسازى امور قضایى کشور از سازمان روحانیت و مسأله کشف حجاب و تأسیس فرهنگستان علوم و راه اندازى مدارس نوین و محدود سازى روحانیت با برنامه‏هایى همچون سربازگیرى و امتحان طلاب و منع از انجام مراسم دینى، داراى ابعاد سیاسى و بخشى از فرایند سکولاریزاسیون در ایران عصر رضاخان بود.5 بنابر مطالبات فِمى‏نیستها در پروژه روشنفکران و جریانهاى سیاسى و فرهنگى، مصداقى از عمل سکولاریزاسیون است، نه بیش‏تر.

نکته‏اى در این‏جا لازم به توضیح و تکمیل است: اگر چه پروژه جریان فِمى‏نیستى، مطالبات حقوق زنان است; امّا حقوق زنان در هر عصر و زمانى مى‏تواند تفسیر و مصداقى مختلف داشته باشد. و اگر یک زمانى حق رأى زنان به عنوان مصداق مهم این حقوق انگاشته مى‏شد، با تأسیس جمهورى اسلامى، این مسأله دیگر موضوعیت ندارد; چراکه در نظام جمهورى اسلامى زنان مى‏توانند در انتخابات شرکت کنند; لذا فِمى‏نیستها، با تاسیس و استقرار جمهورى اسلامى، از مطالبه حقوق زنان ایرانى تفسیر جدید دارند و آن رفع تبعیض از حقوق زنان است.

1. نخستین برهه تاریخى که جریان فِمى‏نیستى توانست در ایران ظهور و بروز داشته باشد، انقلاب مشروطیت بود.

در نهضت تنباکو، پس از آن که روشن شد زنان مى‏توانند در تحولات سیاسى و اجتماعى ایران، نقش جدّى ایفاء کنند، شمارى به فکر افتادند که به پیروى ازالگوى غرب در فعالیت زنان، این ظرفیت انسانى را به عنوان یک گفتمان زنانه غیراسلامى فعال نمایند.

در جریان انقلاب مشروطیت، این ایده در قالب نشریات زنانه در آمد. روزنامه دانش، به سرپرستى خانم کحّال )همسر دکتر حسین خان کحّال(، روزنامه مصور شکوفه (1292. ش. ( مجله جمعیت نسوان وطن خواه )سال 1302ش(، نشریه ملانصرالدین، صور اسرافیل، ایران نو و دختران ایران، که بیش‏تر از سوى سران، یا خویشاوندان تحصیل کرده‏هاى اروپایى یا فارغ التحصیلان مدرسه آمریکایى منتشر مى‏شدند، یا این که برخى از دست اندرکاران و نویسندگان مقاله‏هاى آنها از وابستگان بیگانه و پیروان بهائیت بودند.6

اشخاصى که دل در هواى غرب و فرنگ داشتند مانند: میرزا آقاخان کرمانى و... خواستار دگرگونى موقعیت اجتماعى زن ایرانى و تساوى زنان و مردان در همه حقوق; یعنى: تعلیم و تربیت، حکومت، ارث، تجارت و... بودند.7

2. دومین برهه تاریخى که جریان فِمى‏نیستى توانست در ساحَتِ سیاسى و اجتماعى ایران نقش برجسته‏اى از خود نشان دهد، دوره حکومت رضاشاه بود. این جریان تلاش کرد به ساختار قدرت نزدیک شده و مدعیات فِمى‏نیستى; یعنى »دفاع از حقوق زنان» را، شعار اصلى دولت قرار دهد.8 و در پروژه »شبه مدرنیستى» رضاخانى نقش پررنگى داشته باشد.

3. سومّین برهه تاریخى، بعد ازکنار رفتن رضاشاه از ساختار قدرت از سال 1320 شروع مى‏شود که فضاى باز سیاسى براى مدتّى در کشور به وجود مى‏آید. در این برهه، جریان فِمى‏نیستى به فکر افتاد که خود را در قالب احزاب و جریانهاى سیاسى باز تعریف کند. در جریان ملى شدن نفت نیز، خیلى فعال بود و مى‏کوشید در این بین مدعیات‏اش را عملیاتى کند که با عدم همکارى مصدق این کار ابتر ماند.9

4. چهارمین برهه، زمانى آغاز شد که در مرداد1328 دولت مصدق با کودتاى آمریکایى سقوط کرد و محمدرضا با دست آمریکا به قدرت برگشت. شاه جوان به توصیه آمریکاییها به فکر اصلاحاتى افتاد. در این‏جا نیز جریان فِمى‏نیستى خود را به قدرت نزدیک کرده و در این تغییر و تحول شاه را همراهى مى‏کند.10

5. پنجمین برهه تاریخى جریان فِمى‏نیستى، پس از پیروزى انقلاب اسلامى سال 1357 است. در این برهه به خاطر وضعیت و فضاى خاص فرهنگى و سیاسى، امکان طرح مدعیات از سنخ فِمى‏نیستها نبود. به گفته شمارى، این دوره را مى‏توان دوره تعطیلى فعالیت آنان در ایران به حساب آورد، لذا این جریان از دهه شصت به فکر مى‏افتد در خارج از کشور فعالیت کند.11

6. ششمین برهه تاریخى فعالیت فِمى‏نیستى در تاریخ و فرهنگ ایران، پس از دوم خرداد1376 است که شعار توسعه سیاسى و جامعه مدنى محورحرکت فرهنگى، سیاسى و اجتماعى قرارگرفت. توسعه سیاسى و جامعه مدنى برنامه کلان اصلاح طلبان براى تحّول در جامعه ایرانى، ابعاد و اضلاعى داشت که یکى از اضلاع آن، فعالیت سیاسى و اجتماعى زنان بود. این امر، ساحَتِ گسترده‏اى را براى جریان فِمى‏نیستى و حضور دوباره به وجود آورد و ایده‏هاى فِمى‏نیستى با جرأت و جسارت بیش‏ترى به بهانه آزادى بیان و حقوق شهروندى، تبلیغ و ترویج شد. برخى این دوره را »دوره نضج و پى ریزى دوباره ساختمان جنبش حقوقى زنان» دانسته‏اند.12

دراین دوره، این حرکتها اتفاق افتاد:

یکم. شکل گیرى تشکلهاى ویژه زنان، با موضوعات: حقوق زنان، مطالعات زنان، حقوق کودک، توان‏مندى زنان، محیط زیست، حقوق بشر وروز نامه نگارى.

دوم. پیشنهاد لایحه پیوستن به کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان از سوى دولت و تصویب آن در مجلس شوراى اسلامى، که مورد اعتراض مراجع و جامعه مدرسین قرار گرفت.

سوم. راه اندازى نشریاتى به مثابه ارگان رسمى و کانال ارتباطى میان اصحاب فِمى‏نیستها در داخل و خارج کشور، مثل مجله زنان.

چهارم. به کارگیرى شمارى ازمدیران با گرایشهاى فِمى‏نیستى13 در مدیریت مهم و کلیدى، جهت هموارسازى بستر حضور و انتفاع فِمى‏نیستها. جایزه نوبل شیرین عبادى در سال1382 نتیجه یک دهه تلاش فِمى‏نیستها در ایران است.

7. برهه هفتم جریان فِمى‏نیستى، با روى کار آمدن دولت اصول گرا آغاز مى‏شود. در این دوره، بسترهایى که این جریان در دست داشت، از دست داد. مجله »زنان» که شریان حیاتى فعالیت اینان به حساب مى‏آمد، و نیز انجمنهاى مختلفى که براى زنان، به وجود آمده بود، در اثر تخلفات از سوى قوه قضائیه تعطیل شد. این جریان شکل جدیدى14 تحت عنوان »همگرایى جنبش زنان براى طرح مطالبات در ایران» ترتیب داد و خواهان تغییر اصل‏هاى 19 20 21، و 115 قانون اساسى، جهت پیوستن به کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان شد. سال 1385 کمپین یک میلیون امضاء را، با هدف جمع‏آورى دست‏کم، یک میلیون امضا در حمایت از رفع تبعیض قانونى علیه زنان، راه‏اندازى کرد و در سالهاى بعد، کمپین توقف سنگسار و کمپین استودیوهاى ورزشى براى مسابقات را مى‏توان زورآزمایى فِمى‏نیزم در ایران دانست.

 

سیاستهاى تبلیغى فِمى‏نیستها در ایران

تحریف تاریخ

بازسازى و مرمت تاریخ زنان بر اساس مدّعیات فِمى‏نیستى، یکى از سیاستهاى تبلیغى این جریان است. در این راستا »مؤسسه مطالعات و انتشارات روشنگران»15 اولین تقویم زنانه را در ایران منتشر ساخت و هر ساله هم این انتشار ادامه دارد. در این تقویم تصاویرى از زندگى زنانى16 دیده مى‏شود که تمام اصول اخلاقى و هنجارهاى مقبول جامعه را زیر پا گذاشته‏اند; ولى به عنوان زنان شجاع در دفاع از حقوق زنان معرفى مى‏شوند و این، مصداقى از تحریف تاریخ بر مرام باطل و غیر واقعى است.

از دیگر سیاستهاى تبلیغى فِمى‏نیستها، القاى تقابل زن و مرد و ظلم مردان بر زنان است. براى عملیاتى شدن آن، شیوه‏هاى گوناگونى را به کار بسته‏اند:

1. بزرگ نمایى دعواهاى خانوادگى، از طریق انتشار کتابهاى داستان و رمان با موضوع ظلم، جنایت، دروغ و تزویر نسبت به زنان.

2. پست جلوه دادن خانه دارى و امور مربوط به همسرى.

3. ابزار انگارى زن براى کامجوییهاى مردانه.

4. شایعه سازى ادعاى حاکمیت مردسالارى در جامعه.

5. تضاد افکنى میان آگاهى زنان در مسائل اجتماعى با امور خانه دارى.

6. تبلیغ و ترویج این مطلب که همه ناهنجاریها! در نظام حقوقى موجود به سبب قراءت رسمى از دین و نپذیرفتن معاهدات بین المللى است.

در دهه‏هاى اخیر، این شگردهاى تبلیغاتى نخست از طریق مجلّه‏هاى خاص17 تولید مى‏شد و سپس از سوى روزنامه‏هاى خاص18 و نیز در بعضى آثار سینمایى19 و آثار ادبى، شعرى و داستانى20 باز تولید و ترویج شده است.

برآیند عینى ضدیت با ارزشهاى اخلاقى در امر پوشش و حجاب و رابطه مرد و زن، ترویج روابط آزاد جنسى است; اما از آن جا که جامعه ایرانى جامعه دینى است و به ارزشها و آداب و رسوم دینى پاى بند است، تبلیغ و ترویج آزادى جنسى، باید به صورت غیر مستقیم انجام شود; در مَثَل درباره حجاب، که به عنوان یک ارزش اجتماعى، روابط اجتماعى را در یک چارچوب قانونى و اخلاقى تعریف مى‏کند، این گونه شبهه مى‏افکنند که: حجاب یک امر خصوصى است، حضور اجتماعى خانمها را محدود مى‏کند. زنان ایرانى با حاکم شدن پدیده حجاب هویت جنسى خود را از دست داده‏اند. و نیز غیرت ناموسى را، که بازدارنده گسترش فساد و فحشاست، به معناى حسادت و تعصّب تفسیر و تبلیغ مى‏کنند.

با این گزارش کوتاه از وضعیت فِمى‏نیسم در جامعه ایران، اکنون فعالیت حوزویان در رویارویى با این جریان را بررسى مى‏کنیم.

بخش دوم: فعالیت علمى - فرهنگى حوزویان در رویارویى با فِمى‏نیسم

نخست این نکته درخور یادآورى است که در عصر پهلوى، رویاروییهاى فکرى و فرهنگى بر محور چهار مسأله مى‏چرخید:

1. مبارزه با تفکرات کسروى.

2. مبارزه با جریان بهائیت.

3. مبارزه با مدعّیات فِمى‏نیستى در باب حجاب و خانواده.

4. مبارزه با نفوذ و گسترش تفکر مارکسیستى.21

در واقع جریان فِمى‏نیستى، یکى از این چهار جریان فکرى و اجتماعى تأثیرگذار علیه فرهنگ تشیّع بود که حوزه‏ها را به واکنش واداشت. دو رویداد مهم در جامعه ایران، سبب شد روحانیت و حوزه‏هاى علمیه، درباره اثرگذارى فِمى‏نیسم به فکر چاره باشند:

رویداد اول. جریان کشف حجاب، به سال 1314ش. است که قیام خونین مسجد گوهرشاد را در پى داشت.22 این جریان، ساماندهى جدیدى از فعالیت علمى و فرهنگى مذهبیها را بعد از شهریور1320 به وجود آورد; زیرا در این برهه، تا اندازه‏اى زمینه فعالیت براى متدینان فراهم آمد. لذا از سال 1290 ش تا 1348 ش، سى و سه رساله و کتاب در موضوع حجاب نوشته شد.23

رویداد دوم. تصویب حق شرکت زنان در انتخابات سال 1343ش. در حکومت محمدرضا شاه بود که با مخالفت جدى علماء به رهبرى امام خمینى روبه روشد.24

روشن است که حکومت ظالمانه پهلوى، که از اساس هیچ گونه مشروعیتى نداشت، با این امور در صدد سوء استفاده از موضوع زن و توجیه قدرت نا مشروع خود بود.

از این رو حوزه و روحانیت در رویارویى با فِمى‏نیزم، افزون بر تبیینهاى دفاعى از حجاب و مسائل زنان، به حرکت ایجابى و نگاه به آینده روى آورد; یعنى در صدد بر آمد تا تفسیر جدیدى از جایگاه زن در اسلام و نیز چگونگى حضور اجتماعى و سیاسى زنان از نگاه دینى ارائه بدهد. این حرکت ایجابى را در دو محور مى‏توان تحلیل و ترسیم نمود:

 

الف. باز خوانى جایگاه و منزلت زن

باز خوانى و بازاندیشى مباحث نظرى در باب زنان، با توجه به شبهات فِمى‏نیستها، با ظهور دو شخصیت حوزوى پایه گذارى شد: علامه طباطبایى و امام خمینى تلاشهاى این دو شخصیت، در مهم‏ترین مرکز علمى شیعه معطوف به این بود که چهارچوبهاى فکرى کلان تشیّع را در رویارویى با مدرنیته تهیه و تدوین کنند. در واقع، تفکر مدیریتى و راهبرانه امام خمینى و مطالعات و پاسخ گوییها و روشنگریهاى علامه طباطبایى و نیز شاگردان آن دو، بویژه استاد شهید مطهرى، چالشها و شبهه افکنیهاى فِمى‏نیستى در جامعه ایران را کنار زد.

اکنون از همین منظر، برآیند فعالیت فکرى این شخصیتها را در رویارویى با فِمى‏نیسم مى‏نگریم:

برآیند فکرى علامه طباطبایى در رویارویى با فِمى‏نیسم

علامه طباطبایى، از جایگاه متفکر دینى، در رویارویى با جریان فِمى‏نیسم، تقریر جدیدى ازنحوه حضور زنان در زیست اجتماعى و سیاسى ارائه کرد. در حقیقت، علامه در رویارویى با دو گروه به تبیین و تحلیل مسائل زنان پرداخت:

گروه اوّل، بخشى از حوزویانى که با دیدگاه سنتى، قلمرو حضور و فعالیت زن را به درون خانه تقلیل مى‏دادند.

گروه دوم، کسانى که متأثر از اندیشه‏هاى غربى، نگرش فِمى‏نیستى داشتند.

فعالیتهاى فکرى علاّ مه را در رویارویى با این دو گروه، به گونه زیر مى‏توان جمع بندى و ارائه نمود:

یکم. علامه طباطبایى با بررسى تاریخ جامعه‏هاى انسانى پیش از اسلام، نشان مى‏دهد که جایگاه زن در جامعه‏هایى مانند: امپراطورى بزرگ روم، شاهنشاهى ایران، چین، هند، مصر و حبشه، در میان همین انسانهایى که در آن روزگار متمدن به شمار مى‏آمدند، زن حکم انسان اسیرى داشت که آزادى اراده و عمل نداشت، ارث نمى‏برد، حق تصرف در اموال نداشت، اگر مورد تعدى قرار مى‏گرفت، به ادعاى او اعتنا نمى‏شد و اقامه دعوا به دست مردان بود. و در جوامعى مانند اقوام آفریقا زن انسان تلقى نمى‏شد، بلکه سربار جامعه به حساب مى‏آمد و مثل حیوانات اهلى با او برخورد مى‏شد. در فرهنگ و تاریخ عربستان نیز، زن مایه عار بود، زنده به گور مى‏شد و از هیچ جایگاه و حقوقى برخوردار نبود.25

با ظهور اسلام، زن جایگاه و حقوق انسانى یافت و آزادى اراده و عمل پیدا کرد. در ارث با مرد شریک شد، حق اقامه دعوا و مطالبه حقوق پیدا کرد، شهادت او در امور قضایى پذیرفته شد و... و در برابر، در همه این امور مردان ولایت و قیمومیت خود را از دست دادند.26

دوّم. علامه طباطبایى در گام دوم، به تبیین و تحلیل مسائل و موضوعاتى مى‏پردازد که در محافل روشنفکرى آن روز به عنوان شبهه و اشکال مطرح بوده است، مانند: نصف بودن ارث زن، تعدد زوجات، مسائل ازدواج و طلاق و... ایشان این موضوعات را با بررسیهاى عقلى مى‏کاود و به روشنى پاسخ مى‏دهد که چگونه زن از نظر اسلام در شؤون مختلف زندگى و امتیازات اجتماعى از حقوقى عادلانه برخوردار است.27

سوم. ارائه تبیین و تحلیل عقلى و روش‏مند از مجموعه آیاتى که درباره زن در قرآن آمده است و نیز پیوند آنها با روایاتى که از ائمه معصومین (ع) در ذیل این آیات و یا جداگانه در باره زنان رسیده است. در این گام، تحقیقات ارزش‏مندى را در باره موضوعاتى مانند: اغواى حوا و آدم28، خلقت زن29 و... ارائه مى‏کند و معتقد است که اگرچه مشهور این است که حوا آدم را اغوا کرد و یا این که حوا از دنده آدم خلق شده است و در برخى روایات نیز آمده است. اما این مطلب از آیه قرآن به دست نمى‏آید و مؤیدى هم بر این نداریم. ایشان در یک تحقیق مقایسه اى میان قرآن و تورات، مستنداتى را مى‏آورد که نشان مى‏دهد منبع اصلى این مطلب و نیز احادیثى که در بردارنده آن است، تورات است، از همین رو این اخبار را ضعیف مى‏داند.30

علامه طباطبایى، با این کاوشها تلاش مى‏کند تا فضاى دیندارى اسلامى را از انفعال و وادادگى در رویارویى با شبهات روشنفکرى - فِمى‏نیستى برهاند. در مجموع ایشان، بر این نگاه دینى تأکید مى‏کند که مرد و زن در انسانیت یکسان‏اند، اگر چه تفاوتهایى در ساختار وجودى آنان مشاهده مى‏شود و تفاوت در برخى کارکردهاى زن و مرد براى زیست اجتماعى و سیاسى است، نه تفاوت در حقیقت انسانى زن و مرد.31

 

امام خمینى و خلع سلاح فِمى‏نیستها

تبیین و تقریر نگاه امام خمینى در باره زن از این جهت در موضوع بحث ما مهم است که با تأسیس جمهورى اسلامى، بسترهاى جدید و راهبردى براى حضور اجتماعى و سیاسى زنان و احقاق حقوق آنان ایجاد شد و فِمى‏نیستها را خلع سلاح کرد. براى نمونه، در حکومت پهلوى، حق رأى براى زنان جزء شعارهاى اصلى فِمى‏نیستها بود و سخت کوشیدند تا این امتیاز را براى زنان ایرانى به ثبت برسانند، ولى نتوانستند. اما با انقلاب اسلامى حق رأى، جزء حقوق مسلّم زنان قرار گرفت.32

امام خمینى، پیش و پس از انقلاب اسلامى، به مناسبتهاى مختلف درباره جایگاه و حقوق زن سخن گفته که به گونه مستقل چاپ شده است.33 ایشان آزادى زن به این معنى که زن در تعیین حق سرنوشت خویش آزاد است و مى‏تواند در عرصه‏هاى اجتماعى و سیاسى حضور و نقش فعال و کارآمد داشته باشد،34 از حرکت فِمى‏نیستى عدّه‏اى که با عنوان آزادى زن، در تلاش بودند زن را از جایگاه و هویت اصلى خود دور سازند و آنان را ملعبه هوس گرایى خود نمایند، جدا کرد و این حرکت راخیانت به زن دانست.

امام، ورود زنان ایران به ساحت سیاست و اجتماع و مشارکت فعال با مردان در مبناى جامعه اسلامى35 به عنوان یک انسان نه به صورت یک شى‏ء36 از برکات این نهضت برشمرد.37 در این نگاه، اسلام از پایه گذاران آزادى زن در تمام ابعاد وجودى او بوده است.38

نگاه امام خمینى به زن، از منظر خانواده نیز آن است که خانه مدرسه است و معلم واقعى آن زن. مهم‏ترین تکلیف زن تربیت فرزندان صالح است و هیچ نقشى به اندازه آن مهم و راهبردى نیست. از همین رو، یکى از نقشه‏هاى دشمنان دور کردن زنان از این نقش کلیدى و سرنوشت ساز است.

بنابر این، امام در دو ساحَت، جریان فِمى‏نیستى را با چالش جدّى روبه‏رو کرد:

1. در ساحَتِ نظریه‏پردازى، با تکیه بر معارف اصیل اسلامى، به ارائه جایگاه، حقوق و کارکردهاى زن مسلمان پرداخت.

2. در فرایند جامعه سازى دینى و زندگى انسان ایرانى، الگوى زیست زن مسلمان را عینیت بخشید.

به حقیقت پیوستن این دو گام، تمام مدعّیات فِمى‏نیستها، در جامعه ایران، معنى و مفهوم خود را از دست داد. به همین سبب بعضى حرکتهاى زنان طرفدار فِمى‏نیسم، پس از انقلاب اسلامى، مانند: اعتراض علیه رسمى شدن حجاب و پوشش اسلامى، توجه زن ایرانى را جلب نکرد.

به هر روى، برایند عملکرد امام، در رویارویى با فِمى‏نیسم، چنان کارى و سنگین بود که برخى از طرفداران فِمى‏نیسم، بعد از کم و بیش دو دهه انزوا و خاموشى، در صدد بر مى‏آیند تا پروژه فعال سازى فِمى‏نیزم را در ایران، با پوششهاى توجیهى و حرکتهاى غیر مستقیم کلید بزنند.

 

رویارویى شهید مطهرى با جریان فِمى‏نیستى

از میان شاگردان امام خمینى و علامه طباطبایى، شهید مطهرى شخصیت برجسته‏اى است که در رویارویى با جریان فِمى‏نیستى توانسته است با بهره ورى از دریاى بیکران تفکر و اندیشه دو استاد خود، خلاقیت نشان دهد. شهید مطهرى، در عرصه‏هاى فکرى از امام رهنمود مى‏گرفت و امام نیز، جویندگان معارف دینى را به او ارجاع مى‏داد.39

شهید مطهرى در استفاده و بهره‏گیرى از اندیشه‏هاى علامه طباطبایى مى‏گوید:

»من بیش‏تر مطالبى را که در کتابها و نوشته‏هاى خود دارم، شاید ریشه‏هایش را از علامه طباطبایى و خصوصاً از المیزان گرفته‏ام. من لوازم منطقى و نتایج و آثار نظریات ایشان را دنبال کرده و تا به آخر استخراج مى‏کنم»40

استاد شهید مطهرى، در نخستین گام، در رویارویى با حرکتها و شعارهاى فِمى‏نیستى، سلسله مقاله‏هایى در دفاع از حقوق زن و تبیین مسائل اسلامى در باره زن نگاشت که در مجله زن روز، سال 134546 ش به چاپ رسید.41 و در سال 1349 ش مطالبى در باره پوشش دینى زن مسلمان، با عنوان حجاب به نگارش درآورد. این اثر در همان سالها بارها به چاپ رسید. استاد در سال 1353 ش »اخلاق جنسى» را به صورت مقاله در نشریه مکتب اسلام منتشر کرد و سال 1358 این اثر به چاپ رسید.

در آثار یاد شده، استاد مطهّرى در موضوع زنان، به خوبى مسأله شناسى مى‏کند و با نقد دیدگاهِ فِمى‏نیستى، نگاه دین به زن را بررسى و در این باره تحلیلى خلاق ارائه مى‏کند. ایشان گرایش فِمى‏نیستى در ایران را اشتباه افرادى مى‏شمارد که نمى‏دانند مساله زنان در فرهنگ غرب داستانى جدا از عالم شرق و اسلام دارد. در قرن بیستم، که براى اولین بار تساوى حقوق زن و مرد مطرح شد، به علت وضعیت بد تاریخ حقوق زنان در غرب بود. و نیز بى هویتى امروز زن غربى نیز به خاطر همین شعار است; زیرا باعث شد ویژگیهاى زنانه که برخاسته از طبیعت زن است و وجه تمایز و امتیاز او از مرد است، به فراموشى سپرده شود.

ایشان در کتابِ »نظام حقوق زن» تفاوتهاى زن و مرد را به عنوان دو ساختار وجودى مکمّل هم، شرح مى‏کند. و سخنانى مانند این که زن پست است، از مایه مردآفریده شده، شیطان کوچک است، باعث اخراج آدم شده است و... ، سوغات و فرهنگ مسیحیت مى‏داند.

استاد مطهرى، مسأله اصلى در موضوع زن را تساوى حقوق زن و مرد نمى‏داند، بلکه معتقد است مسأله مهم و زیربنایى مشخص شدن »نظام حقوق زن» است. از همین رو، هیجده مسأله کلیدى و نیز حقوقى که بر آنها مترتب مى‏شود، از نگاه اسلامى و فِمى‏نیستى، مورد بحث و ارزیابى قرار مى‏دهد. این مسائل، که در مجموع آثارش بحث کرده، عبارت است از: حیثیت و حقوق انسانى زن، تفاوت مرد و زن، خواستگارى، ازدواج موقت، استقلال اجتماعى زن، مهریه و نفقه، ارث و میراث، طلاق، چندهمسرى، حق حضانت، عدّه زن، اجتهاد و صدور فتوا، مقررات جزایى، پوشش، اخلاق و تربیت، اخلاق جنسى )غیرت، عفاف و حیاء(، حق اشتغال و مقام مادرى.

استاد شهید مطهرى در رویارویى و نقد ایده‏هاى فِمى‏نیستى، از نقد تفکرات سنّتى و متحجرانه در باره زن نیز غافل نیست; از این روى، به سراغ فرهنگ سنتى در مقوله زن رفته و اذعان دارد که بُعد انسانى زن در فرهنگ سنتى مسلمانان نیز فراموش شده و مورد اجحاف قرار گرفته است و همین نیز سبب شده تا مدعیات فِمى‏نیستى براى عده‏اى جذاب شود.

فعالیت استاد مطهرى در قد و قامت یک متفکر دینى در مطبوعات و محافل علمى در دهه چهل، که فِمى‏نیستها بیش از معمول فعال شده بودند، در رویارویى با جریان فِمى‏نیسم از اهمیت بسزایى برخوردار است. برخى در باره اثرگذارى سریع آثار استاد بر جامعه آن روز و روى آورى به حجاب، بویژه در محافل دانشگاهى سخن گفته‏اند.42

در سالهاى پس از انقلاب اسلامى، روى آورى حوزویان به نگارش در حوزه مسائل زنان و نیز ارائه کتاب و مقاله در نقد فِمى‏نیسم، حاکى از تحرک و پویایى آنان در این ساحت است. براساس آمارى که کتاب مرجع سال 1382 ارائه مى‏دهد، 137 اثر اعم از کتاب و مقاله، با 15 محورکلان در موضوع زنان منتشر شده که 42 اثرآن کتاب و بقیه مقاله بوده است. کم و بیش، هشتاد - نود درصد آن در مقام تبیین، تحلیل و توصیف جایگاه زن از منظر دینى در جهان امروز مى‏باشد. این آمار نشان مى‏دهد که جامعه متدیّنان در رویارویى با فعالیتهاى ترویجى فِمى‏نیستى از تحرک بالایى برخوردارند و شبکه ارتباطى و تفاهمى، به نسبت موفّقى را به وجود آورده‏اند، و از سوى دیگر، نشان دهنده این واقعیت است که حوزویان، نه تنها در رویارویى فکرى جدّى هستند و آثار خوبى را عرضه کرده‏اند، بلکه موفّق شده‏اند، میزان در خورى از ظرفیت فکرى متدیّنان را به این امر معطوف نمایند و شبکه اجتماعى در برابر فِمى‏نیزم ایجاد کنند.

 

آیت‏اللّه جوادى آملى و دفاع دینى از شخصیّت زن

شخصیت دیگرى که از میان شاگردان امام خمینى و علامه طباطبایى به بازخوانى شخصیت زن در اسلام پرداخت و تقریر به روز از مسأله زنان عرضه کرد، استاد جوادى آملى در اثر ارزش‏مند »زن در آئینه جلال و جمال الهى» است. در این اثر، با بیان شفاف و مستدل، مبانى انسان شناسى زن بر اساس پارادایم فکراسلامى پژوهش و عرضه مى‏شود.

به اعتقاد صاحب این اثر، انسانیت انسان به روح اوست نه بدن. در روح انسانى جنسیت معنى و مفهومى ندارد. شأن مردانگى و زنانگى فرقى ندارد وارزشها، تابع جنسیت نیست. به بیان دیگر، عقل نظرى که کارش علم و اندیشه است، دل که کارکرد کشف و شهود دارد و جان که وصف‏اش فجور و تقوا است، مذکر و مؤنث ندارد و همچنین است اراده، خلوص، ایمان و تهذیب، صبر و توکل و... مذکر و مونث پذیر نیستند و به همین دلیل است که دعوت الهى اختصاص به زن و مرد ندارد.

استاد جوادى آملى، در این اثر کوشیده است از جایگاه یک فیلسوف دینى، مبانى و مسائل نظرى زنان را در زندگى امروز تبیین نماید و جایگاه زن را در نقشهاى مختلف زندگى، همسر دارى، تربیت فرزند و حضور اجتماعى براى مخاطبان شرح کند.

ب. برنامه‏هاى عینى براى حضور اجتماعى زنان

پس از فعالیت در ساحَتِ تفکر و اندیشه که مسائل تئوریک زنان توسط متفکران حوزوى بازخوانى و به روز مى‏شود، دومین محور که فعالیت حوزه را در رویارویى با فِمى‏نیسم در ایران، نمود مى‏دهد، به اجرا در آمدنِ برنامه‏هایى است که بر اساس آنها زنان مسلمان در ساحَتِ اجتماع فرصت حضور بیابند و به فعالیتهاى اجتماعى بپردازند. فرصتهاى حضورکه در سالهاى اخیر از سوى حوزه براى زنان ایجاد شد و سبب گردید شعارهاى مسموم فِمى‏نیستى در این زمینه خاموش شود، به شرح زیر مى‏توان برشمرد.

 

1. تأسیس مکاتب خواهران

در نیم قرن اخیر، با تأسیس مکاتب خواهران در حوزه‏هاى علمیه، یکى از ظرفیتهاى ایجابى حوزویان در رویارویى با فِمى‏نیسم پدیدار شد. البته تلاشهاى متدیّنان در ایجاد محیطهاى آموزشى و تربیتى مثل سلسله مدارس اسلامى که زیر نظر شیخ عباس اسلامى تأسیس شده بود، نباید نادیده گرفته شود و جدا از ظرفیت حوزه‏ها در رویارویى با حرکتهاى فِمى‏نیستى به شمار آیند; زیرا آن هم نتیجه زحمات حوزویان و دستاورد اثرگذارى آنان در افراد جامعه بود. از این روى، این تلاشها نیز از ظرفیتهاى کلان حوزه در توسعه بسترهاى دفاعى باید به شمار آیند. افزون آن که برخى از این مدارس اسلامى از سوى شخصیتهاى حوزوى ایجاد گردید. براى نمونه در اصفهان بانو مجتهده امین اصفهانى در سال 1344 ش، دبیرستان دخترانه اسلامى را تأسیس کرد.43

اما نخستین مکتب حوزوى خواهران توسط خانم طاهایى، به سال 1345ش با نام »مکتب نرگس» و به حمایت آیت اللّه میلانى، در مشهد تأسیس شد و شعبه‏هاى آن: در سبزوار و زابل، به سال 1347، در تربت جام، به سال 1348، در زاهدان و کاشمر، به سال 1349 راه اندازى شد. بانو مجتهده امین اصفهانى نیز مدرسه علوم دینى زنان را به سال 1346 در اصفهان، بنیان گذارد.44

امروز نیز، در بیش‏تر شهرهاى ایران، مکاتب و مدارس علمیه خواهران دایر است. بر اساس آمار موجود، تاسال 1381، دویست و هشتاد مدرسه علمیه، در امر تعلیم و تربیت خواهران، مشغول به کارند. بیست و هشت هزارطلبه خواهر در حوزه علمیه قم و هشت هزار طلبه خواهر، در سى و پنج مدرسه حوزه علمیه مشهد مشغول به تحصیل‏اند. جامعة الزهراء سال 136465 به دستورامام خمینى، در حوزه علمیه قم تأسیس شد، در بخش بین‏الملل از هفتاد کشور جهان، به صورت شبانه روزى طلبه خواهر دارد.45

بى شک این حرکت حوزوى با تمام ابعادى که دارد، یکى از جلوه‏هاى عینى حضور زن مسلمان در عرصه علم و تفکر و گام گذاشتن به فعالیتهاى اجتماعى است، بدون آن که پیامدهاى مخرب فرهنگ فِمى‏نیستى را در پى داشته باشد.

2. ظرفیت سازى و تربیت نیروى انسانى

یکى دیگر از کارهاى حوزوى در رویارویى با جریان فِمى‏نیسم، این است که حوزویان به فکر مى‏افتند ظرفیتها و توان‏مندیهاى بانوان را در سازماندهى تبلیغ و ترویج به کار بگیرند. این کار در طول تاریخ تفکر شیعى سابقه‏اى طولانى دارد. در تاریخ حوزه‏ها، در امر تحقیق، تحصیل و تبلیغ، زنان فاضل و با تحصیلات عالى داشته‏ایم; اما اندک و به اصطلاح استثناء به حساب مى‏آمدند، مانند خانم آمنه بیگم مجلسى )خواهر علامه مجلسى که او را داراى آثارو تألیفات ذکر کرده‏اند(، دختران صدر المتألهین; همسر فیض کاشانى و ملاعبدالرزاق لاهیجى، خانم ربابه صالحى برغانى46 و در تاریخ معاصر خانم بانو امین اصفهانى و خانم طاهایى.

اما پس از انقلاب اسلامى و فعال شدن مکاتب خواهران، عزم حوزویان بر این استوار مى‏شود که این استثناءها را به قاعده‏هاى جریان ساز و گفتمان آفرین تبدیل نمایند، تا در هماوردى با فعالیتهاى فِمى‏نیستى، توان لازم و کافى ایجاد گردد.

3. تأسیس مراکز تحقیقاتى بانوان

دغدغه اصلى بخشى از نیروهاى انسانى و فرهنگى حوزوى در رویارویى با فرهنگ فِمى‏نیستى، تهیه و تدوین بسته‏هاى علمى و کاربردى سازوار با نیازها و انتظارها و واقعیتهاى عینى زندگى متدیّنانه زنان است. نگاه کاربردى و ناظر به زندگى ملموس و روزمره زنان، با پشتوانه مطالعات نظرى و تئوریک، اگر چه از سوى شمارى از شخصیتهاى حوزوى ارائه شده است، ولى براى این که این مهم به گونه مستقل و سازمان یافته انجام شود و به صورت روش‏مند و مستمر دنبال شود، شایسته است که مراکز مطالعاتى در حوزه مسائل زنان تأسیس گردد. این کار افزون بر تهیه و تدوین بسته‏هاى کاربردى در حوزه زنان، به محافل حوزوى امکان مى‏دهد تا:

31. استعدادها و ظرفیتهاى بالقوه شناسایى و تربیت شود، نیروهاى بالفعل سازماندهى گردند و براى پژوهش و مطالعه در حوزه زنان تخصص یابند.

32. در کم‏ترین زمان پاسخهاى تخصصى و علمى مورد نیاز به مراکز فرهنگى عرضه شود.

33. در حوزه‏هاى علمیه، شبکه اى ازنیروهاى انسانى متخصص در حوزه زنان شکل بگیرد.

هم اکنون در حوزه مسائل زنان از سوى مرکز تحقیقات حوزه علمیه خواهران قم، بیش از چهارده اثر منتشرشده است. و نیز مجله‏هاى ویژه زنان از سوى مراکز حوزوى منتشر مى‏شود مانند: »پیام زن» از دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، »شمیم یاس» از مرکز خواهران حوزه علمیه قم و »بانوان شیعه» از موسسه اسلام شناسى قم.

 

4. انتشار حجم بالاى کتاب، در دفاع از شخصیت زن

براى نمونه، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم »بوستان کتاب»، تا کنون بیش از شصت اثر از صاحب نظران حوزه را به چاپ رسانده است.

در دهه سوم انقلاب، شاهد ظهور گروهى از حوزویان هستیم که در بسترهاى نوین فرهنگى و تبلیغى حضور تاثیرگذارى دارند. قلمرو مطالعات و کارآمدى اینان در مسائل زنان، به کتاب و نشریه یا مؤسسات انتشاراتى و مطالعاتى منحصر نیست; بلکه عمده اثرگذارى آنان در بهره گیرى از ظرفیتها و جاذبه‏هاى رسانه‏هاى مدرن، مانند تلویزیون و ماهواره و نیز بسترهاى نوین فرهنگى مانند مشاوره درمانى و فضاى مجازى است. اثرگذارى در این ساحَت، به لحاظ گستردگى و تنوع مخاطبان بسیار بیش‏تر است و به طبع سخت‏تر و به هنرمندى و محتواى علمى ویژه نیاز دارد.

اگر چه هم اکنون نسل جوان حوزه، با تکیه بر اصالتهاى حوزوى و بهره گیرى ازروان شناسى اجتماعى و طبقه‏بندى مخاطبان و پیام متناسب، در تلاش است تاثیرگذارى تاریخى روحانیت در منبر و خطابه را در بطن رسانه مدرن، و بسترهاى نوین احیا کند; امّا بهره گیرى از این ابزارها، براى رویارویى با فرهنگ فِمى‏نیستى تلاش جدى‏ترى را مى‏طلبد و از آن‏جا که در این حوزه اثرگذار، مطالعاتى انجام نگرفته که نشان دهد حوزویان از چه میزان موفقیت برخوردارند، سخن گفتن در این زمینه آسان نیست و نمى‏توان ابعاد آن را با دقت تحلیل کرد.

البته در نشریه »مدیریت ارتباطات» براى نشان دادن موقعیت امروزى حوزویان در عرصه رسانه‏هاى نوین، بخش ویژه‏اى ترتیب یافته است و از ظرفیت طلاب خواهر، به منبرهاى چادرى یاد شده است.47 و این نشان مى‏دهد که فعالیتهاى علمى و ترویجى خواهران حوزوى توانسته است ادبیات تفاهمى و ارتباطى اثرگذارى به وجود آورد.

 

نتیجه

جریان فِمى‏نیسم در جامعه ایران، با انقلاب اسلامى و حضور زن مسلمان در ساحَتِ اجتماع به افول گرایید و روشنگرى و دفاع دینى شخصیتهاى فکرى حوزه از جایگاه زن این جریان را به حاشیه راند. اکنون برنامه ریزیهاى کاربردى حوزه در بخش خواهران فرصت حضور را براى زنان فراهم کرده است و براى ارتقاء و اثرگذارى بیش‏تر این برنامه‏ها، نیاز به مراکز مطالعاتى و شناسایى ظرفیتها در حوزه زنان است.

 

- ایران در جست‏وجوى مدرنیته، رامین جهانبگلو / 103، نشر مرکز، چاپ اول، تهران، 1384.
- تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکى، انتشارات اعلمى، تهران، 1374.
- تحولات حوزه علمیه قم، على شیرخانى و عباس زارع، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1348.
- تفسیرالمیزان، انتشارات جامعه مدرسین، قم، بى تا.
- جایگاه زن در اندیشه امام خمینى، تبیان، دفتر هشتم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، با همکارى مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1374.
- جریانها و جنبشهاى مذهبى و سیاسى ایران (1357 - 1320)، رسول جعفریان، فرهنگ و اندیشه اسلامى، چاپ دوم، 1381.
- جریانهاى فکرى ایران معاصر، عبدالحسین خسروپناه / 3231، انتشارات وثوق، چاپ اول، قم، 1384.
- در آمدى بر نظام شخصیت زن در اسلام، محمد رضا زیبایى نژاد و محمد تقى سبحانى، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، وابسته به مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران، دارالثقلین، قم، 1379.
- رسائل حجابیه، دفتر اول، رسول جعفریان، دلیل ما، قم، 1380.
- روشنفکران ایرانى: یأس و امیدها، میر على سیاسى، ترجمه عباس مخبر، نشر توسعه، چاپ سوم، 1376.
- زن در آئینه جمال و جلال الهى، آیت الله جوادى آملى، نشر رجاء، تهران، 1364.
- زن در تاریخ ایران معاصر )از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامى(، منصوره اتحادیه و دیگران، تهران، کویر، تهران، 1390.
- سرگذشتهاى ویژه از زندگى استاد شهید مرتضى مطهرى، حسین غفارى، موسسه نشر و تحقیقات ذکر، تهران، 1369.
- صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینى، چاپ اول، 1378.
- صورت بندى مطالعات زنان در جهان اسلام، محمد پزشکى، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، چاپ اول، قم، 1387.
- فِمى‏نیسم جهانى و چالشهاى پیش رو، عبدالرسول هاجرى، بوستان کتاب، چاپ دوم، قم، 1386.
- فِمى‏نیسم در یک نگاه، سید مسعود معصومى، انتشارات امام خمینى، قم، 1378.
- مدیریت ارتباطات، شماره دوم، تیرماه 1389، محمد بروجنى منصورى.
- موج چهارم روشنگرى، رامین جهانبگلو، نشرنى، تهران، 1381.
- نشریه اطلاعات سیاسى اقتصادى، شماره 18سال 1373.
 
 پى‏نوشتها:
1. جریانهاى فکرى ایران معاصر، عبدالحسین خسروپناه / 3231.
2. ایران در جست‏وجوى مدرنیته، رامین جهانبگلو / 103.
3. فمى‏نیسم جهانى و چالشهاى پیش رو، عبدالرسول هاجرى / 16.
4. نشریه اطلاعات سیاسى اقتصادى، شماره 18 سال 179/1373، مقاله: میزان مشارکت اجتماعى زنان در فعالیت‏هاى اقتصادى، زهرا کریمى
5. روشنفکران ایرانى: یاس و امیدها، میر على سیاسى، ترجمه عباس مخبر/ 330327; موج چهارم روشنگرى، رامین جهانبگلو /54 2 و 102.
6. در آمدى بر نظام شخصیت زن در اسلام، محمد رضا زیبایى نژاد و محمد تقى سبحانى / 150- 142.
7. صورت بندى مطالعات زنان در جهان اسلام، محمد پزشکى، 278175; زن در تاریخ ایران معاصر )از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامى(، منصوره اتحادیه و دیگران، مقاله: نقش زنان در انقلاب مشروطه و تحولات آن، فیض الله امامى / 61، تهران، کویر، 1390.
8. زن در تاریخ ایران معاصر، مقاله: تحول حقوق اجتماعى زنان در ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامى، مهناز اشعرى / 43.
9. همان / 193192.
10. همان / 43.
11. فِمى‏نیسم در یک نگاه، سید مسعود معصومى /70.
12. گفت‏وگو با خانم مهر انگیز کار، روز آنلاین، 5 آذر 0931، (moc.enlinozoor.www).
13. مانند فریبا داوود مهاجرى.
14. با محوریت سیمین بهبهانى، شیرین عبادى، اعظم طالقانى، الهه کولایى، شهلا لاهیجى، شهلا اعزازى و فرزانه طاهرى.
15. به مسؤولیت شهلا لاهیجى، یکى از فعالان کهنه کار فِمى‏نیستها در ایران.
16. مانند اشرف پهلوى، قره العین، سیمون دوبوار، سن سیمون و جسى بارنارد.
17. مانند: مجله زنان، حقوق و اجتماع، حقوق زنان، جامعه سالم و پیام هاجر.
18. مانند: روزنامه‏هاى ایران، همشهرى، جامعه مدنى، توس، خرداد، اطلاعات و سلام.
19. مانند: آثارسینمایى بنى اعتماد، تهمینه میلانى، بهرام بیضایى، رسول صدر عاملى )دخترى با کفشهاى کتانى( فریدون جیرانى.
20. مثل آثار شعرى فروغ فرخزاد و آثار داستانى شهرنوش پارسى پور.
21. جریانها و جنبشهاى مذهبى سیاسى ایران (1357- 1320)، رسول جعفریان / 2120.
22. تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکى، ج318279 / 6.
23. رسائل حجابیه، رسول جعفریان، دفتر اول / 37.
24. صحیفه امام، ج 149/1.
25. تفسیرالمیزان، علامه طباطبایى، ج268261 / 2; ج152 / 4 و 257.
26. همان، ترجمه سید محمد رضا موسوى همدانى، ج548532 / 4.
27. همان، ج181 / 8و185.
28. سوره بقره، آیه 35.
29. سوره نساء، آیه 1.
30. تفسیرالمیزان، ج215213/1.
31. همان، ج218217 /4و549.
32. صحیفه امام، ج299 /6.
33. جایگاه زن در اندیشه امام خمینى )ره(، تبیان، دفتر هشتم.
34. صحیفه امام، ج 274/12.
35. همان، ج 74 /10.
36. همان، ج 414 /4.
37. همان، ج 383 /8.
38. همان، ج 417 /5.
39. جریانها و جنبشهاى مذهبى و سیاسى ایران / 154.
40. سرگذشتهاى ویژه از زندگى استاد شهید مرتضى مطهرى، حسین غفارى، ج105148 /2.
41. جریانها و جنبشهاى مذهبى و سیاسى ایران / 151.
42. همان/ 151.
43. زن در تاریخ ایران معاصر، مقاله: اجتهاد زنان در تاریخ معاصر ایران و تبیین شخصیت علمى و تاریخى بانو مجتهده امین، منصوره پروینى / 144140.
44. همان / 136 131.
45. تحولات حوزه علمیه قم، على شیرخانى و عباس زارع / 116100.
46. زن در تاریخ ایران معاصر / 130127.
47. نشریه مدیریت ارتباطات، شماره دوم/ 49، تیرماه 1389.