نوع مقاله : مقاله پژوهشی
و دراثر تعلیمات عملى پیشوایان شیعه شهادت و جانبازى در راه پایدارى دین خدا و نجات جامعه هاى انسانى رسمیت دینى یافت . و حفظ ناموس عدالت و دین بر حفظ جان عاریت مقدم شناخته شد...
-جهشها./173.
سطرهاى خونین و خونهاى مسطور در تاریخ فکر وفرهنگ تشیع سابقه دار است سابقه دار... مکتبى که مردان راستین و زنان شیر زن آن همواره در سنگین ترین پرایط حقو عدالت را فریاد کرده اند خود مى دانستند که براى این فریاد باید بهایى گران بپردازند واین بها را پرداخته اند... و زندان شکنجه قتل اعدام شهادت ... همه و همه را پذیرفته اند. چه بسیار عالمان و طالب علمانى که به آستانه شهادتهاى خونبار پار نهاده اند و چه بسیار کتابهایى که در کنار پیکر خون آلود این شهیدان ورق خورده و به کتابها و کتابخانه ها رنگ حیات و شهامت داده است .
از آن روز که این بار گران را بزرگمردان ستم ستیزى چون ابوذر غفارى بر دوش گرفتند و با ستمهاى مالى و تبعیضها درافتادند تا آنجا که حجر بن عدى خون خویش را به پیشگاه حق بزرگ تقدیم کرد تا عاشورائیان که خورشید را با خون خود نوشتند همه وهمه فریاد حق بود و عدالت و خروش حماسه بود و تعهد. واز آن پس خون به کتابها جارى گشت و کتابها در خون غسل[ معراج] کرد. و کسانى بسیار از ردیف سعید بن جبیر ابن السکیت و سپس شیخ ابو على فتال نیشابورى و سید جمال الدین بن ابى الفوراس و شمس الدین مکى ( شهیداول ) وزین الدین عاملى ( شهید ثانى ) و صدرالدین دشتکى و شیخ نورالدین علائى ( محقق ثانى ) و قاضى نورالله شوشترى و سپس متعهدانى سر باخته و خون آشنا به رده حق پرستان فریادگر پیوستند...
دراین سده نیز چه بسیارانسانهایى بزرگ و بزرگانى انسان و متعهدانى رسالتگر و رسالتگرانى متعهد پا به آستانه فداکاریهاى خونبار نهادند و جان به شعله سپیده هاى خونین سپردند : شیخ محمد خیابانى سید حسن مدرس و... واز آغازاین قیام خونبار نیز روحانیت شیعى در تقدیم فدا و شهید هیچ مضایقه اى نکرد.اگر در میان روحانیت تصفیه نیافته نامتعهدانى تن پرور و دنیا دوست به هم مى رسند بنگرید به چهره خورشیدسان و خونگرفته ایثارگرانى که در راه مصالح و عقاید این ملت جان خویش را دادند و[ راست قامت] و[ جاودانه در تاریخ] ماندند: نواب صفوى شیخ حسین غفارى سید محمدرضا سعیدى ... مرتضى مطهرى سید محمد حسینى بهشتى شیخ محمد مفتح شیخ محمد جواد باهنر و شهیدان اسلامى دیگرى چون عالم بزرگ و متفکر بسیار گرانقدر شهید بعثیان کافر سید محمد باقر صدر...و بنگرید به چهره شهیدان محراب ... و دیگر عالمان و روحانیان و طلاب جوانى که تا کنون نزدیک به هزار تن از آنان دراین سوى و آن سوى به خاک وخون غلتیده اند و فداى آرمانهاى بر حق اسلام عزیز و عدالت اجتماعى گشته اند بدان امید که دیگران و باقیماندگان ازاین آرمانهاحمایت کنند نه از ضداین آرمانها...
طلاب جوان در آفریدن این حماسه هاى خونبار و در دفاع از مرزهاى ارزشها سهمى بسزا دارند. کتاب[ شهداى روحانیت] 1 نشان دهنده گوشه اى ازاین فداکاریها خواهد بود واین ارزشهاى الاهى و حماسى را در تاریخ اسلام و تاریخ ایران و تاریخ روحانیت ثبت خواهد کرد.
امروز که در و دیوار شهرهاى ایران را (البته در بیشتر منطقه هاى مستضعف نشین ) تصویر شهیدان پر کرده است و همه جا را به خون و خون گرفته است ...
امروز که هر جا به یاد شهیدى لاله اى خونگرفته و شمعى سرخ مى سوزد...
امروز که متعهدان درد آشنا ( نه دنیا طلبان و تمتع خواهانى که مال ومقام و رشوه و لذت را همه چیز دانسته اند و بر روى خون شهیدان در پى کسب این خواهانیهاى پست افتاده اند نه بیخبرانى که درد دردمندان را( نادیده مى گیرند و چون خود دردى و کمبودى ندارند به دردها و کمبودهاى دیگر و محرومان نمى اندیشند نه متحکران جانى نه طاغوتان مالى ...) همواره از تشییع جنازه شهیدى جنازه شهیدى دیگر مى روند...
امروز که فریادها خونین است و خونها فریاد...
امروز که تصویر خونین نگاره جوانان شهید و شهیدان جوان میدانهاو معبرها را همچون لاله هاى سرخ خونبار آذین بسته است ...
امروز طلاب جوان و متعهد نیز سر بلندند که دهها و دهها شهید تقدیم آستان اسلام و ملت کرده اند4 آنان نیز به همراه دیگر جوانان عزیز و مومن و برومنداقشار محروم و متوسط در جبهه ها حاضر مى شوند و در میدانهاى ایثار حماسه مى آفرینند و جان مى دهند تااسلام بپاید و تا عدالت سرانجام چهره بنماید و ستمها برطرف گردد و تااین ملت و ناموس او درامنیت آرامش به سر برد...
اى بلند! کتابهائى که در لابلاى سطرهاى آنها خون طلاب جوان جارى است ...
اى افتخار آفرین حجره هایى که دیروز صداى درس و بحث طلبه اى جوان از آن بلند بود وامروز تصویر خونین او زینت بخش آن است ...
و دراینجا براى یاد و یادآورى و به عنوان نمونه و تذکار تصویر چند تن از عزیزان شهید و شهیدان عزیز حوزه ( حوزه قم و برخى دیگر از حوزه ها) را از نظر مى گذرانیم با ذکر نام جاوید آنان آنان که بر خشیان در آستانه این بهار لاله وار پرپر گشتند و شمع سان در شعله هاى خون سوختند:
1 سید على روحانى .
2 على فلاح کاشانى .
3 سید حسین میرزاده .
4احمد مهرى سبزوارى .
5 کریم ابراهیم پوراحمدى .
6 عبدالفتاح ناظمى .
7احمد مشایخى .
8 سید محمد مهدى هاشمى یزدى .
9ابوالقاسم سیفى مازندرانى .
10 محمدابراهیم رجائى .
11 شعبانعلى وزین .
12 سید محمود باقرى .
13 کریم عبداللهى .
14 حسن واعظى .
15 قربانعلى بهرامى .
16 سید محمد موسوى اجاقى .
17 عباس صاخى اراکى .
18 زکریااسلامى .
19احمد قاسمى گنابادى .
20 على عامرى .
21 محمد جعفر رحیمى زارچى .
22 محمد على حججى .
23 محمود مهرى سبزوارى .
24 محمد رصا فیض آبادى .