منزلت اجتماعى زنان از منظر امام خمینى

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

چکیده

در هر جامعه‏اى، سلسله مراتب خاصى از لحاظ اهمیت نسبى میان گروه‏هاى اجتماعى برقرار است. منزلت اجتماعى فرد فردِ جامعه، متغیرى است که میزان این اهمیت را مشخص مى‏کند. بر این اساس، یکى از مهم‏ترین و کاربردى ترین متغیرهاى مستقل تحلیل رفتار، ایستار و عقاید افراد و موقعیت آنان در سلسه مراتب اجتماعى محسوب مى‏شود.
پایگاه اجتماعى زنان، که نیمى از جمعیت هر جامعه را تشکیل مى‏دهند، داراى اهمیت است. فرهنگ هر جامعه‏اى جایگاه اجتماعى آن را بر روى این طیف تعیین مى‏کند.
نوشتار پیش روى، درصدد است تا منزلت اجتماعى زنان و زوایاى آن را در سخنان حضرت امام خمینى، به عنوان رهبر اجتماعى، بررسى کند.
تاریخ منزلت اجتماعى زن، فاطمه زهرا )س( الگوى منزلت اجتماعى زن معاصر، ساز و کار ترفیع منزلت اجتماعى زن، ارتقاء منزلت اجتماعى زن نسبت به مرد، قلمرو شؤون زنان، تساوى شؤون اجتماعى زن و مرد، ابعاد موقعیت اجتماعى زن مسلمان ایرانى، حقوق اجتماعى زنان، نقش تربیتى زن، نقش سیاسى زن، نقش دفاعى زن مسلمان، نقش اقتصادى زن و آسیب شناسى منزلت اجتماعى زنان، بخشى از مطالبى است که در این مقاله بدان اشاره شده است.
روش تحقیق در این بررسى، روش تحلیل محتواى کیفى است که بر اساس آن، ویژگیهاى زبانى یک متن، گفته یا نوشته به طور واقع بینانه یا عینى و به طور نظام‏مند و نظام‏پذیر، شناسایى و از آنها نیز نتیجه‏گیریهایى درباره مسائل غیرزبانى، یعنى درباره ویژگیهاى فردى و اجتماعى گوینده یا نویسنده و دیدگاه‏ها و گرایشهاى وى، صورت مى‏گیرد.

کلیدواژه‌ها


پیشگفتار1

منزلت اجتماعى یکى از مهم‏ترین و کاربردى ترین متغیرهاى مستقل2 تحلیل رفتار3، ایستار4 و عقاید5 افراد و موقعیت آنها در سلسه مراتب اجتماعى6 است. بنابراین، سهم مهم و در خورى در تحلیل دارد.

مفهوم منزلت در بیان روزمره، به طور معمول، معنى آبرو و حیثیت را مى‏رساند، لکن در ادبیات جامعه شناسى، همانند بسیارى از واژه‏ها و مفاهیم دیگر، در یک تعبیر به کار برده نشده است.7 به طورى که از جانب برخى معادل با پایگاه8 به کار رفته، بدین معنى که جایگاه شخص را در جامعه نشان مى‏دهد. در واقع این نگرش به منزلت، ازماکس وبر9 سر چشمه گرفته است. وى منزلت را به معناى تفاوت در میزان احترام یا شأن اجتماعى مى‏داند که دیگران به افراد و گروه‏ها نسبت مى‏دهند.10 از منظر این جامعه‏شناس، مفهوم منزلت اجتماعى، ادامه گسترش مفهوم طبقه اجتماعى11 در چارچوب قشربندى12 اوست که معمولاً با واژه منزلت یا اعتبار نیز بیان مى‏شود.13

سبک زندگى14 معادل دیگرى براى منزلت اجتماعى است که تأکید صرف بر الگوهاى اجتماعى و نحوه استفاده از نعمات مادى و فرهنگى دارد.15

از نظر وبر، مهم‏ترین سرچشمه‏هاى تکوین پایگاه‏هاى مختلف به این قرار هستند:

- شکل گیرى سبک ویژه زندگى، بخصوص نوع شغل.

- کاریز ماى موروثى بر خاسته از ادعا بر یک موقعیت منزلتى ناشى از تولد.

- سلسله مراتبى با سیاستى متناسب که توسط گروه‏هاى اجتماعى16 مشخص، انحصارى شده است.17

براى منزلت اجتماعى منابعى به این شرح مى‏توان بر شمرد:

- موقعیت اجتماعى نهادى شده همچون شغل که مى‏تواند منبعى براى قدرت و ثروت نیز باشد. میزان منزلت مربوط به نقش به عواملى مانند درآمد، قدرت، مهارت و اهمیت آن براى جامعه و همچنین فداکاریها و کوششهاى لازم براى به دست آوردن آن بستگى دارد.

- دارایى که مربوط به جوامعى است که نابرابریهاى فاحشى در ثروت دارند. دلیل‏اش نیز آن است که ثروت مستلزم شایستگى، فعالیت و کوشش مى‏باشد.

- قدرت نیز مى‏تواند منبع منزلت و احترام باشد.

- ویژگیهاى شخصى مانند زیبایى، قدرت جسمانى، شهامت، شجاعت و هوش، گاه چنین منزلتى به گروهى که فرد به آن متعلق است مى‏بخشد. در این صورت، منزلت اجتماعى با عواملى همچون سن، جنس، نژاد، دین یا ملیت مرتبط است.

هنجار بودن و بهره مندى از ارزشهاى انسانى و اخلاقى )منظور ارزشهاى غیر مادى است( و رعایت قواعد رفتارى مورد قبول جامعه به نوعى احترام اجتماعى به ارمغان مى‏آورد.

ارزش دیگر، علم و دانش است، به میزانى که فرد سالهاى بیش‏تر صرف کسب علم کرده باشد، احترام بیش‏ترى خواهد داشت; به عنوان مثال اگر چنین ویژگى با ارزشهاى دینى و مذهبى همراه شوند، حالت تقدس به خود بگیرند.

 

تعریف منزلت اجتماعى در این نوشتار

با توجه به پراکندگى و تشتّت تعریفها، از منزلت اجتماعى از سوى جامعه شناسان که به پاره‏اى از آنها اشاره شد، تعریف تا اندازه‏اى جامع، که بتوان بر اساس آن منزلت اجتماعى را روشن کرد، بدین شرح است:

منزلت، موقعیتى است که هر فرد در ساخت سلسله مراتب برخوردارى در یک جامعه و در زمان معین اشغال مى‏کند و در آن بخشى از منابع ارزش‏مند را داراست. تفکیک سلسله مراتبى پایگاه بر اساس میزان برخوردارى فرد از منابع ارزش‏مند مشخص مى‏شود. به عبارت دیگر، هر فرد در سلسله مراتب پایگاهى درجه‏اى از برخوردارى را داراست که از هر پایگاهى به پایگاه دیگر متفاوت خواهد بود. رفتار هر فرد در پایگاه مشخص، بر اساس نقشهایى است که از طرف اعضاى جامعه براى آن پایگاه مشخص شده که در این تعبیر، نقشهاى الگوهاى رفتارى مورد انتظار هستند که فرد رفتار خود را در پایگاه مبتنى بر آنها تنظیم مى‏کند. سازوکار تنظیم رفتار، یا به عبارت دیگر، چگونگى تخصیص نقشها به وسیله هنجارها و انتظارهاى اجتماعى انجام مى‏گیرد.

پایگاه نیز، همانند نقش، هم داراى جنبه‏هاى عینى است که شمارى از عناصر خارجى قابل مشاهده و به رسمیت شناخته شده مشخص کننده آن هستند و هم جنبه‏هاى ذهنى که با بیان خود در باب وضع اجتماعى که به تصور خود احراز کرده است، یا نقشى که فکر مى‏کند ایفاى آن را به عهده دارد، قابل تمیز است.

بر این اساس، در این نوشتار به برخى از عوامل اثرگذار بر شکل گیرى منزلت اجتماعى زنان بر اساسِ آراى امام خمینى، رحمةالله علیه، اشاره مى‏شود.

روش تحقیق در این بررسى، روش تحلیل محتواى کیفى است که بر اساس آن، ویژگیهاى زبانى یک متن، گفته یا نوشته، به طور واقع بینانه یا عینى و به طور روش‏مند شناسایى و از آنها نیز نتیجه‏گیریهایى درباره مسائل غیرزبانى، یعنى درباره ویژگیهاى فردى و اجتماعى گوینده یا نویسنده و نظرات و گرایشهاى وى صورت مى‏گیرد.

بدین ترتیب، تحلیل محتواى کیفى شامل یک فرایند طراحى شده براى متمرکز کردن داده‏هاى خام به سمت موضوعات و طبقه‏بندیهایى براساس استنباط و تفسیر معتبر مى‏باشد. این فرآیندها از استدلال استقرایى، به وسیله چنین موضوعات و طبقه‏بندیهایى که از داده‏ها از طریق بررسى دقیق محقق و مقایسه همیشگى حاصل مى‏شود، استفاده مى‏کنند.

مراد از متن، یا محتوا، کلیه ساختها، از علائم گوناگون زبانى و نمادى است، که از راه آن پیوند برقرار مى‏شود. در واقع این تکنیک، براى بررسى جنبه‏هاى گوناگون یک متن به کار گرفته مى‏شود و سازوار با هدفها و زمان اجراى هر طرح پژوهشى، مى توان به تجزیه و تحلیل کمى و یا کیفى متنها اقدام کرد.18

یکى از مشخص کننده‏هاى تحلیل محتوا این واقعیت است که واحدهایى که مورد تحلیل قرار مى‏گیرند، به طور کلى کلمه‏ها نیستند، بلکه معناى آنها هستند. دو کلمه مترادف و یا دو کلمه مختلف را که معنى شان به هم نزدیک باشد، در یک گروه مى‏آورند. از سوى دیگر، اغلب واحدهاى مورد تحلیل، مطلبها و جمله‏هاى کامل و مانند آنها هستند.19

در تحلیل محتواى کیفى، ایجاد مفاهیم و متغیرها از نظریه یا مطالعات قبلى براى تحقیق و بررسى کیفیت، بویژه در ابتداى تحلیل داده‏ها، بسیار مفید مى‏باشد.

بر این اساس، نوشتار پیش روى درصدد است تا منزلت اجتماعى زن و ابعاد آن را در سخنانِ حضرت امام، بررسى کند.

 

1. منزلت اجتماعى زن در اسلام

منزلت انتسابى را فرد از بدو تولد به دست مى‏آورد و بیش‏تر مبتنى است بر زمینه خانوادگى افراد، ثروت، دین، نژاد، زمینه قومى و پایگاه اجتماعى را والدین و خانواده به افراد مى‏بخشند.20

جنس زن به عنوان نیمى از جامعه بشرى برخوردار از این نوع منزلت است و به وسیله متغیرهایى جایگاه خویش را در سلسله مراتب اجتماعى پیدا مى‏کند. منزلت اجتماعى زنان مبتنى بر تعالیم دین اسلام و در کلام عالم دین، حضرت امام چنین تبیین شده است.

 

11. تاریخ منزلت اجتماعى زن

»زن در جاهلیت مظلوم بود. اسلام زن را از آن لجن زار جاهلیت بیرون کشید. در یک موقع دیگر، در ایران ما، زن مظلوم شد; و آن دوره شاه سابق بود و شاه لاحق; به اسم این که زن را مى‏خواهند آزاد کنند ظلم کردند به زن، ظلمها کردند به زن; زن را از آن مقام شرافت و عزت که داشت پایین کشیدند. زن را از آن مقام معنویت که داشت شى‏ء کردند. به اسم آزادى، آزادى را از زن و مرد سلب کردند. زنها و جوانان ما را فاسد الاخلاق کردند. شاه براى زن این خاصیت را قائل بود که شاه مى‏گفت زن باید »فریبا» باشد! البته با آن نظر حیوانى که او داشت; با آن نظر جسمانى، مادى، حیوانىِ پست که او داشت، زن را نظر مى‏کرد. باید »فریبا» باشد! از مقام انسانیت، زن را فرو کشید به مرتبه یک حیوان; به اسم این که براى زن مى‏خواهد مقام درست کند، زن را از مقام خودش پایین آورد. »21

 

12. ترفیع منزلت اجتماعى زن

»اسلام، نظر خاص بر شما بانوان دارد. اسلام در وقتى که ظهور کرد در جزیرة العرب، بانوان حیثیت خودشان را پیش مردان از دست داده بودند; اسلام آنها را سربلند و سرافراز کرد، اسلام آنها را با مردان مساوى کرد. عنایتى که اسلام به بانوان دارد، بیش‏تر از عنایتى است که بر مردان دارد. مردان بر ملتها حق دارند و زنها حق بیش‏تر دارند. زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ مى‏کنند. قرآن کریم انسان‏ساز است، و زنها نیز انسان‏ساز. وظیفه زنها انسان‏سازى است. اگر زنهاى انسان‏ساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد، شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد. زنها هستند که ملتها را تقویت مى‏کنند، شجاع مى‏کنند. بانوان از صدر اسلام - در صدر اسلام - با مردان در جنگها هم شرکت داشته‏اند. مقام زن مقام والاست; عالى رتبه هستند. بانوان در اسلام بلندپایه هستند. ما مى‏بینیم و دیدیم که زنها، بانوان محترمات همدوش مردان، بلکه جلو مردان در صفِ قتال ایستادند. بچه‏هاى خودشان را از دست دادند، جوانان خودشان را از دست دادند، و شجاعانه مقاومت کردند. ما مى‏خواهیم زن به مقام والاى انسانیت خودش باشد. »22

 

13. ارتقاء منزلت اجتماعى زن نسبت به مرد

ایشان درباره دلیل اهمیت مقام زن بر این باور است که چنین منزلتى منشاء و مولد براى دیگر موقعیتهاى اجتماعى است:

»نقش زن در جامعه، بالاتر از نقش مرد است; براى این که بانوان علاوه بر این که خودشان یک قشر فعّال در همه ابعاد هستند، قشرهاى فعّال را در دامن خودشان تربیت مى‏کنند. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلّم بالاتر است، و از خدمت همه کس بالاتر است. و این امرى است که انبیا مى‏خواستند. مى‏خواستند که بانوان قشرى باشند که آنها تربیت کنند جامعه را، و شیر زنان و شیر مردانى به جامعه تقدیم کنند. »23

»زن مبدأ همه خیرات است. »24

»زن، بزرگى ویژه‏اى در جامعه دارد که اگر برتر از مرد نباشد، کم‏تر نیست. پس این روز )زن(، روز حیات زن و روز پایه گذارى افتخار و نقش بزرگ او در جامعه است. این جانب به زنان پر افتخار ایران، مباهات مى‏کنم. »25

چنین نگرشى به منزلت اجتماعى زن، موجب شده تا براى این موقعیت، ویژگیهاى متمایزى قائل شود، به طورى که صلاح و فساد در یک جامعه را مرهون آن بداند.

»نقش زنان در عالم از ویژگیهاى خاصى برخوردار است. صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه مى‏گیرد. زن، یکتا موجودى است که مى‏تواند از دامن خود افرادى به جامعه تحویل دهد که از برکات‏شان یک جامعه، بلکه جامعه‏ها به استقامت و ارزشهاى والاى انسانى کشیده شوند و مى‏تواند به عکس آن باشد. »26

 

2. فاطمه زهرا (س)الگوى منزلت اجتماعى زن معاصر

انسان شناسان و جامعه شناسان، قواعد و هنجارهایى که به عنوان راهنما یا میزان در تمایل کنش به کار گرفته مى‏شوند، الگوهاى فرهنگ یا الگوهاى فرهنگى مى‏نامند. الگو (nrettap) بنا به این تعریف، طرح و نمونه‏اى است که از آن پیروى مى‏شود و از آن الهام گرفته مى‏شود و یا نسخه‏اى از آن بر مى‏دارند. در این جا ما اصطلاح (ledom) را به کار مى‏گیریم. امتیازى که بر (nrettap) دارد آن است که هم به شکل فعل و هم به شکل صفت درمى‏آید.27

الگوى منزلت اجتماعى زنان در جامعه کنونى بر اساس سخنان ایشان زنى است که در فعل و صفت از آن بانو پیروى کند، لذا در ابتدا ابعاد وجودى آن حضرت، که انسانى کامل است، بیان شده و در ادامه زن مسلمان را چنین تعریف مى‏کند که هر چه بیش‏تر به این اوصاف متصف گردد.

»تمام ابعادى که براى زن متصور است و براى یک انسان متصور است در فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها - جلوه کرده و بوده است.»28

»تمام هویتهاى کمالى که در انسان متصور است و در زن تصور دارد - تمام - در این زن است. »29

دو عبارت نقل شده از سخنان حضرت امام، بیش‏تر ناظر به بیان ویژگیها و صفات فاطمه زهرا )س( است که به عنوان الگوى نظرى یاد شده است.

»اگر روزى باید روز زن باشد، چه روزى والاتر و افتخارآمیزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا - سلام اللَّّه علیهاست. زنى که افتخار خاندان وحى ]است[ و چون خورشیدى بر تارک اسلام عزیز مى‏درخشد. زنى که فضایل او همطراز فضایل بى‏نهایت پیغمبر اکرم و خاندان عصمت و طهارت بود. زنى که هر کسى با هر بینش درباره او گفتارى دارد و از عهده ستایش او بر نیامده -که احادیثى که از خاندان وحى رسیده به اندازه فهم مستمعان بوده - و دریا را در کوزه‏اى نتوان گنجاند، و دیگران هر چه گفته‏اند، به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او.»30

»در حفظ همه حیثیاتى که حیثیت بزرگ زن است، آن طورى که زن فرید، حضرت زهرا، سلام اللَّه علیها، بود. همه باید به او اقتدا کنید و کنیم و همه باید دستورمان را از اسلام به وسیله او و فرزندان او بگیریم، و همان طورى که او بوده است، باشید. و در علم و تقوا کوشش کنید که عِلم به هیچ کس انحصار ندارد، علم مال همه است، تقوا مال همه است. و کوشش براى رسیدن به علم و تقوا وظیفه همه ماست و همه شماست. »31

عبارات فوق، ناظر به الگوى عملى و شیوه عملکردى است. در عین حال که از حضرت، همانند دیگر زنان در وظایف مشترک زنانه یاد مى‏شود، ویژگیهاى عملى منحصر به فردى ایشان را فرید از سایر زنان معرفى مى‏کند.

 

3. قلمرو شؤون زنان

فرایند شکل گیرى عناصر ساختى هر موقعیت اجتماعى براى به حقیقت پیوستن نقشهاى اجتماعى، برگرفته از فرهنگ جارى هر جامعه‏اى است. این فرایند به وسیله سازوکار جامعه پذیرى شکل مى‏گیرد.

برگر و لوکمان، هویت را دربرگیرنده همه نقشها و گرایشهاى فرد مى‏دانند که در طول مدت اجتماعى شدن درونى کرده است. هویت از طریق فرایند اجتماعى شدن شکل مى‏گیرد، باقى مى‏ماند، تغییر مى‏کند، یا حتى در نتیجه روابط اجتماعى از نو شکل مى‏گیرد. از نظر برگر و لوکمان فرآینده‏هاى اجتماعى مذکور که در تشکیل و حفظ هویت دخالت دارند، بر حسب ساختارهاى اجتماعى تعیین مى‏یابند.32

جامعه پذیرى در طى دوره زندگى، یعنى در توالى اجتماعى و زیستى تولد، کودکى، بلوغ، کهولت، و مرگ، تداوم مى‏یابد.33

یکى از مهم‏ترین نتیجه‏هاى جامعه پذیرى عبارت است از ایجاد شخصیت فردى و الگوهاى به طور نسبى ثابت فکر، احساس و عمل که همگى ویژگیهاى نوعى یک فرد محسوب مى‏شوند. بنابراین، شخصیت شامل سه عنصر اساسى است که عبارت‏اند از: عنصر ادراکى: تفکر، اعتقاد، درک، حافظه، و سایر استعدادهاى فکرى. عنصر عاطفى: عشق، تنفر، حسد، ترحم یا دلسوزى، خشم، غرور و سایر احساسات. عنصر رفتارى: مهارتها، استعدادها، رقابتها و سایر تواناییها.34

نقش انسانها در تمامى صحنه‏هاى اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى در داخل ساختارهاى جامعه هویت و معنى پیدا مى‏کند و نقش زن که از حساسیت ویژه‏اى برخوردار است، از این قاعده مستثنى نیست، لذا دائره تعیین قلمرو منزلت اجتماعى، به وسیله فرهنگ مشخص مى‏شود، که بخشى از آن را ادیان متکفل‏اند. در سخنان امام تفسیر آن چنین بیان شده است.

»زنها، امروز باید همان طورى که مردها در مسائل واردند، آنها در مسائل وارد باشند و تعلیم و تعلم صحیح داشته باشند و دخالت صحیح در امور بکنند. »35

»خودتان براى کشور خودتان کوشش کنید که مفید باشید. و شما هدایت کنید مردان را و هدایت کنید و نصیحت کنید دولتمردان را. شما مادران خوبى براى اطفال باشید; و ناصحان خوبى براى جامعه; و زحمتکشان خوبى براى مستمندان، و هستید بحمد اللّ‏ه. ]خدمت[ شما جامعه‏اى که در سرتاسر کشور الآن مشغولید براى همه امورى که کشور ما احتیاج به آن دارد; سرپرستى اطفالى که بى‏پناه هستند، و خدمت به مستمندان و رفتن پیش آوارگان و مستمندان و دلجویى کردن از آنها، این خدمت ارزش‏مند است و پیش خداى تبارک و تعالى بسیار ارزش دارد. »36

 

31. تساوى شؤون اجتماعى زن و مرد

»اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون، همان طورى که مرد در همه شؤون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد. »37

»اسلام مى‏خواهد زن مثلِ مرد، همان طورى که مرد همه کارهاى اساسى را مى‏کند، زن هم بکند. »38

 

4. ابعاد موقعیت اجتماعى زن مسلمان ایرانى

در نظریه اجتماعى »مید»، افراد و جامعه همچون دو چیز متفاوت با هم در تضاد نیستند. جامعه همان مناسبات اجتماعى میان افراد است، و افراد نیز خارج از مناسبات اجتماعى نمى‏توانند وجود داشته باشند. بدون مناسبات اجتماعى کنش گرى انسانى و فرهنگ وجود نخواهد داشت.39

بخشى از این فرهنگ، فرهنگ ملى است، که در طول همزیستى در آحاد جامعه شکل مى‏گیرد. امام خمینى، چگونگى موقعیت اجتماعى بانوان را در این فرایند چنین ترسیم مى‏کند.

»بانوان ایران در همه جا فعالیت کردند، چه فعالیتهاى فرهنگى و چه فعالیتهاى اقتصادى، که قشر کثیرى از آنها در کشاورزى دخالت دارند، و قشر کثیرى از آنها در صنعت دخالت دارند و قشر کثیرى در فرهنگ و ادب و علم و هنر. و همه اینها پیش خداى تبارک و تعالى مشکور است، و شماها مورد عنایت حق تعالى، ان شاء اللّه، هستید، و مادامى که به این تعهد باقى باشید. »40

 

41. حقوق اجتماعى زنان

پایگاه منزلتى فرد است که حقوق و مزایاى یک شخص را معین مى‏کند.41 بر اساس نوع منزلتى که براى زن مسلمان بر اساس آموزه‏هاى دینى تبیین گشته، حقوق اجتماعى وى در ابعاد مختلف معین مى‏شود. برخى از حقوق زن در خانواده، در کلام امام چنین بیان شده است.

»خداوند شما را با کرامت خلق کرده است، آزاد خلق کرده است. خداوند همان طورى که قوانینى براى محدودیت مردها در حدود این که فساد بر آنها راه نیابد دارد، در زنها هم دارد. همه براى صلاح شماست. همه قوانین اسلامى براى صلاح جامعه است. »42

»زنهایى که مى‏خواهند ازدواج کنند، از همان اول مى‏توانند اختیاراتى براى خودشان قرار بدهند که نه مخالف شرع باشد و نه مخالف حیثیت خودشان. مى‏توانند از اول شرط کنند که اگر چنانچه مرد فساد اخلاق داشت، اگر بد زندگى کرد با زن، اگر بدخُلقى کرد با زن، وکیل باشند در طلاق. اسلام براى آنها حق قرار داده است. »43

»همان طورى که حق طلاق را با مرد قرار داده است، حق این را قرار داده است که شما در وقت ازدواج شرط کنید با او که اگر چه کردى یا چه کردى، من وکیل باشم در طلاق. و اگر این شرط را کرد دیگر نمى‏تواند او را معزول کند. اگر این... شرط در ضمن عقد واقع شد نمى‏تواند او را دیگر محدود کند، نمى‏تواند اخلاق بد انجام بدهد. و اگر مردى با زن خودش بدرفتارى کرد، در حکومت اسلام او را منع مى‏کنند; اگر قبول نکرد تعزیر مى‏کنند، حد مى‏زنند; و ]باز[ اگر قبول نکرد، مجتهد طلاق مى‏دهد. »44

 

42. نقش تربیتى زن

وجود خصوصیت شدید عواطف در زنان باعث شده تا بیش‏ترین تاثیرگذارى در کانون خانواده از سوى این عضو صورت گیرد. از این رو، دامن مادر اولین مرکز و محل تربیت کودک است. این نقش اولیه و سازنده مادر در ساختار شخصیت فرزند است که باعث مى‏شود مرد از دامن زن به معراج رود و یا زنان و مردان بزرگ و موثر در جامعه و در تاریخ به وجود آیند. امام خمینى در مقام اهمیت چنین جایگاهى چنین مى‏گوید:

»زن مربى جامعه است، از دامن زن انسانها پیدا مى‏شوند. مرحله اولِ مرد و زن صحیح، از دامن زن است. مربى انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست مى‏کند; و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد مى‏کند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند مى‏شود. زن مبدأ همه سعادتها باید باشد. »45

»زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش دِه زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج مى‏رود. دامن زن محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است. »46

»درود بر بانوان سراسر کشور که در این نهضت شریف معلم مردان بودند، و حالا هم به همان نحو باقى ماندند. »47

 

43. نقش سیاسى زن

اگر چه ورود زنان به عرصه سیاست در تاریخ این مرز و بوم پیدا مى‏شود و لکن قدر مسلم با بروز و ظهور انقلاب اسلامى و قراءتى جدید از پایگاه اجتماعى زنان توسط امام خمینى شکل دیگر به خود گرفت. به طورى که نقش سیاسى زنان همانند مردان ترسیم شده است.

»زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. زنها در جمهورى اسلام رأى باید بدهند. همان طورى که مردان حق رأى دارند زنها حق رأى دارند. »48

نقش زنان در مشارکتهاى سیاسى از امورى بوده که مورد غفلت قرار نگرفته است. چنانکه در حکومتهاى مردم بر مردم نیز همین اتفاق مورد نظر است. در حالى که حکومتهاى سکولار جوامع اسلامى را به تبعیضهاى جنسیتى در مشارکت سیاسى متهم مى‏کنند.

»باید همه زنها و همه مردها در مسائل اجتماعى، در مسائل سیاسى وارد باشند و ناظر باشند. هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهاى دولت ناظر باشند، اظهار نظر بکنند. »49

بخشى از وظایف توده‏هاى مردمى، نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت است، تا نقش کنترلى و بازدارندگى را به درستى ایفا کنند. عموماً در راستاى تحقق این امر فرایندى از مواجه‏هاى نرم تا خشن را به دنبال دارد. نهضتها و قیامهاى مردمى در جایى قرار مى‏گیرد که مجموعه عملکردهاى صاحبان قدرت از مشروعیت لازم برخوردار نیست و حاکمان حاضر به تأمین نظرات رعیت نیستند. در چنین مواقعى، زمینه قیامها شکل مى‏گیرد. آن چه که باعث نتیجه گیرى و به حقیقت پیوستن آمال عموم مى‏شود، مشارکت همگانى اقشار و توده هاست. زنان به عنوان قشرى عظیم مى‏توانند این فرایند را سرعت بخشند.

»نهضت اسلامى، به برکت اسلام چنان تحولى در نفوس زن و مرد جامعه به وجود آورده که ره صد ساله را یک‏شبه طى نموده است. و شما ملت شریف دیدید که زنهاى محترم متعهد ایران، پیشاپیش مردان به میدان رفته و سد عظیم شاهنشاهى را در هم شکستند و ما و همه مرهون قیام و اقدام آنان هستیم.»50

»ورود بانوان در امور اجتماعى - سیاسى با حفظ عفت عمومى... . وظایف دینى خودشان را عمل بکنند و عفت عمومى را حفظ بکنند و روى آن عفت عمومى کارهاى اجتماعى و سیاسى را انجام بدهند... ... هر جا فرض کنید در این مجالس رفتند، همان حیثیت خودشان را حفظ کنند، تحت تأثیر آنهایى که در آن جا هستند و زنهایى که در آن جا هستند یا مردهایى که در آن جا هستند، تحت تأثیر اینها واقع نشوند. »51

»باید امروز که روز زن است و به حقیقت در ایرانِ عزیز روز زن است، به زنان خویش افتخار نماییم. چه افتخارى بالاتر از این که زنان بزرگوار ما در مقابل رژیم ستمکار سابق، و پس از سرکوبى آن، در مقابل ابرقدرتها و وابستگان آنان در صف اول، ایستادگى و مقاومت از خود نشان داده‏اند که در هیچ عصرى چنین مقاومتى و چنین شجاعتى از مردان ثبت نشده است. مقاومت و فداکارى این زنان بزرگ، در جنگ تحمیلى آن قدر اعجاب‏آمیز است که قلم و بیان از ذکر آن عاجز، بلکه شرمسار است. »52

افزون بر تاثیر مستقیمى که زنان در روند قیامها و نهضتها داشته‏اند، این قشر توانسته با هدایت و تاثیر بخشى و بهره مندى از ظرفیتهاى جانبى به این امر کمک شایان توجهى داشته باشد.

»ما بسیارى از موفقیتها را مرهون خدمتهاى شما بانوان مى‏دانیم. شما هستید که علاوه بر آن که خودتان فعالیت مى‏کنید، فعالیت را در مردها مضاعف مى‏کنید. و شما بودید که در زمان طاغوت، تحت رنج و شکنجه روحى واقع شدید و بحمد اللّه با قدرت خودتان و تعهد خودتان آن قدرت شیطانى غرا ]را[ از صفحه روزگار بیرون کردید و نگذاشتید که آن خیالهایى که آنها در سر خودشان و در خاطر خودشان پخته بودند، آن خیالها به نتیجه برسد. و خدا مى‏داند که اگر نبود این نهضت، و نبود کوشش ملت ایران از زن و مرد و جوان و پیر و بزرگ و کوچک، این ملت همه چیزش را از دست داده بود و مى‏داد. و شما بحمد اللّه زحمت کشیدید، رنج بردید و در همه مراحل پایدارى کردید. »53

 

4 4. نقش دفاعى زن مسلمان

نقش الگویى زنان صدر اسلام، بانوان عصر پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) بخصوص فاطمه زهرا  و حضرت زینب )س( که بر اساس ایدئولوژى اسلامى و برنامه اجتماعى اسلام قرار داشته است، ریشه حرکت زنان در امور جبهه‏ها در جنگ تحمیلى عراق علیه ایران بوده است. بر این اساس فتواى ایشان درباره دفاع از جامعه مسلمین عمومیت داشته و مشمول زنان نیز مى‏شود.

»اگر یک وقت خداى نخواسته، یک هجومى به مملکت اسلامى بشود، باید همه مردم، یعنى مرد و زن ]دفاع بکنند[ مسأله دفاع دیگر این طور نیست که تکلیف مال مرد باشد، تکلیف مال یک دسته‏اى باشد، همه باید بروند و دفاع بکنند از مملکت خودشان.»54

»زنان در عصر ما، ثابت کردند که در مجاهده همدوش مردان، بلکه مقدّم بر آنان‏اند. زنان ایران، هم مجاهدات انسانى عظیم کرده‏اند و هم مجاهدات مالى»

55»این جانب، در طول این جنگ صحنه‏هایى از مادران و خواهران و همسران عزیز از دست داده دیده‏ام که گمان ندارم در غیر این انقلاب، نظیرى داشته باشد. »

4556. نقش اقتصادى زن

زنان در جامعه اسلامى، با حفظ عفاف و رعایت موازین اسلامى در جامعه داراى حق کار و انتخاب شغل هستند. نیز در زمینه‏هاى اقتصادى آزادند و این آزادى و حق مالکیت چیزى نیست که زنان مسلمان به تازگى آن را احراز کرده باشند. بر این اساس، حضرت امام در سخنرانى اسفند سال 1363 فعالیت اقتصادى زنان را در حوزه‏هاى مختلف، از جمله کشاورزى، صنعت و دیگر مشاغل مجاز مى‏شمارد.

امّا به لحاظ تفاوت اصولى جامعه اسلامى ثروت‏مند با جامعه سرمایه دارى غرب، پایگاه اقتصادى مهم ترین معرف پایگاه زن در جامعه اسلامى نمى‏باشد.

در این زمینه و در راستاى سازندگى کشور اسلامى ایران، شرکت همه مردم، زن و مرد را در این امر ناگزیر مى‏داند:

»دست اجانب کوتاه شد از مملکت، دست رشوه‏خواران و چپاولگران کوتاه شد، رفتند; مملکت از خود شماست. شما باید بسازید مملکت را. همه ملت ایران، همه ملت ایران - چه بانوان و چه مردان - باید این خرابه‏اى که براى ما گذاشته‏اند بسازند. با دست مردِ تنها درست نمى‏شود. مرد و زن باید با هم این خرابه را بسازند. »57

 

5. آسیب شناسى منزلت اجتماعى زنان

براى تبیین و تحلیل آسیب شناختى منزلت اجتماعى زنان به آن دسته از مضامین سخنان امام راحل ارجاع داده مى‏شود، که بیش‏تر ناظر به کژکارکردهاى حضور زنان در جامعه اشاره دارد. لذا در فراز ذیل به این مهم اشاره مى‏شود، که زنان به درستى در جایگاه خویش قرار نگرفته و از آن به عنوان یک ابزار در راستاى بهره ورى ظالمانه و سودجویانه جنس مخالف تعریف شده است.

»نقشه این بود که این قشر مؤثر را، که از دامن آنها زنان و مردان مؤثر تربیت مى‏شود، طورى کنند که اطفال خودشان را از دامنهاى خودشان برانند. نقشه این بود که با توطئه کشف حجاب مفتضح در زمان قُلْدرِ نافهم، رضا خان، این قشر عزیز را که جامعه را باید بسازند تبدیل کنند به یک قشرى که فاسد کنند جامعه را. و این نقشه، نه اختصاص به شما بانوان داشت; بلکه جوانان و مردان را همین طور بکشانند به مراکز فساد، و آن طور که مى‏خواهند آنها را تربیت کنند که چنانچه کشورشان به دست هر کس بیفتد، بى‏تفاوت باشند یا مؤید. »

 

نتیجه گیرى58

تحقیق حاضر که اشاراتى مختصر در باب منزلت اجتماعى زن از منظر امام خمینى بود، به این مهم توجه داشت که ایشان با ورود زنان به جامعه و دخالت در امور اجتماعى از جمله شرکت در انتخابات، انجام مشاغل اقتصادى و درآمدزا و... ... مخالفتى نداشت، بلکه در مواردى بر انجام آن تکلیف مى‏کرد. از دیدگاه ایشان، نقش زن در جامعه اسلامى سازنده است و جامعه برخوردار از زنان پاکدامن و تربیت شده به آداب اسلامى مى‏تواند جامعه مقرون به توفیق را بسازد، و جامعه عارى از توفیق، نشان از عدم توجه و التفات به مقام زن است.

به این ترتیب، زن نه تنها با حضور مثبت و سازنده و فعال خود در جامعه، بلکه با حضور در روحیات و ذهنیات مردان و فرزندان خود و در نهایت با حضور در روحیات و ذهنیات جامعه، مسیر اصلى تکامل را تعیین مى‏کند.

 منابع
جامعه‏شناسى، آنتونى، گیدنر، ترجمه حسن چاوشیان، نشر نى، تهران 1386.
جامعه‏شناسى، ماکس وبر، ژولین، فروند، ترجمه عبدالحسین نیک گوهر نیکان 1362.
جامعه‏شناسى قشرها و نابرابریهاى اجتماعى، سعید خدابنده لو، جهاد دانشگاهى، مشهد 1372.
روشهاى علوم اجتماعى، موریس، دوورژه، ترجمه خسرو اسدى، امیرکبیر، تهران، 1362.
درآمدى بر جامعه‏شناسى، ماکس وبر، بروس کوئن، ترجمه محسن ثلاثى، فرهنگ معاصر، تهران، 1372.
درآمدى بر جامعه‏شناسى، بروس کوئن، ترجمه محسن ثلاثى فرهنگ معاصر، تهران، 1374.
درآمدى بر جامعه‏شناسى، یان، رابرتسون، ترجمه حسین بهروان، آستان قدس رضوى، مشهد، 1372.
ساخت اجتماعى واقعیت، پیترل، برگر، توماس، لوکمان، تجرمه فریبرز مجیدى، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، 1375.
صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینى )بیانات، پیامها، مصاحبه‏ها، احکام، اجازات شرعى و نامه‏ها(، مؤسسه نتظیم و نشر آثار امام خمینى.
مجله حوزه، شماره 116/145، مقاله: حوزه در نگاه رهبرى، سیدعلى نقى ایازى، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، 1387.
هویت اجتماعى، ریچارد چنکینز، تجرمه تورج یاراحمدى، شیرازه، تهران، 1381.
پى نوشتها:
×  عضو هیأت علمى پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى.
.1laicoS
.sutats2tnednepednI
.elbairaV3roivaheB
.sisylana4
.edutittA5
.feileB6laicoS
yhcrareih7. جامعه‏شناسى قشرها و نابرابریهاى اجتماعى، سعید خدابنده لو/38
..8
.noitisoP9xaM
rebew10. جامعه‏شناسى، آنتونى گیدنر، حسن چاوشیان/413
..11laicoS
.ssalc12
noitacifitartS13. جامعه‏شناسى قشرها و نابرابریهاى اجتماعى، سعید خدابنده لو/32
..41efiL
elyts15. جامعه‏شناسى قشرها و نابرابریهاى اجتماعى، سعید خدابنده لو
..61laicoS
spuorg17. جامعه‏شناسى قشرها و نابرابریهاى اجتماعى، سعید خدابنده لو/3332.
18. مجلّه حوزه، شماره 116/145، مقاله سیدعلى نقى ایازى، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، 1387.
19. روشهاى علوم اجتماعى، موریس دوورژه، خسرو اسدى/116.
20. درآمدى به جامعه‏شناسى، بروس کوئن، محسن ثلاثى/57.
21. صحیفه امام، ج339/7.
22. همان، ج300/6.
23. همان، ج197/14.
24. همان، ج341/7.
25. همان، ج192/16.
26. همان/194.
27. مقدمه‏اى بر جامعه‏شناسى عمومى، گى روشه، هما زنجانى زاده/44.
28. صحیفه امام، ج337/7.
29. همان/339.
30. همان، ج275/12.
31. همان، ج185/19.
32. ساخت اجتماعى واقعیت، پیتر برگر، توماس لوکمان، ترجمه فریبرز مجیدى/236.
33. درآمدى بر جامعه، یان رابرتسون، ترجمه حسین بهروان/113.
34. همان/113112.
35. صحیفه امام، ج196/14.
36. همان/316.
37. همان300/6.
38. همان، ج428/4.
39. هویت اجتماعى، ریچارد، جنکینز، ترجمه تورج یاراحمدى/74.
40. صحیفه امام، ج184/19.
41. درآمدى بر جامعه‏شناسى ماکس وبر، بروس کوئن، ترجمه محسن ثلاثى/57.
42. صحیفه امام، ج301/6.
43. همان/302.
44. همان/300.
45. همان، ج339/7.
46. همان/341.
47. همان، ج196/14.
48. همان، ج300/6.
49. همان، ج193/13.
50. همان/19.
51. همان/193.
52. همان، ج194/16.
53. همان، ج184/19.
54. همان، ج425/7.
55. همان / 341.
56. همان، ج183/19.
57. همان، ج337/7.
58. همان، ج197/14.