آشنایى با جغرافیاى سیاسى2

نوع مقاله : مقاله پژوهشی



در شماره پیشین به تعریف و نقش جغرافیاى سیاسى و برخى از مسائل آن چون وسعت موقعیت نسبى و ریاضى کشوراشاراتى شد. واینک دنباله این نوشتار دراختیار خوانندگان قرار مى گیرد. با تکراراین توضیح که سعى بر آن بوده است که از تفصیل در کلام خوددارى شود و ذکر مطالب بااختصار در سطح آشنائى اجمالى بسنده گردد.

 

شکل کشور
اهمیت و نقش[ شکل کشور] در سیاست داخلى و خارجى در زمان هاى گذشته واساسى تر خود را مى نمایند.امااینک با پیشرفت تکنولوژى و وسائل حمل و نقل نقش جنبى راایفا مى کند.

جغرافى دانان سیاس ضعف هاى ذیل را براى کشورهائى که از طول نامناسب برخودارند بازگو نموده اند.

1 طولانى بودن کشور موجب مى شود که ارتباطات فرهنگى و نژادى از یکدستى و هماهنگى نژادى و فرهنگى برخوردار نباشد و در کشور نژادها و فرهنگ هاى مختلف حاکم باشند واین نکته در تنظیم سیاست داخلى و تاثیرپذیرى از سیاست هاى خاجى همسایگان و کشورهاى ابرقدرت نقش بسزائى خواهد داشت .

2 نامناسب بودن طول یک کشور مانع ایجاد راههاى ارتباطى قوى در داخل کشور مى گردد و در نتیجه در سیستم حمل و نقل و واردات و صادرات کشور تاثیر گذاشته و پى آمد آن سیاست داخلى و اقتصادى کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

3ممتد بودن کشور محافظت از خطوط مرزى را مشکل مى سازد زیرااز یکسوطول کشور موجب مجاورت با همسایگان زیادترى خواهد بود واز سوئى دیگر نامناسب بودن سیستم هاى تدارکاتى و مشکل نقل وانتقال نیروهاى انسانى و تدارکاتى و مشکل نقل وانتقال نیروهاى انسانى و تدارکات در شرائط بحرانى تمرکز نیروها وامکانات را در یک خط مرزى با دشوارى مواجه مى سازد.

مولفان[ جغرافیاى سیاسى] دو کشور شیلى و[ نروژ] را نمونه هاى عینى کشورهائى با طول نامناسب شناخته اند.این دو کشور در طول سالیان دراز با ضعف هاى فوق مواجه بوده اند. به عنوان نمونه گفته مى شود که شیلى حتى از داشتن راه شوسه سراسرى محروم است . (دراثر تاثیر منفى طول کشور در سیستم ارتباطى و حمل و نقل ) و یا در جنگ جهانى دوم بااشغال شهرهاى مرزى[ نروژ] توسط ارتش آلمان نازى ارتباط داخلى[ نروژ] مختل مى گردد بدون آنکه آلمان مجبور به اشغال تمامى آن کشور گردد.

شکل پاره پارگى :
1 کشورهاى داراى شکل پاره پاره گى بر دو گونه اند:

1 متشکل از مجموعه جزائر: مانند ژاپن فیلیپین بریتانیاى کبیر و ... کشورهائى که دراین دسته بندى جاى دارند ازامتیازات و نقائصى برخوردارند. سیستم جبرى ارتباط دریایى رشد حمل و نقل دریائى و در نتیجه پیدایش و قوت[ نیروى دریائى] را موجب مى گردد به عنوان نمونه امپراطورى دریائى[ انگلستان] و[ ژاپن] در قرون گذشته بى بهره از آن نبوده است .

امااز سوى دیگر از آنجا که ارتباط دریائى به سهولت زمینى نیست و مسافرت دریائى در همه فصول سال ممکن نیست (بویژه در زمان هاى گذشته) ازاینرو ارتباط فرهنگى و نژادى دراین نوع کشورها با مشکلات بیشترى روبرواست و کشورهاى مزبور را با دردسرهائى مواجه ساخته است مشکلاتى که هم اکنون کشورهائى چون[ انگلستان] در[ ایرلند] و[ فلیپین] در جنوب آن دست به گریبان است .

نکته دیگر آنکه دراین نوع کشورها خطر جدائى بخش هائى از کشورها خطر جدائى بخش هائى از کشور توسط قواى متخاصم و یااستقلال طلبان تمامیت ارضى کشور را مورد تهدید قرار مى دهد.

2 جدائى اجزاء کشور توسط سرزمین کشور همسایه : مانندایالات متحده که خاک[ کانادا] بین ایالت [آلاسکا] و سائرایالات آمریکا جدائى افکنده است و یا در شکل بندى سابق[ پاکستان] که مقدارى از سرزمین هند بین پاکستان غربى (پاکستان فعلى ) و پاکستان شرقى (بنگلادش کنونى ) فاصله انداخته بود.

دراین نوع از شکل بندى کشور ممکن است که کشور فاصل - در صورت توان - در پى ضمیمه کردن آن بخش به کشور خود و یا تشویق آن بخش به کشور خود و یا تشویق آن بخش به کشور خود و یا تشویق آن بخش به استقلال برآید. با توجه به این نکته که پراکندگى کشور درسنخیت فرهنگى اجزاء آن اثر منفى گذاشته و تاثیرپذیرى تبلیغاتى حکومت مرکزى و حاکمیت دولت را سست مى کند.

مرزبندى ها
در تعیین حدود و ثغور کشورها و جدائى آنهااز یکدیگر درغالب موارد - مرزبندى هاى تحمیلى حاکمیت دارند بدینگونه که سیاست هاى بین المللى و یا میزان قدرت و توان کشور عامل تعیین مرزهاى مورد نظر مى باشد!اینگونه مرزبندى ها که بى توجه به خصوصیات فرهنگى انجام مى پذیرد موجب آن مى گردد که مرزها بین فرهنگ هاى همگون جدائى بیفکند. واین نکته بخصوص در کشورهاى جهان سوم مایه دردسرهاى فراوان بوده و عاملى براى اعمال سیاست قدرت هاى جهانى گردیده است .

مرزهاى تحمیلى کشورهاى تازه به استقلال رسیده جهان سوم در آفریقا و آسیا و بعضا در آمریکاى لاتین موجب کشاکشهاى مداوم سیاسى - و در پاره اى موارد نظامى دراین کشورها گردیده است .

ابرقدرت هاى شرق و غرب با شیوه هاى مختلف از مرزهاى تحمیلىبهره گیرى مى نمایند که ذیلا به پاره اى از آن موارداشاره مى گردد:

1 تلاش در جهت ایجاد تشنج و هراس جنگ در بین دو کشور همسایه براى وابستگى بیشتر سیاسى - نظامى دو کشور.

2استفاده از آن در جهت تقسیم منافع و تعادل قوا بااین توضیح که دو کشور همسایه هریک بر بلوکى متمایل گشته و تعادل سیاسى - نظامى ابرقدرت ها در منطقه حفظ گردد. (نمونه عینى آن را در مورد سومالى واتیوپى مى توان مشاهده کرد).

3 بهره ورى سیاسى در شرائط خروج یک کشوراز منطقه نفوذ بااین بیان که اگر یکى از دو کشور همسایه از منطقه نفوذى ابرقدرت ها خارج شد و یااین قصد را در مخیله خویش پروراند ابرقدرت ها بااستفاده از اختلافات مرزى دولت همسایه آن کشور را تحریک مى نمایند. (نمونه عینى آن را در جنگ عراق علیه ایران مى توان یافت که عراق با تحریک دوابرقدرت به عنوان باز گرفتن حقوق مرزى خود و کشورهاى عربى منطقه به این تجاوز دست یازید).

4ایجاد جنگ هاى روانى بین ملت ها و مشغول کردن اذهان آنان وایجاد مانع در جهت اتحاد عمومى علیه منافع ابرقدرت ها.

جمعیت 
بررسى میزان جمعیت یک کشور در تحلیل سیاسى - جغرافیائى آن نقش بارزى دارد.

فراوانى جمعیت در یک کشور اثرات مثبت و منفى را برجاى مى نهد و ما به برخى ازاین اثرات اشاره مى نمائیم :

1اثرگذارى جمعیت در سیستم ادارى کشور: برخودار بودن کشوراز جمعیت زیاد دولت را با مشکلات ادارى خاص مواجه مى سازد زیرااز یکسو مشکلات طرح و برنامه اجراء و کنترل را در مقابل خویش دارد واز سوئى زیادى جمعیت - که غالبا بااختلافات فرهنگى و نژادى توام است - تعارضات و مناقشات نژادها و فرهنگ هاى موجود در کشور را به دنبال داشته و جنگ قدرتى را در تصاحب مقامات ایالتى و کشورى پیش مى آورد.

شاهد بر صدق این ادعا مشکلات ادارى کشور پر جمعیت[ هند]است که دولت هند سال ها پس ازاستقلال با آن مشکلات دست به گریبان بوده و هنوز قادر به حل کامل آن نگردیده است .

2 تاثیر جمعیت در توان دفاعى - نظامى : جمعیت فراوان یک کشور در صورت برخوردارى از دولت یک کشور در صورت برخوردارى از دولت مرکزى قوى نوعى حیثیت نظامى و دفاعى به کشور مى بخشد.

حیثیتى که دندان طمع تجاوز رااز کشورهاى همسایه بیرون آورده و به عنوان یک قدرت قابل توجه در منطقه خود را نمایان مى سازد.اعتقاد فراوان ناپلئون به ازدیاد و رشد جمعیت فرانسه و همچنین رهبران دیگرى که خیال امپراطورى را در سر مى پروراندند و یا مدتى نیزاین رویا را به تاویل بردند و تحقق بخشیدند برخاسته ازاین نکته اساسى است که جمعیت زیاد صندوق ذخیره نیروى نظامى بشمار مى آید. باز شدن راه پاى چین به مجامع بین المللى و عنایت بسیارایالات متحده درارتباط جستن با پر جمعیت ترین کشور جهان بى ارتباط بااین عامل نبوده است .

تذکراین نکته ضرورى است که فراوانى جمعیت در صورت ضعف حکومت مرکزى نقطه دردى است که بر دردها مى افزاید زیرا ضعف داراى کشور و تحریک کشورهاى ذى نفع دست بدست هم داده و زمینه را براى حرج و مرج داخلى واشغال نیروهاى خارجى فراهم مى آورد.اوضاع کشورهاى هند - قبل ازاستقلال - و چین - قبل از رژیم کمونیستى - نمونه این مطلب بشمار مى آید.

3اثرات جمعیت در نیروهاى مولد: جمعیت زیاد اگر با طرح و برنامه اقتصادى توام بوده وامکانات براى فعالیت هاى اقتصادى موجود باشد خود زمینه اى براى رشد تولید قرار مى گیرد زیرا با دراختیارداشتن نیروى مولد داخلى احتیاج به جذب مهاجرین خارجى باقى نمانده و مشکلات ناشى از جذب مهاجرین بر کشور تحمیل نمى گردد. و در فرض مهیا نبودن شرائط مذکور زیادى جمعیت نقطه ضعفى بحساب مى آید یرا تعطیل نیروهاى مولد را بهمراه داشته و بیکارى واثرات ناشى از آن انفجارات سیاسى داخلى را پدید مى آورد.

تاثیر دربازار مصرف : میزان جمعیت با مقدار مصرف کشورارتباطى روشن دارد که اگر چه کیفیت مصرف و تنوع آن با پیشرفت هاى اقتصادى کشور و میزان در آمد سرانه افراد مرتبط است اما کمیت مصرف ارتباط تنگاتنگى با [جمعیت] دارد. رفع نیازهاى اولیه زندگى از قبیل خوراک پوشاک مسکن و ... موجب آن مى شود که بازار مصرفى در خور توجه در کشور پدید آید.

با توجه به این نکته اگر کارخانجات و مزارع داخلى از رشد قابل توجهى بهره مند و قادر بر رفع نیازها باشند جمعیت کشور به عامل رشد در جهت تولیدات داخلى قرار خواهد گرفت . و در نقطه مقابل اگر کارخانجات و مزارع داخلى در رفع این نیازها ناتوان باشند کشورهاى پیشرفته از لحاظ تکنولوژى و فراورده هاى کشاورزى در صدد تصاحب بازار مصرف بر مى آیند. تلاش هاى مداوم آمریکا در حذب چین تهاجم کمپانى هند شرقى به کشور پهناور و پر جمعیت هند - قبل ازاستقلال - توجه فراوان دولت هاى پدید آمده از کارتل ها و تراست هاى آمریکا به ایراند قبل از انقلاب - به عنوان یکى از دو کشور پر جمعیت خاورمیانه1 4 و... برخاسته از تلاش کمپانى هاى خارجى براى بدست وردن بازار مصرف سرشارى است که سرمایه کشورهاى پرجمعیت را ببلعد و دور طبیعى ! سیستم سرمایه دارى نوین مبنى بر جذب سرمایه هاى خارجى و صدور کالاها به حیات خویش ادامه دهد.

و درنهایت این بخش از نوشتار بایستى دانست که اگر نقطه ضعف هاى کثرت جمعیت یک کشور رفع نگردد خود تبدیل به پاشنه آشیل گشته و مرگ سیاسى کشور را بهرماه خواهد داشت . واز سوى دیگر یک کشور کم جمعیت جز بااستخدام مزدوران اجنبى نخواهد توانست خود را به عنوان قدرت نظامى در منطقه و جهان نشان دهد. !

با توجه به نکته اخیر روشن مى گردد که در شرائط کنونى وحدت عمل شیعه و سنى - علاوه بر لزوم عقیدتى واسلامى از ضرورت سیاسى فوق العاده نیز برخورداراست زیراانقلاب اسلامى ایران بااتکاء به شیعیان قادر به مبارزه اى گسترده جهت تحقق حکومت اسلامى در مجموعه تحولات سیاسى جهان نیست بلکه بایستى تکیه بر یک میلیارد مسلمان جهان زده و تعارض و مبارزه با منافع غارتگران جهانى پرداخت .

مسائل نژادى واقلیت ها:
توجه به طوائف نژادى در شناخت مسائل سیاسى کشورهاازاهمیت ویژه اى برخوردار مى باشد اهمیتى که از حقانیت بى بهره است اما واقعیت هاى موجود را دراشکال مختلف نشان مى دهد.

کشورهاى تشکیل یافته از نژادهاى مختلف به اقشام گوناگونى تقسیم مى گردند:

1 کشوراز نژادهاى مختلف تشکیل یابد واین نژادها کمیتى مشابه داشته باشند. دراین نوع از کشورها مبارزه در جهت بدست آوردن قدرت ها و مسئولیت ها سیستم مدیریت کشور عدم تجانس کامل فرهنگى و ... کشور ار مورد تهدید قرار مى دهد. مساله[ قبرس] و کشاکشهاى مختلف سیاسى که تاکنون گریبانگیر آن کشوراست برخاسته از همین نکته است که در آن کشور نژادهاى ترک و یونانى در تعارض قدرت بسر برده و با تحریک دول ذى نفع و وجود زمینه هاى داخلى تضادهاى مداوم در جریان بوده و اینک در آستانه تجزیه کشور پیش رفته است . و یا در کشور[ لبنان] تضادهاى نژادى - فرهنگى اوضاع آن کشور را بحران موجود کشانده است (در کنار عوامل دیگر).

2 در کشور متشکل از نژادها اکثریت نژادى مرکب از یک طائفه اختصاص باشند و در کنار آن اقلیت یااقلیت هاى نژادى وجود داشته باشند و آن اکثریت حاکمیت را به خوداختصاص دهد واقلیت هاى نژادى از نفوذاساسى دراداره کشور بى بهره باشند این نوع کشورها نیز بر دو گونه اند:

و گاه اقلیت هاى موجود در کشور جذب آداب و رسوم اکثریت کشور گردیده و هویت نژادى خویش رااز دست داده اند. دراین صورت اقلیت هاى نژادى تاثیرى در معادلات سیاسى نخواهند داشت .

و در پاره اى از موارد مساله به این شکل نبوده و بر عکس اقلیت نژادى هویت فرهنگى - نژادى خود را حفظ نموده و به دفع آداب و رسوم خود پاى بند باشند و در مقابل آداب و رسوم حاکم ایستادگى کنند. نمونه روشن آن مجموعه نژادى - فرهنگى[ قوم یهود]است که در طول سالیان دراز سعى درابقاء هویت خود در جوامع مختلف داشته و دارند و به گفته یکى از نویسندگان: [اقلیت یهودى در عین آنکه یک هسته فعال علمى اقتصادى و هنرى را (با در نظر گرفتن مقتضیات و شرائط کشور مورد سکونت ) تشکیل مى داد و به علت آنکه نمى توانست و یا نمى خواست مشخصات خود رااز دست بدهد و همرنگ دیگران بشود مثل یک لکه کوچک چربى در یک منبع آب چشم را مى زد]... 1

کشورهاى متشکل ازاقلیت هاى جذب نشده از نقائص ذیل بر خوردارند:

الف : تجانس نداشتن فرهنگ کل کشور و در نتیجه ضعف ملاک هاى اصیل در حفظ وحدت کشور.

ب : زمینه پذیرى براى القائات ابر قدرت ها یا دول متخاصم . نمونه روشن آن مجموعه کرد در کشورهاى ایران عراق و ترکیه است که در تاریخ آن کشورها - به ویژه در تاریخ معاصر - زمینه مداوم تحریک ابرقدرت ها و دول همسایه بوده اند.

ج : ضعف سیستم مدیریت کشور: تفاوت نژادى در فرض رشد و وصول به مرحله اختلافات موجب مى گردد که اقلیت هاى نژادى به مسئولان حکومت اعتماد نداشته باشند و دولت مرکزى نیزاعتماد لازم را براى واگذارى مسئولیت به آنان نیابد. و در نتیجه اداره کشور در تعارض مداوم از احراز پست هاى سیاسى بسر برد.

د: زمینه هاى طغیان داخلى : سرخوردگى از آداب و روسم حاکم بر کشور تحقیرهاى نژادگرایانه اثرات منفى بدرفتاریهاى ماموران حکومت مرکزى و ... زمینه هاى لازم را براى طفیان مداوم در مراکزاجتماع اقلیت ها فراهم مى آورد.

وجود زمینه هاى مذکور رهبران آزادیخواه و یا عاشقان وصول به قدرت را وا مى دارد که بااستفاده از آن زمینه ها در صدد تجزیه کشور و یا کسب امتیازات نژادى بر آیند. درگیریهاى مداوم[ سیک] ها در هند با دولت مرکزى آن کشور نمونه اى دراین جهت بشمار مى آید.

3 کشور متشکل از نژادهاى گوناگون ازاکثریت واقلیت نژادى برخوردار باشد.اما حاکمیت کشور درانحصاراقلیت قرار گیرد. مانند حکومت نژادگرایان سفید پوست درافریقاى جنوبى و حاکمیت سابق زیمبابوه (رودزیا) و ...

دراین نوع از کشورها روش هاى ذیل مورداستفاده قرار مى گیرد:

الف :اصالت داده به اندیشه تبعیض نژادى در عمل براى تثبیت حکومت .

ب : سعى در تحقیر نژادهاى محکوم تااندیشه تصاحب قدرت را در ذهن خویش نیرورانند.

ج : حفاظت کردن مهرهاى کلیدى حکومت از نفوذ نژادهاى محکوم .

د: تقویت نیروهاى نظامى براى سرکوبى شورش هاى احتمالى .

منابع طبیعى و تکنولوژى :
منابع طبیعى و تکنولوژى در یک کشور در سیستم اقتصادى و در نتیجه در مجموعه نظام سیاسى داخلى خارجى اثرات ویژه اى را مى آفریند.

بررسى منابع طبیعى را در دو بخش خلاصه مى نمائیم :

1 منابع غذائى : مقدار نوع و کیفیت غذائى یک کشور به مقدار خاک و جنس آن میزان دسترسى به آب نوع آب و هوا و ... بستگى دارد. گر چه در زمینه منابع غذائى خودکفائى کامل را نمى توان انتظار داشت اما خودکفائى نسبى در سطح رفع احتیاجات اولیه نکته اى اساسى واصولى است واین امر در شرائط جنگى و شبه جنگى - چون محاصره اقتصادى - نقش خود را روشن تر نشان مى دهد. براى نمونه سیستم جدا کردن کشورهاى مستعمره از کشاورزى سنتى تلاشى در جهت اهداف قدرتمندان جهانى است تااین نوع کشورها در رفع نیازهاى اولیه محتاج به آنان باشند و در صورت بروز تحولات برگ برنده اى در دست استعمارگران قرار گیرد.

منابع معدنى : پراکندگى منابع معدنى در سطح کره خاک از خودکفائى معدنى کشورها جلوگیرى مى نماید.از طرف دیگر کشورها جلوگیرى مى نماید.از طرف دیگر کشورهائى که از معادن موثر دراقتصاد نوین جهانى برخوردارند - و داراى نیروى نظامى و رشد تکنولوژى مى باشند - از شرائط مساعدى نسبت به رشداقتصادى و نفوذ سیاسى بهره مندند.

و در نقطه مقابل اگر دارا بودن معادن مزبور بااقتصاد پیشرفته صنعتى و توان نظامى حفاظت از معادن توام نباشد موج مرئى و نامرئى قدرت هاى حریص جهانى را بهمراه خواهد داشت . مثلا قاره افریقا که در دریاى عظیم معادن گرانبها واستراتژیک غوطه ور بوده هست در چنگال اهریمنانه قدرت هاى استعمارى دیروز و شرکت هاى بین المللى امروز قرار داشته و دارد. دراین قاره پهناور تا پایان جنگ جهانى دوم فقط 3 کشور مستقل وجود داشته است واینک گر چه بر کرسیهاى نمایندگى ملتهاى افریقا در سازمان ملل !افزایش یافته است اما شبح تلخ و هراسناک فقر و گرسنگى واستبداد در چهره هاى تکیده و رنج کشیده کودکان سیاه و کودتاهاى مداوم نظامى خود را نشان مى دهد.

2 در میان معادن نقش معادن سوختى قابل توجه بیشترى مى باشد واین نقش از دو جهت براى ما حائزاهمیت است :

الف :اهمیت مواد سوختى دراقتصاد نوین جهانى : معادن سوختى در حقیقت راه اندازاقتصاد پر پیچ و خم سرمایه دارى است واقتصاد ماشینى حاکم بر جهان جز با رسیدن مداوم مواد سوختى آینده اى نخواهد داشت . به گفته یکى از صاحبنظران مسائل سیاسى جهانى[ در مدت نیم قرن ملت ها و شهرها برپایه نفت بنا شده اند] 7

و یک نمونه آمارى : مصرف سوخت در سال 1914 به 6 ملیون تن مى رسید در سال 1960 یعنى پنجاه سال بعد به 300 ملیون تن مى رسید و در سال 1975 یعنى فقط پانزده سال دیرتر از 500 ملیون تن گذشته است .

ب : کشورهاى خاورمیانه و منابع سوختى : در برآورد سال 60 ذخائر نفت جهان بوده است و خاورمیانه نقش تامین کننده 80الى 90 درصد نفت مصرفى اروپاى غربى و ژاپن را بر عهده گرفته است .

ازاینرو با توجه به اثر گذارى عظیم منابع سوختى دراقتصاد سرمایه دارى نقش خاورمیانه در تامین منابع سوختى به جهان غرب حاکمیت مسلمانان دراین نقطه اقلیمى و ... لزوم استفاده از بیش از پیش ازاین اهرم اقتصادى - سیاسى روشن مى گردد و نمونه تاثیر آن را در تحریم نفتى موقت و نیم بند 1973 مى توان دید. تحریم نفتى مزبور نیکسون - رئیس جمهورى آمریکا - را وا مى دارد که در[ کنگره] متن نوشته خود را چنین آغاز کند.

[ ایالات متحده مواجه با سخت ترین محدودیت ها در موردانرژى است .این محدودیتها حتى در زمان جنگ جهانى سابقه ندارد]. 3

در ژاپن جیره بندى نفتى صورت مى پذیرد و نخست وزیر ژاپن پیش بینى مى کند که در صورت ادامه تحریم نفتى صنعت ژاپن از کار مى افتد. و بالاخره در یکى از مجلات معتبر!انگلستان[ اکونومیست] لندن سرمقاله اى انتشار مى یابد:

فکر پوچى خواهد بوداگر تصور شود که آمریکاى شمالى اروپاى غربى و ژاپن که بیش از 80 درصد قدرت صنعتى جهان را تشکیل مى دهند بپذیرند که رشداقتصادى آنها به وسیله چند عرب خودکامه که همگى بر رویهم کمتراز یک درصد جمعیت جهان اند. متوقف شود] 4 .

با توجه به این نکات اگر سیاست مستقل نفتى در کشورهاى منطقه خاورمیانه ایجاد شود و[ اوپک] از نفوذابرقدرت ها وایادى آنان جدا گشته و سیاست هاى مستقل ملى اسلامى تعقیب گردد اقتصاد سرمایه دارى سر تسلیم فرو مى آورد. و عزت اسلامى جایگزین بردگى اقتصادى موجود خواهد شد

تکنولوژى : پیشرفت صنعتى وابزار و آلات ماشینى - به عنوان ویژگى تمدن نوین - در سیستم اقتصادى جهانى و روابط سیاسى اثرات چشمگیرى نهاده است .

کشورهاى داراى تکنولوژى پیشرفته از مزایاى سیاسى ذیل برخوردارند:

1استفاده از پیشرفتهاى صنعتى جهت استعمار واستثمار هر چه بیشتر ملل تحت سلطه .

2ایجاد رفاه نسبى داخلى به قیمت جذب سرمایه کشورهاى عقب افتاده .

3 سود بردن از صنایع و محصولات پیشرفته در مناقشات سیاسى با دول جهان

4 درانحصار قرار دادن صنایع مادر و رواج صنعت مونتاژ در کشورهاى مستعمره و شبه مستعمره جهت ادامه یافتن وابستگى آن کشورها.

5استفاده روانى از تکنولوژى پیشرفته و رفاه نسبى حاصل از آن جهت ترویج بزرگ نمائى خویش و تحقیر ملل جهان سوم در طرح ریزى و ایجاداختراعات وابتکارات و نقش مهم آن در تضعیف رشد سیاسى آنان .

6استفاده از تکنولوژى پیشرفته در صنایع نظامى وایجاد قدرت نمائى هاى کاذب .

کشورهاىپیشرفته ماشینى بى بهره از نقائصى نیستند واین نقائص موجب مى گردد که این کشورها مورد تهدیداقتصادى - سیاسى قرار گیرند:

1 وابستگى به مواد خام صادره از جهان سوم : در دنیاى کنونى چرخ صنعتى جهان غرب جز با صدور مداوم مواداولیه به آن کشورها قابل چرخش نیست واگر روزى تجدید نظرى در این امرانجام گیرد و ملت هااز مالکیت خویش براین معادن به دفاع برخیزند جهان غرب با ملیونها کارگر بیکار اقتصادى ورشکسته و انبوهى از فلزات از کارافتاده و بى مصرف مواجه خواهد شد.

2احتیاج کارخانجات غرب به بازار مصرف : سیستم سرمایه دارى بر جذب سرمایه و صدور کالااستواراست واگر زمانى فرا رسد که ملت ها در روى آوردن به صنایع غرب درنگ نمایند و خودکفائى اقتصادى رااصلى براى خود بدانند مرگ کارتل ها و تراست ها فرا رسیده و سیستم سرمایه دارى در مقبره تمدن جاهلى دفن خواهد شد.

3 رقابت هاى سرمایه دارى : گر چه سیستم هاى سرمایه دارى دراستثمار ملل جهان ازهماهنگى لازم بر خوردارند اما تضادهائى را نیز در درون خویش داشته و دارند. تضادهائى که گاه و بیگاه در پاره اى از حرکت هاى سیاسى به نمایش در مى آید. واینک گر چه نظام سرمایه دارى جهانى سعى بر آن دارد که با تشکیل اتحادیه هاىاقتصادى و تقویت اتحادیه ها و بازارهاى مشترک موجود ازاوج گیرى این تضادها جلوگیرى نماید. لکن نمى توان آینده مطمئنى را براى این تلاش تصویر نمود.

سخنى در پایان : 
در جهان کنونى باپیچیدگى مسائل سیاسى و آمیختگى آن با بسیارى از علوم و فنون ( اقتصاد مسائل نظامى تبلیغات و ...) بایستى به آموزش کلاسیک مسائل سیاسى دست یافت . گر چه کمک هاى ناپیدا گاه و بیگاه قادرند تحلیل هاى سیاسى مطابق با واقع را به انسان ارائه دهند

امااین نکته بر همگان روشن است که غالبا[ فیض ربوبى] از مجارى طبیعى آن به دست مى آید و نمى توان گمان داشت که انسان براىآشنائى و تخصص در معارف و علوم احتیاج به تحصیل و آموزش داشته باشد اما در مسائل سیاسى بدون آموزش تعلیم و تعلم در تمامى مسائل سیاسى دست انداخته و تحلیل پردازد!ازاینرو براى تمامى طلاب و فضلا که اکنون با مسائل داخلى ادارى کشور آشنا هستند دشوارى ارائه تحلیل کامل پیرامون و قائع یک شهرستان کوچک روشن و بى نیازاز دلیل مى باشد.

با توجه به این نکته چگونه مى توان انتظار داشت که در مسائل جارى بین المللى بااطلاعاتى اجمالى بدست آمده از تیترهاى روزنامه ها و خلاصه اخبار رسانه هاى گروهى ! وقایع بین المللى را نقد و تحلیل نمائیم ! بایستى تفاوت بین[ گپ] سیاسى و بررسى تحلیل مسائل سیاسى را دانست . گپ هاى سیاسى مچ بگیر نیستند وارائه دهنده راه نمى باشند و نهایت آنکه وقتى گذارنده شده و کم و بیش اطلاعاتى منتقل مى شود.اما در تحلیل سیاسى بایستى مبادى سیر و فرجام حوادث را نگریست حساب هاى احتمالى ترفندها عمل ها و عکس العمل ها زمینه هاى قوت و ضعف حرکت و ... را در نظر داشت و در برابر آن واکنش مناسب فردى و اجتماعى نشان داد. و در یک بیان کوتاه[ گپ] سیاسى بر تخمین و حدس استواراست اما تحلیل سیاسى بر مبناى علم واطمینان و توجه کامل به ظرافت هاى حوادث پى ریزى مى شود

با توجه به آنچه گفته شد اهمیت درک دقیق مسائل سیاسى در شرائط کنونى انقلاب تشدید مى یابد.امروزه به یقین جامعه ایران اسلامى سیاسى ترین جوامع جهانى مى باشد - واین از برکات انقلاب است اما باید توجه داشت گر چه توده مردم با خطوط کلى سیاسى آشنا هستند غرب ستیزى و شرق ستیزى را در باور خویش دارند.استقلال سیاسى تعهد اسلامى و ... را به عنوان اصول مسلم پذیرفته اند. ولى نبایستى در جزئیات مسائل سیاسى انتظار فراوان داشت ! زیرا منابع اطلاعاتى و خبرى جامعه کنونى محدوداست و با تلاش واشتغالات تولیدى - خدماتى که مردم دارند انتظار تحقیق و تفحص بیشتراز آنان بى مورداست .ازاینرو باید رهبران فکرى انقلاب - روحانیان و تحصیل کردگان - در صدد تحصیل بیش از پیش این امور برآیند تااز بروز مشکلات جلوگیرى به عمل آید

در زمینه ارتباطات خارجى و روابط دولى حمایت از جنبش هاى آزادیبخش تبلیغات خارجى و .... تحقیق و تفحص بیش از پیش ضرور و لازم است . بایستى وقایع جارى را بدرستى به محاسبه سپرد و با در نظر گرفتن مجموعه مسائل به تحلیل و عمل پرداخت بنابراین بر حوزه هاست که در تربیت نیروهاى آشنا و تحلیل گر در مسائل سیاسى کوشش نمایند. پاسدارى و حفاظت ازارزشهاى عقیدتى بدون آشنائى و آگاهى از واقعیات موجود جهانى امکان ناپذیراست و بر[ حوزه ها] که اشاعه گران و پاسداران اندیشه هاى اسلامى هستند ضرورى است که بر کمیت و کیفیت این آشنائى بیفزایند و نسل تشنه امروز را سر چشمه زلال و جوشان معارف قرآن واهل البیت علیهم السلام سیراب سازند.

-


پاورقى ها
  1. مسئله فلسطین حسین الهى ص 3536.
2. تکاپوى جهانى .
3و4. تکاپوى جهانى