سیاست و حوزه هاى علمیه 2

نوع مقاله : مقاله پژوهشی



شعائر دراسلام
در مقاله پیش گفتیم [ اگر دیانت بدرستى تصور شود و غایت و هدف آن در ذهن ترسیم یابد و سیاست معناى واقعى خود را پیدا کند دراین صورت هیچ اندیشمند منصف مسلمانى را یاراى تصور جدائى آن دو نمى باشد زیرا در مجموعه احکام دین پیوند عمیق دین و سیاست بچشم مى خورد].

از آنجا باز نمودن تمام ابعاد مسئله از حوصله این بحث خارج است گفتیم در سه محور بطوراختصار بررسى مى کنیم :

1 ضرورت احساس مسئولیت اجتماعى که در شماره قبلى مورد بحث قرار گرفت .

2 شعائراسلام و مسائل سیاسى که دراین مقاله مورد بحث قرار مى دهیم .

3 لزوم حکومت دراسلام که به خواست خدا در مقاله بعدى مورد بررسى قرار خواهیم داد.

قبل از شروع اصل بحث تعریف گونه اى از شعائرارائه مى شود و سپس اهمیت آن دراسلام و آنگاه به بررسى برخى از شعائرالاهى مى پردازیم .

شعائراز نگاه لغت
در مصباح المنیر آمده است:[الشعائر علامه فى الحرب و هو ماینادون به لیعرف بعضهم بعضا والعید شعار من شعائرا لاسلام] .

در فرهنگ معین آمده است[ شعائر جمع شعاره شعیره 1 علامتها نشانها 2 هر یک از مناسک حج 3 آداب و رسوم مذهبى یا ملى و هر آنچه اسلام بدان استواراست] .

علامه طباطبائى درالمیزان فرموده است[ : الشعائر جمع شعیره و هى العلامه و شعائرالله الاعلام التى نصبهاالله تعالى الطاعه] . 1

طبرسى در مجمع البیان مى فرماید:[شعائر عبارتنداز نشانه هاى کردار مکانهاى عبادت و هر آنچه که علامت و نشانه باشد براى عبادت خداوند مانند نماز روزه اعمال و مناسک حج] . 2

فیض کاشانى در تفسیر صافى 3 و جارالله زمخشرى در[ کشاف] 4 [شعائرالله] را به[ اعلام دینیه] تعریف کرده اند.

خلاصه : شعائر عبارت است :از مجموعه نشانه ها و علائمى که حاوى مفاهیم خاص هر قومى ملتى و یا مذهبى باشد. و شعائر دراسلام عبارت است :ازاماکن و مراسم خاصى که موجب تشخیص مسلمانان از دیگران باشد.

اهمیت شعائر دراسلام 
شعائرالهى که نمودارانگیزه شعور و نشان دهنده مقصود هستند ارکان اساسى اسلام را تشکیل مى دهند. بگونه اى که مجد و شکوه مسلمین و بقاء حاکمیت حق بستگى به حفظ و بپا داشتن آنها داردازاینرو خداوند در قرآن کریم به مسلمانان دستور مى دهد:[یاایهاالذین آمنوا لاتحلوا شعائرالله 5 اى اهل ایمان حرمت شعائر خدا را نگهدارید].

[و من یعظم شعائرالله فانها من تقوى القلوب 6 - هر کس نشانه هاى خدا را تعظیم کند به خاطر تقواى دل اوست] .

بر همین اساس است که فقهاء ما هجرت از دیار شرکت را براى حفظ شعائرالهى واجب مى دانند.

دراینجا به دو نمونه از گفتار فقهاء توجه کنید:

1 شهیداول (ره ) در لمعه مى فرماید:[یحرم المنام بلدالشرک لمن لایتمکن من اظهار شعائرالاسلام من الاذان والصلوه والصوم و غیرها]. 7

سکونت درکشورى که شرک حاکم است براى کسى که مقدور نیست شعائرالهى ( اذان نماز روزه و دیگر شعائر رااظهار کند حرام است . 2 محقق در شرایع مى فرماید:[یجب المهاحره عن بلدالشرک على من یضعف عن اظهار شعائرالاسلام مع المکنه والهجره باقیه مادام الکفر باقیا]. 8 مهاجرت از دیارى که[ شرکت حاکم است] بر فردى که مقدور نیست شعائراسلام رااظهار کند در صورت امکان واجب است . هجرت باقى است تا وقتى که کفر باقى است تا وقتى که کفر باقى باشد.

از تاکیداسلام بر حفظ شعار و وجوب هجرت مسلمان از مکانى که قادر به اظهار واعلان شعائرالهى نمى باشد در مى یابیم که شعائر نقش عمده اى در حرکت جامعه اسلامى بسوى کمال و تحکیم پایه هاى حکومت حق دارد.

شعائراسلام و مسائل سیاسى 
از شعائراسلام فقط به مسجد اذان نماز جماعت و جمعه و عیدین و حج بسنده مى کنیم و نقش آنها را بطور مختصر در سیاست و حکومت اسلامى و رابطه آنان را با مسائل سیاسى و حکومتى بیان مى کنیم .

مسجد
از آنجا که ادیان الهى رسالت ایجاد روحیه انس والفت بین کلیه اقشار ملت و تشکل دادن به نیروهاى پراکنده انسانى به ویژه پیروان خود را بر دوش دارند و تحکیم برادرى و برچیدن زمینه هاى دشمنى ازاهداف مقدس آنان است ناگزیرند پایگاهى براى این مهم بنیان بنهند تا بتوانند به اهداف خود نایل آیند.

بر همین اساس اسلام که یکى ازادیان الهى است واز مهمترین برنامه هاى آن ایجاد همبستگى واتحاد بین همه انسانها و برقرارى نظام اجتماعى صحیح بر مبناى عدل و قسط است مسجد را بعنوان پایگاهى براى تجمع نیروها و مرکزى براى رسیدگى به مسائل کشورى و تبیین سیاست اسلام برگزیده است .

براى تحقیق دراین امر لازم است مسجد در سه محمور مورد گفتگو قرار گیرد:

1 مسجد در نگاه قرآن .

2 مسجد در نگاه روایات .

3مسجد در نگاه تاریخ .

مسجد در نگاه قرآن
چون مساجد در بپا داشتن شعائرالهى و بسیج مردم علیه ظلم و ستم واز بین بردن زمینه هاى شرک از جامعه اسلامى و نشر فرهنگ غنى اسلام نقش اساسى دارند خداوند در قرآن یکى از مهمترین دلایل تشریع جهاد را پاسدارى از حریم مقدس مساجد و دیگر معابد مذهبى مى داند.[ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع وبیع وصلوات و مسجد یذکرفیهااسم الله کثیرا و لینصرن الله الله من ینصره ان الله لقوى عزیز 9 اگر خدا بعض مردم را بیعض دیگر دفع نمى کرد دیرها کلیساها گنشتهاو مساجدها که نام خدادر آن بسیار یاد مى شود ویران مى شد. خدا کسانى را که یارى او کنند یارى مى کند که وى توانا و نیرومنداست] .

ازاصول اساسى اسلام مبارزه با شرک و مظاهر آن است و مساجد پشتوانه عظیم این مبارزه اند چه در بسیج مردم علیه نظامهاى شرک آلود و چه در تبیین انحرافات فکرى مشرکان براین اساس است که اسلام با صراحت اعلام مى دارد:[ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجدالله 10 - مشرکان را نرسد که مساجد را تعمیر کنند].

مشرکان که هدفى جز حاکم نمودن طاغوت و گسترانیدن فساد ندارند حق ندارند با دستان آلوده و نیت پلید به آباد کردن مساجد بپردازند بلکه این حق از آن کسانى است که قرآن در معرفى آنان مى فرماید:

انما یعمر مساجدالله من آمن بالله والیوم الاخر واقام الصلوه و آتى الزکاه و ثم لم یخش الا فعسى اولئک ان یکونوا من المهتدین . 11 
مسجدهاى خدا را فقط آنکس عمارت کند که به خدا و روز دیگرایمان دارد و نماز کرده و زکات داده و جزاز خدا نترسیده شاید آنهااز هدایت یافتگان باشند.

براین اساس است که پیامبراسلام[ ص] دستور مى دهد مسجد ضرار را که منافقین براى ضرر رساندن به مسلمین و گسترش کفر والحاد در جامعه اسلامى وایجاداختلاف بین مسلمین و کمینگاهى براى جنگ با خدا و رسول بنا نهاده اند به آتش بکشند. 12

براى همین ملاک است که خداوند به پیامبرش دستور مى دهد به مسجدى که براساس تقوا بنیان نشده قدم مگذار.اینک بر جامعه اسلامى به ویژه روحانیون ضرورى است در حفظ ملاکهائى که اسلام در مساجد توجه کرده است کوشا باشند و نگذارند مسجد و منبر و محراب دراختیار کسانى قرار بگیرد که ازابتدائى ترین مسائل اسلامى بى خبرند و نگذارند عده اى سودجو و دنیا پرست و رباخوار در صف بنیان گذاران مساجد قرار بگیرند.

بر روحانیون عزیز لازم است براى رغبت نسل جوان واجتماع هر چه بیشتراقشار مردم در آن مراکز مقدس گنج اندوزان خدانشناس و معممین ناآگاه رااز مساجد طرد کنند.

بر علماء و طلاب آگاه پوشیده نیست که یکى از عواملى گرایش جوانان به مکتبهاى الحادى و پشت پازدن به معتقدات مذهبى وجود همین پول پرستان بى درد و معممین خرافه پرست و بیگانه ازاسلام اصیل ( بعنوان بنیانگذار ومتصدى و خطیب وامام جماعت ) در برخى از مساجد بوده و هست .

براین اساس در صورتى ریشه هاى افکارانحرافى و ضدالهى از جامعه اسلامى زدوده مى شود و به جوانان به آغوش اسلام باز گردانده مى شوند که با تلاش حوزه هاى علمیه انقلابى ژرف در تمام ابعاد مساجد پدید آید و تحولى عظیم در طرزاداره و برنامه ریزى آنان بوجود آنان بوجود آید.

مسجد در نگاه روایات 
با توجه به نقش مساجد در سرنوشت مسلمین و عظمت آن در آیات قرآن که گوشه اى از آنها مورد بحث قرار گرفت به فلسفه آنهمه تاکید پیامبراسلام وائمه اطهار دراحترام به مساجد آباد کردن آن نشستن در آن از کارهاى بیهوده خوددارى کردن و آنرا محبوبترین مکانهاو خانه خدا و خانه پرهیزگاران دانستن 13 پى مى بریم به چند نمونه از روایات دراین زمینه توجه کنید:

عن سعد بن مسعودان عثمان بن مظعون اتى النبى صلى الله علیه و آله فقال :ائذن لنا فى الترهب فقال :ان ترهب امتى الجلوس فى المساجد انتظارا للصلوه 14 - سعدبن مسعود مى گوید عثمان ابن مظعون خدمت رسول الله[ ص] آمد و گفت بمااجازه رهبانیت بفرما. حضرت در جواب فرمود رهبانیت امت من نشستن در مسجد جهت انتظار نماز است] .

2 پیامبراسلام[ ص] ضمن سفارشهائى به ابوذر مى فرماید: کسیکه به نیکى مساجد خدا را آباد کند ثوابش از جانب خداوند بهشت است ابوذر مى گوید به پیامبر عرض کردم : چگونه مساجد خدا تعمیر مى شود؟ فرمود :[ لاترفع فیهاالاصوات ولایخاض فیها بالباطل ولایشترى فیها ولایباع واترک اللغوما دئمت فیها 15 - صداها در آن بلند نشود و در آن باطلى انجام نگیرد واز خرید و فروش خوددارى گردد تا وقتى در مسجد هستى از کار لغو و بیهوده دورى نمائى[ 1

3 عن امیرالمومنین( ع ) :[ انه کان یقول من اختلف الى المساجد اصاب احدى الثمان :اخا مستفادا فى الله او علما مستطرفااو آیه محکمه او رحمه منتظره او کلمه ترده عن ودى اویسمع کلمه تدله على هدى اویترک ذنیا خشیه اوحیاء. 16 - هر کس پى درپى به مسجد رود یکى از هشت چیز را بهره خواهد برد 1 برادرى که در راه خدا مورد استفاده او باشد. 2 دانشى نو و سودآور 3 نشانه محکمى که در راه حق او را جدى نماید. 4 رحمتى از خداوند که منتظرش باشد.5 سخنى که او رااز بدى باز دارد. 6 شنیدن جمله اى که او را به راه خیر راهنمائى کند. 7 گناهى رااز ترس خدا ترک نماید. 8 یااینکه گناهى رااز روى شرم و حیاء ترک نماید.

مسجد در نگاه تاریخ
با سیرى کوتاه در سیره پیامبراسلام و خلفاء وامام على[ ع] که بر کشوراسلامى حکومت مى کردند در مى یابیم که مسجد علاوه بر محل نیایش و برقرارى نمازهاى یومیه مرکز رسیدگى باایتام مرکز قضاوت و حل و فصل مشکلات و محل فراگیرى دانش هم بوده است .

گزیده هائى از تاریخ 
آیت الله بروجردى مى فرماید:[ کانوا فى بادى الامر یعملون بوظائف السیاسه فى مراکزالارشاد والهدایه کالمساجد فکان امام المسجدامیرا لهم و بعد ذلک ایضا کانوا یبنون المسجدالجامع قرب دارالاماره] . 17

درابتداى امر حل و فصل مسائل سیاسى در مراکزارشاد و هدایت مانند مساجد صورت مى گرفته است وامام مسجد منصب امیریت داشته است و بعدها هم مساجد نزدیک دارالاماره ها ساخته مى شود.

حضرت امام خمینى مى فرماید:[مسجد و منبر در صدراسلام مرکز فعالیتهاى سیاسى بوده است جنگ هائى که دراسلام شده است بسیارى از آن از مسجد مطرحش ریخته مى شد]. 18

شهید مطهرى مى فرماید:[مسجد مدینه در صدراسلام تنها براى اداء فریضه نماز نبود بلکه مرکز جنب و جوش و فعالیتهاى دینى واجتماعى مسلمانان همان مسجد بود هر وقت لازم مى شد اجتماعى صورت بگیرد مردم را به حضور در مسجد دعوت مى کردند و مردم از هر خبر مهمى در آنجا آگاه مى شدند و هر تصمیم جدیدى گرفته مى شد در آنجا به مردم اعلام مى شد]. 19

تاریخ سیاسى اسلام مى گوید:[پیغمبر در مسجد با مسلمانان نماز مى کرد و مبادى دین را بیاران خود تعلیم مى داد ومیان آنها در مسائل مورداختلاف قضاوت مى کرد و درباره مطالب مربوط به جامعه مسلمانان شور و گفتگو مى کرد به علاوه فرستادگان قبایل عرب را که گاه و بیگاه بمدینه مى آمدند در

آنجا مى پذیرفت] . 20

همان کتاب از قول[ سوتوماس ارنولد] نقل مى کند: مسجد فقط محل عبادت نبود بلکه مرکز زندگى سیاسى واجتماع نیز بود... عمر در مسجد مدینه از منبر به مسلمانان گفت که سپاهشان در عراق عقب نشینى کرده و براى حرکت بدان سرزمین ترغیبشان کرد... وقتى خلیف انتخاب مى شد نخستین خطابه خود را که بمنزله برنامه سیاسى او بوداز منبر مى خواند]. 21

خطبه هاى نهج البلاغه که درباره اش گفته اند[ معطم خطبه فى السیاسه واقلها فى الزده] 22 - در مسجدایراد شده است . 23

نتیجه : 
با توجه به آنچه گفته شد بر ما مسلم مى شود که بقاء و شرکت دین و دولت در تقویت و بپاداشتن مساجداست .

پس بر مسلمین به ویژه حوزه هاى علمیه است که مساجد را آباد واز حریم آنان پاس بدارند که مساجد خانه خدا در زمینند.[ان بیوتى فى الاض المساجد]. 24 و پاسدارى از مساجد جز با بهره بردارى هر چه بیشتر بااستفاده از نیروهاى جوان و مومن ممکن نخواهد بود.

2اذان 
براى روشن شدن رابطه اذان با مسائل سیاسى لازم است اذان در دو محور مورد گفتگو قرار گیرد 1اذان و نقش آن دراسلام 2اذان و موضع گیرى مخالفان .

اذان و نقش واهمیت آن
اذان که از بزرگترین شعائرالاهى است پس از ساخته شدن مسجد به دست تواناى پیامبر و یارانش به وسیله وحى مقرر گردید و از آن پس[ وقت نمازها] به وسیله اذان اعلام مى شد. دراین باره به سند صحیح ازامام صادق[ ع] روایت شده است که فرمود:[لما هبط جبرئیل[ ع] بالاذان على رسول الله[ ص] کان راسه فى حجر على[ ع] فاذن جبرئیل واقام فلماانتبه رسول الله[ ص] قال : یا على سمعت ؟ قال : نعم قال حفظت ؟ قال : نعم قال :ادع لى بلالا نعله فدعا على[ ع] بلالا فعلمه]. 25 جبرائیل بر پیغمبراکرم[ ص] نازل شدواذان را آورد نخست جبرئیل اذان گفت سپس اقامه گفت آنگاه پیغمبر به على[ ع] فرمود: بلال را صد کن وقتى بلال آمد پیغمبراذان را بوى تعلیم داد و امر فرمود که به همان گونه اذان بگوید.

علامه سید عبدالحسین شرف الدین مى فرماید:[اذان واقامه از جنس خود فرائض یومیه و نمازهاى پنجگانه است] .انگیزه آن نیز همان انگیزه فرائض است ...اذان و اقامه از بزرگترین شعائرالاهى مى باشد که اختصاص به ملت اسلام دارد... ندائى که زمین و آسمان را بهم پیوند مى دهد و تواضع مخلوق را با غظمت خالق درهم مى آمیزد و حقیقت ابدى را به خاطره هاى بشرى در هر نوبت از نمازها مانند خبر جدیدى باز مى گرداند. 26

براین اساس اذان نه بوق یهودیان و نه ناقوس کلیسااست که با تشریفات خاصى به صدا درآید بلکه اصول کلى اسلام است در چند جمله چیبا که در بامداد و نیمروز و شامگاه پیش از برپاى داشتن نماز در گلدسته و مناره و جز آن توسط موذنى عادل خوانده مى شود. بدین ترتیب : الله اکبر اشهدان لااله الاالله اشهدان محمدا رسول الله اشهدان امیرالمومنین علیا ولى الله حى على الصلاه حى على الفلاح حى على خیرالعمل الله اکبر لااله الاالله اثبات برتریت خدا نفى شرک اقرار به وحدانیت خدا بیعت با خدا و رسول خدا واولى الامر 27 و دعوت به نماز و بهترین اعمال و راه رستگارى . 28

اذان و موضع گیرى مخالفان 
از آنجا که این بانگ حتى در روزهاى اول تولدش رعدآسا براندام نگون بخت کفار لرزه مى انداخت و همینه کاذب آنها را در هم مى کوبید آنان با تمام توان بر علیه این نغمه الاهى بسیج شدند از جمله کثیف ترین حربه هایى که مورداستفاده قرار دارند جنگ روانى ومسخره کردن فریاد گران این نداى آسمانى بود. دراین باره قرآن مى فرماید:

[واذ نادیتم الى الصلاه اتخذوها هزوا ولعبا] 29
چون شما نداى نماز بلند کنید آنرا به مسخره و بازى مى گیرند.

دراین باره به یک نمونه تاریخى توجه کنید

بعداز آنکه مکه بدست مسلمین فتح شد بلال بدستور پیامبر بر بالاى بام کعبه اذان گفت عتاب بن اسید و حارث بن هشام و ابوسفیان بن حرب پاى دیوار کعبه ایستاده بودندعتاب گفت : خدا پدرم را گرامى داشت که مرد و زنده نماند تااین صدارابشنود و ناراحت شود به روایت دیگر خالدین اسید گفت : ستایش خدائى را که پدرم را گرامى داشت و زنده نماند که این آواز را بشنود حارث بن هشام گفت کاش پیش ازامروز مرده بودم و نمى شنیدم که بلال بر بالاى کعبه صداى ...کند30 :

امروز هم که فریاد[ الله اکبر] در منارهاى مساجد و در معرکه هاى نبرد وبر پشت بام خانه مستضعفین چونان زلزله لرزه براندام مستکبران انداخته و زونان آتشفشان بر کاخهایشان آتش افکنده با تمام توان در صدد خاموش کردناین فریاد برآمده اند و عظیم ترین جنگ روانى را بر علیه علماءربانى و طلاب پرشور که فریاد گران این نغمه الاهى اند براه انداخته اند.اما غافل ازاینکه[ والله منم ولوکره الکافروون . 31

عبادات اسلامى گرچه در جهت اوج بخشیدن به کمالات انسانى است و تنظیم رابطه بین فرد و خالق در بر عهده دارد اما ویژگى مکتب اسلام دراین نهفته است که رابطه فرد با خدا در رابطه فرد واجتماع مرتبط بوده و مکمل یکدیگرند. به این دلیل در پرتحرک ترین حرکتهاى اجتماعى چون[ جهاد] نقش خدا واخلاص را به انسان تذکر مى دهد 32 و در ریاضیات هاى خت روحى مانند روزه در روزهاى گرم و طولانى نقش وظایف اجتماعى انسان را به خاطر مى آورد[ لیجدالغنى مس الجوع] 33 [ و درادعیه و روایات اسلامى ماه رمضان ماه مواسات نامیده شده است 34.

دراین میان برخى عبادات ازاین ویژگى به شکل بارزترى برخوردارند که در فرهنگ اسلام ازاین سرى عبادات با نام[ شعائر] یاد مى شود که پرچم هاى شناسائى هویت اسلامى در مقابل کفار و محور وحدت در پرتو مکتب واعلام شکوه و عظمت مسلمین خواهد بود. مانند نماز جماعت نماز جمعه نماز عیدین و مراسم عظیم حج که جزءاین شعائر قرار داده شده است .

5 نماز جماعت
در نظام انبیاءالهى از طرفى نماز عروج انسان خاکى به اوج قله معنویت 35 و موجب قرب به آفریدگار جهان 36 و بازدارنده انسان از گناه و آلودگیهاى روانى است 37 واز طرف دیگر همین نماز با ویژگیهائى که ذکر خواهد شد بوجود آورنده یک جامعه ایده آل و موجب پالایش زنگارها و آلودگیهاى جامعه انسانى خواهد بود.

ان الصلاه تنهى عن الفحشاء والمنکر 38 بویژه آنگاه که با جماعت وامامت امامى عادل و دردآشنا برگزار شود که بحق آفریننده بزرگترین تحولات در جامعه اسلامى خواهد بود.

به پشتوانه این اجتماع است که حکومت اسلامى به اهداف خود خواهد رسید. واتحاد که یکى از پیمانهاى الهى پیامبران 39 واز سفارشات موکدائمه هدى است - سایه میمون خود را خواهد گسترانید. و تفرقه و آثار شوم آن از جامعه اسلامى رخت برخواهد بست . 40 و نیروى عظیم امت اسلامى براى ساختن جامعه اى نوین بر مبناى عدل و داد وانقلابى ژرف که هدف پیامبران الاهى وائمه هدى[ ع] است بکار گرفته خواهد شد .

از آنجا که نماز جماعت در سرنوشت مسلمین و رساندن آنها به قله هاى مجد و تعالى و نابودى دشمنان کنها به قله هاى مجد و تعالى و نابودى دشمنان عدالت کش اسلام نقش بسزائى دارد پیامبراسلام به آنانکه دراین مراسم عبادى سیاسى شرکت نمى جویند و با مسلمانان به نماز نمى ایستند ضمن نکوهش ازاین عمل مى فرماید:[ لاصلوه لمن لم یصل فى المسجد المسلمین] 41 نماز نخواهد بود آنکه نماز خود را همراه با مسلمانان انجام ندهد.

حتى افرادى را که دراین مراسم (بدون عذر) شرکت نمى جویند به آتش زدن منازلشان تهدید مى کند و نابینا بودن را هم بعنوان عذر نمى پذیرد. 42

نماز جمعه 
نماز جمعه راازابعادى چند مورد بررسى قرار مى دهیم تا نقش آن در مسائل سیاسى و جکومتى بهتر روشن شود آن ابعاد عبارتنداز: نماز جمعه در تاریخ اسلام اهمیت نماز جمعه خطبه جمعه نماز جمعه و موضع گیرى منافقین .

نماز جمعه در تاریخ
همیشه در طول تاریخ اسلام چه به حق و چه به ناحق ازاین نیایش دسته جمعى براى تقویت پایه هاى حکومت استفاده شده است و زمامداران به این مراسم اهمیت فوق العاده اى مى داده اند.

ابن خلدون مى گوید:[مقصوره] براى نماز دعا کردن هنگام خواندن خطبه ازامور مخصوص خلافت واز نشانه ها و زیورهاى کشوراسلامى است و جز در این کشورهل دیده نشده است .اما مقصوره[ بیت المقصوره] مخصوص نماز سلطان است ... واینگونه آداب و رسوم هنگامى پدید آید که دولتها بمرحله عظمت و توانگرى و تجمل خواهى مى رسند مانند کلیه کیفیات جلال و شکوه پادشاهى وهم اکنون این شیوه در کلیه ممالک اسلامى متداولست ...اما درباره دعا کردن بر منابر هنگام خواندن خطبه باید دانست که در آغاز کار خلف بتن خویش در نمازامامت مى کردند واین منصب به آنان اختصاص داشت .ازاینرو پس از نماز بر پیامبر[ص] دعا مى کردند واز خدا براى اصحاب طلب رضوان و خشنودى مى نمودند... و چون دوران عظمت و شوکت دولت اسلامى فرا رسید و مانع براى خلفاءدرامر خطبه نماز پیش آمد دیگرى را بجاى خود بامامت برمى گزیدند ازاینرو خطیب بمنظور بزرگداشت و بلند آوازه کردن نام خلیفه بر بالاى منبراو را مى ستود و درود مى گفت .

... و نخستین کسى که خلیفه را در خطبه دعا کرده ابن عباس است که وقتى عاما بصره بود در ضمن خطبه على رض را دعا کردو گفت:[خدایا على را در راه حق پیروز کن] واز آن پس کار بر این روال ادامه یافت . 43

و در جاى دیگر مى گوید: ...اماامورمساجد بزرگ مربوط به خلیفه یا کسى است که از جانب وى تعیین مى شوداز قبیل سلطان یا وزیر یا قاضى و خلیفه براى نمازهاى پنجگانه نماز جمعه و عیدین ( اضحى و فطر) و خسوف و کسوف واستسقاء (نماز طلب باران ) کسى را پیشنمازى بر مى گزیدند و تعیین این امر همانااز طریق ولى واستحسان و بدان سبب است که از لحاظ در نگریستن به مصالح عمومى هیچ چیزاز رعایا فوت نشود. 44

آیت الله بروجردى مى فرماید:[ ...کان رسول الله[ ص] هو بنفسه یعقدالجمعه و یقیمها و کذالک الخلفاء من بعده حتى امیرالمومنین[ ع] و کان الخلفاء ینصبون فى البلدان اشخاصا معینه لاقامتها و لم یعهد فى تلک الاعصاران یتصدى غیر المنصوبین لاقامتها]... 45 .

پیامبر[ ص] خوداقامه جمعه را بر عهده داشت و خلفاء حتى امیرالمومنین[ ع] نیز خوداین روش راادامه دادند. و برنامه چنین بود که در شهرها ولایات افرادى را براى اقامه آن مهم انتصاب مى کردند و در آن زمان مرسوم نبود که غیر منصوبین از سوى حکومت عهده دار مراسم نمازجمعه گردند.

در جاى دیگر مى فرماید:[ ان اقامه الجمعه وامامتها منذ عهد رسول الله[ ص] الى زماننا هذا کانت من مناصب سلطان المسلمین و من بیده ازمه امورهم اوالمنصوبین من قبلهم] . 46

اهمیت نمازجمعه
دراهمیت نماز جمعه همین بس که زندانى هم باید در مراسم نماز جمعه شرکت کند تا آگاهیهاى لازم را فرا گیرد و زندان مانع رشد فکرى وى نشود و بى تعهد نسبت به سرنوشت مسلمین بار نیاید. به روش و گفتار ائمه هدى[ ع] دراین زمینه توجه کنید: [قال صادق[ ع] ان علیا کان یخرج اهل السجون . من احبس فى دین اوتتمه الى الجمعه فیشهدنها ویضمنهم الاولیاء حتى یودونهم] 47 . امام على[ ع] زندانیان را با ضمانت اولیاء آنان از زندان آزاد مى ساخت تا در نماز جمعه شرکت جویند:

[عن ابى عبدالله[ ص] على الامام ان یخرج المجسین فى الدین یوم الجمعه الى الجمعه و یوم العیدالى العید فیرسل معهم فاذا قضوا الصلوه والعید ردهم الى السجن]. 48

حتى رسوالله[ ص] براى کارگرانى که ناچارند روز جمعه کار کنند و در نتیجه از خطبه هاى جمعه محروم مى شوند چاره اى اندیشیده و با صاحبان کار دستور داده تا مانع از شرکت آنها در مراسم جمعه نشوند.

قال رسول الله[ ص] من استاجرااجیرا فلایحبسه عن الجمعه فیاثم و ان لم یحبسه عن الجمعه اشترکا فى اجرک]. 49

خطبه جمعه 
خطبه از مهمترین اجزاء نماز جمعه است چون علاوه براینکه جزء نمازاست جایگزین دو رکعت است به دو روایت ازامام صادق دراین زمینه توجه کنید:

[ 1قال انما جعلت الجمعه رکعتین من اجل الخطبتین فهى صلاه حتى ینزل الامام] 50 .

امام مى فرماید: بدان جهت نماز جمعه دو رکعت است که دو خطبه بدان تشریع شده پس خطبه نیز نمازاست تا وقتیکه امام از منبر پائین آید.

[ 2قال : لاجمعه الا بخطبه وانما جعلت رکعتین لمکان الخطبتین]. 51

نماز جمعه بدون خطبه صحیح نیست و به خاطر خطبه هااین نماز باید با دو رکعت انجام مى پذیرد.

با تامل در سیره پیامبر[ص] و على[ ص] و گفتارائمه اطهار[ ع] و فقهاء در مى یابیم که بر حاکم اسلامى یا خطیب منصوب او فرض است که از درد و رنج مسلمانان ازامروز و فرداى آنها ازاوضاع کشورهاى اسلامى و ترفندهاى دشمنان اسلام و آنچه که دراستقلال و آزادى مسلمین دخالت دارد سخن بگوید دراین باره امام رضا[ ع] مى فرماید:

[ انما جعلت الخطبه یوم الجمعه لان الجمعه مشهد عام فارادان یکون للامیر سبب الى موعظتهم و ترغیبهم و ترهیبهم من المعصیه و توفیقهم ععلى مااراد من مصلحه دینهم و دنیا هم یخبر هم بما ورد علیهم من الافاق والاهوال التى لهم فیهاالمضره والمنفعه]... 52 .
همانا خطبه روز جمعه تشریع شده است از آنجهت که جمعه از روزهاى همگانى مردم است آنگاه خداونداراده کرده است که توسط زمامداران آنان دراین روز موعظه و به نیکى ها ترغیب واز بدى ها باز داشته شوند و همچنین آنانرا به مصالح دینى و دنیوى هدایت سازد وازاخبار و حوادث جهانى که براى آنان مفید و یا پیشگیرنده زیان آنان مى باشد آگاه سازد.

نماز جمعه و موضع گیرى منافقان 
در طول تاریخ منافقان ترفندهاى گوناگونى براى از هم پاشیدن نظام الهى و حاکم کردن نظام جاهلى بکار گرفته اند.از جمله خلل در صفوف بهم فشرده نماز جمعه مى باشد چون این دژ نیرومنداسلام برعلیه کفر و نظام جاهلیو درمانى براى حل مشکلات اجتماعى بوده است . بدین جهت آنان که از حل مشکلات اجتماعى رنج مى بردند واز عظمت و شکوه مسلمانان دراین روز عظیم در هراس واز خطر آن براى جهان کفرآ گاه بودند در این مراسم شرکت نمى جسته اند تا در صفوف مسلمین خللى وارد شود و آنها به اهداف شوم و ضدانسانى خود نائل آیند .

پیامبر[ص] توطئه این بد سیرتان را طى فرمانى اعلام مى دارد که :

من ترک ثلاث جمعات من غیر عذر کتب من المنافقین] 54 آنکس که بدون عذر در سه نوبت نمازجمعه را ترک کند جزو منافقین شمرده مى شود.

براین اساس [ شرکت نکردن در نماز جمعه] ملاکى براى شناخت چهره مرموز منافقین تعیین مى گردد به سخنى ازامام باقر[ ع] دراین زمینه توجه فرمائید:

[صلوه الجمعه فریضه والاجتماع الیها مع الامام العدل فریضه ترک ثلث جمعه على هذا فقد ترک ثلث فرائض ولایترک ثلاث فرائض من غیر عذر ولا عله الا منافق] 55 
نماز جمعه واجتماع براى خواندن آن باامام عادل واجب است اگر فردى بدون جهت سه جمعه پى در پى آنرا ترک کند سه فریضه را ترک کرده است و جز منافق این فریضه سه گانه را بدون جهت ترک نمى کند.

نتیجه 
با توجه به نچه گفته شد در مى یابیم که نماز جمعه (که یکى از پرشورترین عبادات اسلامى ) رابطه تنگاتنگى با مسائل سیاسى و حکومتى دارد. آگاهى و رشد فکرى واستقلال جامعه اسلامى در بپا داشتن آن است .

ولى افسوس که این مراسم با شکوه در تاریخ اسلام (بجزایامى کوتاه ) دراختیار حکومت گران نالایق و ریاست خواهان بوده است که از مراسم جمعه بعنوان زیور تاج و تخت خویش نه زیور اسلام استفاده 

مى کرده اند و صاحبان حقیقى آن ( که طبق روشن ترین دلائل حکومت و هر آنچه حکومت بدان استواراست باید دراختیار آنان باشد)ازاین مراسم با شکوه محروم بوده اند.

امروز که بتوفیق خداوند وایثار ملت قهرمان ایران برهبرى امام خمینى مراسم جمعه دراختیار صاحبان اصلى آن قرار گرفته بر ملت و دولت و حوزه هاى علمیه بویژه ائمه جمعه است که ازاین شعارالهى در راه تحکیم پایه هاى حکومت اسلامى استفاده کنند.

شعائر و حوزه هاى علمیه
درفش شعائرالهى در طول تاریخ خون بار اسلام بر دوش عالمان ربانى بوده است . در سخت ترین شرایط و مخوف ترین ایام آنگاه که حکومت خون آشامان دراوج اقتدار بوده است عالمان شجاع[ شعائر] را پاس داشتند و براى زنده نگهداشتن شعائر از زندگى دست شستند. و آوارگى و بیغوله نشینى را بر صدرنشینى ترجیح دادند. و از سیاه جالها و زندانهاى بى سقف و شکنجه هاى استخوان سوز و تبعیدها و آوارگى ها نهراسیدند و شورشهاى ستم سوز را براى بر پاداشتن شعائر الهى رهبرى کردند که حق هم همین است و غیرازاین بر علماء ربانى شایسته نیست .

چه که آنها وارثان 56 وامانت داران 57 پیامبران الهى هستند. [وارثان وامانتداران درفش شعائرالهى] امروزانقلاب اسلامى (که شورانگیزترین حرکت شیعى است ) برهبرى مردى از سلاله پیامبران و وراثى از وارثان پیامبران الهى در خطه قهرمان خیزایران بوقوع پیوسته و جمهورى اسلامى بنیان گذاشته شده است زورمندان ناپاک براى سوزاندن ریشه هاى این حرکت ستم سوز و عدل گستر نایره جنگ برافروختند و براى لکه دار کردن چهره مقدس جمهورى اسلامى [ حماله الحطب ها] عظیم ترین ترفندهاى تبلیغاتى را براه انداخته اند. و براى ناتوان کردن زانوى پر قدرت جمهورى اسلامى کثیف ترین عمل را که[ محاصره اقتصادى] باشد پیشه ساخته اند بر حوزه هاى علمیه است که نگذارند تجربه تلخ[ احد]

تکرار شود تنگه ها را پاس دارند ودرفش شعائرالهى را برافراشته نگهدارند که دشمن در کمینگاه است .

برحوزه هاى علمیه است که با تشکیلات و برنامه ریزى دقیق از مکه و منى از مسجد و محراب براى استحکام بخشیدن به پایه هاى انقلاب اسلامى واعتلاى کلمه حق و نمایاندن چهره حقیقى اسلام و جمهورى اسلامى و شناساندن ولى فقیه و خنثى کردن توطئه هاى دشمنان کینه توزاسلام استفاده کنند. همانگونه که ائمه اطهارازاین اماکن مقدس براى شناساندن خود و نمایاندن چهره حقیقى اسلام و برملا کردن دسیسه هاى دشمن استفاده مى کرده اند. بنگرید به وصیت امام محمد باقر[ ع] به امام جعفر صادق(ع) :

[ اوقف لى من مالى کذا و کذاالنوادب تندبنى عشر سنین بمنى ایام منى] 58اى جعفراز مال من این مبلغ و این مبلغ وقف کن براى مرثیه سرایان تا ده سال در منى روزهاى منى که مسلمانان در آنجا جمعند شهادت واندوه مرا نوحه گرى کنند.

امام باقر[ ع] در صدداین است که بعدازاو مراسم حج بویژه ایام منى که حاجیان در آنجا جمعند در آگاهى و رشد سیاسى مردم و شناساندن خود و دیگرامامان شیعه و بازگو نمودن مصایب آنهااستفاده کنند تا چهره کریه غاصبان مقام ولایت و رهبرى جامعه اسلامى بمردم نمایان شود. و نیز دراین باره به حرکت پرشورامام صادق[ ع] در روز عرفه بنگرید:

[عن عمر و بن ابى المقدام قال :ایت ابا عبدالله[ ع] یوم عرفه بالموقف و هو نیادى باعلى صوته :ایهاالناس ان رسول الله[ ص] کان الامام ثم ع کان على بن ابى طالب ثم الحسن ثم الحسین ثم على بن الحسین ثم محمد بن على[ علیهم السلام] ثم[ هه] فینادى لاث مرات لمن بین یدیه و عن یمینه و عن یساره و من خلقه اثنى عشر صوتا و قال عمرو: فلما اتیت منى سالت اصحاب الوبیه عن تفسیر[ هه] فقالوا:[هه] لفه بنى فلان :انا فسالونى . 59 قال : ثم سالت غیر هم من اصحاب الوبیه فقالوا مثل ذلک] 60


پاورقى ها 
ازاین کلمه اعلام امامت خوى و رد دیگران مى باشد.
1.المیزان ج 14 .373.
2. مجمع البیان ج 12 .239.
3. تفسیر صافى ج 2 .132.
4. تفسیر کشاف ج 3 .158.
5. سوره مائده (5)/02/
6. سوره حج (22).32.
7. شرح لمعه ج 1 .256.
8. شرایع الاسلام ج 1 .308.
9. سوره حج (22).40. در ذیل این آیه شریفه علامه طباطبائى در جلد 14.385 - 386 بیان بسیار جالبى دارد رجوع کنید.
10. سوره توبه (9).17.
11. سوره تو به (9).17.
12. سوره توبه (9).107 - 110. براى اطلاع بیشترازاین واقعه به سیره ابن هشام ج 4 .174 چاپ بیروت دارالتراث العربى و تاریخى پیامبراسلام ازانتشارات دانشگاه تهران تالیف دکتر محمدابراهیم آیتى .
13. .595 - 596 رجوع کنید.
14. بحارالانوار ج 83.381.
15. همان کتاب .369 - 370 ج 30.
16. ثواب الاعمال .46.
17.البدرالزاهر فى صلوه الجمعه والمسافر تالیف حضرت آیه الله منتظرى .53.
18. صحیفه نور (مجموعه رهنمودهاى امام خینى )ازانتشارات وزارت ارشاداسلامى ج 7 ص 127.
19. داستان راستان تالیف مرتضى مطهرى ج 1.21.
20. تاریخ سیاسى اسلام تالیف حسن ابراهیم حسن ترجمه ابوالقاسم پاینده ج 1 .102.
21. همان کتاب .450.
22. تایخ الادب العربى تالیف عمر فروخ ج 1 .309. چاپ دارالعلم للملایین بیروت کنید.
23. به صحیفه نور ج 7 .127 رجوع
24. ثواب الاعمال .47.
25. وسائل الشیعه ج 4.612.
26. نص واجتهاد تالیف سید عبدالحسین شرف الدین ترجمه على دوانى .241240.
27. طبق فتواى علماء ما جزءاذان نیست ولى چون یادآور بیعت با على [ ع] واطاعت ازایشان است ما شیعیان این شعار را فریاد مى زنیم . 28. در قرآن جهاد در راه خدا (سوره مائده (5): 35. وامر بمعروف و نهى از منکر (سوره آل عمران (3) .104) پیروى از نور قرآن (سوره اعراف (7).157.) در آمدن به حزب الله (سوره مجادله (58)..22) راه رستگارى شمرده شده اند. 29. سوره مائده (5).58. علامه طباطبائى درالمیزان ج 6 .28 ذیل آیه شریفه مى فرماید: والمراد بالنداءالى الصلاه الاذان المشروع فى الاسلام قبل الصلوات المفروضه الیومیه و لم یذکرالاذان فى القرآن الکریم الا فى هذاالموضع .
30. تاریخ پیامبراسلام .532.
31. سوره صف (61): 8.
32. نهج البلاغه خطبه 66 صبحى صالح .97.
33. وسائل الشیعه ج 7 /03/ و کافى ج 4.181.
34. کافى ج 4.66. وسائل الشیعه ج /03/7
35. قال رسول الله[ ص[ [ الصلوه معراج المومن] رساله سیر سلوک تالیف علامه مجلسى ازانتشارات کتابفروشى جعفرى مشهد ص 28 - 29.
36. شهاب الاخبار تالیف قاضى قضاعى با مقدمه و تصحیح و تعلیق سیدجلال الدین ارموى محدث چاپ دوم مرکزانتشارات علمى و فرهنگى ص 86.
37. وسائل الشیعه ج 3..4 و علل الشرایع .317.
38. سورره عنکبوت (29)..45.
39. سوره شورى (42).13.
40. نهج البلاغه صبحى صالح خطبه 127.184. جایگاه نماز ( اقرب الموارد)
41. وسائل الشیعه ج 5.376.
42. وسائل الشیعه ج 5.377 و دراین باره به صفحه 376 رجوع کنید.
43. مقدمه ابن خلدون ترجمه پروین گنابادى ج 1.514 - 515 - 516.
44. همان کتاب .421.
45.البدرالزاهر.22.
46. همان کتاب /07/
47. جامع احادیث شیعه ج 6.68.
48. همان کتاب .68.
49. همان کتاب .68 - 69.
50. وسائل الشیعه ج 5.15.
51. همان کتاب .16.
52. همان کتاب .4039.
53. نهج البلاغه صبحى صالح خطبه[ .307.194 حسده الرخاء وموکدوا البلاء].
54. کنزالعمال ج 7 ج 21135. و رجوع کنید به همین کتاب ج 20362. و همین کتاب ج 21149. و وسائل الشیعه ج /06/5 جامع الاحادیث شیعه ج 6.51.
55. دعائم الاسلام ج 1.180 و ثواب الاعمال .277. و به وسائل الشیعه ج 5.4 رجوع کنید.
[ .56 العماء و رثه الانبیاء] کافى ج 1.34 باب ثواب العلم و المتعلم .
[ .57 الفقهاامناءالرسل] . کافى ج 1.46 باب المستاکل بعلمه والمباهى به . هر دو لغت بمعنى وعیداست اما دراینجا منظورامام صادق
58. وسائل الشیعه ج 12.88.
59. سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال .330. ذیل این روایت در معانى لغت ( هسه ) و منظوراز فسالونى مى فرماید: فیکون کنایه عن امامه .
60. کافى ج 4 466 ج 10. واقبال الاعمال .330. دراین باره سید بن طاوس بیان بسیار آموزنده و جالبى دارند که بطور مفصل در صفحه 330 و 331 همان کتاب بحث فرموده اند مراجعه کنید.