نوع مقاله : مقاله پژوهشی
در شماره سوم مجله[ حوزه] وعده داده بودیم که درباره[ ماخذ و منابع در نگارش و نویسندگى] بحث کنیم .این وعده بتاخیرافتاده ولى فراموش نشده بود.ازاین رو در آغازاین مقاله به آن اشاره خواهد شد سپس درباره نقطه گذارى و علامات آن بحث خواهیم نمود.
منابع و ماخذ نویسندگى در کجاست ؟
همانطور که اشارت رفت چون استعداد نویسندگى فطرى است یا کسبى منابع و ماخط هم یا طبیعى است یا غیر طبیعى .
منابع طبیعى چیزهائى است که در دور و بر ما هر لحظه خودنمائى مى کند: آسمان پر ستاره جبال برهنه یا پر درخت و سبزه برگ درخت جنگل و جویبار و طاووس و هزاران مظهر دیگراز مظاهر طبیعت .
مولا على[ ع] خطبه خاصى درباره خلقت و عجایب طاووس فرموده است مطالعه کنید 1 .این خطبه معجزه بلاغت است آدمى را به این حقیقت معترف مى سازد که مولا على[ ع] به هر چه نگریسته با دیده عبرت و دقت نگریسته و هر چه را توصیف مى کند صفات مومنان و منافقان را با دقت شگفت انگیزى بیان مى نماید. پرهیزگاران را آن چنان وصف مى فرماید که [ همام] شنونده آن بیانات نقش بر زمین مى شود... .
آرى همه چیز مى توان نگریست و مى توان آنها را وصف کرد. باید دید نگرنده و ناظر کیست ؟ و وصف کننده در چه حدى از بلاغت و فصاحت سخن مى گوید یا مى نویسد.
نه هر که طرف کله کج نهاد تند نشست
نه هر که چهره برافروخت دلبرى داند نه هر که آینه سازد سکندرى داند هزار نکته باریکتر ز مواینجاست نه هر که سر بتراشد قلندرى داند
مرحله دیگراین است که باید بدانیم از چه کتابهایى و چگونه بهره ببریم ؟
همانطوریکه براى طالب علم آشنائى با قرآن و تفاسیر معتبر آن و نهج البلاغه و شروح مختلف آن و صحیفه سجادیه و شروح و ترجمه هاى آن در درجه اهمیت است . آشنائى با سیره هاى نبوى و تاریخ اسلام و مقدارى تاریخ جهان و حتى جغرافیاى جهان مقدارى جامعه شناسى ادیان و جامعه شناسى عمومى ضرورت دارد. آشنائى باامهات کتب ادبى مانند تذکره الاولیاء شیخ عطار قابوسنامه تاریخ بیهقى که از لحاظ نثر بسیاراستوار و جزیل هستند و کتاب اسرارالتوحید و گلستان سعدى و نشات قائم مقام فراهانى و نثرهاى معاصر ضروراست.
خواندن کتابهایى که در زیر نقل مى شود بسیار لازم است :
1 آئین نگارش : حسین سمیعى
2 آیینه : محمد حجازى
3 آزادى و تربیت : دکتر محمود صناعى
4افکار جاوید: غلامرضا واحدى
5اندیشه : محمد حجازى
6 به دنبال سایه هما: دکتر محمدعلى اسلامى ندوشن
7 درباره زبان فارسى : دکتر پرویز خانلرى
8 در نقد وادب : ترجمه دکتر على شریعتى
9 زیبائى : دکتر رضا کاویانى
10 زیبائى شناسى در هنر و طبیعت : علینقى وزیرى
11 ستارگان سیاه : سعید نفیسى
12 کاروان حله : عبدالحسین زرین کوب
13 صورخیال در شعر فارسى : محمدرضا شفیعى کدکنى
14 سخن سنجى : لطفعلى صورتگر
15 سرود جهشها:استاد محمدرضا حکیمى
16 شعر بى دروغ شعر بى نقاب : زرین کوب
17ایران رااز یاد ببریم : محمدعلى اسلامى ندوشن
18 روش نویسندگان بزرگ معاصر: دکتر حسین رزمجو
19انشاء و نویسندگى :احمداحمدى بیرجندى
20ایام حبس : على دشتى
21 آیین سخنورى : محمدعلى فروغى
22اعتماد بنفس : ترجمعه على دشتى
23 بسوى سیمرغ : نعمت الله قاضى (شکیب )
24 پانزده گفتار: مجتبى مینوى
25 دانش و هنر: دکتر محسن هشترودى
26 داستان راستان : شهید مرتضى مطهرى
27 دریاى گوهر: دکتر مهدى حمیدى
28 روح ملتها: ترجمعه احمد آرام
29 کویر: دکتر على شریعتى
30 معراج السعاده : علامه نراقى
31 فن نگارش : دکتر محمد جعفر محجوب
32قصص قرآن : صدر بلاغى
33 مکتبهاى ادبى : دکتر رضا سیدحسینى
34 خسى در میقات : جلال آل احمد
35 نقدادبى (2 جلد): دکتر عبدالحسین زرین کوب
36 مقدمه اى بر رستم واسفندیار: شاهرخ مسکوب
37 سوگ سیاووش : شاهرخ مسکوب
38 یکى بود یکى نبود: سید محمدعلى جمالزاده 2
نقطه گذارى و علامات آن[ اعجام - سجاوندى]
اکنون وارد بحث[ علامات نقطه گذارى] مى شویم : [نقطه گذارى] از مسائلى است که امروز در کتابها و مطبوعات مورد نیاز است و دانستن آن براى همه نویسندگان بطور عموم و براى ویراستاران بطوراخص ضرورت دارد.
[نقطه گذارى] اگر چه در سالهاى اخیر دراثر شیوع زبانهاى خارجى در کشوراسلامى ما و فن ترجمه در مطبوعات کشور به تقلیداز زبانهاى بیگانگان رایج شد و در نتیجه اصطلاحات مربوط بدان نیز هنوز به همان صورت اروپائى معمول است اما شک نیست که(اعجام و سجاوندى) در تاریخ اسلام سابقه اى چند صد ساله دارد.
تقید به درست و آرام خواندن (ترتیب ) و تجوید و قطع و وصل کلمات و حروف و فهم و درک کلمات الفاظ و معانى قرآن کریم که منشا ظهور و بروز بسیارى از علوم و معارف و حتى هنرهاى تزیینى شده است مسلمانان را از آغاز وحى و ثبت و کتابت آیات مبارکات قرآن وادار کرده است که راه و روش درست خواندن و درست نوشتن و ضبط کتاب آسمانى را فرا گیرندچنانکه[ نخست قواعد ساده و بسیطى براى زبان عربى به دستورامیرالمومنین على علیه السلام و با کوشش پى گیر[ ابوالاسود دتلى] تاسیس شد و همین ابوالاسود براى نخستین بار دست اندرکار اعراب گذارى خط (حروف و کلمات ) قرآن شد 3 .
پس ازاعراب گذارى قرآن کریم مبتنى بر مواضع کلمات در جمهل ("نحو) نوبت به اعجام و نقطه گذارى رسید.اعجام یا نقطه گذارى براى جدا کردن حروف متشابه مانند: (ب - ت - ث ) یا (ج - ح - خ ) و مانند اینها لازم بود زیرااعجام عجمه و گنگى وابهام رااز حروف همانند دور کرد و با نقطه گذارى آنها را مشخص ساخت . و به همین جهت حروف معجمه حروفى هستند که نقطه دارند واز حروف مهمله که نقطه ندارند ممتاز مى باشند. مورخان اسلامى از دو نفراز شاگردان[ ابوالاسود] به نام یحیى بن یعمر و نصر بن عاصم لیثى نام مى برند ه کاراعجام را در اصلاح شیوه نگارش قرآن یکى بعداز دیگرى دنبال کرده اند واین امر در زمان حکومت عبدالملک و حجاج بن یوسف حاکم عراق صورت گرفته است .
موضوع دیگر سجاوندى یا نقطه گذارى PUNTUATION ) است که در سالهاى اخیر رواج یافته است .این
مطلب نیز که از آن تعبیر به (سجاوندى ) در نگارش مى شود[ منسوب به سجاوند و نام کتابى در علم و قرائت است که در آن علامت اوقاف را نقطه هاى طلا گذارند و به همین جهت سجاوندى کردن منقش کردن کتاب است با طلا و سرخى] . 5
دانشمندان علم قرائت قرآن بتدریج علاماتى براى وقفهاى قرآن ابتکار کرده اندو کتابهاى مهمى درباره وقوف و شرح موارد وقف در قرآن نوشته اند که ما تنها به ذکر نام یک تن از آن دانشمندان یعنى [ ابوالفضل محمد بن ابویزید طیفور غزنوى از علماء علم قرائت در قرن ششم هجرى] اکتفا مى کنیم . منظوراز ذکراین مختصراشاره به سابقه این مواضیع در تاریخ تمدن باشکوه اسلامى بود که از هر جهت پربار و مشعشع بوده و هست .
بازگردیم به بحث نقطه گذارى در زبان فارسى .
علاماتى که براى نقطه گذارى هم اکنون در زبان فارسى بکار مى رود عبارتنداز:
1 ویرگول ( )علامت مکث و وقف کوتاه .
2 پوئن ویرگول یا نقطه ویرگول (;) علامت مکث و وقف متوسط.
3 دو نقطه (:) علامت بیان و شرح مطالب .
4 علامت پوئن یا نقطه (.) علامت وقف کامل .
5 [گیومه] علامت نقل قول .
6 علامت تعجب یا تحسین یا تمسخر (!).
7 علامت پرسش (؟).
8 پرانتز یا دو کمان ().
9 قلاب یا کروشه .
10 تیره یا خط- براى فاصله .
11 سه نقطه تعلیق (....) براى نشان دادن دنباله دار بودن مطلب .
پیش از شرح موارد یاد شده خوب است به این نکته توجه داشته باشیم همچنان که رها کردن نشانه هاى نقطه گذارى باعث التباس و خلط و مبهم بودن مطالب مى شودافراط در نقطه گذارى نیز باعث دردسر و سردرگمى خواننده مى گردد! در هر حال درین امر نیز باید حد تعادل را حفظ کرد.
1 ویرگول در موارد زیر بکار برده مى شود:
الف - در جائى که اسم یا عبارتى بدل یا عطف بیان است براى اسم یا ضمیر یا...
مانند: تهران پایتخت ایران مرکز فعالیت هاى علمى و صنعتى کشور ماست .
محسن پسر عموى شما جوانى است دانا و فهمیده .
ما جوانان اسلامى هرگز راضى به ذلت نخواهیم شد.
ب - در جائى که چند کلمه یا عبارت کوتاه به یکدیگر عطف شوند. درین قبیل موارد کلمات نخستین را با (ویرگول ) و آخرى را با (واو عطف ) مى آوریم . مانند: کتابخانه اتاق کار زیر درختان کوى و برزن و بیابان براى اندیشیدن مناسب است .
قلم کاغذ یادداشت و کتابهایم را آماده کردیم .
ج - براى جدا کردن اجزاء کلام جهت تسهیل در خواندن و تفهیم مطلب . مانند:این نشانه ها بطور کاملتر از زبانهاى اروپائى وارد خط فارسى شده است ...
یا: شادروان مطهرى استادى لایق فیلسوفى روشن اندیش محققى پرکار واسلام شناسى دلسوز بود.
د قیدها و عبارتهاى قیدى که غالبا دراول جملات مى آیندبا ویرگول از بقیه جمله جدا مى شوند. مانند:
آخرالامر محسن سخن مرا پذیرفت .
به محض فرا رسیدن تابستان به مسافرت خواهم رفت .
ه - جمله هاى معترضه را با (ویرگول ) در دو طرف از بقیه جمله جدا مى کنند. مانند:
عیسى على نبینا و علیه السلام مردگان را به اذن خدا زنده مى کرد.
2 پوئن ویرگول (;) یا نقطه ویرگول نیز علامت وقف و مکث است منتهى طولانى تراز ویرگول . نقطه ویرگول در موارد زیر بکار برده مى شود:
الف - بعداز جمله هاى ناقص که پیوسته به جمله هاى بعدى است . مانند: اگر درس بخوانى در آینده موفق خواهى شد.
ب براى جدا کردن اجزاء کوتاه جمله (ویرگول ) واگر مفهوم جمله تغییر کرد با (نقطه ویرگول )از بقیه جمله جدا مى شود. مانند:
زمان مى گذرد ما نیز مى گذریم تنها نیکیها و بدیها پایدارمى مانند.
آنچه مى دانیم قطره است اما آنچه نمى دانیم اقیانوس است .
3 دو نقطه (:) در موارد زیر بکار برده مى شود:
الف - در مورد شرح جزئیات و مشخصات چیزى یا کسى یا کارى . مانند: در دانشکده ادبیات و علوم انسانى دروس زیر تدریس مى شود:
1ادبیات فارسى 2ادبیات عرب 3 تاریخ و جغرافیا 4 زبانهاى خارجى.
سعدى در کتاب گلستان مى گوید: هرچه نپاید دلبستگى را نشاید.
ب براى نقل شاهد مثال مانند:
قیدها در آغاز جمله قرار مى گیرد. مانند:
حتما شما را ملاقات خواهم کرد.
4 نقطه یا پوئن . نقطه علامت مکث و وقف کامل است و در پایان جمله قرار داده مى شود. مانند:
حسن به بازار رفت .
5 گیومه - در موارد زیر بکار برده مى شود:
الف - براى نقل قول از کسى یا کتابى مانند:
مولوى مى گوید: [از محقق تا مقلد فرقهاست].
ب - براى نوشتن برخى ازاصطلاحات و عناوین مانند:
من[ اکسیراعظم] را نمى شناسم .
مقاله شما را تحت عنوان: [راه بهشت] خواندم و لذت بردم .
ج - در جایى که نویسنده نمى خواهداصطلاحى را که به نظرش نادرست است بپذیرد. مانند:
سخنان استاد رااز نوار[ پیاده] کردند.
6 علامت تعجب (!).
این علامت در پایان جمله هایى که تعجب آور یا تحسین انگیز و یا مسخره است بکار برده مى شود. مانند:
آمدى . وه ! که چه مشتاق و پریشان بودم !
این دهکده عجب هواى لطیفى دارد!
چه خط زیبایى !
مرااز شر آدم یک کتابه برهان !
خدایا!
7 علامت پرسش (؟).
براى سئوال کردن بکار برده مى شود. مانند: کتابى که به تو دادم مطالعه کردى ؟
- مى خواهم براى رفع خستگى به شیراز بروم .
تو که خسته نیستى ؟
- درست راه اینجا تا شیراز خسته ام خواهد کرد!
8 پرانتز یا دو کمان () در موارد زیر بکار برده مى شود:
الف - در مواردى که به توضیحى احتایج باشد. مانند:
ائمه اطهار[ ع] احکام را یااز راه الهام (نه وحى که خاص پیغمبر است ) مى گرفتند یااز راه فرا گرفتن از پیغمبر[ ص] یا معصومى دیگر.
بعداز قتل عثمان (35 هجرى ) مردم باامیرالمومنین على علیه السلام بیعت کردند.
ما جوانان اسلامى هرگز راضى به ذلت نخواهیم شد.
ب - در جائى که چند کلمه یا عبارت کوتاه به یکدیگر عطف شوند. درین قبیل موارد کلمات نخستین را با (ویرگول ) و آخرى را با (واو عطف ) مى آوریم . مانند: کتابخانه اتاق کار زیر درختان کوى و برزن و بیابان براى اندیشیدن مناسب است .
قلم کاغذ یادداشت و کتابهایم را آماده کردیم .
ج - براى جدا کردن اجزاء کلام جهت تسهیل در خواندن و تفهیم مطلب . مانند:این نشانه ها بطور کاملتر از زبانهاى اروپائى وارد خط فارسى شده است ...
یا: شادروان مطهرى استادى لایق فیلسوفى روشن اندیش محققى پرکار واسلام شناسى دلسوز بود.
د قیدها و عبارتهاى قیدى که غالبا دراول جملات مى آیندبا ویرگول از بقیه جمله جدا مى شوند. مانند:
آخرالامر محسن سخن مرا پذیرفت .
به محض فرا رسیدن تابستان به مسافرت خواهم رفت .
ه - جمله هاى معترضه را با (ویرگول ) در دو طرف از بقیه جمله جدا مى کنند. مانند:
عیسى على نبینا و علیه السلام مردگان را به اذن خدا زنده مى کرد.
2 پوئن ویرگول (;) یا نقطه ویرگول نیز علامت وقف و مکث است منتهى طولانى تراز ویرگول . نقطه ویرگول در موارد زیر بکار برده مى شود:
الف - بعداز جمله هاى ناقص که پیوسته به جمله هاى بعدى است . مانند: اگر درس بخوانى در آینده موفق خواهى شد.
ب براى جدا کردن اجزاء کوتاه جمله (ویرگول ) واگر مفهوم جمله تغییر کرد با (نقطه ویرگول )از بقیه جمله جدا مى شود. مانند:
زمان مى گذرد ما نیز مى گذریم تنها نیکیها و بدیها پایدارمى مانند.
آنچه مى دانیم قطره است اما آنچه نمى دانیم اقیانوس است .
3 دو نقطه (:) در موارد زیر بکار برده مى شود:
الف - در مورد شرح جزئیات و مشخصات چیزى یا کسى یا کارى . مانند: در دانشکده ادبیات و علوم انسانى دروس زیر تدریس مى شود:
1ادبیات فارسى 2ادبیات عرب 3 تاریخ و جغرافیا 4 زبانهاى خارجى.
ابوریحان بیرونى خوارزمى (362440) دانشمند جلیل القدراسلامى قرن چهارم هجرى است .
9 قلاب یا کروشه در موارد زیر بکار برده مى شود:
الف - وقتى در متن واصل کتاب نکته اى از قلم افتاده باشد سپس مصحح یا مولف بخواهد آن نکته را به متن بفزاید. مانند:
شیخ را گفت :از معاصى کدام بدتر؟
ب وقتى در متنى چیزى افزوده شود که با روش جمله ناسازگار ولى ذکر آن ضرورى باشد. مانند:
وکیل نائین با حسرت گفت : چه خوب بود مردم مرا بیشتراز پیشتر مى شناختند. غخنده وکلا
10 تیره یا خط (-) براى مکالمه هاى دو نفرى یا چند نفرى بکار برده مى شود و معمولا سر سطر مى آید مانند:
- عجله کن که قطارالساعه مى رود.
- کجا مى رود؟ بلیت پیش من است !
ب گاه براى جدا کردن ارقام واعداد و کلمات و حتى جمله ها نیز بکار برده مى شود. مانند:
5 چهار مقاله نظامى عروضى (ص 3640).
قطار تهران اهواز.
نابرده رنج گنج میسر نمى شود. - سعدى
11 سه نقطه تعلیق (...) در موقعى بکار مى رود که مطلب دنباله دار است ولى ذکر آن مورد لزوم نیست . مانند:
اخبار کشور ما حاکى است که ایثارگران جبهه حق علیه باطل چندین کیلومتر در خاک عراق پیشروى کرده اند و...
دنباله دارد