واژه (عجم) در روایات

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده


بیش تر واژه (عجم) را در روایات به (غیر عرب) معنى مى کنند لیکن از پاره اى روایات استفاده مى شود که (عجم) تمام غیر عرب را در بر نمى گیرد. به عبارت دیگر تمام انسانها به دو گروه عرب و عجم تقسیم نمى شده اند و عجم تنها به گروه خاصّى از غیر عربها گفته مى شده است. روایات زیر به روشنى گویاى آن است:

* پیامبر اکرم(ص) مى فرماید:

(یا ابا الحمراء! انطلق فادع لى مائة من العرب وخمسین رجلاً من العجم وثلاثین رجلاً من القبط وعشرین رجلاً من الحبشة… ثمّ قال(ص): یا معشر العرب والعجم والقبط والحبشة…)1

* امام صادق(ع) مى فرماید:

(یا هشام! النبط لیس من العرب ولامن العجم.)2

اى هشام! نبط نه از عرب است و نه از عجم.

* امام على(ع) مى فرماید:

(یسیر المهدى حتّى ینزل بیت

المقدّس وتنقل الیه الخزائن وتدخل العرب والعجم واهل الحرب والروم وغیرهم فى طاعته.)3

حضرت مهدى(ع) حرکت مى کند تا در بیت المقدس منزل مى کند و خزینه ها به سوى او سرازیر مى شوند و عرب و عجم و جنگاوران و اهل روم و غیر آنها سر بر فرمان او مى نهند.

* هنگامى که پیامبر اسلام(ص) خودرا به عدّه اى از یهودیان (رسول ربّ العالمین) معرّفى فرمود آنان پرسیدند:

(الى من؟ الى العرب ام الى العجم ام الینا؟)4

به سوى چه کسى فرستاده شده اى؟ به سوى عرب یا عجم یا ما؟

* امام صادق(ع) مى فرماید:

(لایحبّنا من العرب والعجم وغیرهم من النّاس الاّ اهل البیوتات والشرف و….)5

عرب و عجم و غیر آنها از مردم ما را دوست ندارند مگر شخصیتهاى برجسته و شریفان و….

 

عجم کدام گروه غیر عرب هستند؟

روایات گذشته نشان داده که به همه غیر عربها (عجم) گفته نمى شده است. پس از جست وجو احادیثى را یافتیم که نشان مى دهد آن گروه ایرانیانند و به روایتى بر نخوردیم که به جز ایرانیان (عجم) اطلاق گردد:

* (انّما سمّت العجم شهورها بآبان ماه و آذرماه و غیرهما….)6

عجم ها ماههاى خود را آبان ماه و آذر ماه و غیر آنها نامیده اند.

روشن است که در بین ایرانیان ماهها آبان و آذر و… نامیده مى شوند.

* معلّى بن خنیس مى گوید: امام صادق(ع) به من فرمود:

آیا با نوروز آشنایى دارى؟

عرض کردم:

فدایت گردم این روز روزى است که عجم آن را بزرگ مى شمارد و در این روز به یکدیگر هدیه مى دهند.)7

* در پایان روایت بالا امام صادق(ع) مى فرماید:

(ما من یوم فیروز الاّ ونحن نتوقّع فیه الفرج لأنّه من ایّامنا وایّام شیعتنا حفظته العجم وضیّعتموه انتم.)

هیچ نوروزى فرا نمى رسد مگر این که در انتظار فرج هستیم; زیرا این روز از روزهاى ما و شیعیان ماست که عجم آن را حفظ کرده ولى شما آن را از بین بردید.

روشن است که تنها ایرانیان نوروز را بزرگ مى شمارند و آن را حفظ کرده اند.

* در جنگ احزاب هنگامى که پیامبر اکرم(ص) با مهاجران و انصار رایزنى فرمود سلمان گفت:

(انّ العجم اذا حزبها امر مثل هذا اتّخذوا الخنادق حول بلدانهم وجعلوا القتال من وجه واحد.)8

هرگاه براى عجم چنین مشکلاتى پیش آید پیرامون شهرهاى خود را خندق مى کنند و از یک سوى مى جنگند.

دور است که تمام غیر عربها هنگام جنگ همین شیوه را به کار بسته باشند. وقتى سلمان فارسى مى گوید: عجم چنین مى کنند مراد او ایرانیان است.

* یک روز عمر با نگرانى و هراس بر منبر رفت و گفت: اهالى همدان اصفهان رى قومس9 و نهاوند هم پیمان شده اند تا عربها را از سرزمین خود بیرون کرده به جنگ ما بیایند. سپس از حاضرین نظر خواست. هر کس نظر خود را اظهار کرد و امیرالمؤمنین(ع) ضمن سخنانى فرمود:

(امّا بعد فانّک ان اشحضت اهل الشّام من شامهم سارت الرّوم الى

ذراریهم وان اشحضت اهل الیمن من یمنهم سارت الحبشة الى ذراریهم… وامّا ذکرک کثرة العجم ورهبتک من جموعهم فانّا لم نکن نقاتل على عهد رسول اللّه(ص) بالکثرة….)10

اگر اهل شام را از شام احضار نمایى رومیان آهنگ فرزندانشان مى کنند و اگر اهل یمن را از یمن احضار کنى اهل حبشه به فرزندانشان باز مى گردند…. و امّا در مورد فراوانى عجم و ترسیدن از جمعیت ایشان که سخن گفتى باید بگویم: ما در زمان رسول خدا(ص) با تکیه به فراوانى نیرو نمى جنگیدیم….

* (من بنى فى ارض الاعاجم فعمل بنیروزهم و مهرجانهم فهو منهم.)11

هرکس در سرزمین عجم ها بنایى بسازد و به نوروز و عید مهرگان12 عمل کند از عجم ها به شمار مى آید.

 

* پیامبر اسلام(ص) مى فرماید:

(ابشروا یا بنى فروخ! فلو کان الایمان معلقاً بالثریّا لاتناله العرب لنا له العجم.)13

بر شما بشارت باد اى فرزندان فرّوخ! اگر ایمان به ستاره ثریا آویزان باشد عرب به آن دست نمى یابد امّا عجم به آن خواهد رسید.

با توجه به این که واژه (فرّخ) فارسى و به معناى فرخنده است و این که مضمون این حدیث بارها از جانب پیامبر(ص) درباره ایرانیان گفته شده مى توان گفت: مراد از (بنى فرّوخ) ایرانیان هستند.14

 

عجم در کلام محدّثان

از عبارات دو تن از محدّثان استفاده مى شود که به ایرانیان (عجم) گفته مى شده است.

1 . شیخ صدوق مى نگارد:

(لعبد المطلب عشرة اسماء تعرفه بها العرب وملوک القیاصرة

وملوک العجم وملوک الحبشة….)15

عبدالمطلب ده نام داشت که عرب و قیصرها و پادشاهان عجم و پادشاهان حبشه… به آن نامها او را مى شناختند.

2 . علامه مجلسى در بحار جلد 20 صفحه 377 عنوان یکى از بابها را این گونه نگاشته است:

(باب 21 مراسلاته(ص) الى ملوک العجم والروم وغیرهم.)

در بحار جلد 48 صفحه 305 قسمتى از کلام امیرالمؤمنین(ع) درباره قیام حضرت مهدى (ع) آورده شده است:

(کأنّى اسمع صهیل خیلهم وطمطمة رجالهم.)

گویا شیهه اسبهاى آنان [یاوران حضرت مهدى(ع)] و طمطمه مردان را مى شنوم.

از آن جا که در یکى از کتابها کلمه (طمطمه) واژه اى عجمى معرّفى شده علاّمه مجلسى نتیجه مى گیرد که یاران حضرت مهدى(ع) به فارسى سخن مى گویند. بنابراین علاّمه مجلسى عجم را ایرانیان مى دانسته است.

نتیجه: از کاربردهاى گوناگون واژه (عجم) چنین بر مى آید که در روایات هر جا واژه (عجم) بدون قرینه اى به کار رفته باشد نمى توان عجم را تمام غیرعرب دانست بلکه ذهن به ایرانیان انصراف پیدا مى کند. چنانچه در مجمع البحرین (عجم) به (فُرْس) معنى شده است. از آنچه گفتیم روشن مى شود که (عجم) در روایات زیر ظهور در ایرانیان دارد:

* امام باقر(ع) مى فرماید:

(اصحاب القائم ثلاثماة وثلاثة عشر رجلاً اولاد العجم.)16

اصحاب حضرت قائم(ع) 313 تن ایرانى هستند.

* امام على(ع) مى فرماید:

(کأنّى بالعجم فساطیطهم فى مسجد الکوفة یعلّمون النّاس القرآن کما انزل.)17

گویا خیمه هاى ایرانیان را در مسجد کوفه مى بینم که قرآن را همان گونه که نازل شده یاد مى دهند.

* امام صادق(ع) مى فرماید:

(لو انزل القرآن على العجم ما آمنت به العرب وقد نزل على العرب فآمنت به العجم فهذه فضیلة العجم.)18

اگر قرآن به ایرانیان نازل مى شد عرب به آن ایمان نمى آورد ولى بر عرب نازل شد و ایرانیان به آن ایمان آوردند. این فضیلتى است براى ایرانیان.

* پیامبر اکرم(ص) فرمود:

(معاشر قریش! تضربون العجم على الاسلام هذا واللّه لیضربنّکم علیه عوداً.)19

اى گروه قریش! شما ایرانیان را به خاطر اسلام با شمشیر مى زنید. به خدا سوگند آنان در آینده شما را براى بازگرداندن به اسلام با شمشیر مى زنند.

پى نوشتها:
1 . (بحارالانوار) علامه مجلسى ج108/38.
 2 . همان مدرک ج277/5.
3 . (کنز العمال) ج589/14.
 4 . (امالى) شیخ صدوق 187/.
5 . (بحارالانوار) ج149/27.
 6 . همان مدرک ج150/14.
7 . همان مدرک ج92/56.
 8 . همان مدرک ج32/18.
9 . از نواحى ایران.
10 . (ارشاد) شیخ مفید ج28/1 ـ 209.
11 . (کنزالعمال) ج408/15.
 12 . مهرگان یکى از عیدهاى باستانى ایرانیان است.
13 . (تاریخ اصبهان) ج4/1 51.
 14 . (ایرانیان مسلمان در صدر اسلام)/48 .
15 . (بحارالانوار) ج127/15.
 16 . همان مدرک ج369/52.
17 . (میزان الحکمه) محمد محمدى رى شهرى ج355/1 مرکز انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم.
18 . همان مدرک ج2391/3.
19 . (نفس الرحمن فى فضائل سلمان) تحقیق: جواد قیومى199/.