نوع مقاله : مقاله پژوهشی
ما از دیرباز براین باور تاکید داشته ایم که علم تاریخ و فن تاریخنگارى بازار مقدس و پرکار بردى براى کسب خودآگاهى مردم است لیکن دراثر غفلت و سهل انکارى ما اکنون در دست استکبار جهانى و عوامل بومى آن در دنیا به صورت ابزارى جهت اغفال و تحمیق و تسلیم توده هاى مظلوم مردم در آمده است ازاینرو لازم است حوزه هاى علمیه و مراکز عالیه کشور در جهت رسمیت و گسترش بخشیدن به تدریس و تحصیل معارف تاریخى بویژه تاریخ اسلام و نهضتهاى اسلامى و تاریخ معاصر ایران گامهاى جدى و موثرى بردارند و با نگارش تاریخ صحیح حقایق عملااستعمارگران دروغ پراکن و عوامل مرموز آنان را رسوا کنند.
لیکن متاسفانه در حوزه اى بااین عظمت هنوز تاریخ اسلام و[ تاریخ انقلاب اسلامى] حتى جزء[ دروس جنبى] هم نمى باشد! به همین خاطر بسیار بجاست که فریادهاى هشدار باش پیشاهنگ قافله و رهبرانقلاب امام خمینى را در زمینه ارزش واهمیت مباحث و مطالعات تاریخى و نیز برخى ازاصول و ضوابط به نگارش صحیح تاریخ بطور عموم و بویژه تاریخ معاصرایران و انقلاب اسلامى بیاوریم .
معظم له در مناسبتهاى مختلف به اهمیت مساله تاریخنگارى اشاره و تاکید فرموده اند لکن نامه بسیار پرمحتوا و آموزنده اخیرایشان به حجه الاسلام روحانى (زیاراتى ) دراین زمینه بسیار جامع مى باشد لذا ما دراین صدد بر آمدیم که با محور قراردادن آن و کاوش در محتوایش به بررسى این مساله بپردازیم تا شاید بتوانیم در پرتواین نامه ارزشمند اصول و ضوابط سودبخشى را در زمینه مسائل تاریخنگارى بدست بیاوریم . پرواضح است که این نامه داراى محتواى بسیار پرمایه و ژرفى است و بایسته و شایسته آن است که در تبیین و تشریح علمى آن یک کتاب مستقل پرداخته شود لکن چنان کار بزرگ فرصت فراخ و دیگر مى طلبد لذا ما دراین نوشتار در حد[ یک نگاه گذرا] به این پیام پرداخته ایم . (بدیهى است که سلسله مقالات[ جریان شناسى تاریخنگارى استعمارى] نیزاز شماره آینده همچنان ادامه خواهد یافت ).اکنون به یارى خداوند این بحث را در دو محور مورد بحث قرار مى دهیم :
1.ارزش تاریخ و تاریخنگارى
پیش از آن که به نقل دیدگاه هاى امام امت دراین باره بپردازیم مناسبت دارد یک قطعه بسیار آموزنده را درباره اهمیت معارف تاریخ و ارزش مطالعه و تعمق در حوادث تاریخى از نهج البلاغه مولاى متقیان امیرالمومنین[ ع] نقل کنیم آن حضرت دراین زمینه سخنان بسیار پرمغز و فراوانى دارند بگونه اى که یکى از علماى سرشناس لبنان از مجموع سخنان گهربار آن بزرگوار دراین زمینه کتاب سودمند و مستقلى 1پرداخته و نام آن را نیز حرکه التاریخ عندالامام على[ ع] گذاشته است
آن حضرت خطاب به فرزندش امام حسن[ ع] مى فرماید:
[ اى فرزندم ! هر چند که من عمرى به درازاى عمر ملتهاى پیشین نکرده ام لکن بدقت در کارهاى آنان نگریسته ام و در گزارشهاى شان اندیشیده ام و با گردش باقیمانده آثار آنان را دیده ام بگونه اى که گویا من هم یکى از آنان بشمار مى آیم بلکه به خاطر آگاهى داشتن به همه اخبار واعمال آنان گواین که با نخستین و آخرین فردشان همزیستى داشته ام و]... 2 .
در نهج البلاغه دهها نمونه دیگرازاین قبیل وجود دارد که بیانگرارزشمندى دانش تاریخ دراسلام و نظر على[ ع] دراین باره مى باشد لکن آنها را باید در جاى دیگرى به بررسى نشست .
امام خمینى نیز مبانى فکرى خود رااز قرآن واحادیث گرفته اند در میان معارف گوناگون بشرى براى علم تاریخ و فن تاریخنگارى جایگاه شایسته و بلندى قائلند واین دیدگاه و باور خود را در مناسبتهاى مختلف براى مردم بازگو کرده اند.امام امت بویژه براى نگارش درست تاریخ معاصر و انقلاب اسلامى ایران اهمیت فوق العاده قائلند. نقل عبرت آموز برخى از حوادث آن معمولا چاپنى پیام و کلام ایشان است لذا سخنانى که دراین باره ابزار داشته اند مجموعه انبوه و پرفایده اى را بوجود مى آورد که در جاى جاى[ صحیفه نور] مى توان آن را سراغ گرفت .
برخى ازاهل ذوق مجموعه سخنان ایشان را دسته بندى موضوعى کرده و آنها را در چندین جلد به نام[ راه امام از کلام امام] منتشر کرده اند که از آن میان یک جلد نیز به حوادث تاریخ معاصرایران وارزیابى ریشه هاى نهضت اسلامى معاصراختصاص دارد و در سرى آن مجموعه به نام [سلطنت و تاریخ ایران] نامگذارى شده است 3 .
امام تاکید بسیار دارند که به تدوین و نگارش تاریخ نهضت اسلامى بذل توجه شود و نویسندگان متعهد در آن سرمایه گذارى عمرى بکنند تاقلمهاى مسموم واستعمارى واستکبارى نتوانند واقعیات و حقایق آن را براى نسلهاى آینده وارونه ترسیم کنند ازاینروست که فرموده اند:
[لازم است براى بیدارى نسلهاى آینده و جلوگیرى از غلط نویسى مغرضان نویسندگان متعهد با دقت تمام به بررسى دقیق تاریخ این نهضت اسلامى بپردازند.
روشن شدن مبارزات اصیل اسلامى درایران ازابتداى انعقاد نطفه اش تاکنون و رویدادهایى که در آینده اتفاق مى افتداز مسائل مهمى است که باید نویسندگان و عالمان متفکر و متعهد بدان بپردازند.
درست آنچه امروز براى ما روشن و واضح است بر نسلهاى آینده مبهم مى باشد و تاریخ روشنگر نسلهاى آینده است .
امروز قلمهاى مسموم درصدد تحریف واقعیات هستند باید نویسندگان امین این قلمها را بشکنند]. 4 .
ایشان باز در نامه اخیرشان دراین باره فرموده اند:
[ از شما مى خواهیم هر چه مى توانید سعى و تلاش نمائید تا هدف قیام مردم را مشخص نمائید چرا که همیشه مورخین اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود و یااربابانشان ذبح مى کنند.امروز هم چون همیشه انقلابها عده اى به نوشتن تاریخ پرافتخارانقلاب اسلامى ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند]... 5 .
شایسته است براى فهم عمق کلام امام دراین که : عوامل استعمار مشغول تحریف تاریخ انقلاب ما هستند و در مقابل ما نیز چندان اهتمامى به تدوین صحیح آن از خود نشان نمى دهیم این مطلب را بدانیم که علاوه بر جریانهاى داخلى و بومى تاریخنویسى که دراین زمینه درست به قلمند و آثارى از قلمند و آثارى از قبیل[ انقلاب ایران در دو حرکت] 6 و[ اسناد نهضت آزادى ایران] 7 وامثال اینها را پدید آورده واعمال غرضهاى فراوان کرده اند و مورخان خارجى ونیزایرانى ضدانقلاب و یا بیگانه زده مقیم خارج دراین زمینه حجم انبوهى از تالیفات را پدید آورده اند که فقط فهرست آن مقدار که تا سال گذشته (1366) مااز آن آگاهى یافته ایم سه جلد کتاب شده است
اینها غیرازانبوه مقالات کوتاه و بلندى است که هر روز در نشریات ادوارى جهان درباره تحلیل انقلاب اسلامى ایران و تاریخ آن برشته تحریر مى آید.
بطور یقین مى توان گفت که تاریخ انقلاب شکوهمند ملت مسلمان ما در این کتابها که معمولا با دستوراستکبار جهانى و یا با بینش و شم استعمار پسند نوشته شده اند به تحریف آلوده شده است .
با توجه به این حقایق تلخ مى باشد که معناى این جمله پر مغزامام برایمان روشنتر مى گردد که فرمودند:[ عده اى به نوشتن تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامى ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند].
تااینجا به مساله ارزش تاریخ و تاریخنگارى در دیدگاه امام امت و علت تاکید فراوان آن بزرگوار به تدوین صحیح تاریخ انقلاب توسط خود انقلابیون مسلمان به اجمال پى بردیم .اکنون در محور دوم بحث به تبیین اصول و ضوابط تاریخنگارى از دیدگاه حضرت امام مى پردازیم .
2.اصول و ضوابط نگارش تاریخ
امام خمینى علاوه براین که به علم تاریخ و فن تاریخنگارى ارزش بسیار قائلند خود نیز براى نگارش صحیح تاریخ و مصونیت بخشیدن به آن از آفات گوناگون اصول و ضوابطى دارند که شناخت تفصیلى آنها براى علاقمندان و پویندگان این راه مفید مى باشد. عمده این اصول و ضوابط در دو محور جداگانه قابل بحث هستند:
الف :اصول عام تاریخنگارى .
ب :اصول ویژه نگارش تاریخ انقلاب اسلامى ایران .
دراینجا هر یک ازاین دو عنوان را بطور جداگانه مورد بحث قرار خواهیم داد تا بدینوسیله با دیدگاههاى تاریخنویسى امام امت بگونه واقعى آشنا شویم .
الف :اصول عام تاریخنگارى
از نامه مورد بحث امام مى توان اصول پنجگانه زیر را در زمینه تاریخنگارى بطوراعم استفاده کرد.این اصول و یا ضوابط پنجگانه نه تنها در نگارش درست تاریخ انقلاب اسلامى ایران کارآئى دارند بلکه در نگارش هر نوع تاریخ دیگرى نیز در هر زمان که باشد عمومیت و شمول دارند. آن اصول ازاین قرار مى باشند:
1. لزوم ثبت تاریخ بدانگونه که هست
ایشان معتقدند در گزارش تاریخ مورخ نبایداعمال سلیقه کند و حوادث تاریخى را بدانگونه که خود علاقمنداست بنویسد بلکه باید تاریخ را بدانگونه که اتفاق افتاده است به رشته تحریر بکشد و به آیندگان گزارش کند.
ایشان در تبیین این شیوه و نقد شیوه مقابل چنین فرموده اند: ...امیدوارم بتوانید با دقت تاریخ حماسه آفرین و پرحادثه انقلاب اسلامى بى نظیر مردم قهرمان ایران را بدانگونه که هست ثابت نمائید. شما به عنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهده دار چه کار عظیمى شده اید.اکثر مورخان تاریخ را آنگونه که اتفاق افتاده است .ازاول مى دانند که کتابشان بناست به چه نتیجه اى برسد و در آخر به همان نتیجه هم مى رسند. 8
این شیوه (یعنى نگارش تاریخ بدانگونه که هست ) در گزارش و نگارش تاریخ یک الگوى کاملااسلامى است . در گذشته ها نیز مورخان مسلمان غیر دربارى و معتهد از آن پیروى مى کرده اند لکن مورخان دربارى جهان اسلام شیوه خلاف آن را بکار مى گرفته اند.الان نیز عملا جاى این خوف هست که بیگانگان و دشمنان اسلام وانقلاب تاریخ انقلاب اسلامى مردم ما را بدانگونه که[ مى خواهند تدوین] کنند نه بدانگونه که اتفاق افتاده است لذا دراین زمینه از هم اکنون دست بکار شده اند و حتى برخى از دانشگاه هاى بزرگ آمریکا به فکر تدوین تاریخ انقلاب اسلامى ایران افتاده اند. چنانکه دانشگاه ها[ هاروارد] با گردآورى سخنان و دیدگاه هاى عناصر فرارى وایرانیان ضدانقلاب خارج کشور به اسمم خاطرات مجموعه انبوهى مطالب را به نام[ تاریخ شفاهى انقلاب ایران] پدید آورده است که طبعا در آینده بعنوان یکى از منابع تاریخ انقلاب مورد استناد آیندگان و مورخان قرار خواهد گرفت 9 لذا فقیه و دانشمند فرزانه حضرت آیه الله منتظرى نیز دراین باره هشدار داده اند که تاریخ انقلاب را باید نسل سازنده انقلاب بنویسد تا زمینه جعل و تحریف پیش نیاید.
ایشان خطاب به گروهى از دست اندرکاران تاریخنویسى چنین فرموده اند :
[چنانکه زحمت نکشید و تاریخ صحیح را ضبط و حفظ نکنید آن وقت دروغهاى شاخدار عناصر صهیونیست وابرقدرتها ملاک تاریخ آینده مى شود بنابراین تاریخى که سازنده باشد براى نسل آینده مااین را بدست خود پایه گذارى کنیم] 10 .
2. پرهیزاز نگارش دلبخواه و یا دستورى تاریخ
اصل دوم که مورد نظرامام در مساله تاریخنگارى مى باشد این است که مروخ تمایلات و حب و بغضهاى شخصى خود را در نگارش تاریخ دخالت ندهد تاریخ را آنگونه که در خارج عینیت یافته است بنگارد و نه آنگونه که مایل است .
و نیزلازم است بدستورو طبق سلیقه و خواست حکومتگران و یا دسته هاى پرنفوذ تاریخ را به تحریف نیالاید لذاامام مى فرمایند:
[ اکثر مورخان تاریخ را آنگونه که مایلند مى نویسذد و نه آنگونه که اتفاق افتاده است ...از شما مى خواهم هر چه مى توانید سعى و تلاش نمائید تا هدف قیام مردم را مشخص کنید چرا که همیشه مورخین اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود و یااربابانشان ذبح مى کنند] 11 .
3. پرهیزاز تعیین نتیجه بحث تاریخ پیش از پژوهش آن
این مطلب نیز بصورت یک قاعده واصل کلى از کلام امام قابل استفاده مى باشد.ایشان در نکوهش مورخان تحریفگر فرمودند:
[...ازاول مى دانند که کتابشان بناست به چه نتیجه اى برسد و در آخر به همان نتیجه هم مى رسند] 12 .
یکى از ویژگیهاى بنیادین تاریخنگارى دربارى واستعمارى اعم از نحله شرقى و غربى آن همین است که طبق یک پروژه تبلیغى و یا استراتژى فرهنگى هدفدار و معین نتیجه کتب تاریخى مورد نظر پیش از آنکه حتى نخستین سطر آن نوشته شود معلوم است .اسناد و تحقیقات فقط در راستاى تایید آن قرار مى گیرند. !
4. تلاش براى تبیین اهداف و روح حوادث تاریخى
امام معتقدند روح حرکتهاى تاریخى اهدافى است که مردم پدیده آورنده آن اهداف از دست زدن به حرکت و نهضت خود داشته اند لذا در نگارش تاریخ نباید به گزارش یک رویه حوادث بطور خشک اکتفا کرد بلکه لازم است رویه دیگر قضایاى تاریخ نیز که همان[ اهداف مردمى] آن است مورد تعرض و بازگوئى قرار بگیرد .[تحلیل تاریخ] و یا[ نگارش تحلیلى تاریخ] نیز فقط در همین چهارچوب قابل قبول است واگر بیش از این مقدار باشد تبدیل به تفسیر و برداشتهاى شخصى مى شود.اگر به این اهداف که در واقع انگیزه بخش حرکتهاى تاریخى هستند اشاره نشود آن تاریخ ناقص و تحریف شده و یا به عبارت بهتر بى روح و مرده است چرا که[ اهداف مردم] روح هر قضیه تاریخى است لذاایشان فرموده اند:
از شما مى خواهم هر چه مى توانید سعى و تلاش نمائید تا هدف قیام مردم را مشخص نمائید]. 13 .
5. مستند نویسى
یکى دیگرازاصول کلى که براى تاریخنگارى مى توان از سخنان امام در آورد اصل مستند نویسى تاریخ است . میزان ارزشمندى واعتماد آفرینى هر روایت تاریخ بسته به اسناد و مدارک و شمواهدى است که صحت آن را گواهى مى دهند. تاریخ براى آیندگان نوشته مى شود و آنان نسل معاصر و سازنده حوادث تاریخى نمى باشند لذا روایت هر حادثه تاریخى لازم است که حتى الامکان پوشیده به شواهد دلایل واسناد و مدارک فراوان باشد.این اسناد و مدارک طق شرایط زمانى و مکانى گوناگون است در برخى از روزگاران (مانند عصر ما) تصاویر زنده را نیز در بر مى گیرد.
امام معتقدند تاریخ را باید مستند نوشت حتى در صورت امکان تاریخ انقلاب ما با تصاویر و فیلمهاى زنده نیز مستند سازى شود و براى آیندگان بماند:
[ اگر شما مى توانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوى مطالب گوناگون انقلاب از
زبان توده هاى مردم رنجددیده کنید کارى خوب و شایسته در تاریخ ایران نموده اید]... 14 .
اینهااصول و ضوابط کلى هستند که مى توان از کلام امام درباره روش تاریخنگارى بطوراعم استفاده کرد.البته با دقت و مطالعه و ضوابط نیزاز آن استخراج کرد.
ب :اصول ویژه نگارش تاریخ انقلاب اسلامى ایران
علاوه براصول و ضوابط یاد شده که کلیت دارند و شامل تاریخنگارى مربوط به هر موضوع و درادوار مختلف مى باشند از کلام امام امت مى توان ضوابط واصول ویژه اى را نیز براى تدوین و نگارش تاریخ انقلاب اسلامى ایران بدست آورد.البته اصول یاد شده پیشین شامل نگارش تاریخ انقلاب مى شود لکن چنداصل دیگر هست که در نگارش تاریخ انقلاب باید مورد توجه مضاعف قرار بگیرند و آنهاازاین قرارند:
1: تاکید بر تبیین اهداف انقلاب
انقلاب اسلامى ایران که در سال 1341 ه.ش .از قم آغاز گردید داراى اهدفى کاملااسلامى و عدالتخواهانه بود.اهداف اسلامى و عدالتخواهى حرکت در تمام مراحل نهضت در شعارهاى مردم و پیامهاى رهبرى انقلاب معنکس است . عده اى از دور و نزدیک کوشش دارند که اهداف و آرمانهاى مقدس مردم ازاین انقلاب در تاریخ پوشیده بماند لذاامام از مورخین انقلاب مى خواهند که بر تبیین اهداف آن تاکید بیشتر کرده و روح انقلاب را بنمایش بگذارند:
[... سعى و تلاش نمائید تا هدف قیام مردم را مشخص نمائید... شما باید نشان دهید که چگونه مردم علیه ظلم و بیداد و واپسگرائى قیام کردند و فکراسلام ناب محمدى را جایگزین تفکراسلام سلطنتى اسلام سرمایه دارى اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام آمریکائى کردند]... 15 .
اینها و مطالب مشابه آن که در سخنان و صحیفه امام فراوان است همه روشنگر
این قضیه هستند که اهداف انقلاب باید در چند محوراساسى از جمله :
1. تصفیه و پالایش اسلام از پیرایه هاى قرون
2. تحجرستیزى و مبارزه باانجماد و واپسگرائى ها
3. ستم ستیزى و مبارزه با بیداد و بعدالتى ها
در نگارش تاریخ آن کاملا تبیین شود و آیندگان بدانند که انقلاب ما براى تحقق این قبیل اهداف صورت گرفته است .
2. تاکید بر نقش برانگیزنده و بنیادین اسلام درانقلاب
این نیزاصلى است که باید در نگارش تاریخ انقلاب ملحوظ شود.انقلاب اسلامى مااز حوزه علمیه قم مدرسه فیضیه واز خانه یک مرجع تقلید شیعه جان مایه گرفته واز مساجد مناره ها حسینیه ها و تکایا پیام آن بگوش مردم مسلمان رسیده است . پایگاه انقلاب وانگیزه آن دین اسلام و مراکزاسلامى بودند لذا باید نقش بنیادین اسلام در تاریخ آن نیز کاملا محسوس و ملموش باشد.
امام روى این حقیقت نیز تاکید ورزیده اند چنانکه سخنان منقول از ایشان در فراز پیشین گواه این مطلب است .
3.تاکید بر نقش توده هاى مردم
در تواریخ دربارى تمام فضاى یک نوشته تاریخى را انحصارا شاهان امراء شاهزادگان و بطور کلى نخبگان مى گیرند و [مردم] در آن هیچ حضور ندارند البته مردم و تاریخ حضور دارند و در ساختن وادث تاریخى نیزاصالت دارند لکن مورخان دربارى نقش آنان را کتمان نموده و به درون آثار و مولفات تاریخى راه شان نمى دهند.
امام در جهت زدودن آثار فرهنگ دربارى از صحنه تاریخنگارى کشور تاکید ورزیده اند که روى نقش اساسى مردم در پدید آورن انقلاب اسلامى ایران تاکید شایسته و لازم صورت بگیرد. لذا مى فرماید:
[باید پایه هاى تاریخ انقلاب اسلامى ما چون خودانقلاب بر دوش پابرهنگام مغضوب قدرتها وابرقدرتها باشد. شما باید نشان دهید که چگونه مردم علیه ظلم و بیداد تحجر واپسگرائى قیام کردند و فکراسلام ناب محمدى را جایگزین تفکراسلام سلطنتى اسلام سرمایه دارى اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام آمریکائى کردند. شما باید نشان دهید که در حوزه هاى علمیه آن زمان که هر حرکتى را متهم به حرکت مارکسیستى و یا حرکت انگلیسى مى کردند تنى چنداز عالمان دین باور دست در دست مردم کوچه و بازار مردم فقیر و زجر کشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند واز آن پیروز درآمدند] 16 .
این سخنان استوار دراصالت داشتن نقش مردم و توده هاى زجر دید و محروم در پیدایش و پیروزى انقلاب آنچنان صریح است که نیاز به هیچگونه توضیح و تبیین هم ندارند.
4. تاکید بر نقش عالمان دین باور
روحانیت متعهد زمان شناس خدا ترس و آگاه دراین انقلاب نقش پیش آهنگ داشته است که در پیشاپیش همه آنان خود حضرت امام قرار داشته است در مقابل قشرى از متحجرین کوته فکران و مقدس مابان نیز در حوزه هاى علمیه وجود داشته اند که همیشه سد راه پیروزى اسلام بوده اند و عامل و مجرى بى مواجب اهداف دشمنان اسلام به شمار مى رفته اند.
امام امت تاکید دارند در نگارش تاریخ انقلاب بایداین مسائل به وضوح کامل و بدون هیچگونه سانسور منعکس شود.
امام دراین باره نیز دردمندانه چنین مى فرمایند:
شما باید به روشنى ترسیم کنید که در سال 1341 سال شروع انقلاب اسلامى و مبارزه روحانیت اصیل در مرگ آباد تحجر و تقدس مابى چه ظلمها بر عده اى روحانى پاک باخته رفت چه ناله هاى دردمندانه کردند و چه خون دلها خوردند. متهم به جاسوسى و بدبینى شدند ولى با تول بر خداى بزرگ کمر همت را بستند واز تهمت
و ناسزا نهراسیدند و خود را به توفان بلا زدند و در جنگ نابرابرایمان و کفر علم و خرافه روشنفکرى و تحجرگرائى سرافراز ولى غرقه به خون یاران و رفیقان خویش پیروز شدند . 17
5.افشاگرى جبهه نامقدس مقدس مابان حوزه علمیه
چنانکه ملاحظه فرمودید امام امت به همان مقدار که براى معرفى نقش فداکارانه پیشتاز واسلام خواهانه روحانیت اصیل و علماء دین باور تاکید دارند به همان میزان تاکید ورزیده اند که به هنگام نگارش تاریخ انقلاب اسلامى جبهه نامیمون مقدس مابان بى درد و خیانت پیشه نیز افاشگرى شود تا نسلهاى آینده بدانند که تزویر و تحجر همیشه مانع راه خدا و تحقق آرمانهاى اسلامى در جامعه انسانى بوده است لکن این مانع با فداکارى جانبازى و خلوص نیت عالمان دین باور و خداترس در[ مرگ آباد تحجر و تقدس نمائى] که هاله اى از تقدس دروغین بر خود کشیده عوام فریبى مى کند قابل در هم شکستن است .
این مطالبى که گفته شد کمترین الهامى است که مى توان از پیام امام امت درباره اهمیت واصول تاریخنگارى گرفت . چنانکه خودایشان فرموده اند:[ حرف بسیاراست] و مجال پرداختن به بیش ازاین نمى باشد.
در هر صورت همه مورخان انقلاب اسلامى باید تاریخ آن را با رعایت اصول و ضوابطى بنگارند که در رهنمودامام به صراحت بیان شده است .