اهمیت نشر و تحقیق علوم دینى در نگاه آیة الله العظمى سید ابوالحسن اصفهانى

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


از لابلاى متون
مواریث پرمایه و درس آموزى در لابلاى متون و کتابهاى ما نهفته است . وقتى انسان به گنجینه هاى کتابخانه ها و آرشیوها سر مى زند با موجى از تلاش علمى وانبوهى از تعالیم و معارف فکرى اجتماعى حقوقى و فلسفى روبرى مى گردد. با دست آوردهایى برخورد مى کند که در عین کوتاهى و ایجاز در بستر زمانى خود بسیار بلند پرمایه و راهگشا بوده است .

یادآورى و عرضه این نکات موجز و بلیغ افزون بر پاس خدمات اسلاف و احیاى مواریث فرهنگمان تعلیم و عبرتى فرا راه زندگى و حرکت امروز زمان خواهد بود.

همزمان با به قدرت رسیدن خاندان پهلوى ایران وارد مرحله جدیدى از تاریخ شده بود.این خاندان با جان و دل همه ظواهر تمدن اروپا را مى خرید. عقاید وایمان مردم مانند سایر شؤون زندگى دچاراضطراب و تشویش گردید.از یک طرف دستگاه تبلیغى مسیحیت با حمایت غرب به نام مدرسه بیمارستان و موسسات خیریه وسعه مى یافت واز طرفى مردمان هواپرست و شهوتران که در برابر شعله شهواتشان عقاید وایمان جامعه را مزاحم مى دیدند به نام تجددخواهى و تمدن نظریات ناپخته فلاسفه مادى را با آب و تاب واستعمال لغات درشت در میان جوانان ساده لوح بیش از آنچه خود صاحبان نظریه نظر داشتند ترویج مى کردند.

واز طرف دیگر اقلیتهاى سیاسى مه به نام دین تاسیس شده تا همیشه لایه هاى پوشالى در ساختمان اجتماعى ممالک اسلامى باشند که هر وقت بناهاى کهنه کاراستعمارى بخواهند ساختمان را عوض کنند و نقشه را تغییر دهند با یک اشاره اساس را به هم بریزند و بااین انگشتهاى سیاسى تغییر و تبدیل آسان انجام گیرد.

در یک چنین بحران عظیمى که براى عقاید و دین پیش آمده بود عده اى از علماء و رجال متدین که حساسیت زمان را درک کرده بودند به فکر چاره چوبى برآمدند تا شاید بتوانند در میان این همه سروصداها و گرد و غبارها نداى حق را منعکس نمایند و نورایمان و فطرت را در دل نوباوگان اسلامى حفظ نمایند و در برابر تیرهاى شبهات جبهه بندى کنند. براى این منظور انجمنهاى تبلیغى تشکیل دادند. مرحوم حجه الاسلام حاج سیدابوالحسن طالقانى پدر آیه الله طالقانى و عده اى از همفکرانش از جمله کسانى بودند که بیش از همه شوراین کار در سر داشتند و براى همین منظور امتیاز مجله[ البلاغ] را گرفتند طلیعه آن هم بیرون آمد که متاسفانه از طرف حکومت پهلوى توقیف شد. نکته حائزاهمیت این است که :این فعالیتها از طرف علما و مراجع بزرگ آن زمان مورد حمایت و پشتیبانى مادى و معنوى قرار گرفت .این خود بیانگر توجه آن بزرگان به مساله مهم تبلیغ در شیوه هاى مختلف آن مى باشد.
آنچه در ذیل مى آید نامه اى است از مرحوم آیه الله سیدابولحسن اصفهانى به مرحوم حجه الاسلام آقا سیدابوالحسن طالقانى در تایید و پشتیبانى از فعالیتهاى تبلیغى آن جناب و دادن رهنمودهایى در زمینه کارهاى تبلیغى از نوع نویسندگى و نشر مجلات .از آن جا که این نامه حاوى نکات بسیارارزنده است و هم اکنون مى تواند براى نویسندگان مذهبى ما مفید باشد عین آن نامه را که مرحوم آیه الله سید محمود طالقانى در مجله[ آئین اسلام] (پس از مطالبى در ترسیم وضعیت آن زمان که ما گزیده آن را به عنوان مقدمه این سند تاریخى آوردیم .) منعکس کرده اند نقل مى کنیم :

بحق نامه داراى نکات ارزشمندى است که دقت و تامل بیشترى را مى طلبد از جمله :

1.ارزش کار و تحقیق درباره مسائل اعتقادى و رفع شبهاتى که در هر عصر و زمانى متوجه دین و عقاید مذهبى مردم مى شود. کار باارزشى که موجب خشنودى امام زمان ( عج ) و مورد عنایت آن بزرگواراست واز مصادیق بارزیارى دین خدا: [ان تنصروالله ینصرکم] چیزى که متاسفانه امروز در حوزه هاى علمیه کمتر مورد توجه قرار مى گیرد و فقه اکبر فداى فقه اصغر شده است .

2.اهتمام به امر تبلیغ به طورى که مقام مرجعیت شیعه وقتى اطلاع پیدا مى کند در گوشه اى از کشوراسلامى حرکت مثبتى در راستاى تبلیغ دین قرار مى گیرد خود را موظف به حمایت و پشتیبانى از آن آن مى داند. وافزون بر تشویق و ترغیب دست اندرکاران براى هر گونه کمک مادى و معنوى اعلان آمادگى مى نماید و به این اکتفا نکرده که دست به قلم برده واز دادن رهنمودهایى در جهت پرثمر شدن کار دریغ نمى نماید.

3. ضرورت آمادگى کامل و تهیه مقدمات لازم جهت اقدام به نشر مطالب در زمینه معارف اسلامى از جمله :

الف .اطلاعات وسیع در زیمنه شبهائى که در هر عصر و زمانى متوجه دین مى شود از طریق تهیه کتب و مجلات خارجى و داخلى بااستفاده از مترجمین ماهر و مطمئن براى آگاهى ازافکار و عقاید مخالفین در عصر حاضر. نه این که شبهاتى را که قرنها قبل مطرح شده و کررا به آنها پاسخ گفته شده مجددا به عنوان مسائل کلامى واعتقادى مطرح شود و ازافکار واندیشه هایى که هم اکنون عقائد نسل حاضر را تهدید مى کند غفلت شود.

ب . کسانى که مىخواهند در زمینه تبلیغ و نشر عقاید کار کنند، باید افزون بر داشتن فضل و دانش لازم ، از روحیه تحقیق و تتبع برخوردار و در عقاید خود، از افراط و تفریط ، بدور باشند.

4. توجه به نقش اساسى و زیربنایى اخلاص و توجه به خدا درامر تبلیغ ( ان اجرى الا على الله ) واین که اگر جنبه اخلاص قوى باشد با امدادهاى الهى سایر کاستیها و نواقص مرتفع مى شود ( الذین جاهد وافینا لندینهم سبلنا) مرحوم آیه الله طالقانى پس از آوردن این نامه یادآورى مى کند چند نامه دیگر هم از جمله :از مرحوم آیه الله نائینى و آیه الله حائرى در رابطه با حمایت ازانجمنهاى تبلیغى در دست است .ایشان درادامه سؤالى را مطرح مى کنند بدین قرار:

[با وجود چنین افکاراصلاحى بزرگ که این مراجع قرن اخیر در سر داشتند چنانکه از نوشته ها و گفتارهایشان استفاده مى شود و با داشتن بودجه وامکانات مادى چرا وضع تبلیغات ما این اندازه اسفناک است ؟]

در پاسخ مى نویسد:
بسم الله الرحمن الرحیم
به عرض عالى مى رساند رقیمه شریفه که حاکى از استقامت مزاج مبارک و کاشف از عوالم محنت واظهاراشتیاق ملاقات بود عزوصول ارزانى داشت . موجب سرور وانبساط گردید. عطف خاطر شریف این حقیر که ملازم با مشمولیت دعوات صالحه آن جناب است نعمت بزرگى است . وازاین که براى شبهات معاندین دین و حفظ عقاید ضعفاء مسلمین بناى تاسیس مرکزى در مدرسه مروى دارید که مرکب از فضلاء و صلحاء باشد بى اندازه مسرور شدم .البته به نحواکمل موجب سرور حضرت ولى عصر ارواحنا له الفداء خواهد بود.البته این هیات مقدسه به عین عنایات خفیه و جلیه آن حضرت و تاییدات الهیه جل شانه مستظهر خواهند بود:

[ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم] و به مقتضاى : [ الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا]از عهده این مطلب کما هوحقه خواهند بر آمد. لکن این مطلب بزرگ محتاج است به :استعداد کامل و ترکب از اشخاص فاضل متتبع مستقیم السلیقه و کتب بسیار مجلات خارجه و داخله که به السنه مختلف است و مترجمین صحیح العقیده . که خداى نکرده اگر با استعداد ناقص و عدم تهیه اسباب علاف این مطل شود نه واز عهده کما هو حقه بیرون نیایند معاندین شیرتر مى شوند.اگر چه گمانم آن است که اگر تاسیس این مرکز با صدق نیت واخلاص و صفا و صدق و با نیت خالص شود حضرت حق جل و علا اسباب را به نحواتم واکمل فراهم آورد و نتیجه مطلوب به نحواتم واکمل حاصل شود. على اى حال جدیت نمایید و به زودى داخل در مطلب شوید و حقیر هم بر حسب وظیفه دینیه خود به مقدار مقدور مساعدت خواهیم کرد و هر مطلبى که دخالت در تاییداین مطلب داشته باش واز حقیر بر آید اشاره فرمایید کوتاهى نخواهد شد. واگر فرصت و مجال باشد شاید یک دستورالعمل اساسى کلى براى دخول در مطلب عرض کنم که پسند آن ذوات
مقدسه ایدهم الله تعالى باشد.ان شاءالله ملتمس دعا و مترصد بشارت سلامتى و مراسلات شریفه همیشه هستم .

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
الاحقر سیدابوالحسن الموسوى الاصفهانى
آنچه من که مدتى در حوزه هاى دینى بودم فهمیدم تذکر مى دهم با توجه به این که مراجع بزرگ به جزئیات امور متوجه بودند و براى پیشرفت دین حتى در سرزمینهاى غیراسلامى نظریاتى داشتند ولى هزار یک نیات آنها عملى نشد. ممکن است موانع زیادى در پیش بود. ولى به نظر من یکى از آن موانع بى توجهى دولت به امور روحانیت و دین مى باشد بلکه حکومت و سلطنت ایران دین و روحانیت را مزاحم مقاصداصلاحى به نظر خود! تشخیص داده بود. به این جهت تا آن جا که قدرت داشت از نفوذ دین مى کاست . مانع دوم کسانى هستند که مانند موجودات طفیلى همیشه اطراف مراجع را براى استفاده هاى موقت و کسب حیثیت احاطه مى کنند و هراقدام اصلاحى را چون بر خلاف مصالح تشخیص مى دهند فلج مى نمایند. نوعا این اشخاص مردمانى به ظاهر متدین و مقدس هستند که واقعا دراشتباهند و یا مى خواهند عمدااشتباه کنند و خود را در موقعیت حساس واسطه بین مردم و مرجع قرار مى دهند و متدرجااندیشه هاى اصلاحى مراجع را خاموش مى نمایند.

من خود سالها به مرحوم آیه الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى نزدیک و باافکار بزرگ این مرد آشنا بودم و مى دیدم چگونه اطرافیان او را مختنق کرده بودند و هنوز فراموش نمى کنم وقتى که مى خواست سخنى بر خلاف میل این گونه طفیلیها بگوید با حال اضطراب به اطراف نگاه مى کرد. فعلا هم سروکله بعضى ازاین طفیلیها دراطراف مراجع دام تاییداتهم آشکار شده . فعلام به همین اجمال اکتفا مى کنم . دلى الاقتضاء چون وظیفه دینى و وجدانى ایجاب کرد دراین موضوع مفصلتر خواهیم نوشت .

مجله[ آئین اسلام] شماره 40 دى ماه 1325 - محرم 1366 .29