نوع مقاله : مقاله پژوهشی
سپیده آزادى آنگاه طلوع خورشید ملتى را نوید مى دهد که آن ملت به خودکفایى برسد و متکى به خویش باشد: نان از عمل خویش خورد و منت از دیگران نبرد. چه انسانهایى که فقر و نادارى آنان را به دامن فساد سوق داده شخصیت و هویت نان را در پیشگاه ثروت و قدرت قربانى نموده است و چه بسیار دولتهاى فقیرى که دست نیاز به سوى قدرتهاى اقتصادى دراز کرده و راه تسلط همه جانبه آنان را بر خود گشوده اند.
از آنجا که ثروت قدرت مى آفریند و فقر ضعف و سستى قدرت اقتصادى توانگران از دیرباز حربه اى بوده است براى نفوذ در ممالک زیر سلطه و وسیله اى براى ترویج فرهنگى و مکتب دولت حاکم و قدرتمند بر ملل فقیر و ضعیف و در مواردى براى به زانو درآوردن آنان و وضعیت کشورهاى مختلف جهان معاصر شاهدى است براین مدعا.
تحلیل گران سیاسى تنگناهاى اقتصادى به وجود آمده از جانب دولت مستکبر آمریکا رااز مهمترین علل سقوط دولت ساندنیسیت قلمداد کرده اند. روزنامه[ وال استریت] با درج مقاله اى در رابطه با انتخابات نیکاراگوئه نوشت :
[ درانتخابات ریاست جمهورى ... دموکراسى پیروز نشد بلکه تروریستهاى مورد حمایت کاخ سید به پیروزى دست یافتند... جورج بوش رئیس جمهورى آمریکا در ماه نوابر گذشته با خانم جامورو در کاخ سفید دیدار کرد و قول داد که در صورت پیروزى او درانتخابات ریاست جمهورى تحریم اقتصادى علیه نیکاراگوئه را لغو خواهد کرد. مخالفان بااین شعار تبلیغاتى براى پیروزى درانتخابات وارد میدان شدند: [علیه ساندنیستیها راى دهید] یا[ شاهد مرگ کودکانتان باشید] تحریم اقتصادى نیکاراگوئه به منظور فشار به ساندیستیها و ساقط کردن رژیم ماناگوا وضع شده بود] 1 .
بنابراین وابستگى اقتصادى از عوامل مهم واساسى نفوذ استعمارگران در ممالک جهان سوم است . هر ملتى که بخواهد خود رااز سلطه اجانب نجات بخشد مى بایست بر توان خویش تکیه کند و دست حاجت به سوى دیگران دراز نکند. تجربه ثابت کرده است که : ملتهااگر بخواهند مستقل باشند خواهند توانست . بهبود وضع نابسامان اقتصادى آبادانى شهرهاى ویران ترمیم خسارتهاى عظیم جنگى و تلاش در راه زندگى عزتمند راهى است که بسیارى از کشورها و ملتهاى بااراده طى کرده اند.
اسلام و خودکفایى
در مکتب اسلام به مسئله حفظ هویت واستقلال اقتصادى ارزش بسیار داده شده است .
مسلمانان از هرگونه رکون و وابستگى به ظالمین که قطبهاى اقتصادى امروز مصداق بارز آنند به شدت نهى شده اند : [ ولا ترکنوا الى الذین ظلموا فتمسکم النار] 2 .
بدون تردید وابستگى اقتصادى مى تواند راهى باشد براى رکون و تکیه مالى به دشمنان اسلام که فرجامى جز شکست و آتش در بر نخواهد داشت .
در روایات اسلامى به کار و فعالیت در جهت بى نیازى از دیگران ارزش بسیار داده شده تحمل و زحمت و رنج براى رسیدن به غنا و بى نیازى عبادت به شمار آمده است .
امام باقر[ ع] در هواى بسیار گرم نامناسب در مزرعه خویش به کار مشغول بود. و در پاسخ معترض که کار کردن در سن پیرى را بر آن حضرت خرده مى گیرد و قصد موعظه آن حضرت را دارد مى فرماید:
[من به قصد بى نیازى از تو و مردم کار مى کنم واین عبادت است و اگر دراین حالت بمیرم در حال طاعت خداونداز دنیا رفته ام] 3 .
و یاامام صادق[ ع] در حال کشاورزى و کار در جواب کسى که مى گوید:
این بیل را به من بدهید تا من کار راانجام دهم . مى فرماید:
[نه من اساسا دوست دارم که مرد براى تحصیل روزى رنج بکشد و آفتاب بخورد] 4 .
علاوه بر روایاتى که کار را عبادت دانسته اند روایاتى داریم که از تنبلى و سستى به شدت نکوهش کرده اند.
امام امت از دیرباز به مساله خودکفایى توجه داشته است واز وابستگى اقتصادى کشورهاى اسلامى وایران زمین به دشمنان اسلام رنج مى برده و همواره خواستار قطع وابستگى و سلطه اقتصادى اجانب و رسیدن به خودکفایى ملت اسلام بوده است :
[...من اعتقادم این است که انسان اگر با هر زحمت و مرارتى زندگى کند و زندگیش مال خودش باشد مستقل باشد... و نان جو خودش را بخورد...ارزشش صدها مقابل این است که انسان در آپارتمانهاى عظیم بنشیند و دستش پیش دیگران دراز باشد] 6 .
[آیا براى مسلمانان جهان ننگ نیست که بااین همه سرمایه هاى انسانى و مادى و معنوى با داشتن مکتب مترقى و پشتوانه الهى تن به سلطه قدرتمندانه مستکبر و دزدان دریایى و زمینى قرن مى دهند] 7 .
مسلمین نباید تحت سلطه کفار باشند خداى تبارک و تعالى براى هیچ یک
از کفار سلطه بر مسلمین قرار نداده است و نباید مسلمین این سلطه کفار را قبول کنند. 8
پس از ذکراین مقدمه اینک به اجمال رهنمودهاى امام خمینى را در راستاى رسیدن به خودکفایى مورد مطالعه قرار مى دهیم .
محورهایى که ما دراین نوشته بحث مى کنیم عبارتنداز:
1 شرائط خودکفایى .
2 موانع .
3 موجبات .
شرائط خودکفایى
امام راحل براى رسیدن به خودکفایى شرایطى را برشمرده اند که اهم آنها به قرار ذیل است :
1. تبیین نظرى اقتصاداسلامى .
2. حفظ اصول وارزشها.
1. تبیین نظرى اقتصاداسلامى
براى رسیدن به خودکفایى شرط اول ترسیم تئورى نظام اقتصادى اسلام است و تنها در سایه یک فقه مدون و محکم ناظر بر زمان است که مى توانیم به خودکفایى برسیم .
فقه اسلام در بردارنده همه مسائل اخروى و دنیوى انسان بوده و هست و توانایى گشودن گره از همه مشکلات اقتصادى جامعه را دارد اما به خاطر دور شدن فقها از
صحنه زندگى و عمل فقه از متن جامعه کنار رفت واز حل مسائل گوناگون اجتماعى از جمله :اقتصادى بازمانداین سرنوشت تلخ موجب گردید که در صده هاى اخیر این اندیشه برذهنها راه یابد که اسلام براى اداره جامعه برنامه اى ندارد واین سبب گردید که جوانان به التقاط و مکتب مادى روى آوردند.
حضرت امام در برابراین تفکر مى ایستد و مى فرماید:
[تمام چیزهایى که دراداره یک کشوراحتیاج به آن هست دراسلام هست .اسلام رااگر کسى تعهد به آن داشته باشد امکان ندارد که ... زیربار وابستگى برود زیربار وابستگى به کفار برود] 9 ..
حضرت امام در راه تحقق و تبیین صحیح سیستم اقتصادى اسلام به دو مطلب بسیار تاکید مى کنند و آن را شرط اساسى طرح دوباره اسلام در صحنه اقتصادى مى شمارد:
پویایى اجتهاد.
استفاده از کارشناسان .
پویایى اجتهاد
نیازمندیهاى اقتصادى و مادى انسانها در بستر زمان در حال تنوع و گسترش است و هر چندگاه موضوعات جدیدى پدید مى آیدازاین روى اسلام اجتهاد مداوم را براى همه زمانها و جوامع گوناگون ضرورى مى داند.
امام امت براین نکته تاکید کرده واز علماء و فقها و متخصصین این فن مى خواهد که در مجامع قانون گذارى حضور یافته و با در نظر داشتن نقش زمان و مکان به استنباط و تبیین احکام شریعت و مسائل اقتصادى آن بپردازند:
[به عهده علماءاسلام و محققین و کارشناسان اسلامى است که براى جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام طرحها و برنامه هاى سازنده و در برگیرنده منافع محرومین پابرهنه هاى راارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین رااز تنگناها و فقر معیشت در آوردند] 10 .
و براى تبیین درست نظام مستقل اقتصادى اسلام دخالت دادن عناصرى مانند :
[ مصلحت نظام] [ زمان و مکان] [ حکومت] و... را دراجتهاد واستنباط نظریات فقهى ضرورى دانسته و مى فرمایند:
[تذکرى پدرانه به اعضاء عزیز شوراى نگهبان مى دهم که خودشان قبل ازاین گیرها مصلحت نظام را در نظر بگیرند چرا که یکى از مسائل بسیار مهم در دنیاى پرآشوب کنونى نقش زمان و مکان دراجتهاد و نوع تصمیم گیریهاست . حکومت فلسفه عملى برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلى و خارجى را تعیین مى کند و بااین بحثهاى طلبگى مدارس که در چهارچوب تئوریهاست نه تنها قابل حل نیست که ما را به بن بستها مى کشاند که منجر به نقض ظاهرى قانون اساسى مى گردد. شما در عین این که باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعى صورت نگیرد (و خدا آنروز را نیاورد) باید تمام سعى خودتان را بنمایید که خداى ناکرده اسلام در پیچ و خم هاى اقتصادى نظامى اجتماعى و سیاسى متهم به عدم قدرت اداره جامعه نگردد] 11 .
افزون براین مجتهدى را شایسته اظهارنظر در مسائل اقتصادى واحکام مالى اسلام معرفى مى کند که بر مسائل پیچیده اقتصادى و رمز و رموز آن آشنایى داشته و آگاه به زمان خویش باشد:
[... آشنایى به روش برخورد با حیله ها و تزویرها فرهنگ حاکم بر جهان داشتن بصیرت و دیداقتصادى اطلاع از کیفیت برخورد بااقتصاد حاکم بر جهان شناخت سیاستها و حتى سیاسیون و فرمولهاى دیکته شده آنان و درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه دارى و کمونیزم که در حقیقت استراتژى حکومت بر جهان را ترسیم مى کنداز ویژگیهاى یک مجتهد جامع است] 12 .
استفاده از کارشناس
امام در تبیین خط قانون گذارى خصوصا قوانین اقتصادى به مسؤولان توصیه مى کند که -از به کارگیرى کارشناسان فن و متخصص متعهد غافل نباشند.ایشان مشورت با کارشناس را در فهم موضوعات عرفیه حجت شرعى مى دانند:
[مجلس محترم شوراى اسلامى که در راس همه نهادهاست در عین حالى که ازاشخاص عال متفکر و تحصیل کرده برخورداراست . خوب است در موارد لزوم از دوستان متعهد و صاحب نظر خود در کمیسیونها دعوت کنند که با برخوردها نظرها وافکار کارها سریعتر و محکم ترانجام گیرد و از کارشناسان متعهد و متدین در تشخیص موضوعات براى احکام ثانویه اسلام نظرخواهى شود.... واین نکته لازم است که : رداحکام ثانویه پس از تشخیص موضوع به وسیله عرف کارشناس با رداحکام اولیه فرقى ندارد چون هر دو حکم الله مى باشد و نیزاحکام ثانویه ربطى به اعمال ولایت فقیه ندارد... در موضوعات عرفیه که تشخیص آن با عرف است با مشورت کارشناسان حجت شرعى است که مخالفت با آن بدون حجت قوى تر خلاف طریقه عقلاءاست] 13 .
2. حفظ اصول وارزشها
یاین پرسش باید پاسخ گفته شود که آیااز دیدگاه حضرت امام رسیدن به خودکفایى ارزش ذاتى دارد و مى بایست آن را به هر قیمت بدست آورد؟ گرچه با قربانى کردن اهداف واصول باشد؟
آیا مى توان عدالت اقتصادى واجتماعى را فداى خودکفایى مالى نمود؟ آیا مى توان از تکاثر ثروت و سلطه مترفین و یا دو قطبى شدن جامعه در راه رسیدن به این مقصود چشم پوشید و آیا مى توان در راه غناى معیشتى از آزادى مطلقه مالکیت و... صرف نظر نمود و یا بایداهداف انقلاب اسلامى را کنار گذاشت ؟ با نگاهى کوتاه به گفته ها و سیره حضرت امام مى بینیم که پاسخ همه سوالات منفى است و حضرت امام در عین تکیه بر خودکفایى هموراه بر حفظ اصول وارزشهاى اسلامى وانقلابى تکیه کرده و حفظ آنها را در راس همه برنامه هاى خود قرار داده است .
دراینجا برخى از اصول کلى را که حراست و حفاظت از آنها در راه رسیدن به
خودکفایى لازم است بدین شرح ذکر مى کنیم :
معنویت
حفظ ارزشهاى انقلاب .
عدالت اقتصادى .
دفاع از محرومان و مستضعفان .
معنویت
از مسائل اساسى در دیدگاه حضرت امام توجه به معنویت و نقش زیربنایى آن در رابطه با همه مسائل اقتصادى و دنیوى است . در دیدگاه حضرتش آنچه که هدف اصلى بعثت پیامبران را تشکیل مى دهد توجه دادن انسان به مساله آخرت و خدا و معنویات است و فقط در سایه آن است که انسان را به آرامش رسیده و کمال مطلوب را درمى یابد.اگراسلام به مساله مادیات توجه فرموده از جهت مقدمیت وابزار بودن آن در راه رسیدن به کمالات معنوى است . دراین راستا حضرت امام مرتب هشدار داده اند که پرداختن به مساله اقتصاد و مادیات بدون توجه به معنویات جامعه انحراف بوده و ما را به همان گردابى دچاى خواهد کرد که امروز غیر مسلمانان با آن دست به گریبانند و در جستجوى راه چاره براى فرار و گریز! و در نهایت سرنوشت و بقاى نهضت اسلام به حفظ معنویات و گسترش آن بستگى دارد.
امام قدس سره دراین راستا با کسانى که به تحریف اسلام پرداخته و با تاثیراز مکاتب مادى شرق و غرب گرفتارالتقاط گردیده و با تفسیراحکام اسلام به مادیت در واقع به اقتصاد بیش ازارزش واقعى آن بها داده و آن را زیربنا فرض کرده اند به مبارزه برخاسته و به افشاى خطر و پیامدهاى این تفکر مى پردازد:
[ اخیرا ما مبتلا شدیم به یک عده اى که ... تمام معنویات را به مادیات برمى گردانند. مى گویند: مسلمیم لکن نه توحیدشان توحیداسلامى است و نه بعثت شان اسلامى است و نه نبوت شان نبوت اسلامى است و نه
امامت شان و نه معادشان همه اش بر خلاف اسلام است ...اینها هم به اسم اسلام مى خواهند به کلى اسلام را کنار بگذارند و یک چیز مادى جاى او بگذارند که همه چیزش مادى باشد. به اسم ترویج اسلام مادیت مى کنند. 14 ]
وامام با طرح درست اسلام و ترسیم جایگاه معونیت و مادیت در مسائل اقتصادى اسلام به تشویق منحرفین براى بازگشت درست به اسلام مى پردازند.
ایشان سر شکست طرحهاى اقتصادى دنیا و به بن بست رسیدن قدرتهاى بزرگ مالى را دورماندن آنان از معنویات معرفى کرده واحتیاج به معنویات رااز علل اساسى وجود جنبشهاى مردمى در جوامع صنعتى و پیشرفته معرفى مى کند.
امام جواب سئوال خبرنگار شبکه تلویزیون آلمان غربى که مى پرسد: دراروپا تحرک جدید به چشم مى خورد و آن یک تحرک مذهبى است ...این تحول را چگونه ارزیابى مى کنید مى فرماید:
[ ان تحرک مذهبى ازاین است که : مردم ازاین پیشروى مادى سر خورده اند و دیدند که تمام این پیشرفتهایى که شداست چیزهایى نیست که براى بشر ضرر بشر بوده تا به نفع بشر. و آن چیزى که بشر طالب است ] این است که به روحش آرامش بدهد و آن چیزى که آرامش مى دهد مذهب است .
15 همین روى کرد به مذهب و معویت را به گورباچف هم توصیه مى کند 16 .
حضرت امام معنویات را رمز بقاى اسلام و نهضت معرفى مى کند و هشدار مى دهد که در غیراین صورت حتى در فرض استقلال اقتصادى راه انحطاط و شکست باز خواهد بود:
[آن روزى که مجلسیان خوى کاخ نشینى پیدا کنند... وازاین خوى ارزنده کوخ نشینى بیرون بروند آن روزاست که ما براى کشور باید فاتح بخوانیم ... مادامى که این ملت ...این جوانهاى ما توجه به معنویات دارند...جمهورى محفوظ است و هیچ کس نمى تواند به او تعدى کند. آن روزى که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنماى ما شیطان باشد آن
روز است که ابرقدرتها مى توانند در ما تاثیر کنند] 17 .
حفظ ارزشهاى انقلاب
توجه به ارزشهاى اسلامى وانقلابى در برنامه ریزیهاى اقتصادى از مسائلى است کآه حضرت امام به آن اهمیت فراوان داده است و همواره بر لزوم حفظ و تدوم آونها به مسؤولان و مردم هشدار داده اند. در دیدگاه حضرتش ارزشهاى اسلامى وانقلابى تنها چیزهایى هستند که ملت به خاطر دست یابى به آنهاانقلاب کرده و در راه آن تا مرز شهادت به پیش رفته اند و هیچ توسعه پیشرفت نمى بایست ما را به عقب نشینى ازاصول اساسى باز دارد. در همه برنامه ریزیهاى سیاسى واقتصادى باید عزت شرف مومنین و ذلت منافقین و دنیاطلبان شعار حمایت او مظلومین عالم مبارزه با ستم دفاع ازاسلام و در یک کلمه دیانت ما محفوظ بماند. تکیه یک جانبه بر برنامه هاى اقتصادى مى تواند به نفى آرمانهاى انقلاب بى توجهى به اسلام و نهضت هاى اسلامى رو آمدن سرمایه داران بى درد و پیامدهاى تلخ ناشى از آن بیانجامد. تنها باقى ماندن براصول اساسى است که مى تواند عزت و کرامت مومنین را تضمین کرده و ما را بر تداوم انقلاب یاور باشد چه بسیارى از دولتهاى انقلابى واسلامى که با شعار آزادى و کرامت انسانها قیام کردند ولى سرانجام مشکلات اقتصادى و رسیدن به رفاه بیشتر موجب گردید که آنان از شعارهاى انقلابى خود دست بردارند و براى رسیدن به زندگى بهتر و حل مسائل اقتصادى خود هویت و شرافت اسلامى و ملى خود را در پیشگاه ثروت و رفاه قربانى کنند. بدین جهت امام امت همواره بر حفظ شعائر و آرمانهاى انقلاب تکیه کرده و آن را را در راس همه امور مى شمارد .
مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظه اى مسوولین رااز وظیفه اى که برر عهده دارند منصرف کنند خطرى بزرگ و خیانتى سهمگین است . باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را دراداره هر چه بهتر مردم بنماید
ولى این بدان معنى نیست که آنها راازاهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى اسلام است منصرف کنند. مردم عزیز ایران که حقاجهره منور تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند باید سعى کنند که سختى ها و فشارها را براى خدا پذیرا گردند تا مسؤولان بالاى کشور به وظیفه اساسیشان که نشراسلام در جهان است برسند 18 .
حفظ آرمانها واصول در راس همه فعالیتهاى حضرت امام قرار داشت . در قضیه سلمان رشدى شاهد بودیم که :استکبار جهانى پنداشت با محاصره اقتصادى خواهد توانست امام رااز نظرش برگرداند واو را واردار به عقب نشینى کند ولى امام با شجاعت واستقامت در مقابل همه توطئه هاایستاد و ثابت کرد که آرمانها وارزشهاى اسلامى بسیار والاست وایران اسلامى به هیچ وجه از آن عدول نخواهد کرد. بدین جهت امام در بیانیه اى به کسانى که ممکن است در آینده صدور فتواى ارتداد سلمان رشدى را موقتى بدانند و وسوسه هاى پیشرفت اقتصادى آنان را به سوى پیوند با غرب و فراموش کردن ارزشهاى اسلامى وانقلابى بکشاند هشدار مى دهد 19 . همچنین آن بزرگوار نظیراین حساسیت و غیرت دینى را (پیش ازاین ) در رابطه با ملى گرایان و متخصصان بى تعهد داشتند 21 .
عدالت اقتصادى
واژه عدالت که عدالت اقتصادى از بارزترین شاخه هاى آن است ریشه در فطرت انسانها داشته و بشر همواره به عنوان یک آرمان و کمال مطلوب به جستجوى آن پرداخته و در رسیدن به آن از بذل جان و مال دریغ نداشته است .اگر بگوئیم که بیشتر جنگها و منازعات برخاسته از مسائل اقتصادى پیش از آن که ناشى از فقر و تنگدستى باشد از بى عدالتى و تبعیض اجتماعى سرچشمه گرفته است سخنى به گزاف نگفته ایم . بدین جهت شعار عدالت اجتماعى واقتصادى همواره در سرلوحه همه مکاتب و مذاهب و نهضتها قرار داشته است واز پرشورترین شعارهاى انقلابها بوده
است . در شریعت اسلام عدالت از جایگاه ویژه اى برخورداراست . عدالت اجتماعى واقتصادى دراسلام در جهان بینى توحیدى اسلام و طرز نگرش اسلام به انسان و کرامت او دارد.از میان صفات بى شمار خداوند عدل و عدالت جزءاصول و شعائر قرار گرفته است .این نمایانگر عدالت خداوند در جهان هستى و لزوم و ضرورت استفاده عادلانه بشراز مواهب خدادادى مى باشد.انسانها در راه تقرب به او مى بایست عدالت را پیشه خود سازند.
در بعد نبوت و رسالت : عدالت ازاهداف اصلى انبیا اعلام گردیده است . براى تحقق آن به پیامبران رئوف خود دستور داده است که دست به سلاح ببرند 21 .
على[ ع] در شیوه حکومت براجراى عدالت تاکید کرده واز آغاز حکومت خویش واژگونى جامعه غیراسلامى و دو قطبى رااعلام مى کند و در عمل نیز با به زیر کشیدن مستکبران و زالوهاى اقتصادى و غارتگران بیت المال به نفع محرومان و مظلومان عدالت اقتصادى واجتماعى را جلوه گر مى کند.
بااشاره به اوضاع نابسامان اجتماعى واقتصادى و رشد سرمایه هاى بادآورده مى فرماید:
الا وان بلیتکم قد عادت کهیئتها یوم بعث الله نبیه صلى الله علیه و سلم . والذى بعثه بالحق لتبلبلن بلبله و لتغربلن غربله و لتساطن سوط القدر حتى یعوداسفلکم اعلاکم و اعلاکم اسقلکم 22 ...
آگاه باشید! تیره روزیها درست همانند زمان بعث پیامبر[ص] را دیگر به شما روى آورده است . سوگند به کسى که پیامبر را به حق مبعوث کرد به سختى مورد آزمایش قرار مى گیرید و غربال مى شوید و همانند محتویات دیگر هنگام جوشش زیر و رو خواهید شد آنچنان که بالا پایین و پایین بالا قرار خواهد گرفت .
در مورد برگرداندن اموالى که به دست حکام پیشین از بیت المال غارت شده بود مى فرماید:
والله لو وجدته قد تزوج له النساء و ملک به الاماء لردوته 23 .
به خدا سوگند آنچه از عطایاى عثمان اگر بیابم به صاحبش بر مى گردانم گر چه زنانى را بر آن کابین بسته و یا کنیزانى را با آن خریده باشند.
پس از پیروزى انقلاب حضرت امام قدم به قدم با در نظر گرفتن شرایط لازم به شعارها واصول عدالت خواهانه انقلاب جامعه عمل پوشاند. با مصادره اموال طاغوتیان غارتگر به نفع مستضعفان و توزیع عادلانه امکانات در بین مردم واجراى برنامه هاى اقتصادى عادلانه درراستاى عدالت اقتصادى حرکت کردند. حضرت امام مکررا براین اصل تاکید داشتند که : عدالت زیربناى همه مصالح واصلاحات و ظلم و بى عدالتى سرمنشا همه تباهى ها به شما مى رود که در همه برنامه ریزیهاى اقتصادى و تنظیم نظام اقتصادى باید رعایت گردد .
استقلال اقتصادى کشور و رفاه بدون اجراى عدالت بى ثمر خواهد بود زیرا جامعه به دو قطب تقسیم خواهد شد:اقلیت ثرتمند و ممتاز و اکثریت فقیر. دراین صورت واضح است که :اقلیت ثروتمنداست که زمام امور را در دست خواهد گرفت .
دفاع از محرومان و مستضعفان
ازامور مهمى که امام امت در سرلوحه برنامه ریزیهاى اقتصادى و سیاسى کشور بدان تکیه کرده است دفاع همه جانبه از محرومان مستضعفان جامعه اسلامى بلکه همه محرومان جهان مى باشد.
این مساله روشن است که محرومان و مستضعفان در جوامع مختلف کمتر مورد توجه قرار گرفته و مى گیرند و عقربه اقتصادى جوامع بشرى و حکومتها همیشه به سود حاکمان و سرمایه داران در حرکت بوده است . مستکبرین همواره با شیوه هاى مختلف و بااستفاده از زور و زر و تزویر قدرت سیاسى جوامع را به نفع خود رقم زده اند. چه بسیاراز نهضتهایى که در جهان با عنوان دفاع از حقوق محرومان و مستضعفان قیام کردند و با دست و بازوى محرومان به پیروزى رسید. ولى به تدریج به انحراف دچار آمده و دوباره مستکبرین از راهى دیگر خود را بر مردم تحمیل کردند.
تنها حرکتهاى الهى است که محروم زدایى همیشه سرلوحه کارشان است ازاین روى بیشتر پیروان پیامبران الهى و مصلحان از طبقه محروم و زجر کشیده است .
برنامه اساسى اسلام ایجاد جامعه اى آباد و سالم و بدوراز نکبت فقر و تهى دستى مى باشد. پیامبران وائمه هدى(ع) عملا براین راه رفته اند. واین نمایانگر حمایت همه جانبه آنان از مستضعفان و محرومان جامعه مى باشد. و در حکومت على بن ابیطالب (ع) توجه به فقر و طبقات مستضعف جامعه در راس برنامه هاى حکومتى آن حضرت قرار داشت . در نامه حکومتى به مالک مى نویسد:
ثم الله الله فى الطبقه السفلى من الذین لاحیله لهم من المساکین والمحتاجین واهل البوسى والزمنى 23 ...
پیروزى و تدام نهضت اسلامى ما نیز بیش از همه گروهها مدیون فداکارى وایثار طبقه محروم جامعه بوده و هست یعنى کسانى که در رژیم ستمشاهى به استضعاف کشانیده شده بودند و همه عرصه هاى پیشرفت و ترقى و رسیدن به حقوق شرعى وانسانى بر آنان بسته شده بود.این طبقه همیشه مورد عنایت خاص حضرت امام بودند و همیشه آن بزرگوار از حقوق این گروه دفاع کردند.
پر واضح است که حمایت و دلسوزى حضرت امام نه برخاسته ازاضطرار و ناچارى و نه از نوع کمکهاى دولتهاى دیگر براى جلوگیرى از خطر طغیان فقرا علیه حکومت که نشات گرفته از دین و فطرت انسان دوستى آن عزیز بود:
[خدا مى داند که من مطلعم و رنج مى برم . من مطلعم ازاین دهات و شهرستانهاى دورافتاده ... من مطلعم از گرسنگى مردم واز وضع نابسامان زراعت و فلاحت . خدا مى داند که من گاهى به فکر مى افتم که این زمستان آینده چه خواهد شد؟ خیلى ناراحت مى شوم .این بیچارها آیا نان دارند یا ندارند؟ چه خواهد گذشت دراین زمستان سیاه به این ملت فقیر بدبخت] 24 .
این دلسوزى براى فقرا در طول عمر پر برکت امام مشاهده مى شود:
قبل ازانقلاب در فریاد علیه نابسامانیها و ظلم به طبقه ضعیف به و به استضعاف کشاندن آنان جلوه کرد و پس ازانقلاب با برنامه هاى جدى درصدد رفع محرومیتها بودند و گامهاى بسیار مثبتى هم دراین راه برداشتند.
اساسا دراندیشه حضرت امام توده مردم و طبقات زجر کشیده جایگاه بلندى داشتند.ایشان جنگهاى پیامبران بویژه پیامبراسلام را جنگ بین فقر و غنى جنگ بین زورمند و ضعیف و ... مى دانستند 25 .
دراندیشه امام صاحبان اصلى انقلاب که در تمام جبهه ها حضور فعال و ایثارگرانه دارند محرومان و طبقات پایین جامعه اند 26 .
دراین راستا توصیه و تاکیدایشان همیشه این بود که : مسؤولان به گونه اى برنامه ریزى کنند که طبقات محروم بتوانند رشد کنند و به مراکز فرهنگى و سایر مدیریتها راه یابند. براى تحقق این امر مهم از علما برنامه ریزان و نمایندگان مجلس شوراى اسلامى مى خواهند که طرحهایى ارائه بدهند که محرومان ازاین وضع نجات پیدا کنند. 27
موانع خودکفایى
حضرت امام قدس سره استعمار رااز موانع اساسى استقلال و خودکفایى به شما آوردند:
[ از جمله نقشه ها که مع الاسف تاثیر بزرگى در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادى به جا مانده بیگانه نمودن کشورهاى استعمار زده از خویش و غربزده و شرق زده نمودن آنان است ... غم انگیزتراین که : آنان ملتهاى ستم دیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگهداشته و کشورهاى مصرفى بار آوردند و به قدرى ما رااز پیشرفتهاى خود و قدرتهاى شیطانیشان ترسانده اند که جرات دست زدن به هیچ ابتکارى نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهاى خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم] 28 .
دراینجا به نمونه اى از تاثیراین فرهنگ غلط اشاره مى کنیم .
[آقاى شیخ موفق ... روزى بر سر منبر مى فرمودند که : مردم قدر زندگیتان را
بدانید و شکراین همه نعمت و راحتى که خدا به شما ارزانى کرده و شما را به برکت دین وایمانتان در میان همه ملتها عزیز داشته ... به جا آورید که اروپایى ها به مکافات کفر و نکبت شرکشان گرفتار شده اند که خداوند مجبورشان کرده که دراعماق هولنک چاههاى نفت و معدنهاى زغال و مس و آهن و سرب و غیره کار کنند و با مرگ سیاه و آوار و گرد و خاک قرین باشند و یا در کارخانه ها در روغن و دود و بدبختى کار کنند و رنج ببرند و ماشین بسازند و در کاغذ بپیچند و به اینجا بفرستند و ما به برکت این دین وائمه دست کنیم و قیمتش را بپردازیم و بدون هیچ دردسرى پشتش لم بدهیم واز دست رنج آنها به راحتى استفاده کنیم] 29 .
واین طرز تفکر غلط هم اکنون در میان سران برخى ممالک اسلامى و عربى که صاحب منابع عظیم نفت و مواد خام مى باشند بوضوح دیده مى شود. بنابراین براى رسیدن به خودکفایى مبارزه بااستعمار و القائات شوم آنان و مکاتب الحادى در راس برنامه ها مى باشد.
موجبات خودکفایى
عوامل و موجبات رسیدن به خودکفایى در کلمات امام بسیار بوده که در این مجال فرصت بررسى همه آنها نیست و فقط به برخى از آنهااشاره مى کنیم .
خودباورى
انسان موجودى است که خداوند استعدادها و مایه هایى که براى یک زندگانى شرافتمندانه به کار مى آید دراو به ودیعت نهاده است . در برخوردارى ازاین تواناییها بین انسان شرقى و غربى سیاه و سفید فرقى نیست بلکه آنچه هست در کشف و
بهره بردارى است که هر ملتى وقتى به تواناییها دست خواهد یازید و بر طبیعت سیطره خواهد یافت که به نیکى تواناییهاى خویش را کشف کند وایمان بیاورد که تواناست . حضرت امام قدس در راستاى رسیدن به بى نیازى اقتصادى گام نخست و سنگ زرین را خود باورى و کشف استعدادهاى خدادادى دانسته و خواستار بهره بردارى درست از آنها شده است :
شما اگر چنانچه باورتان باشد که نمى توانید صنعت بکنید و نمى توانید صنایع بزرگ و کوچک را و چیزهایى که احتیاج به غرب بوده است خودتان آنها را درست کنید تااین باور هست نمى توانید که انجام بدهید.اول باید باورتان بیاید که ما هم انسانیم ما هم قدرت تفکر داریم ما هم قدرت صنعت داریم .این قدرت در همه افراد بشر به قوه هست .اگراین باورى براى شما پیدا شد... و یک ملت وقتى که یک مطلب را باور کرد که مى تواندانجام بدهد انجام خواهد داد.
اساس باور این دو مطلب است : باور ضعف و سستى و ناتوانى و باور قدرت و قوه و توانایى اگر ملت این باور را داشته باشید که مى توانیم در مقابل قدرتهاى بزرگ بایستیم این باور اسباب این مى شود که توانایى پیدا کند و در مقابل قدرتهاى بزرگ ایستادگى کند.این پیروزى که شما به دست آورید براى این که باورتان آمده بود که مى توانید 30.
حصراقتصادى
ازامورى که مى تواند ملتى را به خود آورد واو را به نیازمندیهاى خود متوجه سازد محاصره اقتصادى است . حصراقتصادى انسان را به بهره گیرى از توان واستعدادهاى خود تشویق مى کند و چه بسیار ملتهاى که در سایه اتکاى به خود در هنگامه جنگ و محاصره اقتصادى به اقتصاد شکوفایى دست یافته اند. کشور عزیز ما نیز ازاین موهبت الهى بى بهره نماند و توانست در سالهاى جنگ و محاصره
اقتصادى به موفقیت هاى چشمگیرى دست یابد بدین جهت امام امت حصراقتصادى را عامل پیشرفت و پیدا کردن شخصیت گم کرده واز دست داده مى دانستند:
[شما دیدید که دراین جنگ تحمیلى که پیش آمد و محاصره اقتصادى ما شدیم خودارتشیها این قطعات را درست کردند.اگر قبل ازاین بود یکى از آن قطعات را نمى توانستند درست کنند.از بابااین که شخصیت خود را گم کرده بودند مى گفتند: باید متخصص بیاید. من اعتقادم است که :اگر ما در محاصره اقتصادى یک ده سال پانزده سال واقع شویم شخصیت خودمان را پیدا مى کنیم] 31 .
قناعت و دورى از رفاه
کنترل مصرف و یا قناعت مى تواند در بهبود زندگى فرد و جامعه نقشى حساس داشته باشد. در روایات اسلامى از قناعت به عنوان وسیله عزت و بى نیازى و گنج فنا ناشدنى 32 یاد شده است و در نقطه مقابل اسراف و تبذیر و مصرف گرایى وسیله شکست و ذلت معرفى شده است . واین مطلبى است که عقلانى که محتاج به استدلال و برهان نمى باشد. با نگاهى به تاریخ ملتها مى بینیم که : ملتى توانسته است به خودکفایى اقتصادى و پیروزى در برنامه هاى خویش نائل آید که بر خود سخن گرفته واحتیاجات زاید بر زندگى و رفاه بیشتر رااز خود دور کند و لذت زودگذر را فداى عزت و سوکت ملى خویش بنماید. به عنوان نمونه از ژاپن نام مى بریم که امام امت بارهااز نحوه زندگى سازنده آنان یاد کرده اند 33.
[ اصطلاح[ موتاى ناى] یک روح قناعت و صرف جویى به ژاپنیها داده است و آنان را بر آنن داشته است که حداکثراستفاده راازامکانات موجود خود بنماید.
...از موارد خاص صرفه جویى ژاپنیها در مصرف کاغذاست . در ژاپن هیچ وقت کتابها و روزنامه هاى خوانده شده به همراه زباله دور ریخته نمى شود...این در حالى است که ژاپن دومین کشور دنیا از نظر تولید کاغذاست و بیشتر کاغذهاى تولیدیش از طریق تولید مجدد به دست مى آید... در ژاپن زباله هاى فلزى پس از جمع آورى استفاده مجدد به عمل مى آید... نکته دیگر که در زندگى آنان حایزاهمیت است صرفه جویى در مصرف انرژى است . آنان سعى مى کنند به جاى گرم کردن محوطه خانه فقط اعضاى بدن افراد داخل خانه را گرم بنمایند تاانرژى حرارتى کمترى مصرف شودازاین روى از سیستم هاى بزرگ و پرخرج تهویه مرکزى در خانه هاى مسکونى کمتر دیده مى شود و در همین زمینه مى توان از کیسه هاى شنى کوچک انفرادى که در جهت گرم نگهداشتن اعضاى بدن در زمستان مورداستفاده قرار مى گیرد نام برد... ژاپنیها راى صرفه جویى در مصرف انرژى هیچ وقت پس از خوابیدن بخارى و یا وسیله گرم کننده داخل خانه خود را ورشن نگه نمى دارند بلکه در شبهاى سرد براى گرم شدن از لحاف و روانداز بیشتراستفاده مى کنند 34 .
در سایه اینگونه اقدامات در سایه اینگونه اقدامات و سخت گیریهاى اقتصادى بود که ژاپن توانست به مرز خودکفایى برسد و دیگران را محتاج کمکهاى صنعتى واقتصادى خویش بگرداند.
براساس گفته صاحب نظران عاملى که ژاپنیها را به تلاش واداشته است روح ملى آنان است . کشور ما که اهداف بلندترى را دنبال مى کند مى بایست رفاه بیشتر و مصرف افزون را فداى کرامت انسانى و عزمت اسلامى خویش کند نه این که در عین احتیاج و وابستگى شاهد شاخص بالاى اسراف و تبذیر و مصرف گرایى و تجمل باشیم و مواد غذایى مااز رقم هاى بالاى حجم زباله تشکیل بدهد.
امام امت نسبت به این مساله حساسیت بسیار داشتند و مکرراارزش قناعت و ضررهاى اسراف و رفاه زدگى را گوشزد کرده اند:
[مردم در سر دو راهى عزت و ذلت قرار داشته و باید تصمیم بگیرند یا رفاه مصرف گرایى و یا تحمل و سختى واستقلال] 35 .
حضرت بااشاره به نزدیکى سال نو ونوروز مى فرماید:
چون نزدیک سال نواست مى خواهم به همه ملت این نصیحت را بکنم : ...ما در حالى که جنگ زده هستیم ...این قدر آواره داریم این همه بیمار داریم این همه معلول در بیمارستانها داریم ... باید یک قدرى راجع به مراسم عید کوتاه بیاید شما همه این قشرهایى که براى اسلام الان دارند زحمت مى کشند... عائله خودتان حساب کنید. مقدارى که مى خواهید تشریفات زاید را عمل کنید نکنید و برویداز اینها دلجویى کنید...اگر بخواهید یک ملت قوى و آزاد باشید از تشریفات یک قدرى بکاهید36 .
در وصیت نامه مردم را به خطرهاى رفاه زدگى واقف کرده و خواستار ممنوعیت ورود کالاهاى لوکس و تجملاتى شده اند.
از ورود کالاهاى مصرف ساز و خانه برانداز جلوگیرى نمایید. و مردم به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند. واز جوانان : دختران پسران مى خواهم که استقلال و آزادى وارزشهاى انسانى را ولو با تحمل زحمت و رنج فداى تجملات و عشرتها و بى بند و باریها و حضور در مراکز فحشا... که از طرف غرب و عمال بى وطن به شما عرضه مى شود نکنند که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهى شما واغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخایر شما... و مصرفى نمودن ملت و کشور شما به چیز دیگرى فکر نمى کنند 37 .
سیره و روش زندگى حضرت امام نیز نمونه اعلاى زهد و قناعت و جلوگیرى ازاسراف و تبذیر بوده است که باید براى همه مردم خصوصا مسوولان و دست اندرکاران نظام اسلامى و...الگو باشد. 38
تکیه بر عوامل تولید
بدون تردید در میان همه کارهاى مفید و سودآور عوامل مولد و برطرف کننده نیازهاى اساسى انسان یعنى کشاورزى دامدارى و صنعت ازاهمیت ویژه اى
برخوردار است زیرا در حقیقت کشاورزى موجبات حیات بشرى را را فراهم ساخته و براساس آن جوامع استوار مى گردد. صنعت نیز در دنیاى کنونى ازاهمیت فراوانى برخورداراست به طورى که زندگى بشر امروز به گونه اى گسترده با آن پیوند خورده و زندگى به صورت مجموعه به هم پیوسته صنعتى در آمده است . بدینسان کشاورزان و کارگران از آن جهت که زندگى را براى انسانها ممکن و سهل ساخته اند حقوق بسیارى بر عهده انسانها دارند.
افزون براین دست یابى به کشاورزى و صنعت و صحیح پایه هاى استقلال کشور را تشکیل داده و مى تواند سرنوشت سیاسى واجتماعى ملتها را دگرگون سازد. چه بسیاراز ملتهاى که امروز در عین گسترش و عظمت براثر کمبود مواد غدایى محتاج دولتهاى استعمارگر گردیده واصلى ترین شریان حیات و زندگى خود را به دست مستکبران سپرده اند. گره خوردگى این مساله با سیاست هاى مریض ضداخلاقى ابرقدرتها براهمیت خودکفائى در کشاورزى و صنعت مى افزاید.
دراسلام به این دو قشر (کشاورز و کارگر)اهمیت بسیار داده شده است وانسانهایى که در راه تهیه معاش خود وانسانهاى دیگر در تلاش اند همانند مجاهدان در راه خدا به حساب آمده اند. ( الکاد على عیاله کالمجاهد فى سبیل الله ) و زارعین گنجهاى خداوند و بهره رسان به همه خلاق خداوند و موجودات دیگر معرفى گردیده اند. درارزش کار و کارگر همین بس که : پیامبراسلام دست کارگر را مى بوسد و بدین وسیله ارزش کار و کارگر را به نمایش مى گذارد.
کشور عزیز ما که برخورداراز سرزمینهاى بسیار وسیع کشاورزى مى باشد در رژیم ستمشاهى براثر نفوذاستعمارگران و سیاستهاى غلط حاکمان کشاورزى از صحنه خارج گردیده بود و سرزمینهاى وسیعى از بهترین زمینهاى حاصل خیز با تبدیل به ساختمان ویلا تا جایى که کشور ما با توان بهره دهى نان چندین کشور خود محتاج بیگانگان گردید.
امام امت سالهاى پیش از پیروزى خطر نابودى کشاورزى را به ملت تذکر داده و خواستار قطع وابستگى از خارجیان گردید. بعداز پیروزى نهضت نیز مرتب به
ارزش نیروى مولد کارگر و کشاورز تکیه کرد و خواستار حمایت همه جانبه از کشاورز و کشاورزى و کارگر در راستاى خودکفائى اقتصادى کشور گردید:
دو قشراز ملت ستون کشور وانقلابند: یک قشر کارگر که با مجاهدات پى گیر خود قبل ازانقلاب و بااعتصابات دامنه دار خود انقلاب را به پیروزى رساند و بعدازانقلاب هم آنها هستند که با کوشش خود و جهاد خود در راه اسلام این انقلاب را به پیش مى برند و قشر دوم کشاورزان اند. کشاورزان و کارگران اساس استقلال کشورند 39 .
[کارگران ازارزشمندترین طبقه و سودمندترین گروه در جامعه ها هستند. چرخ عظیم جوامع بشرى با دست تواناى کارگران در حرکت و چرخش است . حیات یک ملت مرهون کار و کارگراست] 40 .
[... در هر کشور کارگر و کشاورزاساس آن کشور هستند.اساس اقتصاد کشور بسته به کار و کارگر و کشاورزاست] 41 .
استفاده از تجربیات اقوام دیگر
از مسائلى که امام امت قدس سره در راستاى تشویق امت اسلامى به خودکفائى اقتصادى یاد مى کنند مطالعه اوضاع ملتهاى جهان واستفاده از تجربیات اقوام دیگراست .
مساله مطالعه سرنوشت دیگران از موضوعاتى است که قرآن کریم آن را به عنوان منبع تفکر مورد تاکید قرار داده و ما را به سیر و سیاحت و نظر در آفاق وانفس فرا خوانده است کرارا سرنوشت اقوام مختلف را به تصویر کشیده و در پایان مردم را به درس گرفتن از آنان فراخوانده است . مسلما سنت خداوند حاکم بر همه سرنوشتها و سقوطها و صعودهاست . و در گشت و گذار در ممالک مختلف شناخت و تجربیات ملتها است که سنت خداوند را مى تواند کشف کرد و مورداستفاده قرار داد [ ان الله لایغیر مابقوم حتى یغیروا ما بانفسهم] 42 . بیانگر یک سنت الهى در مورد اراده و
تصمیم یک ملت در سرنوشت خویش است . و یا آیه شریفه : اذا اردنا ان نهلک قریه امرنا مترفوها فقسقوا فیها فحق علیها القول قدمرناها تدمیرا 43
نقش مستقیم اسراف و رفاه گرایى و لذت طلبى را در سقوط تمدنها و ملتها به تصویر مى کشد. که مسلمااین قانون اختصاص به ملتى خاص نداشته و همگان مى توانندازاین سنت خداونداستفاده کنند.
امام امت در راستاى خودکفائى در جهت تشویق ملت براى دست یابى به استقلال اقتصادى از ملتهایى نام مى برد که سرنوشتى مشابه وضعیت ما را داشته و توانسته اند در سایه تکیه بر خوداز نیستى اقتصادى به هستى برسند از جمله : کشورهاى : ژاپن هند و چین کشورهایى هستند که امام کرارا از آنها نام برده اند.امام امت در وظائف نویسندگان و گویندگان مى فرماید:
[نویسنده هاى ما بهترین خدمتشان امروزاین است که :این ملتى که ایستاده در مقابل شرق و غرب و نمى خواهد تحت نظام شرق و یا نظام غرب باشد امید هب آنها بدهند که مى توانید تا آخر وابسته به شرق و غرب نباشید... بفهمیداین معنا را که نژاد ژرمن از نژاد آریا بالاتر نیست و غربیهااز ما بالاتر نیستند زودتر کار راه انداختند. مشغول بشوید و کار راانجام بدهید] 44 .
[ژاپن همین معنا را مبتلا بود و بعد بیدار شد واراده کرد و شد یک مملکت صنعتى که الان صنعت او مقابله مى کند با آمریکا.
هندوستان بیدار شد بااینکه از همین نژادهایى بود که غیر غربى بودند] 45 .
و در مورد دیگر امام از کشورى نام مى برد که در محاصره اقتصادى براى تهیه نان خویش و رسیدن به خودکفائى در پشت بام هایشان گندم مى کاشتند 46 .
نکته مهم این که :این کشورها از نظراقلیمى جغرافیاى اقتصادى و سیاسى سرنوشتى مشابه ما را دارا بوده اند. جنگ همه چیز آنان را نابود کرده بود ولى سرانجام توانستند بر همه مشکلات غلبه کرده و اقتصاد زنده و نوى را در مملکت خود پى افکنند. ما دراینجا در مقام بررسى همه نکات قوت و ضعف این ملتها نیستیم و فقط برخى از نکاتى که مى تواند براى مردم ما درس و موجب تلاش بیشتر شود یادآورى مى کنیم کار و تلاش عدم اسراف و تبذیر اعتماد به نفس هویت ملى و
روح جمعىو ...
در گزارش مجله نیوزویک نهم مارس 1970 درباره ژاپن آمده است :
چگونه ژاپن به معجزه اقتصادى خود موفق شد؟ پاسخ به این سوال این است که بخش عمده این موفقیت به سبب ظرافتها و پیچیدگیهاى منش ژاپنیان است که مردمانى پرانضباط و علاقمند به کار و... مى توانند در تعقیب مصالح مشترک خود به وضع خارق العاده بکوشند. یکى از صاحب منصبان ژاپنى در لندن گفت : موسسه همچون پدرى است که در تمام طول عمر حامى و مراقب فرزندان خوداست و فرزندان هم عاشقانه در راه آن فداکارى مى کنند. براستى ژاپنیان خود رااجتماعى ازافرد منفرد نمى دانند بله خانواده هاى بزرگند47 .
رفتار ژاپنیان بسیار با خوش بینى همراه و برکار خانواده هااستواراست مثلا به آسانى از تعطیلات آخر هفته یا مرخصى در راه مصالح عمومى صرف نظر مى کنند. آنان احساس مى کنند که با کوشش بسیار در راه پیشبرد کار موسسه در موفقیت کشورشان سهیم اند 48 .
[....از نکات متعددى که توجه خاص ناظران خارجى را به خود جلب مى کند پنج نکته مهم تراز همه بنظر مى رسد که عبارتنداز: عادت به پس انداز آمیختن شیوه تولید فردى و خصوص قدیمى با تولید جدید به مقدار زیاد علاقه واصرار به کار و زحمت که مورد تشویق و تجلیل جامعه است و سرانجام اعتقادى محض و کورکورانه به آینده . صاحب نظران متفقا معتقدند که ژاپنیان بسیار سخت کوشند و ساعتهاى متمادى کار مى کنند و بسیار باانضباط و وظیفه شناس اند... نکته بسیار جالب توجه این است که مصرف کنندگان ژاپنى از 1960 تا 1966 هیچده درصد درآمد خالص خود را پس انداز کرده اند واین درصد بسیار قابل ملاحظه اى است] 49 .
همین روحیه کار و فعالیت و صرفه جویى و قناعت را در مردمان هند هم مشاهده مى کنیم :
مصرف آنان کرباسى هاى دست ساز خودى را بر پارچه هاى زربفت بریتانیا
ترجیح دادند. نهرو از پیدایش روحیه رفاه گرایى و مصرف در جامعه هند احساس وحشت مى کند.
نهرو پس ازاستقلال هند وحشت خویش راازاین که دست هندى در خریدها بیشتر باز شوداینگونه ابراز کرد که : من آرزو نمى کنم که هر فرد هندى داراى یخچال و تلویزیون واتومبیل و غیره و غیره شود. 50
و نیز سائر کشورهایى که باانبوه مشکلات روبرو بودند ولى سرانجام توانستند در سایه کار و فعالیت روى پاى خود بایستند و خود رااز دیگران بى نیاز سازند مى تواند درس خوبى براى ما باشد در همین زمینه به گزارشى از چین دقت کنید:
[ با وجود شدت نقصان محصول صنعتى پیشرفت کلى تکنولوژیکى در سراسر زندگى چین منعکس است . گرچه خیلى مانده است تا چین بتواند حجم مصنوعات خود را به آن پایه که تکافوى احتیاجات کشور را بدهد برساند معهذا تقریبا چیزى نیست که چین لازم داشته باشد و خود نتواند آن را بسازد.از لکوموتیوها دیزل الکتریک براى راه آهن گرفته تا جنگنده هاى جت براى نیروى هوایى تانکهاى سنگین براى ارتش کشتى با حجم 16000 تن و کامپیوترهاى الکتریکى پیشرفته ...
همه این تلاشهاى غول آسا به وسیله مغز پى و عضله بزرگترین جمعیت زمین تقویت مى شود. موفقیت و یا شکست کشور به آمادگى مردم چین در پشتیبانى دراز مدت ازاین نقشه عظیم بستگى دارد.
...رشد صنعت تغییر سطح زندگى مدرنیزه کردن هر چیز و همه چیز شاهکارهاى تلاش انسانى ثمره عظیم کارانسانى آنچنان است که وصف آن در حیطه قدرت ما نیست] 51 .
تااینجا برگى از دفتر زندگى چند ملت را ذکر کردیم و عوامل موفقیت آنان را دریافتیم .اینک مناسب است شمه اى از عوامل شکست پیشینیان خود را نیز ذکر کنیم :
به گزارش همه مورخان عامل شکست سلطان حسین صفوى را در برابر سلطان محمودافغان رفاه لذت طلبى و عیاشى سلطان حسین ذکر کرده اند:
شاردن درباره تجمل و عاقبت این تجمل مى گوید:
تجملى که بر سپاه ایران حکومت مى کند آن را تباه خواهد ساخت
درباره همین سپاه نقل کرده اند.
سه روز و سه شب افاغنه به جمع اسباب واثاثیه سپاهیان گریخته مشغول بودند و معادل یکصدهزار تومان عاید محمود شد و محمود در حیرت بود که این اسباب را چرا به همراه آورده اند. بالش نرم و دواج گرم و سامان بزم را به میدان رزم چه مناسبت 53 .
وضعیت سپاه قزلباش را در برابر سپاه افغان چنین نوشته اند:
تمام سپاه با لباسهاى فاخر واسبان فربه و زین لگام زرین در برابراردوى افغان سراپرده ها و چادرهاى پوش رنگین بر پا کردند. 53
در برابراین سپاه مرفه و تجمل سپاه افغان رااینگونه وصف کرده اند:
[ اکثر با گندم برشته غذاى خود را تکافو مى کردند... کرباسهاى رنگین به تن داشتند و در گل و باران کفشهاى خود را در مى آوردند که ضایع نشود] 54 .
در پایان این بخش چند نکته را تذکر مى دهیم :
بیشتر گزارشها مربوط به تجربیات کشورهاى دیگر مربوط به سالهاى آغازین پیروزى و تلاش آنها مى باشد. شایدامروز رفاه و لذت طلبى و... در برخى از آن کشورها راه یافته باشد.
از کشورهاى دیگر سخن گفتن و نوشتن به معناى بى توجهى از کار عظیم و باارزش کارگران کشاورزان مدیران و... حزب الله کشور خودمان نیست که عظمت کار آنان به وصف نیاید.
بلکه هدف ما از نقل اخبار دیگران به منظوراستفاده از تجربیات دیگران است .
نقل پیشرفت دیگران به معناى الگو قراردادن آنان در همه زمینه هاى زندگى نیست که فرهنگ ما ویژگیهاى خاص خود را دارد که باید پاس داشته شود.
آنچه ذکر شد شمه اى بوداز بیانات حضرت امام درباره رسیدن به قله خودکفایى و به هیچ وجه قصد بررسى کامل ابعاداندیشه حضرت امام را نداشته ایم