نوع مقاله : مقاله پژوهشی
(اسلام) و حقوقی به آن بازکاوی گردد. البته این جستار, نه یک بحث درون دینی است که در آن سخن از پابرجا کردن و رد کردن فلان حقوق برای انسان و شرح آن براساس دیدگاه فقهی و تفسیری رفته باشد. و نه یک بحث برون دینی است که در آن, بر پایه دستاورد عقلی صرف به آن پرداخته شده باشد, بلکه بحثی است که در میان آن دو سه گروه در حرکت است. بدین معنی, حقوقی که در میان دسته های فکری و اعتقادی پذیرش عام داشته و از نظر عقلی و نقلی دفاع پذیر باشد, و در ضمن پایه و زمینه هم اندیشی و سازگاری فکری بین المللی را فراهم آورند, برگزیده شده است. و در این راستا, از اعلامیه جهانی حقوق بشر و بیش تر از دیدگاه اسلام, در جهت پذیرش, منطقی کردن و مستدل سازی آن حقوق, بهره برده شده است.
و در پاره ای موردها, به ژرف و همه سویه نگری اسلام, که در اعلامیه جهانی حقوق بشر, به بوته فراموشی سپرده شده, توجه شده است.
نقش حقوق بشر در هم اندیشی بین المللی
هدفِ تدوین کنندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر [10 دسامبر 1948] و نیز متمم ها, تبصره هایی که درباره حقوق بشر در قالب قرارداد اروپایی و دو میثاق بین المللی حقوق بشر که در سالهای 1961 و 1966 پدید آمدند5 و نیز بیانیه وانکوور کانادا در سال 1989, دستیابی به صلح جهانی بود; چه آن که حق مند دانستن انسان و تدوین حقوقی برای او, زیر عنوان حقوق بشر, پاسخ به نیازهای روزافزون آن روز جهانی بود.
اما در اسلام, حق مند دانستن انسان, پیش از آن که بازتاب چگونگی و نیازهای پیش آمده باشد, برآمده از انسان شناسی ژرف این دین است.
در اسلام پیش تر از (رسانس), در جامعه ای که پیوندها و بستگیها بسیار ساده و محدود بود, بانکِ حق مندی انسان بلند شد. پیامبر گرامی اسلام می فرماید:
پایه های سازگاری بین المللی
الف. پایه های نظری و فکری هم اندیشی و سازگاری:
سازگاری دولتها و ملتها با هم, در زوایای ریز و درشت, نیازمند پیش ساختارهای فکری زیر است که در نبود آنها, سازگاری و هم اندیشی بین انسانها در عرصه بین الملل, شعار بی شعور بیش نخواهد بود. این پیش ساختارها و اصول فکری که ریشه در اندیشه ناب انسانی و وحی الهی دارند, عبارتند از:
1. اصل کرامت و حرمت: انسان موجودی است شریف, صاحب کرامت ذاتی. در این نگاه, برخورد با انسانها در رفتارهای شخصی و اجتماعی, باید به گونه ای باشد که به این جایگاه آسیب وارد نیاید.
همگان وظیفه دارند این جایگاه را پاس بدارند و به یاری دستگاه و دولتی برخیزند که از این مقام بلند انسانی انسانها دفاع می کند.
کرامت انسان, در فرهنگ دینی ـ اسلامی, دو سرچشمه دارد:
1. از مَنِ انسانی شخصیت فرد انسان. بدین معنی که مَنِ انسان, با آزادی و اختیار به تلاش می پردازد که رهیافت این تلاش, دانشها و تواناییهای گوناگون و… است. کرامتی که از این سرچشمه دست می آید, جبلّی و فطری نیست, بلکه به دست آوردنی است و در متن پیوندهای اجتماعی در ساحَتهای ملی و بین المللی شکل می گیرد.
این گونه از کرامت انسانی, در زبان وحی, بازتاب یافته و بر درستی آن مهر نهاده شده است:
خداوند می فرماید:
(ای مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و به گروه ها و دسته های مختلف تقسیم کردیم, تا یکدیگر را بشناسید به درستی, با کرامت ترین شما نزد خداوند, پرهیزگارترین تان است.)حجرات13
مستقل و بی طرف, منصفانه و علناً رسیدگی بشود.)
در ماده 23 این اعلامیه آمده است:
(هرکس حق کار و حق برگزیدن آزادانه کار با شرایط عادلانه و ارضاکننده دارد و نیز حق دارد که در مقابل بیکاری حمایت شود.)
مسائلی که تا اکنون بیان گردید, اساسی ترین راهکارهای فکری و نظری هم اندیشی بین المللی براساس پذیرش حقوق بشر در دادوستدهای انسانی است که نه تنها مورد پذیرش دین [اسلام] و خرد انسانی است; بلکه فراتر از آن, ریشه در آن دو نیز دارند.
اکنون, به طور فشرده پایه های اجرایی هم اندیشی و سازگاری را باز می کاویم.
پایه های اجرایی و عملی هم اندیشی و سازگاری
ساختارها, نهادها و سازوکارهای زیر, جهت عملی شدن تفاهم ضروری می باشند:
1. در جهان امروز و با توجه به قطب هایی که در قدرت پدید آمده است, همکاری ادیان بزرگ دنیا, بویژه اسلام و مسیحیت برای تواناسازی و گسترش برای رسیدن به این هدف, امنیت, صلح و عدالت بین المللی بسیار حیاتی و کاربردی است. یک نهاد و سازمان (توسعه و همکاری ادیان) که از شخصیت حقوقی در عرصه بین المللی نیز برخوردار باشد, بسیار مهم به نظر می رسد. مهم ترین وظیفه این نهاد را در سه محور می توان باز خواند:
الف. جلوگیری از درگیریهای فرقه گرایانه درون دینی, بی آن که شخصیت حقیقی و حقوقی آنها نادیده انگاشته شود.
ب. بازداری از برخوردهای بیرون دینی میان ادیان بزرگ, با تکیه بر اصول مورد پذیرش و هم رأییها و هم خوانیها و راهکارهای دگرگون شونده و سازوار با روز و مسائل نوپیدا.