نوع مقاله : مقاله پژوهشی
حوزه: بسم الله الرحمن الرحیم. با کمال تشکر از حضرت عالى که این مجال را به ما دادید تا گزارشى از دو دهه فعالیت مجلّه حوزه خدمت تان ارائه بدهیم و از رهنمودهایى که مى فرمایید, بهره مند شویم. پس از پیروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى, ضرورت اقتضا مى کرد مجله اى از حوزه براى حوزه نشر یابد, تا به گونه هدف مند یکسرى مسائل مورد نیاز, ضرورى و بایسته حوزه هاى علمیه را به بوته بررسى بنهد, از جمله:
1. بررسى آموزه ها و معارف اسلامى و موضوعات سیاسى ـ اجتماعى که احساس مى شد در رشد فکرى, عقیدتى و آگاهى هاى سیاسى ـ اجتماعى حوزویان اثرگذار است و مى تواند آنان را از مرحله اى به مرحله اى دیگر گذر دهد و دگرگونى در اندیشه ها پدید آورد.
2. بیان تواناییهاى حوزه هاى علمیه, به باور ما حوزه هاى علمیه, بویژه حوزه علمیه قم, داراى تواناییهاى شگفتى است که اگر این تواناییها و ظرفیتها, به درستى نموده شود و از آنها در راه نشر دین و آموزه هاى عزت بخش آن, بهره برداریهاى لازم انجام گیرد, بسیار کارساز خواهد بود و به بسیارى از نیازهاى فکرى جامعه و نظام, پاسخ درخور داده خواهد شد.
3. بیانِ کاستیها و ناتواناییهاى حوزه هاى علمیه در عصر جدید و چاره اندیشى براى از میان برداشتن کاستیها و درمان ناتواناییها, به کمک اندیشه وران دقیق اندیش, عالمان آگاه و آشناى به دردها و درمانها و فضلا و طلاب روشنفکر.
4. دفاع از روحانیت اصیل, آگاه, شورآفرین و حماسه ساز در طول تاریخ, بویژه دوران معاصر و پاسخ به تهمتها و سخنان نارواى روشنفکران قلم بمزد, وابسته, کینه توز و یا ناآگاه و تاریخ نگاران وارونه نویس, تحریف گر, و خلاف گویى که شکوه و عظمت روحانیت را برنتابیده و برنمى تابند و بر آن بوده و هستند که این دژ استوار در برابر استعمار و استبداد را بشکنند و با تحریف و وارونه نویسى و سخنان خلاف واقع, پایگاه مردمى آن را ویران کنند.
5. مبارزه با آفتها و آسیبها. هر جویبار زلال و مزرعه شاداب, ممکن است با آلودگیها, آفتها و آسیبهایى دست به گریبان شود و آسیبها و آفتهایى هستى و کیان آن را به خطر اندازند.
حوزه علمیه هم, از این قاعده مستثنى نیست و هر آن ممکن است, آسیبها و آفتها به آن هجوم بیاورند و تباهش سازند. اگر تاکنون مانده و پوییده, به خاطر پرتوافشانى و تلاش گسترده عالمان روشن ضمیر پرهیزگار, پاک سرشت و روشن اندیش بوده است که از جان مایه گذاشته اند تا این جویبار زلال و این مزرعه شاداب بماند. این رسالت, امروز, با توجه به دگرگونیهاى پدید آمده, بسیار سنگین تر است و نیاز به یک حرکت جدّى دارد که مجله حوزه گامى کوچک در این راه برداشته است و پاره اى از آفتها و آسیبها را شناخته و شناسانده و از تمام ظرفیتهاى خود بهره برده تا به گونه اى با این پدیده هاى شوم, با کمک از آگاهان و اندیشه هاى والاى آنان, که در مقاله و مصاحبه ها بازتاب یافته است, به مبارزه برخیزد.
6. بازسازى تاریخ حوزه ها. هیچ منبع تاریخى, به درستى و روشنى, تاریخ حوزه ها را بیان نکرده و نقش این نهادهاى مقدس, روحانیت و علماى آگاه شیعه را در استقلال ایران, عراق, لبنان و… بازتاب نداده است مبارزه با استبداد و استعمار, برانگیزاندن مردم مسلمان علیه یغماگران, هدایت گرى و راهبرى و رهاندن آنان از تاریکیها و سرنوشت شومى که در هر برهه اى در انتظارشان بود, رویارویى منطقى و روشنگرانه با فرقه هاى استعمار ساخته و تباهى آفرین و شبهه افکنان, جزء جدایى ناپذیر تاریخ حوزه ها و روحانیت به شمار مى آید, امّا تاریخ مکتوب, یا از کنار آنها گذشته و از این گونه مقوله ها سخنى به میان نیاورده, و یا اگر سخنى به میان آورده, به گونه اى دست به تحریف زده و در بدنام کردن روحانیت, سنگ تمام گذاشته است. از این روى, مجله حوزه, براى روشن کردن بخشهایى از تاریخ روحانیت, بویژه در دوران معاصر, نیاز دید با اهل اطلاع و عالمانى که در جریان رویدادها بودند و دقیقه هاى تاریخى را خوب به یاد داشتند و یا از پیشینیان شنیده و به درستى ضبط کرده بودند, به گفت وگو بنشیند و تاریخ پرفراز و نشیب و مبارزات پر شکوه و نقش آفرینیهاى برجسته آنان را بشنود و براى آگاهى حوزویان و علاقه مندان, بازتاب دهد. تاکنون بیش از یک صد مصاحبه با علما و اندیشه وران و آگاهان حوزوى به همین منظور و طرح دیدگاه هاى اصلاحى, تربیتى و الگوهاى اخلاقى, علمى و مبارزاتى, انجام گرفته است.
7. برهه ها و بُرشهایى از تاریخ, از حساسیت ویژه اى برخوردار است, هم به لحاظ اوضاع سیاسى و اجتماعى کشور و هم به لحاظ نقش آفرینیهایى که عالمى بزرگ و مرجعى نامور در آن برهه داشته است. از این روى, مجله حوزه, به تلاش برخاست و یادنامه هایى براى ناموران نقش آفرین در برهه هاى خاص, سامان داد. در این یادنامه ها, هم از جایگاه علمى, اخلاقى و سیاسى آن عالمان بزرگ, آثارى که برجاى گذارده و شاگردانى که تربیت کرده و نقشى که در تعالى و رشد حوزه ها داشته اند و اندیشه هاى روشن, راهگشا, ابتکارى و نوِ آنان سخن به میان آمده و هم اوضاع سیاسى ـ اجتماعى روزگار آنان بررسى شده است.
در این بررسیها, بخش مهم, بخشى است که اثرگذارى و نقش آفرینى این علماى بزرگ در اوضاع سیاسى اجتماعى و مهار بحرانها, به بوته بررسى نهاده شده و دستان آلوده تحریف گر و وارونه نویس, رو شده است. تاکنون, زندگى 64 شخصیت و عالم بزرگ, در 72 شماره, از همین زاویه و چشم انداز, با تکیه بر مدارک و اسناد و گفت وگو با آگاهان, نزدیکان و شاگردان آنان بررسى و کالبدشکافى شده است. از جمله: میرزاى شیرازى, میرزاى نائینى, سید جمال الدین اسدآبادى, آیت اللّه بروجردى, امام خمینى, فاضلین نراقى, خوانساریها, شیخ مفید, شهید سید محمدباقر صدر, شهید مطهرى, آیت اللّه شیخ عبدالکریم حائرى و….
افزون بر زندگى شخصیتها, موضوعاتى هم, به خاطر برخوردارى از حساسیتهاى ویژه, در کانون توجه اصحاب مجله حوزه قرار گرفته است, از جمله: مهدویت, مرجعیت, حوزه و نظام, مشروطیت, اصلاحات علوى, قیام امام حسین و حقوق بشر.
بارى, افزون بر مصاحبه ها و ویژه نامه ها, در مجموع, از 123 شماره اى که تاکنون چاپ و عرضه شده, 28000 صفحه آن به 1188 مقاله کوتاه و بلند ویژه شده است. پاره اى از مقاله ها, در حدّ یک رساله است, صد صفحه.
اکنون که وارد دهه سوم شده ایم, خدمت حضرت عالى رسیدیم, تا با نگاهى به گذشته و کارنامه بیست ساله مجله حوزه, ما را از رهنمودها و تجربیات ارزنده و راهگشاى خود بهره مند سازید.
استاد: بسم الله الرحمن الرحیم. از شما متشکرم. توضیحات بسیار خوبى دادید. ارقام و آمارى که دادید, نشان مى دهد: نشریه حوزه, در حال پیشرفت بوده است و از حرکت باز نایستاده و کار خود را ادامه داده است.
من, با توجه به پنجاه سال کار مطبوعاتى و سر و کار داشتن با مجله و کتاب, مطالبى را دریافته ام و تجربیاتى دارم که به شما عرض مى کنم:
1. مجله باید از نظر محتوا, غنى باشد. اگر از نظر محتوا غنى باشد, کارآیى زیادى خواهد داشت. شما با مجله درسهایى از مکتب اسلام آشنا هستید. این مجله را ما در دوران طاغوت منتشر مى کردیم و کسانى چون: مرحوم مطهرى, مرحوم دکتر بهشتى, امام موسى صدر و جمعى از مراجع فعلى در آن مقاله مى نوشتند. در آن زمان, تیراژ نشریات پایین بود; اما تیراژ مجله مکتب اسلام را ما به 100 تا 120 هزار رساندیم. بسیار اثربخش بود. اکنون, بسیارى از شخصیتها را مى بینیم که مى گویند: بسیارى از مسائل دینى شان را از این مجله دریافت کرده اند.
حالا الحمدلله, علاوه بر مجله مکتب اسلام, مجله هاى فراوانى در حوزه منتشر مى شود. ولى در آن زمان, چراغى بود در ظلمات.
از آن دوران بود که من فهمیدم مجله اگر از غناى محتوایى برخوردار باشد, خیلى مى تواند نقش آفرین باشد و کارهاى زیادى بکند.
از این که خداوند در قرآن کریم, به قلم سوگند مى خورد,1 یا در روایات, قلمِ علما, از خون شهیدان برتر شمرده مى شود,2 به روشنى درمى یابیم که نوشتن, خیلى اهمیت دارد. انقلاب اسلامى ایران, به وسیله اعلامیه ها و نوشته هاى امام خمینى(ره) به ثمر نشست و تداوم انقلاب و نظام جمهورى اسلامى, به وسیله قلم و بیان بود.3 در درجه اول قلم بود.
قلم, بسیار نقش دارد, هم در هدایت مردم و هم در گمراهى آنان.
اکنون, قدرتهاى بزرگ, با قلم دنیا را به سود خود مى چرخانند. دشمنان اسلام, با قلمهاى مسموم شان علیه اسلام کار مى کنند.
ما باید سعى کنیم در یادگیرى قلم. از یادگیرى قلم و به کار بستن آن غفلت نکنیم. از این مسأله عقب نمانیم. با این که ابزار جدیدى اختراع شده و براى گسترش فرهنگ, سیاست, اعتقادات و… از آنها استفاده مى شود, مانند: ماهواره, سایتهاى اینترنتى و… ولى هیچ کدام نتوانسته جاى قلم را بگیرد. آنها در جاى خود کاربرد دارند: اما قلم چیز دیگرى است و هیچ چیز نمى تواند, کاربرد قلم را داشته باشد.
2. شما اهل قلم هستید و از نقش قلم آگاهى دارید و در این مدت, نقش آن را دیده و شاهد بوده اید, طلاب را تشویق کنید, تا با قلم آشنا شوند. حوزه ما باید با شمشیر قلم, با شمشیر زبان, به دفاع از اسلام برخیزد. ما اگر به این دو سلاح, مجهز باشیم, پیش مى رویم.
در حوزه هاى علمیه, اهل فکر بسیار داریم. استعدادهاى درخشان و محققان خوبى داریم که اگر پرورش بیابند و با قلم آشنایى دقیق بیابند, خیلى مى توانند کارایى داشته باشند و کارهاى بزرگ انجام دهند.
شما با روشهاى گوناگونى مى توانید نویسنده تربیت کنید, از جمله:
الف. برگذارى مسابقه مقاله نویسى و گزینش مقاله هاى برتر و دادن جایزه به برترینها.
ب. باز کردن ستونى در مجله براى کسانى که تازه مى خواهند دست به قلم ببرند. یعنى در عمل طلاب را در کار خود شریک کنید. آنان وقتى ببینند, مجله به نوشته آنان بها مى دهد و آن را در جاى مناسب چاپ مى کند, تشویق مى شوند که دنبال کار را بگیرند و به نویسندگى روى بیاورند.
بهترین راه براى ترویج فرهنگ و تفکر, نوشتن مقاله و انتشار مجله است. عالمى که نه اهل بیان باشد و نه اهل قلم, در هیچ زمانى کارایى ندارد.
3. شما باید در مجله حوزه فصلى را براى شبهه زدایى داشته باشید, زدودن شبهات, از مهم ترین کارهاست.
اخیراً براى من جزوه اى آورده اند که پاره اى از شبهه افکنیهاى دشمن در آن انعکاس یافته است.
در این جزوه, چهار صفحه اختصاص داشت به شبهات یکى از روزنامه هایى که در کشور منتشر مى شود, آن هم مربوط به شش ماه! شبهات بسیار بد, زشت و زننده اى بود. این شبهات, منحصر به همان روزنامه نیست. روزنامه هایى هستند که کارشان شبهه افکنى و خراب کردن ذهنهاست.
بنابراین, وظیفه ماست و وظیفه مجله حوزه که در برابر شبهه افکنیها بایستد و به شبهه زدایى بپردازد. لازم نیست, شبهه ها را با تمام جزئیات نقل کرد و آدرس داد و… تا موجب استفاده ناآگاهان قرار بگیرد و مشکل از آن چه هست, بدتر شود, بلکه مى بایست شبهه را به گونه مختصر و بدونِ نام و نشان ذکر کرد و پاسخ داد.
دشمن که سخت در پى شبهه افکنى است و ما هم باید به تلاش برخیزیم و به شبهه زدایى بپردازیم.4
4. نکته چهارم را که مى خواهم یادآورى کنم ـ مى دانم که شما عزیزان زحمت کش و موفق, مراقب هستید ـ این است که: همیشه و در هر حال, مراقب غرب زدگان باشید. در میان نویسندگان, کسانى هستند که غرب زده اند و به غرب و اندیشه هاى غربى گرایش دارند.
اینها, گاهى به مجله هاى داخلى حوزه هم راه مى یابند. این گونه افراد, با این افکار تقلیدى, خطرناک هستند. اگر نمونه هایش را بخواهید مى توانم بگویم جمع آورى کنند و در اختیار شما بگذارند.
بعضى از نویسندگان در حوزه علمیه, از اینان اثر پذیرفته و به اندیشه هاى غربى, گرایش یافته اند و چیزهایى مى نویسند که دانسته, یا ندانسته , آب به آسیاب دشمن مى ریزند.5
امام درباره فقه, تعبیرى داشت, مى فرمود:
(این جانب معتقد به فقه جواهرى هستم و تخلف از آن را جایز نمى دانم. اجتهاد, به همان سبک صحیح است.)6
ییعنى اصول را نباید فراموش کنیم. اگر اصول را از یاد ببریم وارد مرحله دیگرى مى شویم.
ـ کسى مى گوید: امام امیرالمؤمنین(ع) تنها عالم به مسائل شرع بود. امام نبود. بعدها امام شد.
ـ یا ائمه دیگر, چون حکومتى در دست نداشتند, امام نبودند, بلکه عالم به مسائل شرع بودند!
اگر مراقب نباشیم غرب زدگان, یک وقتى, در کارهاى ما هم نفوذ مى کنند7 و سخن و نظر آنان, سند مى شود. اینان اگر سخن و دیدگاه خود را در روزنامه ها و مجله هاى غیر حوزوى بزنند, گرچه آخوندهاى شناخته شده اى باشند, سخن شان سند نمى شود; اما در نشریه و مجله حوزوى اگر بتوانند راه یابند و سخن شان را طرح کنند, مى گویند: ببینید خودشان چنین مى گویند. خود حوزویان این حرف را زده اند
5. آخرین مطلب لازم, به نظر من, مجله, از سه چیز ناگزیر است:
الف. محتوا. محتوا خیلى مهم است. مجله از نظر محتوایى, باید غنى باشد.
ب. چاپ. مسأله چاپ را باید جدّى گرفت. چاپ خوب, جذاب و چشم نواز, خواننده را جذب مى کند.
ج. نشر و توزیع دقیق. مجله باید به دست افراد, خوانندگان و علاقه مندان به آسانى برسد. هرکس خواست به راحتى به آن دسترسى داشته باشد. اگر ما از مجله اى برخوردار باشیم, برخوردار از محتواى عالى و خوب, چاپ زیبا و فنّى; اما توزیع خوبى نداشته باشد و به دست کسى نرسد و در مقابل, غرب زدگان مجله ها و روزنامه هایشان را با تیراژ خیلى بالا توزیع کنند, راه به جایى نمى بریم و عقب مى مانیم.
براى داشتن یک مجله خوب, باید هزینه کرد. راهکارهایى که گفتم, هم خرج دارد و هم فکر و تلاش مى خواهد و هم برنامه ریزى.
این سه کار در مجله لازم است. اینها را به تجربه دریافته ام. هرکدام از اینها نباشد, مجله کارایى لازم را نخواهد داشت.
امیدوارم در کارى که مدتهاست پیش گرفته اید, بیش از پیش موفق باشید. الآن موفق هستید, دعا مى کنم موفق تر باشید و پیشرفت بیش ترى در کارهاى تان داشته باشید و بتوانید به جاى دو ماه یک بار, مجله را هر ماه منتشر کنید و کم کم کار را به جایى برسانید که بتوانید مجله را هر هفته به دست خوانندگان و علاقه مندان برسانید. دو ماه به دو ماه دیر است. زیرا مجله هایى که با فاصله زیاد نشر مى یابند, ناگزیرند, روى کلیات کار کنند و به مسائل روز, کم تر دامن بزنند. مسائل, تا سه ماه کهنه مى شوند. اما اگر زود به زود مجله را منتشر کنید, مى توانید در زمان حضور داشته باشید و به مسائل جدید هم بپردازید و تنها به کلیات اکتفا نکنید.