نوع مقاله : مقاله پژوهشی
مرحوم میرزا طاهر تنکابنى
یادآورى :
دو قسمت از مقاله فیلسوف عالى مقام میرزا طاهر تنکابنى را در شماره هاى پیش خواندید.اینک سومین قسمت آن را همراه با پانوشتهاى مربوط به آن مى خوانید.
چنانکه مى نگرید سعى بر آن است که در هر شماره بخشى از مقاله را که مربوط به موضوع خاصى است نشر یابد تا با حفظ تسلسل مقالات موضوعات کاملا ممتازاز یکدیگر باشند.
[حوزه]
توضیح و تکمیل :
در قسمت پیشین از متن مقاله کتابهاى فلسفى مورد تعلیم و تعلم در حوزه هاى قدیم همراه با پاورقیهاى آن طرح گردید.اینک و قبل از ارائه توضیحات این قسمت در تکمیل کتاب هاى حکمت و منطق یادآورى مطالب زیر ضرورت دارد:
1- مرحوم تنکابنى در قسمت منطق از[ منظومه و شرح آن] یاد کرد. ما نیز در پانوشتها کارهاى انجام شده درارتباط با منطق منظومه را نگاشتیم .اینک توضیحى درباره قسمت حکمت آن مى افزائیم :
قسمت حکمت را مرحوم سبزوارى[ غررالفرائد] نامیده و خود آن را شرح کرده است که اینک در حوزه هاى علوم اسلامى شرح منطومه به عنوان یکى از کتابهاى درسى مطرح است .
حاجى خود بر شرح حاشیه زده است . مجموعه این متن و شرح و حواشى یکجا چاپ شده است . منظومه و شرح آن از همان آغازانتشار مورد توجه حکمت شناسان و محققان بوده است .
ازاین روى بر آن شرحها و حاشیه هاى بسیارى نگاشته اند که به برخى از آنهااشاره خواهد شد.
1- تعلیقه فیلسوف بزرگ معاصر مرحوم میرزاى مهدى آشتیانى این تعلیقه در دو جلد مى باشد که جلداول آن بهمت دکتر مهدى محقق و دکتر عبدالجواد فلاطورى منتشر شده است . و جلد دوم آن زیر چاپ است . 1
2- شرح و تعلیقه فقیه عالیقدر و فیلسوف بزرگوار مرحوم آیه الله شیخ محمد تقى آملى به نام[ دررالفوائد] که آن را یکى از نفیس ترین آثار فلسفى دانسته اند.
مرحوم آملى از علماى برجسته و چهره هاى منور اخلاق معارف حکمت و فقه است . 2
3- علامه عالیقدر استاد شهید آیه الله مطهرى نیز بر منظومه سه شرح نگاشته اند:
الف : شرح مختصر منظومه شامل شرح و تفسیر سه مقصداز مقصدهاى هفتگانه منظومه در دو جلد منتشر شده است .
ب : شرح مبسوط منظومه در چهار جلد که جلداول آن چاپ شده است .
ج : شرح عربى منظومه که نتیجه هفت سال تدریس آن بزرگوار در مدرسه مروى تهران است .
آقاى جعفر زاهدى نیز منظومه را ترجمه و شرح نموده و با نام [خودآموز منظومه] منتشر کرده است .
منظومه و شرح آن پس از چاپ ناصرى معروف و متداول قسمت جواهر و اعراضش به ضمیمه حواشى مولف حکیم هیدجى و گزینشى از حواشى مرحوم آملى بهمت [ موسسه مطالعات اسلامى] منتشر شده است .
همین قسمت شرح منظومه یا گزینشى از حواشى مرحوم آملى و تعلیق هاى دیگرى در مشهد بوسیله[ دارالمرتضى] چاپ و نشر یافته است .
2- در تکمیل آنچه تا بدینجا معرفى شد یادآورى مى کنیم که اینک در حوزه هاى علوم اسلامى دواثر گرانقدر علامه طباطبائى [ بدایه الحکمه] و [نهایه الحکمه] از کتب متداول درسى فلسفى است .
حضرت استاد حسن زاده آملى درباره این دو کتاب فرموده اند:این دو کتاب[ بدایه و نهایه] از متون فلسفى بسیار مهم است که عالى ترین سیر تکاملى فلسفى الاهى از قلم وزین و سنگین چون صاحب المیزان تدوین شده که بحمدالله تعالى اکنون در حوزه علمیه قم از کتب درسى طالبان حکمت است . 4 نهایه الحکمه اخیرااز سوى دفترانتشارات اسلامى بصورت نیکوئى چاپ و منتشر شده است .
[بدایه الحکمه] را آقاى محمدعلى گرامى ترجمه کرده اند که با عنوان [آغاز فلسفه] منتشر شده است .
آقاى محمد تقى مصباح طى سالهاى تدریس[ نهایه الحکمه] بر قسمتهاى مختلف آن تعلیقات مفیدى نگاشته اند که اخیرا با عنوان[ تعلیقه على نهایه الحکمه] نشر یافته است .
استاد علامه طباطبائى آشناتر و معروف تراز آن است که ما بخواهیم درباره شخصیت والاى وى چیزى بنگاریم .استاد علامه در شرایطى که روى آوردن به فلسفه و حکمت جرم و کفر بود و پرداختن به قرآن و تفسیر نوعى[ خودکشى اجتماعى] تلقى مى شد پرشکوه واستوار قد برافراشت و مشعل هدایت را بدست گرفت و کرسى تدرسى معارف الاهى و حکمت متعاله و تفسیر قرآن را در حوزه بوجود آورد بگفته اندیشمند گرانقدر آقاى خامنه ئى در پیام زیبایش به مناسب یکمین سالگرد رحلت آن عالم ربانى [ چهره معنوى او سیماى پرصلابت مردى بود که ایمانى استوار و عرفانى راستین را با دانش گسترده و عمیق توام ساخته و با آمیزه شگفت وجود خویش ثابت کرده بود که اسلام مى تواند سوز درون دلسوختگان شیفته را با عقل راسخ فرزانگان فرهیخته یکجا گرد آورد].
ازاین مناسبت استفاده کرده نسل هوشمند و مومن حوزه ها و دانشگاهها را به اندیشیدن و بهره ور شدن از آثار گرانقدر و والا و خلق و خوى الاهى انسانى علمى آن بزرگوار سفارش مى کنیم . بى گمان علامه عالیقدر [اسوه حسنه اى] است در تعلیم و تعلم و تخلق با خلاق الله مردى که استاد شهید درباره وى فرمود: او به راستى مجسمه تقوى و معنویت است . در تهذیب نفس تقوى مقامات بسیار عالى را طى کرده (حق و باطل به ضمیمه احیاى تفکراسلامى .86)است حضرت آقاى طباطبائى از نظر کمالات روحى به حد تجرد برزخى رسیده اند و مى توانند صور غیبى را که دیدافراد عادى از مشاهده آنها ناتوان است مشاهده کنند.
اما کتب تصوف و عرفان
اول : کتاب التمهید فى شرح قواعدالتوحید: 1 متن کتاب که قواعد التوحید باشد رساله ایست مختصر محتوى بر دو مسئله از مسائل عالیه مهمه صوفیه .
یکى :اثبات توحید خاص الخاص و توحید وجودى یعنى وحدت وجود و موجود بطریق برهان و بحث اهل نظر.
دوم : در بیان آنکه انسان کامل خلیفه الله است غیرازانسان هیچ موجودى از موجودات عوالم علوى و سفلى صلاحیت این خلافت واستخلاف ندارد.این رساله از مصنفات عارف فاضل و محقق کامل صدرالمله والدین ابوحامد محمداصفهانى 2 معروف به ترکه است . واین عالم بزرگ دراول بر مشرب حکماى مشاء بوده بعد سالک مسلک تصوف گشته و مصنفات زیاد در علوم عقلیه و عرفان دارد. واین مختصرازاحوال او در کتاب جامع الاسرار 3 محقق فاضل و عارف کامل سید حیدر آملى 4 ذکر شده و شرح این رساله از فاضل محقق و عارف مدقق خواجه صائن الدین على بن محمد بن محمد ترکه 5است وازاحفاد مصنف رساله است . چنانچه در دیباچه شرح که موسوم بتمهیداست اشاره بدین معنى کرده واحوالات این فاضل در کتاب مجالس المومنین قاضى نورالله شوشترى مذکوراست . واین کتاب تمهید فى شرح قواعد توحید در طهران بطبع رسیده و مرحوم استاد فاضل آقا محمدرضاى قمشه اى 6اصفهانى را بر آن حواشى زیاداست .
دوم : کتاب شرح فصوص الحکم است .
متن یعنى فصوص الحکم 7 از مصنفات عارف کامل و محقق واصل شیخ محیى الدین محمدبن على معروف به ابن عربى حاتمى طائى اندلسى 8 متوفاى در سال 638 مى باشد. واین شیخ بزرگوار اشهر واعرف از آن است که محتاج بشرح و بسط دراحوال او باشیم . واین کتاب را شروح بسیاراست و دراطراف این کتاب از مخالف و موافق سخن بیشمار ولیکن از شروح معروفه که متداول سخن بیشمار ولیکن از شروح معروفه که متداول بین اهل تحصیل و تحقیق است شرح 9 شیخ داود بن محمود قیصرى 10است که در سال 751 وفات نموده واین شرح در طهران و هند بطبع رسیده واساتید و فضلا را بر آن حواشى زیاداست . 11 و متداول در درس و بحث افاضل این شرح است واستاد کامل آقا محمد رضاى قمشه متوفاى در سال 12 واستاد فاضل میرزا ابوالحسن جلوه 13 متوفاى در سال 1314 براین کتاب خصوص بر مقدمات آن مشتمل بر دوازده فصل است حواشى زیاد دارند. واز جمله شروح شرح کمال الدین عبدالرزاق کاشى 14 متوفاى در سال 730 مى باشد که در مصر بطبع رسیده .
واز جمله شرح عبدالرحمن جامى 15 متوفاى در سال 898 است
واز جمله شرح عبدالغنى نابلسى 16 که این دو با هم در مصر نیز بطبع رسیده
و دیگر شرح شیخ بالى 17 خلیفه صوفى که در سال 960 در گذشته و این کتاب دراسلامبول بطبع رسیده .
سوم : شرح مفتاح الغیب
18 که متن از مصنفات ه عارف کامل و محقق فاضل صدرالدین محمد بن اسحق قونیوى 19 تلمیذ ربیب شیخ محیى الدین عربى و متوفاى در سال 672 مى باشد. و شرح 20 آن از شمس الدین محمد 21 بن حمزه فنارى که نامش پیش ذکر شده واین کتاب در طهران بطبع رسیده و بعضى از فضلاى معاصر را بر آن حواشى 22است که در حواشى کتاب مزبور بطبع رسیده
اما علم طب
اگر چه تدریس و مباحثه طب قدیم دراین عصر متروک و مهجور شده و لیکن تا چند سال قبل بعضى از کتب این فن که مورد بحث و دقت اطباى فاضل کامل بوده بنحواختصار ذکر مى شود.
اول - شرح نفیسى : متن این کتاب [موجز] 23 از مصنفات حکیم فاضل و طبیب کامل علاءالدین 24 على بن ابى الحزم قرشى متوفاى در سال 687 مى باشد که بعقیده مصنف کتابش موجز و ملخص کتاب قانون ابوعلى بن سینااست و بر[ موجز] شروح زیاد نوشتند. شرحى که محل درس و مباحثه اطباى فاضل بوده و در طهران بطبع رسیده شرح 25 نفیس 26 بن عوض کرمانى است که در سال 841 در سمرقند این شرح را باتمام رسانده . تاریخ وفات این شارح معلوم نیست . شرح جمال الدین آق سرائى 27 که موسوم به بحل الموجزاست و شرح سدیدالدین 28 کازرونى ( است ) و سایر شروح بطبع نرسیده .
دوم : شرح اسباب : متن کتاب اسباب 29 و علامات از حکیم فاضل نجیب الدین محمد بن على سمرقندى 30است که علل واعراض و علامات امراض جزئیه از سر تا قدم را بنحو استقصاء با علاج هر یک ذکر کرده پس از آن اقسام تبها واورام و بشور و قروح و جراحات وامراض جلدى را مشروحا با علاج هر یک بیان نموده . واین کتاب فقط نفیس بن عوض کرمانى سابق الذکر در سمرقند در سال 827 بنام الغ بیک گورکان شرح کرده و در طهران به طبع رسیده .
سوم : کتاب قانون : 31از مصنفات فائقه حکیم مشهور در همه آفاق و استاد على الاطلاق ابو على حسین بن عبدالله بن سینااست که نام نامى واسم سامى ایشان مکرر ذکر شده . براین کتاب شروح کثیره نوشته شده بعضى بر تمام کتاب قانون که پنج جزءاست :
اول - کلیات .
دوم - معرفت ادویه مفرده .
سوم - ذکرامراض اعضاءاز سر تا قدم و علامات هر یک ازامراض و علاج آن .
چهارم امراض و عللى که بعضو معینى اختصاص ندارد از قبیل حمیات واورام و بثور و بحرانات و منذرات و سموم امراض جلدى .
پنجم - درادویه مرکبه از قبیل معاجین و حبوب وایارجات و غیرها وامام فخرالدین رازى که ذکرش مکرر شده بر قسم کلیات شرح دارد که بر حسب شیمه و دیدنش شرحش جز جرح واعتراض بر مطالب شیخ چیز دیگر ندارد. و قطب الدین ابراهیم بن على مصرى 32 که از شاگردان فخرالدین رازى است و در سال 618 وفات کرده قدرى از کلیات قانون و قدرى از کلیات شرف الدین 33 ایلاقى را شرح کرده ایتمام بامام واقتفا باستاد علام خود نموده همان طریقه جرح واعتراض را پیش گرفته
علاءالدین قرشى که نامش پیش ذکر شده شرح بر تمام اجزاء[ قانون] ذکر وایشان در شرح خود شرح تشریح اعضاء مفرده را که در قسم کلیات قانون مذکوراست با شرح اعضاء مرکبه که در کتاب قانون درابتداى ذکر هر مرضى ازامراض اعضاء مرکبه تشریح آن عضو مذکوراست در یکجا جمع کرده که مباحث متعلقه بتشریح پراکنده و متفرق نباشد ولیکن ایشان هم در شرح کلیات پیروى از فخرالدین 34 رازى نموده اعتراضات او را تایید نموده . ولیکن قطب الدین علامه شیرازى 35 که نامش پیش مکرر ذکر شده بر کلیات شرح مبسوطى نگاشته واغلب اعتراضات معترضین را جواب داده .الحق شرح این بزرگوار شرح جامع و کاملى است در طب که کمتر کتابى باین اتقان و جمع و تحقیق نفع دیده شد. و دیگر شرح بر کلیات شرح محمد بن 36 محمود آملى است . واز جمله شرحى که بر تمام اجزاء قانون نوشته شده شرح حکیم على گیلانى است . ولیکن شرح ابن قف مسیحى 37 وافضل الدین 38 خونجى و سایر شروح در دست نیست و دیده نشده .
کتاب قانون بالتمام اول در مملکت رم یعنى ایتالیا بضمیمه کتاب نجاه 39 از مصنفات شیخ رئیس که در منطق و فلسفه است بطبع رسیده و کلیات قانون در طهران بطبع رسیده و تمام کتاب قانون نیز دراین اعصاراخیره در طهران به طبع رسیده و مورداستفاده علمى و عملى اطباى بزرگ ایران بوده .
چهارم - فصول 40 بقراط 41 : تاریخ شخص حکیم بزرگ در عیون الانباء موفق الدین معروف به ابن ابى اصیبعه و تاریخ جمال الدین قفطى و تاریخ الحکماء شهر زورى مذکوراست و شهرت این طبیب بزرگ مغنى از آن است که ما در مقام ذکراحوال او چیزى بنگاریم . واین حکیم بزرگ را مصنفات زیاداست و آن قدرى را که مترجمین در دوره اسلامى بعربى ترجمه نموده اند نیز قریب دوازده کتاب از مطولات و مختصرات بااسامى هر یک در عیون الانباء 42 مذکوراست . و کتاب فصول از کتب مشهوره این حکیم بزرگ است و آن را شروح بسیاراست مشهورازاین شروح :
اول - شرح حکیم حاذق عبدالرحمن بن على معروف بابن ابى 42 صادق است .
دوم - شرح مبسوط و مفصل ابى الفرج یعقوب بن اسحق معروف بابن قف مسیحى است .
سوم - شرح علاءالدین على بن ابى الحزم قرشى ( است ). واین کتاب در طهران بطبع رسیده و مورد بحث اساتید بوده