کتاب تحقیق درباره اولین اربعین

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


 

بررسى کتاب شهید آیه الله قاضى طباطبائى مورخى محقق است و کتاب گرانبهاى [تحقیق درباره اربعین] این شخصیت ناشناخته بیانگراین حقیقت است . دراین کتاب شهید بزرگوار با پژوهشهائى که میان مورخان کمتر دیده مى شود به بحث در مورداولین اربعین حضرت امام حسین[ ع] پرداخته است و بادلائلى محکم و روداسیران اهل بیت به کربلا را در همان اربعین نخست ثابت مى کند. براى اثبات این منظور دلائلى را ملاک قرار مى دهد که کم نظیراست . ما دراین مقاله به برخى از ویژگیهاى این کتاب اشاره مى کنیم:

1 وقایع تاریخى دراین کتاب از کتب معتبر نقل مى شود و به آنها ارج مى دهد چنانکه خود در مقدمه چاپ دوم چنین مى گوید: [لازم مى دانم دراین پیشگفتار طبع دوم کتاب به عموم ارباب دانش و اصحاب بینش اعلام واعلان نمایم که بناى نگارنده دراین کتاب به نقل از کتب معتبره شیعه و سستى بوده و تحقیق در نوشته هاى تاریخى آنان است و بیشتر تلاش گشته که نقل از کتب ضعیفه خوددارى شود].

[لازم مى دانم دراین پیشگفتار طبع دوم کتاب به عموم ارباب دانش و اصحاب بینش اعلام واعلان نمایم که بناى نگارنده دراین کتاب به نقل از کتب معتبره شیعه و سنى بوده و تحقیق در نوشته هاى تاریخى آنان است و بیشتر تلاش گشته که نقل از کتب ضعیفه خوددارى شود].

در حالیکه بسیارى از مورخان را مى بینیم که در نقل رخدادها و جریانها بدین نکته توجه نمى کنند و تنها حوادث را بازگو کنند بى آنکه به راستى و درستى آن نظرى داشته باشند.

2 نگارنده در نقل حوادث تاریخى به ناقل نیز توجه دارد و سخن همه روایتگران را معیار قرار نمى دهد بلکه براین عقیده است که هر چه ناقل ازایمان و تقواى کامل ترى برخوردار باشد سخنش نیزارزش بیشترى دارد.ازاینرو سخن محدث نورى را درباره لهوف مى آورد که در آن باره چنین نظر داده است :

لهوف خالى از تحقیق است و در دوره جوانى سید نوشته شده است و نظریه سید بن طاووس مبنى براینکه خاندان پیامبر دراربعین 61 بزیارت کربلا آمدند درست نیست .

شهید قاضى این نظر را درباره سید و لهوف درس نمى داند و مى گوید:

[سید به استوارى و نفاست کتاب لهوف در دیگر تالیفاتش اشاره کرده است واگر در کتاب اشکالى بود به یقین آن آن رااصلاح مى کرد. پس این سخن که در جوانى نگارش یافته و خالى از شیوه هاى تحقیق در تاریخ است نادرست مى باشد].

3مولف کتاب شهرت و افکار عمومى شیعه در طول تاریخ راارج فراوانى مى نهد.ازاینرو سخن کسانى که بازگشت خاندان حضرت امام حسین[ ع] رااربعین نخست منکر شدند با دلائلى پاسخ مى گوید و چنین مى نگارد:

[یکى از بزرگان که تبع خطا رفت جمعى دیگر نیز به تبع وى پیرواز خواهند شد در صورتیکه مشهور میان علماى امامیه آن است که سر مبارک سیدالشهداء[ ع] راامام سجاد (ع) پس از چهل روزاز شهادت در روز اربعین اول آورده و به جسداطیب واطهرش در کربلا ملحق فرموده است ولى چون بعداز هزار سال بعضى شبهات بوسیله یکى از بزرگان مانند علامه محدث نورى[ ره] دراذهان قوت پیدا مى کند آنچه مشهوراست و افکار عمومى شیعه بر آن متوجه است از آن سرفنظر مى شود حتى بمقام انکار آمده و تکذیب مى کنند و چون بامقیاس زمانهاى خودشان اندازه گیرى کرده اند و لذااز محالات شمرده اند].

4نویسنده حوادث را با شرائط و جریانات مناسب زمان آن حادثه مى سنجد و ازاین رهگذر به درستى یا نادرستى نظرى راه مى یابد.ازاین رو این نظر را که[ یزیداسبران اهل بیت را یکسال در شام نگاه داشت] مردود مى داند و مى گوید:

[مدت بسیار کمى نگذشته بود و هنوزاسراء خاندان نبوت در شام بودند که از هر طرف بلاداسلامى بغض و عداوت بر یزید قلوب را پر کرده و لعن و دشنام وى بر زبانها جارى گردید و عموم مسلمین یا نظر بغض و عداوت به وى نگریستند و تمامى مردم ازاشخاص نیک و بداو را دشمن داشتند و یزید به عمل ناهنجار و شنیع خود پى برده ودر باطن ازاین زیاد خوشدل و موردانعام و جایزه خود قرار داده ولى در ظاهراز وى و از عمل وى در قتل امام حسین اظهار نارضایتى مى کرد که بلکه از انزجار و تنفرافکار عمومى علیه خود کاسته و جلوگیرى نماید

سپس چنین مى گوید: [ وازاین جهت بود که ذکر شد دیگر نمى توانست اسراء خاندان رسالت را بیشتر در شام نگهدار و مدت یکماه و یا نظر به حدسیات اشخاص تا یکسال در آنجا آنها را توقف دهد] 2

5شهید قاضى براى اثبات رویدادها از شواهد مسلم استفاده مى کند. مثلا براى اینکه ثابت کند که اهل بیت مسیر شام و کوف را در 12 روز پیموده اند و مدت بیشترى براى پیمودن این مسیر لازم نیست به سفرها و واقعیتهاى تاریخى که بى تردید در آن زمان تحقق یافته است استناد مى کند. و نمونه مى دهد

[در زمان خلافت عثمان هنگامیکه حاکم ستمکار کوفه سعید بن عاص اموى از شهر بیرون مى رود. مردم کوفه به برخى از یاران امام على[ ع] ( همانند کمیل و مالک اشتر) پیام مى دهند که یکى از یاران را بفرستید و دراین زمان مالک اشتر خود را در 12 یا 10 روز به کوفه مى رساند و در آنجا بر ضد سعید سخنرانى نموده و مردم هنگامیکه متوجه مى شوید که حاکم کوفه بازگشته است او را به کوفه راه نمى دهند]

6از آراء مورخان آشنا با شیوه و خط فکرى خاندان رسالت وامامت و کتب و نوشته هاى آنان گر چه اهل سنت باشنداستفاده مى کند.

در مورد حدوداقامت حضرت زینت[ س] در کوفه و شام که در برخى از کتب تاریخى 18 ماه و در کوفه یک ماه ذکر شده است چون این قول سند و مدرک موثقى ندارد. مولف به عبارت و گفته[ عبیدلى] تکیه مى کند: که حضرت زینب در همان سال 61از شام بازگشته اند و در ماه رجب همان سال در مدینه بوده اند وآن حضرت رااز آنجا به مصر برده اند چنانچه میان امامیه مشهوراست که اسیران اهل بیت دراربعین اول سال 61 هجرى به کربلا آمده اند و جز دراین تاریخ دیگر به کربلا بازنگشته اند و زینب [س] پس از 11 ماه و 15 روز دارفانى را وداع مى گوید. سپس شهید قاضى براى تائید[ عبیدلى] و درستى نظرش زندگى وى را شرح مى دهد

7 دیگراز ویژگیهاى کتاب این است که براى اثبات سخن یک راوى در رابطه با واقعه اى تاریخى دلائل گوناگونى مى آورداز کتب تاریخى و روایتى . مثلا در رابطه با مدفن حضرت زینب[ ع] چنین مى گوید:

[ ولى به دفن شدن آن صدیقه صغرى در مصر عالم نسابه عبیدلى در کتابش که قدیمترین مدرک است تصریح کرده واین عسا کرد مشقى در تاریخ کبیر واین طولون دمشقى دررساله زینبیه شعرانى در لواقح الانوار و شیخ محمد صبان دراسعاف الراغبین و شبلنجى در نورالابصار و شبراوى درالاتحاف و شیخ حسن عدوى در مشارق الانوار و مناوى در طبقات و سیوطى در رساله زینیه واجمهورى در رساله مسلسل عاشورا و زینب فواز درالدرالمنثور. واز مشاهیر متاخرین ازاهل تتبع واطلاع فرید و جدى و دیگران تصریح کرده اند]. 4

8 مولف براى مشخص کردن محل وقوع یک حادثه تاریخى که در مورد آن اقوال زیادى است و هر کس محل آن حادثه را در مکانى مى داند یک یک آن محلها و خصوصیات و روایاتى که آن محل را به عنوان مکان وقوع حادثه بیان نموده اند بررسى مى کند. به عنوان نمونه : در حل دفن حضرت زینب کبرى[ س] اختلاف شده است و سه قول دراین مسئله است که هر کدام را شهید قاضى به نحو کامل بررسى نموده است .

9 شهید قاضى در بررسى حادثه تاریخى ازاحادیث معتبراز هر جهت و احادیثى که در کتب مختلف بازگو شده است و با واقعیتهاى تاریخى تطابق دارد بهره فراوانى گرفته است . در مورد گریه زمین برامام حسین[ ع] به روایات استناد مى کند که :

زراه بن اعین ازامام صادق[ ع] نقل کرده است . یااز کتاب کامل الزیاره مى آورد که آسمان و زمین و ملائکه و آفتاب تا چهل روز بر حضرت بر سیدالشهداء گریستند.

10 و در بررسى روایات از قواعدادبى و معانى دقیق کلمات استفاده مى کند

بنمونه ذیل توجه کنید.

[ شیخ طوسى در تهذیب علائم مومن را پنج تا مى شمارد یکى از آنها زیارت اربعین است که عده اى آن را به زیارت 40 برادر مومن تفسیر نموده اند ولى قرینه اى ابدااین معنى را مساعدت نمى کند و[ ال] در کلمه الاربعین براى عهداست که اشاره بهمان اربعین سیدالشهداء است] .

11 صحت و عدم صحت جریانى را با روش عملى ائمه مى سنجد و روش عملى ائمه را منشا براى برخى از کارهاى شیعیان مى داند مثلا در حادثه کربلا از روز عاشورا یعنى روز شهادت امام حسین و یارانش تا چهل روز خاندان پیامبر مرتب عزدارى کردند و روز چهلم بر سر قبرامام حسین [ ع] سوگوارى کردند واین رسم میان مردم از همان آداب گرفته شده است .

12 مولف احادیث معتبر و واقعه هاى تاریخى صحیح را برابراحادیث و واقعه هاى مجهول مى نهد واین از روشهاى بسیار شایسته مولف محق است در بررسى حوادث تاریخى .

13 مولف براى قابل اعتماد بودن یک کتاب واینکه این کتاب ازاین مولف است شهادت دو نفر عادل را البته شهادتى که از نظر شرع قابل قبول است - کافى مى داند و نتیجتا نقل از آن کتاب واستناد آن را بشخصى که دو عادل کتاب را به او نسبت داده اند بى اشکال مى داند مشروط بر آنکه شهادت عدلین مستند بحس باشد نه حدس وازباب اجتهاد و نظر. ازاینرو نسبت کتاب فقه الرضا را به امام رضا[ ع] نمى پذیرد زیرا کسانیکه شهادت داده اند که این کتاب ازامام هشتم است چون براساس راى واجتهاد (حدس ) بوده است درس نمى داند.اینها پاره اى از مسائل لازم بود که مولف کتاب[ تحقیق درباره اول اربعین] آنها را به کار برده است .امید که ره آموز محققان و نویسندگان باشد.

 
پاورقى
1. تحقیق درباره اربعین چاپ دوم ص 11.
2. همانجا ص 4.
3و4و5. همان کتاب ص 30 و 31.
6. همان کتاب . ص 55 - 58.
7. همان کتاب . ص 94.