آیتالله سیدمحمدهادی میلانی از عالمان دینی طراز اول ایران در تاریخ ایران معاصر محسوب می شود که زندگی، آثار و فعالیتهای وی از جنبه های مختلف قابل بررسی و ارزیابی است. از نظر فعالیت در عرصه های اجتماعی و سیاسی، مهمترین دوره زندگی وی، در زمان حضورش در مشهد مقدس بود. در این دوره، افزون بر این که به عنوان مجتهد و مرجع طراز اول در سطح ایران و جهان تشیع شناخته شد، حوزه علمیه مشهد را متحول کرد و اعتبار بخشید و در رویدادهای سیاسی دهه ۱۳۴۰ش. نقش رهبری و تعیین کننده داشت. در بستر همین نقش و فعالیتها،با گروهها، انجمن ها، احزاب و جریان های مختلف فکری، مذهبی و سیاسی ارتباط برقرار کرد؛ ازجمله آنها، جریانهای روشنفکری ، به ویژه روشنفکری دینی بود که آیتالله میلانی از ابتدای ورود به مشهد تا آخرین سالهای حیات با آنها مرتبط بود. در این مقاله با شیوه توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر اسناد، این ارتباط مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد که ویژگی های شخصی و عملکردی آیتالله میلانی، سبب گرایش و جذب قشر تحصیل کرده جوان و جریانهای روشنفکری به ویژه روشنفکران دینی مشهد به سوی ایشان شد. نتیجه آن، برقراری ارتباط دوسویه ای بود که در دو مرحله یا وضعیت تعاملی و انتقادی قابل تعریف است. در ارتباط تعاملی، آیتالله میلانی اغلب به عنوان حامی افراد و جریانهای روشنفکر بود. این وضعیت برای همیشه دوام نیاورد و به سبب تغییر در شرایط سیاسی و نیز تغییر در رویکردها و نوع فعالیتهای طرفین، در اواخر عمر آیتالله به حالت انتقادی و گاه تقابل کشیده شد.