نوع مقاله : مقاله پژوهشی
وقعه الطف
لابى مخنف لوط بن یحیى الازدى تحقیق : یوسفى غروى قم انتشارات اسلامى .
لوط بن یحیى بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدى معروف به ابى مخنف (متوفى 175 هجرى ) از مورخان نامى اسلام و مورد وثوق علماى دین واز صحابه امام صادق[ ع] بوده است . وى تالیفات بسیارى دارد اما هیچ یک از تالیفات وى تاکنون به دست نیامده است .
از جمله وى کتابى است به نام[ متقل الحسین] که در موضوع قیام و شهادت امام حسین[ ع] است .
این کتاب مثل دیگر تالیفات ابن مخنف در دست نیست اما در نزد مورخین قدیم از جمله جریر طبرى متوفاى 1310 هجرى قمرى بوده است و طبرى بیشتر مطالب مربوط به قیام امام حسین[ ع] راازاین کتاب نقل مى کند.
اخیرا آنچه را که طبرى از مقتل الحسین ابى مخنف نقل کرده است جناب آقاى یوسفى غروى استخراج و با پاورقیهاى مفید عرضه کرده اند. مصحح محترم منقولات طبرى را با آنچه مفید در ارشاد آورده و همچنین با تذکره مقایسه کرده است .
توضیح درباره شخصیتها تبیین لغات دشوار بسط حوادث و...از کارهاى مفید و کارسازى است که مصحح محترم انجام داده اند.
ولى این همه مقتل ابى مخنف نیست بلکه فقط آن بخشى است که طبرى از آن نقل کرده است .
این مقتل ابى مخنف که در نزد طبرى بوده است از قدیمى ترین ومعتبرترین منابع تاریخى در موضوع قیام امام حسین[ ع] به شمار مى رود و از منابع اصلى علماى تاریخ بوده و هست . کتاب دیگرى به نام[ مقتل ابى مخنف] مشهور و در دسترس است و با چاپهاى گوناگونى در بمبئى بغداد نجف وایران منتشر شده و همراه جلد دهم بحار نیز چاپ شده است (در زمان ناصرالدین شاه درسال 1286) نه مولفش معلوم است و نه تاریخ تالیفش . آنچه مسلم است این است که :این کتاب از لوط بن یحیى معروف به ابى مخنف مورخ مشهور و معتبر نیمه اول قرن دهم هجرى نیست زیرا بین مطالب این کتاب و آنچه طبرى ازابومخنف نقل کرده است تفاوت بسیار وجود دارد و علاوه براین اباطیلى دارد که آن را ازاعتبار ساقط مى کند.
مرحوم حاجى نورى درباره مقتل ابى مخنف تقلبى واصلى مى نویسد:
ابومخنف لوط بن یحیى از بزرگان محدثین و معتمداز باب سیر و تواریخ استت . و مقتل او در قدیم از آن و سایر مولفاتش معلوم مى شود. لکن افسوس که اصل مقتل بى عیب او در دست نیست واین مقتل موجود که به او نسبت مى دهند مشتمل است بر بعضى مطالب منکره مخالف اصول مذهب والبته آن رااعادى و جهال به جهت پاره اى اغراض فاسده در کتاب داخل کرده اند وازاین جهت از حداعتبار واعتمادافتاده بر منفردات او هیچ وثوقى نیست ... به هر حال دراین اعصار براى آن مقتل نسخ مختلفه به زیاده و نقصان دیده شده ... (لولو و مرجان 150 -156)
مرحوم محدث قمى مى نویسد:
[لوط بن یحیى ابومخنف متوفاى 175 هجرى مورخ معتبرى است و کتاب [مقتل الحسین] او نیز معتبر و مورداعتماد علما مى باشد. ولى این مقتلى که در دست است و به ابى مخنف نسبت داده مى شود نه از آن ابومخنف مورداعتماداست و نه از مورخ قابل اعتماد دیگرى]. (نفس المهموم .5)
و نیز مى نویسد:
[آنچه فقط دراین مقتل منسوب به ابى مخنف آمده و در منابع دیگر نیامده قابل اعتماد نیست]. ( الکنى والالقاب ج 1.152)
علامه سیدشرف الدین درباره مقتل منسوب به ابى مخنف مى نویسد:
[ این کتاب مقتل الحسین که دست بدست مى گردد و منسوب به ابى مخنف است مشتمل بر داستانهایى است که ابومخنف هرگزاز آنها آگاه نبوده واین داستانها را به دروغ به ابى مخنف نسبت داده اند]. (مولفوا الشیعه فى صدرالاسلام .42)
اخبارالطوال
ابوحنیفه احمدبن داود بن نند دینورى .
دینورى متوفى (281ه.ق یا282 یا 290 ه.ق )از دانشمندان بزرگ و در نحو و لغت وادب و هندسه و حساب و نجوم و روایت استاد بوده است . و دراخبار او رااز ثقاه شمرده اند. برخى از ناقدان سخن او وجاحظ و ابوزید بلخى را در بلاغت بى نظیر دانسته اند.
از مهمترین آثار وى : کتاب الشعر والشعراء کتاب الفصاحه کتاب النبات تاب اخبارالطول و کتاب الوصایاست .
وى در علوم ریاضى نیز تالیفاتى داشته است .
اخبارالطوال در سه بخش عمده تنظیم شده است :
1. دراین بخش آدم ادریس نوح هود ابراهیم اسماعیل بنى اسرائیل پادشاهى داوود و سلیمان تا ظهور عیسى[ ع] مورد بحث قرار مى گیرد.
2.این بخش شامل مطالبى در مورد سرگذشت پادشاهان ایران و روم و یمن است .
3.این بخش که درباره تاریخ اسلام است با پیکارهاى اعراب و ایرانیان در خلافت عمر شروع و در سال 227 هجرى یعنى پایان خلافت معتصم ختم مى شود.
دینورى از سیره و مغازى رسول خدا[ ص] سخنى به میان نمى آورد. علت این مساله شاید دراین باشد که : حق مطلب را دراین زمینه ابن اسحاق و واقدى پیش ازاوابن سعد معاصر وى به خوبى ادا کرده اند و ایشان نیازى به تکراراین وقایع ندیده است .
مطالبى که در بخش تاریخ اسلام نگاشته بدین شرح است :
جنگهاى اعراب وایرانیان تا سقوط ایران .
دوره خلافت دوازده ساله عثمان .
دوران خلافت حضرت امیر[ ع] .
دوران حکمرانى معاویه و یزید.
واقعه خونین کربلا و شهادت امام حسین[ ع] .
حکومت مروانیان .
داستان مختار.
قیام خراسانیان بویژه ابومسلم خراسانى .
و...
اخبارالطوال یکى از متو کهن و باارزش تاریخ اسلام واز جمله عاشوراى حسینى است .
کتاب اخبارالطوال به اهتمام آقاى عبدالمنعم عامر در 1960 میلادى در موسسه احیاء کتب العربیه عیسى البابى الحلبى چاپ شده است .
اخبارالطوال براى اولین بار به وسیله صادق نشات ترجمه و در آذرماه 1364 در یکهزار و یکصد نسخه در سلسله انتشارات بنیاد فرهنگ منتشر شده است .
اما به خاطر کاستیهایى که در ترجمه آقاى
صادق نشات وجود داشته آقاى دکتر محمود مهدوى دامغانى به ترجمه آن همت گماشته است . برخى ازامتیازهاى ترجمه جناب آقاى مهدوى بدین شرح است .
1. عموم پاورقیهاى آقاى عبدالمنعم عامر ترجمه و در پاورقى صفحات ثبت شده است .
2. منابع اعلام شخصى و جغرافیایى با ذکر صفحه و چاپ مشخص شده است .
3. در مورد راویان واشخاصى که ازایشان نقل مطلب شده و همچنین شاعران توضیحات سودمندى ارائه شده است .
4. در مورد آیات اگر توضیحى لازم بوده است با مراجعه به تفاسیر تذکر داده شده است .
5. در مورد نامه هاى امیرالمومنین[ ع] و کلمات آن حضرت بااستفاده از کتابهایى چون :اساتید نهج البلاغه والکاشف محل آن در چاپهاى مختلف نهج البلاغه پیدا و ثبت شده است .
6.اگر مطلبى درباره ائمه بزرگوار شیعه علیهم السلام در متن کتاب آمده که منطبق با حقیقت نبوده با مراجعه به کتابهاى دیگر چون : تاریخ یعقوبى ارشاد مفید واعلام الورى طبرسى توضیح داده شده است .
این ترجمه توسط انتشارات نى تاکنون چند بار چاپ و منتشر شده است .
انساب الاشراف
احمد بن یحیى بن جابرالبلاذرى چاپ بیروت تحقیق و تعلیق محمدباقر محمودى .
بلاذرى (متوفى 279 و به قولى 302 ه.ق )اهل بغداد و یک چند ندیم متوکل عباسى بوده است و به زبان فارسى آشنایى داشته و به قولى ایرانى بوده است . به اخبار وانساب عرب احاطه کامل داشته است .ابن ندیم درباره وى مى نویسد:
[از مردم بغداد و جدش جابر نزد خصیب فرمانرواى مصر کتابت مى کرد.
بلاذرى شاعر و راویه بود و دراواخر عمراختلال مشاعر پیدا کرد و در تیمارستان او را مى بستند و در همانجا درگذشت .
این کتابهاازاوست : کتاب البلدان الصغیر کتاب البلدان الکبیر (ناتمام ) کتاب الاخبار والانساب کتاب عهداردشیر که به شعر ترجمه کرده زیرا یکى از مترجمان فارسى به عربى بود].
کتاب مورد بحث از آثارارزشمند بلاذرى و جزء منابع اولیه تاریخ است .
بلاذرى بحث را دراین کتاب با سیره رسول اکرم[ ص] و سیره صحابه آغاز کرده و پس از آن انساب علویان و عباسیان را شرح داده است .
بلاذرى سعى کرده که در این کتاب علم
انساب را تدوین کند.
آقاى محمود که تحقیق و تصحیح این کتاب را به عهده داشته است درباره آن مى گوید:
کتاب انساب الاشراف بلاذرى ...از کتب تاریخى قدیمى است و صاحبش هم بسیار معروف و مشهوراست . حدود 30 سال قبل از طبرى از دنیا رفته است .
این کتاب مطالب ارزنده بسیار دارد که تماما داراى سنداست .از اسلوب زیبایى هم برخورداراست . مولف آن هم شخص باانصافى بوده و هر چه را که روات برایش نقل کرده اند بدون پرده پوشى ذکر کرده و مطالب را بدون این که لحن گزنده اى داشته باشد ارائه نموده است : (کیهان فرهنگى سال سوم شماره 9)
جلد سوم این کتاب از صفحه 142 تا228 به زندگى امام حسین[ ع] و حماسه کربلااختصاص دارد.
تاریخ الامم والملوک
ابى جعفر محمد بن جریر طبرى .
امام محمد بن جریر طبرى از مردم آمل مازندران بود و به سال 224 هجرى تولد یافت . وى مدتها در بغداد و رى و بصره و واسط نزد دانشمندان زمان به کسب دانش پرداخت . و در سال 253 ( ه.ق ) به مصر و شام سفر کرد و علم حدیث تفسیر و فقه بیاموخت . و به سال 290 ( ه.ق ) به آمل زادگاه خویش بازگشت . لیکن دگرباره به بغداد شتافت و در همانجا به سال 310 ( ه.ق ) درگذشت .
او راست : تفسیر کبیر مشهور به تفسیر طبرى و کتاب الامم والملوک معروف به تاریخ طبرى .
این کتاب راابوعلى محمد بلعمى وزیر نامى سامانیان به امر منصور بن نوح سامانى در سال 352( ه.ق ) ترجمه و تلخیص کرده . ترجمه بلعمى ازاستاداصیل نشر فارسى در قرن چهارم هجرى است . بلعمى درباره تاریخ طبرى مى نویسد:
[چون اندر وى نگاه کردم و به دیدم اندروى علمهاى بسیار و حجتها و آیتهاى قرآن و شعرهاى نیکو واندر وى فایدت دیدم بسیار پس رنج بردم و جهد و ستم بر خویشتن نهادم واین را به پارسى برگردانیدم].
طبرى تاریخش را به شیوه محدثان نگاشته است .
در واقع غرض وى جمع آورى جمع اطلاعات مسلمانان در باب تاریخ بوده است ازاین روى در صحت و سقم ماخذ روایات تعمقى نکرده و هماره عین روایت را بدون نقد وانتخاب نقل کرده است .
این روش سبب گردیده است که : طبرى هرگاه به راوى مغرض تکیه مى کند ازانصاف علمى و تحقیقى دور مى شود و هرگاه بر منابع مطمئن چنگ مى زند در مسیر صواب قرار مى گیرد.
در قضیه امام حسین[ ع] و قیام تاریخى آن حضرت از جمله منابعى که دراختیار طبرى بوده [ مقتل الحسین] ابى مخنف است و در
جاى جاى این حرکت پرشکوه ازاین کتاب هره برده ازاین روى این بخش از تاریخ طبرى (ج 4) در زمره منابع معتبر قیام عاشورا قرار گرفته است .
مقاتل الطالبیین
قاضى ابوالفرج على بن الحسین بن محمد بن احمد بن الهیثم بن عبدالرحمن بن مروان بن عبدالله بن مروان بن محمد بن مروان بن الحکم بن ابى العاص بن امیه بن عبد شمس بن عبد مناف اموى قرشى ملقب به کاتب مشهور به اصفهانى ازاعقاب مروان بن محمد ملقب به[ حمار] آخرین خلیفه اموى بود.
خاندان او که به دانش و شرف نامبردار بودند از دیرباز دراصفهان به سر مى بردند.
ابوالفرج به سال 284 هجرى قمرى دراصفهان متولد شد. وى بعداز تحصیلات مقدماتى در اصفهان که آن زمان مجمع اهل ادب و حدیث بود براى ادامه تحصیل رهسپار بغداد گشت .
ابوالفرج بااین که از تبارامویان بود مانند بسیارى از آزاد فکران عصر خویش به مذهب تشیع اعتقاد داشت . در کتابهاى خود شعارهاى شیعه را آشکار مى کرد. کتاب او :[مقاتل الطالبیین] قدیمى ترین و معتبرترین کتاب در شرح وقایع طف و حوادث عشاورا و سایر مقاتل اولادابوطالب است .افزون براین در کتاب [ الاغانى] همه جا نام امامان شیعه را با سلام و صلوات مى برد واز ذکر مثالب نیاکان خود بنى امیه خوددارى نمى کند.
ابن شاکر در عیون التواریخ گوید :[ابوالفرج شیعى بود و تشیع خویش را آشکار مى نمود].
ابن اثیر در کتاب الکامل گوید :[ ابوالفرج شیعى بود واین موجب تعجب است].
ذهبى گوید:[ شگفت است بااین که ابوالفرج از بنى امیه است مذهب تشیع دارد].
ابوالفرج حدود هفتاد و دو سال عمر کرد و سراسر عمر با برکت خود را صرف خدمت به علم وادب نمود.
وى در سالهاى آخر عمر به بیمارى فالج واختلال حواس دچار گردید و مطالب را در هم مى آمیخت . عاقبت روز چهاردهم ذیحجه سال 356 هجرى در بغداد بدرود زندگى گفت .
(کتاب الاغانى قسمت اول از کتاب اول ترجمه دکتر محمدحسین مشایخ فریدنى مقدمه مترجم )
ابوالفرج تالیفات بسیارى داشته است ولى فقط کتاب[ الاغانى] و [کتاب مقاتل الطالبین] و کتاب[ ادب الغرباء] به چاپ رسیده واز دیگر کتب اواطلاعى در دست نیست .
ابوالفرج کتاب[ مقاتل الطالبیین] را به سال 313ه.ق در شرح احوال و شهادت اولادابى طالب از جعفر بن ابى طالب تا هفتاد نفرى که در عهد مقتدر (320295ه.ق ) در زندان او درگذشتند تالیف کرده است .
این کتاب از ماخذ مهم تاریخ خاندان على[ ع] و واقعه طف است که به سال 1307 در تهران 1353 در نجف و در سال 1949 در قاهره چاپ شده است .
مولف درباره کتاب و شیوه گزارشى خود مى نویسد:
[ما دراین کتاب به خواست خداى متعال قسمتى ازاحوال آن دسته از فرزندان ابوطالب را بیان مى داریم که از زمان رسول خدا[ص] تا به امروز که ما به تدوین این کتاب دست زده ایم یعنى : ماه جمادى الاولى سیصد و سیزده هجرى به قتل رسیده اند چه آنان که به وسیله زهر مسموم گشته و چه آنانى که از ترس سلطان وقت از وطن آواره گشته و در همان آوارگى از دنیا رفته اند و یااگر گرفتار چنگال دشمنان شده و به زندان افتاده اند و در همان زندان بدرود زندگى گفته اند...
ما دراین کتاب حداکثراختصار را مراعات کردیم و تا آنجا که مقدور بودازاطاله سخن تکرار مطالب خوددارى نمودیم].
دراین کتاب نامها به ترتیب تاریخ وفات آمده است و در تقدیم و تاخر شخصیت و فضل ملاک نبوده است . مولف اشعار فراوانى در رثاء و یا مدح اعلام نقل کرده واگر خود آنان شعرى سروده اند اشعارى نیزاز ایشان آورده است . چون خودم مولف از نقادان شعر واز بزرگان شعراء و اهل ادب بوده است روى علاقه اى که به شعر وادبیات داشته در بسیارى از موارد اختصار رعایت نکرده و گاهى متجاوزاز صد بیت در رثاء یا مدح کسى نقل کرده است .
دراین کتاب نام 216 تن کشته شدگان از فرزندان ابوطالب آمده است جعفر بن ابى طالب که نخستین شهیداز فرزندان ابى طالب است در آغاز و پس از آن دیگر شهدا به ترتیب آمده است .
متن عربى این کتاب که اکنون در دسترس است پیراسته از کاستیها و اشتباهات نیست ازاین روى استاد محقق جناب آقاى سیدهاشم رسولى محلاتى و على اکبر غفارى به دقت دست به تصحیح و ترجمه آن زده اند. روى این اساس ترجمه این کتاب (که براساس متن تصحیح شده انجام گرفته ) از متن عربى آن صحیح تر و بهتراست .
دراین ترجمه تعلیقهاى سودمندى در پاورقیها آمده است .البته اسناد طولانى به جز راوى اول و آخر حذف شده اند.
ترجمه این کتاب به نام: [ سرگذشت کشته شدگان از فرزندان ابوطالب] در 691 صفحه با قطع وزیرى به چاپ رسیده است .
مترجمان در مقدمه نگاشته اند:
بنابر تحقیق ابوالفرج زیدى مذهب بوده است .
مى توان گفت : هدف اصلى وى ذکر تاریخ ائمه و بزرگان زیدیه است و گویا کتاب را به عنوان طرفدارى از مذهبش تالیف کرده است زیرا دیده مى شود که گاهى در تمجید و تعظیم
و مدح بزرگان زیدیده مبالغه نموده و پاره اى از آنان را برامام صادق[ ع] و موسسى بن جعفر[ ع] برترى داده واین کار با عقیده امامیه سازگار نیست .
الارشاد
محمد بن محمد بن نعمان عکبرى بغدادى .
محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام ابوعبدالله ملقب به شیخ مفید و معروف به ابن المعلم به سال 339 ( ه.ق ) در واسط و یا عبکرا (واسط شهرکى است بین بغداد و سامراء و سه یا چهار فرسخى بغداد. عبکراهم 413در همین مسیر واقع است ده فرسخى بغداد). متولد شده است و به سال ه.ق . دو یا سه شب مانده به آخر ماه رمضان بدرود حیات گفت .
درباره شخصیت برجسته شیخ مفید[ ره] علماى سنى و شیعه سخنانى دارند که به برخى از آنهااشاره مى کنیم :
ابن ندیم:
[ ابوعبدالله ... که هم اکنون به متکلمان شیعه ریاست دارد و در صنعت کلام به روش مذهب شیعه بر همه مقدم است . وى داراى دقت نظر و افکار صائبى است . من او را دیده و بسیار دانشمند یافتم].
[دانشمند بزرگ رافضه (شیعه )ابوعبدالله بن معلم صاحب تصانیف بدیع است که دویست کتاب مى باشد.او به خاطر عضدالدوله قدرتى برزگ داشت . هشتاد هزار رافضى (شیعه ) جنازه او را تشییع کردند].
همو مى نویسد:
مفید بسیار پارسا و فروتن و پاسدار علم بود.
گروهى از دانشمندان از محضرش برخاستند و در بزرگداشت مکتب تشیع جایگاه عالى یافت تا جائى که گفته اند: او بر هر دانشمند بلندقدرى منت دارد
شیخ طوسى ،در فهرست مى نویسد:
[ ابوعبدالله مفید معروف به ابن معلم از متکلمان طائفه امامیه است . در زمان او ریاست علمى و دینى شیعه به وى منتهى گشت .
در علم کلام و فقه بر هرکس مقدم فکرش عالى ذهنش دقیق و عالمى حاضر جواب بود. نزدیک به دویست جلد کتاب بزرگ و کوچک دارد].
شیخ مفید در کلیه فنون و علوم اسلامى تالیف و تصنیف دارد.
از جمله تالیفات اوست : مقنعه در فقه کتاب ارکان در فقه کتاب ایضاح درامامت کتاب افصاح درامامت و کتاب ارشاد.
ارشاد یکى از آثار پرارزش شیخ مفید و قدیمى ترین ماخذ مستقل در شرح حال امامان شیعه است .
از آنجا که شیخ مفیداز برجسته ترین علماى شیعه است و تبحرى عمیق در فقه و کلام و
روایت دارد این اثر تاریخى وى از جایگاه بلندى برخورداراست .ارشاد براى مورخان تاریخى دقیق و بى پیرایه و براى جستجوگران و محققان عقاید سرچشمه اى است زلال .
شیخ مفید پس از ذکراحوال امیرالمومنین واحوال امام حسن[ ع] دلائل امامت آن حضرت داستان فوت معاویه ارسال نامه از طرف کوفیان به آن حضرت و پاسخ وى خروج از مدینه و آمدن به مکه آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه ،کشته شدن هانى و مسلم، حرکت امام از مکه به سوى عراق گرفتارى قیس بن مسهر صیداوى رسیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل به امام و سپس ماجراهاى روز تاسوعا و عاشورا.
دراین کتاب به استثناى بخشهاى مربوط به زندگى حضرت امیر[ ع] مفصل ترین بخش به احوال سیدالشهداءاختصاص دارد.
ارشاد مفید از ماخذ مهم و معتبر حماسه حسینى است .
روضه الواعظین و بصیره المتعظین
ابوجعفر محمد بن حسن فتال نیشابورى
فتال نیشابورى از مفسران و متکلمان و واعظان نام آور شیعه در قرن پنجم و دهه اول قرن ششم هجرى است .
بنى عباس باشعار: [الرضا من آل محمد] بر سرزمین پهناوراسلامى چیره شدند. چندى نگذشت که با کشتار آل على(ع) نقاب از چهره کریه آنان برگرفته شد. دامنه ظلم و ستم تا بدانجا گسترش یافت که مردمان به ستوه آمده مى گفتند:
[یا لیت جور بنى مروان عادلنا]
آزاد مردى چون فتال نیشابورى در چنین دورانى مى زیست .اواز شیفتگان خاندان عصمت و طهارت بود و درفضیلت آنان مى گفت و مى نوشت بدین سبب به دست برادرزاده نظام الملک در سال 508 هجرى به شهادت رسید. یادش گرامى و راهش پر رهرو باد.
وى از مشایخ ابن شهرب وابن داووداست .
بیشتر شرح حال نگاران دو کتاب : [ التنوبر فى معانى التفسیر] و [روضه الواعظین] را براى وى ثبت کرده اند. ولى ابن شهر آشوب در مناقب و محدث قمى در فوائدالرضویه کتاب دیگرى به نام[ مونس الحزین] رااز مولفات فتال مى دانند.
کتاب [التنویر فى معانى التفسیر] از تفاسیر معروف شیعه در قرن ششم بوده ولى اکنون متاسفانه ازاین تفسیر نشانى در دست نیست .
روضه الواعظین که مورد بحث این مقال بحارالانواراست با علامت اختصارى : [ ضه] .
این کتاب که یکى از متون تاریخى شرح حال چهارده معصوم است در نود و شش مجلس تنظیم شده است :
سه مجلس اول : درباره ماهیت عقل و فضل
آن و معرفت خداوند.
مجلس چهارم تا ششم : نبوت .
مجلس هفتم تا یازدهم : درباره حضرت امیر[ ع] .
مجلس دوازدهم :ایمان ابوطالب و شرح حال فاطمه بنت اسد.
مجلس سیزدهم تا شانزدهم : شرح حال و مناقب حضرت زهرا ( ع ) :
مجلس هفدهم تا سى و یکم : شرح حال و مناقب ائمه اطهار[ ع] .
در مجالس دیگر: فروع دین واموراخلاقى .
متن عربى کتاب روضه الواعظین تاکنون چندبار در قم و نجف به چاپ رسیده است . و در سال 1366 ه.ش . با ترجمه و تحقیق دکتر محمود دامغانى توسط انتشارات نى چاپ و منتشر شده است .
از ویژگیهاى ترجمه آقاى دکتر دامغانى :
1. معرفى منابع اخبار با ذکر صفحه و جلد.
2. معرفى اعلام تاریخى و سرایندگان اشعار و برخى از راویان واعلام جغرافیایى .
3. معرفى منابعى از آثاراهل سنت در مورد مناقب و فضائل حضرت امیر و حضرت زهرا و حسنین علیهم السلام .
کتاب روضه الواعظین از هنگام تالیف مورد توجه عالمان قرار گرفته است و به گفتار فتال استناد شده واو را ثقه و مورداعتماد دانسته اند.
مقتل الحسین
الحافظ ابوالموید وابومحمد موفق بن احمد بن ابى سعیداسحاق ابن المویدالمکى الحنفى المعروف به اخطب خوارزم (م 568ه.ق ) دو جزء در یک مجلد تحقیق و تعلیق محمدالسماوى قم .
علامه امینى درباره اخطب خوارزم مى نویسد:
[کان فقیها عزیزالعلم حافظ اطایل الشهره محدثا کثیرالطرف خطیبا طایرالصیت متمکنا فى العربیه خبیرا على السیره والتاریخ ادیبا شاعرا له خطب و شعر مدون] .
از تالیفات او:
[کتاب مقتل الامام السبطالشهید سلام الله علیه پیرویه عنه جمال الدین ابن معین کما فى الاجازات . رتبه على خمسه عشر فصلا فى المجلدین والیک فهرست فصوله :
1. فى ذکر شى من فضائل النبى[ ص] .
2.فى فضایل ام المؤمنین خدیجه بنت خویلد
3. فى فضائل فاطمه بنت اسد ام امیرالمومنین[ ع] .
4. نماذج من فضائل امیرالمومنینى و ذریته الطاهره صلوات الله علیهم .
5. فى فضائل الصدیقه فاطمه بنت النبى[ ص] .
6. فى فصائل الحسن و والحسین الصلاه والسلام .
7. فى فصائل الحسین خاصه .
8. فى اخبارالنبى[ ص] عن الحسین واحواله .
9. فى ماجرى بینه و بین الولید و مروان حال حیاه معاویه و بعد وفاته .
10. فى احواله مده مقامه بمکه و بیان ماورد علیه من کتب اهل الکوفه وارساله مسلم بن عقیل الى الکوفه و مقتله بها.
11. فى خروجه من مکه الى العراق و ماجرى علیه فى طریقه و نزوله بالطف و مقتله بها.
12. فى عقوبه قاتله وخاذله صلى الله علیه و لعن قاتله .
13. فى ذکرالمصیبه به و مرثیه[ ع] .
14. فى ذکر زیاره تربته .
15. فى انتقام مختار بن ابى عبیدالثقفى من قاتلیه و خاذلیه]. ( الغدیر ج 4.398 و 402 و 403)
ناگفته نماند که : مقتل الحسین خوارزمى از حیث ارزش واعتبار و مندرجات همه جا مورد قبول نیست ازاین روى براهل منبراست که با دقت در محتویات آن بنگرند و مطالب صحیح و مستند آن رااخذ و مطالب ناصحیح آن را دفاع کنند.
الکامل فى التاریخ
الشیخ العلامه عزالدین ابى الحسین على بن ابى الکرم محمد بن عبدالکریم بن عبدالواحدالشیبانى المعروف با بن الاثیر.
ان اثیر(م 630555) و موصل و شام و بغدادازاساتید مختلف دانش فرا گرفته و سپس درموصل رحل اقامت افکند.او راست : کامل در تاریخ اسدالغابه فى معرفه الصاحبه واللباب فى تلخیص الانساب .
وى در کتاب الکامل فى التاریخ خویش حوادث مهم را تا سنه 28 شرح داده است .
مولف ضمن تلخیص و تهذیب کتاب طبرى آن را کامل کرده و حوادث را تا عصر حیات خویش دنبال نموده است .
وى با دقت نظرى که در بین مورخین آن روزگاران به کلى بى نظیر بوده است به تدوین و مقایسه روایت و ضبط و نقل اطلاعات اهتمام کرده است . و در مواردى که راجع به یک واقعه دو روایت مختلف وجود داشته است که ترجیح یکى بر دیگرى مشکل مى نموده است به نقل هر دو روایت پرداخته است .
به هر حال حتى درباره حوادث و وقایع قرون نخستین اسلام که ماخذ عمده او طبرى است دقت نظراو چندان است که کتابش متضمن نکات و ملاحظات تازه به نظر مى آمد.
کتاب الکامل دراروپا به اهتمام تورنبرگ با فهارس کامل طبع شده است . در مصر نیز مکرر انتشار یافته است .
این کتاب متضمن نقل وقایع و حوادث خشک و خالى نیست و نویسنده در موارد
مقتضى اطلاعات مفیدى هم در باب احوال اجتماعى و عقاید و رسوم و حتى آثارادبى به دست داده است . در بسیارى موارد ماخذ عمده روایات او در دست نیست اما ملاحظه آنچه از آن جمله باقى است نشان مى دهد که ابن اثیر در نقل و در نقد ماخذ خویش قریحه نقادى و نظر دقتت به کار مى بسته است ازاین روى غالبا حتى در مواردى هم که ماخذاو معلوم نیست بدرستى مى توان بر رویات اواعتماد کرد. (تاریخ ایران بعدازاسلام دکتر عبدالحسین زرین کوب 2827
( این کتاب در ضمن حوادث 60 60 واقعه کربلا را شرح مى دهدازاین روى یکى از ماخذ مهم تاریخ عاشورااست .
اللهوف على قتلى الطفوف
سیدرضى الدین بن موسى بن جعفر علوى حسنى .
وى اشهر مردان این خاندان و در دانش و پارسایى سرآمد دوران بود.
سید را باابن علقمى وزیر صحبت و دوستى بوده است . پانزده سال در بغداداقامت داشته آنگاه به حله و پس از آن به نجف رفته و هنگام تسلط مغول به بغداد بازشگته و در آنجا تا آخر عمر(دوشنبه 5ذیعقده 665)اقامت داشته است واز طرف هولاکو سه سال و یازده ماه منصب نقابت علویان به وى مغرض بوده است .او را کتب بسیار درادعیه و غیر آن هست .از جمله : کتاب اللهوف على قتلى الطفوف الاقبال بصالح الاعال جمال الاسبوع بکمال العقل المشروع غیاث سلطان الورى لسکان الثرى مهج الدعوات کتاب الامان البهجه لثمره المحجه کتاب الطرائف فى مذهب الطوائف و کتاب زهره الربیع فى ادعیه الاسابیع .
سید در کتاب لهوف حرکت کاروان امام رااز مدینه تا کربلاء و قضایاى حزن انگیز آن سرزمین و سپس اسارت فرزندان آل طه مسائل و مصائبى که بر آنان گذشت تا برگشت آن کاروان غم به مدینه به گونه مختصر و ساده براى زائران عاشق کوى حسین[ ع] ترسیم کرده است .
از آنجا که این کتاب از تالیفات دوره نوجوانى سیداست داراى کاستیهایى است که دقت و تامل فراوانى را مى طلبد.
مرحوم محدث نورى درباره این کتاب مى نویسد:
...سید معظم مذکور جلیل القدر عظیم الشان صاحب کرامات باهره و مناقب فاخره است در نزد کافه علماى . و مولفات و تصانیفش مقبول و مطبوع اساتید وارباب فن ولکن مخفى نیست و بر متدبر منصف که مولفات بزرگان دین چه در مطالبى که محتاج به فکر صاحب و نظر ثاقب است و چه درامورى که متوقف بر طول باع و تثبت واطلاع است در امتداد عمرشان
همه بر یک تیره و نسق بناشد.
کتابى که دراوائل تحصیل و سن شاب نویسنده دراتقان و ضبط و جامعیت غالبا مشابهتى با آنچه درایام تکمیل واواخر عمر تالیف نمایند ندارد.
اگر چه در ذهن چنان مى آید که هرکتابى به هر عالم نسبت دهند در زمان جلالت و بزرگى که به تدریح شهور و سنین به آنجا رسیده تالیف نموده و حال آن که چنان نیست . چنانچه پوشیده نیست بر ناظر در مولفات اوایل سن ایشان و اواخر آن واین سید جلیل کتاب لهوف را دراوائل سن تالیف نموده و شاهد براین دعوى دو چیز است :
اول آن که : طریقه ایشان در تمام مولفات که موجود و علمااز آنها نقل کنند بر ذکر ماخذ نقل و سند روایت است به قدرى که میسور بود و بر آن واقف شدند. به خلاف سیره ایشان دراین کتاب و کتاب مصابح الزائر که دراین دو ذکرى از ماخذ و سند نیست و وجهى جز عدم اتقان تام در آن ایم و قلت اطلاع ندارد. واز لهوف مختصرتر هم تالیف دارد مثل : ( مجتنى ) و در آنجا ابدا نقلى بى ذکر ماخذ و مستند نکرده پس اگر در نقل از آن کتاب ایرادى شود منافات با بزرگى مقام و طول باع و کثرت اطلاع ایشان دراحادیث و آثار ندارد زیرا که آن درجات بعداز آن به تدریح پیدا شده .
دوم آن که : سید معظم مظکور در کتاب اجازات چون در مقام ذکر مولا ت خود برآمدند تصریح نمودند که من کتاب مصباح الزائر را در اوائل تکلیف نوشتم .
و دراول لهوف فرموده که : چون مصباح الزائر را نوشتم و زائراز حمل آن مستغنى است از برداشتن مزار کبیرى یا صغیرى خواستم چون زائر به جهت زیارت عاشورا مشرف مى شود با خود مقتلى نبرد این مختصر را که مناسب تنگى وقت زواراست در مقتل نوشتم که به آن کتاب منضم شود.
این کلام صریح است در آن که[ اللهوف] به منزله متمم مصباح الزائر و دراوائل تکلیف تالیف شده واین خود کافى است براى وضوح نبودن آن دراتقان واستحکام مثل سایر مولا ت جلیله ایشان]. (لولوو مرجان چاپ موسسه فراهانى .150 151 152).
این کتاب به ترجمه جناب آقاى سیداحمدفهرى به نام : ( آهى سوزان ب مزار شهیدان ) توسط انتشارات جهان (تهران بزرجمهر) چاپ و منتشر شده است .
نفس المهموم فى مصیبه سیدنا الحسین المظلوم ( ع )
شیخ عباس قمى تحقیق رضا استادى قم انتشارات بصیرتى .
محدث قمى ( متوفى 23 ذیحجه الحرام 1359 ه.ق ) ادیبى بارع و محدثى خبیر و
مطلع و در ضبط مطالب دقیق بود.
وى فنون ادب را در مولد و موطن خود فرا گرفت . دراین فن راه کمال را پویید به طورى که او را فراء مى خواندند.
در سال 1312 ه.ق به نجف اشرف مشرف شدند و در آنجااز محضراساتید بزرگ چون : مرحوم سید محمدکاظم طباطبائى یزدى[ ره] و مرحوم محدث نورى[ ره] بهره گرفت .
وى داراى تالیفات بسیارى است از جمله :
منتهى الامال هدیه الاحباب الکنى والالقاب فوائدالرضویه فوائد الرجبیه مفاتیح الجنان و نفس المهموم .
محدث بزرگوار کتاب مورد بحث را براساس منابعى همچون :
ارشاد مفید لهوف سید بن طاووس تاریخ طبرى مقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانى و... تنظیم کرده است .
کتاب از تولد سرور شهیدان شروع با گزارش از قیام توابین و مختار به پایان مى رسد. مولف دیدگاههاى خود را تحت عنوان[ اقول] و[ منه] بیان مى کند.
[نقثه المصدور فى مایتجدد به حزن یوم العاشورا] که در بردارنده مباحثى همچون : مناقب اباعبدالله[ ع] و یاران آن بزرگوار مراثى و پند واندرزهایى در باب منبر رفتن است به کتاب حاضر افزوده شده است .
از کتاب نفس المهموم دو ترجمه وجود دارد:
1. ترجمه مرحوم علامه شعرانى و پاورقیها و تعلیقات سودمند و ترجمه اشعار عربى و تصحیح اغلاط.
این ترجمه تحت عنوان : دمع السجوم ترجمه نفس المهموم توسط انتشارات علمیه اسلامیه چاپ و منتشر شده است .
2. ترجمه محمد باقر کمره اى تحت عنوان : ( رموز الشهاده .
مترجم در موارد گوناگون براى توضیح و تحلیل مسائل مطالب سودمندى را تحت عنوان ( رمز ) بیان کرده است .