کتابشناسى تبلیغ

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


 

لولو مرجان در آداب اهل منبر
عالم جلیل محدث نورى انتشارات فراهانى .

مولف از محدثان و عالمان نامى شیعه و داراى تالیفات و آثار گرانقدر وارجمندى درباره معارف بلند تشیع است از جمله : مستدرک الوسائل نفس الرحمان دارالسلام معالم العبر جنه الماوى النجم الثاقب .

کتاب موضوع بحث از آخرین تالیفات حضرت مولف به شماراست .

در زمان مولف گروهى ازاهل منبر از منبر و ذکر فضائل اهل البیت و بیان احکام در راه کسب معاش بهره مى گرفته اند و تحریف و دروغ براى بازاریابى و جذب عوام از شگردهاى این گروه بوده است ازاین روى مولف آگاه و دلسوز علیه این گروه عصیان مى کند و دردمندانه از دنیامدارى روضه خوانان و تحریف وقایع عاشورا و دروغ به خدا و پیامبر سخن مى گوید.

و در جاى جاى کتاب تازیانه درد و رنج را بر سراین گروه تا جز پیشه و جاهل و دروغزن فرود مى آورد. مولف تنهااز درد سخن نمى گوید بلکه راه حلهایى هم براى هر چه بهتر و صحیح تر برگزار شدن مراسم سوگوارى ابا عبدالله الحسین[ ع] ارائه مى دهد.

طایفه اى ازاهل منبر... مثل سایر اهل کسب و تجارت معامله مى کنند و در زیادى و کمى مماکسه و گفتگو نمایند و براى اذن در رفتن مجالس و عرضه متاع خود بر مشتریان واسطه ها فرستند و رقعها نویسند و بعد از رفتن و خواندن بى اذن و یا بااذن بى تعیین مقدار عرض اگراز آنچه قصد کرده از عرض به ازاءاین خواندن نقصى شود خشم کند و بدگویى و صاحب مجلس را رسوا و مفتضح کند. بلکه بعضى از پست فطرتان ایشان در بالاى منبر سئوال کند و بانى طلبند و به آنچه خواندند معامله کنند

در ذیل شرط اخلاص مى نویسد:

واز عجایب معضکه آن که بااین کاسبى و تجارت و معاوضه دینا به آخرت در مجالس و
محافل و منابر افتخار کنند و خود رااز چاکران خاص خضرت سیدالشهدا شمرند و خویش را صاحب حقوق عظیمه و مستحق هر گونه توقیر واکرام و تعظیم واحترام دانند.

وازاین جهت گاهى در بالاى منبر مى گویند: آقایم امام حسین علیه السلام چنین کرد چنین فرمود با شما چنین کند.

بیچاره جاهل غافل از آن که میان او و آن حضرت ابدا علاقه نیست و بین ایشان دورتراست واز مابین زمین و آسمان و قدر و رتبه اش پست تر است از پست ترین کسبه ...

روضه خوان آنگاه در قطار چاکران آن حضرت درآید که آنچه آنچه گوید براى حق عزوجل واداى حق اولیانش علیهم السلام باشد والا کاسبى خواهد بود.

درباره علت این که دروغ در منبرها رایج شده است مى نویسد:

[ اگراهل علم مسامحه نمى کردند و مراقب تمیز صحیح و سقیم و صدق و کذب گفتاراین طایفه مى شدند واز گفتن اکاذیب نهى نمى کردند. کارخرابى به اینجا نمى رسید و به این حد بى باک و متحجر نمى شدند و به این قسم اکاذیب واضحه معلومه نشر نمى کردند و مذهب حقه امامیه و اهلش به این درجه مورد سخریه استهزاء نمى شدند واین مجالس شریفه به این اندازه بى رونق و برکت نمى شدند].

گامهایى در راه تبلیغ
علامه محمدحسین فضل الله ترجمه : دکتراحمدبهشتى سازمان تبلیغات اسلامى 1367 357 صفحه .

کتاب ترجمه[ خطوات على طریق الاسلام] نگارش علامه محمدحسین فضل اللفه از علماى برجسته اسلام در جنوب لبنان است .

کتاب با مقدمه مفصل و مفید مترجم درباره اهمیت تبلیغات از دیدگاه اسلام آغاز مى شود.

مولف پس از پاسخ عالمانه به انتقادات محمد مهدى شمس الدین بر چاپ اول کتاب فصول هفتگانه کتاب را به این شرح ارائه مى کند:

شیوه تبلیغ و پیام رسانى :

دراین فصل ضرورت برنامه ریزى در تبلیغ مهیا کردن زمینه تبلیغ تربیت درابلاغ دستورات اسلامى و بیان مسائل اعتقادى بهره گیرى از سیره پیامبراسلام در چگونگى عرضه مطالب دین و.... مورد بحث قرار گرفته است .

رابطه علم و تبلیغ :

دراین فصل سخن ازاین است که : باید علم در خدمت تبلیغ باشد. مبلغ باید به هر علمى که در کار تبلیغ ورد نیازاست آراسته شوداما وقت خود را صرف علوم زاید که فضیلت محسوب مى شوند نکند. باید معیارهاى صحیح شناخت حق و باطل را در دسترس مردمم قرار داد نا گرفتار خطا نشوند.

تبلیغ یک رسالت است نه حرفه و شغل مبلغ تاجر نیست که در صدد جمع مال و ثروت باشد. مبلغ داراى رسالتى است مقدس و به هر چیزاز این منظر مى نگرد.او باید باآگاهى کامل ازاوضاع اجتماعى و سیاسى مهربانى با مردم عمل به گفتار دورى از هوى و هوس مبارزه با موانع و مشکلات راه تجسم اسلام باشد.

روشهاى علمى تبلیغى :

ما باید در تبلیغ تابع روشهاى قرآنى باشیم نه فلسفى و کلامى .

اگر معروفى منکر شد چه باید کرد؟ اگر درادامه تلاش براى برگرداندن معروفى که منکر شد به مسیراصلى خود با منکرى بزرگتر روبرو شدیم چه کنیم ؟
آیا هر دو را هدف قرار دهیم یا براى انسجام نیروها فعلا با منکر دومى مبارزه کنیم ؟

روش تربیتى تبلیغ :

مساله موعظه وارزش علمى آن تعادل میان خوف و رجاء و فلسفه ثواب و عقاب از بحثهاى این بخش است .

اضافه مى کند: در بیان ثواب و عقاب نباید به گونه اى عمل کرد که مردم راازارزشهاى کیفى عبادت بازداریم و آنان را صرفا متوجه ارزشهاى کمى کنیم .

بهترین شکل عبادت آن است که به طمع بهشت و خوف جهنم نباشد بلکه براى خدا باشد.این روحیه را باید در مردم متدین تقویت کرد یعنى روحیه محبت به خدا و عبادت به انگیزه محبت .

آیااسلام در بیان مقاصد خود الفاظ خاصى دارد یا نه ؟ آیا باید مبلغ الفاظ مخصوص دینى را به کار ببرد یااین که مى توانداز هر لفظى استفاده کند؟

در نقد تمدن جدید چه باید کرد؟ مفاسداخلاقى عصر حاضر را چگونه بایدارزیابى کرد و همچنین درباره مساله آزادى فردى چه موضعى باید داشت ؟از بحثهاى مفیداین بخش است .

قضایا موقف ها:

باید سعى شود حقایق با بیان واضح و قابل فهم و درک مردم عرضه شود. واز بحثهاى این بخش :

آیااحکام شرعى جنبه تقلیدى به خود بگیرد بهتراست یا نگیرد؟ به عنوان مثال : آیا بهتراست حجاب اسلامى به صورت عادت در آید یا خیر؟

اگر مقاومت در برابر یک انحراف ممکن نیست چه باید کرد؟

در برابر واقعیتهاى سیاسى جامعه چه باید کرد؟ در برابر عقاید عوام چه باید کرد؟ آیا کارها و عقایدى که از نظر عوام جنبه دینى دارد و قداست یافته باید حفظ شود یا متزلزل گردد؟

براى تبلیغ دین تشکیلات حکومتى لازم است یا خیر و...

بهره گیرى از روش تبلیغى پیامبران :

بخش پایانى در بر دارنده مطالب شیرین و آموزنده است . دراین فصل سخن از روشها و درسهاى نبوت است . سخن ازاین است که : چگونه بایداز تجارب پیامبران بهره برد.انبیاء در برابر مشکلات چه مى کردند؟ آنان در برابر تکذیب وایذاء چه روشى داشتند و...

خواندن و دقت در بخشهاى این کتاب را به دست اندرکاران امر تبلیغ و مبلغان با رسالت و هدفدار توصیه مى کنیم .

هدایه المرشدین الى طرق الوعظ والخطابه
شیخ على محفوظ شرک هالاتحاد للتجاره والطباعه والنشر مصر.

الشیخ على محفوظ عضو جماعه کبارالعلماء و موسس فى الوعظ و الارشاد بالازهر.

کتاب در بردارنده مباحث مفید و کارسازى در زمینه تبلیغ وارشاد است .

الفصل الاول :التعریف بالدعوه .

الفصل الثانى :السنن العامه فى دعوه الرسل .

الفصل الثالث :اشهرالدعاه من عهدالرسول ...

الفصل الرابع : فى الوعظ والارشاد.

الفصل الخامس :القصص والقصاص فى الصدرالاول .

الفصل السادس :الوعظ فى القرن السادس .

الفصل السابع : آداب الداعى .

الفصل الثامن : مایلزم المرشداجتنابه .

الفصل التاسع :السجع والاشعار فى الوعظ.

الفصل العاشر: مراجع الوعظ.
الفصل الحادى عشر:انواعه والسیرقیها علیم نهج القرآن .

الفصل الثانى عشر:اعدادالموعظه و تحضیرالموضوع قبل القائه .

الفصل الثالث عشر: ضرب الامثال فى لحظه

الفصل الرابع عشر: رعایه المرشد لمقتضى الحال .

الفصل الخامس عشر:الطرق التى ینبغى للمرشد ان یسلکها فى ارشاد الناس .

...

و در بخش دیگر کتاب مولف شبهات و مسائل مبتلا به عصر خویش را مطرح کرده است از جمله :

1. سر مشروعیه القتال فى الاسلام .

2.الرق فى الاسلام حریه النفس حریه العقل المساواه فى نظرالدین .

3. سر تعددالزوجات .

4.الاقتصاد واثره فى الفرد والجامعه .

5.الحسد و آثاره السیئه فى المجتمع .

استفاده و بهره بردارى ازاین کتاب را براى اهل منبر و دست اندرکاران تبلیغ توصیه مى کنیم .

خطابه و منبر
استاد شهید مرتضى مطهرى .

این جزوه حاوى دو سخنرانى ازاستاد شهید درباره فن خطابه و منبراست .استاد راین دو سخنرانى پربار و مفید موضوعات ذیل را مورد کندو کاو قرار مى دهند.

1. جایگاه فن خطابه در منطق .

2. پیوند خطابه بااسلام .

3. تاثیراسلام در خطابه .

4. نمازجمعه و فن خطابه .

5. فرق بین خطابه و موعظه .

6. نهج البلاغه و فن خطابه .

دراین بخش از قول مفتى بزرگ مصر و شارح نهج البلاغه شیخ محمد عبده نقل مى کند.

تصادفى سبب شد که من فراغتى پیدا کنم و به مطالعه نهج البلاغه بپردازم . وقتى که به مطالعه این کتاب پرداختم انواع سخنان در آن یافتم و سخت مرا تحت تاثیر قرار داد. خود را در وقت مطالعه این کتاب در حالى مى دیدم که دائمااز صحنه اى وارد صحنه اى دیگر مى شوم . پرده ها مرتب عوض مى شد. یک وقت صحنه اى در برابر مجسم مى شد و گوئیا مردانى را جلو چشم خود مى دیدم که پوست شیر و پلنگ به تن کرده اند و آماده حمله هستند. خود را در حالى مى دیدم که چنان تحت تاثیر هستم که مایلم به میدان جنگ بروم و خون بریزم و خونم ریخته شود: باز مى دیدم : صفحه و صحنه عوض شد: با یک واعظ و مذکر روبرو هستم که با سخنان خود به دل نرمى و رقت و لطافت مى بخشد صفا مى دهد. جاى دیگر پرده و صحنه عوض مى شد چنین حس مى کردم که : یک خطیب اجتماعى و سیاسى ایستاده واز مصالح عمومى سخن مى گوید. جاى دیگر مثل این بود که فرشته اى را مى دیدم از عالم بالادست دراز کرده و مى خواهد مردم را به سوى عالم بالا بکشاند.

7.امام حسین و خطابه .

خطابه هاى حسین به على نمونه اى است واز خطابه هاى پدرش على[ ع] همان روح و همان معانى دراینها موج مى زند.

خود على[ ع] فرمود: زبان آلت وابزارى است براى روح .اگر معانى به طرف زبان سرازیر نشود از زبان چه کارى بر مى آید واگر هم معنى در روح موج بزند زبان نمى تواند جلوش را بگیرد.

فرمود:

وانامراءالکلام . وفینا تنشب عروقه و علینا تهدلت غصونه .
امیر سخن مائیم . ریشه هاى سخن یعنى معانى و مطالب در زمین وجود ما دویده است و شاخه هاى سخن بر سر ما سایه افکنده است .

اولین خطابه حسین بن على[ ع] که در کمال فصاحت و بلاغت ایراد شد و در آن رشادت و شجاعت و بلند نظرى وایمان به غیب موج مى زند خطابه اى است در مکه هنگام عزیمت به کربلا.

8. خطابه و منبر مولود حادثه عاشورا.

9. فلسفه قیام امام حسین .

10. چرا باید نام حسین باقى بماند و فلسفه عزادارى .

استاد شهید با برداشت از روایت حضرت رضا[ ع] درباره خطبه جمعه مى گوید: خطیب سه وظیفه مهم دارد: 1. موعظه

موعظه کلامى است که به دل نرمى و رقت مى دهد قسوت رااز دل مى برد ختم و شهوت را فرو مى نشاند هواهاى نفسانى را تسکین مى دهد به دل صفا و جلا مى دهد.

2. تبیین مصالح دین و دنیاى مردم

منظوراین است که مردم را به مصالح دین و دنیا آگاه کنیم .

واین دو شرط دارد: یکى علم به دین و دنیا و دیگرى اخلاص .

علم به دین

باید علم واطلاعش به مبانى دین کافى باشد به روح تعلیمات اسلامى آگاه باشد ظاهراسلام و باطن اسلام پوسته اسلام و هسته اسلام همه را در حد خود و جاى خود بشناسد تا بفهمد مصلحت دین یعنى چه ؟

علم به دنیا
تنها شناخت دین کافى نیست جامعه را باید بشناسد به اوضاع دنیا باید آگاه باشد و باید بفهمد که در دنیا چه مى گذرد وامروز مصلحت جامعه اسلامى در برابر جراینهاى موجود چه اقتضا مى کند و مردم را به آن جریانها و مصالح واقعى آگاه بکند.

3. آگاهاندن مردم از آفاق دور دنیاى اسلام .

مبلغان باید آنچه در نقاط دور دست و آنچه که در زیر پرده مى گذرد به مردم بگویند.

ما مسوولیت داریم ما باید بدانیم ماتریالیسم چه فعالیتهایى دارد صهیونیزم چه فعالیتهایى دارد.

اطلاع و آگاهى ازاینها و گفتن و بازگو کردن اینها واجب است .

امید آن داریم که مطالب بلنداین جزوه پربار و مفید فرا راه سازمانها و نهادهاى تبلیغاتى کشور و مبلغان عزیز قرار بگیرد.

مبانى تبلیغ
محمدحسن زورق انتشارات سروش 1368 334 صفحه .

کتاب حاضر در نه فصل تنظیم شده است :

1. رسالت واهمیت تبلیغات اسلامى در دنیاى امروز.

2. تعریف واصول کار تبلیغ .

3.القاء.

4. روانشناسى تبلیغات .

5. رسانه شناسى .

6.امپریالیسم خبرى .

7. خصلت آموزشى تبلیغ .

8.افشاء.

9.اسلام و تبلیغات .

در مقدمه کتاب مى خوانیم :

قدرتهاى خودکامه در تاریخ بر سه پایه همواره استوار مانده اند:

1. تبلیغات .
2. تسلیحات .

3.اطلاعات

بى تردید از این سه پایه آن که اهمیت بیشترى داشته و نقش مهمترى نیزایفا کرده تبلیغات است .البته تبلیغات مورد علاقه قدرتهاى خودکامه عموما تبلیغات شیطانى بوده است یعنى علم دراختیار گرفتن فکر و اندیشه واحساس توده ها وابزار ساختن دلها و سرها براى ساختن هر قدرت در جامعه .

متاسفانه این علم در دنیاى ما رشد حیرت انگیزى کرده است و به جرات مى توان گفت که : در طول تاریخ هیچ گاه[ تبلیغات شیطانى] تااین اندازه نیرومند و قوى نبوده و تا این حد رشد نکرده و سیر تکاملى نپیموده واین چنین در به کام نابودى کشیدن همه ارزشهاى انسانى شاد کام نبوده است . دلیل تقدم واهمیت تبلیغات نسبت به تسلیحات واطلاعات کاملا روشن است .

. تسلیحات بدون اراده اى که آنها را به کار گیرد بى ارزش است واطلاعات بدون اندیشه اى که آن را تجزیه و تحلیل کند فاقد کاربرد سیاسى است واراده واندیشه اى که به کار مى آید باید بوسیله تبلیغات شکل بگیرد و رشد کند و حفاظت شود.از طرف دیگر با کمال تاسف باید گفت : همواره نیروهاى فطرت گزین و طرفداران حقیقت و کرامت و آزادى و عدالت گر چه از نظر جمعیت معمولا نیرومند بوده اند ولى همواره از نظر تبلیغات و نیز تسلیحات واطلاعات ضعیف بوده اند و در نتیجه شکست خورده و صحنه قدرت را ترک کرده و یا هرگز آن را به دست نیاورده اند.

در مورد ضعف تبلیغات نیروهاى فطرت گزین در تاریخ باید گفت که : بى تردید روانشناسى این نیروها در کیفیت متشکل آنان موثر بوده است . سنگ بناى این روانشناسى از خوش بینى و صداقتى که گاه تنه به تنه ساده اندیشى مى زند شناخته شده است .از آنجا که طرفدارانى حق در آیینه ضمیر خویش جز خلوص و پاکى و زیبایى چیزى نمى دیده اند نمى توانسته اند تصور کنند که تیرگى نهفته در سینه طرفداران کفر تا چه مرزى مى تواند پیشرفت داشته باشد وانسان تا چه اندازه مى تواند سقوط کند

نکته دیگرى که در روانشناسى طرفداران حق قابل ملاحظه است عدم اعتقاد به ضرورت تسلط براراده هاست بلکه برعکس آنان به آزادى اراده مردم معتقدند نه به اسارت اراده آنان به همین دلیل ضرورتا کمتر با فنون و ترفندهاى تبلیغاتى شیطانى آشنایى داشته اند.

نکاتى که به آن اشاره شد در کنار یک سلسله علل دیگر همواره سبب مى شده است که قدرت تبلیغاتى طرفداران حق در مرزهاى محدودى حبس شود واز سوى دیگر تبلیغات شیطانى بتواند تاامروز براراده واحساس و اندیشه ملتها مسلط باشد. بنابراین هرگاه طرفداران حق بخواهند سرنوشت خود را تعیین کنند و بر ستمگران تاریخ پیروز شوند و جامعه اى به دوراز شرک و کفر و ستم پایه گذارى کنند و دشمنانشان را منفعل و مایوس و ناکام سازند بایداولا واقع بین باشند و نتوانند درک کنند که نسانیت یک مدرج است که در یک سوى آن ظلمات قرار گرفته و در سوى دیگر آن روشنایى تابان وانسانها دراین مدرج تا ظلمات مطلق نیز مى توانند سقوط کنند. بنابراین بکوشند با واقع بینى با دنیاى خود برخورد کنند تا آن اشتباهى را که هانى کرد و معقل را به کانون مخفى مبارزات انقلابیون مسلمان هدایت کرد و همه اسرار آنان را دراختیار ارتجاع عرب گذاشت تکرار نکنند و بدانند که تزویر اساس فتنه کفر در عرصه حیات انسانهاست .
ثانیا توجه داشته باشند که مبارزه با کسانى که با تبلیغات شیطانى اراده ها را به کمند ترفندهاى ضدشیطانى مى کشند گامى در جهت آزادى اراده هاست . نبایدافراد را به حال خود گذاشت و تصور کرد که هر کس باید براى رهایى خود کارى کند واگر هم فریب خط و خال رنگارنگ اژدهاى تبلیغات امپریالیستى را خورد خورده است و مسوولیت با خود اوست در حالى که وظیفه و وجدان بشرى حکم مى کند: وقتى که کسى و یا کسانى در پرتگاه گمراهى قرار گرفته اند به کمکشان شتافت :

چو مى بینى که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینى گناه است
نویسنده مطلع و با تجربه کتاب با نثرى روان مطالب نو و تحقیقى خود را در نه فصل تنظیم و به مبلغان رزمنده تیزهوش و تندگام میدان گسترده و جبهه پر جنبش تبلیغات در دنیاى امروز عرضه کرده است .

خداونداو را یار و مدد باد.

روش تبلیغ
دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم محرم 1403 104 صفحه .

این جزوه که به همت دفتر تبلیغات اسلامى و محققان با تجربه و آشنا به مشکلات تبلیغى روحانیون تهیه و تنظیم شده داراى مقدمه اى است دراهمیت ارشاد و چهار بخش به این ترتیب :

1. دانستنیهاى یک مبلغ .

2. تذکراتى در مورد برخى از صفات و نکته هاى اخلاقى .

3. شیوه و روش برخوردهاى اجتماعى .

4. روشهاى بهتر و رساتر براى تبلیغ .

سخن و سخنورى از نظر بیان و فن خطابه
محمد تقى فلسفى انتشارات الحدیث 1368 358 صفحه .

خطیب نامى جناب حجه الاسلام فلسفى تجارب سالیان متمادى خود را در عرصه منبر با نثرى روان و مستند به آیات و روایات به مبلغان و خطباى اسلامى ارائه کرده است .

کتاب علاوه بر راهنمایى خطباء درامر خطابه و فن سخن داراى نکات آموزنده واخلاقى است که همه علاقمندان به معارف اسلامى مى تواننداز آن بهره ببرند.

از مزیتهاى دیگر کتاب فهرستهاى فنى آن است :

فهرست مندرجات .

فهرست آیات و روایات .

فهرست اعلام و کتب .

کتاب در پانزده بخش تنظیم شده است :
1- پیرامون سخن .

2- سخنور و نفوذ کلام .

3- سخنورى و بصیرت .

4- تقوى و خلوص سخنور.

5- سخنور و مقدمه سخن .

6- سخنور و زاویه منحرف .

7- سخنور و حدشناسى .

8- سخنور و فصاحت .

9- بلاغت سخنور.

10- سخنور و شنوندگان .

11- سخنور و رعیت هماهنگى .

12- سخنور و شجاعت .

13- محتواى کلام سخنور.

14- سخنور و فهماندن سخن .

15- سخنور و پاسخ به شبهات .