نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
چکیده
دعوت به دین و ارزشهاى والا و سعادت آفرین آن، از رسالتهاى مشترک همه حوزههاى علوم دینى جهان اسلام است. علماى اسلام، از هر فرقه و گروه خود را وارث پیامبران مىدانند و دعوت به دین و هدایت مردمان را وظیفه خود:
»فلولا نفر من کل فرقه طائفه لیتفقهوا فى الدین«.1
این آیه شریفه فرمان مىدهد: از هر گروهى و دستهاى به نزد رسول خدا بروند و دانش دین فرا بگیرند، آن گاه به سوى مردم خویش باز آیند و آنان را بیم دهند.
این پیام و دستور روشن، همیشه باید سرلوحه کار امت اسلامى باشد. در هر دوره و برههاى، گروههایى به نزد عالمان و دین آشنایان بروند و دانش دین بیاموزند و آن گاه به میان طایفه، قبیله، و قوم و مردمان سرزمین خویش بازگردند و آن چه فرا گرفتهاند به آنان بیاموزانند.
سفارش پیامبر(ص) به على(ع) در آستانه سفر تبلیغى - سیاسى آن حضرت به یمن مورد اتفاق همه فرق اسلامى است. امام مىفرماید:
»بعثنى رسول الله(ص) إلى الیمن فقال لى یا على... اَیم الله لئن یهدى الله على یدیک رجلا خیر لک مما طلعت علیه الشمس و غربت و لک ولاؤه«.2
پیامبر مرا به یمن روانه کرد و به من فرمود: یا على... به خدا سوگند، اگر به دست تو یک نفر هدایت گردد بهتر است برایت از آن چه آفتاب بر آن طلوع و غروب کند و زمام همه آنها به دست تو باشد.
آن سفیر نور و هدایت با عمل به رهنمودهاى پیامبر توانست در مدت کوتاهى همدانیان یمن را مسلمان و رسول خدا را خشنود سازد.3
حوزههاى علمیه جهان اسلام در حوزه تبلیغ و دعوت به دین و مذهب، روشها، راهها و برنامههاى مشترک و متفاوتى دارند که آشنایى با آنها براى بهرهگیرى و به کارگیرى مفید خواهد بود. و خردمندانه خواهد بود هر گروهى از گروههاى اسلامى راهها و روشهاى آزموده شده در امر تبلیغ را، در برنامه کارى خود قرار بدهد.
گستره دعوت اسلامى در میان مذاهب اسلامى
همه مذاهب اسلامى، درباره دعوت اسلامى و دفاع از قرآن کارها و تلاشهاى اثرگذارى را انجام دادهاند. در این میان، به گواه تاریخ، حوزههاى شیعه پیشتاز بوده و حجم کارهاى آنها در معرفى و دفاع از دین و قرآن بسیار چشمگیر است.
عبدالفتاح عبدالمقصود، دانشمند مصرى در این باره گفته است:
»تاریخ بر خدمتهاى بزرگ عالمان شیعى در دفاع از اسلام، بهترین شاهد است. علماى بزرگ شیعه، در میدانهاى فکرى به مجاهدتهایى توفیق یافتند که دست دیگران از آن کوتاه بود. علماى شیعه، در برابر دشمنان اسلام و نشر تعالیم آن، بیدارى مردم و سوق دادن آنان به سوى قرآن، زحمات و قربانیهاى بسیارى را متحمل شدند. اگر سایر مسلمانان، ده یک علماى شیعه در حمایت و نشر اسلام تلاش مىکردند، اسلام اینک، شرق و غرب و عرب و عجم و سیاه و سفید عالم را فرامى گرفت«.4
دیگر مذاهب نیز براى دعوت به اسلام و معرفى مذهب خود کارهاى ارزندهاى را به انجام رساندهاند و دراینباره از سوى عالمان مالکى، شافعى، حنفى و حنبلى، صدها کتاب ویژه شیوه تبلیغ و معرفى مکتب خود منتشر شده است.5 و نیز براى این تبلیغ بسیار هزینه کرده و دانشکدههاى گوناگون، سامان دادهاند از آن جا که مذاهب اسلامى، موضوعات تبلیغى مشترک دارند، مىتوانند با تعامل و همفکرى، روى آنها سرمایهگذارى کنند و از توانها، ابزارها و آثار همدیگر سود ببرند و هزینههاى دعوت دینى را کاهش دهند و بنیههاى همگرایى را استوار سازند.
نمونههایى ازاهداف مشترک تبلیغى جهان اسلام
جهان اسلام، با تهاجم گستردهاى از سوى دشمنان رو به روست و روز به روز بر گستره و گوناگونى آن افزوده مىشود. امت اسلامى در برابر شبههها و شبیخون فرهنگى و فکرى دشمنان و مکتبهاى الحادى نیازمند پشتیبانى فکرى است. دستگیرى از گرفتاران فکرى، از اولویتهاى تبلیغى همه مذاهب اسلامى است. جنبش مسیحى صهیونیسم بینالمللى، با همه توان به رویارویى با اسلام برخاسته است. حرکتى که در سدههاى پنجم هجرى جنگهاى دویست ساله صلیبى را بر جهان اسلام تحمیل کرد، امروز در شکل دیگر نمایان شده است. صهیونیستها خود را در زیر نقاب مسیحیت پنهان کرده و به احساسات خفته ملیونهإ؛ ّّ مسیحى ساده دل علیه اسلام دامن مىزنند. مؤسسات مسیحى تبلیغات گستردهاى را در جهان علیه اسلام و قرآن به راه انداختهاند. و گروههاى تبشیرى از راههاى گوناگون تلاش مىورزند مسلمانان را از اسلام جدا و به مسیحیت وارد سازند.
گروه »رستاد« از زمان نبردهاى گروههاى جهادى افغان با روسیه، با استفاده از امکانات سازمانهاى بینالمللى، به کار گسترش مسیحیت در آن کشور است. و کشیشان به نام کمک رسانى، مسیحیت را تبلیغ مىکنند.
جان تارزول کانادائى، رئیس سازمان خیریهاى که در افغانستان به مردم کمکرسانى مىکرده، با استفاده از جایگاه شغلى خود به تبلیغ مسیحیت مىپرداخت. در این باره بسیار جدى بود. با برنامهریزى، طرحهاى خود را اجرا مىکرد. وى پنج خانواده افغان را که مسیحى کرده بود به کانادا فرستاد. او جزوههایى را به زبان فارسى همراه با کمکهاى غذایى درکمپها پخش مىکرد.6
سازمانى مسیحى دیگر به مرکزیت اشتوتگارت (آلمان غربى) از گروههاى تبشیرى تندرو است. این مرکز شعبهاى در سویس دارد. و به بسیارى از زبانهاى زنده نشریه و کتاب منتشر مىسازد و رد اسلام و قرآن در رأس برنامههاى آن قرار دارد. گروههاى تندرو مسیحى در شهریور 87 در کلن آلمان آشکارا »کنگره ضداسلامى شدن« بر پا کردند و جنجالىترین شخصیتهاى سیاسى اروپا در آن علیه اسلام سخن گفتند.7
کشیش متعصبى به نام پدر یوسف درّه الحداد، در لبنان دهها کتاب علیه اسلام و قرآن منتشر ساخته است از جمله: القران و الکتاب، انجیل برنابا شهاده زور على القران. وى در این کتابها حقائق تاریخى و سیره پیامبر را تحریف مىکند.8
ابوموسى حریرى نیز از کشیشانى است که با استفاده از اوضاع سیاسى آشفته لبنان، تحریف حقائق مسلم اسلام را سرلوحه کار خود قرار داده و با استفاده از پشتیبانیهاى دولتهاى غربى در این باره کتابهاى گوناگونى، از جمله: القران دعوة نصرانیه، و نبى الرحمه و قران المسلمین را منتشر کرده است.9
دراسترالیا، کشیشهاى تندرویى وجود دارند که در نشریههاى خود علیه پیامبر و تعالیم اسلام مطالب سخیفى مىنویسند و عرضه مىدارند. به تازگیها در این کشور کتابى از جون لاون به نام »خطراسلام« منتشر شده است. نویسنده این کتاب، سالها در سرزمینهاى اسلامى مىزیسته و اکنون در لندن زندگى مىکند. وى، در رادیوهاى محلى نیز با انجام مصاحبههایى علیه اسلام سخن مىگوید.
انتشارات سرف فرانسه، کتابى به نام »ما واسلام« منتشر ساخته است. نویسنده این کتاب راهبى به نام یوحنا محمدعبدالجلیل، مسلمان و مراکشىالاصل است که در دانشگاه »قِرویینِ« مراکش تحصیل کرده و آن گاه به پاریس رفته و به سال 1945 به مسیحیت گرویده است. در این اثر علیه اسلام قلم فرسایى کرده است.
دراندونزى، بیش از چهار هزار مبلغ و مبشر مسیحى وجود دارد. تنها در جزیره بورینو، که جزیره مسلمان نشین است، بیش از هزار مبشر مسیحى به تبلیغ اشتغال دارند.
تا آنجا که در بین مسلمانان جاى پا باز کرده و شمارى از آنان را در خدمت گرفتهاند. از جمله برهان الدین رفاعى مسلمان زادهاى که به کیش مسیحیت گرویده، در کار تبلیغ علیه اسلام است وى کتابى به نام عیسى در قرآن منتشر ساخته است.10
ژوزف کاردینال بندیکت شانزدهم، در نوشتههاى خود اسلام را به غیر عقلانى و بربریت متهم ساخته است. وى در سخنرانى رسمى در دانشگاه روزنبرگ آلمان، در 12 سپتامبر 2006 به بهانه بحث درباره »ایمان و عقل« با نقل گفت و گوى مانوئل دوم امپراطور قرون وسطى با مسافرى ایرانى، به اسلام حمله کرد و آن را دینى مخالف عقل و منطق نامید و گفت:
»محمد فقط شرارت و اعمال غیر انسانى به ارمغان آورده و سفارش کرده دین را با شمشیر گسترش دهید. «11 کانونهاى استعمارى، پارهاى از برنامههاى خود را در لواى تقریب ادیان و مذاهب پیش مىبرند. یکى از اهداف کنگره جهانى ادیان پدیدآورى زمینه و امکان پیدا کردن آزادى تغییر عقیده و ازدواج زن مسلمان با مرد مسیحى است.
افزون بر ایجاد شبهه درباره پیامبر و قرآن، مهر و محبت، کمکهاى مردمى، ایجاد بیمارستان و مدرسه و کلاسهاى آموزش زبان، از راههاى نفوذ مبشران مسیحى در میان مسلمانان است. مارش چالز از کشیشان پرآوازه کاتولیک، در کتاب »روش تبلیغ مسیحیت در میان مسلمانان« راههاى گوناگون رخنه در میان گروههاى مسلمان را تشریح کرده و تجارب مبشران در این زمینه را در اختیار هم کیشان خود گذاشته است. به این گزارش توجه کنید:
»یک زن جوان براى ایجاد ارتباط با زنان مسلمان به شهر فرانسوى زبان بزرگى رفت. قادر بود که آپارتمان ارزانى، در بلوک بزرگى، که او تنها فرد اروپایى آن جا بود، کرایه کند. جمعیت آن شهر اختلاطى از اکثر نژادها و ملیتها بود. و مرکز عمدهاى براى تبه کارى به شمار مىرفت. دیگر میسیونرها خطر اقامت در چنین مکانى را به او خاطر نشان کردند. و گفتند محیط کثیف است. سروصدا دائمى است. ساختمان غیربهداشتى است. و زندگانى شما در خطر خواهد بود. بااین حال او مقاومت کرد و در زمانى کمتر از یک ماه بیشتر از نود کودک مسلمان به هفت کلاس آموزش انجیل او مىآمدند. زنان جوان به ملاقات او رفته و رفتارش با همسایگان دوستانه بود و به زودى به عنوان فردى از خودشان پذیرفته شد. «12
کشور بنگلادش از کشورهاى حنفى مذهب، به شدت در تیررس مسیحیت قرار دارد. این کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامى، گرچه از کمکهاى دیگر اعضا، بى بهره نیست، ولى فزونى مشکلات و مصائب، کلیساى کاتولیک روم را به اندیشه واداشته تا از استیصال دولت بنگلادش به سود خود بهره برد. شورش بودائیان در این کشور نیز، برخاسته از مشکلات اقتصادى و درماندگى این کشور پرجمعیت است.13
مبشرین مسیحى در راه اهداف خود از هر شگردى بهره مىگیرند. استکبار جهانى، در هر جا که رد پا پیدا کرده، به نام مسیحیت و با بهرهگیرى از مسیحیان کینه توز و جاهل، به ستیز با اسلام، برخاسته است و تیرهاى زهرآگین خود را به سوى رسول گرامى اسلام و آموزههاى وحیانى و رهایىبخش آن رها کرده است. چندى پیش در تلویزیون ایتالیا، به صراحت اعلام شد که شمار زیادى از کتاب آیات شیطانى سلمان رشدى در اختیار مردم قرار خواهد گرفت.
موضوع آتش زدن قرآن به دست پلید کشیشهاى تندرو، اعلان مبارزه آشکار با اسلام است.
ایران اسلامى نیز از تهاجم مسیحیت وابسته به استکبار جهانى و پیشقراولان مسیحى استعمار، درامان نمانده است.14 در دوره پهلوى ارنست پرون15 عضو رسمى مسیحى دربار، افراد موثر و کلیدى دربار و نزدیکان به دربار را به آیین مسیحیت مىگرواند. او و دیگر کسان، زمینههاى خاصى براى گرویدن افراد به آیین مسیحیت فراهم مىآوردند. دادن امکانات مالى و حمایتهاى سیاسى بینالمللى، از شگردهاى آنان براى جذب افراد اثرگذار و کلیدى بود. از خاندان پهلوى، شمس پهلوى رسما مسیحى شده و داراى کلیساى خانگى بود.16
رخنه خانه به خانه و کلیساهاى خانگى از برنامههاى نوین واتیکان در جهان اسلام است. که برابر گزارشهاى رسمى دهها کلیسا در مشهد کشف شده که به جذب مردم به آیین مسیحیت، مىپرداختند. موضوعى که رهبر معظم انقلاب اسلامى در سفر به قم درباره خطر آن به فضلا و مراجع تقلید هشدار دادند و آنان را به مرزبانى بیشتر از مرزهاى فکرى مردم، فراخواندند.17
لیبرالیسم غربى، پس از چند دهه خاموشى و افسردگى، دوباره سربرآورده و با شعار آزادى و دموکراسى، مذهب را به جنگ مى خواند. غرب در دوره جنگ سرد، بر اثر رقابت با کمونیزم بینالملل کمتر عرصه قدرتنمایى داشت و جنایتهاى آشکار دولتهاى غربى در جهان سوم و خاورمیانه، مانورهاى غربیان را بىاثر مىساخت و اینک در دو دهه اخیر با پشت سرگذاشتن کمونیزم و بیرون راندنِ آن از دور رقابت، اسلام را مهمترین رقیب خود اعلام کرده و دوباره یکه تازیهاى گذشته را از سر گرفته است و اشغال کشورهاى بى پناه را آزادىبخشى مىخواند. مؤسسات مطالعاتى استراتژیکى غربى مانند مؤسسه مطالعاتىِ »رند« به سرپرستى فوکویاما، دموکراسى لیبرال به رهبرى آمریکا را نقطه پایان تکامیل ایدئولوژیک بشر و آخرین شکل حکومت بشرى و فرجام تاریخ مىداند. وى با پرده پوشى بر شکاف عظیم فقر و غنا در دل کشورهاى غربى و جنایتهاى هولناک رژیمهاى غربى در دیگر کشورها، تاکید دارد، تاریخ از این به بعد، در چارچوب حاکمیت لیبرالیسم، ادامه خواهد یافت و ارزشهاى حاکم بر زندگى انسانها در جاى جاى گیتى، در تمامى ابعاد آن، همانا ارزشهاى لیبرال خواهند بود و ارزشهاى دیگر مطلوبیت همه گیر نخواهند یافت و تنها به صورت خرده ارزش به حیات بىثمر خود ادامه خواهند داد.18
پاسداران فرهنگ غربى، اسلام را به عنوان دین خون و شمشیر معرفى مىکنند و براى جلوگیرى از گرایش ملتها به قرآن، به اسلام هراسى دامن مىزنند.
جهانى سازى و یکسان سازى فرهنگى، از خطرهاى دیگر پیش روى جهان اسلام است. جهانى سازى، هویت و استقلال فرهنگهاى گونهگون جامعه بشرى و جوامع اسلامى را مورد تاخت و تاز قرار داده است: فرهنگسازى تصنعى در سطح بینالمللى، با تکیه بر روشهاى جدید ارتباطى در حال جریان و دامن گسترى است. میراث گونهگون و فرهنگ معنوى در زیر چرخهاى ارابه هویتسازى، در حال نابودى است. در حالى که جوامعى که از نظر میراث گونهگون فرهنگى و معنوى، توانمند بوده و در تحولات تاریخى - سیاسى جهانى توانستهاند میراث متنوع فرهنگى خود را حفظ کنند، در دنیاى معاصر از جایگاه ویژه فرهنگى برخوردارند. نمونه آن تحولات فرهنگى ایران در دوران تمدن اسلامى است.
عرفانهاى دروغین چون بودیسم، شیطان پرستى، عرفان سرخ پوستى واوشو و صدها مکتب غیر عقلانى و خرافى از پدیدههاى نوظهور است که جهان اسلام را تهدید مىکند. سرخوردگى از مادیت غربى و زندگى ماشینى، قشر بزرگى از جوانان را متوجه عرفان شرقى کرده است. مکتب بودیسم در این راه نخستین منزل گاه و میزبان نوجویان غربى است. در اینباره مبلغان بودیسم با تبلیغات مردم پسند، تلاش مىورزند. بنا به گزارشهاى مستند، هزارها اروپایى با دیدن فیلم بوداى کوچک اثر کیو ربوس و کارگردانى برناردو برتولوژى فیلمساز برجسته ایتالیایى، به مذهب بودیسم گرایش پیدا کردهاند. از جمله آنان روبرتو باجو فوتبالیست پر آوازه ایتالیائى است. برتولوژى براى ساخت این فیلم سى میلیون دلارى، نزدیک به یک سال در زادگاه دالائى لاما »تبت« به سر برده و این اثر تبلیغاتى 140 دقیقهاى را به سال 1993م، ساخته است. وى سعى کرد در ضمن این فیلم، موضوع تناسخ را که از اصلى ترین باورهاى بودائیان است، واقعى وعقلانى نشان دهد.
تهاجم فرهنگى و شکستن حریم خانواده، با گسترش فساد و فحشاء از دیگر مشکلات جمعى جهان بشرى و دنیاى اسلام است. استکبار، براى رسیدن به این هدف شوم و گستراندن چتر سیاه خود بر بشریت و بویژه مسلمانان از ماهواره و دیگر رسانههاى جمعى بهره مىبرند. فیلمهاى بسیارى با هدف به کژراه کشاندن جوانان مسلمان و جهان سوم ساخته مىشود.19 فرهنگ سرمایهدارى موجب شده که دولتهاى پارهاى از کشورهاى اسلامى، مانند مصر واندونزى، به مساله قمار و فحشا به هدف جلب جهانگرد و توریست روى خوش نشان دهند.
فمنسیم زیر نقاب دفاع از حقوق زن در جهان اسلام، گرد و غبار برانگیخته و شبهه و مسائلى به وجود آورده است. که البته سر منشاء و زمینهساز رشد و دامن گسترى این پدیده، بى توجهى به حقوق زنان در میان پاره از کشورها و اقوام مسلمان است. کسانى که به نام اسلام حکمرانى مىکنند و هزارها جفا در حق زنان روا مىدارند و به رفتارى خلاف عرف و شرع دست مىیازند و از همه عوامل اثرگذارتر دیدگاهها و فتواهایى است که به نام اسلام درباره زنان در قلمرو جهان عرضه مىشود. اینها و دهها عامل دیگر، دستاویزى براى بدخواهان اسلام در ترویج مساله فمنیزم و شکستن حریم خانوادهها شده که نمونههایى از آن را الطاهرالحداد، ادیب معاصر تونسى درکتاب »امرأ تنا بین الشریعه والمجتمع« به تصویر کشیده است.
ملى گرایى از دیگر مسائل فرارو و مشترک جهان اسلام است. ناسیونالیسم افراطى، هماره بخشهایى از دنیاى اسلام را در التهاب داشته و از سوى استعمارگران غربى، بدان دامن زده مىشود. جهان اسلام و مسلمانان از درگیرى و نزاعها و جنگهاى خونین طایفهاى و نژادى، خاطرات بسیار تلخى دارند. و هنوز نیز این پدیده شوم گریبانگیر مسلمانان است و خانمانهایى را بر باد مىدهد. در اوج مبارزات ضد استعمارى جهان اسلام علیه انگلیس، استعمارگر پیر، سرزمینهاى اسلامى را به مناطق کوچک تقسیم کرد و مردم هر منطقهاى را بر سر مسائل جغرافیایى با یکدیگر درگیر کرد که تا امروز ادامه دارد.
سید قطب در نامهاى مفصل به آیتالله کاشانى (1340ش) در جریان نهضت ملى نفت، به پیامدهاى ویرانگر گسترش ملى گرایى از سوى استعمار اشاره کرده است. از جمله در بخشى از آن نامه آمده است:
»امپریالیسم، مهمترین بازى خود را زمانى انجام داد که میهن بزرگ اسلامى را به کشورهاى کوچک، با گرایشهاى ضعیفِ ملى تقسیم کرد و ملیت بزرگ اسلام در این کشورها کنار گذاشته شد. استعمار، با این کار اتحاد بزرگى را، که اسلام پدید آورده بود و در آن نژاد، رنگ و زبان درهم مىآمیخت و همگى با یک صدا و برادروار شعار واحدى را سر مىدادند از هم فروپاشید. امپریالیسم، جز این بازى چارهاى نداشت؛ زیرا نمىتوانست و قدرت نداشت که این تشکل بزرگ و یک پارچه را ببلعد. اما زمانى که بوق ملى گرایى به صدا درآمد، گردنبند از هم پاشید و گره باز شد و تشکل از هم گسیخت و به لقمهاى چرب و نرم براى هر کس که مىخواهد مبدل شد. سپس هر کدام از این کشورهاى کوچک با مشکلات داخلى رو به رو شدند. آنها با این مشکلات، بدون وجود پرچمى که در سایه آن بایستند و بدون داشتن قبلهگاهى که به سمت آن رو آورند... به ناچار هر کدام به تنهایى به مقابله با استعمار پرداختند. این مقابله گاهى به شکایت به شوراى امنیت مىانجامید و... اما در هر بار هم به ناکامى مىانجامید... «20
تهاجم پیاپى دشمنان کینه توز اسلام و مسلمانان، به مسلمانان از دیگر گرفتاریهاى بینالملل اسلامى است. مسأله غزه، قدس، لبنان، عراق، افغانستان و هویت زدایى از مسلمانان اوگاندا، اشغال قره باغ قفقاز از سوى ارمنستان و... از دردهاى مشترک جهان اسلام است.
یهودیان وابسته به استکبار و صهیونیزم نیز با همه توان در پى یورش به باورهاى اسلامىاند. یهودیان در خاورمیانه، برنامهها و تلاشهاى ضد اسلامى خود را گسترش دادهاند. در همین راستا، گروه رسانهاى موبى »MOBY« به مشارکت آقاى مرداک، وابسته به صهیونیستها، سالهاست در افغانستان فعالیت مىکند. دو ایستگاه رادیویى آرمان و آراکوزیا (اصطلاحى در زبان پشتو)، چهار شبکه تلویزیونى طلوع، لمر، فارسى وان و طلوع نیوز، دو پروداکشن تولیدى، شرکتهاى بزرگ تبلیغاتى، کتابخانه و محل کتابخوانى، کافى شاپ و کافى نتهاى زنجیرهاى در شهرهاى مختلف افغانستان متعلق به این شرکت است.
فیلم ضد ایرانى سیصد، ساخته هالیوود نیز به وسیله این شبکه پخش شده است. شبکه تلویزیونى طلوع براى مشروعیت بخشیدن به حضور صهیونیستها در جهان اسلام، زمینه سازى مىکند. شکستن حریم خانواده از راه پخش فیلمهاى فارسى مستهجن از دیگر برنامههاى این شبکه است.
یهودیان وابسته، افزون بر افغانستان، در عراق به طور گسترده تلاش مىورزند تا زمینه را براى حضور ویرانگر صهیونیزم بین الملل آماده سازند. بیکارى، فقر و محرومیت در این کشور اشغال شده، زمینه را براى تلاش اینها و دیگر فرقههاى انحرافى مهیا ساخته است. گزارشها حکایت از آن دارد که دهها شرکت وابسته به صهیونیست، در پوشش شرکتهاى اروپایى و امریکائى در عراق، بویژه در شمال این کشور، به فعالیت مشغول اند. کردهاى یهودى عراقى تبار، واسطه حضور اسرائیل در منطقهاند.21 گزارشهاى مستند حکایت از دخالت موساد در ترور صدها دانشمند هستهاى و استاد دانشگاه عراقى دارد.22
سنى هراسى و شیعه هراسى
بیگانگان براى دور کردن ذهن علماى اسلامى از تهاجم به جهان اسلام و فراموش کردن اشغال بى سر و صداى کشورهاى اسلامى، به موضوع سنى هراسى و یا شیعه هراسى دامن مىزنند. غربیان با تبلیغات سازماندهى شده شیعیان را از خطر دیگر مذاهب مىترسانند و با بزرگ کردن سلفى گرى و ناصبى گرى، بر آناند که شیعیان به جاى پیمودن راههاى همدلى، همه توش و توان خود را در مقابله با آنان به کار بندند و از آن سو پیروان دیگر مذاهب را از پیروان اهل بیت، بیمناک مىسازند. علامه سید محمد حسین فضل اللّه در این باره چنین هشدار داده است:
»این مشکلات سبب شده که برخى از مسلمانان، یکدیگر را تکفیر کنند. دلارهاى بسیارى مصرف مىشود تا این که شیعه و سنى به یکدیگر نزدیک نشوند. هزینههاى سنگینى به کار گرفته مىشود براى این که اسلام بى روح جایگزین اسلام تحرک آفرین گردد. کوشش دشمن این است که اسلام را در کنج مساجد محصور و محبوس کند و نگذارد که در اعماق زندگى مسلمانان نفوذى داشته باشد«23
راه برون رفت جهان اسلام از بحرانهاى فرهنگى
براى انجام درست دعوت دینى و برون رفت از مشکلات موجود چه باید کرد؟ و کدامین راه ما را زودتر به مقصد مىرساند؟ برخى از راهکارهاى تجربه شده و سودمند از این قرار است.
الف. دشمن شناسى
شناخت ترفندهاى دشمن براى ناکارآمد کردن دعوت دینى، نخستین گام است؛ چه هماره در زمین مستعد و هموار مىتوان بذر پاشید و راه رفتن بر زمینى که دشمن در آن به تباه گرى مىپردازد چونان راه رفتن بر روى زمین پر از مین است. از این روى، دشمنشناسى از محورىترین اهرمها در رویارویى با تهدیدها و دفاع از امت و فرهنگ اسلامى است. چه بسا امتهایى که در طول تاریخ، در اثر غفلت از دشمنان و نداشتن آگاهى و بصیرت لازم در شناخت توطئههاى بیگانگان، از میان رفته و عزت و کرامت آنان پایمال شده است. به فرموده زیبا و دقیق امام على(ع):
»من نام عن عدوه انبهته المکاید. «24
کسى که در برابر دشمناش به خواب رود (از او غافل بماند) حیلههاى غافلگیرانه دشمن، او را از خواب بیدار مىکند.
جهان آفرینش عرصه رویارویى حق و باطل و نزاع پیروان انبیاء با شیاطین است. براى فتح و پیروزى بر دشمنان دین و بد خواهان امت اسلامى باید دشمن را به درستى شناخت و از تکنیکها و تاکتیکها و سیاستهاى راهبردى او آگاهى یافت، تا بر مکر وى غلبه کرد.
تبلیغات و جنگ روانى از کارآمدترین روشهاى دشمن براى دستیابى به منافع خود در جهان اسلام است.
و یا ایجاد اختلاف میان امت اسلامى و رویارویى نیروهاى مسلمان از روشهاى دشمن براى حضور و ایجاد جاى پاى در عالم اسلام بوده است به فرموده مقام معظم رهبرى:
»یکى از توطئهها و تهدیدهاى دشمن، ایجاد اختلاف بین و در درون کشورهاى اسلامى است. در واقع، بهترین ابزار و وسیلهاى که دشمن در اختیار دارد، این است که بین مسلمین اختلاف ایجاد کند. «25
»... استکبار تلاش مىکند تک تک دولتها و حکومتهاى اسلامى را با چیزهاى جزیى و با وعدهاى واهى از بدنه دنیاى اسلام جدا کند و وضع همین چیزى مىشود که هم اینک در جهان اسلام وجود دارد. «26
نمونههایى از توطئههاى دشمن بر ضد جهان اسلام
میرزاى شیرازى، نسبت به همه مسلمانان دلسوز بود. و براى همبستگى امت اسلامى و پیشگیرى از رویارویى شیعیان و دولت بزرگ عثمانى، کارهاى ثمربخشى را به انجام رسانید. حلقه یاران و شاگردان وى نیز چون او مىاندیشیدند.
میرزا حسن آشتیانى از بازوان تواناى میرزا در جنبش تنباکو، در سفر به عتبات، پس از زیارت امام کاظم(ع) بر سر قبر ابوحنیفه، پیشواى حنفى مذهبان، در بغداد رفت و به خادمان و مزاربانان آن هدایاى درخورى بخشید.
پس از پیروزى جنبش تنباکو علیه بریتانیا به سال 1309 ق. جایگاه میرزاى مجدد و آشتیانى در میان مردم ایران و عثمانى بالا رفت. استعمار پیر براى ایجاد اختلاف میان امت و تیره جلوه دادن چهره رهبران جهاد و مبارزه، رسالههاى تفرقهانگیز موهومى را به نام میرزاى آشتیانى در نجف، که در آن روز در حوزه جغرافیائى دولت عثمانى قرار داشت، منتشر ساخت. در این نوشتهها به باورهاى مذهبى دیگر مذاهب، از جمله حنفیان توهین شده بود.
شیخ مرتضى آشتیانى، پدر را در جریان این فتنه خانمان سوز قرار داد. میرزاى آشتیانى در پاسخ، مواضع خویش را درباره این رساله ساختگى اعلام کرد. میرزا در نامه به فرزندش، یادآور شده است:
دیدگاهها و عملکرد وى را در موارد ذیل، به قاضى حنفى مذهب نجف اعلام کند.
1. چگونگى سلوک با علماى اهل سنت و جماعت در جریان مسافرت به شام و دیگر سفرها.
2. حاضر شدن بر سر مزار ابوحنیفه در بغداد و کمک به خدمه آن بقعه و خواندن فاتحه براى وى.
3. تجلیل از اهل سنت.
4. کوشش در رفع مغایرت بین شیعیان و پیروان دیگر مذاهب و جمع کلمه اسلامیه.
5. باور به این که اهل سنت مسلمان و پاکاند.
6. و در نهایت صدور حکم به گردآورى و توقیف رساله مزبور.
آشتیانى در ادامه نامه، دست اندر کاران اصلى انتشار این رساله را فاسدالعقیده و دشمن اسلام دانسته و انتشار مطالب تفرقهآمیز را برخلاف مذهب شیعه اعلام مىدارد.27
این گزارش گویاى این حقیقت است که دشمنان قرآن، چسان در هنگامه نیاز مبرم امت اسلامى به وحدت کلمه، در پى تفرقه بودهاند، تا رهبرى واحده امت اسلامى را تضعیف کنند. تاریخ براى ما نیز آیینه عبرت است. و غفلت از توطئههاى دشمنان دیرین و زخم خورده شایسته نیست.
ب. استفاده درست از ابزارهاى تبلیغى
جهان اسلام براى موفقیت در دعوت دینى و گسترش فرهنگ اسلامى ابزارهاى مناسب و کارآمدى در اختیار دارد که در صورت استفاده درست از آنها مىتوان دین را به درستى به مردم شناساند و از عزت و حرمت مسلمانان دفاع کرد. و فرهنگ اسلامى را به عنوان برترین فرهنگ بر قلههاى جهانى نشاند. از جمله:
1. منبر: از ابزارهاى مهم تبلیغى همه حوزههاى جهان اسلام، منبر است. از گذشته تا کنون علماى اسلام، از فراز منبر با ارائه خطبههاى نمازهاى جمعه و عیدین، به ارشاد و راهنمایى مردم پرداختهاند.
در میان مذاهب اسلامى، خطیبان پر آوازهاى وجود داشته و دارند که پژواک سخنانشان مرزهاى جغرافیائى را درنوردیده و همه مسلمانان از آن استفاده کرده و مىکنند.
واعظ چرندابى از سخنوران برجسته تبریز بود که درباره مسائل روز و انحرافات جامعه اسلامى سخنرانى مىکرد. وى با الازهر در ارتباط بود و با طنطاوى مفسر مشهور مصرى مکاتبه داشت. به گفته یکى از محققان:
»و حتى به جرأت مىتوانم عرض کنم که فتواى تاریخى مرحوم شیخ شلتوت درباره حقانیت مذهب شیعه، مقدارى تحت تاثیر زحمات این عالم بزرگوار بود که با نامههاى خودش مکتب شیعه را در دانشگاه الازهر معرفى کرد و تا اواخر عمرشان این مکاتبات را ادامه دادند.«
28شیخ احمد وائلى عراقى، از خطباى مشهور عراقى بود که سخنان وحدت بخش و شور آفرین وى در همه دنیاى عرب شنونده داشت. امام خمینى وى را مدرسه سیار اهل بیت نامیده بود.
شیخ عبدالحمید کشک (1996 م) از خطیبان پر آوازه مصر بود29 وى با قرآن آشنا بود و در عدالت خواهى سرآمد واعظان مصر به شمار مىرفت. و با رژیم انور سادات و مبارک سخت مخالف بود.30 و در خطبههاى جمعه و مجلس وعظ از وابستگى و زبونى رژیم مصر انتقاد مىکرد. به انقلاب اسلامى ایران عشق مىورزید.
در هنگامه هجوم عراق به ایران، به مردم آگاهى مىبخشید و به آنان از همراهى با رژیم حاکم در حمایت از صدام هشدار مىداد.
اینان و بسیارى از واعظان نامور جهان اسلام، که مجال ذکر نام آنان، یک به یک نیست، دعوتگران به وحدت اسلامى بوده و در هنگامههاى فتنه به مردم آگاهى دادهاند. این وسیله سنتى پربار تبلیغى باید زنده نگه داشته شود و پیدایش دیگر ابزارهاى تبلیغى، نباید بهرهبردارى از آن را کمرنگ کند. رهبر معظم انقلاب در حراست از این ابزار مقدس تبلیغى ابراز مىدارد:
»یک نکته دیگر در باب روحانیت این است که روحانیت، عرصه حضورش، عرصه زندگى مردم بود که مظهر آن، عبارت بود از مسجد و محراب. آیا امروز روحانیت باید عرصه حضورش را عوض کند؟ یعنى به جاى منبر و مسجد و محراب، مثلا برود سراغ اداره، تشکیلات، سازمان، رادیو، تلویزیون؛ یعنى عرضهاى را که در طول زمان در آنها حضور داشته با مردم مواجه بوده، رها کند و عرصه حضور خود را تبدیل کند، یا نه از این موقعیت استفاده کند و عرصه حضور خود را توسعه بدهد. مسجد را نباید رها کرد. منبر موعظه و نصیحت را نباید رها کرد. منتها در گذشته این فضا محدود بود به محیط یک مسجد، امروز محیط تلویزیون هم به آن اضافه شده است، چه بهتر. محیط اداره و دستگاه نظام و دستگاه غیر نظام به او اضافه شده، چه بهتر. این را باید رها کرد؟ اشتباه است اگر ما بشنویم، ببینیم که مساجد از روحانیون خالى است، یا عالمى پیش نماز مسجد است و همیشه یک ساعت دیرتر از وقت به محل مىرسد، این نباید اتفاق بیفتد. مسجد پایگاه است. یک پایگاه اصلى است و مواجهه رویاروى با مردم که منبر ماست یک چیز بى نظیر است و هیچ مواجهه تلویزیونى و رادیویى و ماهوارهاى و اینترنتى را نمىشود با این مواجهه مقایسه کرد که انسان بنشیند در مقابل مستمع چشم به چشم و نفس به نفس حرف بزند این را نباید از دست داد. «31
در مرتبه دیگر این جایگاه معنوى تبلیغى، بایسته است سامان بخشى و اصلاح شود و هماره بر غناى آن افزوده شود. پر جاذبه کردن منبر نیازمند مطالعه عمیق و برنامهریزى و مخاطبشناسى است. امامت جمعه از دشوارترین و پر مسؤولیتترین وظایف است. خطیب جمعه موظف است مردم را به راه خدا بخواند و با دست و زبان آنان را هدایت کند و تودهها را در جریان مسائل دنیاى اسلام قرار دهد خطیب جمعه شایسته است براى پر جاذبه و پر بار کردن خطبهها، وقتهایى را اختصاص دهد و به مطالعه عمیق و همه جانبه بپردازد و از مشاوران با اطلاع و مردم شناس خردمند و فرزانه و نقاد بهره گیرد و هماره با سازوکارى دقیق، مستقیم و غیر مستقیم، از ناقدان دقیق اندیش و آگاه، بخواهد خطبههایش را نقد و ارزیابى کنند.
2. قلم: پس از منبر و خطابه، زبان قلم از رساترین زبانهاى تبلیغى در جهان است و در جهان اسلام، نمود ویژه داشته و دارد. خداوند در قرآن به قلم سوگند یاد کرده و نوشته به عنوان نعمت معرفى شده است. از گذشته تا کنون، عالمان بزرگ مذاهب از زبان قلم در جهت معرفى اسلام استفاده کردهاند.
در میان همه مذاهب اسلامى معاصر، نویسندگان فرزانه و متعهدى زندگى کرده و مىکنند که نوشتههاى آنان چراغ هدایت بوده و به مثابه بارویى بر دشمنان اسلام راه بستهاند و در بحرانهاى فکرى و سیاسى از اسلام و فرهنگ اسلامى پاسدارى کردهاند. عالمان برجستهاى مانند شیخ محمد عبده، شیخ عبدالمجید سلیم، دکتر محمد عبدالمنعم خفاجى32 شیخ محمود شلتوت، حسن البناء، مالک بن نبى، شیخ محمد مدنى، گروه نویسندگان مجله رسالة الاسلام، سید قطب، ابوالاعلى مودودى، ابوالحسن ندوى، محمد دروزه فلسطینى، ابن عاشور، راشد الغنوشى، و عبدالفتاح عبدالمقصود، صبحى صالح، وهبة ذحیلى، محمد جواد بلاغى، شیخ عبدالکریم زنجانى، شیخ عبداللّه زنجانى، سید هبة الدین شهرستانى، محمد حسین کاشف الغطاء، عبدالحسین آیتى، محمد جواد مغنیه، علامه طباطبائى، سید محمود طالقانى، شهید مطهرى، دکتر شریعتى، شهید محمد باقر صدر، محمد تقى شریعتى، محمد تقى جعفرى، دکتر محمد صادقى تهرانى و... از آن جملهاند شایسته است آگاهان و فرهنگ شناسان نوشتههاى ارزنده این بزرگان را به جامعه بشناسانند. و سخنهاى نغز و ژرف آنان را، در معرفى اسلام و قرآن و پاسخ به شبههها، به نسل نو معرفى کنند. با این کار، افزون بر قدردانى از پیشکسوتان راه، رنج نسل معاصر حوزه نیز در تبلیغ دین سبک مىشود.
نوشتههاى سید قطب در نقد تمدن لیبرالیسم غرب و نیز نقد مکتب مارکسیسم بسیار سودمند است و در حراست فکرى از نسل جوان مسلمان از سقوط فکرى در چندین دهه کارساز بوده است. همه متفکران جهان اسلام، به نقش بى نظیر کتابهاى شهید محمد باقر صدر در دفاع از اسلام، اذعان دارند.
شهید صدر در شرایطى وارد میدان فکرى شد که موج الحاد دنیاى اسلام را تهدید مىکرد. فقر و فساد و بى برنامگى و استبداد حکام کشورهاى اسلامى، راه را براى ایدهها، اهداف و شعارهاى کمونیستى و سوسیالیستى، باز مىکرد. در این هنگامه غبارانگیز، گروه گروه از جوانان مسلمان، به دامن احزاب الحادى فرو مىغلطیدند و در باور و فرهنگ و مذهب خود به تردید مىافتادند. آماده نبودن حوزهها براى رویارویى با این فضاى جدید فرهنگى، سبب شده بود که موجى از افکار التقاطى در دنیاى اسلام پدیدار شود و برخى از احزاب شیعى و غیر شیعى این تز را مطرح کنند که در امور معنوى از اسلام، باید الهام گرفت و در برنامههاى اقتصادى مارکسیسم را شاقولِ حرکت قرار داد. جامعهشناسى نامورى مانند دکتر على وردى شیعى به این سو گرایش داشت.33
شیوه تبلیغى گروههاى افراطى، مانند التکفیر و الهجره و سلفیان تندرو نیز، نه تنها کار فرهنگى را دشوار مىکرد که بر دامنه بدبینى و تضاد میان جامعه مىافزود.
شهید صدر از شرایط موجود بر نسل جوان احساس خطر کرد. وى به جاى پیمودن راههاى پیموده شده و یا بازنویسى تقریرات تحقیق شده طهارت و نماز، به سراغ راههاى پیموده نشده و خاکریزهاى بدون سرباز رفت. در عرصه عقائد و فلسفه و اقتصاد، که مهمترین میدان هجمه دشمن بود، به نقش آفرینى پرداخت. با مطالعه عمیق کتابهاى مارکسیسم، آنها را عالمانه نقد کرد و عمیقترین و رساترین تفسیر را از فلسفه و اقتصاد اسلامى ارائه داد که طرح بانک بدون ربا، از آن جمله است.
جامعه اسلامى، باید از زبان قلم پاسدارى کند، تا نویسندگانى بزرگ وارد عرصه جامعه شوند و با آثار فاخر خود نوشتههاى تکرارى، بى محتوا و تفرقهآمیز را به حاشیه برانند و عرصههایى را بیافرینند که تنها متفکران بتوانند وارد شوند و هرکس به خود جرأت ندهد که وارد عرصه مقدس قلم بشود و با ترهات و مطالب سست و بىمایه و بُن قلم را از جایگاه مقدس خود فرود آورد. جامعه اسلامى نباید چنان بى در و دروازه باشد که هرکس احساس تکلیف کند و هرچه به نظرش آید بنویسد و منتشر سازد و یا نوشتن مطالب سست و تفرقهآمیز نسل جوان را به دین بدبین سازد. و یا بهانهاى براى تفرقه و فتنهانگیزى به دست دشمن دهد.
در جامعه اسلامى، نباید هر کتابى به عنوان دین اجازه انتشار یابد. اسلام دین عقل و خرد است و نوشتههاى دینى باید خردمندانه عرضه شود و بتواند مشکلى از فرهنگ دینى را بگشاید.
آیت اللّه مکارم شیرازى، در اجلاس سالانه جامعه مدرسین، سال 1378ه. ش. این نکته مهم را یادآور شدند:
»هم اینک سالانه شانزده هزار جلد کتاب چاپ مىشود که باید افزون بر نظارت وزارت ارشاد، افرادى زیر نظر خبرگان دینى بر این کتابها نظارت داشته باشند؛ زیرا در روزهاى اخیر کتابى با موضوع نبود تحریف در قرآن از سوى فردى که خود را آیت اللّه العظمى مىنامد، نوشته شده است در حالى که خود این کتاب تحریف قرآن است و خوشبختانه مانع انتشار آن شدند. «34
3. پایگاههاى تبلیغى: نماز جمعه، ماه رمضان، نماز عید فطر و قربان و مراسم حج از مناسبتهاى مهم تبلیغى است که مسلمانان در آن گرد مىآیند و خطیبان با استفاده از این گردهماییهاى بزرگ، به ارشاد و راهنمائى مردم مىپردازند. و در کشورهاى اسلامى شیعى افزون بر مناسبتهاى یاد شده، مناسبتهاى فراوان دیگرى نیز وجود دارد که واعظان و خطیبان، در جمع مردم حاضر مىشوند و به وعظ و خطابه مىپردازند. ایّام سوگوارى ائمه اطهار(ع) و حضرت زهرا(س)، در روزهاى جشن به مناسبت تولد ائمه اطهار و بویژه نیمه شعبان، مناسبتهاى عبادى مهم است که مردم در آن گرد آمده و به صورت جمعى به نیایش مىپردازند. استفاده درست از این مناسبتها مىتواند جامعه اسلامى را بیمه کند. استفاده درست از ظرفیت تبلیغى حج مىتواند به بحرانهاى جامعههاى اسلامى پایان بدهد. همه مصلحان بزرگ اسلام، بر اهمیت شعائر حج و عمره و نقش تبلیغى آنها تاکید کردهاند. سید جمال در اولین شماره عروه الوثقى در این باره مىنویسد:
»لازم است مؤتمرى مرکب از علما و نمایندگان بلاد اسلامى تشکیل گردد. و مرکز آن نیز در مکه، ام القراى جهان اسلام باشد. آن جا محل حل مشکلات مسلمانان گردد و توجه افکار همه مسلمانان، معطوف بدان سو باشد«35
و امام خمینى اجتماعات دینى را از اثر گذارترین عامل اندیشه سازى و بازسازى جامعه دینى شمرده است. در نظر امام، حج نه یک عمل صرف که گردهمابى تمام عیار براى انجام مسائل عبادى تا بازگشت به هویت جمعى اسلامى و تصمیمگیریهاى بزرگ بین الملل اسلامى است.36
اکنون دولت سعودى، بیشترین بهره را از ایّام حج و عمره مىبرد. در این ایّام حجم بزرگى از کتابهاى نویسندگان وهّابى و وابسته، در میان زائران منتشر مىشود.
دکتر عبداللّه بن احمد الزید، معاون مطبوعاتى و انتشاراتى وزارت امور اسلامى و اوقاف و تبلیغ و ارشاد سعودى مىگوید: از سال 1415 ه. ق. علاوه بر اهداى یک جلد کلام اللّه مجید، بستهاى نیز به حاجیان داده مىشود که حاوى مجموعهاى از کتابهاى ارشادى و مجموعهاى از نوارهاى اسلامى به زبان خود آنهاست. به طورى که در موسم حج امسال، مجموعه آن چه که در مرزهاى زمینى، هوایى و دریایى به حاجیان اهدا شده، بیش از شش میلیون نسخه کتاب و نوار بوده است.37
افزون بر آن، هزاران کتاب و جزوه در موسم حج و عمره در میان زائران پخش مىشود.38
و بالاتر از آن در خطبههاى عظیم جمعه در مکه و مدینه، سخنرانان براى مردم سخن مىگویند. و در طول سال در مسجدالحرام و مسجدالنبى، مجلس وعظ و خطابه برقرار است. متاسفانه بخش مهم این کتابها و خطابهها به جاى هدایت گرى و دعوت به همبستگى اسلامى و توجه به گرفتاریهاى امت اسلامى، گمراه گرو در جهت مبارزه با باورها و شعائر غیر وهابى، بویژه شیعى، سامان دهى شدهاند. خطیبان غیر وهابى، حق استفاده از کرسیهاى خطابه حرمین شریفین را ندارند و هرگونه پخش کتاب از سوى دیگر گروههاى اسلامى، مجازاتهاى بسیار شدیدى را در پى دارد.
4. تشکیلات: پیام رسانى موفق در جهان امروز، بدون سازمان و تشکیلات ممکن نیست.
پیامبر(ص) از این روش استفاده کرده است. بیشترین اعزامهاى پیامبر(ص) گروهى انجام مىگرفت39 گروه مبلغان پیامبر، داراى برنامه و سرگروه بودند و هر یک از آنان وظیفهاى را انجام مىدادند. پس از آن در تاریخ اسلام مسلمانان از این شیوه استفاده کردهاند که نمونههاى بسیار وجود دارد. از جمله در سده هفتم هجرى، علامه حلّى داراى برنامه تبلیغى سیّار بود. در دوره سلطان محمد خدابنده پدیدهاى تازه در شیوه آموزش و روش تبلیغ روى داد که به تعبیر تاریخ وصّاف، مدرسه سیّار نام داشته است. این مدرسه، همراه اردوى سلطانى در سفرهاى ییلاقى و قشلاقى در حرکت بود و به آموزش و تبلیغ مىپرداخت. در این مدرسه سیّار صندوقهاى کتاب، به همراه اردو حمل مىشد، تا در وقت نیاز مدرسان و طالبان دانش به آن مراجعه کنند.40 در تاریخ معاصر، گروههاى اسلامى گوناگونى نیز از روش تبلیغ گروهى استفادههاى شایانى کردهاند. احناف شبه قاره هند و نیز الازهر مصر، و اخوان المسلمین، از سازمان و تشکیلات در جهت پیشبرد مذهب خود استفاده کرده و مىکنند.
سید جمال الدین در دوره اقامت در مصر براى پیشبرد دعوت دینى خود، انجمنى را پى ریخت. با همکارى شیخ محمد عبده، انجمنى از روحانیون و روشنفکران مصرى تشکیل داد. هدف این انجمن که از آن به محفل وطنى قاهره یاد شده، بازگشت به تعالیم قرآن بود. سیّد در یکى از خطابههایى که در انجمن ایراد کرد، از بى توجهى جامعههاى اسلامى به قرآن و تنزل آن در حد فاتحه و ورد و تعویذ اظهار تاسف کرد و یادآور شد: باید به قرآن بازگشت و تلاوت و عمل به قرآن را در جامعه اسلامى احیاء کرد.
اعضاى انجمن که در آغاز بر چهل نفر استوار بود، پیش از هر برنامه، موظف بودند بر گفتار و رفتار خود نظارت داشته باشند و از دائره اسلام کوچکترین تخطى نکنند. هرکس به فراخور خود هر روز معروفى را احیا و با منکرى بستیزد و بخشى از درآمد خود را در صندوق جمعیت واریز کند.
این جمعیت افزون بر تلاوت روزانه یک حزب از قرآن، مواد 17 گانهاى را براى اعضاى خود معین کرد از جمله: اداى فرائض و نوافل، امر به معروف و نهى از منکر، دعوت به اسلام، گفت و گوى خردمندانه با مبلغان مسیحى، احسان به فقراء. قرار بر این بود هرکس بر کار خود نظارت و عملکرد روزانه خود را بنویسد. حوزه کارى این هسته کوچک، به تدریج گسترش یافت. چنان که افراد بسیارى خواستار عضویت در آن شدند و چهره شهر قاهره رنگ اسلامى گرفت و فضاى آن به امواج معنویت و صفا عطر آگین گردید. سادگى و صلح و صفا و رفتار برادرانه این گروه، قبطیان مصر را نیز مجذوب خود ساخت، تا آن جا که استعمارگران غربى بر خود احساس وحشت کردند و براى پیشگیرى از نفوذ روز افزون آن به دست و پا افتادند. حتى مرکز تبشیر و تبلیغات دینى انگلستان، کار خود را در برابر نفوذ این انجمن ناچیز دید:
»یکى از دعاة نصاراى قاهره در راپورت خود به یکى از اعضاء انجمن کنیسه (سان پول) که بزرگترین کنائس دنیاست در لندن مىگوید: در دار خیال هیچ امرى از این واقعه عجیبتر رخ نداده که هفتصد میلیون اولاد انجیل با کمال علمیت و اقتدار و غیرت که درخور طبیعت بشر است، در برابر چهل نفر که در حقیقت، روح یک سید درویش ایرانى بیش نیست، مقهور گردید.«
انگلیسیها که فعالیت این انجمن را زیر نظر داشتند، از سرعت و فراگیرى آن به وحشت افتاده بودند، چنانکه در یکى از گزارشها آمده است:
»حزب وطنى مصر، اول یک تن سیّد درویش ایرانى بیش نبود. بعد شیخ محمد عبده را جذب کرد، رفته رفته به چهل نفر و الان عملیات آنها در مدت نه ماه، بیست هزار و یکصد و هشتاد و یک نفر با سرمایه یک کمپانى معتبرى از تجارت خانههاى اروپ تصاعد نموده. بدیهى است اگر هر ماهه یک نفر زایش مثل خود نماید، به بیست سال نخواهد کشید که صفحه پشت و روى کره کمترین میدان جولان آنها خواهد شد.«41
تبلیغ تشکیلاتى اخوان المسلمین
جنبش اخوان المسلمین از متشکلترین سازمانهاى تبلیغى اسلامى جهان اسلام است. این جنبش در سال 1307 ش، در اوج هجوم غرب براى استحاله دنیاى عرب و اسلام، در اسکندریه مصر پا به زندگى گذاشت. بنیانگذار آن حسن البنا (1324 ق - 1314 ش) از روحانیون و معلمان مصر بود. البنا درصدد برآمد در مقابل موج دین ستیزى یک موج تازهاى از دیانت سامان دهد. او به دنبال راهى براى بازگشت به اسلام و فهم علل جدایى مسلمانان از تعالیم دین بود و معتقد بود، انجمنهایى مثل حصافیه و انجمن تعالى روح، که در قاهره با آن آشنا شده بود، در این راه ناکارآمد و ناتواناند42 وى از گسست نسل جوان و دانشجویان از فرهنگ دینى خویش، نگران بود و بر این باور بود که آینده هر ملّت و هر مکتب در دست نسل جوان، طلاب، دانشجویان و روشنفکران قرار دارد؛ لذا عمده تلاشهاى خود را متوجّه این گروههاى اجتماعى کرد. البناء بر آن بود همان طور که کادر انقلابى در انقلابهاى سوسیالیستى از میان طبقه کارگر بر مىخیزد، در انقلاب اسلامى نیز، مستضعفان باید این امانت را بر دوش گیرند. البنّا از روش تودهاى و امت براى جذب اعضا استفاده مىکرد.43 برخى از نوشتههاى تعلیمى و تبلیغى حسن البنا عبارت است از: و السلام فى الاسلام، رسالة التعالیم، رسالة الجهاد، دعوتنا فى طور جدید، بین الامس و الیوم، الرسائل الثلاث، دعوتنا الى أى شىء ندعو الناس، نحن الإخوان المسلمون، تحت رایة القرآن، مشکلاتنا فى ضوء النظام الإسلام، العقائد، المناجاة المأثورات، احادیث الجمعه، الدعوة و الداعیة44 او در دعوت دینى مستقیماً به سراغ تودههاى جامعه رفت: راننده، باغبان، درشکه چى. البته خود او از تحصیلات عمیق اسلامى برخوردار بود و تجربه کار تشکیلاتى نیز در جنبش »الاخوان الحصافیه« هم داشت که داراى رویهاى اصلاح طلبانه بود.
اخوان المسلمین، کمتر از 5 سال پس از آغاز فعالیت در بیش از 20 شهر مصر شعبههایى تشکیل داد و چندین مرکز تبلیغ دینى را به وجود آورد. در این سالها، انگلیس بر مصر چیره بود و فؤاد پاشا، دست نشانده انگلیسیها مشکلات فراوانى را سر راه حسن البنا و جمعیت او ایجاد کرده بود. اصول اندیشه حسن البنا عبارتاند از:
1. پرهیز از جدالهاى فرقهاى بود. وى در پى این هدف از آغاز بنیان گذارى جماعت تقریب بین مذاهب اسلامى، از سوى شیخ محمد تقى قمى، با همه توان با آن همکارى کرد و در گسترش آن کوشید. البنا، تلاش کرد با علماى فرزانه و دوراندیش شیعه نیز رابطه فکرى برقرار کند و از توان فکرى و عملیاتى آنان در پیشبرد اهدافش بهره برد. از این روى، با شهید نوّاب صفوى، به سال 1954 م در مصر دیدار کرد و درباره مسائل جهان اسلام به گفت و گو نشست45 نواب از افکار بلند حسن البنّا درباره جهان اسلام ستایش مىکرد و به سفارش وى، یکى از مقالههاى البنا، درباره فرهنگ اسلامى، ترجمه و در یکى از نشریههاى ایران منتشر گردید.46 و نیز حسن البنّا در یکى از سفرهاى حج خود با آیت اللّه بهاءالدین محلاتى از علماى شیراز، دیدار و با وى درباره جهان اسلام گفت و گو کرد.47
حسن البناء در مراسم حج 1948 ه. ق با آیت اللّه کاشانى دیدار و گفت وگو کرد. شمارى از دانشجویان شیعه که در مصر تحصیل مىکردند، به جنبش اخوان المسلمین پیوستند.48
2. سیاست گام به گام. در نگاه وى، جنبش، قبل از آن که به هدف غایى خودش برسد، باید مراحل تبلیغ، بیان و تفسیر، عمل و نتیجهگیرى را گام به گام طى کند.49
3. استفاده از نیروهاى مختلف براى رسیدن به هدف
4. برپایى حکومت اسلامى: اخوان المسلمین، اعلان کرد حکومت را براى خود نمىخواهد، بلکه حامى کسانى است که بتوانند مسؤولیت حکومت را بر عهده بگیرند و قوانین قرآن را اجرا کنند و اگر چنین فردى پیدا نشد، تشکیل حکومت یکى از برنامههاى اخوان المسلمین خواهد بود.
5. مقاومت در برابر تجاوزگران.
6. اعتقاد به تجدید خلافت، به عنوان مظهر وحدت اسلامى.50
تشکیلات تبلیغى مدرسة الواعظین
در این مدرسه از آغاز، مکان آموزشى - تبلیغى مدرسهاى ویژه براى وعظ و تبلیغ تاسیس شد و در آن مواد آموزشى مورد نیاز مبلغان آموزش داده مىشد. در یکى از گزارشهاى مربوط به اسلام در هند درباره این مدرسه آمده است:
»و از دیگر خدمات مسلمین هند به اسلام، تاسیس مدرسة الواعظین است. این مدرسه در هفت سال قبل در تحت ریاست نجم الحسن، که مرجع تقلید شیعه هندى است، تشکیل گردید و راجه محمود آباد بر خلاف غالب بزرگان ایران، همت نمود و یک قسمت از عایدات املاک خود را وقف این مدرسه فرمود و این موسسه دو کار مهم را عهدهدار شده است: یکى تبلیغ اسلام و دیگر تربیت مبلغ براى تبلیغ نمودن. و دوره تحصیل مبلغ در آن مدرسه پنج سال است که پس از آن که تحصیلات خود را از فرا گرفتن دلائل عقلى و نقلى و حلى و الزامى به اتمام رسانید، به خرج همان مؤسسه براى تبلیغ اسلامى به اقلیمى مأمور مىشود. چنانکه فعلاً آن مبلغان در تمام هندوستان منتشرند و در دو سه نقطه آفریقا نیز براى تبلیغ رهسپار شدهاند و به علاوه، این مؤسسه به السنه مختلفه اروپایى تألیف کتب نافعه نموده و اکنون قرآن را به زبان انگلیسى ترجمه مىکنند و اینک این مؤسسه دو مجله ماهیانه بیرون مىدهد، یکى به اسم الواعظ که در زبان اردو است و دیگرى فحص الاسلام ReviewMoslim در زبان انگلیسى است.
و ما شاید شرح وافىترى در این خصوص در جلد سوم بنگاریم و فقط چیزى را که در این مورد تذکر مىدهم آن است که اگر این گونه خدمات موجب تحبیب و تالیف و اتحاد شود مقبول و مستحسن و اگر باعث تفریق و اختلاف گردد مردود و بر خلاف رضاى صاحب اسلام خواهد بود.«51
این مدرسه مورد تایید دیگر حوزههاى شیعه قرار گرفت. و بازتاب مثبت آن در ایران بیش از دیگر نقاط بود. علماى دیگر مناطق به تبعیت از آن به تأسیس مدارس ویژه دست زدند.
تشکیلات تبلیغى فتح اللّه گولن در ترکیه
از جنبشهاى تبلیغ تشکیلاتى قابل مطالعه جهان اسلام، حرکت بزرگ علمى و تبلیغى فتح اللّه گولن در ترکیه است. وى از روشنفکران ترک تبار مسلمان (1941 م) و از پیروان طریقت ملا سعید نورسى، ملقب به بدیع الزمان (1339 ق)52 است که زندگى خود را در خدمت آموزشهاى علمى دینى با تفکرات دینى اجتماعى ویژه خود53 به کار گرفته است. نورسىها از مبلغان مذهبى در سده اخیر بودند که در مبارزه با لائیک نقش آفرین بودند. آنان از دو راه تبلیغ مىکردند: ساخت مدرسه، کودکستان، دبیرستان و دیگر تبلیغ خانه به خانه. سلسله مدارس بزرگ امام خطیب در ترکیه از کارهاى این گروه است. مدرسههاى امام خطیب از سال 1949 م. به هدف تربیت پیشنماز و خطباى دینى دولتى در ترکیه شروع به فعالیت کرد. دوره آن چهار سال است و در این دوره چهار ساله، علوم دینى از ادبیات عرب و تفسیر و فن سخنورى تدریس مىشود. در تعبیرى نورسى را باید از پیشگامان طرح وحدت حوزه و دانشگاه شمرد. وى براى جامه عمل پوشاندن به اهدافِ تبلیغى خود، نخستین بار طرح دانشگاه الزهراء را مطرح کرد.54
فتح اللّه گولن در ادامه کار گروه نورسىها بر آن است که باید از راه علم به دین خدمت کرد. و شعار وى مبارزه علیه جهالت است. در حال حاضر گولن حدود هزار مدرسه، چندین دانشگاه، دهها روزنامه و شبکه تلویزیونى در جهان راه اندازى کرده است و نمادهاى فرهنگى ترکیه را با محوریت اسلام و ترکیه ترویج مىکند. روزنامه زمان وابسته به این گروه یک میلیون تیراژ دارد.55
مدارس گولن افزون بر ترکیه در 52 کشور، از جمله در جمهورى آذربایجان فعال است. در ترکیه معروف است که نجم الدین اربکان و رجب اردوغان از هواداران این تشکیلاتاند.
تشکیلات تبلیغى جامعه تعلیمات اسلامى
جامعه تعلیمات اسلامى از نمونه تبلیغات موفق و تشکیلاتى حوزههاى شیعه است. بنیان گذار آن شیخ عباسعلى اسلامى (1275 - 1364 ش) از عالمان خدمت گزار معاصر و از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانى است56 اسلامى از عالمان کوشا و در صحنه بود. با آیت اللّه کاشانى همراهى مىکرد. در دوران مبارزه و نهضت بزرگ اسلامى در کنار امام بود57 اسلامى از پیشتازان تبلیغ دین در عرصه بین الملل به شمار مىرود. وى افزون بر خطابه و منبر در شهرهاى گوناگون ایران، براى رساندن پیام دین به کشورهاى پاکستان، هند، چین،58 برمه59 (رانگون) عراق، مصر،60 عربستان و... سفر کرد و در شهرهاى گوناگون این کشورها، به شناساندن دین اسلام و پیام آن پرداخت. وى در این گشت و گذارها، از عالمان و مراکز فرهنگى، مدارس ممتاز و حرکت آفرین، مدارس حفظ قرآن، کتابخانههاى نمونه، بیمارستانها و ... دیدن کرد و با تجارب فرزانگان این کشورها در حوزه الفت آفرینى و وحدت اسلامى61 آموزش و تبلیغ و خدمت رسانى آشنا شد.62 از جمله برنامههاى مدرسة الواعظین هند، به مدیریت نجم الحسن بر وى تاثیر بسزا داشت. و نمونه آن را به نام جامعه تعلیمات اسلامى در ایران بنیان گذارد.63 بنیان گذارى نزدیک به دویست مدرسه دخترانه و پسرانه به روش نوین، بنیان گذارى دهها کتابخانه و بیش از پنجاه و هفت مسجد در شهرهاى گوناگون ایران در روزگار فتنه خیز پهلوى براى نونهالان از جمله خدمتهاى این عالم خدمت گزار بوده است.64
تبلیغ تشکیلاتى دارالتبلیغ اسلامى
و نیز دارالتبلیغ اسلامى در حوزه علمیه قم از نمونههاى کارآمد و اثرگذار تبلیغات تشکیلاتى در پیش از انقلاب به شمار مىآیند که با کنار گذاشتن نقطههاى ضعف و گرفتن نقطههاى قوت آن، براى همیشه مىتواند الگو باشد.
تبلیغ تشکیلاتى دفتر تبلیغات اسلامى
حوزه، پس از انقلاب اسلامى، به امر تبلیغ، به گونه تشکیلاتى و برنامه ریزى شده روى آورد که نمونههایى مىتوان ارائه داد. از جمله، تاسیس دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم به سال 1358 بود. این نهاد برآمده از انقلاب اسلامى، زیر نظر نهاد رهبرى کار خویش را آغاز کرد. از آغاز انقلاب، رایت دفاع از انقلاب اسلامى و اسلام انقلابى را بر دوش گرفت و در عرصههاى گوناگون تبلیغى و سازماندهى امور تبلیغى و زیر چتر گرفتن جاى جاى کشور اسلامى، خوش درخشید. در مصاف فکرى با گروهکها و روشنگرى مردم نسبت به مواضع عزت آفرین امام، کارنامهاى بس درخشان از خود به جاى گذارده است که برشمارى یک یک آنها در این مقال نمىگنجد. برجستهترین فراز کارنامه دفتر تبلیغات حوزه، مهیا سازى و اعزام مبلغان رزمى - تبلیغى به جبهه و آوردگاه دفاع مقدس بود. دفتر تبلیغات در هنگامه حساس، با کمترین نیرو و با این که در آغاز راه بود، بیشترین و روشنترین نقش را آفرید. این نهاد نوبنیاد با هماهنگى سازمان تبلیغات اسلامى (که آن هم نهاد تشکیلاتى و نقش آفرین در عرصههاى گوناگون بوده و هست) طلاب و فضلاى حوزه را گزینش کرده و آنان را به مساجد و تکیهها، شهرهاى جنگ زده و مناطق نزدیک به صحنه نبرد، پادگانها، پاسگاهها، قرارگاهها، و جبههها و پشت جبهههاى دفاع مقدس اعزام مىکرد.
این سربازان رزمى - تبلیغى باورها و احکام و شرائع دین را براى رزمندگان اسلام تشریح مىکردند و در هنگامه نبرد با خواندن آیات جهاد، مبانى فکرى آنان را تقویت کرده و شوق رزمندگان اسلام را براى دفاع از ام القراى اسلام، دو چندان کرده و با برگذار کردن مراسم دعا و نیایش به تقویت روحى آنان مىپرداختند.
طلاب و روحانیان آگاه، با حضور عینى در صحنههاى نبرد و مواظبت بر اصول و ارزشهاى دینى جنگ، مانع از آن شدند که دفاع مقدس و مشروع به بیراهه کشیده شود و رنگ غیر اسلامى به خود بگیرد. این همه آثار با برکت، پیامد همین حضور تبلیغى روحانیت در جبهههاى نبرد است. بخش بزرگى از شهداى روحانیت در دفاع مقدس، کسانى هستند که با هماهنگى این نهاد به جبهه اعزام شدهاند.
دفتر تبلیغات اسلامى، در سالهاى نخستین، بیشتر به اعزام مبلغان کار آزموده به شهرها و روستا همت مىگمارد. اما امروزه حوزههاى تبلیغى جدید و بس گستردهاى را در چشم انداز خود دارد و برهه به برهه بر گستره آن افزوده مىشود و دفتر تبلیغات اسلامى تواناییهاى خود را با تکیه بر نخبگان حوزوى جلوهگر مىسازد. ایجاد دورههاى آموزشى و تخصصى مبلغان، طرح بلاغ، طرح هجرت، امور نشر و تولید و توزیع نشریه و کتاب، تبلیغ الکترونیکى، سازماندهى به پرسشهاى دینى، تبلیغ چهره به چهره، گروه بشیران جوان، دورههاى دانش افزائى مداحان، رشته پاسخ گویى به پرسشهاى دینى، دانشکده باقرالعلوم، مرکز ملى پاسخ گویى به پرسشهاى دینى و... بخشهایى از نمود تواناییهاى این نهاد تبلیغى حوزوى است.
سازمان تبلیغات اسلامى نیز از نهادهاى تبلیغى تشکیلاتى است که با سازماندهى ویژه در عرصههاى پیام رسانى دینى، نقش آفرینى مىکند. در دوران جنگ تحمیلى، نقش ممتازى را در اعزام و پخش نیروها در جاى جاى عرصه دفاع بر عهده داشت و کارآمدى خود را به روشنى نمایاند.
5. ارج گذارى افراد و جریانهاى وحدت گرا: از راهکارهاى تبلیغ دینى اثرگذار دیگر تجلیل و قدردانى از جریانهاى وحدت گراست. در دنیاى اسلام، کسان و جریانهاى قدرت مندى وجود داشته که منافع حزبى و یا قومى خود را فداى اسلام کرده و به دور از هرگونه فرقه گرایى، براى اسلام کوشیدهاند. ارج گذاشتن به افتخار آفرینان و مشعلدارانى که با بینش و دانش خود، راه حقیقت را در شبهاى دیجور براى رهروان روشن ساخته و با موضع گیریهاى بهنگام و دقیق، فتنهها را از راه برداشتند، افزون بر شکر نعمت و حقشناسى، انسان ساز است و تعهد آفرین و نشانه شخصیت و بزرگ منشى یک ملت:
»اظهار قدردانى و حرمت در حق مردان نامور و صاحبان فضل و هنر در میان یک ملت، از یک طرف نام و نشان و عظمت مدنى آن ملت را از محو شدن نگه مىدارد و او را در نظر تاریخ و اهل تحقیق بزرگ مىنماید و از طرف دیگر براى افراد نسل حاضر و نژاد آینده مایه تشویق و سربلندى و وسیله پرورش دادن حس غرور و قوه اراده مىگردد«65
6. رفتارهاى عاطفى: رفتارهاى عاطفى امت اسلامى با خود و دیگران از اثرگذارترین راههاى دعوت دینى و شناخت اسلام است. بیشترین کسانى که در گذشته به آیین اسلام گرویدهاند، نتیجه رفتار نیک و انسانى مسلمانان با دیگر اقوام بوده است. این دفتر امروزه گشوده است. على رغم همه تبلیغات جهانى علیه اسلام، پیامهاى خردمندانه قرآن به همراه رفتارهاى عاطفى مسلمانان با دیگران، موج بلندى از گرایش و علاقه مردمان حقیقت جو، به آیین اسلام، دیده مىشود. بسیارى از جامعه شناسان و صاحب نظران، گفتهاند علت روى آورى و گرایش بى سابقه گرایش زنان اروپایى، بویژه در آلمان66 و اسپانیا به اسلام در دهههاى اخیر، پیوندهاى مهرورزانه مسلمانان با همسران خویش است.
مهرورزیهاى علامه امین، سید شرف الدین عاملى، امام موسى صدر با اهل سنت و علویان لبنان و سوریه، بسیار کارگر افتاد و اثر بخشید و جایگاه شیعه را بالا برد که اکنون، بیش از پیش مىتوان دستاورهاى زیبا و باشکوه آن را دید. علامه سید محسن امین از عالمان برجسته لبنان و سوریه بود. وى با اقامت در شام توانست میان مردم الفت بخشد و بخش بزرگى از مشکلات ارتباطى میان شیعیان و علویان و دیگر مذاهب را برطرف سازد. خیر خواهى و حسن نیت این عالم فرزانه سبب شد که پیروان همه مذاهب اسلامى به وى علاقه نشان دهند. و در نماز جماعتاش شرکت کرده و از مواعظ و رهنمودهاى او بهره برند. مسلمانان از دیگر مذاهب، از آن بزرگوار دعوت مىکردند که بر مردگانشان نماز بگزارد. همه مسلمان، از هر فرقه و مذهب، به وى اقتدا مىکردند. و این همه، مدیون رفتار پیامبرانه این علوى فرزانه با دیگر مسلمانان بود.
»یکى از بزرگان نقل مىکند: مرحوم آیت اللّه سید محسن امین عاملى را در تشییع جنازه یکى از بزرگان علماى سنى، در بازار حمیده شام دیدم، با سرعت به سویش رفتم. چون به مسجد اموى رسیدیم مسجد پر از جمعیت شد. مرحوم آیت اللّه سید محسن، بر آن جنازه نماز خواند پس از نماز دیدم مردم دست سیّد را مىبوسند. من تعجب کردم که این سنیها دست یک عالم شیعى را مىبوسند. از سید علت را پرسیدم. او فرمود: این نتیجه ده سال خوشرفتارى است. گفتم کدام خوشرفتارى؟ فرمود: وقتى که من به شام آمدم، بعضى از نادانها سختترین دشمنان را بر من شوراندند، به طورى که هر وقت به خیابان مىرفتم به فرزندان خود دستور مىدادند به من سنگ بزنند و بعضى اوقات، عمامهام را از عقب مىکشیدند. من بر همه آزارها صبر کردم و با آنها خوش رفتارى کردم. در تشییع جنازه ایشان شرکت کردم، به عیادت مریض ایشان رفتم، جویاى احوالشان مىشدم، تا این که دشمنى به دوستى مبدل شد«67
خدمت رسان،ى بنیان گذارى مدرسه، درمانگاه، دارالایتام، رسیدگى به زلزله زدگان، سیل زدگان، کمک به محرومان و مستضعفان و... از راههاى مهم پیوندهاى مهرورزانه علماى شیعه با مردم در دورانهاى گوناگون بوده است. بى گمان مىتوان گفت: سهم مهمى از پدیدآورى زمینه دعوت دینى براى مکتب اهل بیت در جهان، از آنِ خدمت رسانیهاى بى شائبه علماى بزرگ شیعه و پیروان راستین آنان، بویژه ایرانیان انسان دوست، به مسلمانان جهان است.
به سال 1288 ق قحطى و خشکسالىِ دامنه دارى عراق و ایران را فرا گرفت و شرایط اقتصادى شهر نجف در این میان، از همه دشوارتر بود. میرزاى شیرازى و شاگردان ایشان، با برنامهاى منظم، همه مردم را زیر پوشش گرفتند و به همه مستمندان کمک رساندند،68 تا رفاه به سراغ مردم آمد. این حرکت خالصانه این عالم بزرگ، جایگاه معنوى و اجتماعى حوزه و میرزا را در نظر مردم دو چندان کرد و بر نفوذ کلام میرزا در جامعه افزود.
در نخستین سال استقلال پاکستان، سال 1326ش/1947م، مردم این کشور نوبنیاد با درد و رنجهاى گوناگونى روبه رو شدند. بى خانمانى و مهاجرت، قتل و غارت مهاجران به دست گروههاى تندرو هندو، سیلاب سرازیر شده از هیمالیا، همه و همه، دست به دست هم داد و مردم را در باتلاق درد و رنج فرو برد. در این بلاى خانمان سوز، مهمترین یارى رسانیهاى به مردم پاکستان، از سوى علما و مردم ایران انجام گرفت، آیت اللّه کاشانى و آیت اللّه طالقانى (1358 ش. ) مردم ایران را براى کمک به مردم پاکستان بسیج کردند. مردم، با کمکهاى بى دریغ خود بر دلهاى مجروح آوارگان پاکستانى مرهم نهادند.
آیت اللّه طالقانى در مورخه 1349/9/10 نیز، با گردآورى اعانه، به کمک مردم فلسطین و زلزله زدگان پاکستانى شتافت69 و پس از انقلاب اسلامى حضور ملت ایران در عرصههاى گوناگون خدمتگزارى و امدادرسانى به جهانیان، و مردمان آسیبدیده از جنگ، سیل و زلزله، شکوهو جلوهاى خاص داشت است و بس اثرگذار و تحولآفرین که در این مجال نمىتوان زوایاى آن را ترسیم کرد. در روزهاى سخت و خونبار مردم فلسطین، بوسنى و لبنان، ملت ایران، به فرمان رهبرى و علماى بزرگ، به میدان آمدند و بى دریغ و در حد توان به آنان یارى رساندند. خداوند این بذرهاى خالصانه را به بار نشاند و امروز جهان اسلام، شاهد رویکردى نو به مکتب اهل بیت است.
رفتار مهرورزانه شیعیان با دیگران: به شهادت تاریخ شیعیان در طول تاریخ، مهمترین پناهگاه مسلمانان بودهاند. در هنگامه در خطر قرار گرفتن اسلام و مسلمانان، با دست برداشتن از منافع صنفى خود، به سود جهان اسلام وارد عمل شدهاند و در این راه خسارتهاى بزرگى به آنان رسیده است. اندونزى از سرزمینهاى شیعه نشین بوده است. در جریان هجوم هلند به اندونزى، شیعیان همه توان خود را براى مقابله با استعمار به کار گرفتند و افزون بر شهادت هزاران نفر از شیعیان، صدها نفر از علماى بزرگ شیعه شهید و تبعید شدند. و این مقابله، به از میان رفتن قدرت و مرکزیت شیعه در این کشور پر جمعیت انجامید.
پیروان اهل بیت توانستند با خون خود از مسیحى کردن این کشور بزرگ اسلامى، پیشگیرى کنند70 در جریان هجوم بریتانیا به دولت عثمانى، در آغاز سده اخیر، عربهاى حنبلى مذهب حجاز با همه توان جنگى با دولت عثمانى درگیر شدند و نیروى آن را تحلیل بردند. قبایل حنفى مذهب عراق، مانند قبیله بزرگ عنزه، و دلیم71 راه را بر نیروهاى بریتانیا باز کردند. در حالى که شیعیان به رهبرى مراجع شیعه نجف و کربلا، به یارى دولت حنفى مذهب عثمانى برخاستند و با همه وجود، در جبهههاى نبرد شرکت کرده و صدها نفر مردم و طلاب نجف در این راه به شهادت رسیدند. این جوانمردى و حرکت بزرگ و شکوه مندانه، شگفتى و تحسین تحلیل گران متفکر غیر شیعه را برانگیخته است.72
و یا در حالى که تندروان دیگر مذاهب در عراق، بارها به مساجد و مشاهد مشرفه شیعه هجوم برده و مراکز مورد احترام آنان را ویران کردهاند، شیعیان عراق از مزارها و مساجد دیگر فرق پاسدارى کرده و مىکنند.
شیخ عبدالحسین تهرانى، از عالمان بزرگ و نامور شیعه، در دوره امیرکبیر، در راه همبستگى مذاهب اسلامى در عراق و ایران گامهاى بلندى برداشت.
وى وکیل و نماینده امیرکبیر بود. در جریان بازسازى حرم موسى بن جعفر، مزار ابوحنیفه را نیز بازسازى کرد. از طلاهاى اهدایى امیرکبیر براى به کارگیرى در گنبدها و گلدستههاى مزارهاى شریف ائمه(ع) و اهل بیت، در ساخت گلدستههاى مزار ابوحنیفه نیز استفاده برد.73
در کشتار هولناک زائران عراقى در انفجار پل کاظمیه در 1384/6/9 و نیز در هنگام انفجار حرم عسکریین در سامرا، 84/12/3 بیم آن بود که همان دستهاى آلوده جمعیت را براى ویران ساختن مزار ابوحنیفه، به کوى اعظمیه بغداد بکشانند که مراجع شیعه، به سرعت دست به کار شدند و با آگاهى بخشى بهنگام، مانع از رفتن شیعیان خشمگین به آن سو شده و نقشه شوم دشمنان اسلام و اسلامیان را نقش بر آب کردند.
پیوندهاى مهرورزانه جمهورى اسلامى با جهان اسلام: نهضت بیدارگرانه انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى، با پرهیز از فرقه گرایى نداى بازگشت به اسلام اصیل و ناب محمدى را مطرح کرد. همبستگى همه مذاهب اسلامى را در دستور کار قرار داد. همه پیروان مذاهب گوناگون اسلامى را به گفت و گو نشاند. جمهورى اسلامى با تعامل با جهان اسلام و مظلومان مسلمان توانست پرچم اسلام را بر بلندترین قلههاى جهان بر افرازد. و زمینه جهانى شدن اسلام را در دنیا به وجود آورد. بنیان گذارى تقریب بین مذاهب اسلامى، روز جهانى قدس، کنفرانسهاى وحدت مذاهب اسلامى، ایجاد دانشگاه مذاهب اسلامى، جامعة المصطفى، دانشگاه بین الملل امام خمینى، و دهها بنیاد بین المللى اسلامى دیگر، همه گواه صداقت جمهورى اسلامى در راه همبستگى مسلمانان است. حقیقتى که پاپ بندیکت شانزدهم، در سندى که در واتیکان منتشر شد، از آن تحت عنوان شعار جهانى اسلام، تنها راه حل، اظهار نگرانى کرد و به تبع آن آیندهاى مبهم براى مسیحیان خاورمیانه پیش بینى کرد.
بیشترین ستمى که امروزه از ناحیه استکبار جهانى بر مردم مسلمان ایران مىرود، نتیجه جهان نگرى و توجه آنان به مشکلات جهان اسلام است. حرکت مثبت و به ثمر نشستهاى که دگر اندیشان بر آناند آن را منفى و شکست خورده جلوه دهند.
پیامدهاى رویکرد مهرورزانه شیعیان به جهان اسلام: نگاه مثبت و حمایتگرانه جمهورى اسلامى به جهان اسلام، دو نتیجه مستقیم داشته است: نخست کمک به خیزش بزرگ جهان اسلام براى بازگشت به اسلام و آزادى قدس شریف که نتیجه آن در بالکان و بوسنى و هرزوگوین، لبنان و غزه آشکار شد.
و دیگر رویکرد شوقانگیز و رو به گسترش امت اسلام براى آشنایى با مکتب اهل بیت.
امروزه، بیش از همیشه باروهاى جهالت و تکفیر بین امت اسلامى در حال فرو ریختن است. و جوانان و تحصیل کردگان در تلاشاند بیش از پیش با معارف اهل بیت آشنا شوند؛ زیرا دریافتهاند: عالمان بزرگ شیعه به جاى دامن زدن به مسائل فرقهاى در پى هویت اسلامى امت اسلاماند. مکتب شیعه به عنوان قوىترین فکر و ایده در جهان اسلام طرح شده و على رغم تبلیغات گروههاى مختلف مخالف، تشیع به عنوان یک فکر، با منطق قوى، فرهنگ غنى مطرح شده است؛ از این روى در ترکیه، آثار دانشمندان و نویسندگان بزرگ شیعه ترجمه و نشر مىشود.74
و یا در مصر، که در گذشته آثارى از تشیع در میان نبود، امروزه در مراسم جشنهاى ولادت امام حسین، میلیونها نفر در مسجد رأس الحسین و زینبیه قاهره گرد مىآیند و هر روز بر شمار هواداران اهل بیت در این کشور افزوده مىشود.
و یا در فلسطین که تا دیروز اهل بیت در میان مردمان آن دیار گمنام بودند، امروزه جوانان رزمنده آن با نام حسین و کربلا به مقابله با اسرائیل مىروند. و مظلومیت فلسطین را به مظلومیت اهل بیت تشبیه مىکنند.75
7. دیگر تجربههاى تبلیغى جهان اسلام: افزون بر آن چه یاد شد. مذاهب و جمعیتهاى اسلامى گاه درباره دعوت دینى تجربههاى پر ارزش ویژهاى دارند که براى همه دعوتگران دینى درخور استفاده است.
روشهاى تبلیغى الازهر:
دانشگاه الازهر مصر، کانونى است جامع و در پیوند علوم حوزههاى قدیم و دانشهاى جدید. این کانون هزار ساله که به وسیله پیروان اهل بیت، به سال 359 پى افکنده شد،76 در سدههاى اخیر در حوزه تبلیغ دینى دستاوردهاى شایانى داشته که براى دیگران درخور بهرهبردارى است.
آشنایى دانش آموختگان الازهر با دانشهایى مانند جامعهشناسى، روانشناسى، و دیگر علوم انسانى از روشهاى سودمندى بوده که مبلغان الازهر را در کار خود موفق گردانیده و توانستهاند در مناطق گوناگون، اثرگذار باشند. یکى از زیر مجموعههاى الازهر هیأت مدیره کل دعوت و تبلیغات اسلامى است. این هیأت از نمایندگان نهادهاى حوزوى و کشورى که در کار تبلیغ دین سهمى بر عهده دارند، تشکیل شده و سرپرستى آن بر عهده الازهر است. وزارت اوقاف، آموزش و پرورش، آموزش عالى، وزارت امور خارجه از اعضاى آن هستند. هدف این شوراى عالى، عبارت است از: قاعدهمند کردن تبلیغات دینى در اماکن و مراکز و مواسم، بویژه در ایّام حج و ماه رمضان، اعزام هیأتهاى تبلیغى به خارج از کشور، پوشش دادن اقلیتهاى دینى در مصر و خارج از آن ارتباط با مراکز اسلامى در داخل و خارج.
الازهر، از دیرباز به این نکته توجه داشته که مصر به پایگاهى براى جهان اسلام تبدیل شود. محمد عبده بر این نکته تکیه داشت.77 از این روى هر سال دهها هیأت تبلیغى روانه کشورهاى دیگر مىشوند. این افراد در مساجد و یا مدارسى که زیر نظر الازهر اداره مىشوند به کار تبلیغ و ارائه پیامهاى دینى مىپردازند. در یک گزارش تعداد هیأتهاى اعزامى الازهر 5110 گروه شماره شده است.78 بهرهگیرى از طلاب خارج از کشور و تربیت و اعزام به زادگاه خود، از دیگر تجارب الازهر است. زیرا که اعزام نیروهاى غیر بومى به دیگر کشورها افزون بر هزینههاى بسیار با دشواریهاى فراوان، از جمله زبان و فرهنگ و نیز کمبود نیرو روبه رو مىشوند. »معهد البعثه الاسلامیه« یا موسسه مبلغین اسلامى، اداره امور طلاب خارجى مبلغ را بر عهده دارد و در پایان دوره به آنان گواهینامه تبلیغى داده مىشود.79
تبلیغ و تخصص
از دیگر تجربههاى الازهر تربیت مبلغان براى رشتهها و گروههاى خاص است. روشن است که مردم به طبقات گوناگون اجتماعى توزیع شده و همه از نظر معلومات در سطح یکسانى نیستند و هر یک از آنان زبان مخصوص به خود دارند. از طرفى همه مردم در مجامع عمومى و مساجد نمىتوانند شرکت کنند. رساندن دعوت دینى به آنان نیازمند راهنماى ویژه است. مبلغانى که با طبقات مردم آشنا باشند، علائق و وابستگیهاى آنان را بشناسند و چونان طبیبى دوّار به سراغشان بروند و بر زخمشان مرهم نهند.
الازهر در سده اخیر، براى مراکز ویژه دعوتگر تربیت کرده است، از جمله: بیمارستانها، پادگانها، آموزش و پرورش، کانونهاى جوانان، مکانهاى عمومى و سالنهاى ورزشى.80
از تجربههاى مهم دیگر این کانون تبلیغى، تربیت استاد براى دانشگاههاى گوناگون جهان است. وحدت حوزه و دانشگاه، در شکل مناسب خود، در دانشگاه الازهر تحقق پیدا کرده و علوم انسانى و تجربى در آن تدریس مىشود. الازهر در حوزه تربیت مدرس و استاد براى رشتههاى گوناگون جهان اسلام موفق بوده و یکى از کارهاى آنان اعزام استادان خبره است. استادان، افزون بر رشته تخصصى خود، با معارف و اخلاق اسلامى نیز آشنا هستند و در کنار آموزش دانش خود، افکار و ارزشهاى دینى مورد نظر خود را نیز به دانشجویان منتقل مىسازند.81
نکتههایى درباره سامان دهى تبلیغ
1. هماهنگى دانشهاى حوزوى با نیازهاى تبلیغى: هماهنگى و همسویى آن چه به طلاب آموزانده مىشود، با نیازهاى روز جامعه امرى ضرور و گزیرناپذیر است. رسالت حوزهها فهم آگاهانه دین و رساندن آن به مردم و دفاع از ارزشهاى دینى است. مهمترین اولویتهاى جامعههاى اسلامى، روشنگرى دینى و پاسخ به شبهههاى فکرى است. حال این که مهمترین فرصتهاى طلاب در آموزش و فراگیرى دانشهاى جداى از این نیازها سپرى مىشود. فراگیرى فقه و اصول و دستیابى به فهم اجتهادى و دقیق احکام دین، فلسفه، کلام، همه و همه براى ورود به میدانهاى عمل و روشن گریهاى دینى است. امّا اگر خود این دانشها هدف بشوند و در بیرون اثرگذار نباشند و گروه و گروههایى را به صراط هدایت رهنمون نباشند، راههاى بسیار دشوار بى هدف پیموده شده است. خواندن دانشهاى دینى بویژه مقدمات آنها، باید به اندازه نیاز باشد و به اندازهاى که طلبه را در فهم دین یارى برساند. آقا نجفى قوچانى در انتقاد از درس اصول میرزاى رشتى نوشته است:
»درس میرزا حبیب اللّه رشتى را اگر چه ندیده بودیم، لکن شنیدهایم که دوره اصول برحسب تدریس آن مرحوم ششصد سال طول مىکشیده! حال ترا به خدا این طور درسها به درد کسى مىخورد؟ شاگرد و استاد علاوه بر عمر خدادادى از که پانصد سال قرض کند که دوره اصول را تمام کند؟ پیغمبر اکرم، صلى اللّه علیه و اله، که در ظرف بیست و سه سال اصول و فروع و عقاید و اخلاق به تمام شعبهها و دقایقها بیان نمود و شاگردها نیز خوب فهمیده بودند. ما عمرها باید در اصول فقط بمانیم و به جایى نرسیم. «82
آخوند خراسانى براى آن که عمر طلاب در درس اصول به پایان نرسد، دوره اصول را به چهار سال تقلیل داد. استادان حوزه بایستى بخشى از فرصتهاى خود را به آموزش مسائل مورد ابتلاى جامعه ویژه کنند.
و یا بخش مهمى از کتاب وسائل الشیعه به کتاب عشرت اختصاص دارد و ائمه اطهار(ع) با آموزش تقیه مداراتى به شیعیان به آنان یاد مىدهند در نماز جماعت و جمعه دیگر مذاهب شرکت کنند، به عیادت آنان بروند، به پیشوایان مذاهب آنان توهین نکنند.
شمارى از استادان با چشم پوشى از این آموزهها، بى تاب از هیاهوى دشمن، براى مقابله با وهابیون هتاک و تندرو، سلاح مقابله به مثل برداشته، ناخواسته آب به آسیاب دشمن مىریزند. این بزرگواران توجه ندارند که افرادى مانند: آیت اللّه بروجردى، سید محسن امین، محمد حسین کاشف الغطا، سید شرف الدین، سید موسى صدر، امام خمینى، سید حسن نصراللّه و... که در تبلیغ دین سیرت اهل بیت را در پیش گرفتند، بیشتر توانستند افراد را با روح و زوایاى ناب مکتب اهل بیت آشنا سازند، تا کسانى که از شیوههاى تند و افراطى استفاده مىکنند.
گرایش سیل عظیم جوانان مشتاق عرب و شبه قاره هند براى فهم مکتب اهل بیت، مدیون کسانى است که راه امام خمینى را، پیش گرفتند و با دفاع از مسلمانان در بند و مظلوم در دیده و دل جوانان مسلمان و عرب جاى گرفتند و کسانى که جز این مىروند، نه تنها کسى را هدایت نکرده که چه بسا با تندرویهاى خود در خون شیعیان مظلومى که به دست تندروهاى وهابى کشته مىشوند، شریکاند.
2. الگو و نماد تبلیغى بهترین وسیله تبلیغ است که دو صد گفته چون نیم کردار نیست. این موضوع در چند زاویه خود را نشان مىدهد. در مرتبه نخست رعایت شؤون روحانیت و نشان دادن شعارها در عمل، مهمترین وسیله جذب مردم به دین است. وظایف و مسؤولیتهاى روحانیت به لحاظ رهبرى دینى و سیاسى جامعه بیش از دیروز است و این خود انتظارات مردم را دو چندان مىکند. به تعبیر امام امت، روحانیت امانت دار خداوند است و چه بسا امورى و شیوههاى زندگى که بر دیگران مباح و جایز بوده و روحانیون به لحاظ اجتماعى از انجام آن باید خوددارى کنند.83
روحانیون امروزه در نگاه و داورى مردم قرار دارند و به لحاظ حکم ثانوى نیز ضرورت دارد از تبرج و زیادهروى بپرهیزند و بویژه روحانیون مسؤول، مانند: قضات و امامان جمعه و جماعت و نمایندگان مجلس و مسؤولان سیاسى عقیدتى از داشتن زندگى متفاوت با توده مردم بپرهیزند که این کار همه روحانیون و نظام را زیر سؤال مىبرد. امام امت، بارها در این باره تذکر داده و خطرات افزونطلبى و خروج از زى طلبگى را براى روحانیون یادآور شدهاند. از جمله مىفرماید:
»از اهم مسائلى که به همه روحانیت و دستاندرکاران کشور مربوط مىشود و همیشه نگران آن هستم که مبادا این مردمى که همه چیزشان را فدا کردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منت گذاشتند، به واسطه اعمال ما از ما نگران شوند؛ زیرا آن چیزى که مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطه آن دنبال ما و شما آمدهاند، کیفیت زندگى اهل علم است. اگر خداى نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر دادهاند، عمارت درست کردند و رفت و آمدهاىشان مناسب شأن روحانیت نیست و آن چیزى که نسبت به روحانیت در دلشان بوده از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهورى اسلامى همان«84
از نگاه دیگر: جمهورى اسلامى ایران تنها مدل موفق و تجربه پیروزى اسلامگرایى در تاریخ معاصر است. از میان دهها جریان اسلام گرا در خاورمیانه و شمال افریقا، تنها انقلاب اسلامى به پیروزى رسید و دیگر نهضتها یا از مسیر خود منحرف و یا منفعل شدند و یا با شکست در برابر استبداد، به محاق رفتند. ولى حرکت و قیام بزرگ ملت ایران به رهبرى امام خمینى، با تمسک به اسلام ناب، به پیروزى رسید. با پیروزى انقلاب اسلامى ایران، دیگر نهضتهاى اسلامى نیز قوت گرفتند و با الگوگیرى آن به آن از آن، جان تازه گرفتند و در جهان درخشیدند. از این روى حراست و آفتزدایى از انقلاب اسلامى، مىتواند ما را از بسیارى از ابزارهاى تبلیغى دیگر بى نیاز سازد.
در افق دیگر، شهر قم عش و کانون85 آل محمد است و از نظر جغرافیائى در مرکز و چهار راه ایران قرار دارد و طبقات گوناگون اجتماعى براى زیارت و فراگیرى دانش به قم سفر مىکنند. قم، کانون دانشهاى اسلامى و مرکز مدارس علمیه است و علماى بزرگ و مراجع تقلید در قم شرف حضور دارند. بیشترین مهاجرتها به قم مهاجرت مذهبى است. از بیشتر نقاط ایران کسانى در قم زندگى مىکنند. عده زیادى از طلاب دیگر کشورها در قم درس مىخوانند که در واقع نقش رابط بین قم و مردم کشور خود را بر عهده دارند. بخشى از مهاجران افغانى، از جمله تاجیکان حنفى مذهب نیز در قم به کار مشغولاند. همه این ویژگیها به همراه پیشتازى مردم قم در انقلاب اسلامى و دفاع مقدس، دشمن را وسوسه مىکند تا بلکه جاى پایى در کانون تشیع بیاید و به جایگاه آن خدشه وارد سازد و آن را از چشمها بیاندازد. از این جهت مىبایست به کارهاى فرهنگى گروهکها و دیگر مکاتب انحرافى در قم به دید سیاسى نگریست.
در گذشته نیز نفوذیهاى دشمن در حوزه نجف، حوزه مشهد و... وجود داشتهاند. انگلیسیها به صراحت از عوامل نفوذى خود در حوزه نجف یاد کردهاند.86
یکى از اولویتهاى کارى بیوت مراجع، همکارى براى سامان بخشیدن به فرهنگ عمومى و اخلاق اجتماعى و نیازمندیهاى قم است تا این کانون اسلام به عنوان الگو و محور قرار گیرد. اصلاح و سامان بخشیدن به قم و نشان دادن الگویى عینى، بخش بزرگى از بار تبلیغى حوزه را کم مىکند.
3. ایجاد هماهنگى در نهادهاى اعزام کننده و توجیه مبلغان: امروزه چندین مرکز در امر تبلیغ و پیام رسانى دینى، نقش آفرینى مىکنند. دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، سازمان تبلیغات، اداره اوقاف، وزارت ارشاد، سازمان ارتباطات، بیوت مراجع تقلید، معاونت فرهنگى و تبلیغى حوزه، دفتر امور حوزه و دانشگاهها، دانشکده تبلیغ، موسسه مذاهب اسلامى و انجمنهاى تخصصى.
بایستى مرکزى براى هماهنگى وجود داشته باشد، تا پخش مبلغان در نقاط کشور به درستى انجام گیرد. و از تداخل کارها پیشگیرى شود و نیز نیازهاى تبلیغى به درستى شناسایى شود.
4. بهرهگیرى از دانش آموختگان حوزه: حوزهها از تمام ظرفیتهاى خود در امر تبلیغ و پیام رسانى دینى بهره نمىگیرند. نیروهاى دانش آموخته و تواناى در امر تبلیغ، یکى از ظرفیتهاى مهم است که حوزه از آنان بهره نمىگیرد و یا با به کارگیرى آنان در بخشهاى دیگر، در عمل، در امر تبلیغ آن کارایى لازم را ندارند. صدها طلبه فاضل در دفتر تبلیغات، سازمان تبلیغات؛ دفاتر مراجع، شوراى مدیریت، جامعه مدرسین، موسسه امام خمینى و... از بهره رسانى در امر تبلیغ باز ماندهاند. لازم است سازمانها و نهادهاى یاد شده، برنامهاى بریزند که از وجود نخبگان و دانش آموختگان مشغول به کار در آن نهادها و کانونها، به بهترین وجه در عرصه پیام رسانى دینى استفاده شود.
5. توجیه مبلغان براى کار دراز مدت از دیگر بایسته هاست: برخى از واعظان و طلاب جوان در هر مناسبت به دلخواه، منطقهاى را براى سفر تبلیغى بر مىگزینند. این شیوه گرچه براى شخص، شاید مفید و بى دردسر باشد، ولى نمىتوان براى کار فرهنگى روى آن، حساب ویژه باز کرد. و باید توجه داشت که مبلغ باید چندین سال به طور پیوسته به منطقهاى اعزام بشود تا بتواند با مردم ارتباط برقرار کند و سخن و رفتارش اثر بگذارد. گاه طلبه به یک روستاى کوچک مىرود و در آن جا مدتى اقامت مىگزیند و با مردم انس مىگیرد و مردم نیز، از نزدیک با او آشنا مىشوند. این انس و آشنایى دو طرفه، برکات بسیارى دارد. برکات این تبلیغ در روستاى پنجاه خانوارى، بیشتر است از برکت منبر در مسجد جامع شهرى که پانصد نفر در پاى منبر حاضر مىشوند و مبلغ با مردم در ارتباط نیست و مردم وى را فقط بر روى منبر مىبینند و بس.
البته طرحهاى هجرت و طرح روحانیون مستقر از طرحهاى موفقى بوده است که به بخشى از نیازها پاسخ داده است.
6. تخصصى شدن امور تبلیغ: هر کجا روحانیون در حوزه تخصصى خود، به کار پیام رسانى دینى مشغول شدهاند موفق بودهاند. امروزه گروه بزرگى از سربازان و نظامیان از تحصیلات عالیه برخوردارند. بایسته است روحانیون عقیدتى و مبلغان نقش آفرین در بین این گروهها، دانش و آگاهى خود را بالا ببرند، بسیار بالاتر از آگاهىهاى مذهبى و اجتماعى نظامیان و... یا دوره تخصصى که طلاب و پیام رسانان دین براى حضور در دانشگاهها و مراکز آموزش عالى باید بگذرانند، بسیار مهم است و باید به آن اهمیت ویژه داده شود، تا دستاوردهاى بسیار خوب و ماندگار داشته باشد. نه این که هر کس با هر ذوق و سلیقه و پایهاى از دانش و آگاهى بتواند در این مراکز حضور بیابد و به گمان خود تبلیغ دین کند که بى گمان این گونه حضورها، نتیجه عکس خواهد داد.
بیمارستانها نیازمند مبلغان ویژه هستند. مبلغانى که درباره شرایط روحى و روانى بیمارستانها و کادر خدمت گزار و بیماران دورههاى خاص را دیدهاند.
کلیسا براى تبلیغ در بیمارستانها، دورههاى ویژه دارد. اصولا یکى از ابزار تبلیغى مسیحیت گسترش مراکز درمانى است. در گذشته و دوره پیش از انقلاب اسلامى، مبلغان مسیحى در برخى از بیمارستانهاى ایران به کار پرستارى مشغول بودند و دختران تارک دنیا در آن جا خدمت مىکردند. این خود موجب گرایش افرادى به کیش ترسایان شده بود.87
7. آمادگیهاى لازم: رساندن پیام دین و آموزههاى وَحیانى ناب، به بیرون از مرزها جهادى است بزرگ. که با آمادگیهاى لازم و برگیرى ره توشههاى بسیار کارساز و ساز و برگى ره گشا، مىبایست در این میدان بزرگ گام گذارد. آشنایى با فرهنگ ملتها و آشنایى با زبانهاى زنده ملتها از نیازهاى تبلیغىِ نخستین و گامهاى مقدماتى است که باید برداشته شود که به هر دلیل، پس از سى سال این نیاز برآورده نشده است. امروز استفاده از نیروى نظامى براى کسب استیلا بر ملتها کارایى خود را از دست داده و جهان استکبار براى تداوم سلطه گذشته خود به ابزار فرهنگ و دیپلماسى فرهنگى روى آورده است. غرب با جنگ نرم مهمترین رقیب شرقى خود را از سر راه برداشت. ایجاد دانشکدههاى امریکایى مانند دانشگاه آمریکایى بیروت، دانشگاه آمریکایى قاهره و مؤسسات آموزشى در کشورهاى حوزه خلیج فارس، همان دیپلماسى غربى است که با ایجاد فرهنگ و ارزشهاى امریکایى، افزون بر باز کردن دروازههاى سیاسى و اقتصادى این کشورها به روى امریکاى جهانخوار، نخبگان این کشورها را به خود جذب کرده و نسلى از رهبران سیاسى وابسته و استحاله شده را پرورش مىدهد. ما براى کمک به ملتهاى اسلامى و مستضعف نیازمند ارتباط فرهنگى با دیگر کشورها هستیم و اصولا بدون صدور فرهنگ اسلامى و بازى در زمین حریف، در خانه محاصره مىشویم. پس به جاى متمرکز کردن همه نیروها در باروهاى دفاعى باید پیش رفت و با کار فرهنگى دشمن را در خانهاش به دفاع واداشت و همه اینها بدون پیوند قوى فرهنگى با ملتهاى اسلامى ممکن نیست. همه برکتهایى که تا کنون به بار آمده، حاصل سرمایههاى موجود بوده است. کشور ما از ظرفیتهاى عظیم تمدنى و فرهنگى برخوردار است و مىتوان با بهرهگیرى از سرمایههاى موجود جریان فرهنگى در جهان، بویژه جهان اسلام را در اختیار گرفت. صدور فرهنگ و ارزشهاى دینى را مىتوان با بهرهگیرى از غناى زبان فارسى جامه عمل پوشاند. مبلغان و پیام رسانان دینى در خارج از کشور نیروى بسیار قوى و بالفعلى دارند که نباید آن را نادیده بگیرند و آن ایرانیان مسلمان خارج از کشور است. پیام دین اگر به درستى به اینان، بویژه نسل جوان آنها رسانده شود، به گونه معجزه آسایى اثر خواهد گذاشت و دامنه پیام را خواهد گستراند.
روحانیان شیعه در جاى جاى جهان در کانون توجهاند. بسیارى از علاقهمندان به اسلام و اندیشههاى امام خمینى علاقه دارند با عالمان دین ارتباط پیدا کنند و از روح و پیام حقیقى انقلاب اسلامى آگاه شوند از این مقوله و علاقه شدید مسلمانان جهان به انقلاب اسلامى و امام و عالمان شیعه نمونههاى بسیار مىتوان ارائه داد. از جمله: نگارنده در سفرى به مکه معظمه از یکى از شیفتگان به امام و انقلاب اسلامى، اهل شمال افریقا پرسیدم: چرا به جاى ارتباط با روحانیان کاروانها، خود مستقیما با وزارت امور خارجه ایران تماس برقرار نمىکنید؟
پاسخ داد: عمامه و ردا نشانه قداست است. کسى که به این لباس آراسته است، مطمئنترین شخصى است که مىتوان با او ارتباط برقرار کرد و درد دل کرد. روحانیون محرم اسرار مردماند. از این رو من شما را که در جمع زوار مساله شرعیه مىگفتى، براى ارتباط برگزیدم و خوشبختانه راه به خطا نبردم.
با همه این نیازها و زمینههاى مناسب و علاقه شدید مسلمانان به ارتباط با روحانیان، نیروى آشنا به زبان و آماده تبلیغ براى خارج از کشور اندک است. به تعبیر استاد مصباح یزدى:
»در مالزى مذهب شیعه را به رسمیت نمىشناسند. ایجاد حسینه و مراکز شیعى ممنوع است... در یک سفر کوتاه که به مالزى داشتم، چندین دانشگاه از ما استاد فلسفه و علوم قرآن درخواست داشتند. استادى که بتواند با زبان انگلیسى تدریس کند ما دو استاد نتوانستیم بفرستیم. اگر این کار را بتوانیم انجام دهیم از طریق دانشگاه، آن جا را تسخیر مىکنیم. «88
رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامى، اعضاى سازمان ارتباطات اسلامى و نمایندگان فرهنگى جمهورى اسلامى در خارج از کشور، درباره این مهم فرمود:
»سفیران فرهنگى جمهورى اسلامى، خط مقدم جبهه فرهنگى در عرصه بین المللى هستند. ارائه تصویر درست و واقعى از نظام جمهورى اسلامى و واقعیتها و پیشرفتهاى ایران امروز در کنار ترویج زبان و ادبیات فارسى از جمله وظایف سنگین سفیران فرهنگى نظام اسلامى است. «89
معظم له در ضرورت آمادگى طلاب و برنامه ریزان حوزه براى این مهم یادآور شدند:
»ارتباط شما [طلاب] با مسائل جهانى، با فرهنگهاى جهانى، با مطبوعات جهانى، با کتابها، با نوشتجات و با پیشرفتهاى علمى و فرهنگى از این نظر حایز اهمیت است که شما را تکمیل خواهد کرد. شما از اول انقلاب نگاه کنید مرحوم شهید بهشتى را به عنوان یک مثال ببینید، او آدمى بود که با مسائل جهانى مرتبط و متصل بود. از خصوصیات شهید عزیزمان این بود که دو زبان خارجى را خوب مىدانست. ایشان در محافل هم به زبان آلمانى و هم با زبان انگلیسى مىتوانست سخنرانى کند. البته زبان عربى را هم بلد بود و به این زبان هم سخنرانى مىکرد. امروزه در جامعه ما آن کسانى که بتوانند با زبانهاى زنده دنیا صحبت کنند و معارف الهى و پیشرفتهاى فکرى و فرهنگ اسلامى را برسانند، خیلى کم هستند و این خلأ باید به گونهاى پر شود... . اگر در وقت صرفه جویى کنیم طلبه مىتواند به تعلیم زبان خارجى هم بپردازد. «90
نتیجه
با مرورى بر راهکارهاى اثرگذار پیام رسانى دینى در جهان اسلام و نارساییهاى تبلیغى موجود در حوزههاى معاصر شیعه این نتیجهها به دست آمد.
1. نشان دادن الگوى عملى از رفتارهاى فردى و الگوى اجتماعى، مهمترین وسیله جذب دیگران به اسلام و مکتب اهل بیت است.
2. منبر و تشکیلات تبلیغى سنتى چونان گذشته از کارایى بى رقیبى برخوردار است و بایستى در تقویت و تکامل آن کوشید.
3. ایجاد تخصص در تبلیغ و بهره ورى مناسب از نیروهاى موجود تجربهاى است سودمند و مجرب و بى توجهى به آن خسارتى است غیر قابل جبران.
4. هماهنگى میان مراکز تبلیغى توان بهره ورى را بالا برده و از پراکنده کارى و هدر رفتن نیروى پیشگیرى مىکند.
5. تبلیغات خارج از کشور، بویژه در میان ایرانیان مهاجر و دیگران ضرورتى است که نباید آن را کوچک شمرد. این مهم افزون بر انجام رسالت دعوت دینى منافع فرهنگى و سیاسى و اقتصادى فراوانى را براى کشور دربر خواهد داشت.
6. گرایشهاى روز افزون دنیاى اسلام براى بازگشت به اسلام و تمدن اسلامى و نیز رویکرد نوین دنیا به مکتب اهل بیت(ع) حاصل روابط عاطفى شیعیان به جهان اسلام بوده که باید در افزایش این تجربه موفق کوشید.