نگرشى به رسانه هاى گروهى جهان

هراندیشه براى مطرح شدن نیازمند وسیله براى تبیین آن است .این وسیله مى تواند قلم زبان و حتى اگر هنرمند باشد حرکات بدن 1 نام گیرد. والبته این وسایل ارتباط بین اندیشه ها را ممکن مى سازد. در غیراینصورت آن اندیشه در وسعت محدود مغزاسیر مى گردد آهسته آهسته مدفون مى شود با مرگ انسان مى میرد. 2

جامعه نیز یک موجود زنده فعال و در حرکت است .ازاینرو براى تداوم حیات و جنبش و تحرک و تکامل و پیشرفت و تعالى وسایلى را مى طلبد که بتواند با جودیگرارتباط برقرار کند تاریخش را بازگو نماید فرهنگش را مطرح سازد. تا دراین رهگذر خود را با تمامى ابعاد به جهان بشناساند و جهان را در کلیه قلمروها بشناسد. دراین مقابله همه جانبه طبیعى است که تاریخ ها فرهنگ ها اندیشه ها ایدئولوژى ها آرمان ها ارزش ها تجربه هاو دستاوردهاى علمى و فلسفى انسان - به مفهوم نوع از سوى انسانها به مفهوم جزء شناخته مى گردد. حال اگر جامعه اى تمام راه هاى ارتباطى را با جهان یرون قطع کند و خود را در محاصره هاى نفوذ ناپذیر محصور نماید عملا زوال و مرگ تدریجى خود را تدارک دیده است بنابراین ارتباط متقابل با جهان خارج انسان ها و طبیعتا فرهنگ ها یک اصل ضرورى و حیاتى است و جمهورى اسلامى ایران نیزازاین قاعده مستثنى نیست بویژه آنکه نظام انقلابى اسلامى ما با توجه به پشتوانه غنى مکتبى در تمامى زمینه هاى علمى فلسفى تاریخى ادبى سیاسى اجتماعى اقتصادى و... در راستاى آموزش و آگاهانیدن مردم دنیا به ویژه مستضعفین رسالت و مسئولیتى سنگین به دوش دارد .

تاکیدهاى مکرر حضرت امام و فقیه عالیقدر پیرامون تبلیغات واستفاده کارآ و مناسب از رسانه هاى گروهى 3 به منظور پیام رسانى انقلاب وافشاى ترفندهاى زنجیره اى استکبار دلیل مدعاى مذکوراست .

امااز آنجائى که بهره گیرى منطقى و مفیداز وسایل ارتباط جمعى ما را به شناخت ماهیت و ساختار دستگاههاى تبلیغاتى نظام جهانى الحاد و هم چنین شناخت دقیق و کاربردى آنها موظف مى سازد ما را بر آن داشت که به مطالعه و کنکاش پیرامون این دو مهم بپردازیم . دراین مجال با ذکراین واقعیت که استکبار همواره از وسایل مورد نیازاعتلاى بشریت سوءاستفاده مى کند و علیه بشریت به کار مى گیرد ماهیت ساختار شیوه و سیاستگزارى رسانه هاى گروهى نظام جهانى الحاد را بررسى مى نمائیم

ماهیت رسانه هاى خبرى غرب 
1- غرب : 70 درصد رسانه هاى گروهى غرب طبق آمارى که کارشناسان مطبوعاتى ارائه مى دهند دراختیار بانکداران و سرمایه داران صهیونیست است . 25 درصد آن را صاحبان بانکها و تراست ها و کارتل هاى چند ملیتى کنترل مى نمایند و دموکرات ها و ملى گرایى نیز 5 درصد مابقى را که از کیفیت قدرت تکنیک و سطح پوشش بسیار ضعیفى برخورداراست اداره مى کنند.

ازامپریالیسم خبرى تا کنون سخن فراوان به میان آمده لیکن این نکته کمتر مورد توجه قرار گرفته است که امپریالیسم خبرى چیست و ماهیت آن کدام است .

بنا به تعبیرى امپریالیسم خبرى عبارتست از یک سلسله انحصارات مطبوعاتى عبارتست از یک سلسله امپریالیسم سیاسى واقتصادى فعال است و هدفش کمک تبلیغاتى به اهداف انحصارات سیاسى واقتصادى و در نتیجه نشر فرهنگ امپریالیستى است . 

امپریالیسم خبرى پیوسته در جهت توجیه کارهاى امپریالیستى این شبکه سرطانى پیچیده کار مى کند و بسیارى[ تورم] ها و معیارهاى استعمارى و امپریالیستى را در جهان گسترش مى دهد.

ذکر یک نمونه ازاین وابستگى کافى است که نقش این امپریالیسم و فرهنگى و خبرى را در تکوین توطئه خهاى سیاسى روشن سازد و مشخص نماید که دامن قداست و پاکى حرفه نشر خبر و مقوله سایل ارتباط جمعى تا کجا آلوده به این پدید شده است . روزنامه ال مریکو ریو در شیلى نمونه آشکار و رسواى این توطئه است . 84

در ضمن باید توجه داشته باشیم که ارتباط منسجم و هماهنگ رسانه هاى گروهى غرب و تشکیلات پیچیده و عریض و طویل آنها پى بردن به ماهیت اهریمنى این شبکه هاى با - نفوذ را بسیار مشکل مى سازد.

بنگاههاى خبرگزارى روزنامه ها شبکه هاى رادیویى و تلویزیونى و ماهواره هاى اطلاعاتى در دنیاى استکبار بیشترین امکانات فنى و کارمندى رااجیر خود کرده و مانند سرطان در تمام دنیا نفوذ کرده اند. استفاده از موج کوتاه و تهیه و ساختن رادیوهاى ترانزیستورى یکى از تلاشهاى شیطانى ابر قدرتها براى نفوذ دراعماق اندیشه واحساس مرمد است . زیرااز طریق روزنامه مشکل مى توانند در جوامع دیگر حضور پیدا کنند. امااز طریق برنامه هاى رادیویى موج کوتاه به زبان هاى محلى و پخش سیاست هاى دلخواه خود به راحتى قادرند که اهداف سیاسى و اقتصادى و فرهنگى و ... خود را در دراز مدت پیاده کنند.

دراینجا جدول پخش برنامه هاى رادیوهاى جهان را که در سال 1983 انتشار یافته است عینا درج مى نمائیم . (جدول شماره 1)

در کنار جدول شماره 1 ضرورى است به جدول شماره 2 که حاوى آمار تقریبى تعداد فرستنده هاى موج کوتاه H S بعضى از کشورهاى جهان است توجه کنیم .

درادامه بحث ماهیت رسانه هاى گروهى غرب براى روشن تر شدن چگونگى پیچیدگى این شبکه هاى امپریالیستى نمونه هائى ازاین همکارى و همیارى انحصارات خبرى وانحصارات سیاسى واقتصادى را ذکر مى کنیم :

رسانه هاى گروهى تصاویر ذهنى از جهان را شکل مى دهند و سپس به مردم مى گویند در آن باره چگونه فکر کنند و تا کجا بیاندیشند که آنان درباره آن حوادث اطلاع دارند.

گاه اطلاع از همسایگى شان نیز توسط روزنامه هاى صبح و عصر و مجلات هفتگى و ماهانه تحت الشعاع قرار مى گیرد. رادیو و تلویزیون درباره نحوه برخورد مردم دراجتماع و محل زیستشان به آنها سفارش مى دهند تا رفتارشان را نیز تحت کنترل در آورند.

در واقع همان طرزاداى اخبار در رسانه هاى گروهى و طریق مطرح شدنشان اینکه کدام عناوین انتخاب و کدام عناوین کنار گذاشته مى شوند انتخاب واژگان خبرى توسط خبرنگاران تفسیر واعمال نظر مفسران خبرى انتخاب تصویر یا تصاویر صفحات اصلى روزنامه ها و همه اینها به طرز عجیبى تااعماق عقاید مخاطبان نفوذ پیدا مى کنند و به آنها دید سیاسى مى دهد.

از همه مهمتر تجزیه و تحلیلى است که مفسران خبرى بااعمال نظرات خود مطرح مى کنند و در واقع هرگونه شک وابهام باقیمانده در ذهن آنها را نیز رفع مى نمایند و در نهایت آنچه در ذهن مردم مى نشیند فرسنگها با فکراصلى خودشان تفاوت پیدا مى کند.

آنان در حقیقت افکار و عقاید مردم را به دلخواه خود هدایت مى کنند. طورى که مردم را به دلخواه خود با مسایل مالى اجتماعى و مردمى کوک مى کنند و در مردم این احساس را به وجود مى آورند که هر لحظه خود را با جمعیت خوب و زیبا و پولهاى بادآورده دمساز بیانگارند.

در حقیقت کلیه اخبار ملى و بین المللى در آمریکا توسط تنها سه بنگاه عظیم خبرى تصویرى تهیه ادیت و پخش مى شود.اولین بنگاه به نام[ کمپانى هاى پخش شبکه اى آمریکا] CASTING COMPANIES AMERICAN BROAD یا شبکه رادیو تلویزیونىCBA دیگرى به نام[ سیستم پخش شبکه اى کلمبیا] BROADCASTING SYSTEM COLOMBIA یا شبکه رادیو تلویزیونى s BC سى بى اس و سومى نام[ کمپانى پخش شبکه اى ملى] NATIONAL BROADCASTIN COMPANY یا شبکه C BNان بى سى .

در شبکه cbA شخصى به نام لئونارد گلدنسن LEONARD GOLDENSON سمت هاى مدیرعامل و ریاست هیئت اجرائى کل رااز سال 1953 تا به امروز دراختیار داشته است . مدیر کل شبکه رادیو تلویزیونى C BA را تهیه مى کند شخصى به نام مارتین روبین استاین RUBINSTEIN MARTINاست . مدیریت تهیه و تدارکات برنامه هاى خبرى شبکه تلویزیونى C BAاى بى سى از سال 1969 تاامروز به عهده آورام وستین ACRAM WESTIN است که زیر نظر مارتین روبین اشتاین عمل مى کند.

مرداول شبکه تلویزیونى سى بى اس S BCاز سال 1498 تا کنون شخصى به نام ویلیام پالى PALLEY WILIAMS مى باشد. پخش این شبکه زیر نظر ریاست ریچار سالانت d salant icha که از سال 1966 در راس این کار بوده است اداره مى شود.

در شبه تلویزیونى ان بى سى CBN مدیریت عامل و ریاست اجرائى برنامه هاى خبرى را شخصى به نام هربرت اس .اشلوسر SCHLOSSERHERBERT S عهده داراست و تحت نظر وى رئیس دفتر مرکزى خبر ان بى سى ریچارد والد RICHARD WALD انجام وظیفه مى کند.

اغلب بنگاههاىرادیو تلویزیونى صدها نفر را در پستهاى مهم اجرائى خوداستخدام مى کنند ولى هفت مردى که نامشان ذکر شد با پستهاى حساسى که در اختیار دارند تصمیم گیرنده نهایى براى دیگران مى باشند.

آنچه را که 240 میلیون نفر آمریکایى و مردم سراسر جهان باید یاد بگیرند دیکته مى کنند.ایشان اخبار روزانه آمریکا و جهان را به اطلاع مردم مى رسانند. جالب اینجاست که همه این هفت نفر گلدنس روبن اشتاین وستین پالى سالانت اشلوسر و والد صهیونیست هستند واز عوامل مهم و قدرتمند صهیونیستها بشمار مى روند.

دراینجا نام 33 تن از سرشناس ترین و معروفترین صهیونیستهایى که رسانه هاى جهان را درانحصار دارند براى اطلاع آورده مى شوند.

1- هنرى گرونوالدUNAWALD y Ge Hen

سر دبیر و مدیر مجله تایم TIME

2- ولیام شاون EILIAM SHAWM

سر دبیر مجله نیویورکر NEW YORKER

3- جان ونر JANN WENNER

سردبیر و بینان گذار مجله رولینگ استون ROLLING STONE

4- ژوزف کرفتJoseph KRAFT

سرمقاله نویس سندیکائى روزنامه .

5- لاورنس گراسمن ence GROSSMAN LAw

مدیر عامل شبکه تلویزیونى آموزشى پى بى اس sBP

6- دوروتى اسکیف DORROTY SCHIIF

ناشر روزنامه نیویورک پست k post new yo

7- والتر آنن برگ WALTER ANNEBERG

ناشر مجله هفتگى تى وى گاید یا راهنماى تلویزیون GUIDE

8- ر. پیتراشتراس PETER STRAUS R

مدیرعامل مجله دابلیوام سى اى A CMW

9- جک روزنتال JACK ROSENTHAL

مشاور و معاون سر دبیر نیویورک تایمز NEW YORK TIMES

10- ماکس فرانکل MAX FARNKIL

سردبیر صفحه سیاسى نیویورک تایمز NEW YORK TIMES

11- ریچارد والد d wald icha

مدیر عامل شبکه تلویزیونى ان بى سى C BN

12- لى آیزنبرگ g leeisenbe

سردبیراسکایر SQUIRE

13- آنتونى لویس ANTHONY LEWIS

سرمقاله نویس نیویور تایمز k timsnew yo

14-ادوارد کسنر EDWARD KOSNER

سردبیر مجله نیوزویک NEWS WEEK

15- دیوید برودر ode david b

سرمقاله نویس سیاسى روزنامه واشنگتن پست WASHINGTON POST

16- باربارا والترز BARBRAA WALTERS

و خبرنگار معروف شبکه ها و مطبوعات آمریکامصاحبه گر

17- رون نسن ennessen وزیر مطبوعات

18- ماروین استن vinstonema سردبیر مجله یو.اس . نیوز و مجله گزارش جهانى REPORT

WORLDNEWS SU

19-اس . آى . نیوهوس NEWHOUSE IS ناشر روزنامه نیوهوس newheuse

20- هوارد سیمونز HOWARD SIMONS مدیر و سردبیر روزنامه واشنگتن پست washington post

21- رابرت سارنوف ROBERT SARNOF مشاورامور پخش شبکه ان بى سى C BN و مشاور کارخانجات تلویزیون سازى ACR

22-ایروین کریستول istol uing k i سردبیر منافع عمومى .

23- ویلیام سافایر WLLIAM SAFSYER مقاله نویس نیویورک تایمز.

24 آ.ام . روزنتال ROSENTHAL MA سردبیر و مدیر روزنامه نیویورک تایمز

25- تومامس ب مورگان MORGAN THOMASB سردبیر صداى ویلتاژ THE CILTAGE COLCE

26- گلدنسن COLDENSON مدیر عامل شبکه تلویزیونى CBNان بى سى .

27-اسکوسر SCHOLOSSER مدیرعامل شبکه تلویزیونى CBNان بى سى .

28- پالى PALLY مدیر عامل شبکه تلویزیونى SbC سى بى اس .

29- سلوتز برگر SULZBERGER مدیر عامل شبکه تلویزیونى روزنامه نیویورک تایمز TIMES NEW YORK

30- سزار نیوهوس CZAR NEWHOUSE خبرنگار معروف .

31- آدولف آخر ADOLPH OCHS صاحب اصلى روزنامه نیویورک تایمز

32- خانواده شولز برگر SULZRERGER دست اندرکاران روزنامه نیویورک تایمز.

33- لارى ح .اسرائیل ISRAEL LARRY H مدیر عامل و رئیس اجرائى واشنگتن پست . washington post

یکى دیگراز بارزترین و فعالترین نمونه هاى منظورما صهیونیستى به نام روبرت موردوخ است که یک شبکه بین المللى صهیونیستى را در سراسر جهان اداره مى کند.

وى در سال 1931 در ملبورن استرالیا به دنیا آمد و پس از به پایان رسانیدن تحصیلات خود در آکسفورد انگلستان - به جرگه صحبان صنعت چاپ وانتشارات پیوست و در حال حاضر یکى از بزرگترین تراست هاى خبرى - تبلیغاتى جهان را در دست دارد که به عنوان یک شبکه پیچیده یک سر آن در آمریکا یک شبکه پیچیده یک سر آن در آمریکا یک سر آن درانگلیس و سر دیگر آن دراسترالیا قرار دارد و رویهمرفته دراین سه قاره نبض بسیارى از تبلیغات سیاسى و غیر سیاسى جهان را در دست دارد.

گفتن این نکته بیشتر جالب است که وى از سهامداران عمده صنعت نفت و گاز صنعت مسافربرى و باربرى هوائى صنعت کاغذسازى و صنعت چاپ هم مى باشد و رویهمرفته این اختاپوس چند سر از هر صنعتى که مى نوشد در خدمت صنعت دیگرى در مى آید. به همین دلیل است که مى توان با صراحت گفت یک تاجر نفت و گاز و کاغذ و یک صاحب صنعت چاپ و حمل و نقل باید در مطبوعاتى که دراختیار دارد به نفع انحصارات خود تبلیغ کند. نکته مهمتر و جالبتراین است که این استرالیائى تحصیل کرده انگلیس در حال حاضر ساکن آمریکااست و یک دفتر در نیویورک - قلب صهیونیسم جهانى - و یک دفتر هم در شیکاگو یعنى یکى از مراکز قدرت امپریالیستى دارد.

و در مقالاتى پیرامون این شبکه صهیونیستى جهان مطبوعات بارها نوشته شده است که وى هرگاه اراده کند هر روزنامه اى را که بخواهد و بداند که مى تواند به نفع او رقم بزند یکجا مى خرد. مجله نیوزویک در شمراه 14 نوامبر 1983 خود مى نویسد:

[موردوخ که روزگارى - در زمان دانشجوئى - یک مجسمه نیم تنه لنین را دراطاقش در کالج آکسفورد نگهدارى مى کرداخیرا گفته است جهان غرب امروز با حضوراشخاصى چون رونالد ریگان در مقام ریاست جمهورى آمریکا مارگارت تاچر در مقام نخست وزیرى انگلستان و هلموت کول در مقام صدراعظمى آلمان فدرال به صورت ایده آل در آمده است] . ذکراین جمله تا حدى روشن کننده ماهیت فکرى - سیاسى این مرداست .

مجموع دارائى موردوخ در سه قاره به یک میلیارد و سیصد میلیون دلار آمریکائى تخمین زده مى شود که همچنان رو به گسترش است و شامل مراکز خبرى چاپ مطبوعاتى و فیلمسازى تولید واستخراج نفت گاز صنعت حمل و نقل و تلویزیون مى شود. به جدول زیر توجه کنید:

همانطور که ملاحظه کردید یک مرد چند میلیون دلارى در راس این شبکه پیچیده شاخه کوچکى رااز نظام خبرى امپریالیستى تشکیل مى دهد که تنها درایالات متحده آمریکا در هر روز سه میلیون روزنامه و هر هفته چهار میلیون مجله و هفته نامه منتشر مى کند.

آمار تقریبى موسسات خبرى و مطبوعاتى و غیره که متعلق به صهیونیست مذکوراست در جدول 3 ثبت گردید.

الف - فهرست برخى نشریات که موردوخ در دنیا منتشر مى کند به شرح زیراست :

آمریکا
روزنامه شیکاگو سان تایمز.

روزنامه بستون هرالد.

روزنامه نیویورک پست .

روزنامه سان آنتونیونیوزانداکسپرس .

مجله نیویورک .

هفته نامه هائى که به صورت روزنامه در روزهاى یکشنبه منتشر مى شود.

هفته نامه هوستون کامیونیتى .

هفته نامه وى لیج ویس (صداى دهکده ).

هفته نامه استار.

هفته نامه کیو.

مجله کیو.

درانگلستان
خبرگزارى رویتر: به میزان ده درصد سهام خبرگزارى رویتر متعلق به

موردوخ است .

روزنامه نیوزآوورلد ( اخبار جهان )

روزنامه سان .

روزنامه نیوزاینترنشنال گروپ لیمیتد.

روزنامه تایمز.

هفته نامه ساندى تایمز.

هفته نامه تایمز لیترارى ساپلیمنت .

هفته نامه تایمزادیوکیشنال ساپلیمنت .

هفته نامه تایمز هایرادیوکیشن ساپلیمنت .

مجله سیتى ماگازین .

در زلاندنو 
شش روزنامه

دراسترالیا
روزنامه مورنینگ استار.

روزنامه ساندى تلگراف .

روزنامه میرور.

روزنامه ساندى (سیدنى ).

روزنامه ساندى سان (بریس بین ).

روزنامه استرالیان (سرتاسرى ).

روزنامه ساندى میل (آدلاید).

روزنامه ساندى تایمز (پرت ).

روزنامه میرور نیوزپى پیرلیمیتد.

روزنامه نیشن واید نیوز لیمیتد.

!موسسه ساوت داون پرس لیمیتد. موسسه کامبرلاند نیوزپى پیر لیمیتد.

مجله تى وى یک (مجله تلویزیونى ).

مجله نیوى آى دیا.

مجله نیوز لیمیتد گروپ .

پ - فهرست شبکه هاى تلویزیونى این اختاپوس صهیونیست به شرح زیر است :

درانگلستان
شبه تلویزیونى T WL وابسته به W TI

دراسترالیا
کانال 10 (سیدنى ).

کانال 10 (ملبورن ).

ج فهرست دیگر موسسات .

1 موسسه کاغذسازى تاون سندهوک درانگلستان .

2 موسسه چاپ بمروز درانگلستان .

3 موسسه حمل و نقل کان ووى درانگلستان .

4 موسسه چاپ آمریکن پابلیشینگ آمریکا.

5 موسسه سیتى پست پابلیشینگ آمریکا.

6 یک موسسه تولید و ضبط فیلم استرالیا.

7 یک موسسه تولیدى تلویزیونى آمریکا.

8 یک موسسه تولید و عرضه گاز طبیعى آمریکا.

9 یک موسسه استخراج نفت و گاز فلات قاره آمریکا.

10 پنجاه درصد سهام شرکت حمل و نقل ان است استرالیا.

11 یک موسسه خطوط هواپیمائى استرالیا.

12 یک موسسه چاپ استرالیا.

13 موسسه سانتور ( انرژى )استرالیا.

14 موسسه بى بوک استرالیا.

به فهرست فوق باید بسیارى مراکز صنعتى و تولیدى دیگراز جمله مراکز متعدد پرورش گوسفند و دامدارى دراسترالیا رااضافه کرد که ذکر آن ملال آوراست .

هم چنین صنعت فیلمسازى از نفوذ صهیونیست مذکور درامان نمانده است .

مجله نیوزویک طى مقاله خود تایید کرده است ه موردوخ جریانات سیاسى را تحت نفوذ دارد و یکبار در مورد یکى از دولتهاى استرالیا شخصااعلام کرده است که :

[ من دولت ( استرالیا) راانتخاب مى کنم و تصادفاازاعضاى این دولت راضى نیستم و ممکن است آنها را کنار بگذارم] .

در حال حاضر موردوخ مى کوشد میلیون ها دلار صرف تاسیس یک کانال تلویزیونى در آمریکا بنماید بطوریکه بااستفاده از ماهوارد سراسر آمریکا را زیر پوشش بگیرد. دراین طرح هر مشترک ماهان 25 دلار خواهد پرداخت که در آمد موردوخ ازاین راه ماهانه 25 میلیون دلار خواهد بود.این در آمد تنها یک قسمت از بهره اى است که نصیب موردوخ مى شود.

نفوذ سیاسى حفظ یک نظام بهره کشى عظیم و گسترش قلمرو یک امپراطورى واقعى از یک منافعى است که موردوخ از آن نصیب مى برد.

اما موردوخ دراین راه تنها نیست واگر چه معروفتراز همه است اما گذرى بر شبکه هاى دیگر خبرى نشان مى دهد که افراد دیگرى نیز در این شبکه جاى دارند که اکثرا صهیونیست هستند.

1 خانواده[ هرست] مرکب از دیوید مایرهرست جرج راندولف هرست ویلیام راندولف هرست راندولف اپیرسون هرست ضمن داشتن[ بنگاه انتشاراتى هرست] در بورلى هیلز کالیفرنیا در روزنامه ها و مجلات زیر نیز صاحب نفوذند:

نیویورک جورنال آمریکن .

آمریکن ویکلى .

لوس آنجلس ایونینگ هرالداکسپرس .

لوس آنجلس هرالداگزامینر.

سان فرانسیسکواگزامینر.

2 خانم[ کاترین گراهام] 66 ساله صاحب نشریات زیر:

واشنگتن پست .

نیویورک .

واشنگتن .

و چندین ایستگاه رادیوئى و تلویزیونى .

این خانم عضو سازمان ها و مراکز زیر نیز هست که طبعا در آنها صاحب نفوذ مى باشد:

کانون ناشران روزنامه هاى آمریکا.

جامعه سردبیران مطبوعات آمریکا.

شرکت آگهى هاى روزنامه .

آسوشیتدپرس .

[ 3 اوتیس چاندلر] 56 ساله اهل لوس آنجلس در نشریات زیر صاحب اقتداراست :

شرکت تایمز میرور میرور نیوز.

لوس آنجلس تایمز.

و بدینسان است که پدیده امپریالیسم خبرى یاامپریالیسم مطبوعاتى زیر کنترل چند قطب ضاحب منافع و صاحب اقتدار در مى آید تا در جهت حفظ این منافع واین اقتدار شبکه هاى خبرى وانتشاراتى و تبلیغاتى جهان را کنترل کنند.

ماهیت رسانه هاى خبر شرق
2- رسانه هاى گروهى بلوک شرق از سوى مرکزیت حزب کمونیست شورورى تغذیه مى گردند.این کنترل شدید رسانه ها دقیقا مانند کنترل سیاست هاى داخلى و خارجى کشورهاى بلوک شرق به ویژه پیمان ورشو مى باشد. به عبارت دیگر هر طرح استعمارى سیاسى و نظامى همراه با طرح استعمارى فرهنگى از طریق حزب مادر به رادیوها و مطبوعات جهان کمونیسم منتقل مى گردد.البته شدت و ضعف برنامه ها تبلیغى نیز بنا به تصمیم مرکزیت مى باشد.

از آنجائى که کلیه فعالیت هاى اجتماعى درانحصار و کنترل دولت است بنگاههاى خبرى نیز دراختیار دولت مى باشد و دولت هاى نیز در چهار چوب سیاست کلى شوروى عمل مى نمایند. براى مثال مواضع تمامى رادیوها و مطبوعات اردوگاه شرق در مورداشغال افغانستان یکسان است هر چند که ممکن است کشورى بنا به نقش سیاسى خود در جهان از شدت بیشترى نسبت به کشور دیگر برخوردار باشد.

نمونه دیگر مربوط مى شود به زمانى که حزب جاسوس توده درایران دستگیر شد. در آن زمان همه وسایل ارتباط جمعى شرق صحبت از به خطر افتادن آزادى و پیدایش کودتا مى کردند و تحلیل هاى مشابهى راارائه مى دادند. حتى رادیوى دولتى آلمان شرقى جهت متوقف کردن پیگیرى براى دستگیرى احسان طبرى اعلام کرد که نامبرده به آلمان شرقى فرار کرده و مصاحبه اى نیزازاو نقل کرد.این خبر به صورت هماهنگ در تمام درادیوها و مطبوعات شرقى انتشار یافت .

در هر صورت ماهیت رسانه هاى شرقى دقیقا مشابه ماهیت دولت هاى آن کشورها و نهایتاز بر آیند ماهیت حکومت شوروى مى باشد.

وسایل ارتباط جمعى بلوک شرق در شیوه مانند رسانه هاى گروهى غرب عمل مى کند وهمواره زمینه سازاجراى توطئه هاى نظامى و سیاسى و توجیه گر آنهاست .

شیوه عمل رسانه هاى گروهى استکبار جهانى
1 تقسیم بندى مخاطب : 
رسانه هاى گروهى نظام جهانى الحاد براى هر تقسیم بندى اجتماعى و طبقاتى و فکرى و سیاسى برنامه هاى خاص رادیویى و حتى کانال هاى تلویزیونى و روزنامه ها و مجله هاى ویژه اى دارند.

لیبرال ها و غیر مذهبى ها ضدمذهبى ها محافظه کاران بى تفاوت ها زنان مردان کودکان پیران جوانان سیاهان زردپوستان سفیدپوستان طبقات مرفه طبقات میانه مستضفعان و ... داراى روزنامه و رادیو و تلویزیون خاص خود هستند.البته این تقسیم بندى به صورت آشکار وجود ندارداما سیاستگزارى مربوط به مخاطبان فوق را با دقت و کنکاش مى توان یافت .

این تقسیم بندى در شرق دامنه محدودترى به دلیل خط دولت هاى کمونیستى دارد. ولى انحصار خبرى و تبلیغى باز هم تقسیم بندى سنى و فرهنگى را مد نظر قرار داده است .

طبیعا بااین شیوه مى توانند همواره جهت زندگى مخاطبان خود را به سوى منافع ضدانسانى خود تغییر دهند و بیشترین بهره اقتصادى و سیاسى رااکتساب کنند و کنترل روانى جامعه را به دست داشته باشند. این شیوه را در تبلیغات خارجى خود براى دیگر کشورها نیز تعمیم داده اند. برنامه هاى صداى آمریکا به عنوان نماینده سیاستگزاران غرب شاهداین واقعیت است .

2 زمینه سازى دگرگونى :
رسانه هاى گروهى غرب و شرق همیشه بهترین و قدرتمندترین بازوى اجرایى نظام جهانى الحاد براى ایجاد یک دگرگونى فرهنگى و سیاسى و نظامى در کشورهاى جهان سوم اند.

9 هرگاه در کشور تحت سلطه اى علیرغم برنامه هاى تخدیریشان بذرها یا جوانه هاى انقلاب و شورشى شکوفا شود و نیاز به سرکوب باشد رسانه هاى غربى بااعلام این خبر که[ آزادى در خطراست] [حقوق بشر پایمال شده] و یا[ توطئه شوروى آغاز شده] زمینه را براى تهاجم وحشیانه دولت + آن کشور به انقلابیون آماده مى سازند و حرکت فکرى و سیاسى انقلابیون را زیر سئوال مى برند. در صورتى که آن حرکت و خیزش اوج بیشتر بگیرد تبلیغات فوق نیزاوج مى گیردو فضا را براى دخالت مستقیم آمریکا وارسال مستشار نظامى براى تهاجم وحشیانه تر و سرکوب عمیق تر مساعد مى سازند. دراین زمینه سانسور شدیدى را نیز براى جلوگیرى ازانتشار فعالیت هاى انقلابیون وانعکاس عقاید و خواسته ها و آرمانهایشان حاکم مى سازند.این شیوه را در نیکاراگوئه السالوادور افریقاى جنبوى سودان مصر و ... مى توان مشاهده کرد

رسانه هاى گروهى شرق نیز مشابه همین سیاست را به کار مى برند و تنها بهانه هاى خود را تغییر مى دهند. دخالت نظامى خود را با خبرهایى از قبیل[ منافع کارگران و دهقانان در خطراست] [ فئودالها قیام کرده اند] [ ارتجاع در حال تجدید حیات است] [ آمریکا نفوذ کرده] و ... ضرورى و لازم قلمداد مى کنند. نمونه هایى از آن را مى توانیم در افغانستان کنونى چکوسلواکى و دیگر بلوک شرق پیش ازالحاق به شوروى مشاهده کنیم .

بهره گیرى از شیوه مذکوراز سوى غرب و شرق باعث مى شود که مردن جهان ازاندیشه و دلایل و عوامل خیزش هاى مردمى کشورها با خبر نشوند و ساده اندیشان نیز ارتش هاى غرب و شرق را نجات گر و مددار نیز تصور کنند.

درادامه این شیوه باید به چگونگى برخوردابرقدرتها با کشورهاى انقلابى و تا حدودى مستقل بپردازیم . زمانى که کشورى استقلال مى یابد و مردم حکومت را به دست مى گیرند تبلیغات دیگر گون مى شود.ابتدا رسانه هاى گروهى شرق و غرب عامل انتشار تهدیدهاى متفاوت در زمینه هاى اقتصادى و نظامى و با قالب گوناگون مى گردند.

براى مثال ماه هاى پس از پیروزى انقلاب اسلامیمان را به خاطر مى آوریم که رسانه هاى شرق از خطر حمله غرب یا محاصره اقتصادى و رسانه هاى غرب از خطر حمله شرق سخن مى گفتند و مطبوعات وابسته به آنها که در داخل کشور فعالیت مى کردند بازوى مناسبى براى تشدید جو نااطمینانى و عدم استقرار بودند. آنها مى دانستند که نباید جهان سوم با پدیده استقلال آشنا گردد. لذا سعى مى کردند که ایران را وابسته به شرق یا غرب جلوه دهند. چرا که تبلیغات آنها موفق شده بود به جهان سوم بقبولاند که استقلال همه جانبه محال است و باید به یکى از دوارودگاه مربوط بود. کمااینکه امروز هم مى بینیم که بعضى از سیاست هاى مستقل دولت را گاهى به شرق و سوسیالیزم نسبت مى دهند و گاهى هم به غرب .

بهرصورت تلاش رسانه هاى گروهى استکبارى پیرامون کشورهایى که باانقلاب به پیروزى رسیده اند ابتدا همواره ایجاد جو ناامنى نارضایتى بى اطمینانى خطر سقوط عدم توانایى براى استقرار نظام و ... مى باشد.

اگر دراین رهگذر موفق نشوند توطئه هاى دیگرى را آغاز مى کنند رادیوها خبرگزارى ها و مطبوعات اعلام مى کنند که :[ صلح جهانى در خطراست] و توازن قوا (توازن وحشت )متزلزل شده منافع کشورهاى همسایه تهدید شده است[ . جنگ جهانى سوم در حال شکل گیرى است] [ اقتصاد جهانى آسیب مى بیند] بااینگونه تبلیغات سیاسى راه را براى دخالت ماشین نظامى خود در آن منطقه باز مى کنند.

اثبات این مدعا تبلیغات دو ساله اخیر رسانه هاى غرب و شرق پیرامون خلیج فارس است . تمامى رسانه هاى گروهى[ در خطر گرفتن صلح جهانى] و [آسیب دیدن اقتصاد بین المللى] را هشدار مى دهند و با زیرکى جنگ عراق باایران را که در مرزهاى خاکى جنوبى و غربى در جریان بوده و هست به جنگ در آبهاى خلیج فارس اعلام مى کنند.

چرا که تنها راه حل جلوگیرى از حرکت اسلامى را حمله نظامى به کانون انقلاب اسلامى یعنى ایران مى دانند و موافقت نامه پایانى هفت کشور صنعتى جهانى بین آمریکا انلگستان و فرانسه ازاین توطئه خبر مى دهد.

نکته شایان توجه این است که خبرگزارى ها پس از ختم کنفرانس مذکور اعلام کردند کنفرانس شکست خورده . در حالیکه واقعیت غیرازاین است واعلام خبره شکست به منظور سرپوش گذاشتن بر توطئه هایى است که در آنجا طراحى شده است .

مثال دیگر مربوط به نیکاراگوئه مى باشد. در تیر ماه سال 62 شولتز اعلام کرد که نیکاراگوئه براى آمریکا یک خطر جدى است که ما را بشدت تهدید مى کند.این خبر بسرعت در سراسر جهان پخش شد تفسیرها نوشته شد تا نهایتا دو ماه پیش پس از محاصره اقتصادى آن کشور و مین گذارى در آبهاى آن وانفجارهاى پى در پى مزدوران آمریکااز سه جهت به این کشور حمله بردند و لطمات و تلفات سنگینى بر نیکاراگوئه وارد آوردند. در حالیکه یک خبرگزارى سئوال نکرد که یک کشور سه میلیونى جهان سوم چه خطرى براى یک کشور صد و پنجاه میلیونى با آنهمه تشکیلات پیچیده دارد.

جلوگیرى ازاصلاحات اساسى :
پس از آنکه نظام جهانى الحادازاجراى توطئه هاى نظامى و سیاسى و اقتصادى نتواند بهره بگیرد به شیوه اى دیگر دست مى یازد. بهره بگیرد به شیوه اى دیگر دست مى یازد. که این شیوه به به اعتقاد مااساسى ترین خطرناک ترین روش تبلیغى نظام جهاین الحاداست .این شیوه جلوگیرى از 

اصلاحات اساسى در کشورهاى رو به رشد و بویژه انقلابى است . از آنجائىکه شواهد بسیارى ازاجراى این شیوه در کشورمان مى بینیم توضیح بیشترى را مطرح مى سازیم .استکبار براى این منظوراز تمامى امکانات خود در داخل کن آشوراستفاده مى کنند زیرا بایداز داخل کشور مربوطه عمل کنند تا مردم را بیشتر بفریبند.ازاین روى افرادى که آگاه یا ناآگاه مى توانند مورد بهره بردارى قرار بگیرند شناسایى مى کنند.از انسان هاى متشخص سیاسى و فرهنگى و مذهبى سود مى جویند و نقشه خودار پیاده مى کنند.البته از طریق تبلیغات رادیو و مطبوعاتشان جو کلى را در خارج از آن کشورمى سازند واز طریق افراد مشهور و یا کوچه بازار خط تبلیغى خود را در آن کشور پى مى گیرند. 6

مگر نه آن است که رسانه گروهى وسیله اى براى ارتباط یک مبدا با یک مقصداست یا به عبارت دیگر یک گوینده با مخاطب یا مخاطبینى مى باشد. بنابراین انسانهایى که مى توانند سیاست هاى استعمارى آنان را در داخل کشور پیاده کنند به شکل یک رسانه گروهى در مى آیند که سیاست تبلیغى را مستقیم یا غیر مستقیم ازاستکبار دریافت مى کنند و در جامعه پراکنده مى سازند.این افرادالزاما مزدور و جیره خواراجنبى نیستند بلکه زمینه هاى مساعدى دارند و یا مبتلا به روان بیمارى هاى اجتماعى مى باشند که باعث مى شوداستبکاراز آنان به خوبى بهره بردارى کند که براى تبیین بیشتر به شرح مختصر آن مى پردازیم :

الف- زمینه هاى مساعد که اکثرا به دلیل منزوى شدن و یا طرداز سوى مردم پدید مى آید. مانند:از دست دادن شغل عدم آشنایى با فرهنگ جامعه تکراراشتباه نداشتن تحلیل صحیح عدم آگاهى کامل بى کفایتى در حوزه مسئولیت نالایقى بداخلافى .

ب- روان بیماریهاى اجتمایع مانند غوغا سالارى و خود مطرح کردن به وسیله جوسازى از طریق سخنراین و مقاله نویسى و تالیف کتاب وایراد مصاحبه که متاسفانه مى بینیم سخنران یا مقاله نویس و ... تمامى محورهاى تبلیغاتى غرب و شرق - که براى جلوگیرى از برنامه ریزى صحیح و رشد واعتلاى ابعاد مختلف نظام از رادیوها و مطبوعات خارجى پخش شده را یکبار در صحبت خود مطرح مى کند و چه دردآوراست زمانى که او را بر منبرى یا کلاسى درسى یا مغازه اى مى بینى و چه دردآورتر که سخن او رااز جایگاه نمایندگى مجلس و پشت تریبون خانه ملت مى شنوى .

- جزئى نگرى یکى دیگراز روان بیماریهایى است که باعث مى شود انسان حرکت کلى نظام را درک نکند و و مسایل کوچک را بزرگ انگارد. طبیعتا دراین راستا خطا و سهو خرد را بزرگ و کلان مى بیند و همان جزئیاتى را که رسانه هاى بیگانه تبلیغ مى کنند او هم به عنوان بزرگترین مشکلات نظام مطرح مى سازد.

-عدم آینده نگرى نیزاز بیماریهاى ست که ریشه در شتابزدگى و خصلت شیطانى عجله دارد.

- غرور و خود بزرگ بینى و خود صحیح انگارى از دیگر روان بیماریهایى است که باعث مى شود خود رااز همه افراد جامعه در زمینه فکرى و برنامه ریزى و طراحى و چاره یابى بالاتر و طبیعتا طرح ها واستعدادها و خلاقیت هاى دیگران را نمى پذیرد واشتباه مى پندارد. و به راحتى به دامن تبلیغات استکبار مى لغزد و به صورت یک رسانه گروهى دراستخدام منافع غرب یا شرق در مى آید و عمل مى کند.

بهرحال آنسان که طرح شد یکى از شیوه هاى تبلغى استکبار جلوگیرى ازاقدامات و برنامه هاى سازنده نظام و یا شخصیت هاى دلسوزاز طریق وسایل ارتباط - جمعى بیرونى و با توسل به امکانات انسانى دوران جوامع انقلابى مى باشد. که دراین زمینه مثال و شواهد فراوانى درانقلابمان وجود داشته است :

طبیعى است که انتقاد سازنده و دوراز غرض ورزى همواره باعث موفقیت هاى بیشتر و دستاوردهاى اساسى تر مى گردد. آزادى واستقلال جامعه را تضمین مى کند و طبیعتا رشد و شکوفایى و خلاقیت استعدادها را به ارمغان مى آورد. پیامداین ارمغان همان خودکفایى واستقرار و دستیابى به اهداف انقلاب مى باشد. طبیعتا مطرح نبودن اصل انتقاد در جامعه دقیقا به معناى تزلزل در تحقق مفاهیم فوق است . براى جلوگیرى از به وجود آمدن انتقاد سالم ابتدااز طریق افراد داخلى و بااستفاده از افراد بى تقوا یک سلسله انتقادات غیرسالم و مخرب و غرض آلود را مطرح ساخت جو تهمت و شایعه را فراهم آورد. بطوریکه نه تنهاانتقاد سازنده وجود نداشت که نظام استقرار بیشترى یابد بلکه انتقاد مخرب نیز باعث تضعیف نظام شد. دراین شرایط طبیعتا هر دلسوخته و آگاهى از انتقاد دست کشید و جامعه از نظرات مسئولین به دور ماند و مسئولین از مشاورت با آگاهان محروم .

توطئه بدین جا ختم نگردید بلکه رسانه هاى گروهى غرب که اکثرا صهیونیستها سیاستگزارى مى کنند هرانتقاد سازنده مسئولانه اى را در قالب خصمانه اى مطرح ساختند که مثلا :[رژیم جمهورى اسلامى ایران از لحاظ اقتصادى به بن بست وحشتناکى رسیده است که مسئولان نظام نسبت به مصرف بى رویه کاغذ براى چاپ پوستر و کتاب و مجله هشدار دادن وانتقاد کردند] و یا[ عدالت اجتماعى و تامین قضایى درایران وجود ندارد چون ( امام ) خمینى در صحبت خود خطاب به مردم گفتند: هیچ احدى حق ندارد با مردم رفتار غیر شرعى داشته باشد .

مثال هاى فوق همه و همه از سوى رسانه هاى استکبار مطرح مى شد و فرداى آنروز همان مفاهیم از طریق افراد داخلى نشر مى یافت .

اینگونه برخورد رسانه هاى خارجى با هرانتقاد سالم و مسئولانه و اصلاحى - چرا که یقیناامام و حضرت آیت الله منتظرى در پى تضعیف نظام نیستند از آن جهت بوده و هست که از نضج گیرى انتقاد سالم جلوگیرى به عمل آورند و جامعه رااز آزادى واعلام نظر مسئولانه و مشورت و ارتباط صمیمى مردم و دولت تهى گرداند.

بدیهى است که دراین شرایط آزادى خدشه دار مى گردد و رشد و پیشرفت و بهبود نا میسر.

این احتمال هنوزهم وجود دارد که اگر گروهى یا شخصى انتقاد بجا و منطقى اى نسبت به بخشى از حرکت حوزه داشته باشند از سوى رسانه هاى گروهى غرب و شرق آن انتقاد به عنوان فساد و بن بست و سقوط وافول و ... مطرح شود و از سوى افراد داخلى به عنوان حرکت ضد روحانیت و ضد تشیع و ضد ولایت فقیه تبلیغ گردد. چرا که در پناه انتقاد وارائه راه حل اشتباهات تصحیح مى گردد و راه تعالى و تکامل هموارتر مى شود.

اقدامات سازنده اى در طول حیات پس از پیروزى براى اصلاح فسادهاى رژیم گذشته و بازسازى جامعه واز نوسازى نظام اقتصادى و سیاسى و ایجادانقلاب فرهنگى و قضایى صورت پذیرفته است که اگر منافع نظام جهانى الحاد را به خطر مى انداخته شدیدا مورد تهاجم تبلیغاتى قرار مى گرفته واز داخل نیز توسط[ متهتکین] و[ متنسکین] تشدید مى گردیده است .اعدام سران رژیم شاه به عنوان نقض حقوق بشر مطرح شد انقلاب فرهنگى تحت شعار بازگشت ارتجاع و شترسوارى تبلیغ گردید. تسخیر جاسوسخانه آمریکا منسوب به شوروى و حزب توده گشت . دستگیرى حزب توده به عنوان آمریکا شایع گردید. سیستم جیره بندى مواد مواداولیه غذایى براى جلوگیرى ازاحتکار و عدم توزیع عادلانه و گرانى مارک سوسیالیسم و کمونیسم را بر پیشانى دولت زد و ...

دراین رابطه حضرت امام اعتقاد دارند هر وقت که آمریکااز ما تعریف کرد باید بدانیم که در کارمان اشتباه کرده ایم .

براى ارائه شیوه رسانه هاى گروهى استکبار مبنى بر جلوگیرى ازاصلاحات اساسى کشورهاى انقلابى شواهد بیشترى وجود دارد که در حوصله این مقال نیست .

یکى دیگراز شیوه هاى تبلیغى رسانه هاى استکبارى وارونه جوله دادن حقایق برخاسته از تفکر آگاهانه مردم جهان سوم و هم چنین قلب واقعیت ها و رخدادهاى شوم و شیطانى و ضدانسانى است که استکبار جهانى به وجود آورده است . براى مثال زمانى که پایگاههاى غرب - سفارت آمریکا دفتر شرکت هواپیمائى ارفرانس - در کویت منفجر شد تمامى رسانه هاى غربى محورهاى زیر را بطور هماهنگ و منسجم تبلیغ کردند:

ایران دخالت دارد.

- خسارت مالى بسیاراندک مى باشد در حدود 2 تا 3 نفر.

- به اتباع آمریکائى و فرانسوى و ... هیچگونه آسیبى نرسیده است .

- تروریست هاى فاشیست که خواهان هرج و مرج و عدم امنیت مى باشند در این کار دخالت داشته اند.

امااین اکاذیب پس از چندى در دادگاهى که براى بازجویى و صدور حکم اعدام انقلابیون تشکیل گردیده بود افشا گردید.انقلابیون هیچگونه ارتباطى با جمهورى اسلامى نداشته و متهم به کشتن 56 کویتى و آمریکائى و فرانسوى بودند و مجرم به تخریب مراکز بیگانه .

نمونه اىدیگراین اصل را آشکارتر ثابت مى نماید. طى ماه هاى بهمن واسفند و فروردین انقلابیون مسلمان لبنانى توانستند بیروت راازاشغال فالانژها و نیروهاى چند ملیتى آزاد کنند و خودشان اداره امور جارى غرب بیروت را به دست گیرند.

پس از تصرف مرکز حساس دولتى رادیو و تلویزیون دولتى لبنان و هم چنین اداره و کنترل شهر رسانه هاى غربى فریاد بر آوردند که:[ امنیت در بیروت نابود شداست] [ مردم به دست شیعیان قتل عام مى گردند] [مسلمانان افراطى و رادیکال نمى توانند شهر را کنترل واداره کنند] [گرسنگى و قحطى و بى آبى بیروت غربى را فرا گرفته است] و ...اما چندى نگذشت که تمام تبلیغات رسانه هاى غربى که به دلیل تضعیف و بد نام کردن انقلابیون مسلمان در بیروت طراحى وانتشار پیدا کرده بود از سوى مردم بیروت - حتى مسیحیان و دروزى ها - خنثى گردید .

مثال دیگر که یقینا براى ما ملموس تراست خط خبرى و تفسیرى غرب و شرق در برابر پیشرفت هاى اقتصادى و عملیات موفق نظامى جمهورى اسلامى است .

طبق تحلیل رسانه هاى گروهى نظام جهانى الحاد و محورهاى تبلیغاتى آنان سیستم اقتصادى ایران مى بایست در روزهاى اول جنگ فلج شده باشد و دولت سقوط کند. اما مى بینیم که هر روز بر قدرت برنامه ریزى اقتصادیمان افزوده مى گردد و دستاوردهاى چشمگیرترى را مشاهده مى کنیم . دراین زمینه نیز موفقت هاى نظامى ما در مراحل مختلف اخراج اشغالگر و تعقیب متجاوز همواره در روزهاى اول عملیات مطرح نمى گردید و حتى اخبار دورغ رژیم بغداد عینا نقل مى شد.اما پس از آنکه از سوى همه جهان صحت اخبار آنها مورد تردید قرار مى گرفت . براى جلوگیرى از سلب اعتماد مردم حداقل خبر پیروزئرا مطرح مى ساختند. دراین رهگذر ضرورى است به شیوه دیگر آنان نیزاشاره شود.استکباراز یک سو خبر پیروزى هاى مستضعفین جهان در مبارزه استقلال جویانه و حق طلبانه شان علیه شرق یا غرب را منتشر نمى سازد تا شکست هاى نظامى - سیاسى خود رااقرار نکند که نهایتا منجر به شکسته شدن تصویر قدرت استکبار شود واز سوى دیگر همواره خبر کست انقلابیون و ناکامى ها و شهدایشان را بطور گسترده و اغراق آمیزى مطرح مى سازد تا ذهنیت جهان محرومان براى دستیابى به استقلال و آزادى و حکومت مردمى واسلامى رااز بین ببرد. کیفیت انتشار کمرنگ خبرانفجار مقراطلاعاتى نظامى صهیونیسم در جنوب لبنان چگونگى طرح خبرانفجار سفارت و مقر تفنگداران آمریکا و فرانسه در بیروت عدم انتشاراخبار موفقیت هاى انقلابیون مسلمان افغانى انتشار گسترده اخبار حملات ضدانقلابیون نیکاراگوئه به چندین شهر مرزى این کشور سکوت در برابر مبارزات انقلابیون السالوادور و ... گواه مدعاى مذکوراست .

طى مطالبى که مطرح شد سعى کردیم باارائه اسناد و شواهد و آمار و ماهیت و ساختار و منابع مالى و شیوه هاى اجرایى و سیاستگزارى و ویژگى هاى رسانه هاى گروهى غرب و شرق را به تفکیک شرح دهیم .

شناخت وسایل ارتباط جمعى استکبار در زمینه حیات فکرى و چگونگى نگرش به مسایل سیاسى واقتصادى واجتماعى و فرهنگى کمک شایانى مى نماید. شاید بسیارى از آراء سیاسى واقتصادى ما متاثراز محورهاى تبلیغى غرب و شرق باشد.امروز جنگ تبلیغاتى کاربرد بیشترى نسبت به جنگ نظامى دارد و دستاورد بهتر و سودآورترى . پس بکوشیم که در افکارمان تجدید نظر جدى بنمائیم و رگه هاى تلقینى بیگانه را بدور اندازیم چرا که اندیشه ما مى بایست پالایش گردد و زلال شود.